شنبه, ۲۱ مهر, ۱۴۰۳ / 12 October, 2024
مجله ویستا


تاریخچه مهریه


تاریخچه مهریه
می‏گویند در ادوار ماقبل تاریخ که بشر به حال توحش می‏زیسته و زندگی شکل قبیله‏ای داشته،به علل نامعلومی ازدواج با همخون جایز شمرده نمی‏شده است. جوانان قبیله که خواستار ازدواج بوده‏اند،ناچار بوده‏اند از قبیله دیگر برای خود همسر و معشوقه انتخاب کنند.از این رو برای انتخاب همسر به میان قبایل دیگر می‏رفته‏اند.در آن دوره‏ها مرد به نقش خویش در تولید فرزند واقف نبوده است;یعنی نمی‏دانسته که آمیزش او با زن در تولید فرزند مؤثر است.
فرزندان را به عنوان فرزند همسر خود می‏شناخته نه به عنوان فرزندان خود.با اینکه شباهت فرزندان را با خود احساس می‏کرده نمی‏توانسته علت این شباهت را بفهمد.قهرا فرزندان نیز خود را فرزند زن می‏دانسته‏اند نه فرزند مرد،و نسب از طریق مادران شناخته می‏شد نه از طریق پدران. مردان موجودات عقیم و نازا به حساب می‏آمده‏اند و پس از ازدواج به عنوان یک طفیلی-که زن فقط به رفاقت‏با او و به نیروی بدنی او نیازمند است-در میان قبیله زن بسر می‏برده است.
این دوره را دوره‏«مادر شاهی‏»نامیده‏اند .
دیری نپایید که مرد به نقش خویش در تولید فرزند واقف شد و خود را صاحب اصلی فرزند شناخت.از این وقت زن را تابع خود ساخت و ریاست‏خانواده را به عهده گرفت و به اصطلاح دوره‏«پدر شاهی‏»آغاز شد .
در این دوره نیز ازدواج با همخون جایز شمرده نمی‏شد و مرد ناچار بود از میان قبیله دیگر برای خود همسر انتخاب کند و به میان قبیله خود بیاورد.و چون همواره حالت جنگ و تصادم میان قبایل حکمفرما بود،انتخاب همسر از راه ربودن دختر صورت می‏گرفت;یعنی جوان دختر مورد نظر خویش را از میان قبیله دیگر می‏ربود
تدریجا صلح جای جنگ را گرفت و قبایل مختلف می‏توانستند همزیستی مسالمت‏آمیز داشته باشند.در این دوره رسم ربودن زن منسوخ شد و مرد برای اینکه دختر مورد نظر خویش را به چنگ آورد،می‏رفت‏به میان قبیله دختر،اجیر پدر زن می‏شد و مدتی برای او کار می‏کرد و پدر زن در ازای خدمت داماد،دختر خویش را به او می‏داد و او آن دختر را به میان قبیله خویش می‏برد .
تا اینکه ثروت زیاد شد.در این وقت مرد دریافت که به جای اینکه سالها برای پدر عروس کار کند،بهتر این است که یکجا هدیه لایقی تقدیم او کند و دختر را از او بگیرد .
▪ این کار را کرد و از اینجا «مهر» پیدا شد...
روی این حساب در مراحل اولیه،مرد به عنوان طفیلی زن زندگی می‏کرده و خدمتکار زن بوده است.در این دوره زن بر مرد حکومت می‏کرده است.در مرحله بعد که حکومت‏به دست مرد افتاد،مرد زن را از قبیله دیگر می‏ربوده است.در مرحله سوم مرد برای اینکه زن را به چنگ آورد به خانه پدر زن می‏رفته و سالها برای او کار می‏کرده است.در مرحله چهارم مرد مبلغی به عنوان‏«پیشکش‏»تقدیم پدر زن می‏کرده است و رسم مهر از اینجا ناشی شده است .
می‏گویند مرد از آن وقتی که سیستم‏«مادرشاهی‏»را ساقط کرد و سیستم «پدر شاهی‏»را تاسیس نمود،زن را در حکم برده و لااقل در حکم اجیر و مزدور خویش قرار داد و به او به چشم یک ابزار اقتصادی که احیانا شهوت او را نیز تسکین می‏داد نگاه می‏کرد،به زن استقلال اجتماعی و اقتصادی نمی‏داد.محصول کارها و زحمات زن متعلق به دیگری یعنی پدر یا شوهر بود.زن حق نداشت‏به اراده خود شوهر انتخاب کند و به اراده خود و برای خود فعالیت اقتصادی و مالی داشته باشد،و در حقیقت پولی که مرد به عنوان مهر می‏داده و مخارجی که به عنوان نفقه می‏کرده است در مقابل بهره اقتصادی بوده که از زن در ایام زناشویی می‏برده است.
● مهر در نظام حقوقی اسلام
مهریه که به آن مهر و کابین و صداق نیز می گویند، مالی است که مرد در هنگام عقد، موظف می‌شود به همسرش پرداخت کند. تعیین مهر در عقد دائم واجب نیست و بدون آن نیز عقد صحیح است ولی پس از ازدواج، در صورت مطالبه‌ی زن، باید مهری معادل مهر رایج برای زنانی با مشخصاتی شبیه مشخصات زن به او پرداخت شود، که در اصطلاح فقهی به این گونه مهر «مهرالمثل» می‌گویند.
«مهرالمسمی» مهری است که مقدار آن در ضمن عقد نکاح معین شده باشد. در صورتی که مدتی برای پرداخت مهر در عقد تعیین نشده باشد، زن حق دارد مهر خود را فورا مطالبه کند .
مستحب است که مهریه بیش از مقدار «مهر السنه» نباشد. مهر السنه مهری بود که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم برای همسران خود معین فرموده و مقدارش ۵۰۰ درهم، معادل پنجاه دینار طلا بود
در احادیث فراوانی از تعیین مهریه‌های کلان نهی شده است.
مرحله پنجمی هم هست که جامعه شناسان و اظهار نظر کنندگان درباره آن سکوت می‏کنند.در این مرحله مرد هنگام ازدواج یک‏«پیشکشی‏»تقدیم خود زن می‏کند و هیچ یک از والدین حقی به آن پیشکشی ندارند.زن در عین اینکه از مرد پیشکشی دریافت می‏دارد،استقلال اجتماعی و اقتصادی خود را حفظ می‏کند.اولا به اراده خود شوهر انتخاب می‏کند نه به اراده پدر یا برادر.ثانیا در مدتی که در خانه پدر است، همچنین در مدتی که به خانه شوهر می‏رود کسی حق ندارد او را به خدمت‏خود بگمارد و استثمار کند.محصول کار و زحمتش به خودش تعلق دارد نه به دیگری و در معاملات حقوقی خود احتیاجی به قیمومت مرد ندارد .
مرد از لحاظ بهره‏برداری از زن،فقط حق دارد در ایام زناشویی از وصال او بهره‏مند شود و مکلف است مادامی که زناشویی ادامه دارد و از وصال زن بهره‏مند می‏شود،زندگی او را در حدود امکانات خود تامین نماید .
این مرحله همان است که اسلام آن را پذیرفته و زناشویی را بر این اساس بنیان نهاده است.در قرآن کریم آیات زیادی هست درباره اینکه مهر زن به خود زن تعلق دارد نه به دیگری.مرد باید در تمام مدت زناشویی عهده‏دار تامین مخارج زندگی زن بشود و در عین حال درآمدی که زن تحصیل می‏کند و نتیجه کار او،به شخص خودش تعلق دارد نه به دیگری(پدر یا شوهر )...
منبع : زن روز