یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


بحران برنج در آسیا


بحران برنج در آسیا
▪ در گذشته، قحطی برخی مناطق و نواحی جهان را دربر می گرفت، اما اکنون کارشناسان معتقدند که مساله اصلی، کمبود غذا نیست بلکه توزیع آن در جهان است. نظر شما چیست؟
یک یا دو دهه قبل این نظر درست بود، اما اکنون به دلیل تغییری که در ترکیب تقاضا جریان دارد، چندان صحیح به نظر نمی رسد. هنوز غذای کافی برای همه مردم جهان وجود دارد به شرط آن که همه از رژیم غذایی گیاهی تبعیت کنند. اما اگر قرار باشد این رژیم غذایی، مقادیر معتنابهی پروتئین حیوانی (و یا اقلامی که از آن ها در سوخت گیاهی- biofeuls- استفاده شود) را شامل شود، در این صورت، تقاضا از عرضه پیشی می گیرد. از میزان ذخایر غله جهان در هفت سال گذشته تا حد قابل ملاحظه ای کاسته شده است.
▪ پس به نظر شما علت بحران غذا در جهان امروز چیست؟
باید در وهله اول به توازن میان عرضه و تقاضا اشاره کنم. اگرچه به نظر می رسد انقلاب سبز (Green Rvolution) دیگر از نفس افتاده و افزایش سریع عرضه مواد غذایی در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ جای خود را به روندی نزولی داده باشد، اما هنوز جهان، حداقل طی ۱۰ سال اخیر با افزایش عرضه مواد غذایی روبه رو بوده و این افزایش از نرخ افزایش جمعیت پیشی گرفته است. بنابراین مشکل اصلی را باید در تقاضا جست وجو کرد. به نظر می رسد چهار عامل اساسی در افزایش تقاضا برای مواد غذایی نقش داشته باشد:
۱) ارتقای سطح زندگی در چین، هند و دیگر کشورهای در حال توسعه ای که به سرعت در راه رشد اقتصادی گام برمی دارند. در این کشورها از یک سو تقاضا برای فرآورده های دامی و از سوی دیگر، تقاضا برای غذای دام، با سرعت در حال افزایش است.
۲) گرایش آمریکا به تولید سوخت اتانولی از غلات و تاثیر مخربی که این سیاست بر اقتصاد غلات دارد. ۳) کاهش سریع ارزش دلار آمریکا در برابر یورو و برخی پول های دیگر دنیا که بر بهای برخی اقلام غذایی تا حد سرسام آوری افزوده است.
۴) سفته بازی گسترده سرمایه دارانی که سود بیش تری را نسبت به خرید و فروش سهام و یا مستغلات طلب می کنند.
بسیار دشوار است که سهم هر یک از این عوامل را در افزایش اخیر بهای مواد غذایی تعیین کرد. وزن هر یک از این عوامل، بر حسب اقلام و زمان های مختلف، متفاوت است. به عنوان مثال، بهای برنج از دو ماه پیش رو به افزایش گذاشت. در حالی که افزایش بهای هر یک از این اقلام، از سازوکار خاص خود تبعیت می کند. از این رو می توان به برخی ارتباطات اساسی نیز میان آن ها، حتی در کوتاه مدت، قایل شد. این ارتباط تنها از طریق بازار مالی قابل توضیح است.
▪ مشکل تا چه حد جدی است؟ آیا افزایش بهای مواد غذایی به افزایش گرسنگی در جهان منجر خواهد شد؟
این بزرگ ترین مشکلی است که از سال ۷۴-۱۹۷۳ تاکنون رویاروی اقتصاد جهانی قرار گرفته است. در آن سال تنها یک میلیون نفر در سریلانکا و بنگلادش در اثر افزایش بهای برنج جان باختند. اخیرا رییس بانک جهانی اظهار کرد که افزایش بی سابقه بهای مواد غذایی، ۱۰۰ میلیون نفر از مردم جهان را به زیر خط فقر کشانده و دستاوردهای هفت سال گذشته را در زمینه تعدیل فقر بر باد خواهد داد. به نظر من، وضع بدتر از این است. اگر راهی برای متوقف کردن افزایش بهای مواد غذایی، به ویژه برنج پیدا نشود، در آینده شاهد تلفات بیش تری خواهیم بود. بخش اعظم این تلفات متعلق به آسیا خواهد بود که جایگاه خیل عظیم فقرا و گرسنگانی است که غذای اصلی آن ها را برنج تشکیل می دهد.
البته، ما شاهد مرگ و میر توده ای در خیابان ها نخواهیم بود اما بدون تردید بر نرخ مرگ و میر کودکان افزوده شده و از قابلیت دفاعی بدن در برابر بیماری های عفونی کاسته می شود. اگر روند صعودی بهای برنج به سراسر آسیا گسترش پیدا کند- که انتظار می رود دیر یا زود چنین شود- آن گاه، حتی بر اساس محتاطانه ترین برآوردها، جان حداقل ۱۰ میلیون نفر دیگر در خطر قرار گیرد. تا یک ماه قبل، من تصور می کردم که می توان مانع این روند شد اما اکنون بهای مواد غذایی در بازارهای جهانی به حدی رسیده و کشورهای فقیر آن چنان خود را باخته اند که دیگر نمی توان حتی به کنترل تصنعی بهای این مواد در بازارهای ملی به منظور حمایت از معیشت فقرا امیدوار بود.
▪ آیا سیاست گذاری های داخلی کشورهای آسیایی نیز در افزایش بهای مواد غذایی تاثیر گذاشته است؟
قطعا همین طور است. افزایش ناگهانی بهای مواد غذایی، از نوامبر گذشته با تصمیم دولت هند به ممنوعیت صدور برنج از این کشور، آغاز شد. با این تصمیم، دومین صادرکننده برنج جهان، ناگهان از بازار خارج شد. دولت پوپولیت جدید تایلند نیز از بیم افزایش بهای برنج، ترتیبات مشابهی را در مورد صدور این محصول به خارج اعمال کرده است. تایلند، بزرگ ترین صادرکننده برنج دنیا محسوب می شود. ویتنام هم در ژانویه ۲۰۰۸، از هند و تایلند تبعیت و محدودیت هایی را در زمینه صادرات برنج اعمال کرد.
در جبهه واردات نیز فیلیپین با برگزاری مزایده های بزرگ برنج، به آتش تقاضا دامن زد. اخیرا این کشور قرارداد مزایده ای را به میزان ۵۰۰ هزار تن برنج امضا کرد اما نتوانست به بیش از ۳۱۶ هزار تن آن عمل کند. دولت فیلیپین این برنج را ۳۰ درصد گران تر از بهای هفته قبل آن به فروش رساند. این کشور اعلام کرده است که قصد دارد مزایده های دیگری را نیز در ماه های آینده برگزار کند.
▪ آیا افزایش کمک های غذایی، راه حل مناسبی برای این بحران است؟
کمک های غذایی می تواند در کوتاه مدت راهگشا باشد اما مسلما پاسخ قطعی به بحران نیست. به نظر من، عاجل ترین اقدام برای غلبه بر بحران، نشستن کشورهای هند، چین، ویتنام، تایلند، اندونزی و فیلیپین به دور میز مذاکره است. باید این کشورها را ترغیب کرد که حداقل برای مدت شش ماه، درب بازارهای خود را روی ورود و خروج برنج بگشایند. وقتی قیمت ها متعادل شد- تقریبا ۵۰۰ دلار به ازای هر تن- آن گاه می توان ترتیبات بلندمدت تری را برای تجارت برنج، مورد بحث و گفت وگو قرار داد. آ نچه مسلم است، این که ادامه سیاست های فعلی، برای جهان فاجعه بار خواهد بود.
▪ به نظر شما تولیدکنندگان و مصرف کنندگان عمده برنج (هند، چین، ویتنام، تایلند، اندونزی، فیلیپین و...) باید بازار خود را روی ورود و صدور برنج باز کنند تا از فشار بهای این کالاها کاسته شود. چگونه می توان به این هدف نایل شد؟
در گذشته، بارها مصرف کنندگان و تولیدکنندگان برنج در آسیا برای پیدا کردن راه حل های تجاری گرد هم آمده اند. اخیرا وزیر خارجه فیلیپین پیشنهاد برگزاری چنین نشستی را کرده اما در عین حال، از لغو حقوق و عوارض سنگین بر برنج وارداتی خود نیز سر باز زد. «انستیتوی بین المللی تحقیقات برنج» (IRRI) هم تلاش خود را بر یافتن راه هایی برای افزایش تولید متمرکز کرده و دست به تحقیقات گسترده ای در این زمینه زده است. اما این اقدامات کافی نیست.
▪ وظیفه آمریکا و دیگر کشورهای ثروتمند و نیز نهادهای بین المللی در این شرایط چیست؟
کشورهای ثروتمند می توانند دو کار انجام دهند: اول؛ تقویت عرضه از طریق افزایش کمک های غذایی (از جمله در چارچوب «برنامه غذای ملل متحد» و...) برنج اکنون در برخی کشورهای جهان نایاب است. این نایابی، علاوه بر شرایط جهانی، به علت کاهش تولید داخلی و نامناسب بودن شرایط جوی است. دوم؛ توقف پرداخت یارانه به تولید سوخت گیاهی (bio- feul). در حال حاضر اختلاف نظر شدیدی میان کارشناسان بر سر تولید سوخت های اتانولی و دیزلی از گیاهان وجود دارد. تولید این سوخت به میزان ۱۰ تا ۶۰ درصد در افزایش بهای برخی اقلام غذایی دخالت داشته است. ما از بدو اعلام برنامه تولید سوخت گیاهی در غرب، چنین روزی را پیش بینی کردیم و به کرات در مورد آن هشدار داده بودیم. اکنون نیز زمان آن فرا رسیده است که کشورهای ثروتمند با واقع نگری، زمام کنترل بحران را به دست گیرند.
ترجمه: ف.م. هاشمی
منبع: Center for Global Development
:Peter Timmer* استاد کرسی امنیت غذا و محیط زیست در دانشگاه استانفورد آمریکا، یکی از تنظیم کنندگان گزارش توسعه انسانی (۲۰۰۸)، مشاور عالی دولت اندونزی در امور کشاورزی و دریافت کننده بالاترین نشان افتخار این کشور-م
منبع : روزنامه سرمایه