جمعه, ۸ تیر, ۱۴۰۳ / 28 June, 2024
مجله ویستا


تریاک در ایران


تریاک در ایران
با این اندیشه که آشنایی باخاطرات تاریخی ,غالبا مفید می افتد بحثی را آغاز میکنیم تا روشن گردد واژه هایی چون تریاک, تریاق , دریاق , افیون و دیگر کلمات هم خانواده متعلق به فرهنگ ماست یا مهاجرینی از دیگر نقاط , و به کمک قراین تاریخی و کنکاش در اشعارشعرای سرزمینمان زمان ورود این لغات و احتمالا دلیل ورود آنها را دریابیم .
کلمه تریاک در اصل از کلمه یونانی (تریاکا ) Theriaka گرفته شده که به مخلوطی از ۶۰ تا ۷۰ ماده مختلف مخلوط در عسل اطلاق میشده است . این مخلوط علیه سموم بعضی از حیوانات اثرپادزهری داشته و به همین منظور ( پادزهر ) استفاده می شده است . واژه تریاکا خوداز کلمه تریون Therion گرفته شده که در یونانی نام حیوانی با سم خطرناکی بوده است.
تریاکا اولین بار توسط پاراسلسوس , طبیب و شیمی دان بزرگ سوئیسی و توماس سید نهام حکیم عالیقدر انگلیسی به صمغ شیری رنگ مترشحه از میوه کپسول گیاه خشخاش اطلاق شد . همین دو دانشمند استفاده از تنتور این صمغ را در اروپا رایج نمودند.
در فرهنگهای لغات نفیسی , معین , عمید, دهخدا و برهان قاطع , لغات تریاک , تریاق , دریاق به معنی معجونی که اثر پاد زهری دارد و یابه مفهوم شیره مترشحه از کپسول نارس گیاه خشخاش آمده است . در اشعار شعرای زمان ما نیز , بسته به عصریکه در آن میزیسته اند ,به یکی از این دو مفهوم استفاده شده است .
به چند نمونه از این اشعار بنگریم:
فردوسی ( وفات ۴۱۱ ه . ق )
بدین بنده پاسخ چنین داد شاه
ز تریاک دارو ز تریاک خواه
که گر مار کشته بمیرد به زهر
نیابد از آن مرد ز تریاک بهر
□□□□□
که این آشتی جستن از بهر چیست
نگه کن که تریاک این زهر چیست
سر انجام بستر جز از خاک نیست
از او بهره زهر است وتریاک نیست
□□□□□
سنائی ( قرن ششم هجری )
یک جهان زیر گنبد افلاک
کام پر زهر و خانه پر تریاک
□□□□□
سعدی ( وفات ۶۹۱ ه . ق )
ز دشمن جفا بردی از بهر دوست
که تریاک اکبر بود زهر دوست
□□□□□
حافظ ( وفات ۷۹۲ ه . ق )
اگر تو زخم زنی به که دیگری مرهم
اگرتو زهر دهی به که دیگران تریاک
□□□□□
عشرتی ( از شعرای دوره صفویه )
یک لطف نمایان تو در حق من این بود
کز وعده تریاک تو تریاک بریدم
□□□□□
معز فطرت ( دوره صفویه )
در مذاقم سخن تلخ گوارا گردید
تا لب لعل تو تریاکی دشنامم کرد
□□□□□
طاهر وحید
به من گفتی ای آفتابت غلام
که افیون حلال است و صهبا حرام
چنانم حدیث تو از کار برد
که خواهم از این قصه تریاک خورد
اما واژه افیون که در نوشته های طبی , ادبی و تاریخی گاه بصورت اپیون opion , هیپون , پیون و یا ابیون نیز به کار برده شد . در اصل از واژه یونانی اپیون گرفته شده گو اینکه فرهنگ دهخدا آنرا ماخوذ از ( افینا ) که سانسکریت است میداند . به هر حال در زبان های اروپائی این کلمه ( اپیوم) opium تلفظ شده و نام عصاره شیری رنگ مترشحه از تخمدان نارس گیاه خشخاش که در مجاورت هوا خشک شده است می باشد . واژه افیون نیز در اشعار مختلف به کار رفته که شاید نشانه ای باشد از میزان آشنایی مردم دوران مختلف با این ماده
حافظ
از آن افیون که ساقی در می افکند
حریفان را نه سر ماند و نه دستار
□□□□□
خاقانی ( وفات ۵۸۲ ه . ق )
افیون لب فتنه را چنان ده
کز خواب به امتحان نجنبد
اما واژه هروئین از کلمه یونانی هیروس(Heros) یا هیرو (Hero) که به معنی مرد قهرمان است گرفته شد. با این تفاوت که هروئین به معنی یک زن قهرمان است , یک زن برجسته , زنی که خدمات بزرگی به عالم بشریت کرده و به یک زن ایده ال هم اطلاق میشود . البته همانطور که میدانیم هروئین اولین بار به عنوان داروی ضد درد وضد اعتیاد و در واقع برای ترک معتادین به مرفین به دنیای پزشکی معرفی شد .واحتمالا وجه تسمیه این واژه برای این ماده شیمیایی احتمالا انتظاراتی بوده که از این ماده میرفته است .
با شرحی که تا حال از نظرتان گذشته این نکته مسلم است که واژه های تریاک , افیون ووافور متعلق به فرهنگهای بیگانه است . اما اینکه ورود این مواد و عادتها به فرهنگ ما, چه انگیزه ها و هدفهایی را همراه داشته اند خود حدیثی است مفصل که در حوصله این مقاله نمی باشد.
در ارتباط با شرح فوق پرسشهایی دیگر به ذهن می آید از قبیل اینکه مثلا ایرانیان از چه زمان با گیاه خشخاش آشنا شده اند ؟ تاثیرات تریاک و استعمال طبی آن از چه تاریخی در این سرزمین آغاز شد . ؟ آیا تریاک خواری و کشیدن تریاک از عادات ایرانیان بوده است ؟ ذیلا سعی خواهیم کردکه مختصرا پاسخگوی این سئولات باشیم .
گیاه خشخاش بیشتر از گیاهان آسیای صغیر بوده و از این ناحیه به یونان منتقل شده . گرچه گفته میشود چینی ها اولین مردانی نبودند که با تریاک آشنایی داشتند و با وجود آنکه حکما و دانشمندا چینی از دیر باز با خواص درمانی تریاک آشنا بودند ولی احتمالا در قرن نهم یا دهم میلادی بود که تریاک توسط مسلمانان به چین معرفی شد . بر اساس پاپیروس های باقیمانده از مصریان . مصریها از زمان قدیم خشخاش ( تریاک) استعمال میکردند و آن را به نام Thebaica که مشتق از نام شهر Thebes است میخوانند .
نوشته هایی که از تمدن سومریها باقی مانده است نشان میدهد که سومریها از کهن ترین اقوامی هستند که در ۶۰۰۰سال پیش نه تنها از تریاک استفاده میکردند بلکه نام گیاه شادی بخش بر آن نهاده بودند . پزشکان آشوری نیز صدها سال پیش از میلاد مسیح به خواص دارویی تریاک پی برده بودند . نوشته های باستانی نشان میدهد که تریاک دوره های تاریخ بابل مصر – یونان و رم استعمال میشده است .
● هومر(Homer)
شاعر نابینا و حماسه سرای یونانی که احتمالا ۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح میزیسته در آثار خود از گل خشخاش یاد میکند که در باغهای رم کشت میشده و چون یونانیان زمان سقراط یعنی حدود ۴۰۰ سال قبل از میلاد مسیح از تاثیرات طبی تریاک سخن گفته اند, میتوان گفت که حد اقل آشنایی یونانیان با تاثرات طبی تریاک به چند صد سال قبل از میلاد بر میگردد. بقراط در چهارصد سال قبل از میلاد مسیح از تریاک برای درمان اسهال و رفع درد استفاده میکرده است .
در اروپا , مجارها اولین ملتی هستند که با گیاه خشخاش آشنا شده اند و این آشنایی را گیاه شناسان این کشور از هزار و دویست سال قبل از میلاد به بعد میدانند . ایرانیان نیز از قرن ها پیش با گیاه خشخاش آشنا بوده اند . کشت خشخاش راطبق شواهد تاریخی به دوره سلسله صفویه و در اطراف شهر یزد نسبت میدهند که محصول آن هم به مصارف داخلی میرسیده ولی کشت این گیاه به منظور صدور محصول آن به خارج از کشور را از قرن ۱۸ میدانند . در ایران زمین پزشکان عالیقدر , ابوعلی سینا (۳۷۰-۴۲۷ ه . ق ) و ابوبکر محمد بن زکریای رازی (۲۵۱- ۳۱۳ ه . ق ) از تریاک در موارد درمانی و پزشکی مختلف بهره جسته اند .
درمورد تریاک خوردن ایرانیان آنچه اغلب مورخین متفق القولند این است که این عادت از زمان سلسله صفویه آغاز شده است . یعنی بین سالهای ۹۰۵ تا ۱۱۴۸ هجری اما با دقت در اشعار شعرای قبل از این تاریخ در میابیم که گویا ایرانیان قبل از این دوره هم تریاک خواری داشته اند . لذا این فکر پیش می آید که احتمالا قول مورخینی که معتقدندکه لشکریان چنگیز خان این عادت شوم را به ایرانیان آموخته اند صحیح باشد و یا اینکه اعتقاد آن عده که معتقدند این عادت را اعراب پس از حمله به ایرن به مردم این سرزمین یاد داده اند مقرون به صحت باشد. به هر حال آن چه مسلم است تریاک خواری در دوره شاهان صفویه در ایران زمین شیوع سرسام آوری داشته تا حدیکه بعضی از پادشاهان این سلسله هم معتاد بوده اند , از جمله دلائل این ادعا نوشته های تاورنیه (Jean Baptist Tavernier)است که در دوره شاه عباس از ایران بازدید کرده است و در سفر نامه خویش از تریاک خواری ایرانیان فراوان یاد میکند . شاردن (sir john chardin) نیز که بعد از تاورنیه از ایران بازدید میکند از نوشیدن جوشانده گرز خشخاش که بدان کوکنار می گفته اند یاد میکند. در این ارتباط شعر انوری قابل توجه است که میگوید :
جائی رسیده یاس تو کز بهر خواب امن
بگرفته فتنه را هوس کوک و کوکنار
و بالاخره فریر ( Sir john Freyer) طبیب و جراح شرکت هند شرقی که در سال ۱۶۷۷ میلادی برابر ۱۰۸۷ هجری قمری از ایران بازدید نموده در سفرنامه خود این طور مینویسد که ایرانی ها هر وقت بخواهند کیفور بشوند تریاک می خورند و اضافه میکند که معتادین میتوانند مقدار فوق العاده زیادی از این ماده را مصرف کنند بدون اینکه ناراحتی پیدا کنند و آنها حالتی شبیه به مستی پیدا میکنند و در بین آنها ضرب المثلی وجود دارد که میگوید در کرمان ازهر سه نفر چهار نفرشان تریاکی هستند !! که این نوشته خود حکایت از شیوع زیاد اعتیاد در میان ایرانیهای این دوره دارد .
اما دود کردن در اصل از عادات بومیان آمریکایی است , اروپائیان نیز آنرا از آنها یاد گرفته اند و سپس آنرا به سایر نقاط دنیا منتشر ساخته اند. واژه وافور در اصل از لغت لاتین (واپور) vapor گرفته شده . این واژه از نظر لغوی به معنی دود , دمه , زفیر, دم بر آوردن , بیرون دادن است و وجه تسمیه وافور هم که برای کشیدن تریاک است به همین دلیل است . این عادت در سرزمین ما به قول اکثر مورخین در زمان سلسله قاجار شروع شد. و عده زیادی معتقدندکه این عادت دقیقا از زمان ناصرالدین شاه آغاز شده و انتشار این عادت از نواحی خراسان شروع شده است . البته شروع این عادت را به عده ای بیگانه نسبت میدهند که در لباس دراویش هندی دود کشی را در این نواحی رایج ساخته اند به هر حال این عادت شوم در زمانی کوتاه در کلیه نقاط ایران شایع می گردد تا حدیکه در سال ۱۳۱۱ شمسی هشت شیره کش خانه به طور رسمی در محل باغ فردوس کنونی موجود بوده که البته نام آنرا هم دارالعلاج یا شفاخانه گذاشته بودند.
واینگونه دود کشی دوران قاجاریه تا زمان حال ادامه پیدا نموده ,تا جایی که تا چندی پیش اکثر قریب به اتفاق خوانین عادت به تریاک کشی داشتند و دود کشی جزء لاینفک مجالس و مهمانی هایشان بود . باری مصرف این ماده در حال حاضر محدود به شیره کش خانه ها و یا مجالس شاهان و خوانین نبوده و چنان در شاهرگهای شهرها و روستاها رسوخ کرده است و قربانی می گیرد که بی اختیار شعر حسین مسرور شاعر معاصر را در ذهن تداعی میکند:
داد افیون خاک مشرق را بباد نیستی
گر نمیدانی زتاریخ جهان کن اختیار
آنچه افیون با خراسان کرد در میزان عقل
ظلم چنگیزو بلای غز , یکی بود از هزار
نویسنده: دکتر کمال سبکتکین، پزشک مشاور و درمانگر
منبع : کلینیک تخصصی ترک اعتیاد آتیه نو