یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا
سید حسین نصر
●زاد و زندگی
۹-۱- سید حسین نصر در هجده فروردین ۱۳۱۲ در خانوادهای صاحب منصب در تهران زاده شد. پدرش، دكتر سید ولیاللّه نصر، پزشكی مشهور، پژوهشگر ادبی، نمایندهی پارلمان، وزیر فرهنگ و رئیس دانشكدهی ادبیات دانشگاه تهران بود. از طرف مادری، نوادهی شیخ فضلاللّه نوری، روحانی مشهور ضد مشروطه است. نصر پس از پایان نیمهی اول تحصیلات متوسطهی خود در ایران، به آمریكا رفت و در آنجا در سال ۱۳۳۳/۱۹۵۴ از مؤسسهی تكنولوژی ماساچوست در رشتهی فیزیك درجهی فوق لیسانس گرفت. سپس به دانشگاه هاروارد رفت و در آنجا در سال ۱۳۳۵/۱۹۵۶ در رشتهی زمین شناسی و ژنوفیزیك درجهی لیسانس و د رسال ۱۳۳۷/۱۹۵۸ در رشتهی فلسفه و تاریخ علوم درجهی دكترا گرفت. پس از آن به ایران بازگشت و به عنوان دانشیار تاریخ علوم و فلسفه به كار پرداخت. (درسهای او از جمله عبارت بود از تاریخ فلسفه و فرهنگ اسلامی، تاریخ علوم، نقد متنهای فلسفی به زبان خارجی و...).
نصر به زودی به موفقیتهای پی در پی دانشگاهی دست یافت: استاد دانشگاه، معاون و رئیس دانشكدهی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران (۱۳۴۷ - ۱۳۵۱) و رئیس دانشگاه صنعتی شریف (۱۳۵۱ - ۱۳۵۴) شد. نصر علاوه بر استاد مهمان در دانشگاههای هاروارد، تمپل، یوتا و پرینستون و در سال تحصیلی ۴۳ - ۱۳۴۴/۶۴ - ۱۹۶۵ نخستین استاد تتبعات اسلامی آقاخان در دانشگاه آمریكایی بیروت بود. در عین حال، علاوه بر همهی مقالات دانشگاهی خود، سمتهای زیر را نیز دارا بود؛ عضو فرهنگستان علوم ایران، عضو شورای ملی آموزش عالی ایران و نیز بنیانگذار و نخستین دبیر كل انجمن فلسفهی ایران (۵۲ - ۱۳۵۷).
نصر در حال حاضر استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه جورج واشنگتن است. نصر، در مقام یك استاد دانشگاه و عضو فعال جامعهی فلسفی، سیاسی و مذهبی ایران از دههی ۱۳۳۰/۱۹۵۰ به بعد، اثری ماندگار بر مباحثات فلسفی در ایران جدید باقی گذاشت. اما دامنهی نفوذ فلسفی نصر به ایران محدود نمیشود. او به عنوان نویسندهی حدود ۵۰ كتاب و ۴۰۰ مقاله به زبانهای فارسی، انگلیسی، فرانسه و عربی، خود را به صورت برجستهترین نمایندهی مكتب سنتی اندیشهی اسلامی در محافل دانشگاهی جهان شناسانده است.
●سیر فكری و آموزشی نصر
۹-۲- سیر فكری نصر فرایندی قابل توجه است. او در آغاز در ادبیات فارسی و اسلامی آموزش خوبی دید. پس از مرگ پدرش در نوجوانی به آمریكا رفت و رشتهی فیزیك را برگزید تا سرشت واقعیت فیزیكی را درك كند. اما هنگامی كه سخنرانی ریاضیدان و فیلسوف انگلیسی برتراند راسل (۱۸۷۲ - ۱۹۷۰) را شنید «از كشف اینكه بسیاری از فیلسوفان برجستهی غرب اعتقاد نداشتند كه نقش علوم به طور كلی و فیزیك به طور خاص، كشف سرشت و جوانب فیزیكی واقعیت بوده است» یكّه خورد. د راین احوال آثار معلم ایتالیاییش، جورجودیسانتیلانا ، او را با داستان رابطهی دشوار میان فلسفه، علم و دین د رغرب آشنا ساخت. او در هاروارد علاقهی تازه یافتهاش را به تاریخ علم دنبال كرد كه اوج آن رسالهی دكترای او با این عنوان بود: مفهومهای طبیعت در تفكر اسلامی در قرن چهارم (هجری): پژوهشی دربارهی مفهومهای طبیعت و شیوههای به كار برده شده در مطالعهی آن به وسیلهی اخوان الصفا، بیرونی و ابنسینا . نصر در خلال مطالعهی خود با دانشوران پرآوازهای چون ریچارد فرای ، سرهمیلتون گیپ ، اتین ژیلسون ، جورج سارتون ، د.ت. سوزوكی و هری ولفسن آشنا شد. او همچنین به خواندن آثار آنانداك ، كواماراسوامی ، رنه گنون ، فریتیوف شووان و تیتوس بوركهارت پرداخت كه به ترتیب یك صاحبنظر بیمانند در اندیشهی هندی و هنرسنتی، یك مابعدالطبیعه شناس سنتی بزرگ، مرجعی برحسته در دینشناسی تطبیقی و یك اروپایی گرویده به صوفیگری بودند. این دانشوران به نوبهی خود، او را با دنیای متافیزیك شرقی، هندو و سنتی غرب آشنا ساختند. نصر دربارهی مجموعهی این تأثیرات مینویسد:
«آشنایی با هند، و تا اندازهی كمتری با خاور دور، همراه با انتقاد نویسندگان سنتی غربی از جهان مدرن، بیش از هر چیز دیگر به زدودن غبار الگوهای اندیشهی مدرن غربی از ذهن و روح من كمك كرد».
●بازگشت نصر
۹-۳- نصر، در حالی كه در علوم مدرن و تطبیق ادیان، خوب آموزش دیده بود، در سفری فكری به میهن خود بازگشت و در آنجا تصوف اسلامی و حكمت الهی خردمندانهی متفكرانی چون ابنسینا، شهاب الدین سهروردی و صدرالدین شیرازی را از نو كشف كرد. نصر عقیده داشت كه در فلسفهی اسلامی تلاش هستیشناسی اندیشمندانهی خود را با ابنسینا، پزشك فیلسوف و دانشمند نابغهی ایرانی آغاز كرد كه با « منطق المشرقین » و سه روایت شهودی خود به گونهای نمادین از شرق، به عنوان مظهر جهانی روشنایی، اندیشهها و پاكی سخن گفت. نصر خود را با حكمت الهی عرفانی ابنسینا كه میخواست از فلسفهی ارسطویی فراتر رود، بسیار نزدیك احساس كرد. ابنسینا برخلاف ارسطو، واقعیت هر چیز را در خدا میجست نه در خود آن چیز و خود را تنها زمینهای برای رفتن محسوب میداشت. آموزههای ابنسینا از طریق مكتب اشراقی ادامه یافت و نهایتاً نصر، در حكمت الهی برین ملاصدرا ، كه آموزهی وحدتِ وجودی سهروردی را به اوجهای فكری تازهای رساند و عقل و مكاشفه را در هم تنید، آرامش بیشتر مییافت. نصر مینویسد:
«اگر مجبور بودم به اصطلاح «دیدگاه فلسفی» خود را خلاصه كنم میگفتم كه پیرو جاویدان خرد و نیز حكمت جهانروا هستم؛ یعنی آن خرد همیشگی كه همواره بوده و همواره خواهد بود و در چشمانداز آن تنها یك واقعیت وجود دارد كه میتواند بگوید «من». این خود برپایهی یك متافیزیك كلی قرار دارد و در زمینههای كیهانشناسی، روانشناسی، هند و غیره به كار بسته میشود. اما در عمل به این خرد جز با كمك تجلی جهانی عقل نمیتوان دست یافت؛ یعنی با كمك سنت یا مذهب كه تنها اوست كه میتواند وسیلهی لازم را برای كارساز كردن عقل در درون انسان فراهم آورد و او را قادر سازد كه از طریق دانش دگرگون شود تا آنكه خود به تجسم این خرد تبدیل گردد».
نصر برای رهایی از این «تبعید غربی» به تفسیری خداشناسانه و عرفانی از اسلام متوسل شد و مدعی گشت كه تصوف را محور اصلی تفكر و جهانبینی خویش قرار داده است. او از عقل باوری به سود اشراق، از اندیشهی دكارتی به سود اندیشهی مكاشفهای و از علوم جدید به سود متافیزیك سنتی دست كشید. او به شیوهای نوافلاطونی میراث فكری رنسانس و عصر مدرن پس از آن را محكوم ساخت. نصر چیرگی جنبش انسانباورانهی رنسانس و ادعاهای انسان مدار و جهانشمول آن را نقطهی عطف شروع بیگانگی فلسفی تمدنهای غربی و شرقی میدانست. این، نتیجهی این واقعیت است كه رنسانس سبب جدایی فلسفه از اخلاقیات، علوم و مذهب شد. نخست ماكیاولی به تهی كردن سیاست از پروای اخلاقی كلاسیك آن پرداخت. سپس گالیله علم و مذهب را از یكدیگر جدا ساخت، و سرانجام دكارت و نیوتن فلسفه را، هم از علم و هم از مذهب جدا كردند.
●نقد نصر از غرب
۹-۴- نصر از تمامی طرح تمدنی عصر مدرن نیز انتقاد كرد: از برتری ذهن و جسم بر روح، ترك دید عرفانی، زدودن جوهر الهی طبیعت و هواداری از علم و دانش غیر دینی به عنوان راه رستگاری اجتماعی جهانی. نصر، مانند بیشتر منتقدان تجدّد، بر این باور است كه وضع اولیه و ارزشمندی كه ویژگی آن، همانا هماهنگی با خداوند و طبیعت بود، به علت هجوم تجدد از میان رفته است. او ادعا میكند كه «عصر نو» - كه ویژگی آن، طغیان انسان علیه خداوند، جدایی عقل از نور راهنمای خرد و كمبود فضیلت است - به منجلاب آشفتگی، انحطاط و نادرستی انجامیده است. البته چنان كه بارها خود او تصریح كرده است تلاش او محو آثار تمدن مدرن غربی نیست. بلكه نشاندن آنها در موقعیت فراخورشان است. نصر میگوید راه رستگاری از طریق هزار توی نیهیلیسم نیچهای نیست بلكه از طریق حكمت خردمندانهی عارفان شرقی است.
●نصر در مورد وضع خاص ایران، طغیان فكری خود را در برابر غرب وسوسه گرو نیز تهدیدكننده، در قالب استراتژی چهار جهتی زیر بیان كرد:
-A احیاء
در سالهای اخیر دو جلد كتاب با ویراستاری نصر و الیورلمین (۵) - پژوهشگر بریتانیایی فلسفهی یهودی و اسلامی - به طبع رسیده است. این كتاب در بردارندهی مقالاتی است كه محققان بزرگ در این باب نوشتهاند و به شرح اشكال گونهگون فلسفهی اسلامی و گسترش آن در نقاط مختلف عالم اسلام میپردازد.
سنتهای اصیل فكری ایران از راه احیای دوباره فلسفه و عرفان اسلامی.
-B هشدار به ایرانیان در مورد سرشت علوم، فلسفه و تكنولوژی غربی و خطراتی كه آنها برای فرهنگ ایران به بار میآورند، و بدین وسیله توانا ساختن ایرانیان به اینكه به غرب از دیدگاهی انتقادی و نه از روی عقدهی حقارت، بنگرند.
-C آگاه ساختن ایرانیان از فرهنگ و تمدن آسیایی چونان وزنهای متعادل سازنده در برابر نفوذ تمدن غرب.
-D كوشش در ایجاد راهی كه از طریق آن حفظ اصالت فرهنگی ایران در برابر فرهنگ، تكنولوژی و علوم غربی امكانپذیر گردد.
نصر نخستین بخش این استراتژی را از طریق تلاشی پیگیر برای نشان دادن گرایش نیرومند ایرانیان و مسلمانان به اندیشهی فلسفی و متافیزیكی دنبال كرد. او در مقام دانشگاهی خود به عنوان استاد فلسفه به آموزش بسیاری از دانشجویان برجستهای كمك كرد كه بعضی از آنان، هم د رداخل و هم در خارج از ایران، به صاحبنظران فلسفهی اسلامی تبدیل شدند. نصر در مقام رئیس دانشكده و معاون و رئیس دو دانشگاه مهم، در جهت برقراری پیوندهای نزدیكتر میان روحانیون و دانشجویان دانشگاه كوشید، و بدین سان وارد شدن شماری از روحانیون فاضل را به محیط دانشگاهی ممكن ساخت. آثار متعدد او در زمینهی زندگی و اندیشهی فیلسوفانی چون ملاصدرا، سهروردی و متفكران اصیل دیگر، خدمت دیگر بود.
●نصر در انجمن فلسفه
۹-۵- هیئت امنای انجمن فلسفه كه به همت نصر دایر شد، در مدت چهار سال فعالیت خود چند كنفرانس بینالمللی در مورد فلسفه برپا ساحت و شماری كتاب دربارهی فلسفه و عرفان اسلامی انتشار داد. همكاری آن با دو مؤسسهی مستقل، انستیتوی فرانسه - ایران و شعبهی مؤسسهی مطالعات اسلامی دانشگاه مك گیل در تهران به افزایش كمی و كیفی متون مهم فلسفه و حكمت اسلامی در دههی ۱۳۵۰/۱۹۷۰ منجر شد.
●نصر در نشستهای علامه طباطبایی- كُربن
۹-۶- نصر به علت نقش اساسی خود، در سازمان دادن بحثها و گروههای مطالعاتی خصوصی تأثیراتی باقی گذاشت. یكی از این گردهماییهای دراز مدت، گفت و گوهای خصوصی میان هانری كربن (رئیس بخش اسلامی در دانشگاه سوربُن از ۱۹۵۴ تا ۱۹۷۴) و علامه سید محمد حسین طباطبایی بود كه در سال ۱۳۳۷/۱۹۵۸ آغاز شد و در سال ۱۳۵۶/۱۹۷۷ به پایان رسید. این گفت و گوها كه غالباً در حضور جمع كوچكی از افراد برجسته چون سیدجلال الدین آشتیانی ، بدیع الزمان فروزانفر ، مرتضی مطهری ، سید حسین نصر ، داریوش شایگان ، عیسی سپهبدی ، رضا داوری اردكانی و محمود شهابی انجام میگرفت بیشتر بر موضوعهای مربوط به فلسفهی اسلامی، برخورد شرق و غرب، رابطهی دین و علم، اساطیر هندو و اسلامی و عرفان تطبیقی تكیه داشت. این جلسات كه مستقل از دولت و حوزههای علمیه برپا میشد، به نزدیك شدن روحانیون روشناندیشتر با گروه خاصی از استادان دانشگاه و روشنفكران مذهبی كمك كرد. نصر كه مدتها نزد روحانیونی چون: علامه طباطبایی ، سید محمد كاظم عصّار و آیت اللّه ابوالحسن رفیعی قزوینی تعلیم دیده بود، به نزدیك ساختن آنان و روشنفكران مذهبی علاقهمند بود.●بازگشت ناخواسته به آمریكا
۹-۷- دكتر نصر در سال ۱۳۵۷ با وقوع انقلاب اسلامی در كنار خانوادهاش به ایالات متحده بازگشت تا مجدداً موقعیت دانشگاهی و حیات علمیش را حفظ كند. چندی پس از وقوع انقلاب اسلامی دانشگاه ادینبورگ نصر را به همكاری فراخواند و این افتخار نصیب او شد كه به عنوان اولین اندیشمند غیر غربی برای ایراد سخنرانی در مشهورترین مجموعهی سخنرانیها در زمینهی الهیات طبیعی و فسفلهی دین در غرب (سخنرانهای گیفورد)، از او دعوت به عمل آید. لذا وی به این منظور متن سخنرانی و در نتیجه كتاب معرفت و معنویت را تألیف كرد. این كتاب از مهمترین آثار اوست كه بر محققان و دانشجویان مطالعات دینی بسیار تأثیرگذار بوده و در دورهی طاقتفرسای فكری و تردد مابین فیلادلفیا و بوستن آماده شده است. نصر خود گفته است كه در واقع نگارش كتاب معرفت و معنویت، مرهون عنایت و توفیق حق تعالی بوده و توانسته است متن آن (سخنرانی ادینبورگ) را در مدتی كمتر از سه ماه به انجام رساند. نصر احساس میكرده كه گویا كتاب را از روی نسخهای كه در ذهن دارد، رونویسی و كتابت میكند.
در سال ۱۹۸۲، جهت تألیف و تدوین پروژهی مهم انتشار دائره المعارف دین و معنویت از نصر برای همكاری با اِورِت كوزین (Ewert Cousin) سرویراستار و استاد فلسفهی قرون وسطی در دانشگاه فوردام (Fordham) و بسیاری دیگر از فیلسوفان و محققان برجستهی رشتهی ادیان دعوت به عمل آمد و او ویراستاری دو جلد مربوط به دین اسلام را به عهده گرفت و سرانجام اثر مزبور در سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۱ به بازار نشر وارد گردید. هر دو جلد مذكور، مراجع انگلیسی بینظیری برای علاقهمندان به حساب میآیند. در سال ۱۹۸۳، نصر در زمینهی فلسفهی دین، در دانشگاه تورنتو كانادا در مجموعه سخنرانیهای ویگند (۱) خطابه داشت. وی همچنین در بنیانگذاری بخش رهبانیت (Hermeticism) و حكمت خالده (جاودان خرد) در آكادمی آمریكایی ادیان همكاری داشت.
در نتیجهی فعالیتهای فوق دكتر نصر در محافل دانشگاهی آمریكا به عنوان اندیشمندی سنت گرا و شارح و طرفدار جهانبینی حكمت خالده معروف گردید. در واقع بسیاری از كوششهای فكری و نوشتههای او - از زمانی كه علیرغم میلش در آمریكا اقامت دارد- مصروف این محور فكری مهم و زمینههای ادیان تطبیقی، فلسفه و گفتگوهای دینی شده است و در این موضوعات با فلاسفه و متكلمان بر جستهی مسیحی و یهودی از قبیل هانس كونگ (Hans Kung) ، جان هیك ، و ربّی ازمر شورك (۲) به مناظره و مباحثه نشسته است. نصر در سال ۱۹۸۶ نوشتههای اصلی شوان را ویراستاری كرد. وی در سال ۱۹۹۰ به سرپرستی «مركز مطالعهی اسلام و ارتباطات متقابل مسیحیان» در كالج سالی اوك (۳) انتخاب گردید.
دكتر نصر همچنین در بنیانگذاری و فعالیتهای « مركز تفاهیم مسلمین و مسیحیان » در دانشگاه جرج تاون (واشینگتن دی. سی) نقش فعالی بر عهده داشته و در بسیاری از همایشهای مربوط به موضوع فعالیتهای مركز، از جمله در «پارلمان ادیان عالم» در سال ۱۹۹۳ شركت كرده است.
●كارنامه امروز نصر
۹-۸- دكتر نصر كماكان مسافرتهای متعدد به اروپا دارد و اشتغال عمدهی او در این مسافرتها، ایراد سخنرانی در دانشگاه به ویژه در دانشگاههای آكسفورد و لندن و دیگر فعالیتهای فكری است. وی عضو آكادمی تمنوس (Temenos Academy) است. از وی در سال ۱۹۹۴ برای ایراد سخنرانی كدبوری (Cadbury) دانشگاه بیرمنگام دعوت به عمل آمد. وی به این مناسبت كتاب مهم خود را با عنوان مذهب و نظام طبیعت تألیف كرد. یكی از مقاصد مسافرتهای مكرر نصر، كشور اسپانیا به ویژه جنوب آن كشور است؛ همان جایی كه هنوز مسلمانان حضور ملموس دارند و برای او یادآور خاطراتش از مام وطن (ایران) است. در همین مسافرتها، سرایش اشعاری چند با تم اسپانیایی به او الهام شده است. در سالهای اخیر، مجموعهای از چهل شعر او به زبان انگلیسی كه طی پنجاه سال گذشته در موضوعات عرفانی و معنوی سروده، منتشر شده است. گر چه استاد نصر سخت درگیر برنامههای آموزشی و سخنرانیها بوده، اما بیشتر همت او متوجه نوشتن بوده است. در سال ۱۹۸۷، دو كتاب از او در بازار نشر پدیدار شد: هنر اسلامی و معنویت و اسلام سنتی در جهان جدید كتاب هنر اسلامی و معنویت اولین كتاب نویسنده در باب جنبههای فلسفی و نمادین هنر و شعر و موسیقی است و كتاب اسلام سنتی در جهان جدید به ارتباطات ابعاد مهم اسلام سنتی با غرب میپردازد. دكتر نصر در همین باب، كتابی ویژهی جوانان نوشته با عنوان هدایت جوان مسلمان به دنیای جدید (۴) كه به بحث دربارهی برخی از مسائل و كشمكشها و تضادهای جهان جدید با جوانان میپردازد.
در سالهای اخیر دو جلد كتاب با ویراستاری نصر و الیورلمین (۵) - پژوهشگر بریتانیایی فلسفهی یهودی و اسلامی - به طبع رسیده است. این كتاب در بردارندهی مقالاتی است كه محققان بزرگ در این باب نوشتهاند و به شرح اشكال گونهگون فلسفهی اسلامی و گسترش آن در نقاط مختلف عالم اسلام میپردازد.
نصر همچنان علایق خود را در زمینهی علوم حفظ كرده و آخرین كتاب او نیاز به علم مقدس، مؤیّد این گرایش او است. دكتر نصر به همراهی مهدی امین رضوی (دانشجوی سابق وی)، مجموعهی چهار جلدی گزیدهی متون فلسفی ایرانی را برای انتشارات دانشگاه آكسفورد آماده كرده است. رضوی پیش از این كتاب، سنت عقلانی اسلام در ایران - شامل برخی از مقالات نصر در چهل سال گذشته - را ویراسته و به چاپ رسانیده است.
●نصر در بنیاد مطالعات سنتی
۹-۹- بخش مهم دیگری از فعالیتهای فكری دكتر نصر در واشینگتن دی. سی در بنیاد
اگر چه از آمریكا تا آسیا راه درازی است امّا استاد نصر هنوز به بسیاری از كشورهای آسیایی نیز مسافرت میكند. او سفرهای چندی به هند خصوصاً دهلی نو داشته است و به ایراد تعدادی از سخنرانیهای عمدهی فلسفی پرداخته است. او به پاكستان و اخیراً به تركیه نیز سفر میكند. دو كشور مزبور فعالانه آثار وی، به ویژه آثار اسلامی او را ترجمه و چاپ میكنند.
مطالعات سنتی (۶) است. هدف این بنیاد كه در سال ۱۹۸۴ تحت نظارت شورایی به ریاست نصر، تأسیس شده، ترویج و اشاعهی اندیشههای سنتی است و تاكنون چند كتاب از جمله یادنامهی شوان را با عنوان دینِ دل (۷) با ویراستاری نصر و ویلیام استودارت (۸) منتشر كرده است. دیگر كتاب منتشرهی آن بنیاد، با عنوان در جست جوی مقدس: عالم جدید در پرتو سنت (۹) با ویراستاری نصر و كاترین اوبرین (۱۰) ، مدیر اجرایی بنیاد، به چاپ رسیده است. این اثر شامل مجموعه مقالات برخی از نویسندگان بزرگ سنتگرا است كه در طی كنفرانس پرو كه به همت «بنیاد مطالعات سنتی و انستیتوی سنتی پرو» (۱۱) برگزار شده ارائه گردیده است. بنیاد مذكور، ناشر مجلهی سوفیا (Sophia) است كه عمدتاً مقالات آن را اندیشمندان سنتگرا مینویسند. دكتر نصر به جز امور بنیاد، درگیر تولید سلسله بحثهای مستند تلویزیونی با عنوان « اسلام و غرب » است كه به ژرف كاوی برخی از مهمترین و عمیقترین جنبههای مواجههی بین تمدن اسلامی و غربی اختصاص دارد.
●چراغ معرفت
۹-۱۰- در تاریخ ۱۱ و ۱۲ آبان ۱۳۸۰ (دوم و سوم فوریّه ۲۰۰۱)، در دانشگاه جورج واشینگتن آمریكا، همایش بزرگداشت دكتر سید حسین نصر با عنوان « چراغ معرفت » (Beacon of Knowledge) (۱۲) برگزار گردید. در بزرگ داشت مذكور، حدود پنجاه اندیشمند و استاد بر جسته از قبیل موراتا ، فغفوری ، عثمان بكر ، الیو لیمن و جهانبگلو به ارائهی مقاله در زمینهی سنتگرایی و آثار و افكار نصر پرداختند.
●سفرهای نصر به اقطار جهان
۹-۱۱- نصرغالب اوقات به اروپا سفر میكند و به ایراد سخنرانی میپردازد و خود را درگیر فعالیّتهای عقلانی میكند. او در دانشگاه آكسفورد و چند دانشگاه دیگر انگلستان سخنرانی كرده و عضو آكادمی تِمنوس (۱۳) است. در سال ۱۹۹۴، او برای ایراد سخنرانی در سلسله سخنرانیهای یادبودكَدبِری (۱۴) در دانشگاه بیرمنگهام دعوت شد و اثری موسوم به دین و نظام طبیعت (۱۵) را به این مناسبت منتشر ساخت. در سال ۱۹۸۰، شیخ احمد ذكی یمنی دوست قدیمی نصر، از وی خواست تا مركزی را در انگلستان برای مطالعه و نگهداری نسخ خطی اسلامی تأسیس كرده و خود مدیر آن باشد. نصر از قبول سمت مدیریت سر باز زد، امّا پذیرفت كه بر فعهالیتهای این مركز كه به بنیاد الفرقان موسوم شد، نظارت كند.
نصر همچنان به فرانسه سفر میكند و به ارائه سخنرانی در دانشگاه سوربن و دیگر دانشگاههای فرانسوی میپردازد. او با آنتوان فیور، شخصیّت روشنفكر فرانسوی ارتباط نزدیكی دارد و با جریان مطالعهی فلسفهی هرمسی و رمزی در فرانسه در تماس است. او بخشی از اوقات خود را در فرانسه میگذراند تا بر ترجمهی آثارش به زبان فرانسه نظارت كند و در تعدادی از پروژههای یونسكو نیز فعالیّت دارد.
او به اسپانیا نیز سفر میكند، به ویژه اسپانیای جنوبی كه هنوز حضور اسلام در آن محسوس است و او را به یاد سرزمین مادریاش یعنی ایران میاندازد. طی این سفرها بود كه نصر الهام یافت اشعاری چند در ارتباط با موضوعات اسپانیایی تصنیف كند. وی اخیراً مجموعهای از چهل شعر انگلیسی دربارهی موضوعات معنوی منتشر ساخته است كه تحت عنوان اشعار طریقت (۱۶) در پانزده سال گذشته نگاشته شدهاند.
اگر چه از آمریكا تا آسیا راه درازی است امّا استاد نصر هنوز به بسیاری از كشورهای آسیایی نیز مسافرت میكند. او سفرهای چندی به هند خصوصاً دهلی نو داشته است و به ایراد تعدادی از سخنرانیهای عمدهی فلسفی پرداخته است. او به پاكستان و اخیراً به تركیه نیز سفر میكند. دو كشور مزبور فعالانه آثار وی، به ویژه آثار اسلامی او را ترجمه و چاپ میكنند. در پاكستان، آكادمی سهیل چاپ و انتشار بسیاری از كتابهای او را از سال ۱۹۸۰ در سطح وسیع، در كشورهای آسیایی تقبّل كرده است. او گاهی برای شركت در كنفرانسها یا ایراد سخنرانی - امّا عمدتاً به دلایل معنوی - هر سال از مصر دیدن میكند. چرا كه حرم مطهر امام حسین نوهی پیامبر اسلام، در قاهره (۱۷) برای نصر، كه خود از اولاد خاندان پیامبر است، اهمیّت معنوی فوق العادهای دارد.
عمیقترین تماس عقلانی كه استاد نصر طی پانزده سالِ گذشته یعنی از زمان تبعید تاكنون با یك كشور مسلمان داشته، مالزی. و تا اندازهای اندونزی است. نصر، با تربیت شاگردان بسیاری از كشور مالزی- كه در محافل دانشگاهی، فعّال و تأثیرگذار بودهاند - چندین بار برای ایراد خطابههای مهمّ در كنفرانسهای بینالمللی و سخنرانیهای عمومی دربارهی هنر و معماری اسلامی، علم و فلسفه اسلامی و اخیراً گفتگوی تمدّنها در آن كشور، دعوت شده است. چندین كتاب او به زبانهای مالزی و اندونزی ترجمه شده است. دانش عمیق و وسیع او دربارهی جنبههای مختلف سنّت اسلامی و نیز چشمانداز سنتّی و جاویدان او، بسیاری از محقّقان و دانشجویان جوان مسلمان این نقطه از جهان را به خود جلب كرده است.
كشوری كه نصر نتوانسته از آن بازدید كند امّا با حیات عقلانی آن درگیر بوده، كشور بوسنی است. قبل از انحلال یوگسلاوی سابق، تعدادی از شخصیّتهای مسلمان، صرب و كرواتی در آثار او روحی جهانی یافتند كه میتواند همهی آنها را به گفتگوی عقلانی و فلسفی مشترك برساند بسیاری از مقالات او به زبانهای بوسنیایی و كرواتی ترجمه شده است. نخستین مترجمان آثار او در این كشور، مسلمانان نبودند بلكه مسیحیان ارتدوكس و كاتولیك بودند.حتّی در طول جنگ، آثار او ترجمه و منتشر شده است و شخصی كه مسئول این اقدام شجاعانه بود، متفكّر و عالم مشهور بوسنایی، اِنِس كاریك (۱۸) است كه وزیر آموزش و پرورش كشور بوسنی نیز بود.
گفتیم كه نصر از زمان انقلاب اسلامی تاكنون به ایران بازنگشته است. با این حال اگر چه او آثار خود را به زبان انگلیسی مینویسد، امّا با این حال، هر سال مجموعه مقالاتی را به زبان فارسی منتشر میكند. آثار او طی سالهای اولیه انقلاب اجازه نشر نمییافت.
همان طور كه ملاحظه میشود سید حسین نصر همچنان حیات فكری پرمشغلهای دارد كه شامل برنامهی فشردهی تدریس در دانشگاه، سخنرانی در مؤسسات آمریكایی و دیگر نقاط جهان، تألیف آثار علمی و اشتغال همزمان در چند پروژهی تحقیقاتی و ملاقات با افرادی است كه به اندیشههای سنتی دلبستهاند. در عین حال، سید سخت به نیایش، تأملات و مراقبات عرفانی میپردازد و مرشد و مشاور كسانی است كه از او هدایت و سلوك معنوی میطلبند.
از میان برخی از نویسندگان كه ممكن است در رشتههای مختلف غرب جدید در زمینههای مشابه دكتر نصر فعالیت داشته باشند، عدهی معدودی واقعاً در هر دو زمینهی علوم و علوم انسانی تبحر دارند و آنانی نیز كه در علوم سنتی زمینهای مشابهی وی دارند، به ندرت قادرند این تعالیم را به روشی كه برای خوانندهی امروزی منطقی و منجسم به نظر آید بیان كنند. محتملاً هیچ متفكر زندهی دیگری قادر نباشد همهی این زمینهها را در یك اثر معنوی كه فراتر از همهی آن علوم است، متحد گرداند؛ حداقل نه در وقتی كه به زبان انگلیسی - كه به نحوی جاذبه و افسون اشعار كلاسیك سعدی و حافظ را از آنها میگیرد- نوشته شود.
●تأملی در آراء و محورهای عمدهی آثار نصر
۹-۱۲- آثار نصر از گستردگی و تنوع بسیاری برخوردار است. در زمینهی انگیزهها و اهداف وی از تألیف آثار بسیار در زمینههای متعدد قابل ذكر است كه: خاستگاه عاطفی - فكری كودكی نصر، گرایشهای عارفانهی پدر و نیاكان او است. تحولی عظیم در سن جوانی در زندگی او پدید آمد و موجب شد كه از علم جدید روی گرداند و در نتیجهی آشنایی با مكتب سنتگرایی به معرف سنتی روی آورَد. از آن پس تاكنون وی به صراحت و به كرات در غالب آثارش، وابستگی و دین خود را به این دو جریان فكری ابراز میدارد.
همان طور كه گذشت، سنت (Tradition) در نگاه نصر با آنچه كه در زبان فارسی امروز تداعی میشود كاملاً تفاوت دارد و معنایی معادل و یا فراتر از دین دارد، مشابه آنچه كه در قرآن با تعبیر « سُنَهٔ الاوّلین » (۱۹) و دین حنیف یا در آیین هندو با وصف ساناتانا دهارما (سنت ابدی) (۲۰) اطلاق میشود. چنانكه نصر در آثار مختلف تأكید میورزد، سنت به معنای حقایق یا اصولی با منشأ الهی است كه از طریق پیامبران ، اوتارها ، لوگوس و دیگر وسایط وحیانی به بشریت و در واقع برای كل عالمیان وحی یا مكشوف شده است و در زمینههای مختلف قوانین (شرایع)، ساختار اجتماعی، نمادها، علوم و غیره، تجلی و كاربرد دارد و از نگاهی دیگر شامل اصولی است كه آدمی را با عالم غیب مرتبط میكند. با این تعریف از جهتی سنت با دین و مذهب مترادف است و از جهتی دیگر به معنای كاربرد اصول دینی است كه مفهومی اخص از دین دارد. (۲۱)
●بر اساس آموزهی مذكور، هر سنتی چهار ركن دارد:
۱- منبع الهام و وحی.
۲- جریان فیض یا لطف الهی كه بدون وقفه وجود داشته و خواهد داشت.
۳- راه تجربهی حقایق به وسیلهی فرد متدین و تحقق آنها
شایگان میگوید: انجمن شاهنشاهی فلسفه ایران در سال ۱۳۵۲ به عنوان ذیل بنیاد فرح تأسیس شد و توانست همان حركت فلسفی را ادامه دهد. (۲۹) نراقی هم دربارهی این انجمن نوشته است كه مؤسسان آن عبارت بودند از سیدحسیننصر، عبدالحسین زرین كوب، سیدجلال آشتیانی، نادر نادرپور، محسن فروغی و احسان نراقی. فرح در این بنیاد، افزون بر آنكه نمایندهی رژیم پهلوی برای حفظ میراث ملی بود، برای موزهها و تقویت آنها نیز فعالیت میكرد.
از طریق اخلاص كامل كه فرد را به مقامات معنوی میرساند. ۴- جلوهها و تجسم ظاهری سنت در تعالیم، احكام، شعائر، هنرها و علوم كه ویژگیهای تمدنهای مختلف به شمار میرود. (۲۲)
همان گونه كه اشاره شد. مهمترین آموزهی سنتگرایان، «وحدتگرایی باطنی ادیان» یا به تعبیر شوان « وحدت استعلایی ادیان » (Transcendent Unity of Religions) است. (۲۳) از نظر آنان هر دینی دو بعد ظاهری (تعالیم، احكام و شعائر) و باطنی (تجربهی مواجهه و تسلیم باطنی در برابر خداوند) دارد. گر چه ظواهر ادیان به دلیل جغرافیا و تاریخ نزول وحی و الهام الهی اختلاف دارند، ولی پژواك ندای الهی از قلب همهی دینها قابل شنیدن است. (۲۴)
●نصر از دیدگاه یك مورخ رسمی جمهوری اسلامی (۲۵)
۹-۱۳- سیدحسین نصر (متولد ۲۰ فروردین ۱۳۱۲ پدرش دكتر ولی اللّه فرزند نصرالاطبای كاشانی و مادرش «ضیاء اشرف كیانوری» نوادهی شیخ فضلاللّه نوری) معتدلترین نمونهای بود كه در این مجموعه قابل بحث است. وی افزون بر آنكه از نوجوانی در آمریكا به سر میبرد (او نیمهی دوم متوسطه را در آمریكا بود و تحصیلات دانشگاهی خود را هم در دانشگاه ام.آی.تی در فیزیك و فلسفهی علم و سپس تحصیلات عالی را در هاروارد و در رشتهی تاریخ علم گذراند،) و در بیشتر عمر فرهنگی خویش در خدمت دستگاه پهلوی بود، نوعی تربیت سنّتی - دینی یافت و بعدها در سایهی شاگردِیَش نزد برخی از روحانیون و متدینین برجسته مانند مرحوم آقاسید ابوالحسن رفیعی قزوینی، سیدمحمد كاظم عصار و نیز علامهی طباطبایی اندیشههایش شكل گرفت. وی همزمان متأثر از اندیشههای كُربَن بود و اینها، مجموعهای از آموزههای شرقی و غربی را به عنوان اندوختههای علمی او در اختیارش نهاده بودند.
نصر پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۳۷ به سمت دانشیار در دانشكده ادبیات دانشگاه تهران به كار مشغول شد و بعدها، مدتی (از ۳۷ تا ۴۷) ریاست كتابخانهی این دانشكده و سپس ریاست این دانشكده را از سال ۴۷ به بعد در اختیار داشت. او استاد فلسفهی اسلامی و متخصص در تاریخ علوم طبیعی و اسلامی بود و حتی سخنرانیهای مذهبی در جمع دانشجویان (از جمله در جلسهی انجمن اسلامی دانشجویان ادبیات دانشكدهی با عنوان «كانون مطالعات اسلامی دانشجویان» در ۲۳ آبان ۱۳۴۹ كه به همراه دكتر رضا داوری درباره پیدایش ماه مبارك رمضان، پیدایش بشر و رابطهی روح و جسم سخنرانی كردند)، ریاست دانشگاه آریامهر (شریف فعلی) را بر عهده داشت و این جز در سایهی ارتباط نزدیكش با دستگاه پهلوی، كه عمدتاً از طریق همسرش و رفاقت وی با فرح صورت میگرفت، ممكن نبود. در واقع، رژیم بلافاصله تلاش كرد تا از وی به عنوان یك تئوریسین بهره ببرد، همان طور كه در سطحی نازلتر از نراقی میبرد.
زندگی سیاسی - فرهنگی او به لحاظ ارتباطش با دربار پهلوی، پیشینهی خوبی از وی نشان نمیدهد. وی شخصاً مورد اعتماد درباره پهلوی بود و حتی برای مأموریتهای علمی و همكاری با دانشگاه اورشلیم نیز با تأیید ساواك از طرف دانشگاه تهران معرفی شده بود. وی بارها و بارها در كنفرانسهای علمی در پاكستان، هندوستان، تركیه، لبنان، ایتالیا، فرانسه و آمریكا و كانادا به این كشورها سفر كرد و چندین بار هم به عنوان استاد مَدعوّ در دانشگاههای مختلف به سر برد كه از آن جمله در سال ۱۳۴۱ در دانشگاه هاروارد بود. وی در بسیاری از مجامع فرهنگی دنیا نیز عضویت داشت. دكتر نصر از سال ۱۳۵۱ با گرفتن نیابت تولیت عظمای دانشگاه آریامهر به ریاست این دانشگاه رسید. وی زمانی هم فرمانی مبنی بر اعطای لقب سفیری شاهنشاه را دریافت كرد.
نصر زمانی هم با حسینیه ارشاد همكاری میكرد، اما در حوالی سال ۱۳۴۹ یك بار در سخنرانی شریعتی شركت كرده و از او شنید كه وی امام حسین (ع) را با «چه گوارا» مقایسه میكند، و همین امر سبب شد تا دیگر به حسینیه نیاید. (۲۶)
آنچه در اینجا برای ما اهمیت دارد این است كه دكتر نصر با تكیه بر دانش و بینش خود، و نیز تلاشهای فرهنگی- دانشگاهی دست به ایجاد نحلهای فلسفی - دینی در ایران زد كه آثار خاص خود را به لحاظ فرهنگی در این كشور بر جای گذاشت. وی به دلیل توجه خاصش به تئوریپردازی در زمینهی احیای فرهنگ اسلامی و ایرانی، درست زمانی كه دستگاه پهلوی هم به نوعی احیای میراث ملی روی آورده و ایرانیگری را مبنای كارش قرار داده بود، مورد توجه دستگاه روشنفكری فرح قرار گرفت از سالها پیش با تشكیل بنیاد فرهنگ ایران و مؤسسات دیگر در این زمینه فعال بود. این توجه در نهایت به كشاندن نصر به ریاست نصر مخصوص فرح منجر شد و پس از آنكه هوشنگ نهاوندی در كابینهی شریف امامی به عنوان وزیر علوم و آموزش عالی منصوب شد، دكتر نصر جای او را گرفت. مینو صمیمی كه این زمان در دفتر فرح بود، مینویسد: انتصاب دكتر نصر به این سمت البته جز ضرورت چرخش تشكیلات تحت سرپرستی ملكه به طرف فرهنگ اسلامی تعبیر دیگری نداشت؛ ولی چنین اقدامی در آن مقطع فقط نوعی ظاهر بازی تلقی میشد. و طبعاً دكتر نصر نیز با پذیرش مسئولیت ریاست بر دفتر مخصوص ملكه، مقام و حیثیت علمی خود را به باد داد. (۲۷)
در واقع، انتصاب دكتر نصر (گرچه بسیار دیر) به ریاست دفتر فرح، چندان ظاهری و بدون سابقه نبود، زیرا دكتر نصر به عنوان یك چهرهی دینی وجههای نداشت تا از آن سوء استفاده شود (گو اینكه پس از بازگشت از آمریكا در حوالی سال ۱۳۴۴ گهگاه در جلسات انجمن اسلامی دانشجویان سخنرانی مذهبی میكرد). به علاوه، از سالها پیش از آن دكتر نصر با فرخ ارتباط داشت. زمانی كه وی به عضویت مؤسسهی بینالمللی فلسفه درآمد از فرح خواست تا یك مؤسسهی معتبر جهانی برای فلسفهی ایرانی- اسلامی در ایران پدپد آورد و فرح با در خواست وی موافقت كرد. به دنبال آن بود كه در سال ۱۳۵۲ انجمن شاهنشاهی فلسفهی ایران تأسیس شد و نصر برخی از كتابهای خود را از جمله منابع تاریخ علوم اسلامی را كه كتابشناسی توصیفی بود و دست كم سه جلد آن (دو جلد پیش از انقلاب و یك جلد پس از انقلاب) چاپ شده، توسط همان مؤسسه و «تحت توجهات عالیهی علیا حضرت شهبانو فرح پهلوی، ریاست انجمن شاهنشاهی فلسفهی ایران» به چاپ رساند. دربارهی انجمن گفته میشد كه هدف آن «تجدید حیات زندگی فكری سنتی ایران اسلامی، انتشار نوشتهها و مطالعات مربوط به ایران پیش و پس از اسلام، شناساندن گنجینههای فكری ایران در زمینهی فلسفه، عرفان و مانند آن به جهان خارج، ممكن ساختن پژوهشهای گسترده در زمینهی فلسفهی تطبیقی، آگاه ساختن ایرانیان از سنّتهای فكری تمدنهای دیگر شرق و غرب، تشویق رویارویی فكری با جهان مدرن، و سرانجام، بحث دربارهی مسائل گوناگونی كه انسان مدرن با آن روبهروست از نظر گاه سنت. (۲۸)
شایگان میگوید: انجمن شاهنشاهی فلسفه ایران در سال ۱۳۵۲ به عنوان ذیل بنیاد فرح تأسیس شد و توانست همان حركت فلسفی را ادامه دهد. (۲۹) نراقی هم دربارهی این انجمن نوشته است كه مؤسسان آن عبارت بودند از سیدحسیننصر، عبدالحسین زرین كوب، سیدجلال آشتیانی، نادر نادرپور، محسن فروغی و احسان نراقی. فرح در این بنیاد، افزون بر آنكه نمایندهی رژیم پهلوی برای حفظ میراث ملی بود، برای موزهها و تقویت آنها نیز فعالیت میكرد. انجمن شاهنشاهی فلسفه از زیر مجموعههای همین بنیاد فرح بود و با توصیهی حسین نصر تشكیل شد. سایه به سایهی آن بنیاد فرهنگ ایران قرار داشت كه آن هم زیرنظر پرویز ناتل خانلری و با حمایت فرح ایجاد شد و به نشر میراث كهن پرداخت. (۳۰)
از میان روحانیون فیلسوف، استاد سیدجلالالدین آشتیانی به دلیل انسش با فلسفهی اسلامی در این منظومهی فكری جای ویژهای داشت و به دلیل همكاریش با كربن و نصر و در عین حال استادی تمام عیارش در فلسفهی اسلامی، از همكاران انجمن شاهنشاهی فلسفه شناخته میشد.دربارهی نقطهی مشتركی كه مبنای همكاری وی با دستگاه پهلوی شد، روی دو نكته میتوان ایستاد. یكی نوعی توافق فكری یا به تعبیر دیگر استراتژیك فكری در بازگشت به میراث ملی و دیگری مسائل حاشیهای مانند روابط خانوادگی و چیزهایی از این قبیل.
تأسیس انجمن فلسفه در چارچوب سیاست فرهنگی نصر برای احیای فلسفه اسلامی ایرانی بود تا بتواند در برابر غرب، ایرانی مقاوم پدید آورد. شاید برای فرح و دربار، این كار یك پز علمی به حساب میآمد
گزارش یك سخنرانی وی در كانون دانشجویان دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۵ جالب است. وی در این سخنرانی، با اشاره به فشارهای سیاسی، نظامی و اقتصادی اروپا برای تسلط بر ملل آسیایی، لغاتی مانند «پیشرفته، عقب افتاده، در حال توسعه، و توسعه نیافته» را كه كشورهای غربی به كار میبرند مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و گفت: میراث فرهنگی ایران و بعضی كشورهای آسیایی به مراتب از آفریقا و اروپا و آمریكا غنیتر است
وی با تأكید بر اینكه ما یك سنت علمی و عقلی بنیادین در تمدن اسلامی داریم و غفلت ما از آن به معنای نبودن آن نیست تأكید میكند كه «باید اصول حكمت اسلامی را دوباره احیا كرد و شناخت و شناسانید و با مسائل جدیدی كه در عصر حاضر پدید آمده است. با استمداد از این اصول اجتنابناپذیر و ابدی مواجه شد و آن را به صورت مناسبی حل كرد. »
و نسل امروز به طور منظم از سنتهای فكری و فلسفی خود بازداشته میشود. علوم اجتماعی و جامعهشناسی كه در دانشگاههای ایران تدریس میشود طرد شده قرن هجدهم اروپاست. بدبختی ما این است كه در خود احساس فقدان سنت فكری میكنیم و سعی داریم تمدن اروپایی را اخذ كنیم، تمدنی كه خود متزلزل و بیثبات است.
در یك جمله میتوان گفت سنّت فكری نصر دفاع از فلسفه ایرانی و سنتهای قدسی و شرقی بود. (۳۱) در نگاه وی، انسان سنّتی با انسان مدرن و متجدد متفاوت است و این به حسب تفاوتی است كه میان سنت و تجدد و مبانی معرفتی آنها در شرق و غرب وجود دارد. نصر عاشق سنتهای دینی و شرقی به معنای امور قدسی و الهی و در برابر از تجدد بیزار است و در تلاشهای علمی خود هم همیشه سعی در احیای سنتها و تأثیرگذاری روی عالم تجّدد برای بازگرداندن سنتها داشته است. طبیعی است كه به همین دلیل او به اندیشههای فلسفه كهن علاقهی ویژهای دارد و حتی علم كهن را كه برپایه فلسفهی كهن است، بر علم مدرن ترجیح میدهد. كتاب نظر متفكران اسلامی دربارهی طبیعت (چاپ دوم اسفند ۱۳۴۵) تلاشی بود برای بیان جهانشناسی اسلامی. كتاب علم و تمدن در اسلام (چاپ اول ترجمهی فارسی ۱۳۵۰ ش) مروری است بر دانشهای مهم و چگونگی آنها در تمدن اسلامی. از دیگر آثار نصر كه پیش از انقلاب انتشار یافت كتاب معارف اسلامی در جهان معاصر (تهران ۱۳۴۸ ش) است. وی در مقدمه با اشاره به نفوذ فلسفهی غرب در دنیای اسلام و كشورهای مختلف تأكید دارد كه این نفوذ سبب ایجاد شكاف عمیقی بین جهانبینی جامعهی اسلامی و گروهی كه تحت نفوذ فلسفهی اروپایی قرار گرفتهاند، شد. وی تأكید میكند، هیچ نوع رابطهی حیاتی و درونی میان افكار جدید فلسفی اروپایی و آرمانها و اساس فكری جامعهی اسلامی وجود ندارد. این امر در نهایت منجر به تخریب طرز تفكر در حیات عقلی و اسلامی شده است.
آنچه نصر روی آن انگشت مینهاد، احیای حكمت اسلامی در برابر تفكر غربی بود. این طرح در راستای مبارزه با مدرنیسم و جایگزین كردن سنت به عنوان اصلی كه مورد پذیرش كلی انقلاب اسلامی و اساس طرح اولیه آن بود، با بحث ما مناسبت تمام دارد. وی با تأكید بر اینكه ما یك سنت علمی و عقلی بنیادین در تمدن اسلامی داریم و غفلت ما از آن به معنای نبودن آن نیست تأكید میكند كه «باید اصول حكمت اسلامی را دوباره احیا كرد و شناخت و شناسانید و با مسائل جدیدی كه در عصر حاضر پدید آمده است. با استمداد از این اصول اجتنابناپذیر و ابدی مواجه شد و آن را به صورت مناسبی حل كرد. » وی همزمان روی از میان بردن شكاف ایجاد شده در میان ما، بر اثر رسوخ اندیشههای فلسفی غرب اشاره و راه حل را باز در آن میبیند كه «باید اصول را دوباره كشف كنیم و ریشههای عمیقی را كه ما را به متن واقعیت و حقیقت اشیاء میپیوندد، جستجو كنیم.» (۳۲)
سازمان اوقاف هم به ریاست منوچهر آزمون، طرح بنیادی را با نام «بنیاد سلطنتی تحقیقات اسلامی» گذاشت كه با حضور دكتر نصر، دكتر محمدی و علامهی وحیدی مورد تصویب قرار گرفته بوده است. شاه هم پیگیر تشكیل آن بوده اما ظاهراً راه به جایی نبرده.
مجموعاً میتوان گفت نصر به لحاظ فرهنگی، یك فرد ضد غربی اما ملایم و سازگار بود (و هست) و از اینكه كسانی «تحقیق در علوم» را با «فرنگی مآبی» یكی دانسته و در پی دوری از «سنن علمی و فرهنگی ایران هستند» اظهار نگرانی میكرد. (۳۳) وی روی مذهبی بارآوردن جوانان تأكید فراوان كرده و آن را از زاویه یك «میراث عظیم و ارزنده و عظیم معنوی و اخلاقی خودمان» شایسته پاسداری و حراست میبیند. (۳۴) تفاوت نصر با بسیاری از هایدگریهای این دوره آن است كه میكوشد نشان دهد عمیقاً به تفكر توحیدی و به خصوص اسلام وفادار است و چنان نیست كه به ادیان شرقی به عنوان ادیان شرقی یا عرفانی علاقمند باشد یا صرفاً در نفی غرب از افكار هایدگری بهره جوید. به همین دلیل است كه وی دربارهی اسلام و اهمیت برتری آن بر سایر ادیان اعم از شرقی و غربی تأكید ویژه دارد. (۳۵)
تأكید نصر بر این است كه غرب از معنویت به دور مانده و تمدّن مادّی نواقص خویش را آشكار كرده است. وی همین احساس را سبب روی آوردن متفكران غربی به ادیان و فلسفههای شرقی میداند و در فصلی خاص در همان كتاب معارف اسلامی در جهان معاصر تحت عنوان دین در جهان معاصر میكوشد تا اهمیت بازگشت به دین را در دورهی شكست مدرنیته و برملاشدن نواقص آن نشان دهد. (۳۶)
اكنون باید پرسید: اگر شعار نصر در دههی آخر سلطنت پهلوی بازگشت به دین است، آیا شعار انقلاب اسلامی جز چنین چیزی بوده است؟ دكتر نصر بر این باور است كه جامعهی وی در روزگار او، به تدریج به سمت دین باز میگردد: «در مشرق زمین نیز، وضع نسل پیشین برای تجدد و فرنگی مآبی و بی توجهی نسبت به دین و فرهنگ تمدنهای شرقی، تا حدی با تحولات سالیان اخیر تعدیل شده است و چه بسا افراد تحصیل كردهی این جوامع كه اكنون در جستجوی حقایق ادیان خود هستند.» وی رسالت عالمان دین را در این شرایط چنین میداند كه آنان میبایست «به زبانی كه قابل درك این طبقات - جوانان - باشد و بدون اینكه به هیچ وجه پیام این ادیان را تحریف كنند، گنجینههای حكمت و عرفان و دین را در دسترس آنان قرار دهند.» (۳۷) این مطالب در امتداد همان هدفی بود كه انقلاب اسلامی به دنبالش بود.
باید توجه داشت كه نصر به ویژه پس از انقلاب تأثیر خاصی روی افكار فلسفی غرب داشته است. وی از سالها پیش منتقد جدی تاریخ فلسفهی اسلامی نویسان غربی بود كه تصور میكردند فلسفه در دنیای اسلام با ابن رشد پایان یافته است. وی به خصوص برای معرفی ملاصدرا به غربیها تلاش زیادی كرد. وی بعد از انقلاب هم تلاش خود را مصروف همان اندیشههای پیشین خود كرد و به ویژه در كتاب جوان مسلمان و دنیای متجدد (تهران، ۱۳۷۳) تلاش كرد تا آن افكار را در سطحی جوان پسند برای دنیای اسلام تبیین كند. (۳۸)
●آثار سید حسین نصر
۹-۱۴- آنچه در زیر ملاحظه میشود آثار سید حسین نصر، منتشره تا سال ۲۰۰۰ میباشد. لازم به ذكر است كه این كتابشناسی فقط شامل كتابهای فارسی، انگلیسی و ترجمه شدهی مؤلف دانشمند به فارسی است.
●كتابشناسی آثار دكتر سیّد حسین نصر
۱۹۶۱
▪ رسالهی سه اصل ، به انضمام منتخبی از مثنوی و رباعیّات، (به مناسبت چهارصدمین سال تولّد صدر الدین شیرازی) از صدرالدین محمّد بن ابراهیم، به اهتمام و تصحیح سیّد حسین نصر، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، تهران ۱۳۴۰. چاپ دوم، تهران، انتشارات مولی، ۱۳۴۶. چاپ سوّم، تهران، انتشارات روزنه، ۱۳۷۷.
▪ یادنامهی ملاّصدرا، به اهتمام و با مقدمهی سیّد حسین نصر، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۴۰/۱۹۶۳.
۱۹۶۳
▪ نظر متفكّران اسلامی دربارهی طبیعت ، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۴۲. چاپ دوم، تهران دهخدا، ۱۳۵۰.
▪ سه حكیم مسلمان ، ترجمه احمد آرام، تهران، انتشارات امیركبیر، ۱۳۷۱.
▪ تاریخ فلسفهی اسلامی ، ترجمهی اسداللّه مبشّری، تهران، امیركبیر، ۱۳۵۲.
۱۹۶۶
(Reading Material for Use in Teaching about Eastern Cuitures). Paris: UNESCO, ۱۹۶۶. Reprinted, Tehran: Iran .
Pahlavi Library, ۱۹۷۱, Tehran: Offset Press, ۱۹۷۳.
. London: Allen and Unwin, ۱۹۶۶, ۱۹۷۵. Prefaced by Huston Smith. Ideals and Realities of Islam .
: Beirut: Librarie du Liban, ۱۹۶۷. Islamic Studies: essays on law and Society, Sciences, Philosophy and Sufism .
۱۹۶۸▪ علم و تمدّن در اسلام ، ترجمه احمد آرام، تهران، نشر اندیشه، ۱۳۵۰.
. London: Unwin and Hyman and Harper- Collins, ۱۹۹۰, Chicago: ABC The Encounter of Man and Nature: The Spiritual Crisis of Modem Man .
International, ۱۹۹۷.
۱۹۷۰
▪ مجموعه آثار فارسی شیخ اشراق شهاب الدین یحیی، سهروردی ، به تصحیح و تحشیه و مقدمه سیّد حسین نصر، با مقدمه و تجزیه و تحلیل فرانسوی هانری كربن، تهران، قسمت ایرانشناسی انستیتوی فرانسوی پژوهشهای علمی در ایران، ۱۳۴۸/۱۹۷۰ و ۱۳۵۵/ ۱۹۷۷.
▪ مطالعاتی در هنر دینی ، زیر نظر سیّد حسین نصر و با چهار مقدّمه از او، تهران، سازمان جنبش هنر شیراز، ۱۳۴۹.
▪ معارف اسلامی در جهان معاصر، تهران، شركت سهامی كتاب جیبی، ۱۳۴۹، چاپ دوم ۱۳۵۳، چاپ سوّم ۱۳۷۱.
۱۹۷۱
▪ اطلس تاریخی ایران، نظارت و مقدّمه به زبانهای فارسی و انگلیسی و فرانسوی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران و سازمان نقشه برداری، ۱۳۵۰.
▪ Sufi Essays. London: Allen and Unwin, ۱۹۷۲.
۱۹۷۳
▪ ابوریحان بیرونی و ابنسینا، الاسئلهٔ و الاجوبهٔ ، به انضمام پاسخهای دوبارهی ابوریحان بیرونی و دفاع ابوسعید معصومی از ابنسینا، به تصحیح و مقدّمهی فارسی و انگلیسی سیّد حسین نصر و مهدی محقّق، تهران، شورای عالی فرهنگ و هنر، ۱۳۵۲.
▪ كتابشناسی توصیفی ابوریحان بیرونی ، تهران، شورای عالی فرهنگ و هنر، ۱۳۵۲.
. Tehran: High Councli of Culture and the Arts, ۱۹۷۴. Jalal al- Din Ruml: Supreme Persian Poet and Sage *.
. by Allamah Tabatabal. Trans. from the Persian and with intoduction and notes. Albany: State University of New York Press, ۱۹۷۵. Shi۰۳۹;ite Islam .
▪ ایران پل فیروزه ، با
«اگر مجبور بودم به اصطلاح «دیدگاه فلسفی» خود را خلاصه كنم میگفتم كه پیرو جاویدان خرد و نیز حكمت جهانروا هستم؛ یعنی آن خرد همیشگی كه همواره بوده و همواره خواهد بود و در چشمانداز آن تنها یك واقعیت وجود دارد كه میتواند بگوید «من». این خود برپایهی یك متافیزیك كلی قرار دارد و در زمینههای كیهانشناسی، روانشناسی، هند و غیره به كار بسته میشود.
همكاری رولف بنی و مظهر بختیار، تهران (ورُنا) مك كلاد و استورت، ۱۳۵۷/۱۹۷۸.
. Vol. I, Tehran: Imperial Iranian Academy of Philosophy, ۱۹۷۵., Vol. II, ۱۹۷۸., An Annotated Bibliography of Islamic Sciense . With W. Chittick.
Vol. III, Tehran: Mu assisa- yimutalaat wa tahqlqat, ۱۹۹۱.
۱۹۷۶
. London: Longmans, ۱۹۷۶. Islam and the Plight of Modern Man .
▪ علم در اسلام ، ترجمهی احمد آرام، تهران، سروش، ۱۳۶۶.
. New Delhia Council for Indign Cultural Relations, ۱۹۷۶. Lahore: Iqbal Academy, ۱۰۸۵. Western Science and Asian Cultures .
۱۹۷۷
. Ed. S.H. Nasr, Tehran: Institute of Islamic Studies, Mcgill University and Tإe Imperial Iranina Academy of Mإlangs offerts a Henry Corbin
Philosopgy, ۱۹۷۷.
۱۹۷۸
. Tehran and London: Imperial Iranian Acadamy of Philosophy, ۱۹۷۸. Sadr al - Din Shlrazl and His Transcendental Philosophy .
۱۹۸۰
. By Frithjof Schuon. Trans. into Arabic. Understanding Islam .
▪ ترجمه با همكاری صلاح الصاوی، حتّی نفهم الاسلام ، فریتیوف شوان، بیروت، الدارلمتحدهٔ النشر، ۱۹۸۰.
۱۹۸۱
. London: Allen and Unwin, ۱۹۸۱. Albany: State University of new York Press, ۱۹۸۱. Lahore: Suhail Academy, ۱۹۸۵. Islamic Life and Thiught .
▪ معرفت و امر قدسی ،ترجمه فرزاد حاجی میرزایی، تهران، انتشارات فرزان روز، ۱۳۸۰. و معرفت و معنویت، ترجمهی انشاءاللّه رحمتی، تهران، انتشارات دفتر پژوهش و نشر سهروردی، ۱۳۸۰.
۱۹۸۲
. Ed. S. H. Nasr, Islamic Education Series, Kent: Hodder and Stoighton, ۱۹۸۲. Philosophy, Literature and Fine Arts .
۱۹۸۶
▪ The Essential Writings of Frithjof Schuon. Ed. S. H. Nasr, Warwick: Amity House, ۱۹۸۶., Paperback ed., Rockport: Element Books, ۱۹۹۱.
۱۹۸۷
▪ هنر و معنوّیت اسلامی ، ترجمهی رحیم قاسمیان، تهران، دفتر مطالعات دینی هنر، ۱۳۷۵.
. London and New York: KPI, ۱۹۸۷., Paperback ed., ۱۹۹۰. Traditional Islam in the Modern World .
. Ed. S. H. Nasr. Vol. ۱۹ of World Spirituality: An Encyclopedic History of the Religious Quest. New York: Islamic Spirituality: Foundations .
Crossroad, ۱۹۸۷; ۱۹۹۱. London: Routledge and kegan Paul, ۱۹۸۷.
۱۹۸۸
. London: Muhammadi Trust, ۱۹۸۲., Reprinted ۱۹۸۸. New ed. as Muhammad: Mann of God. Chicago: kazi Muhammad: Man of Allah ▪
Publications, ۱۹۹۵.
. Ed. S. H. Nasr, with H. Dabashi and S.V.R. Nasr, Albany: State University of New York Press, Shi۰۳۹;ism: Doctrines; Thought and Spirituality .
۱۹۸۸.
. Ed. S. H. Nasr with H. Dabashi and S.V.R. Nasr. Albany: Srate University of New York Press, Expectation of the Millenium: Shi۰۳۹;ism in History
۱۹۸۹.
۱۹۹۱
. Ed. S. H. Nasr, Vol, ۲۰ of World Spirituality: An Encyclopedic History of the Religious Quest. New York: Islamic Spirituality: Manifestations
Crossroad: ۱۹۹۱. Paperback ed., London: Routledge and kegan Paul, ۱۹۹۲. Paperback, ۱۹۹۷.
. The Rey H. Witherspoon Lectures in Religious Studies,, The Religion and Religions: The Challenge of Living in a Multi - religious World
University of North Carolina at Charlotte, April ۸, ۱۹۸۵. Charlotte: ۱۹۹۱.
. Ed. S. H. Nasr with W. Stoddart. Washington D. C: Religions of the Heart: Essays Presented ti Frithjof Schuon on his Eightieth Birthday
Foundation for Traditional Studies, ۱۹۹۱.
۱۹۹۳
▪ نیاز به علم مقدّس ، ترجمهی حسن میان داری، قم، انتشارات طه، ۱۳۷۹.
۱۹۹۴
. Ed. S. H. Nasr With Katherine O۰۳۹;Brien. Oakton, ۱۹۹۳. In Quest of the Sacred: The Modern World in the Light of Tradition .
▪ جوان مسلمان و دنیای متجدد ، ترجمهی مرتضی اسعدی، تهران، طرح نو، ۱۳۷۳.
. (edited from tape of lecture given in kuala Lumpur in ۱۹۹۳). Ed. H. Rahaman and E. Yeaman. Islam and the Challenge of the ۲۱ st Century .
kuala Lumpur: Dewan Bahasa dam Pustaka, ۱۹۹۳.
۱۹۹۶
. ۲ vols. Ed. S. H. Nasr O. Leaman, London: Routledge, ۱۹۹۶. The History of Islamic Philosophy .
. Ed. S. H. Nasr with M. Aminrazavi, Lodnan: Curzon Press, ۱۹۹۶. The Islamic Intellectual Tradition in Persia
. New York and Oxford oxford University Press, ۱۹۹۶. Religion and the Order of Nature .
. Photos by Ali Nomachi, New York: Aperture; ۱۹۹۷, Hong kong: SSY; ۱۹۹۷. Mecca the Blessed, Madina the Radiant .
۱۹۹۸
. Washington D.C., Center for Muslim - Christian Islamic- Chrisian Dialogue: Problems and Obstacles to be Pondered and Overcom .
Understanding, ۱۹۹۸.
۱۹۹۹
. Oakton, Va.: Foundation for Traditional Studies (VA), ۱۹۹۹. Poems of the Way .
: London Temenos Academy, ۱۹۹۹. The Spiritual and Religious Dimenion of the Environnental Crisis .
, with M. Aminrazavi, Vol. ۱, New York: Oxford University Press, ۱۹۹۹. An Anthology of Philosophy in Persi.
۲۰۰۰
, with M. Aminrazavi, Vol. ۲, New York: Oxford University Press,, ۲۰۰۰. An Anthology of philosophy in Persia .
درنگی در آثار فوق نشان میدهدكه نصر نمایندهی نسلی از اندیشمندان سنت باور مذهبی است كه نمیخواهد در برابر تجدد و سكولاریسم تسلیم شود. او كه به تفكر مذهبی عرفانی خویش اطمینان دارد، خیلی زود این وظیفه را برای خود برگزید كه در برابر آموزههایی كه برای اسلام چالش به وجود میآورد - مانند تكامل باوری، روانكاوی، اگزیستانسیالیسم، تاریخ باوری و ماتریالیسم دیالكتیكی - واكنش نشان دهد. او با نشان دادن اینكه فرهنگ سنتی ایران هنوز از نفس نیفتاده است، به محكمسازی زرهی فلسفی بومیگرایی كمك كرد. علاوه بر این، او با اعتقاد به اینكه فرهنگهای غیر غربی نبرد تاریخ را به تمدن غربی نباختهاند، خوشبینی و غرور در رگهای فلسفی جامعهی اسلامی تزریق كرد. سرانجام آنكه او با زیر سؤال كشیدن حقانیت گسیختن شناخت شناسانهی تجدد از تفكر سنتی، اطمینان داد كه جهانبینی بومی گرایی هنوز مطرح، و از آن مهمتر، كارساز است.
پانوشتها
۱. The Wiegand Lecture
۲. Rabbi Izmar Schorch
۳. Sally Oaks College
۴. این كتاب توسط دكتر مرتضی اسعدی با عنوان جوان مسلمان و دنیای متجدد ترجمه شده است.
۵. Oliner Leaman
۶.THe Foundation of Traditiona Studies
۷. Religion of the Hcart
۸. Stoddart
۹. In Quest of the Sacred
۱۰.Katherine Obrien
۱۱. The peruvian Instituto de Estudios Tradicinales
۱۲. واژه Beacon در لغت به معنای چراغ راهنمای دریانوردان یا آتش و چراغی بوده است كه بر سر كوهها با عنوان نشانه اخطار یا اعلام پیامی خاص و یا راهنمایی برخی افراد بر افراوخته میشده است.
۱۳. Temenus Academy
۱۴. Cadbury Lectures
۱۵. Religion and the Order of Nature
۱۶. Poens of Way
۱۷. بنا به روایتی گفته میشود كه سر مبارك امام حسین (ع) پس از جداشدن از بدن مطهرش در مصر دفن گردید و هم اكنون بارگاه مقدّسی در همان مكان در قاهره ساخته شده است كه روزانه پذیرای زائران بیشماری از اقصی تقاط جهان است. - م.
۱۸. Enes Karic
۱۹. بقره / ۱۳۵
۲۰. نك: ادیان و مكتبهای فلسفی هند، داریوش شایگان، ج ۱، ص ۱ و ج ۲، ص ۴۳۴.
۲۱. Knowledge and THe Sacred, PP.۶۷-۶۸
۲۲. M.Pallis: The Way and the Mountain, London, ۱۹۹۱ PP.۹۳-۱۰۰
۲۳. عقیدهی سنتگرایی در چارچوب تعاریف رایج دینشناسان معاصر از جمله هیك نمیگنجد و در تقسیمبندی آنان با باورهای شمولگرایی (inclusivism) ، كثرتگرایی (Pluralism) و انحصارگرایی (exclusivism) اختلافی بنیادین دارد. در مورد تفاوت این باورها ر ك: عقل و اعتقاد دینی، صص ۴۲۶-۳۹۷
۲۴. مستند قرآنی وحدت استعلایی ادیان، آیاتی از قبیل «ان من اخهٔ الاخلافیه نذیر» (فاطر/۲۴) و آیه «لكل امّهٔ رسول» (یونس / ۴۷) میباشد.
به گفته مارتین لینگز از بزرگان معاصر سنتگرایی: «آنچه را امروزه ادیان بزرگ جهان خوانده میشود، میتوان به نقاط مختلف واقع بر محیط دایره تشبیه كرد، اما هر دینی یك جنبه باطنی دارد كه میتوان آن را به شعاعی تشبیه كرد كه از محیط دایره به مركز آن میرسد. این مركز خود خداست. به عبارت دیگر هر دینی یكی از صراطهای مستقیم به سوی خدا را به پیروان خود ارائه میكند و در اسلام این صراط مستقیم، عرفان اسلامی است. شعاعها در آغاز از یكدیگر فاصله بسیار دارند، اما هر چه به مركز نزدیكتر میشوند به یكدیگر نیز نزدیكتر میشوند. این، بدین معناست كه سالك طریقت اسلامی هر چه در طی طریق پیشتر میرود، به امثال و نظایر خود در سایر سنتهای معنوی نزدیكتر میگردد. پیوندی نهانی در میان آنان قرار است و میتوان گفت جملگی به یك زبان سخن میگویند از این جهت عرفای اسلامی بهترین كسانیاند كه میتوانند از طرف اسلام با سایر ادیان جهان وارد گفتگو شوند» (لینگز، مارتین، عرفان اسلامی چیست، مقدمهی نویسنده بر ترجمه فارسی).
۲۵. جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی - سیاسی در ایران - مركز اسناد انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۸۳، صص ۶۰۰-۵۹۳
۲۶. طرحی از یك زندگی، ج ۲، ص ۳۴۹ نصر خود میگوید كه علامه طباطبایی از او خواست تا شریعتی را تشویق كند مدتی از سیاست دست بردارد و به قم بیاید و نزد ایشان فلسفه بخواند. همان. ابراهیم یزدی هم از قول نصر گفته است كه او شریعتی را یك ماركسیست ملعون میدانست. شخصیت و اندیشه دكتر شریعتی، ص ۱۴۳ به نقل از طرحی از یك زندگی: ۲/۳۴۹.
۲۷. پشت پردهی تخت طاوس، ص ۲۳۱.
۲۸. روشنفكر ایرانی و غرب، ص ۱۹۴ (به نقل از Western science and Asian Culture, ۷-۸
۲۹. هانری كربن، ص ۵۴.
۳۰. آن حكایتها، گفتگو با احسان نراقی، ص ۸۰-۸۱.
۳۱. دیدگاههای وی را در این زمینهها میتوان در كتاب «معرفت و معنویت» (ترجمهی انشاءالله رحمتی) (تهران، نشر سهروردی، ۱۳۸۰) دریافت.
۳۲. معارف اسلامی در جهان معاصر، ص ۱۴.
۳۳. همان، ص ۱۷۵.
۳۴. همان، ص ۱۹۳.
۳۵. همان، مقالهی «نظری به ادیان عالم» ص ۲۲۱-۲۴۷.
۳۶. یك بار كه در دانشكده ادبیات به نصر اعتراض شد كه دو تن از استادان زبان خارجه، تحت عنوان تمرین درسی، مقالهای دادهاند كه در آن گفته شده اسلام نتوانسته قانون كاملی كه پاسخگوی نیازهای بشر در عصر حاضر باشد ارائه دهد، نصر قول داد كه از مرتضی مطهری دعوت كند تا برای سخنرانی به دانشكده آمده و به این مطالب پاسخ دهد. بنگرید: عالم جاودان، ص ۳۵۹.
۳۷. معارف اسلامی در جهان معاصر، ص ۲۶۷.
۳۸. نوشتههای دیگر او در زمینه افكار خاص وی عبارتند از: نیاز به علم مقدس (تهران ۱۳۷۹)، آرمانها و واقعیتهای اسلام (۱۳۸۲)، موقعیت فلسفهی اسلامی در عصر حاضر (۱۳۸۱)، صدر المتألهین شیرازی و حكمت متعالیه (۱۳۸۲)، آموزههای صوفیان از دیروز و امروز (۱۳۸۲). سنت عقلانی اسلامی در ایران (۱۳۸۳) و آخرین كتاب دربارهی سیدحسیننصر، مجلد بیست و هشتم از مجموعه «فیلسوفان زنده» كه مجموعه گفتارهایی است دربارهی اندیشههای سیدحسیننصر. (معرفی آن را ببینید در مجلهی آینهی پژوهش، ش ۸۳ (آذر - دی ۸۲)، ص ۹۱ - ۹۴. مسعود بهنود، روزنامه نگار انقلاب ایرانی در مقالهای با عنوان سال ۸۲ نگاه اول، در پایان این سال ضمن مقالهای با اشاره به دیدگاههای هانتیگتون به دكتر نصر به عنوان مخالف وی اشاره كرده و نوشت، سیدحسین نصر مطلوب و معبود بخشی از محافظه كاران ایرانی است كه برای تكثیر نظرات استاد، چشم بر سابقه او در مقام رئیس دفتر ملكه سابق ایران و ریاستش بر دانشگاه آریامهر میبندند و گاه در گفتگوهای شخصی همه بار را بر دوش همسر استاد مینهند كه اگر او نبود، لابد سیدحسین نصر الان در شورای انقلاب فرهنگی همان جایی را پر میكرد كه دكتر سروش حاضر به قبول آن نشد،... اسلام دكتر نصر، سنّتپرست و عرفانی و راز آشنای شیخ فضل اللّه نوری...
۱. The Wiegand Lecture
۲. Rabbi Izmar Schorch
۳. Sally Oaks College
۴. این كتاب توسط دكتر مرتضی اسعدی با عنوان جوان مسلمان و دنیای متجدد ترجمه شده است.
۵. Oliner Leaman
۶.THe Foundation of Traditiona Studies
۷. Religion of the Hcart
۸. Stoddart
۹. In Quest of the Sacred
۱۰.Katherine Obrien
۱۱. The peruvian Instituto de Estudios Tradicinales
۱۲. واژه Beacon در لغت به معنای چراغ راهنمای دریانوردان یا آتش و چراغی بوده است كه بر سر كوهها با عنوان نشانه اخطار یا اعلام پیامی خاص و یا راهنمایی برخی افراد بر افراوخته میشده است.
۱۳. Temenus Academy
۱۴. Cadbury Lectures
۱۵. Religion and the Order of Nature
۱۶. Poens of Way
۱۷. بنا به روایتی گفته میشود كه سر مبارك امام حسین (ع) پس از جداشدن از بدن مطهرش در مصر دفن گردید و هم اكنون بارگاه مقدّسی در همان مكان در قاهره ساخته شده است كه روزانه پذیرای زائران بیشماری از اقصی تقاط جهان است. - م.
۱۸. Enes Karic
۱۹. بقره / ۱۳۵
۲۰. نك: ادیان و مكتبهای فلسفی هند، داریوش شایگان، ج ۱، ص ۱ و ج ۲، ص ۴۳۴.
۲۱. Knowledge and THe Sacred, PP.۶۷-۶۸
۲۲. M.Pallis: The Way and the Mountain, London, ۱۹۹۱ PP.۹۳-۱۰۰
۲۳. عقیدهی سنتگرایی در چارچوب تعاریف رایج دینشناسان معاصر از جمله هیك نمیگنجد و در تقسیمبندی آنان با باورهای شمولگرایی (inclusivism) ، كثرتگرایی (Pluralism) و انحصارگرایی (exclusivism) اختلافی بنیادین دارد. در مورد تفاوت این باورها ر ك: عقل و اعتقاد دینی، صص ۴۲۶-۳۹۷
۲۴. مستند قرآنی وحدت استعلایی ادیان، آیاتی از قبیل «ان من اخهٔ الاخلافیه نذیر» (فاطر/۲۴) و آیه «لكل امّهٔ رسول» (یونس / ۴۷) میباشد.
به گفته مارتین لینگز از بزرگان معاصر سنتگرایی: «آنچه را امروزه ادیان بزرگ جهان خوانده میشود، میتوان به نقاط مختلف واقع بر محیط دایره تشبیه كرد، اما هر دینی یك جنبه باطنی دارد كه میتوان آن را به شعاعی تشبیه كرد كه از محیط دایره به مركز آن میرسد. این مركز خود خداست. به عبارت دیگر هر دینی یكی از صراطهای مستقیم به سوی خدا را به پیروان خود ارائه میكند و در اسلام این صراط مستقیم، عرفان اسلامی است. شعاعها در آغاز از یكدیگر فاصله بسیار دارند، اما هر چه به مركز نزدیكتر میشوند به یكدیگر نیز نزدیكتر میشوند. این، بدین معناست كه سالك طریقت اسلامی هر چه در طی طریق پیشتر میرود، به امثال و نظایر خود در سایر سنتهای معنوی نزدیكتر میگردد. پیوندی نهانی در میان آنان قرار است و میتوان گفت جملگی به یك زبان سخن میگویند از این جهت عرفای اسلامی بهترین كسانیاند كه میتوانند از طرف اسلام با سایر ادیان جهان وارد گفتگو شوند» (لینگز، مارتین، عرفان اسلامی چیست، مقدمهی نویسنده بر ترجمه فارسی).
۲۵. جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی - سیاسی در ایران - مركز اسناد انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۸۳، صص ۶۰۰-۵۹۳
۲۶. طرحی از یك زندگی، ج ۲، ص ۳۴۹ نصر خود میگوید كه علامه طباطبایی از او خواست تا شریعتی را تشویق كند مدتی از سیاست دست بردارد و به قم بیاید و نزد ایشان فلسفه بخواند. همان. ابراهیم یزدی هم از قول نصر گفته است كه او شریعتی را یك ماركسیست ملعون میدانست. شخصیت و اندیشه دكتر شریعتی، ص ۱۴۳ به نقل از طرحی از یك زندگی: ۲/۳۴۹.
۲۷. پشت پردهی تخت طاوس، ص ۲۳۱.
۲۸. روشنفكر ایرانی و غرب، ص ۱۹۴ (به نقل از Western science and Asian Culture, ۷-۸
۲۹. هانری كربن، ص ۵۴.
۳۰. آن حكایتها، گفتگو با احسان نراقی، ص ۸۰-۸۱.
۳۱. دیدگاههای وی را در این زمینهها میتوان در كتاب «معرفت و معنویت» (ترجمهی انشاءالله رحمتی) (تهران، نشر سهروردی، ۱۳۸۰) دریافت.
۳۲. معارف اسلامی در جهان معاصر، ص ۱۴.
۳۳. همان، ص ۱۷۵.
۳۴. همان، ص ۱۹۳.
۳۵. همان، مقالهی «نظری به ادیان عالم» ص ۲۲۱-۲۴۷.
۳۶. یك بار كه در دانشكده ادبیات به نصر اعتراض شد كه دو تن از استادان زبان خارجه، تحت عنوان تمرین درسی، مقالهای دادهاند كه در آن گفته شده اسلام نتوانسته قانون كاملی كه پاسخگوی نیازهای بشر در عصر حاضر باشد ارائه دهد، نصر قول داد كه از مرتضی مطهری دعوت كند تا برای سخنرانی به دانشكده آمده و به این مطالب پاسخ دهد. بنگرید: عالم جاودان، ص ۳۵۹.
۳۷. معارف اسلامی در جهان معاصر، ص ۲۶۷.
۳۸. نوشتههای دیگر او در زمینه افكار خاص وی عبارتند از: نیاز به علم مقدس (تهران ۱۳۷۹)، آرمانها و واقعیتهای اسلام (۱۳۸۲)، موقعیت فلسفهی اسلامی در عصر حاضر (۱۳۸۱)، صدر المتألهین شیرازی و حكمت متعالیه (۱۳۸۲)، آموزههای صوفیان از دیروز و امروز (۱۳۸۲). سنت عقلانی اسلامی در ایران (۱۳۸۳) و آخرین كتاب دربارهی سیدحسیننصر، مجلد بیست و هشتم از مجموعه «فیلسوفان زنده» كه مجموعه گفتارهایی است دربارهی اندیشههای سیدحسیننصر. (معرفی آن را ببینید در مجلهی آینهی پژوهش، ش ۸۳ (آذر - دی ۸۲)، ص ۹۱ - ۹۴. مسعود بهنود، روزنامه نگار انقلاب ایرانی در مقالهای با عنوان سال ۸۲ نگاه اول، در پایان این سال ضمن مقالهای با اشاره به دیدگاههای هانتیگتون به دكتر نصر به عنوان مخالف وی اشاره كرده و نوشت، سیدحسین نصر مطلوب و معبود بخشی از محافظه كاران ایرانی است كه برای تكثیر نظرات استاد، چشم بر سابقه او در مقام رئیس دفتر ملكه سابق ایران و ریاستش بر دانشگاه آریامهر میبندند و گاه در گفتگوهای شخصی همه بار را بر دوش همسر استاد مینهند كه اگر او نبود، لابد سیدحسین نصر الان در شورای انقلاب فرهنگی همان جایی را پر میكرد كه دكتر سروش حاضر به قبول آن نشد،... اسلام دكتر نصر، سنّتپرست و عرفانی و راز آشنای شیخ فضل اللّه نوری...
منبع : کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست