چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
اصلیترین مشکلات اجتماعی در سالی که گذشت
قبل از اینکه به اصلیترین مشکل اجتماعی در ایران در سال گذشته بپردازیم، لازم است در مورد مشکلات اجتماعی بحث و گفتوگو کنیم: اینکه مشکل اجتماعی چیست؟ مشکلات اجتماعی تحت چه شرایطی و در چه نوع جامعهای بروز و ظهور مییابند؟ مشکلات اجتماعی دارای چه نتایجی هستند؟ آیا مشکلات اجتماعی به بحرانهای عمده اجتماعی میرسند؟ و در نهایت اینکه آیا در جامعه ایرانی اصلا مشکل (مشکلات) اجتماعی وجود دارد یا خیر؟ یا اینکه در جامعه ایرانی اسلامی چه نوع مشکل اجتماعی امکان بروز و ظهور مییابد و در بردارنده چه نتایجی است؟ آیا جامعه ایرانی که در جهت اجرای سیاستهای عدالتطلبانه دولت نهم قرار گرفته است، میتواند اصلا دچار مشکل شود؟
● جامعه طبیعی بدون مشکل نیست
در کلیت میتوان مدعی شد که جامعه طبیعی بدون مشکل نیست. اما اینکه چه نوع مشکلی در جوامع جدید و بهطور خاص در جامعه ایرانی وجود دارد، بستگی به نوع مناسبات اجتماعی و اقتصادی دارد. چون جامعه ایرانی در روند نوسازی قرار دارد، مشکلات آن نیز بسیار متاثر از برنامههای توسعهای میباشد. چون امکان فرض جامعهای (جامعه ایرانی) بدون برنامه توسعهای نیست، نمیتوان از مشکلات توسعهای و رشد نیز به دور بود.
از طرف دیگر، با بیتوجهی به شرایط و موقعیتهایی که امکان بروز مشکل اجتماعی را فراهم میسازند، فرض بیشتر کسانی که در این عرصه وارد شدهاند، این بوده است که با توجه کردن به عدالت اجتماعی به جای اصلاحات و در واقع دعوت از مردم به جای دعوت از متخصصان و روشنفکران در ساماندهی امور جامعه مشکلات کم میشود و حداقل کمتر میبایستی مشکلاتی از نوع مشکلات موجود در دو دوره قبلی - دوره سازندگی و دوره اصلاحات - در ایران بروز کند. برای بازگشت به بحث آغازین و تعیین تناسب بین نوع جامعه جدید که در جریان توسعه و نوسازی قرار دارد با مشکلات آن، لازم است این فرض را کمی مورد بحث و بررسی قراردهیم.
● کار بزرگ و شرایط انجام آن
آیا با طرح اینکه ما قرار است کاری بزرگ کنیم، شرایط انجام کار بزرگ و بینیازی به انجام کارهای کوچک - هر چند کماهمیت - به پایان میرسد و همه افراد و گروههای اجتماعی در راستای تحققکاری بس بزرگ قرار گرفته و اعمال و رفتارشان را سامان میدهند؟ به عبارتی، آنها نیز متناسب با خواست و اراده ما عمل میکنند؟ عقل سلیم حکم خواهد کرد که طرح ضرورت انجام کارهای بزرگ و مهم بسیار خوب میباشد و ذائقه و توجه جامعه را از توجه به کارهای کماهمیت و پراکنده به امور مهم تغییر خواهد داد. این وضعیت معمولا در دوره انقلابهای بزرگ بروز میکند.
حتما به یاد داریم که در دوره انقلاب با ندای رهبر انقلاب اسلامی سخن از ساختن جامعهای اسلامی و متفاوت از جامعه طاغوت توجه همه عدالتطلبان به ایران را به خود جلب کرد. ایرانیان مسلمان عدالتخواه شوقی جدید یافتند و تلاش بسیار برای ساختن جامعهای متعالی را آغاز کردند. شکلگیری نهضت سوادآموزی، جهاد سازندگی، بسیج مستضعفین، نیروهای نامنظم، جهاد دانشگاهی، انقلاب فرهنگی و بسیاری از این نوع نهضتها و جهادها حکایت از پاسخ مردم و گروههای اجتماعی به ندای رهبر بود. هر یک از این حرکتها به بار نشست و راهی خوب برای حرکت جامعه شروع شد. بسیاری از افراد و نیروهایی که در زمان حاضر به کمک مدیران میآیند و راهگشای جامعه و مشکلات آن هستند، در این فضا تولید شدند. بسیاری از ابداعات و نوآوریها نیز ریشه در کارهای این دوران دارد. بسیاری از مقاومتهایی که در مقابل دشمنان خارجی صورت گرفته است از طریق ساماندهی همین نهادها، سازمانها و نیروها صورت گرفته است.
بدین لحاظ است که ادعای بزرگی به واسطه رهبر انقلاب توانست راهی در شکلگیری نهضتها و حرکتهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در درون نظام و بیرون آن شود. اینکه کدامیک از این شروعشدهها به نتیجه کامل و دقیق رسید، نیاز به بحث و بررسی دقیقتری در زمان و فرصت دیگری دارد. ولی شکلگیری جریان اصلی حکایت از این دارد که طرح امری بزرگ در دوره و شرایطی خاص منشا تحولات عمده شده و میتواند جهت جامعه را تغییر دهد.
از آنچه که گفته شد میتوان چندین نتیجهگیری کرد:
۱۱) ضرورتی در وجود رابطه بین شرایط خاص و بیانهای بلند وجود دارد
۲۲) گروه و نیروی اولیه برای شروع کار و شکلگیری جریان لازم است
۳۳) تصدیق و موافقت اجتماع - گروه طرفدار - در این مسیر لازم است
۴۴) انتظار سریع، کم زمان، و برنامهای از ادعاهای بزرگ بیمعنی است
۵۵) امکان فکری و اجتماعی برای بروز صورتهای متعدد از ادعای بزرگ در میان مردم وجامعه با تعابیر متعدد فرهنگی و اجتماعی باید صورت بگیرد.
با توجه به این نکات میتوان مدعی شد که اولین نوع مشکلات جامعه ایرانی ریشه در طرح مباحث عمده بدون توجه به شرایط و موقعیت آن دارد. بدین لحاظ است که بیان اینکه ما میخواهیم کاری بسیار بزرگ کنیم و این کار و اقدام بزرگ نیز باید در زمان خاصی محقق شود، بدون توجه به شرایط و لوازم اشاره شده بیمعنی است. ادعای بزرگ که امکان تحقق ندارد میتواند خود به مشکل جدی فرهنگی و اجتماعی تبدیل شود. بیتوجهی به امکانپذیری امر بزرگ، نشان از این دارد که از لوازم و شرایط تحقق کار بزرگ اطلاعی وجود ندارد و سهم و نقش اقدامات بزرگ و عکسالعملهای آن در سطح ملی و جهانی مورد شناسایی قرار نگرفته است.
با توجه به نکات اشاره شده در فوق، به این شعار برمیگردیم که قرار بود در سالی محدود کاری بس بزرگ انجام شود: احقاق حقوق اجتماعی و برقراری عدالت اجتماعی. خوب این شعار بسیار بزرگی است که همه پیامبران و اولیاء خداوند در طول تاریخ برای طرح، فهم و اشاعه آن و تحقق آن مبعوث شدهاند. بدین لحاظ خلاصه همه خواسته و نیاز و جهت و کار ادیان الهی به عنوان برنامهای چندساله معرفی شده و تلاش و اقدامات بسیار و مهمی نیز تدارک دیده شده است. اینکه آیا برای طرح این شعار بزرگ زمان حال مناسب است یا خیر نیاز به بحث و گفتوگوی کارشناسی دارد. برای دقت بیشتر در این زمینه لازم است کمی تامل کنیم و ببینیم که آیا اشکالی در طرح ادعا وجود دارد یا اینکه شرایط طرح ادعا مناسب تشخیص داده نشده است یا اینکه مجری ادعا مناسب این کار نیست یا اینکه شرایط تحقق این ادعا به این سادگیها نیست. کدامیک از فرضهای فوق صادقتر است؟
برای جلوگیری از هر نوع سوءتفاهم و ارائه تعابیر نارسا در این زمینه، لازم است بگویم که اصل حیات بشری در دستیابی به عدالت اجتماعی است. همانطور که هدف اصلی رسالت رسل و پیامبران الهی و تلاش اولیاء و اندیشمندان در این جهان عدالتخواهی و تعالی بشر بوده است، هدف همه انسانها و مکاتب و نظامهای سیاسی دستیابی به عدالت اجتماعی است. رفع ظلم و بیعدالتی از جامعه بشری و تاسیس جامعهای با کمترین مشکل و بیشترین امکان برای حیات الهی. ولی کار به همین اعلام ختم نشده است. تلاشهای صورتگرفته در درون و برون اجتماعات دینی برای تحقق صورتهای این عدالتخواهی بوده است. بدین لحاظ هم هست که اصل عدالتخواهی هم به دلیل بدخواهان آن و هم به دلیل وجود سطوح متعدد آن به پایان نرسیده است و تا ظهور منجی عالم بشری، به پایان نخواهد رسید. در این صورت است که امکان تمام کردن این شعار که همه تاریخ است در یک برنامه سه یا چهار ساله میتواند منشا مشکلات بسیار اندیشهای، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و سازمانی شود.
● نبود مشکل نشان میرایی یک جامعه است
نوع دوم مشکل در فهم مشکل و نحوه برخورد با آن است. اجازه دهید دوباره سوال اول را مطرح و بحث را دنبال کنیم: آیا در سال گذشته کشور ایران با مشکل خاص اجتماعی درگیر بود یا خیر؟ حتما جامعه درگیر مشکل عمدهای بوده است.
اگر درگیر مشکلی نبوده است میبایست دچار میرایی شده باشد. جامعه زنده و در حال حرکت درگیر مشکلات عدیدهای میباشد. زنده بودن جامعه در خلاء صورت نمیگیرد. زنده بودن جامعه به دلیل درگیر شدن با مشکلات معنی مییابد. دقیقا وضعیت اینگونهای جامعه، مانند وضعیت انسان است. انسان وقتی سالم است که توانایی مقابله با بیماریها و ویروسهایی که قصد غلبه بر او را دارند، داشته باشد. به عبارت دیگر، بدن انسان در همه لحظات در مبارزهای دائم و خستگی نشدنی با بیماریها و ویروسهای متعدد است. وقتی که ویروسها مردند انسان نیز خواهد مرد.
از طرف دیگر، وقتی که انسان توانایی مقابله با ویروسهایی که برای بقای او لازم هستند، را از دست داد، دچار میرایی میشود. به عبارت دیگر، مرگ او سر میرسد. به همین دلیل است که اختلالات خونی و مغزی و قلبی بیش از دیگر اختلالات منشا اصلی بیماری و مرگ است. چرا؟ چون این سه عنصر اصلیترین اجزا بدن برای ساماندهی رابطه ویروس و بیماری و بدن و سلامت هستند. اگر این سه عضو دچار آفت و آسیب عمده شوند، کمتر میتوان برای بدن کاری انجام داد.
نکته اشاره شده در فوق را به صورت روشنتر هم میتوان مطرح کرد: این اشتباه است که اصرار کنیم که در جامعه مشکلی وجود ندارد. این سادهانگاری است که تصور کنیم همه مشکلات دیروز با اقدامی مقطعی رفع شده است. رفع مشکلات بهگونهای تلقی میشود که گویی عدهای خواستهاند به طراحی روابطی برای بروز مشکلات اجتماعی دست بزنند و به دلیل وجود عدهای دیگر توطئه و ریشه مشکلات خشکانده شده است. گفته میشود که الحمدا... جامعه ایرانی به سطح خوبی از امنیت دست یافته است، به سطح خوبی از ابداعات علمی و صنعتی دست یافته است، تورم روند نزولی یافته است، فساد و فحشا کاهش یافته و در آینده نزدیک به صفر خواهد رسید، سرمایهگذاری خارجی و داخلی خیلی زیاد شده و در آینده از متمولترین ملل دنیا خواهیم شد، آنقدر در طول دو سه سال گذشته ابداعات و اختراعات ثبت کردهایم که به مقامهای بالا در جهان خواهیم رسید و... در نتیجه جای نگرانی نیست. همه چیز درست و کنترل شده است. قلب، مغز و سیستم خونی جامعه نیز میتوانند بدون دغدغهای از ظهور مشکلات هر چه طوفندهتر راحت باشند که خطری نیست!
این وضعیت به خودی خود بروز میکند. زیرا وقتی سخن از انجام کارهای بزرگ کردیم و کار بزرگی نکردیم، به خواب میرویم. زیرا در خواب میتوانیم تحقق کارهای بزرگی که شرایط و اسباب آنرا فراهم نکردهایم، تماشاگر شویم. فقط در خواب و رویا است که تحقق کارهای بزرگ در زمان محدود بروز میکند. معمولا افراد بزرگبین، خودخواه، بیارتباط با واقعیتها و تخیلی و وهمگرا همه نیازهایشان را در خواب میبینند و بیشتر وقتها میل به خواب رفتن دارند تا ارتباط با واقعیتهای عینی و روزمره.
● مشکلات اجتماعی: وجود، بروز، ماندگاری و راهحل
نکته دیگری که لازم است به آن اشاره شود، چرایی پیدایش مشکلی و چگونگی کاهش، پایان و در نهایت ماندگاری آن است. کدام مشکل در جهان مطرح شده که تمام شده است؟ این سوال مهمی است که باید از طرف جامعه شناسان، روانشناسان، جرمشناسان، حقوقدانان، متالهان، و مورخان به طور گروهی و بینرشتهای پاسخ داده شود. من به عنوان جامعهشناس مدعیام که کمتر مشکلی در طول تاریخ - پس از وقوع - به طور کامل ناپدید شده است. چرا؟
چون مشکل ایجادشده - پیداشده - مانند دیگر امور اجتماعی در جامعه استقرار یافته و جریان تطوریاش را طی میکند. مشکلات دیروز در درون مشکلات امروز خودنمایی میکنند. به همین دلیل است که سطح و میدان و تنوع مشکلات در دوره جدید قابل مقایسه با مشکلات در دورههای گذشته نیست. به عبارت دیگر، مشکلات اجتماعی امروز بسیار فربهتر و همهجانبهتر از مشکلات اجتماعی در گذشته است. بدین دلیل است که طرح ادعای زیر صادق است: مشکلات اجتماعی نمیبایست امکان بروز بیابند. وقتی ظهور میکنند میمانند. وقتی پیدا شدند در صورت مقابله ناقص با آنها پنهان میشوند و در موقعی که لازم باشد، بروز میکنند.
مشکلات هم جان دارند و حیات. تصور اینکه مشکلات اموری عدمیاند، پس نیستند و یا چون عدمیاند، وهمی و خیالیاند و با نام نبردن از آنها ناپدید میشوند، غلط است. تازه اگر به خاطر داشته باشیم داستانهای دیو و پری که هم دیو و هم پری خیالی است، رهایی پری از دست دیو نیازمند به شکستن طلسم است. زیرا در طلسم رمز حیات دیو نهفته است. قهرمان داستان با دستیابی به طلسم امکان کشتن دیو و نجات پری را مییابد. ولی در جنگ رودررو با دیو شکست میخورد. به عبارت دیگر، حتی دیو که امری موهومی است هم با توهم و خیال از بین نمیرود. باید طلسم او را پیدا کرد و بر سر سنگی بزرگ زد و با شکستهشدن طلسم دیو ناپدید میشود.
مشکلات نوع سوم آنهایی هستند که مورد غفلت قرار میگیرند، آنهایی هستند که کماهمیت شمرده میشوند. به لحاظ جامعهشناختی امور اجتماعیای چون فقر که در مرحله اول به معنای نبود ثروت است امری عدمی نیست. فقر امری عینی البته نسبی است و منشاء عمل است. فقر حالت و وضعیتی است که بسیاری از مردم دچار آن هستند همانطور که ثروت، حالت و وضعیتی است که بسیاری از مردم دچار آن هستند.
اینکه کدام یک از این دو خوب است، کدامیک از این دو در بردارنده نتایج مفید است، کدام یک از این دو منشاء چه مشکلات و اموری هستند نیاز به بحث و گفتوگو دارد. ولی این مهم است که فقر وضعیت خاصی است که عدهای از مردم، گروهها و طبقات اجتماعی درگیر آن هستند و از آن متاثر و ناراحت یا راحت هستند. راحتی یا ناراحتی ناشی از فقر برای فرد مبتلابه در ساختارها و نظامهای فرهنگی قابل فهم و بررسی است.
نکتهای که از بحث بهدست آمد، حکایت از وجودی شدن امور و مشکلات اجتماعی چون فقر، فساد، دزدی، افت تحصیلی، نارضایتی سیاسی، کاهش مشروعیت اجتماعی و سیاسی، تزاحم بیننسلی، اختلاف خانوادگی از قبیل طلاق، فرزندکشی، زن کشی، شوهر و پدرکشی، و انحرافات جنسی و بسیاری از این نوع مشکلات واقعی و وجودیاند. این امور واقع شدهاند و منشاء وقوع امور دیگر هم هستند. نگاه جامعهشناسی اولفرض وجودی آنها را ممکن و عینی میشمارد و سپس به فهم و معالجه و درمان و رفع آنها میپردازد. پس معرفتی و روشی و اقدامی و تلاشی عالمانه برای شناسایی، طبقهبندی، معنا کردن و درنهایت سامان دادن آنها لازم است.
از خود و دیگران میپرسم که این معرفت، دانش، آکادمی، افراد و متفکران، اقدامها، تلاشها، برنامهها و سیاستها و نظارتها کجا بوده است که انتطار داریم به مشکلات پایان دهیم؟ در میان افراد صاحب فکر و اندیشه و علم کمتر دیده و شنیدهام که تلاشی در جریان باشد. البته شنیده و دیدهام که مدیران قصد دارند تا به هر شکلی شده است نرخ مشکلات اجتماعی را پایین بیاورند. به همین خاطر در گزارشها از کاهش جرائم و مشکلات در جامعه در مقایسه با دو یا سه سال گذشته، سخن میگویند. گویی که با نشان دادن زور بازو به مشکلات موجود میخواهند مشکلات را دچار وحشت و هراسی بنیادی کنند به طوری که همه آنها گورشان را گم کرده از این دیار بروند.
غافل از اینکه مشکل واردشده در جامعه تا تناسبش را با کلیت نظام اجتماعی معلوم نکند، قابل فهم و کنترل و معامله نیست. بعد از اینکه رابطهاش را با نظام اجتماعی معلوم کرد، میتوان در مورد سهم او در مناسبات اجتماعی سخن گفت. اگر بر اثر بدسلیقهگی یا بدفهمی با مشکلات بدرفتاری شود، آنها تنها مخفی میشوند و در زمانی دیگر موذیانه بروز و ظهور مییابند و منشاء حوادث غیرمترقبه خواهند شد.
● مشکل اجتماعی در تناسب با کلیت نظام اجتماعی فهم و کنترل میشود
برای فهم معنای اشارهشده، لازم است به یک مورد اشاره کنم. خوشخیالیهای مدافع نوسازی رضاشاهی و بعد نوسازی شهری محمدرضاشاهی، به گمراه شدن آن نظام در تعیین سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی انجامید. آنها با این تصور کارشان را شروع کردند که با تحقق سطحی از مدرنیزاسیون، دینگرایی حذف خواهد شد.
این تصور تا حدودی در جهان در میان متفکران مدرنیست هم مطرح بود و در بیان روزنامهای آن نیز مقبولیت یافته بود. بدین لحاظ سیاستمداران خوشباور و سطحینگر با این فرض کارشان را شروع کردند و به سرعت هرچه تمامتر در این زمینه تلاش کردند و به جای اینکه به توسعه نوسازی و ساماندهی آن بپردازند، به ضدیت با دینخواهی مردم پرداختند. رضاشاه میتوانست با جدی گرفتن نوسازی جادهایاش، حداقل کشور ایران را به لحاظ نظام ارتباطی به حد بسیار خوبی برساند.
این راه و روش را تمامنکرده، به جان نظام طبقاتی افتاد. البته در این زمینه نیز منشاء خیرات زیادی شد و تا حدودی جامعه ایرانی را از سطح قبیلهگرایی به سطح مدرن کشانید، ولی با ادامه ندادن آن، بدن جامعه سنتی و روستایی و ایلیاتی ایرانی را به طور زخمی و بدون معالجه و درمان رها کرد که جراحات وارد شده در بعضی از موقعیتها به مرگ زخمی رسید، و در بعضی از شرایط به عفونی شدن بدن و در بعضی از مواقع به نقص عضو رسید که این نشانهای ناکافی در مدیریت اجتماعی او شد. در ادامه او تصور کرد که برای اتمام پروژه مدرنیزاسیونش بهتر است تا ریشه دین را در ایران بکند.
این از خطاهای بزرگ او بود که در نهایت موجب مرگ و نابودی او شد. محمدرضاشاه هم تا حدودی - البته با تفاوت روش و شعور و توانایی - همین کار را دنبال کرد و به جای بهبود شرایط اقتصادی و صنعتی و فنی جامعه به ضدیت با دین و مذهب و عقاید مردم پرداخت. همه کسانی که در این نظام مشغول کار بودند، تصور میکردند که مذهب مرده است و مذهبیون نیز بیجان شده و در نهایت مدرن خواهند شد. آیا واقعا این فهم صادق بود؟ آیا واقعا دین در ایران مرد؟ یا اینکه در همین شرایط و دوره بود که دینگرایی شدت گرفت و احیاگرایی دینی در سطح روشنفکری و مردمی محقق شد؟ واقعیت انقلاب اسلامی در ایران حکایت از وقوع حرکت همهجانبه دینی در ایران دارد. در این صورت میتوان به این جمع بندی رسید که برخورد ناشیانه و سطحی و احمقانه با دین، باعث شد که مردم به نیروی مقاومت عمده دینی تبدیل شوند.
مثال فوق نشاندهنده چندین نکته، اصل و پیامد است:
۱) تبدیل امور واقعی به امور عدمی به سادگی امکانپذیر نیست؛
۲) مسائل و مشکلات اجتماعی در ایران مانند دیگر جوامع امور عدمی نیستد؛
۳) مدیریت این مشکلات نیاز به دانش و آگاهی دارد؛
۴) در جامعه معاصر مجموعه مشکلات اجتماعیای ظهور کردهاند که با پند واندرز، برخوردهای سریع و سیاسی، و فشار حذف نمیشوند، بلکه مشکلات در درون نظام اجتماعی پنهان شده و در صورت بروز شرایط دوباره ظهور میکنند. ظهور مجدد آنها متفاوت از ظهور قبلی خواهد بود؛
۵) نحوه کار با مشکلات مانند نوع برخوردی است که بدن با ویروس میکند. اول ویروس شناسایی میشود و دوم کارکرد آن در بدن معلوم و در نهایت تناسب آن با کل بدن و در نهایت نحوه مقابله با آن معلوم میشود. بدین لحاظ است که در مدیریت مشکلات اجتماعی تعیین نوع حضور و رابطه آنها با نظام اجتماعی باید معلوم شود. در غیر اینصورت مشکلات خود را پنهان میکنند و ما را دچار غفلت میکنند.
با توجه به نکات اشارهشده در فوق، میتوانیم به سوال اول برگردیم: در سال گذشته مشکل (مشکلات) عمده اجتماعی چه بود؟ در یک بیان ساده میتوان مدعی شد که مشکل اصلی در سال گذشته ناآشنایی با مشکلات اجتماعی بود. این مشکل عمده اجتماعی، سازمانی و سیاسی ما بود. بدین لحاظ هم هست که مشکلات قبلی ضمن ماندگاری در جامعه، در لایههای پنهان جامعه قرار گرفته و در زمان و شرایط مناسب بروز و ظهور خواهند کرد.
تقی آزاد ارمکی
استاد گروه پژوهشگری دانشکده علوم اجتماعی- دانشگاه تهران
استاد گروه پژوهشگری دانشکده علوم اجتماعی- دانشگاه تهران
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست