جمعه, ۱۶ آذر, ۱۴۰۳ / 6 December, 2024
مجله ویستا


تاکید بر "من" و آنچه می‌گویم"؛ برخورد مشکل‌آفرین


تاکید بر "من" و آنچه می‌گویم"؛ برخورد مشکل‌آفرین
ایجاد اختلاف، درگیری و مجادله درخانواده، محیط کار و به طورکلی درکلیه ارتباطات میان فردی و اجتماعی، بویژه درهنگام تصمیم‌گیری‌های مهم و سرنوشت ساز و به عبارتی در هر روز زندگی، دربسیاری موارد می‌تواند امری طبیعی باشد. اما چگونگی برخورد با آن جای بحث و بررسی دارد
این درگیری‌ها و برخوردها معمولا به دلایل مختلفی شکل می‌گیرند. اهداف، ارزش‌ها و علاقه‌مندی‌های متفاوت، سوءتفاهم‌ها و عدم درک موقعیت‌ها و نیازها و همچنین انتظارات بی‌مورد و ناخوشایند از جمله مواردی هستند که منجربه مشاجرات و درگیری‌ها می‌شوند.
قطعا این موضوع را بارها تجربه کرده‌اید که زندگی کردن با این نوع مشکلات حل‌نشده، چگونه باعث از بین‌رفتن انرژی مثبت و احساس نوعی خرد شدن و "له شد‌گی" درشما می‌شود؟
همان احساس آشنایی که فکرمی‌کنید مجبورشده‌اید تابع نظرات تحمیلی دیگران باشید. و تکراراین موضوع دررابطه‌های مختلف آن چنان کوه یخی از شما می‌سازد که به این راحتی‌ها آب نمی‌شود.
به همین دلیل وقتی با جسارت و شجاعت درواقع آنها را می‌بینید و می‌پذیرید، مرحله مهم اولیه را پشت سرمی‌گذارید [برچسب‌ها و نقاب‌ها را با شجاعت کنارزنیم]. زیرا این خیلی بهتراست که تلاش کنید ابتدا علت بروز درگیری‌ها و آثارآنها را درک کرده و سپس برای حل آنها یا حداقل تاثیرگذاری مثبت برآنها اقدام کنید.
بنابراین به یک اصل اساسی دست می‌یابیم که پذیرش باز و راحت برخوردها به اراده قوی، شجاعت و جسارت نیاز دارد. معمولا به دلایل زیادی، ما به جای پذیرش مشکلات و اختلاف نظرها، منکروجود آنها می‌شویم. و به نوعی از حل مسایل و برخوردها فرارمی‌کنیم. درحالی که پذیرش و حل آنها نه تنها از عمیق ترکردن همان مشکلات جلوگیری می کند بلکه امکان بروز و شکل‌گیری مسایل جدید را نیز کاهش می‌دهد.
این دلایل که بیشتربه شکل کلیشه‌های ذهنی، خود به خود عمل می‌کنند، مواردی این گونه‌اند:
- امکان این نیست که بتوانیم اقدامات بهتری داشته باشیم.
- من اگردراین موضوع دخالت کنم، به زحمت می‌افتم.
- بهتراست راجع به آن فکر نکنم.
- آیا من واقعا قادرهستم یک کارهایی در این مورد انجام دهم.
- شاید فقط من این اختلاف‌نظرها و درگیری‌ها را احساس می‌کنم.
- بهتراست دیگران دراین مورد اقدامی بکنند.
روانپزشکان همواره برنقش کلیدی تجربیات دوران کودکی و نوجوانی در چگونگی برخورد با مسایل تاکید می‌کنند. تجربیاتی که خالق اصلی این کلیشه‌های ذهنی، نگرش‌های خاص فردی و همچنین واکنش‌های خود به خودی تابع این ذهنیت‌هاست.
استرس نیز باعث ایجاد تنش و درگیری می‌شود که به طورطبیعی ممکن است افراد به دنبال آن، مکانیزم‌های دفاعی خاص خود را داشته باشند. اگربه این واقعیت و روند آن توجه نکنیم، به این مفهوم است که ما صرفا بدون هیچ تاثیرگذاری آگاهانه و مثبت، به دنبال واقعیت درحرکت‌ایم.
درچنین فضایی، هرنوع پیشنهاد و انتقادی برای ایجاد تغییر و تحول درزندگی، درک نمی‌شود. چرا که وجود اختلاف نظرها و تنش‌ها پذیرفته نشده است.
درحالی که اگربه جای این نوع واکنش‌ها، درگیری پیش‌آمده، پذیرفته و حل شود؛ این نحوه برخورد باعث می‌شود افکار، احساس‌ها و نیازهای طرفین مجادله بهتردرک شود و همچنین می‌تواند نتیجه خلاقانه تر و شفاف‌تر دو یا چند جانبه دربرداشته باشد. به این ترتیب، هربرخورد و اختلاف نظری درنهایت، می‌تواند باعث بهبود ارتباطات و مناسبات شود.
مدل زیر برای حل مناسب مشکلات پیشنهاد می‌شود. این مدل شامل ۶ مرحله است:
۱) شناسایی، تعیین و تعریف مشکل:
مشکل را از راههایی تعریف و بیان کنید که مبتنی برزیرسوال بردن دیگران و توهین به آنها نباشد. عبارت من این جورفکرمی‌کنم ، وقتی با تاکید بیان می‌شود؛ همواره مشکل می‌آفریند. این جمله تاکیدی به این مفهوم است که شما دقیقا با احساس و عقاید خودتان رابطه‌ای را شروع می‌کنید که طبیعی است به این گونه، راه هرگونه گفت و گوی مثبت بسته می‌شود.
درحالی که باید یک شنونده فعال و قوی بوده و به دیگران اجازه دهید که دیدگاه‌های خودشان را بیان کنند و همچنین تلاش کنید که طرف خود را درک و سوال های لازم را طرح کنید تا مطمئن شوید که چیزی را بد نفهمیده‌اید.
درک نظرات طرف مقابل‌تان می‌تواند باعث شود که مشکل را به صورت جدیدی ببینید. اما دراین میان مراقب باشید منکراحساسات خودتان نشوید. اگرشما آنچه را که احساس می‌کنید بیان نکنید؛ ممکن است طرف شما انگیزه‌ای برای حل مشکل پیدا نکند. مطمئن شوید او متوجه این مسئله شده که باید راه حلی پیدا کنید که به نیازهای هردوی شما پاسخ مناسب دهد. راه‌حلی که هیچ بازنده‌ای ندارد ودرواقع، راه‌حل پیروز- پیروز نامیده می‌شود.
۲) پیشنهاد راه‌حل های مختلف:
به آسانی نمی‌توان با سرعت و شتابزده، بهترین راه‌حل را پیدا کرد. از طرف مقابل‌تان بخواهید که این حرکت را با پیشنهاد راه‌حل‌های متفاوت آغاز کند. دراین صورت شما فرصت خواهید داشت عقاید خودتان را دیرتر مطرح کنید.
دراین مرحله تلاش کنید تکنیک های گوش‌دادن فعال را به کارببندید و به عقاید و نقطه نظرات طرف مقابل خود احترام بگذارید. همچنین درتکاپوی تهیه لیستی از راه‌حل‌های مختلف قبل از ارزیابی و بحث برروی آنها باشید.
۳) راه‌حل‌های مختلف را ارزیابی کنید:
منتقدانه، بی‌پرده و صریح با مسایل برخورد کنید و شنونده‌ای فعال و صبور باشید.
۴) تصمیم بگیرید:
یک توافق عمومی درمورد راه‌حل مطرح شده، ضروری است. این راه‌حل باید به گونه‌ای تعریف و مشخص شده باشد که هردو طرف آن را درک کنند.سعی نکنید که طرف مقابل‌تان برای پذیرش راه‌حل خاصی، تشویق شده یا مورد فشارقراربگیرد. اگرطرف شما قادرنیست که به صورت آزاد یک راه‌حلی را انتخاب کند، این خطروجود دارد که هیچ راه‌حلی درمورد مشکل شما پیش نرود.
۵) آن راه‌حل را بکارببندید:
پس از اینکه راه‌حلی مورد موافقت قرارگرفت، معمولا به سرعت لازم است درمورد چگونگی اجرای آن بحث و گفت و گو کنید. اینکه چه کسی، چه باید بکند و زمان انجام آن چیست؟
اگرطرف شما به آنچه به توافق رسیدید، وفادارنیست، شما باید با تکیه به آنچه مورد نظرتان بوده، با او روبرو شوید. اما به طورپی‌درپی وظایفش را به او یادآوری نکنید. این کارباعث می‌شود که او به جای احساس مسئولیت دربرابر رفتارخود، بریادآوری‌های شما متمرکز و به آنها تکیه کند.
۶) انجام یک ارزیابی قدرتمند و مداوم:
گاهی ممکن است شما نقطه ضعف‌هایی را درراه‌حل خود پیدا کنید. دراین صورت، هردوی شما باید راضی باشید که درمورد تصمیم‌های اتخاذ شده، تجدیدنظر کرده و آنها را اصلاح کنید.
اما دقت کنید که این کار باید توسط هر دوی شما انجام شود نه اینکه تنها از طرف یکی از شما دنبال شود.شما باید با همه تغییراتی که درراه‌حت مورد نظر داده می‌شود موافق باشید؛ درست همان گونه که دقیقا شما باید با راه‌حل اصلی موافق باشید.
اجرای این مرحله‌ها را آزمایش کنید، اما بخاطرداشته باشید که بهترین روش برای حل مشکلات مختلف، گوش دادن فعال و صبورانه، اظهارات مستقیم و باز، اعتماد و احترام به نیازهای دیگران، بازبرخورد کردن با عوامل جدید و بردباری است.
توجه کنید منظوراز تکنیک گوش دادن فعال این است که شما همواره این نکته را بخاطرداشته باشید که آیا منظورو دیدگاه‌های دیگران را کاملا متوجه‌ شده‌اید و اینکه آیا آنها واقعا موافق با درک شما از صحبت‌هایشان هستند. چرا که درغیراین صورت، شما باید برای رسیدن به درک درست از این دیدگاه‌ها سئوالهای مورد نیاز را طرح کنید.
معصومه کیهانی
منبع : روزنامه همشهری