پنجشنبه, ۳۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 20 March, 2025
مجله ویستا
بزرگان موسیقی الکترونیک

یان روی اندرسون، نخستین بار فعالیت خود را در گروه انگلیسی كوچكی به نام “The Warriors” در اواسط سالهای ۱۹۶۰ آغاز كرد. در اواخر این دهه، او و نوازندهٔ گیتار باس، كریس اسكوئیر”Chris Squire” گروه راك پیشروی “yes” را تشكیل دادند. این گروه برای یازده سال آینده، از موفقیتی حیرتانگیز برخوردار شد. در سال ۱۹۸۰، بر سر اختلافات طولانی در مورد خط مشی گروه در موسیقی، آن را ترك كرد و چندین سال، در آلبومهای مبتكرانهای با آهنگساز یونانی، ونجلیز، همكاری كرد و همزمان، آلبومهای تكنوازی بیشماری را منتشر ساخت. در سال ۱۹۸۳، بار دیگر به گروه “yes” كه بازسازی شده بود، برگشت و اثر بسیار موفقی به نام “Owner oF a Lonely Heart” را پدید آورد. در اواخر سالهای ۱۹۸۰، بار دیگر برای مدت كوتاهی، از همكاری با گروه “yes” امتناع كرد، اما پس از بازگشت به گروه، تاكنون آثار ارزشمندی را در زمینه موسیقی الكترونیك عرضه كرده است.
ایاننیس زناكیس
ایاننیس زناكیس، هر چند برای بسیاری از اهالی موسیقی، نام آشنایی نیست، اما بیتردید در موسیقی قرن بیستم، از اهمیت فوقالعاده بالایی برخوردار است. او در سال ۱۹۲۲ در برایلای۱ رومانی به دنیا آمد. لوكوربوزیه۲، معمار شهیر فرانسوی او را «نابغه سهكاره!» مینامد (منظور او مهندس، آهنگساز، معمار است). این نبوغ، سرانجام در موسیقی، بهطرز شگفتانگیزی جلوه كرد و توسط تكنیكهای الكترونیكی و ریاضی به كار گرفته شد.
نخستین اثر موسیقی او “Metastasis” هرچند كاملاً با كامپیوتر ساخته نشد، ولی نخستین نشانههای خلق موسیقی توسط كیبورد را در خود داشت. مهمترین جنبه در موسیقی زناكیس، كاربرد ریاضیات در آن است. آثار او در موسیقی كه با سازهای زهی نواخته میشوند، بهطرز عجیبی با محاسبات هندسی او در معماری مطابقت دارند. تغییراتی هم كه او در فواصل گامها و نتها پدید آورد، بهطرز بدیعی بر مبنای محاسبات دقیق ریاضی صورت گرفتهاند. هدف او در موسیقی، به كارگیری قدرت تخیل شنوندگان بود.
در سال ۱۹۵۵، پس از ارائه “Metastasis”، مقالهای را با عنوان «بحران موسیقی سریالی» ارائه كرد و در آن روشهای منطقی خود را در زمینه آهنگسازی بیان و آهنگسازی توسط كامپیوتر را، به عنوان راهی نوین برای گستردن افقهای موسیقی، مطرح كرد. با این همه، موسیقی زناكیس، تلفیقی از موسیقی الكترونیك و موسیقی انسانی است. نتها از طریق ابزار الكترونیكی تولید میشوند، ولی هنوز این انسان است كه آنها را مینوازد.
در سال ۱۹۵۸، آثاری چون “Analogiques ATB”، “Concret P.H.II” و “DiamorphosesII” را ارائه كرد. امروزه او را به عنوان آهنگساز سازهای سنّتی میشناسند، هر چند تأثیر او بر دنیای موسیقی الكترونیك، مورد تردید نیست. او مدتها در دانشگاه ایندیانای امریكا، شیوههای خاص آهنگسازی خود را آموزش داد. بسیاری از كسانی كه بعدها در زمینه موسیقی الكترونیك دست به ابتكاراتی زدهاند، به شكل مستقیم یا غیر مستقیم از آرای او استفادههای فراوان بردهاند.
كیتارو
كیتارو و نبوغ خارقالعاده او، نخستین بار از طریق موسیقی سریال مستند جاده ابریشم به جهانیان شناسانده شد. سبك خاص او بسیار خلاّقانه، بدیع و ملودیك بود و استفاده ویژه او از سینتیسایزر، او را به محبوبترین موسیقیدان ژاپنی در دنیا تبدیل كرد. او در دبیرستان به صورت خودآموز، نواختن گیتار را تحت تأثیر موسیقی اوتیس ردینگ(۱) آموخت. در اوایل سالهای ۷۰، گروه موسیقی خانوادگی شرق دور را تشكیل و با آن دو آلبوم پیشروی راك را ارائه داد. در سال ۱۹۷۲، در سفری به اروپا، با نوازنده سینتیسایزر آلمانی، كلاوس شولز(۲) ملاقات كرد. كیتارو بهشدّت تحت تأثیر ساز او قرار گرفت و اولین سینتیسایزر خود را ساخت و انواع صداها را با آن تجربه كرد. اولین آلبوم تكنوازی او به نام “Astral Voyage” در سال ۱۹۷۸ منتشر و بلافاصله با استقبال فراوانی از سوی مردم، روبهرو شد. دو سال بعد، او نخستین موسیقی متن فیلم خود را به نام جاده ابریشم ساخت كه آغاز خلق آثار بسیار درخشانی در زمینه موسیقی فیلم بود و در سطح جهان طرفداران بیشماری را برای او دست و پا كرد. ملودیهای كیتارو برای گوش شنوندگان سراسر دنیا ناآشنا، بدیع، لطیف و حیرتانگیز بودند. كیتارو در امریكا، هنرمندی ناشناخته بود تا در سال ۱۹۸۶، كمپانی ضبط موسیقی جففن۳ با او قرارداد بست و هر هفت آلبوم قبلی او را ضبط و در سراسر جهان پخش كرد. در همین دوره بود كه آلبوم درخشان
“The Light Of The Spirit” با همكاری میكی هارت۴ ارائه شد. موسیقیدانهای امریكایی بشدّت تحت تأثیر این اثر قرار گرفتند و جایزه مشهور گرمی۵ را به عنوان بهترین اجرای موسیقی دوران جدید به او دادند. در همین سال، كیتارو، تور موسیقی خود را در امریكا آغاز كرد و توانست فقط در این كشور بیش از دو میلیون آلبوم خود را بفروشد.
سبك كیتارو بهمرور زمان نمایشی و از معصومیت و پاكی اولیه خود دور شد. آثار اخیر او، گرایش وی را به عناصر راك و پاپ نشان میدهند، همان عناصری كه در اواخر سالهای ۶۰، او را به خود جذب كرده بودند. در سال ۱۹۹۸، برای تئاتر برادوی۶ اثری به نام “Cirque Ingenieux” را ساخت و همچنین موسیقی فیلمی را به همین نام منتشر كرد. در همین سال برای نمایش چینی سونگ سیسترز۷موسیقی ساخت كه از استقبال خوبی برخوردار شد.
۱. Otis Redding
۲. Klaus Schulz
۳. Geffen
۴. Mickey Hart
۵. Grammy
۶. Broadway
۷. Soong Sisters
تانجرین دریم
بیتردید آثار تانجرین دریم در فاصله سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۸۰ بیشترین تأثیر را بر موسیقی الكترونیك، از موسیقی آتمسفریك تا موسیقی فضایی و رقص الكترونیك گذاشتهاند.این گروه در سال ۱۹۶۷ توسط ادگار فروئز۱ در برلین تشكیل شد و تحت تأثیر حركت مینیمالیستی در هنر جهان در اواخر سالهای ۶۰ و اوایل سالهای ۷۰، توانست حركتی را در موسیقی ایجاد كند كه تأثیر آن تاكنون عرصه موسیقی دنیا را در اختیار خود گرفته است.
فروئز در سال ۱۹۴۴ در تیلسیت۲ در شرق پروس به دنیا آمد. او در دوره جوانی علاقهای به موسیقی نداشت و پیوسته به دنبال كشف الهامهایی بود كه از طریق مكاتب دادائیسم و سوررئالیسم در هنرهای مختلف، مخصوصاً نقاشی، مطرح شده بودند. به ادبیات نیز علاقه فراوانی داشت و آثار گرترود استاین، هنری میلر و والت ویتمن را با علاقه فراوان مطالعه میكرد. در اواسط سالهای ۶۰، در زادگاه سالوادور دالی در اسپانیا، مجموعه ارزشمندی از تحقیقات، كتابها، گزارشها و هر چه را كه در مورد این نقاش نابغه، منتشر شده بود، گردآوری و ارائه كرد. از این دوران بود كه او ذوق سرشار ادبی و هنری خود را به زبان موسیقی بیان كرد. در سال ۱۹۶۶ فعالیت موسیقی خود را با گروهی به نام “The Ones” آغاز كرد كه تا آن سال فقط یك آلبوم موسیقی منتشر كرده بودند. در سال ۱۹۶۷، به همراهی كورت هركنبرگ ۳، نوازنده باس، لانز هاپشش۴ نوازنده درام “drum”، وكر هومباخ۵ نوازنده فلوت و چارلی پرینس۶، گروه تانجرین دریم را تشكیل داد. این گروه همزمان با گروههای اسید راك امریكایی، برنامههای خود را در رویدادهای دانشجویی مختلف در برلین اجرا كرد. در سال ۱۹۶۹ فروئز، نوازنده سازهای بادی، كنراد اشنایتزیلر۷ و نوازنده درام، كلاوس شولز۸ را به خدمت گرفت. نخستین آلبوم جدید گروه با مشاركت این سه تن، با عنوان “Electronic Meditation” در سال ۱۹۷۰ منتشر شد.
در این اثر، كی بورد و بسیاری از سازهای استاندارد و بسیاری از اشیای خانگی، بهطرز بدیعی به كار گرفته شدند و فضای موسیقایی عجیبی را پدید آوردند.
شولز و اشنایت زیلر، در اواخر سال ۱۹۷۰، برای ادامه تكنوازی، گروه را ترك كردند و فروئز، این بار از كریستوفر فرانك۹، نوازنده درام و استیو شرودر۱۰، نوازنده ارگ، بهره گرفت. شرودر در سال بعد گروه را ترك كرد و ارگنواز متبحر، پیتر باومن۱۱ جای او را گرفت. با حضور او، گروه شكل پایدارتری گرفت و فعالیت آن تا سال ۱۹۷۷ كه پیتر گروه را ترك كرد، ادامه یافت.نخستین آلبوم موسیقی گروه برای ویر ژین، فائدرا۱۲ نه تنها آغازی شگفتانگیز برای گروه، بلكه جهشی ناگهانی برای موسیقی بود. گروه در این آلبوم از سینتیسایزرهای موگ۱۳ و سكوئنسر۱۴ برای نخستین بار استفاده كرد. فائدرا توانست در انگلستان به عنوان پرفروشترین آلبوم مطرح شود و گروه تانجرین دریم را به شهرت جهانی برساند.به مرور زمان، موسیقی گروه به موسیقی پاپ نزدیك شد، بهطوری كه در سال ۱۹۸۹، موسیقی آنها كم و بیش برچسب موسیقی سنّتی پاپ را به خود گرفت. از این زمان بود كه گروههای پاپ بهطرز گستردهای از سینتیسایزر و سایر سازهای الكترونیكی استفاده كردند. در سالهای بعد، گروه فقط در زمینه موسیقی فیلم، پیشگامی خود را حفظ كرد. اعضای گروه به رغم دگرگونی تدریجی خود، هنوز از نبوغ و نوآوری فراوان برخوردار بودند كه آثار این نبوغ را میتوان در آلبومهای “Tangram” (۱۹۸۰)، “Poland” (۱۹۸۳)، “Hyperborea” (۱۹۸۳)، “Flashpoint” (۱۹۸۴)، “Legend” (۱۹۸۶) و “Near Dark” (۱۹۸۷) احساس كرد.تردیدی نیست كه این گروه در دوران اوج فعالیت خود، تأثیر بینظیری بر موسیقی الكترونیك گذاشت و راه را برگروههای بعدی گشود.
۱. Edgar Froese
۲. Tilsit
۳. Kurt Herkenberg
۴. Lanse Hapshash
۵. Voker Hombach
۶. Charlie Prince
۷. Conral Schnitzler
۸. Klaus Schulze
۹. Christopher Franke
۱۰. Steve Schroeder
۱۱. Peter Baumann
۱۲. Virgin, Phaedra
۱۳. Moog
۱۴. Sequencer
پینك فلوید
در اواسط دهه ۶۰، در انگلستان تحولی اعجابآور در زمینه موسیقی الكترونیك به وقوع پیوست و گروه پینك فلوید متولد شد. این گروه به شیوهای بسیار پیشرو و با نبوغی خارقالعاده، به موسیقی الكترونیك مفاهیم بدیع هنری را افزود و آن را به شكلی كاملاً جدی در عرصه موسیقی جهان عرضه كرد. دانشجویان معماری نیك میسون۱، ریچارد رایت ۲ و راجر واترز ۳ به همراهی سید باررت۴ این گروه را بنیان نهادند.
آنها نخستین گروه موسیقی الكترونیك بودند كه به شهرتی جهانی دست یافتند، زیرا بسیار خوب میدانستند چگونه سبك موسیقایی خود را بیان و از آن با شیوههای بدیع هنرمندانه دفاع كنند. آنها در سال ۱۹۶۷ با نخستین آلبوم خود به نام “Piper at Gates of Dawn” فعالیتهای درخشان خود را آغاز كردند. در سال ۱۹۶۹ آلبوم
“Ummagumma” را منتشر ساختند.
۱. Nick Mason
۲. Richard Wright
۳. Roger Waters
۴. Sid Barret
جفری كریگر
جفری كریگر، نوازنده و استاد اجرای موسیقی نوین و برنده جوایز متعدد موسیقی، به عنوان تكنواز اصلی اركستر سمفونیك هارتفورد۱. از تكنوازان نسل جدید است كه تكنولوژی، یعنی كامپیوتر و ویدئو را در خدمت موسیقی گرفتهاند. او كه در سال ۱۹۹۳ از سوی مؤسسه هنرهای ملی آمریكا به عنوان تكنواز مهمان دعوت شد، سفرهای خود را به سراسر آمریكا آغاز و موسیقی بدیع خود را در آنجا ارائه كرد.
او در مكانهایی چون مدارس ابتدایی و مهد كودكها، دانشگاهها، جشنوارههای موسیقی، گروههای سیار و موزهها، به اجرای برنامه میپردازد. بعضی از آثار موفق او در تئاتر ایالتی نیویورك در مركز باله لین كلن۲، مؤسسه موسیقی كلیولند۳، موزه هنرهای بالتیمور۴، دانشگاه بین المللی فلوریدا در میامی، دانشگاههای ویرجینیا، آیوا، آلاباما، كانكتیكات۵، كنسرواتوار موسیقی سانفرانسیسكو، تالار كنسرت مركین۶ و بسیاری از دانشگاهها و مراكز موسیقی معتبر جهان و بهویژه آمریكا اجرا شدهاند. در سال ۱۹۸۸ برای اجرای موسیقی در سپموزیوم هنرهای الكترونیك موزه هنرهای معاصر شیكاگو انتخاب شد.
او از بسیاری از آثار آهنگسازان شهیر جهان از جمله لویی آندریسسن۷،جان كیج۸،آلوین لوسیه۹،كائیجا ساآریاهو۱۰، مورتون سابوتنیك۱۱، پیتر اشلتهورپ۱۲ و دونالد ارب۱۳ در قطعات موسیقی خود بهره گرفته و آنها را به شكلی بدیع در قالب موسیقی الكترونیك ارائه داده است.
او برای ارائه آثاری بدیع در زمینه موسیقی الكترونیك از شورای آهنگسازان مینهسوتا، دولت كانادا، بنیاد راكفلر۱۴، بنیاد اندی وارهول۱۵، مجمع فرهنگی ماساچوست و بنیاد نیوانگلند۱۶كمكهای مالی ارزشمندی را دریافت كرده است. او بیش از ۴۰ اجرای موفق داشته كه بسیاری از آنها جوایز ملی را بردهاند.
۱. Hartford
۲. Lincoln
۳. Cleveland
۴. Baltimore
۵. Connecticut
۶. Merkin
۷. Louis Andriessen
۸. John Cage
۹. Alvin Lucier
۱۰. Kaija Saariaho
۱۱. Morton Subotnik
۱۲. Peter Sclthorpe
۱۳. Donald Erb
۱۴. Rockefeller
۱۵. Andy Warhol
۱۶. New England
كنراد اشنایت زیلر
كنراد اشنایت زیلر یكی از بنیانگزاران گروههای كلاستر۱ و تانجرین دریم۲،كارش را با تكنوازی شروع كرد. آثار او در سال ۱۹۷۴ عجیب به نظر میرسیدند، ولی این ابداعات، بیست سال بعد، دوران جدید موسیقی را رقم زدند. او در سال ۱۹۷۴ آلبوم “Blau” و در سال ۱۹۷۸ آلبوم “Con” را منتشر ساخت، اما برای چندین سال متوالی، اثری را منتشر نكرد تا در سال ۱۹۸۱ كه ناگهان دنیا را با آلبومهای فراوان و گوناگونش شگفتزده كرد. “Consequenz” (۱۹۸۱)، “Contempora” (۱۹۸۱)، ۳” “Con ۱۹۸۱)، “Conrad & sohn” (۱۹۸۱)، “Conal” (۱۹۸۱) و دهها آلبوم دیگر، فقط گوشهای از آثار متعدد او را نشان میدهند.
با وجود اینكه كنراد در زمینه موسیقی الكترونیك فعالیت میكند، آثار پیانویی او، بسیار جالبتر از كنسرتهای آونگارد او هستند. او در فاصله سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ حدود ۲۰ آلبوم موسیقی را منتشر كرد كه از آن میان میتوان به آثاری چون “Piano ۰۰/۰۷۳”، “Piano ۰۰/۰۷۱”، “Piano ۰۰/۱۲۱”، “Con/solo/۱”، “The ۸۸ Game” و “۵.۵۰۸۵” اشاره كرد.
۱. Cluster
۲. Tangerine Dream
لوچیانو بریو
لوچیانو بریو در سال ۱۹۲۵ در اونگلیا۱ (نام امروز اپمپریا۲)ی ایتالیا به دنیا آمد. مطالعات موسیقایی خود را نزد پدر و پدربزرگش كه هر دو نوازنده ارگ و آهنگساز بودند، آغاز كرد و نزد آنها هارمونی، كنترپوآن و پیانو را آموخت.
در سال ۱۹۴۵، وارد كنسرواتوار میلان شد و آهنگسازی را زیر نظر جی.سی.پاریبنی۳ و جی.اف.گدینی۴ آموخت و در سال ۱۹۵۱ فارغ التحصیل شد. در این زمان بود كه با آثار شوئنبرگ۵، استراوینسكی۶، وبرن۷، هیندمیت۸ و بارتوك۹ آشنا شد.
در سال ۱۹۵۴، استودیویی را در مركز رادیو تلویزیون ایتالیا در میلان بنا نهاد و تا سال ۱۹۶۱ آن را اداره كرد. در سال ۱۹۵۶، نشریه “Praemiun Imperiale” را راهاندازی كرد. در فاصله سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۲، دورههایی آموزشی را در كالج میلز۱۰در اوكلند۱۱ امریكا، دانشگاه هاروارد، دانشگاه كمبریج و مدرسه موسیقی جوئیل لیارد۱۲ در نیویورك، راهاندازی كرد و در سال ۱۹۷۴ مدیریت مدرسه موسیقی آكوستیك را در پاریس را به عهده گرفت.در سال ۱۹۸۰، دانشگاه لندن و در سال ۱۹۹۵ دانشگاه سیهنا۱۳، به او دكترای افتخاری دادند. در سال ۱۹۹۱، جایزه موسیقی زیمنس۱۴ را در مونیخ و جایزه بنیاد ولف۱۵ را در اورشلیم به دست آورد. در سال ۱۹۹۵، جایزه بیینال ونیز را برای كل كارهایش و در سال ۱۹۹۶، بالاترین جایزه موسیقی ژاپن را از انجمن هنر ژاپن دریافت كرد.
او غیر از آهنگسازی، رهبر اركستر بینظیری هم هست و بسیاری از اركسترهای بزرگ دنیا، از جمله اركستر كلیولند۱۶، اركستر فیلارمونیك نیویورك، اركستر سمفونی بوستون۱۷، اركستر فیلادلفیا، اكستر سمفونیك سلطنتی آمستردام، اركستر سمفونیك لندن و.... را رهبری كرده است.
در حال حاضر او به عنوان آهنگسازی برجسته، استاد دانشگاه هاروارد است. او در فاصله سالهای تحصیلی ۹۴ ـ۱۹۹۳، بركرسی شعر دانشگاه هاروارد كه كرسی بسیار معتبری است، تكیه زد.
بریو از صدای انسان در بسیاری از آثارش بهره میبرد و در این زمینه نیز استاد بینظیری است.
۱. Oneglio
۲. Imperia
۳. G.C.Paribeni
۴. G.F.Chedini
۵. Schoenberg
۶. Stravinsky
۷. Webern
۸. Hindemith
۹. Bartok
۱۰. Mills
۱۱. Oakland
۱۲. Juilliard
۱۳. Siena
۱۴. Siemens
۱۵. Wolf Foundation
۱۶. Cleveland
۱۷. Boston
گروه ایمرالد
ایمرالد گروهی امریكایی است كه در سبك هوی متال۱ و در فاصله سالهای ۸۰ فعالیت میكرد. آنها قبل از اینكه گروه از هم بپاشد، فقط یك آلبوم كوچك منتشر كردند. اعضای آن عبارت بودند از : لاری فیلیپس۲، دیو انوس۳، جو پا لما۴ و كیل مورت۵. آلبوم آنها “Armed For Battle” در سال ۱۹۸۶ و در سبك متال منتشر شد.
۱.Heavy Metal
۲. Larry Philips
۳. Dave Enos
۴. Joe Palma
۵. Kyle Morett
اشرا تمپل
مانوئل گوتشینگ۱ در سپتامبر سال ۱۹۵۲ در برلین به دنیا آمد. او در فاصله سالهای ۶۶-۱۹۶۰ به آموزش گیتار كلاسیك پرداخت. در سال ۱۹۶۷ اولین گروه موسیقی را در دبیرستان و با كمك همكلاسش هارتموت انكه۲ و در پانزدهمین سالگرد تولد او در آپارتمان خانواده هارتموت در برلین تشكیل داد. در فاصله سالهای ۶۹-۱۹۶۸، در بداههنوازی به مطالعات دقیقی دست زد و با آهنگساز پیشروی سوئدی، توماس كسلر۳ آشنا شد.
در سال ۱۹۷۰، كلاوس شولز۴ نیز به گروه پیوست. در سال ۱۹۷۱، پس از انتشار نخستین آلبوم گروه به نام “Join in”، شولز گروه را ترك كرد تا به فعالیت تكنوازی خود ادامه دهد. در همین زمان رُزی موئللر۵ به گروه پیوست و برای چندین سال همكاری خود را با گروه ادامه داد.
در سال ۱۹۷۶، اشراتمپل، اثر بسیار مبتكرانه “New age of earth” را منتشر كرد كه یكی از عاطفیترین سمفونیهای كهكشانی بود.
در سال ۱۹۷۷، اشرا تمپل نیروی خود را صرف موسیقی پاپ كرد و آلبوم “Belle Aliance” را منتشر ساخت و تقریباً بازنشسته شد.
۱. Manuel Gottsching
۲. Hartmut Enke
۳. Thomas Kessler
۴. Klaus Schulze
۵. Rosi Mueller
ادگار فروئز
آهنگساز پیشگام آلمانی، پدیدآورنده گروه تانجرین دریم، با سبكی منحصر به فرد و بهنوعی شگفتانگیز، نزدیك به سه دهه بر موسیقی آلمان حكمروایی كرد و پایههای محكمی را برای موسیقی الكترونیك بنا نهاد، بهطوری كه اغلب آهنگسازان كنونی موسیقی الكترونیك بهشدّت مدیون نبوغ و زحمات او هستند. ادگار فروئز (متولد پروس شرقی، ۱۹۴۴)، اولین آلبوم خود را به نام “Electronic Meditation” در سال ۱۹۷۰ منتشر ساخت و در طی سالهای بعد، آثار درجه یكی را در زمینه راك فضایی۱ ارائه داد و در آنها از سازهای الكترونیك نظیر سینتیسایزرها و مللوترون۲، در كنار سازهای سنّتی همچون گیتار و هارمونیكا۳ استفاده كرد. موسیقی او برای فیلم ویلیام فریدكین۴ به نام “Sorcerer” (۱۹۷۷)، آغاز پروژههای عظیم موسیقی فیلم برای گروه بود كه تا سالهای ۱۹۸۰ ادامه پیدا كرد. برخی از این فیلمها عبارتاند از: “Thief” (۱۹۸۱) و “The Keep”. فیلم هر دو به كارگردانی میشل مان۵. “Risky Business” (۱۹۸۳) و “Legend” (۱۹۸۶). در فاصله سالهای ۱۹۹۰، ادگار فروئز و گروهش مثل همیشه، به فعالیت خود ادامه دادند و هر سال پنج آلبوم جدید را به مجموعه آثار درخشان خود افزودند.
۱. Space Rock
۲. Mellotron
۳. Harmonica
۴. William Friedkin
۵. Michael Mann
برنارد زولوتل
آهنگساز موسیقی الكترونیك، برنارد زولوتل، در سال ۱۹۵۱ در فرانسه به دنیا آمد. نوجوان بود كه به پییرهنری۱و پییر شائف فر۲ معرفی شد، هر چند دریافت كه نخستین آثار پینك فلوید۳ برای او الهامبخشترند. ۱۷ ساله بود كه خانه را به قصد سیاحت در جهان، ترك كرد. دوستی او با كلاوس شولز۴ در زندگی هنری او تأثیر عمیقی گذاشت. او برای سریالهای متعدد تلویزیونی و برخی از فیلمهای سینمایی، موسیقی ساخته است كه به بعضی از آنها اشاره میكنیم:
“Amazing Races” (۲۰۰۴) برای تلویزیون، “Hunter” (۲۰۰۳) برای تلویزیون، “Babylon” (۲۰۰۲) برای تلویزیون و بیش از صد اثر دیگر!
۱. Pierre Henry
۲. Pierre Schaeffer
۳. Pink Floyd
۴. Klaus Schulzسیریل مردو
سیریل وردو، در سال ۱۹۴۹ در پاریس به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۳، در سن ۱۴ سالگی وارد كنسرواتور معتبر فرانسه در پاریس شد و به آموختن آهنگسازی، هارمونی و پیانو پرداخت. از سال ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۸ پیوسته جایزه نخست آهنگسازی را در میان دانشجویان فرانسه به دست میآورد. در سال ۱۹۶۸، در پی قیام دانشجویی، به خاطر فعالیتهای سیاسی از كنسرواتور اخراج شد و به پاریس برگشت تا گروه “Baby Lone” را با همكاری نوازندهٔ گیتار، كریستین بول۱ تشكیل بدهد. در سال ۱۹۷۵، موسسه ضبط نوار ویرژین۲، نخستین اثر سیریل را به نام “Clearlight Symphony” منتشر كرد. این اثر به عنوان نخستین اثر پیشگام در موسیقی راك فرانسه، در انگلستان از استقبال و اعتبار زیادی برخوردار شد. سیریل وردو با استفاده از كیبورد، توانست از موسیقی رمانتیك فرانسه نوعی موسیقی تجربی خاص را پدید آورد. در سال ۱۹۷۶، دومین آلبوم او با نام “Forever Blowing Bubbles” منتشر شد كه تركیب عجیبی از موسیقی جاز، راك، كلاسیك و تحت تأثیر نقاشیهای روانشناختی بود.
اثر بعدی او، “Les Contes Singe Fou” كه به نام “میمون دیوانه” شهرت پیدا كرد، با تقدیر از خواننده انگلیسی، یان بل لامی۳ ساخته شد. در این اثر، بار دیگر نوای ناب پیانوی سیریل وردو با نوای ارتشی از سینتیسایزرها درهممیآمیزد و اثری را پدید میآورد كه از شاهكارهای پیشگام موسیقی راك است. در این اثر، مهارت و توانایی دیدیه لاك وود ۴ نوازنده ویلن، غیرقابل انكار است.
در سال ۱۹۷۸، كمپانی پولیدور۵. چهارمین آلبوم از مجموعه “Clearlight” را به عنوان “Clearlight” “Visions” پخش كرد. سیریل وردو برای نخستین بار، مهار تولید كار را به تمامی در دست گرفت و با سازهای “سیتار” و “طبل” اثر بدیعی را آفرید. نوار بعدی او “Visions” نام داشت كه در انگلستان و اروپا، اعتبار خارقالعادهای را برای وردو به همراه آورد و در تالارهای معتبر موسیقی از جمله تالار موسیقی المپیا۶ و كلیسای جامع سنت اتین۷ اجرا شد.
پس از مرگ اندوهبار پسر چهار سالهاش، سیریل به مسافرت دور دنیا پرداخت و به هند رفت و به آموختن موسیقی، یوگا و مدیتیشن پرداخت. این دوره از زندگی، بر آثار و روحیه او تأثیر شگرفی گذاشت.
سیریل در سال ۱۹۸۰ به امریكا رفت و آلبومهای “Offrandes” و “Nocturne digitales” را در كمپانی فورچونا۸ ضبط كرد. سپس هیجده ماه دیگر در هند زندگی و یوگا و موسیقی خود را تكمیل كرد. پس از بازگشت با یاری برنارد زولوتل۹ آلبوم “Prophecy” را با كمپانی فورچونا و آلبومهای “Moebius” و “Shambala” را با كمپانی ریكورد۱۰ منتشر كرد.
در سال ۱۹۸۲، همكاری خود را با جاش گلداستاین۱۱، تهیهكننده، مهندس و مدیر برنامه، آغاز كرد. در سال ۱۹۸۳ آلبومهای “Flowers from heaven”. “Piano for the third ear”. “Messenger of the son” و “Journey to tantraland” را منتشر كرد. در سال ۱۹۸۴، از این آلبومها برای خلق اپرای “Kundalini” بهره گرفت.
در سال ۱۹۸۷ به فرانسه بازگشت و به آموزش موسیقی و آهنگسازی پرداخت. “Rhapsody for the Blue Planet” را در سال ۱۹۸۸ منتشر كرد.
۱. Christian Boule
۲. Virgin
۳. Ian Bellamy
۴. Didier Lockwood
۵. Polydor
۶. Olympia
۷. Saint Etienne
۸. Fortuna
۹. Bernard Xolotl
۱۰. Record
۱۱. Josh Goldstein
ایسائو تومیتا
ایسائو تومیتا در سال ۱۹۳۲ در توكیو به دنیا آمد. سه ساله بود كه همراه با پدرش به چین رفت و تا هشت سالگی در پكن زندگی كرد. پس از اتمام دبیرستان، به دانشگاه توكیو رفت و در رشته تاریخ هنر تحصیل كرد، اما در طول تحصیل، علاقه سرشار او به موسیقی و الكترونیك باعث شد كه با كمك معلمان خصوصی به آموختن آهنگسازی بپردازد.
نخستین اثر او “آسیابهای بادی” از سوی فدراسیون ژاپنی سازمانهای كورال به عنوان بهترین ترانه انتخاب شد و جایزه كر را دریافت كرد. این موفقیت باعث شد كه ساخت موسیقی برای تیم المپیك ژاپن را به او واگذار كنند.
از آن زمان به بعد، تومیتا، آثار بیشماری را برای فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی ساخته است. یكی از پروژههای تلویزیونی مهمی كه موسیقی آن به عهده تومیتا گذاشته شد، مجموعه “White Lion” بود كه شبكه تلویزیونی NBC آن را سفارش داد.
بعدها روی این اثر اشعاری گذاشته و توسط اركستر فیلارمونیك ژاپن اجرا شد و در سال ۱۹۶۷ در جشنواره هنری ژاپن، از سوی دولت، مدال لیاقت را دریافت كرد.
در سال ۱۹۷۳، با استفاده از سینتیسایزرهای متعدد، كار بدیعی را به نام “Plasma Music” ساخت. تمام اعضای گروهی كه این كار را به سامان رساندند. در رشتههای آهنگسازی، تنظیم، اجرا، ضبط و میكس، از تخصصهای بالایی برخوردار بودند. اولین اثر منتشرشده تومیتا در امریكا، are Dancing” “Snowflakes نام داشت كه در آن آثار كلود دبوسی۱ را با سینتیسایزر اجرا كرد. این اثر در آوریل ۱۹۷۴ منتشر شد و بلافاصله مقام پرفروشترین آلبوم پاپ را به خود اختصاص داد. پس از این موفقیت شگرف بود كه كمپانی RCA برای انتشار آثارش با او قرارداد بست. این آلبوم همچنین از سوی انجمن ملی، بازرگانان آلبومهای موسیقی، NARM، به عنوان بهترین آلبوم كلاسیك سال انتخاب شد.
۱. Claude Debussy
تام جنكینسون۱
ابتكار محض! اگر قرار باشد عملكرد تام جنكینسون را در عرصه پهناور موسیقی الكترونیك توصیف كنیم، چارهای نداریم جز اینكه از این تعبیر برایش استفاده كنیم. او در اوج جوانی، یعنی سن بیست و یك سالگی، در زمینه كار با سازهای دیجیتالی، نبوغ حیرتانگیزی را از خود نشان داد. او در چلمس فورد۲ انگلستان به دنیا آمد. در نواختن با ساز الكترونیك از چنان سرعت حیرتآوری برخوردار بود كه كسی تا آن زمان به پای او نرسیده بود و در موسیقی پاپ ـ راك سالهای ۱۹۷۰، بیرقیب بود. او در زمینه موسیقی رقص الكترونیك كار میكرد. در این موسیقی، فرمهای زیادی میگنجند، ولی مشهورترین آنها عبارتاند از برك۳، جانگل۴، هارداستپ، اسپید گاراژ۵ و امثال آنها. در هر یك از این فرمها، گوناگونیهای فراوانی دیده میشوند. جنكینسون بیشتر در موسیقی جانگل و برك، شهرت داشت كه بیشترین تأثیر خود را از موسیقی جاز گرفته بود.
جنكینسون هنگامی كه دوازده سال بیشتر نداشت، گیتارباس مینواخت. پدر او مجموعه صفحات جاز فراوانی را گردآوری كرده بود. او به این صفحات، بخصوص آثار آگوستوس پابلو۷، چارلی پاركر۸، مایلز دیویس۹ و دیزی جیلسپی۱۰گوش میداد و در نواختن «درام» از آرت بلكی۱۱و بادی ریچ۱۲پیروی میكرد.
بعدها او به موسیقی پاپ ـ راك سالهای ۱۹۷۰ و هنرمندانی چون استنلی كلارك۱۳، ودِر ریپورت۱۴ و چیك كورتا۱۵علاقهمند شد.
نكته جالب توجه این است كه تام جنكینسون هیچگاه قصد نداشت موسیقی الكترونیك بسازد و در اوایل زندگی معتقد بود كه این موسیقی، مزخرف است. او ابداً نمیتوانست موسیقیای را تصور كند كه در جایی نوشته نشده باشد، ولی پانزده ساله كه بود، با این موسیقی آشنا شد و بهكلی تغییر عقیده داد و متوجه شد كه ارزشهای فراوانی در این موسیقی نهفته شدهاند كه باید كشف شوند.
و به این ترتیب بود كه تام جنكینسون جدید خلق شد. موسیقی الكترونیك، همه توجه او را به خود جلب كرد و دیدگاههای منفی او را تغییر داد. با ورود او به این عرصه جدید، هنرمندان بیشماری جذب این رشته شدند و تحت تأثیر سبك او قرار گرفتند. یكی از برجستهترین اساتید او كه جنكینسون هنوز هم از او به عنوان استاد مسّلم موسیقی الكترونیك یاد میكند، ریچارد جیمز۱۶ است كه آثار او، بهخصوص بر سبك جانگل و در نواختن «درام» تأثیر عمدهای داشته است.یكی دیگر از كسانی كه بر جنكینسون تأثیر فراوان گذاشته است، لوك ویبرت۱۷ است كه در زمینه موسیقی رقص از شهرت بسیاری برخوردار بود. او و ریچارد جیمز، موسیقی جانگل را، یكنواخت و كسلكننده میدانستند و تغییرات عمدهای را در آن به وجود آوردند.
یكی دیگر از نكاتی كه به سبك جنكینسون ویژگی خاصی میدهد، استفاده از سازهای آكوستیك است. او همیشه گیتار باس را در اولویت قرار داده و در نوارها و اجراهای زنده، از آن استفاده میكند. او در مصاحبهای گفته است:
«گیتار باس قدرت عجیبی دارد و شبیه به هیچ ساز دیگری نیست. «درام» حتی لحظهای نمیتواند مثل باس عمل كند. باس هم ملودی دارد و هم ریتم...»در هنگام استفاده از سازهای آكوستیك، او دائماً ترانههای خود را تغییر میداد و موسیقیای را میساخت كه با اثر قبلی او تفاوت داشت. در حال حاضر بیشترین نگرانی او از خصومت بین نوازندگان سازهای سنّتی و سازهای الكترونیك سرچشمه میگیرد، در حالی كه به نظر او، انطباق این دو نوع ساز ممكن است و نتایج پرباری هم خواهد داشت. انرژی و صدایی كه از آثار او احساس میشود، نشان میدهد كه او نه تنها از لحاظ فنی، نوازنده نابغهای است، بلكه موسیقیدان و ترانهسرای خوبی هم هست.
او آثارش را با كمك یك ماشین «درام» DR-۶۶۰، یك سمپلر۱۸آكائی S-۹۵۰ ،یك دستگاه ضبط شامل۸ ریل ۱۹، گیتار باس و سایر سازها، همراه با سینتیسایزرهای مختلف، خلق میكند. او از ماشین «درام» به عنوان سكوئن سر و پركننده فواصل استفاده میكند.
موسیقی الكترونیك بیتردید از نبوغ تام جنكینسون بهرهها برده است. تجربهگرایی جسورانه او، عرصه كشفنشده و شگفتآوری را به روی موسیقیدانهای الكترونیك گشود.
۱. Tom Jenkinson
۲. Chelmsford
۳. Breakbeat
۴. Jungle
۵. Hardstep
۶. Speed garage
۷. Agustus pablo
۸. Charlie parker
۹. Miles Davis
۱۰. Dizzie Gillespie
۱۱. Art Blakey
۱۲. Buddy Rich
۱۳. Stanley Clark
۱۴. Weather Report
۱۵. Chick Corea
۱۶. Richard James
۱۷. Luk Vibert
۱۸. Sampler
۱۹. Reel
منبع : اولین پایگاه اطلاع رسانی دانشجویان ترکمن ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست