چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
«تسلیم»، توهین و تلافی
آقای كارگردان! این سوژه، رسوا و نخنماست!
ساخت فیلم «تسلیم» به كارگردانی تئو ونگوگ، كارگردان هلندی و نمایش آن از شبكههای تلویزیونی و سپس بازتابهای مختلف آن در میان افكار عمومی و حادثه به قتل رسیدن سازندهاش (ظاهراً توسط یك جوان هلندی ـ مراكشی) موضوعی شد كه اخیراً توجه مردم جهان را تا حدودی به خود جلب كرد. از مجموعهٔ اخبار و گزارشهایی كه در رسانههای جمعی از این واقعه انعكاس یافته، میشود فهمید كه بار دیگر یك اثر ـ بهاصطلاح ـ هنری توانست موجی از ناامنی، بدبینی و تفرقه را در میان مذاهب و نژادهای مختلف پدید آورد و بهویژه جامعهٔ هلند را دستخوش نگرانیهای جدی در عرصهٔ اجتماعی سازد. آنچه از اظهارات مقامات غربی برمیآید گذشته از اینكه ناشی از هراس آنها، نسبت به هرج و مرج و ناامنی در جامعهٔ غرب به دلیل این پدیدههای ظاهراً غیر قابل كنترل باشد؛ بازگوكنندهٔ سرگردانی ناشیانهای است كه آنها را در گیر و دار سیاستهای دوگانه و تبعیضآمیز نسبت به مذاهب و اقوام مختلف، به خود دچار كرده است. از مجموعهٔ تم و موضوع و نیز برخی صحنههای فیلم میشود برداشت كرد؛ این اثر پیش از آنكه «هنر» باشد. دنبالهرو جریانهای سیاسی درگیر با ادیان الهی ـ بهویژه اسلام ـ است. شاید اگر فرصتی دست دهد تا به لحاظ فنی و ساختاری و محتوایی به بررسی جامع و دقیق اثر بپردازیم، بیشتر برایمان روشن شود كه كارگردان اثر، چقدر دغدغهٔ ساخت اثر هنری داشته و چقدر در پی القاء حرفهای توهمآمیز، مغرضانه و ناشی از سیاستهای اسلامستیزانه خود و اربابانش بوده است. فكر میكنم بهترین راه برای دادن نمرهٔ پایین به این حركت ـ كه اكنون دیگر برای چشمهای قدری جدی و دقیق نخنما و رسوا شده، بازگشت به خود اثر و كندوكاو در چگونگی ساخت آن باشد، بیآنكه بخواهیم از چیز دیگری هزینه كنیم و یا مجبور شویم علیه آن به صدور بیانیه بپردازیم. گرچه این حق طبیعی همهٔ كسانی ـ از هر دین و آیینی ـ است كه احساس میكنند به آنها توهین شده ـ كه میلیونها مسلمان هم بیتردید (و البته اگر صاحبان سند ششدانگ حقوق بشر و وارثان معلوم نیست از كجا پیدا شدهٔ دموكراسی اجازه دهند!) از این حق بهرهمندند ـ كه به بیان آزادانهٔ نظرات منتقدانه خود پرداخته و خواستار مجازات عاملان این اهانتها شوند. قضیهٔ «تسلیم» از اینجا شروع میشود كه تئو ونگوگ فیلمساز هلندی به دستیاری «ایان هیرسی علی» یك سیاستمدار هلندی كه اصالتاً اهل سومالی است و اسلام را ترك گفته و به هلند پناهنده شده، تصمیم میگیرد سرگذشت زن مسلمانی را بازگو كند كه به اجبار تن به پیوند زناشویی داده، همسرش با او بدرفتاری و عمویش به او تجاوز میكند. یعنی دقیقاً از همان دست سوژههایی كه بدن نیاز داشتن به هیچگونه توهم توطئهای از جانب ما، نگاههای مغرضانهٔ صاحبان شبكهٔ امپریالیستی رسانهای را نمایندگی میكند تا نگاه یك هنرمند را و ثابت كردن این ایده هم خیلی مشكل نیست، كافی است نگاهی به آنچه در طول سالیان گذشته ـ بهویژه پس از انقلاب اسلامی ۵۷ ـ دربارهٔ اسلام و جامعه اسلامی از سوی این رسانهها ـ با اسمهای مضحكی چون اثر هنری و... ـ ساخته شده و در جهان انتشار یافته است ـ بیندازیم. تو گویی اسلام هیچ نكته و موقعیت اجتماعی دیگری ندارد جز آنچه از دریچهٔ نگاه این هنرمندان آزادیخواه (!) و سینهچاكان حقوق بشر باید به خورد افكار عمومی داده شود. و هر صدایی هم از گلوی مسلمانی به اعتراض برخاست. باید با انگ خشونت و ضدیت با آزادی بیان خفه شود. من نمیدانم صاحبان امپراتوری رسانههای غرب اینقدر بیشعورند یا افكار عمومی مردم دنیا را اینقدر بیشعور فرض كردهاند؟!
در صحنهای از فیلم، هنرپیشهٔ زنی كه آیات قرآن بر تنش حكشده، در لباس نازك (نیمهعریان) ظاهر میشود. درحالیكه آثار شلاق نیز بر تن زن هویدا است. یعنی همان سوءاستفادهٔ مشمئزكننده و غرضآلود از المانهای تصویری برای رساندن مخاطب عام به این باور كه رفتار اسلامی در نمونهای آشكار و مبتلابه در جوامع اسلامی به این شكل جزو موارد غالب است، مصادیقی كه از یك ریشهٔ ایدئولوژیك سرچشمه میگیرند: فرهنگ اسلام در مواجهه با زن و آزادیهای او (!). خودتان را بگذارید جای مخاطبان فیلم در سایر كشورهای جهان كه ذهنشان باید به این ترتیب شكل بپذیرد: فیلم با اعترافات دختری آغاز میشود كه به عشق خود به پسری به نام رحمان اعتراف میكند. در متن فیلم صدای اذان و سپس قرائت سورهٔ حمد به گوش میرسد. دختر میپذیرد كه روابطش با رحمان نامشروع بوده و به این دلیل خداوند، لطف خود را از او دریغ كرده است. یعنی همان چیدمان صوتی و تصویری كه اربابان فكری كارگران قبلاً هم به دیگر هنرمندان (؟!) از این دست ازجمله سازنده اثر وقیح و ضد اسلامی «بدون دخترم هرگز» سفارش داده بودند.دكتر «آنتونی مك روی» روزنامهنگار انگلیسی در نقدی كه بر این فیلم نوشته، آورده است: كارگردان در كنار همه این زیر صداها و گفتار ما از صحنههای بسیار زننده و قبیحی استفاده كرده، كه حریم عفاف و حرمت باورهای دینی را مورد تجاوز قرار داده است» از زاویهٔ اعتقاد به هر دین و مذهبی كه به این تصاویر نگاه كنیم؛ یك نتیجه بیشتر عایدمان نمیشود، اینكه هدف كارگردان توهین مستقیم به باورهای مذهبی بوده است؛ گرچه حركت ضد انسانی رسانههای غربی و هنرمندان (!) آزاداندیش آنها در هدم باورهای اسلامی و تلاش برای تخریب چهرهٔ جهانی اسلام عزیز، از كفر ابلیس هم نمایانتر است، اما به نظر من باید در «توجه و فهم» انسانی افكار عمومی، درنگ نمود و از او توقع داشت كه ابتداییترین اصول منطقی و تلاشهای اولیه و بدوی برای رسیدن به واقعیات را از خود دریغ نسازد و اگر پای تماشای آثاری هرچند نازل و چندپاره و بدون حتی ذرهای نگاه هنرمندانه ـ مثل «تسلیم» ـ مینشیند حتماً رگ فهم و شعورش از كار نیفتد و عروسكی نشود كه بتوان حتی با ناشیانهترین فریبهای امروزی او را كوك كرد تا برای تسریع در امر شكمبارگی و چپاولگری صاحبان كمپانیهای نفتی صهیونیستی گام بردارد. هرچند میخواستم داستان فیلم را كاملتر نقل میكنیم اما احساس میكنم این سوژهٔ رسوا و نخنما بیش از این، ارزش بازگویی ندارد و اگر قرار است مخاطب فهیم و آزاداندیش را به تأمل و درنگ وادارد تا همینجا كافی است. البته از نویسندهٔ فیلم یعنی خانم «ایان هیرسی علی» بهعنوان نمایندهٔ افراطی مجلس هلند و فراری از كشور سومالی كه سعی در توجیه بازگشتش از اسلام آن هم به هر شیوهای دارد، توقعی جز این فیلمنامه نیست و همینطور از كارگردانی كه فكر میكنم در طول عمرش، هرگز نتوانست به یك نگاه زیباییشناسانه از هیچیك از پدیدههای هستی برسد و در غلتیدن او در این اثر سخیف و بیمایه و البته بیشرمانه حتماً قابلیت دلیل بودن بر این مدعا را دارد.در هر صورت فیلم «تسلیم» و بهویژه انعكاس آن از رسانههای غربی ـ ازجمله شبكهٔ دانماركز ریدیو و... ـ را باید در جملهٔ اقدامات ضد حقوق بشری و جنگطلبانه و سلطهخواهانهٔ غرب به شمار آورد. نكتهای كه در كنار این واقعه جای تأمل جدی دارد؛ رفتار رسانهای است كه مقامات سیاسی و فرهنگی كشورهای غربی ـ بهویژه هلند ـ در این باره اتخاذ كردند:
مثلاً «لیزبت كنورسن» مدیر اخبار «دانماركز ریدیو» این اتهام را كه پخش قطعههایی از فیلم «تسلیم» از این شبكه باعث تحریك و تنفر مذهبی شد، رد كرد. وی گفت: ما برای جنجال یا اهانت به كسی، این فیلم و تكههایی از آن را پخش نكردیم، بلكه ما این تكه فیلمها (ویدیوكلیپها) را برای آگاهی مردم از مسئلهٔ آزادی بیان پخش كردیم (!) یا اینكه «روان اتكینسون» معروف به «مستربین» و دیگر كمدینهای انگلیسی معتقدند كه قانون جدید «ممنوعیت توهین به مقدسات دینی» با آزادی بیان و خلاقیتهای هنری مغایرت دارد.یا پیام جناب «هورست كهلر»، رئیس جمهوری آلمان، خطاب به مسلمانان مقیم این كشور كه از آنان خواسته است نسبت به جامعهای كه در آن كار و زندگی میكنند و بسیاری شهروندی آن را پذیرفتهاند؛ همبستگی و همگرایی نشان دهند. همچنین سخنگویان احزاب سیاسی آلمان كه خواستار تلاش بیشتر برای ادغام مسلمانان و اصولاً همهٔ خارجیان مقیم در جامعهٔ آلمان شدند. و بالاخره خانم «ریتاورد ونك» وزیر امور مهاجرت هلند كه به كشورهای عضو اتحادیهٔ اروپا به دلیل رشد افراطگرایی میان جوانان مسلمانان هشدار داد. ایشان كه كشورش در حال حاضر، ریاست دورهای اتحادیهٔ اروپا را بر عهده دارد، گفت كه كشورهای اروپایی در معرض خطر افراطگرایی این جوانان قرار دارند و باید هرچه زودتر برای بهبود وضع همخوانسازی و ادغام مهاجران در جامعهٔ میزبان چارهای بیندیشند. و سایر اظهار نظرها از این دست. در كنار این مسائل، اضافه كنید رفتارهای وحشیانهای را كه نسبت به جامعهٔ مسلمانان در كشورهای اروپایی بهویژه هلند، در پی این واقعه رخ داد، از بمبگذاری در یك مدرسه گرفته تا به آتش كشیدن مسجد و بعد هم پوشش رسانهای مراسم سوزاندن جسد فیلمساز هلندی، كه به قول رسانههای غربی با حضور «صدها عزادار در شهر آمستردام به انجام رسید.» خلاصه میكنم: یك هنرمند (!) هلندی آنچه را لایق محلههای بدنام و رسوای شهر آمستردام، در زمینهٔ فساد و فحشا است با غرضورزی خباثتآلودی به جامعه و فرهنگ اسلامی نسبت میدهد و بعد ـ ظاهراً ـ طی اتفاقی در یك پارك در شهر آمستردام توسط یك جوان مراكشی ـ هلندی به قتل میرسد. مانور تبلیغاتی بر این جوان افراطی اسلامگرا كه منتسب به گروهی تروریست است ـ ادعایی كه معلوم نیست قرار است در دادگاه صالحه ثابت شود یا نه؟! ـ با هجوم به مراكز اسلامی، همراه میشود و دقیقاً در مجموعهٔ این حركت زشت ضد فرهنگی علیه اسلام، مقامات سیاسی و فرهنگی غرب با همان ژست فریبكارانه و امپریالیستی از موقعیت فراهم شده برای روضهٔ حقوق بشر، آزادی بیان، زندگی مسالمتآمیز و حقوق شهروندی سوءاستفاده میكنند و...
اما باید از مقامات و سیاستمداران غربی پرسید: چرا برای حفظ حقوق بشر، آزادی حقیقی بیان و حفظ زندگی مسالمتآمیز شهروندی، از توهینهای مسلم به یك دین مقدس با بیش از یك میلیارد پیرو در سراسر جهان جلوگیری و آن را محكوم نمیكنید. در هر صورت اگر هم ـ فرضاً ـ آن قتل زاییدهٔ بازتابهای مردمی این فیلم باشد باز هم مقصر اصلی را باید در بین مقامات سیاسی و فرهنگی كشورهای غربی جستوجو كرد و لاغیر. نكتهٔ بسیار مهم دیگری كه به اختصار در پایان این نوشته لازم میدانم؛ مورد اشاره قرار دهم، حركت و تلاش ما برای دفاع هنرمندانه از اسلام عزیز است. شاید این واقعه تلنگری باشد به هنرمندان ما كه بر تكاپویشان در معرفی اسلام ناب كه پیامی جز صلح، آرامش، عدالت و برابری برای تمام انسانهای دنیا و پیكار و جهد با دشمنان انسانیت و عدالت و صلح ندارد، بیفزایند. آیا بهراستی زمان آن فرا نرسیده است كه با فهم درست و قدرتمند و تسلط بر هنر، به تبیین اندیشهها و راهكارهای غنی، مطمئن و راهگشای اسلام عزیز بپردازیم. آیا جهانی تشنهتر از جهان امروز و انسانهایی به استضعاف كشیده شدهتر از آدمهای این روزگار سراغ داریم؟...
در پایان این نوشتار را با پیام یكی از بینندگان سایت (بازتاب) كه در حال بررسی اخبار و گزارشهای واقعهٔ اخیر با آن روبهرو شدم ختم میكنم:
«یكی از بینندگان بازتاب با ارسال پیامی قتل ونگوگ، فیلمساز هلندی را بهخاطر توهین به اسلام، نشانهای از واكنشهای برخورد ناسنجیده با اسلام توسط حكومتهای غربی دانسته است. در این پیام آمده است: روز نخست ماه جاری میلادی تئو ونگوگ، فیلمساز هلندی به دست یك مسلمان كشته شد. دلیل این اقدام، ساختن فیلم تسلیم توسط این هنرمند هلندی بوده است. این فیلم كه با همكاری یك زن سومالیایی و اخیراً سیاستمدار در هلند به انجام رسیده دربارهٔ خشونت علیه زنان در جوامع اسلامی است. تندترین صحنهٔ این فیلم مربوط به هنرپیشهٔ زنی بود كه روی لباس نازكش آیاتی از قرآن حك شده و در عین حال آثار شلاق بر بدنش هویداست. به دنبال كشته شدن این فیلمساز، عدهای از هلندیها به مساجد و مدارس اسلامی حمله كرده و نخستین اقدام آنان آتش زدن یك مدرسهٔ اسلامی در هلند بود. اكنون پس از گذشت ده روز از كشته شدن وی، وزیر مهاجرت هلند كه كشورش ریاست دورهای اتحادیه اروپا را دارد، به كشورهای عضو اتحادیهٔ اروپا دربارهٔ افزایش گرایش به اسلام در میان جوانان مسلمان مقیم اروپا هشدار داد. وی توصیه كرد تا با اقدامات فرهنگی مناسب، این جوانان در فرهنگ بومی این كشورها هضم شده، زبان آن كشور را فرا گیرند و ارزشهای آن را بپذیرند. توصیهٔ وی به اتحادیهٔ اروپا آن بود تا در این باره دست به اقدام هماهنگ زده و سیاست واحدی را در این زمینه در پیش گیرد. اما به نظر میرسد كه این وزیر كمدقت، شیپور را از دهانهٔ گشاد آن مینوازد. ایشان نمیداند كه اگر قرار بود كسی با تحصیل و اقامت در این كشورهای اروپایی و آمریكایی در فرهنگ بومی هضم شود، آن نوزده نفری هضم شده بودند كه در عین داشتن تحصیلات عالی در دانشگاههای بهنام اروپا و آمریكا، حادثه یازدهم سپتامبر را پدید آوردند. ایشان باید بداند و به اتحادیهٔ اروپایی هم توصیه كند تا قوانینی تدارك ببیند تا یك فیلمساز غیرمسئول و بیتوجه به فرهنگهای دیگر، دست به چنین اقداماتی نزده و آنان را تحریك نكند. به نظر میرسد بهترین كار، همان است كه انگلیس كرد و سلمان رشدی و دیگران را از دنبال كردن آن سیاست بازداشت. خدای امام را رحمت كند. كه با آن فتوای تاریخی خود، برای مدتی باب این توهینها را بست...
روشن است كه ادامهٔ این سیاستهای ضد فرهنگی و انسانی راه را برای توسعه افراطگرایی هموار كرده و كار سربازگیری را برای امثال بن لادن آسان میسازد.»
محمدرضا محقق
ساخت فیلم «تسلیم» به كارگردانی تئو ونگوگ، كارگردان هلندی و نمایش آن از شبكههای تلویزیونی و سپس بازتابهای مختلف آن در میان افكار عمومی و حادثه به قتل رسیدن سازندهاش (ظاهراً توسط یك جوان هلندی ـ مراكشی) موضوعی شد كه اخیراً توجه مردم جهان را تا حدودی به خود جلب كرد. از مجموعهٔ اخبار و گزارشهایی كه در رسانههای جمعی از این واقعه انعكاس یافته، میشود فهمید كه بار دیگر یك اثر ـ بهاصطلاح ـ هنری توانست موجی از ناامنی، بدبینی و تفرقه را در میان مذاهب و نژادهای مختلف پدید آورد و بهویژه جامعهٔ هلند را دستخوش نگرانیهای جدی در عرصهٔ اجتماعی سازد. آنچه از اظهارات مقامات غربی برمیآید گذشته از اینكه ناشی از هراس آنها، نسبت به هرج و مرج و ناامنی در جامعهٔ غرب به دلیل این پدیدههای ظاهراً غیر قابل كنترل باشد؛ بازگوكنندهٔ سرگردانی ناشیانهای است كه آنها را در گیر و دار سیاستهای دوگانه و تبعیضآمیز نسبت به مذاهب و اقوام مختلف، به خود دچار كرده است. از مجموعهٔ تم و موضوع و نیز برخی صحنههای فیلم میشود برداشت كرد؛ این اثر پیش از آنكه «هنر» باشد. دنبالهرو جریانهای سیاسی درگیر با ادیان الهی ـ بهویژه اسلام ـ است. شاید اگر فرصتی دست دهد تا به لحاظ فنی و ساختاری و محتوایی به بررسی جامع و دقیق اثر بپردازیم، بیشتر برایمان روشن شود كه كارگردان اثر، چقدر دغدغهٔ ساخت اثر هنری داشته و چقدر در پی القاء حرفهای توهمآمیز، مغرضانه و ناشی از سیاستهای اسلامستیزانه خود و اربابانش بوده است. فكر میكنم بهترین راه برای دادن نمرهٔ پایین به این حركت ـ كه اكنون دیگر برای چشمهای قدری جدی و دقیق نخنما و رسوا شده، بازگشت به خود اثر و كندوكاو در چگونگی ساخت آن باشد، بیآنكه بخواهیم از چیز دیگری هزینه كنیم و یا مجبور شویم علیه آن به صدور بیانیه بپردازیم. گرچه این حق طبیعی همهٔ كسانی ـ از هر دین و آیینی ـ است كه احساس میكنند به آنها توهین شده ـ كه میلیونها مسلمان هم بیتردید (و البته اگر صاحبان سند ششدانگ حقوق بشر و وارثان معلوم نیست از كجا پیدا شدهٔ دموكراسی اجازه دهند!) از این حق بهرهمندند ـ كه به بیان آزادانهٔ نظرات منتقدانه خود پرداخته و خواستار مجازات عاملان این اهانتها شوند. قضیهٔ «تسلیم» از اینجا شروع میشود كه تئو ونگوگ فیلمساز هلندی به دستیاری «ایان هیرسی علی» یك سیاستمدار هلندی كه اصالتاً اهل سومالی است و اسلام را ترك گفته و به هلند پناهنده شده، تصمیم میگیرد سرگذشت زن مسلمانی را بازگو كند كه به اجبار تن به پیوند زناشویی داده، همسرش با او بدرفتاری و عمویش به او تجاوز میكند. یعنی دقیقاً از همان دست سوژههایی كه بدن نیاز داشتن به هیچگونه توهم توطئهای از جانب ما، نگاههای مغرضانهٔ صاحبان شبكهٔ امپریالیستی رسانهای را نمایندگی میكند تا نگاه یك هنرمند را و ثابت كردن این ایده هم خیلی مشكل نیست، كافی است نگاهی به آنچه در طول سالیان گذشته ـ بهویژه پس از انقلاب اسلامی ۵۷ ـ دربارهٔ اسلام و جامعه اسلامی از سوی این رسانهها ـ با اسمهای مضحكی چون اثر هنری و... ـ ساخته شده و در جهان انتشار یافته است ـ بیندازیم. تو گویی اسلام هیچ نكته و موقعیت اجتماعی دیگری ندارد جز آنچه از دریچهٔ نگاه این هنرمندان آزادیخواه (!) و سینهچاكان حقوق بشر باید به خورد افكار عمومی داده شود. و هر صدایی هم از گلوی مسلمانی به اعتراض برخاست. باید با انگ خشونت و ضدیت با آزادی بیان خفه شود. من نمیدانم صاحبان امپراتوری رسانههای غرب اینقدر بیشعورند یا افكار عمومی مردم دنیا را اینقدر بیشعور فرض كردهاند؟!
در صحنهای از فیلم، هنرپیشهٔ زنی كه آیات قرآن بر تنش حكشده، در لباس نازك (نیمهعریان) ظاهر میشود. درحالیكه آثار شلاق نیز بر تن زن هویدا است. یعنی همان سوءاستفادهٔ مشمئزكننده و غرضآلود از المانهای تصویری برای رساندن مخاطب عام به این باور كه رفتار اسلامی در نمونهای آشكار و مبتلابه در جوامع اسلامی به این شكل جزو موارد غالب است، مصادیقی كه از یك ریشهٔ ایدئولوژیك سرچشمه میگیرند: فرهنگ اسلام در مواجهه با زن و آزادیهای او (!). خودتان را بگذارید جای مخاطبان فیلم در سایر كشورهای جهان كه ذهنشان باید به این ترتیب شكل بپذیرد: فیلم با اعترافات دختری آغاز میشود كه به عشق خود به پسری به نام رحمان اعتراف میكند. در متن فیلم صدای اذان و سپس قرائت سورهٔ حمد به گوش میرسد. دختر میپذیرد كه روابطش با رحمان نامشروع بوده و به این دلیل خداوند، لطف خود را از او دریغ كرده است. یعنی همان چیدمان صوتی و تصویری كه اربابان فكری كارگران قبلاً هم به دیگر هنرمندان (؟!) از این دست ازجمله سازنده اثر وقیح و ضد اسلامی «بدون دخترم هرگز» سفارش داده بودند.دكتر «آنتونی مك روی» روزنامهنگار انگلیسی در نقدی كه بر این فیلم نوشته، آورده است: كارگردان در كنار همه این زیر صداها و گفتار ما از صحنههای بسیار زننده و قبیحی استفاده كرده، كه حریم عفاف و حرمت باورهای دینی را مورد تجاوز قرار داده است» از زاویهٔ اعتقاد به هر دین و مذهبی كه به این تصاویر نگاه كنیم؛ یك نتیجه بیشتر عایدمان نمیشود، اینكه هدف كارگردان توهین مستقیم به باورهای مذهبی بوده است؛ گرچه حركت ضد انسانی رسانههای غربی و هنرمندان (!) آزاداندیش آنها در هدم باورهای اسلامی و تلاش برای تخریب چهرهٔ جهانی اسلام عزیز، از كفر ابلیس هم نمایانتر است، اما به نظر من باید در «توجه و فهم» انسانی افكار عمومی، درنگ نمود و از او توقع داشت كه ابتداییترین اصول منطقی و تلاشهای اولیه و بدوی برای رسیدن به واقعیات را از خود دریغ نسازد و اگر پای تماشای آثاری هرچند نازل و چندپاره و بدون حتی ذرهای نگاه هنرمندانه ـ مثل «تسلیم» ـ مینشیند حتماً رگ فهم و شعورش از كار نیفتد و عروسكی نشود كه بتوان حتی با ناشیانهترین فریبهای امروزی او را كوك كرد تا برای تسریع در امر شكمبارگی و چپاولگری صاحبان كمپانیهای نفتی صهیونیستی گام بردارد. هرچند میخواستم داستان فیلم را كاملتر نقل میكنیم اما احساس میكنم این سوژهٔ رسوا و نخنما بیش از این، ارزش بازگویی ندارد و اگر قرار است مخاطب فهیم و آزاداندیش را به تأمل و درنگ وادارد تا همینجا كافی است. البته از نویسندهٔ فیلم یعنی خانم «ایان هیرسی علی» بهعنوان نمایندهٔ افراطی مجلس هلند و فراری از كشور سومالی كه سعی در توجیه بازگشتش از اسلام آن هم به هر شیوهای دارد، توقعی جز این فیلمنامه نیست و همینطور از كارگردانی كه فكر میكنم در طول عمرش، هرگز نتوانست به یك نگاه زیباییشناسانه از هیچیك از پدیدههای هستی برسد و در غلتیدن او در این اثر سخیف و بیمایه و البته بیشرمانه حتماً قابلیت دلیل بودن بر این مدعا را دارد.در هر صورت فیلم «تسلیم» و بهویژه انعكاس آن از رسانههای غربی ـ ازجمله شبكهٔ دانماركز ریدیو و... ـ را باید در جملهٔ اقدامات ضد حقوق بشری و جنگطلبانه و سلطهخواهانهٔ غرب به شمار آورد. نكتهای كه در كنار این واقعه جای تأمل جدی دارد؛ رفتار رسانهای است كه مقامات سیاسی و فرهنگی كشورهای غربی ـ بهویژه هلند ـ در این باره اتخاذ كردند:
مثلاً «لیزبت كنورسن» مدیر اخبار «دانماركز ریدیو» این اتهام را كه پخش قطعههایی از فیلم «تسلیم» از این شبكه باعث تحریك و تنفر مذهبی شد، رد كرد. وی گفت: ما برای جنجال یا اهانت به كسی، این فیلم و تكههایی از آن را پخش نكردیم، بلكه ما این تكه فیلمها (ویدیوكلیپها) را برای آگاهی مردم از مسئلهٔ آزادی بیان پخش كردیم (!) یا اینكه «روان اتكینسون» معروف به «مستربین» و دیگر كمدینهای انگلیسی معتقدند كه قانون جدید «ممنوعیت توهین به مقدسات دینی» با آزادی بیان و خلاقیتهای هنری مغایرت دارد.یا پیام جناب «هورست كهلر»، رئیس جمهوری آلمان، خطاب به مسلمانان مقیم این كشور كه از آنان خواسته است نسبت به جامعهای كه در آن كار و زندگی میكنند و بسیاری شهروندی آن را پذیرفتهاند؛ همبستگی و همگرایی نشان دهند. همچنین سخنگویان احزاب سیاسی آلمان كه خواستار تلاش بیشتر برای ادغام مسلمانان و اصولاً همهٔ خارجیان مقیم در جامعهٔ آلمان شدند. و بالاخره خانم «ریتاورد ونك» وزیر امور مهاجرت هلند كه به كشورهای عضو اتحادیهٔ اروپا به دلیل رشد افراطگرایی میان جوانان مسلمانان هشدار داد. ایشان كه كشورش در حال حاضر، ریاست دورهای اتحادیهٔ اروپا را بر عهده دارد، گفت كه كشورهای اروپایی در معرض خطر افراطگرایی این جوانان قرار دارند و باید هرچه زودتر برای بهبود وضع همخوانسازی و ادغام مهاجران در جامعهٔ میزبان چارهای بیندیشند. و سایر اظهار نظرها از این دست. در كنار این مسائل، اضافه كنید رفتارهای وحشیانهای را كه نسبت به جامعهٔ مسلمانان در كشورهای اروپایی بهویژه هلند، در پی این واقعه رخ داد، از بمبگذاری در یك مدرسه گرفته تا به آتش كشیدن مسجد و بعد هم پوشش رسانهای مراسم سوزاندن جسد فیلمساز هلندی، كه به قول رسانههای غربی با حضور «صدها عزادار در شهر آمستردام به انجام رسید.» خلاصه میكنم: یك هنرمند (!) هلندی آنچه را لایق محلههای بدنام و رسوای شهر آمستردام، در زمینهٔ فساد و فحشا است با غرضورزی خباثتآلودی به جامعه و فرهنگ اسلامی نسبت میدهد و بعد ـ ظاهراً ـ طی اتفاقی در یك پارك در شهر آمستردام توسط یك جوان مراكشی ـ هلندی به قتل میرسد. مانور تبلیغاتی بر این جوان افراطی اسلامگرا كه منتسب به گروهی تروریست است ـ ادعایی كه معلوم نیست قرار است در دادگاه صالحه ثابت شود یا نه؟! ـ با هجوم به مراكز اسلامی، همراه میشود و دقیقاً در مجموعهٔ این حركت زشت ضد فرهنگی علیه اسلام، مقامات سیاسی و فرهنگی غرب با همان ژست فریبكارانه و امپریالیستی از موقعیت فراهم شده برای روضهٔ حقوق بشر، آزادی بیان، زندگی مسالمتآمیز و حقوق شهروندی سوءاستفاده میكنند و...
اما باید از مقامات و سیاستمداران غربی پرسید: چرا برای حفظ حقوق بشر، آزادی حقیقی بیان و حفظ زندگی مسالمتآمیز شهروندی، از توهینهای مسلم به یك دین مقدس با بیش از یك میلیارد پیرو در سراسر جهان جلوگیری و آن را محكوم نمیكنید. در هر صورت اگر هم ـ فرضاً ـ آن قتل زاییدهٔ بازتابهای مردمی این فیلم باشد باز هم مقصر اصلی را باید در بین مقامات سیاسی و فرهنگی كشورهای غربی جستوجو كرد و لاغیر. نكتهٔ بسیار مهم دیگری كه به اختصار در پایان این نوشته لازم میدانم؛ مورد اشاره قرار دهم، حركت و تلاش ما برای دفاع هنرمندانه از اسلام عزیز است. شاید این واقعه تلنگری باشد به هنرمندان ما كه بر تكاپویشان در معرفی اسلام ناب كه پیامی جز صلح، آرامش، عدالت و برابری برای تمام انسانهای دنیا و پیكار و جهد با دشمنان انسانیت و عدالت و صلح ندارد، بیفزایند. آیا بهراستی زمان آن فرا نرسیده است كه با فهم درست و قدرتمند و تسلط بر هنر، به تبیین اندیشهها و راهكارهای غنی، مطمئن و راهگشای اسلام عزیز بپردازیم. آیا جهانی تشنهتر از جهان امروز و انسانهایی به استضعاف كشیده شدهتر از آدمهای این روزگار سراغ داریم؟...
در پایان این نوشتار را با پیام یكی از بینندگان سایت (بازتاب) كه در حال بررسی اخبار و گزارشهای واقعهٔ اخیر با آن روبهرو شدم ختم میكنم:
«یكی از بینندگان بازتاب با ارسال پیامی قتل ونگوگ، فیلمساز هلندی را بهخاطر توهین به اسلام، نشانهای از واكنشهای برخورد ناسنجیده با اسلام توسط حكومتهای غربی دانسته است. در این پیام آمده است: روز نخست ماه جاری میلادی تئو ونگوگ، فیلمساز هلندی به دست یك مسلمان كشته شد. دلیل این اقدام، ساختن فیلم تسلیم توسط این هنرمند هلندی بوده است. این فیلم كه با همكاری یك زن سومالیایی و اخیراً سیاستمدار در هلند به انجام رسیده دربارهٔ خشونت علیه زنان در جوامع اسلامی است. تندترین صحنهٔ این فیلم مربوط به هنرپیشهٔ زنی بود كه روی لباس نازكش آیاتی از قرآن حك شده و در عین حال آثار شلاق بر بدنش هویداست. به دنبال كشته شدن این فیلمساز، عدهای از هلندیها به مساجد و مدارس اسلامی حمله كرده و نخستین اقدام آنان آتش زدن یك مدرسهٔ اسلامی در هلند بود. اكنون پس از گذشت ده روز از كشته شدن وی، وزیر مهاجرت هلند كه كشورش ریاست دورهای اتحادیه اروپا را دارد، به كشورهای عضو اتحادیهٔ اروپا دربارهٔ افزایش گرایش به اسلام در میان جوانان مسلمان مقیم اروپا هشدار داد. وی توصیه كرد تا با اقدامات فرهنگی مناسب، این جوانان در فرهنگ بومی این كشورها هضم شده، زبان آن كشور را فرا گیرند و ارزشهای آن را بپذیرند. توصیهٔ وی به اتحادیهٔ اروپا آن بود تا در این باره دست به اقدام هماهنگ زده و سیاست واحدی را در این زمینه در پیش گیرد. اما به نظر میرسد كه این وزیر كمدقت، شیپور را از دهانهٔ گشاد آن مینوازد. ایشان نمیداند كه اگر قرار بود كسی با تحصیل و اقامت در این كشورهای اروپایی و آمریكایی در فرهنگ بومی هضم شود، آن نوزده نفری هضم شده بودند كه در عین داشتن تحصیلات عالی در دانشگاههای بهنام اروپا و آمریكا، حادثه یازدهم سپتامبر را پدید آوردند. ایشان باید بداند و به اتحادیهٔ اروپایی هم توصیه كند تا قوانینی تدارك ببیند تا یك فیلمساز غیرمسئول و بیتوجه به فرهنگهای دیگر، دست به چنین اقداماتی نزده و آنان را تحریك نكند. به نظر میرسد بهترین كار، همان است كه انگلیس كرد و سلمان رشدی و دیگران را از دنبال كردن آن سیاست بازداشت. خدای امام را رحمت كند. كه با آن فتوای تاریخی خود، برای مدتی باب این توهینها را بست...
روشن است كه ادامهٔ این سیاستهای ضد فرهنگی و انسانی راه را برای توسعه افراطگرایی هموار كرده و كار سربازگیری را برای امثال بن لادن آسان میسازد.»
محمدرضا محقق
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست