شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا
اخلاق و نسبیت اخلاق
● اخلاق و نسبیت
آیا اخلاق خوب و بد و رذائل و فضائل جنبه مطلق دارد؛ یعنی، مثلا شجاعت و فداکاری و تسلط بر نفس در هر زمان و هر مکان بدون استثنا خوب است، یا خوبی و بدی این صفات نسبی است، در پارهای از جوامع و بعضی از زمانها و مکانها خوب در حالی که در جامعه یا زمان و مکان دیگر، بد است؟
آنها که اخلاق را نسبی میدانند دو گروهند:
۱) گروه اول: کسانی هستند که نسبیت را در تمام هستی قائل هستند؛ هنگامی که وجود و عدم نسبی باشد، اخلاق مشمول نسبیت خواهد بود.
۲) گروه دوم: کسانی هستند که کاری به رابطه مسائل مربوط به وجود و اخلاق ندارند، بلکه معتقدند معیار شناخت اخلاق خوب و بد، پذیرش و عدم پذیرش جامعه است. بنابراین، ممکن است صفتی مانند شجاعت در جامعهای مقبول و در جامعه و زمان و مکان دیگری غیر مقبول باشد، در آن جامعهای که مقبول است جزو فضائل اخلاقی محسوب میشود و در جامعهای که غیر مقبول است جز و رذائل اخلاقی است.
این گروه، حسن و قبح افعال اخلاقی را نیز تابعی از شاخص قبول و رد جامعه میشمرند و اعتقادی به حسن و قبح ذاتی افعال ندارند.
همانگونه که در بحث گذشته گفتیم، مسائل اخلاقی بستگی به معیارهای سنجش زائیده از جهانبینیها دارد؛ آنها که اصل و اساس را، جامعه- آن هم در شکل مادیاش- میبینند، چارهای جز قبول نسبیت در اخلاق ندارند؛ زیرا جامعه بشری دائما در تغییر و تحول است و شکل مادی آن پیوسته دگرگون میشود؛ بنابراین، چه جای تعجب که این گروه مرجع تشخیص اخلاق خوب و بد را افکار عمومی جامعه و قبول و رد آن بدانند.
نتیجه چنین تفکری ناگفته پیداست؛ زیرا سبب میشود که اصول اخلاقی به جای این که پیشرو جوامع بشری و اصلاح کننده مفاسد آنها باشد، دنباله رو و هماهنگ با هر وضع و شرائطی گردد.
از نظر این گروه کشتن دختران و زنده به گور کردن آنها در جامعه جاهلیت عرب، یک امر اخلاقی بوده چرا که جامعه آن روز آن را پذیرفته بود، همچنین غارتگری که از افتخارات عرب جاهلی بود و پسران را به خاطر این گرامی میداشتند که وقتی بزرگ شدند سلاح به دست میگیرند و در صفوف غارتگران فعالیت میکنند نیز یک امر اخلاقی محسوب میشود و البته همجنسگرائی در جوامعی که غرق این بدبختیها هستند از نظر آنها اعمال اخلاقی محسوب میشود!
عواقب مرگبار و خطراتی که این گونه مکتبها برای جوامع بشری به وجود میآورد بر هیچ عاقلی پوشیده نیست.
ولی در اسلام که معیار اخلاقی و ارزش فضائل و رذائل از سوی خدا تعیین میشود و ذات پاک او ثابت ولایتغیر است، ارزشهای اخلاقی ثابت ولایتغیر خواهد بود و افراد و جوامع انسانی باید از آن الگو بگیرند و تابع آن باشند نه اینکه اخلاق تابع خواست آنها باشد!
خداپرستان حتی فطرت انسانی و وجدان اخلاقی را اگر آلوده نگردد ثابت میدانند؛ و آن را پرتوی از فروغ ذات پروردگار میشمرند و به همین دلیل اخلاقیات متکی بر وجدان، یا به تعبیر دیگر، حسن و قبح عقلی (منظور عقل عملی است نه عقل نظری) را نیز ثابت میشمرند.
اسلام نسبی بودن اخلاق را نفی میکند.
در آیات متعددی از قرآن مجید، خوب و بد یا «خبیث و طیب» را بطور مطلق مطرح کرده و وضع جوامع بشری را در این امر بیاثر میشمرد؛ در آیه۱۰۰ سوره مائده.
میخوانیم: «قل لایستوی الخبیث والطیب ولو اعجبک کثرهٔ الخبیث؛ بگو (هیچگاه) ناپاک و پاک مساوی نیستند هر چند فزونی ناپاکها تو را به شگفتی اندازد!»
و در آیه ۱۵۷ سوره اعراف در توصیفی از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله میخوانیم: «ویحل لهم الطیبات ویحرم علیهم الخبائث؛ پیامبر، طیبات را برای آنها حلال و خبائث را حرام میکند.»
در آیه ۲۴۳ سوره بقره میفرماید: «ان الله لذو فضل علی الناس ولکن اکثر الناس لایشکرون؛ خداوند نسبت به بندگان خود احسان میکند ولی اکثر مردم شکر او را به جا نمیآورند!»
در آیه ۱۰۳ سوره یوسف میفرماید: «وما اکثر الناس ولو حرصتبمؤمنین؛ و بیشتر مردم هر چند اصرار داشته باشی ایمان نمیآورند!»
در این آیات ایمان و پاکیزگی و شکر به عنوان یک ارزش محسوب شده هر چند اکثریت مردم با آن مخالف باشند؛ و بیایمانی و ناپاکی و کفران، یک ضد ارزش به حساب آمده هر چند از سوی اکثریت پذیرفته شود.
امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز کرارا در خطبههای «نهج البلاغه» بر این معنی تاکید کرده است که پذیرش و عدم پذیرش خو یا عملی از سوی اکثریت هرگز معیار فضیلت و رذیلت و حسن و قبح و ارزش و ضد ارزش نیست.
در یک جا میفرماید: «ایها الناس لاتستوحشوا فی طریق الهدی لقلهٔ اهله فان الناس قد اجتمعوا علی مائدهٔ شبعها قصیر وجوعها طویل؛ ای مردم! در طریق هدایت از کمی نفرات وحشت نکنید؛ زیرا مردم گرد سفرهای جمع شدهاند که سیری آن کوتاه و گرسنگیاش طولانی است!» [۲]
و در جای دیگر میفرماید: «حق وباطل، ولکل اهل؛ فلئن امر الباطل لقدیما فعل، ولئن قل الحق فلربما ولعل؛ حق و باطلی داریم، و برای هر کدام طرفدارانی است؛ اگر باطل حکومت کند، جای تعجب نیست، از دیر زمانی چنین بوده؛ و اگر پیروان حق کم باشند، چه بسا افزوده گردند (و پیروز شوند)!» [۳]
اینها همه نسبیت در مسائل اخلاقی را نفی میکند و پذیرش یا عدم پذیرش از سوی اکثریت جامعه را معیار ارزشهای اخلاقی و اعمال نیک نمیشمرد.
در قرآن و روایات معصومین(ع) شواهد فراوانی بر این مساله است که اگر گردآوری شود، کتاب مستقلی را تشکیل میدهد.
سؤال: در اینجا سؤالی مطرح است و آن اینکه: در تعلیمات شریعتهای آسمانی- بویژه اسلام- نیز نسبیت احیانا پذیرفته شده است؛ در مثل، اسلام دروغ را یک ضد ارزش و عمل غیر اخلاقی میشمرد در حالی که دروغ برای اصلاح میان مردم یا در مقام مشورت، ارزش و عمل اخلاقی محسوب میشود؛ و مانند این مساله در تعلیمات اسلامی کم نیست، و این نوعی پذیرش نسبیت در اخلاق و حسن و قبح است.
پاسخ: این سؤال مهمی است، و لی پاسخ زندهای دارد و آن اینکه نسبی بودن اخلاق یا حسن و قبح مطلبی است، و وجود استثناها در مباحث مختلف، مطلبی دیگر.
به تعبیر دیگر، در بحث نسبیت هیچ اصل ثابتی وجود ندارد، دروغ نه خوب است و نه بد، همچنین احسان و ظلم، نیکی و بدی آنها هنگامی روشن میشود که از سوی اکثریت جامعه به عنوان یک ارزش پذیرفته یا نفی شود.
ولی در اسلام و تعلیمات آسمانی، دروغ یا ظلم و ستم و نیز بخل و کینه و حسد ضدارزش است؛ خواه از سوی اکثریت مردم ارزش محسوب شود یا نه؛ و بعکس، احسان و عدالت و راستی و امانت ارزشهای والائی هستند خواه از سوی جامعهای پذیرفته شوند یا نه.
این یک اصل ثابت است ولی مانعی ندارد که در گوشه و کنار آن گاهی استثنائی وجود داشته باشد. اصل همانگونه که از نامش پیدا است اساس و ریشه چیزی را تشکیل میدهد و استثنائات به منزله بعضی از شاخ و برگهای اضافی است؛ بنابراین، هرگز نباید وجود پارهای از استثنائات را که در هر قاعده کلی یافت میشود دلیل بر نسبیت گرفت؛ و اگر به تفاوت این دو بخوبی توجه کنیم جلو بسیاری از اشتباهات گرفته خواهد شد.
این نکته نیز در خور توجه است که گاه میشود موضوعات با گذشت زمان دگرگون میگردد و احکام که تابع موضوعات است نیز عوض میشود؛ این مطلب را هرگز نباید دلیل بر مساله نسبیت گرفت.
توضیح اینکه: هر حکم، موضوعی مخصوص به خود دارد؛ مثلا، شکافتن بدن دیگری و ایراد جرح بر آن یک جنایت است، و قابل قصاص و تعقیب، ولی گاه این موضوع عوض میشود، چاقو به دست جراحی میافتد که برای نجات جان بیمار، شکم او را پاره میکند، تا غده خطرناکی را در بیاورد، یا قلب او را میشکافد تا دریچه و رگهای قلب را اصلاح کند، در اینجا موضوع عوض میشود و دیگر جنایت نیست. و طبیب جراح شکافنده قلب و شکم، در خور ستایش و جایزه است.
هیچ کس نباید این گونه دگرگونی احکام را که به خاطر دگرگونی موضوعات پیدا میشود، دلیل بر نسبیت بگیرد. نسبیت آن است که موضوع بدون دگرگونی ماهوی و موضوعی، نسبت به اشخاص یا زمانهای متفاوت احکام متفاوتی پیدا کند.
احکام شرع نیز همینگونه است، شراب حرام و نجس است، اما ممکن است با گذشت چند روزی و یا با اضافه مادهای به آن، تبدیل به سرکه پاک و حلال گردد. هیچ کس نمیتواند اینها را به حساب نسبیت بگذارد. نسبیت آن است که شراب را مثلا در جوامعی که علاقه به شراب دارند حلال بدانیم و در جوامعی که علاقه ندارند حرام بدانیم بیاین که تغییر در ماهیت شراب ایجاد شود.
در مسائل اخلاقی نیز گاه به موضوعاتی برخورد میکنیم که در یک شکل فضیلت است و با دگرگونی تبدیل به رذیلت میشود؛ نترسیدن در حد اعتدال شجاعت است و فضیلت، ولی اگر از حد بگذرد، تهور و بیباکی و رذیلت است. و همچنین در موارد مشابه آن. یا اینکه دروغ درآنجا که معمولا منشا مفاسد و تضعیف اعتماد عمومی است، حرام و رذیله است؛ و آنجا که به منظور اصلاح ذات البین باشد، حلال و فضیلت است.
ممکن است کسانی نام این دگرگونی موضوعات را نسبیت بگذارند، نزاعی با آنها در مساله نامگذاری نداریم، و چنین نزاعی را نزاع لفظی میشمریم زیرا این گونه موارد از قبیل تغییر موضوع و ماهیت چیزی است، و اگر منظور بعضی از طرفداران نسبیت این باشد، مشکلی نیست؛ مشکل آن است که شاخص فضیلت و رذیلت و حسن و قبح اخلاقی را پسندیدن اکثریت جامعه بدانیم.
از مجموع آنچه گفته شد نتیجه میگیریم که مساله نسبیت در اخلاق از دیدگاه اسلام و قرآن و منطق عقل مردود است و در واقع طرح مساله نسبیت در مباحث اخلاقی مساوی با نفی اخلاق است، چرا که طبق نظریه نسبیت اخلاقی، هر رذیلهای در جامعه فراگیر شود فضیلت است؛ و هر بیماری اخلاقی فراگیر، صحت و سلامت محسوب میشود و اخلاق به جای اینکه وسیلهای برای سالمسازی اجتماع گردد، عاملی برای توسعه فساد خواهد شد.
آیت الله مکارم شیرازی
پینوشتها:
[۱]. اخلاق در قرآن جلد اول صفحه ۶۶.
[۲]. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۱.
[۳]. نهجالبلاغه خطبه۱۶.
پینوشتها:
[۱]. اخلاق در قرآن جلد اول صفحه ۶۶.
[۲]. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۱.
[۳]. نهجالبلاغه خطبه۱۶.
منبع : پرسجو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست