دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
تهیه چکلیست: گام اول در پیشبینی موثر
ما به پیشبینی نیاز داریم تا احتمالات جدید را پیدا کنیم و از فجایع یا پیشامدهای ناگوار جلوگیری کنیم اما تمامی پیشبینیها به یک اندازه صورت نمیگیرند. یک آیندهنگر حرفهای می تواند به شما نشان دهد که در یک پیشبینی چه چیز را باید جستجو کنید. فرض کنید در خانه نشستهاید، روزنامهای به دست دارید و یک پیشبینی را میخوانید و حیرتزده شدهاید که چه نتیجهای بگیرید. آیا درست است؟ آیا باید به آن توجه کنید؟
هدف این مطالعه این است که به شما کمک کند تا بهتر از پیشبینیها استفاده کنید. به شما یک چکلیست ساده از معیارهایی را پیشنهاد میکند که میتوانید از آنها استفاده کنید تا بفهمید که یک پیشبینی را انجام دهید یا نه و یا چقدر آن را جدی تلقی کنید. هزارهای که از راه میرسد ممکن است عرصههای بزرگی را برای انواع پیشبینیها بگشاید در نتیجه یک چکلیست به شما کمک میکند تا آمادهی آینده باشید.
این چکلیست ممکن است به عنوان یک راهنمای دستی استفاده شود تا به هنگام یک پیشبینی بکار رود، یا میتواند تغییر کند تا مطابق نیازهای خاص شما شود. در برنامهریزی تجاری ممکن است به دنبال پیشبینیهایی باشید که به ایدههای جدید تولید دست پیدا کنید مثلاً یک پیشبینی در مورد سلولهای سوختی به عنوان یک نیروی عمدهی حمل و نقل در آینده ممکن است حاکی از فرصتهای جدید برای شرکت پلاستیکسازی باشد.
اگر در دولت هستید ممکن است بر مفاهیم چنین پیشبینی تأکید داشته باشید. آیا سازمان شما مییایست به خرج کردن میلیونها دلار در مورد باتریهای جدید ادامه دهد؟ اگر شما پیشبینیها را به خاطر اهداف خاص خودتان میخوانید؛ ممکن است توجهی دقیقتر به وقایع داشته باشید تا بدانید که همراه با توسعهی فناوری به دنبال چه چیز باشید.
همچنین این چکلیست ممکن است به شما کمک کند مجدداً در مورد یک پیشبینی فکر کنید که در اولین نگاه شاید عصبانی کننده به نظر میرسد. به جای اینکه آن را از دست بدهید میتوانید آن را در قالب معیارهای این چکلیست قرار دهید. اگر درست نباشد میتوانید این پیشبینی را بایگانی کنید و کنار بگذارید. از سویی دیگر ممکن است سناریوهایی را در نظر بگیرید که ممکن است در آنها بتوانید تفکر مجدد خود را تست کنید مثلاً فرض کنید که یک پیشبینی میگوید که آفریقا بالاترین تولید سرانهی ملی را در قرن آینده براساس پیشرفت در ژنتیک خواهد داشت؛ آیا میتوانید یک سناریوی ممکن را از آن بدست آورید؟
● نویسنده: اعتبارنامهها، شهرت، تعصب
همیشه منبع یک پیشبینی را در نظر داشته باشید. یک شاخص مهم برای اعتبار یا قابلیت اطمینان به یک پیشبینیکننده از همان کسی که آن را ارائه میکند ناشی خواهد شد. برخی از پیشرفتها نیاز به توجه فوری دارند. در ارتباطات راه دور؛ هر چیزی که نوشتهی جیمزمارتین در IBM یا رابرت لاکی در AT&T باشد اعتبار خاصی خواهد داشت. برخی از نشریات مثل " تغییر اجتماعی و پیشبینی فناوریکی" یا "Scientific American" مقالات قوی به چاپ میرسانند. پیشبینیهایی که در نشریات هستند همانند اینها به طور کلی درست هستند.
پیشبینی علم و فناوری در ژاپن استوار و محکم است. اکثر پیشبینیهای ژاپنی درست هستند یعنی آنها اهدافی هستند که صنعت و دولت میبایست در جهت آنها فعالیت کنند. اکثر پیشبینی آنها اینگونه هستند: "ما تا سال ۲۰۱۵ یک شبکهی فیبر نوری خواهیم داشت". چنین پیشبینیهایی ممکن است به وسیله دولت و صنعت به عنوان اهداف بکار گرفته شوند.
چیز دیگری که باید در نظر گرفت این است که آیا نویسنده یا مؤسسهی درگیر این موضوع برنامهی کاری دارند یا نه. برخی از پیشبینیکنندگان پشتیبان یا مشوق هستند.فناوری بسیار ریز و دقیق که یک قدرت مشروع و طولانی مدت دارد؛ وجود ندارد مگر در ذهن چند پیشگام یا ناظر. وقتیکه به پیشبینیهای فناوری ریز و دقیق نگاه میکنید به خاطر داشته باشید که تاکنون هیچ بازدهی نداشته است ـ اگر چه مقاله، کتاب و کنفرانسهای ـ در این زمینه وجود داشته است. انگیزهی نویسنده ممکن است مالی باشد اما غالباً هوشی میباشد. آنها امید دارند که ببینند پیشبینیها درست از آب در میآید.
از سوی دیگر این واقعیت که پیشبینیکنندگان یک تعصب خاص دارند یا پشتیبان هستند لزوماً آنها را از انجام یک پیشبینی خوب جدا نمیکند. آنچه که باید به آن توجه کنید این است که آیا آنها درست میگویند یا نه. اگر یک پیشبینیکننده درست گفته باشد و چیزی شبیه این را بگوید: "ما مدتهاست که بر این فناوری کار میکنیم و فکر میکنیم که اکنون بازار آمادهی آن است". میدانید که این امر بسیار خوشبینانه است. مشکل واقعی که با آن روبرو خواهید شد زمانیست که یک تعصب یا طرفداری نیز میباشد. بهترین مقطع در این موضوع _ اگر زمان و ابزار داشته باشید _ این است که نویسنده یا مؤسسه را مورد تحقیق و بررسی قرار دهید. همیچنین میتوانید سعی کنید تا از کلام مقاله استنباط کنید که آیا قصد دارد چیزی را به شما بفروشد یا نه.
● روش: رسمی یا غیررسمی
اکثر پیشبینیکنندگان از روشهای رسمی استفاده نمیکنند؛ اکثر پیشبینیها دیدگاههای غیررسمی متخصصان یک حوزهی خاص میباشد. اما متخصص یک موضوع ممکن است برای آیندهی آن موضوع تخصص نداشته باشد، شاید یک موسیقیدان برای صحبت در مورد آیندهی موسیقی؛ و یک آرشیتکت برای صحبت در مورد آیندهی معماری؛ چیزی در خود نداشته باشند.
در اکثر مواقع چیزهای جالب که در مورد یک حوزهی خاص پیشبینی میکنند به وسیلهی مردم خارج از آن چارچوب انجام میشود. در یک تجزیه و تحلیل چند ساله در مورد پیشبینیهای مهندسی مکانیک؛ سازمان Coates & Jarratt؛ فهمید که بهترین پیشبینی به وسیلهی یک شرکت غیرصنعتی انجام شده است. "مهندسی ۲۰۰۰: نگاهی به دههی آینده" یک پیشبینی بود که فراتر از مرزهای یک حوزهی معمولی از راه رسید. پیشبینی میکرد که پیشرفتهای جدیدی در زمینههایی مثل علم مواد، بهداشت، روباتی، بیوفناوری و مهندسی کشاورزی ممکن است ارتباطات جدیدی برای مهندسی مکانیک و مهندسیهای دیگر ایجاد کند که شامل بیولوژی، زراعت، زمینشناسی، مهندسی برق و محیط میگردد.
Delphi (قطبی از متخصصین) یک روشی است که زیاد استفاده میشود و غالباً به طور اشتباه بکار گرفته میشود. یک Delphi گاهی اوقات میتواند یک حس روششناسی را بیان کند که واقعاً وجود ندارد. یک آمار ضعیف Dephi غالباً تغییر پیدا میکند تا معتبر به نظر برسد. نقطهی قوت آن در رسیدن به توافق به وسیله نقطهی ضعف آن در اهمال ایدههای مختلف جبران میشود که غالباً جالبترین چیزها هستند. بیشتر به عنوان اطلاعات ورودی تفکر و تجزیه و تحلیلهای بعدی استفاده میشود. تا اینکه نتیجه یا محصول نهایی باشد.
استفاده ا ز روشهای رسمی مثلDelphi، ماتریسهای چندگانه یا سنارویوها غالباً یک شاخص مثبت است که نشان میدهد یک پیشبینی درست است. اما به راحتی میتوانید از طریق این فرض که هر استفادهای از روششناسی رسمی درست است دچار اشتباه شوید.
● فرضیات: باورهای اساسی؛ آشکار یا پنهان
فرضیات چارچوبهای اصلی هستند که در درون آنها یک پیشبینی بکار میافتد. Coates & Jarratt یک بخش را کاملاً به فرضیات در مورد پیشبینیهای پروژهی ۲۰۲۵ اختصاص داد.
فرضیات میتوانند به بخشهای اجتماعی یا فناوریکی تقسیم شوند. یک فرضیهی فناوریکی برای پیشبینی ژنتیکی ممکن است این باشد که برای رمزگشایی ژن انسان فراهم خواهد بود. یک فرضیهی اجتماعی ممکن است این باشد که اهداف اخلاقی برای مداخله در ژنتیک انسان مانع هیچ چیز نخواهد بود.
اکثر پیشبینیکنندگان به ندرت فرضیاتشان را به صراحت بیان میکنند. وقتی یک نفر این کار را بکند آنگاه یک پیشبینی خوب خواهد بود. مثال: من فرض میکنم که اقتصاد آمریکا سالانه ۲% رشد خواهد کرد یا، من فرض میکنم که ما یک زیربنای اطلاعاتی خواهیم داشت. اکنون شما میتوانید منطق این پیشبینی را به راحتی دنبال کنید. این پیشبینی که ماشینهای هوشمند در اتوبانهای هوشمند مردم را جابهجا خواهند کرد با این فرضیه که شکست بودجهی آمریکا به طور جدی داراییهای آن را از بین خواهد برد تطبیق ندارد.
همچنین رک بودن پیشبینیکنندگان را مجبور میکند تا با تعصباتشان مقابله کنند. نویسندهی یک پیشبینی در مورد فناوری محیطی که به یک مکتب تفکر عمیق فناوری متوسل میشود (به طرفداری یک روش جدید و اصلاحگرایانه) باید آن را به اطلاع شما برساند. این باور ممکن است یک عامل مهم در شکلگیری آن فناوریهای محیطی باشد که نویسنده ممکن است اتخاذ کند.
شما غالباً مجبورید که فرضیات یک پیشبینیکننده را حدس بزنید. مثلاً این پیشبینی که مریخ تسخیر خواهد شد فرض را بر این دارد که ما فناوری پرتاب موشک را خواهیم داشت؛ توانایی ایجاد کرههای قابل سکونت را داریم؛ بودجهی آن را داریم و مردم تمایل به انجام این کار دارند.
اکثر پیشبینیها بیش از هر چیز به وسیلهی فرضیات پوشیده و پنهان دچار اشتباه میشوند. آنچه که یک پیشبینی کاملاً معقول خواهد بود غالباً از بین میرود چرا که مبتنی بر فرضیات غیرواقعگرایانه یا غلط میباشد. اکثر پیشبینیهای مربوط به موفقیت در مورد فناوری انرژیهای تجدید شدنی منحرف شدند چون که فرض را بر این گرفتند که قیمت نفت بالا خواهد رفت. آنها این امکان را که قیمت نفت ممکن است پایین بماند و این موضوع چه مفهومی برای سوختهای تجدیدپذیر خواهد داشت را رها کردند.
● افق زمان: مهمترین سال
فقدان یک افق زمانی تعیین شده یک نقص کلی در پیشبینیهاست و پروژههای زیادی مثل "در در دهههای آینده"، "در نسل آینده"، "در آینده" موجود میباشند.
گمراهی در استفاده از این عبارات در یک پیشبینی گاهی اوقات بسیار شدید است. فرآیند تعیین یک تاریخ دقیق برای زمان رخ دادن یک پیشبینی؛ پیشبینیکنندگان را مجبور میکند تا تفکرشان را تصریح کنند.
کمک میکند تا آینده به یک مفهوم انتزاعی تبدیل شود. پیشبینی با یک افق زمانی خاص به شما کمک میکند تا یک تصویر یا مدل ذهنی از آیندهی تشریح شده ایجاد کنید و شاخصی است که نشان میدهد یک پیشبینی بدرستی انجام شده است.
از سوی دیگر تاریخ را خیلی دقیق اعلام نکنید. آنها فقط تقریب میباشند نه تضمین.
● پیشبینیها: پروژهسازیهای خاص
پروژههای خاص نویسنده چه هستند؟ وقتیکه شما آنها را میخوانید به سیستمی که در آنها ایجاد شدهاند توجه کنید. چه چیزی باعث میشود یک پیشبینی درست باشد؟ چه چیزی مانع آن میشود؟
این پیشبینی را فرض کنید که ماشینها یا روبوتهای هوشمند در ۳۰ سال آینده به عنوان خدمتکار های خانگی مورد استفاده قرار خواهند گرفت. چه چیز دیگری باید باشد تا این امر رخ دهد. مطمئناً پیشرفت در قدرت کامپیوتر، منطق، ماشین و قابلیت انتقال باید تداوم داشته باشد. جامعه میبایست به اندازهی کافی روان باشد تا از عهدهی آنها برآید.
چه موانعی پیش خواهد آمد؟ شاید یک نسل اولیه از روبوتهای خدمتکار اشتباه باشد و یک بچه را به کشتن دهد. آنگاه تمامی روبوتهای شخصی توقیف میشوند. وارد این فرآیند شدن کمک میکند تا تفکر خود را تصریح کنید. همچنین میتوانید ببینید که آیا نویسنده به سؤالاتی که شما به آنها دچار شدهاید و پاسخش نزد وی است رسیدگی خواهد کرد یا نه؟
● وقایع ناگهان: راهنمایانی که باید به آنها توجه کرد
وقایع ناگهانی پیشرفتهایی هستند که انتظار میرود در یک پیشبینی رخ دهند و قرار است به شما اجازه دهند تا بسنجید که چگونه یک پیشبینی مشخص میشود. شما به ندرت یک پیشبینی را پیدا میکنید که وقایع ناگهانی را مشخص کند اما آنها گهگاهی ضمنی خواهند بود.
مثلاً یک پیشبینی فرضی برای محیط سال ۲۰۲۵ حاکی از این است که گرم شدن زمین و دور ریختن زبالههای هستهای از طریق همکاری بینالمللی به نحو موفقیتآمیز در حال رسیدگی است. دانستن اینکه چگونه از اینجا به آنجا رسیدیم به شما کمک میکند که این پیشبینی را جدی تلقی کنید یا نه. شما ممکن است نسبت به یک پیشبینی که میگوید اجرام فلکی به زمین آمدند و به همه یاد دادند که چگونه پرواز کنند؛ بدبین باشید. از سویی دیگر اگر یک واقعهی ناگهانی؛ شکل گرفتن سازمانی به نام فدراسیون بینالمللی گرم شدن کرهی زمین در سال ۲۰۰۰ باشد ممکن است که فکر کنید این پیشبینی باورکردنی باشد.
● در یک پیشبینی باید دنبال چه باشیم: چکلیست
۱) نویسنده: گواهی یا اعتبار یک نویسنده یا مؤسسه چیست؟ آیا آنها تعصب دارند؟ آیا طرفداری میکنند، مشوقند یا مخالف؟
۲) روش: آیا یک روش رسمی استفاده میشود؟ (مثلاً Delphi، تحلیل روند یا برنامهریزی سناریو)
۳) فرضیات: فرضیات اصلی چه هستند؟ باورهای اصلی که بر پیشبینیها تأثیر میگذارند؟ آیا آشکار هستند یا پنهان؟
۴) افق زمانی: آیا یک چارچوب زمانی خاص داده شده است؟ آیا میتواند تشخیص داده شود؟
۵) پیشبینیها" پروژههای خاص چه هستند؟
۶) وقایع ناگهانی: آیا راهنماییهایی وجود دارد تا برای سنجش چگونگی مشخص شدن یک پیشبینی بکار گرفته شوند؟
۷) تواناییهای کلیدی: چه تواناییهای جدیدی را این پیشبینی در اختیار جامعه خواهد گذاشت؟
۸) موضوعات از قلم افتاده: آیا چیزی وجود دارد که نویسنده فراموش کرده باشد ـ یک قدرت مهم اجتماعی، یک فناوری مناسب، یک عامل جدید یا یک فرضیهی پنهان.
۹) مفاهیم: این پیشبینی چه معنایی برای شما، سازمان شما یا جامعه شما دارد؟ آیا برای استراتژی سیاستها و اقدامات امروزی شما بینشی فراهم میکند؟
۱۰) ارزشیابی: آیا همه چیز درست است؟ آیا معلوم است که نویسنده چگونه از زمان حال به آینده رسیده است؟
همچنین این واقعهی ناگهانی به شما این ابزار را میدهد تا پیشبینی را در برابر آنچه که واقعاً رخ میدهد دنبال کنید. شما میتوانید بررسی کنید که آیا یک سازمان، فدراسیون جهانی گرم شدن زمین را دوست دارد یا نه _ نه لزوماً فقط عنوان آن را. در این صورت میتواند شاخصی باشد، مبنی بر اینکه پیشبینی درست است. در غیر این صورت ممکن است شما توجه بیشتری به آیندهی جایگزین داشته باشید.
● تواناییها: فرصتهای جدید
تواناییهای جدید، روح و قلب پیشبینیهای فناوری هستند. یکی از چیزهایی که شما میتوانید انجام دهید تا بیشترین چیز را از پیشبینیها حاصل کنید این است که زمان بیشتری را صرف جستجوی تواناییها کنید؛ قبل از اینکه به کاربردهای خاص برسید. مثلاً یک پیشبینی خوب در مورد فناوری اطلاعاتی این است که مرزهای زمان و مکان را از بین میبرد. به آنچه که میتواند برای شما، محیط کاری و جامعهتان باشد فکر کنید.
پیشبینیکنندگان زیادی، شناسایی تواناییها را رها میکنند و مستقیماً سراغ کاربردها، جوامع خاص، آموزشهای از راه دور میروند که فقط دو روش میباشد که در آنها فناوری میتواند مرزهای زمان و مکان را بشکند. اما فقط این راهها نیستند. با فکر کردن برحسب کاربردها، تواناییها، یک پیشبینیکننده ممکن است خیلی سریع به تفکر خلاق برسد.
● چه چیزی از قلم افتاده است؟
به آنچه که ممکن است پیشبینی فراموش کرده باشد فکر کنید. آیا یک نیروی اجتماعی وجود دارد که تأثیر بزرگی داشته باشد و پیشبینیکننده از قلم انداخته باشد. آیا یک فناوری مناسب وجود دارد؟ آیا یک عامل جدید یا تعهددهندهی جدید در راه است که هیچ حسابی روی آن نشده باشد؛ مثل کسی که میتواند از یک پیشرفت پیشبینی شده سود ببرد یا ضرر کند. پرسیدن و جواب دادن به چنین سؤالاتی غالباً بینشهای جدیدی را ایجاد میکند.
قمار یا ناپایداری تنها حذف شدنهای مشخص و نامتناقض هستند این قمارها میتوانند به نحو قابل توجهی پیشبینی را تغییر دهند. احتمال رخ دادن آنها کم است اما اگر رخ دهند تأثیرشان زیاد است. یک پیشبینی که بتواند قمار را مشخص کند پیشبینی خوبی است.
یک عنصر دیگر که غالباً از قلم میافتد به حساب آوردن مناسب منابعی است که برای اتفاق افتادن پیشرفتهای جدید لازم هستند. این خطا مخصوص ترغیب یا تشویق است. یک فناوری جدید غالباً امکانپذیر است اما ممکن است از نظر تجاری اینگونه نباشد ـ حداقل برای چند سال یا چند دهه. مثلاً متنهای ویدیویی در دههی ۱۹۷۰ تواناییهای ناقص و اولیهی مسیرهای اطلاعاتی امروزی و کاربردهای متقابل مثل بانکداری داخلی را نشان میداد. پیشبینی متنهای ویدیویی هیچگاه به طور کافی به این سؤال که چه کسی بهای آن را خواهد پرداخت پاسخ نداد و تلاشهای زیادی ناکام ماند. ۲۰ سال دیگر را نیز صرف سرمایهگذاری در سرویسها و خدمات متقابل نمود. مواظب پیشبینیهایی باشید که سؤال "چه کسی بهای آن را میپردازد" را از قلم میاندازد.
● مفاهیم: چه معنایی برای شما دارد؟
ارزش کلیدی یک پیشبینی این است که چه معنایی برای شما داشته باشد. انجام دادن یک پیشبینی صرفاً نصف کار است ـ نیمه دیگر آن پیدا کردن مفاهیم آن است. چه معنایی برای شما دارد ـ مهندسی که میگوید که فهمیدن زبانها به زودی میسر خواهد شد؟
● یک لسیت از خواستهها برای پیشبینی
اگر پیشبینیها را بیشتر تجزیه و تحلیل کنید نقصهای خاصی را خواهید یافت. ممکن است برای این پیشبینیها یک لیست دلخواه با موارد ذیل را تهیه کنید:
▪ استفادهی بیشتر از معیارهای چک لیست: توجه به معیارها به هر نحوی که پیشبینیکنندگان برای تغییر یا بکارگیری آنها انتخاب میکنند بسیار کمک خواهد کرد.
▪ پیشبینیهای بیشتر از سوی آیندهنگران متخصص: در حالیکه کمبودهای پیشبینیها ناشی از جانب آیندهنگرها در حال از بین رفتن است؛ اما آنهایی که انجام شدهاند درست به نظر میرسند. مؤسسه جایگزینهای آینده در ویرجین، گروه آیندهنگری در کنکتی کات و مؤسسه شبکهی کاری آینده و جهانی در کالیفرنیا برخی از مؤسسات آیندهنگری هستند که پیشبینیهای درستی صورت میدهند.
▪ تصویرسازی بیشتر: مردمی که عقلشان به چشمشان است به خوبی در رفاه نیستند. پیشبینیظهای بسیار کمی از تصویرها استفاده میکنند. یک روش چندرسانهای از تمامی تحقیقات آینده سود خواهد برد، نه فقط از پیشبینی. نمودارهای آینده باعث در دسترس قرار گرفتن بیشتر این موضوع میشود.
▪ اثبات هدف پیشبینی: آیا یک محصول جدید یا یک پیشبینی جدید از بازار میباشد؟ آیا به عنوان یک راهحل برای یک مشکل اجتماعی استفاده خواهد شد؟ واضح بودن این موضوع ارزیابی را آسانتر میکند.
▪ توجه بیشتر به امور اجتماعی و فرهنگی: یک ضعف عمده در پیشبینیهای علمی و فناوریکی غالباً حضور یا بیتوجهی به سؤالات فرهنگی و اجتماعی است. این کوتاهی همان انجام ندادن یک پیشبینی است.
آیا در ماشینها و بزرگراهها هوشمند تسهیل خواهد کرد؟ آیا یک فرصت جدید تجارت برای سازمانتان است یا یک فرصت شغلی جدید برای شما؟
سؤالات شما به منافع خاص شما ارتباط خواهد داشت. آیا یک فناوری جدید بر شغل یا زندگی خانوادگی یا بچههای شما اثر میگذارد؟ پیدا کردن مفاهیم یکی از منافع اصلی و اولیهی تحقیقات آینده است. پیشبینیهای بسیار اندکی این گام را پشت سر میگذارند ـ آنهایی که این کار را میکنند یک خدمات مفید ارائه میدهند و یک پیشبینی قدرتمند ارائه میدهند.
● ارزشیابی: از نظر ساختاری صحیح و جالب
در ارزیابی یک پیشبینی به خاطر داشته باشید که ۲ خطای کلی در فناوریهای پیشبینی عبارتند از:
اغراق در تخمین سرعت بکارگیری فناوری دست کم گرفتن اهمیت کلی آثار آن همانطور که IsaacAsimov گفته است: سختترین چیز در پیشبنی ماشنی نیست بلکه جای پارک آن است. بکارگیری مهم دیگر (سومی) افق کوتاه زمان است. پیشبینیهای زیادی که طولانی مدت هستند؛ واقعاً در مورد سالهای آیندهاند که با استفاده از افقهای زمانی آن را پوشش میدهند؛ مانند "در آینده" یا "در دههی آینده" نقص چهارم فقدان تصویر ذهنیست. مثلاً برخی از تخمینهای روندها فرض را بر این دارند که صرفاً به این دلیل که ما امروز چیزی را داریم؛ فردا اندکی بیشتر از آن خواهیم داشت. هیچ تصویر وجود ندارد. از سوی دیگر یک پیشبینی خوب شما را وامیدارد تا در مورد موضوع یا جرقههای بینشهای جدید بیشتر و عمیقتر فکر کنید. اگر یک پیشنیاز ضروری برای یک پیشبینی وجود داشته باشد، همان تصویر است.
● پیشبینیهای خوب در برابر پیشبینیهای صحیح
اگر دقت نکنید ممکن است در دام تمرکز بر آنچه که غلط است ـ به هنگام ارزیابی یک پیشبینی ـ دچار شوید. حتی یک پیشبینی دارای نقص و درز نیز ممکن است ایدههای خوبی داشته باشد. در بکارگیری معیارهای چکلیست آنقدر غرق شوید که پیشبینیهای ناقص را فراموش کنید. یک پیشبینی که ساختار ضعیف دارد هدردهی زمان نیست؛ اگر به شما چیز جالبی را بتواند بگوید. اگر به یک ایدهی جدید و محکم برسید آنگاه زمان درست مصرف شده است. یک پیشبینی خوب لزوماً پیشبینی صحیحی نیست. بلکه پیشبینی خوب آن است که تفکر و ایدههای شما را تحریک میکند تا اقدامات بیشتری انجام دهید. اکثر پیشبینیها ممکن است غلط باشد اما اگر درک شما را از آینده متحول کند و شما را مجبور کنند تا تفکرتان را تصریح کرده و حرکاتتان را تعدیل کنید آنگاه مفید خواهد بود.
یک پیشبینی صحیح ممکن است لزوماً مفید هم نباشد. ممکن است بدون اینکه هیچ حرکتی را ایجاد کند بایگانی شود و کنار گذاشته شود. اما یک پیشبینی تحریککننده ـ به ویژه اگر از این معیارها تبعیت کند ـ یک پیشبینی مناسب است حتی اگر جزئیاتش غلط باشد.
● انتقادهای یک ریاضیدان از پیشبینیهای پرطرفدار
"اکثر پیشبینیهای اقتصادی و سیاسی که در روزنامهها مطرح میشوند احمقانه هستند"؛ که نظر John Allen Pavlos، نویسنده کتاب Innvmeracy و همچنین کتاب اخیر وی "ریاضیدان روزنامه میخواند" میباشد. مشکل این است که در جهت رسیدن به پیشبینیهای موفق که برای عمدهی مردم ساده میباشند، عمدهی پیشبینیکنندگان سیستمهای فوقالعاده پیچیدهی جامعه را شدیداً ساده جلوه میدهند.
به گفتهی پائولو: "چنین پیشبینیهایی غالباً پیش فرض خود را بر این دارد که امور سیاسی واقتصادی با اندکی تفکر و محاسبه کمابیش قابل پیشبینیاند. واضح است که چنین مسایلی خیلی قابل پیشبینی نیستند".
اکثر پیشبینیهای اجتماعی که ضرورتشان کاهش یافته است در نظر عموم مردم نسبت به "چیزها همانطور که بودهاند خواهند بود مگر اینکه چیزی تغییر کند". چیز بیشتری برای گفتن ندارند، بقیه نیز به راحتی میگویند که "همه چیز عوض خواهد شد".
از سوی دیگر پیشبینیهایی که سعی دارند تا به فراتر از اظهارات پوچ دست یابند؛ خود را به خطر میاندازند. چرا که آنها براساس یک یا دو متغییر سعی میکنن تا پروژههای اساسی ایجاد کنند.
اما در یک سیستم غیرخطی مثل اقتصاد؛ هزارهای از متغیرهای به هم پیوسته میتوانند هر پیشبینی خطی را در همان آغاز عوض کنند. پائولوس میگوید: "فرضهای سود بر میزان بیکاری تأثیر دارد که در عوض بر درآمد اثر میگذارد؛ کسر بودجه بر نقص تجارت اثر میگذارد؛ که فرضهای سود و مبادلات را متزلزل میکند ـ اعتماد مصرفکننده ممکن است بازار بورس را بالا ببرد که دیگر عوامل را تغییر میدهد؛ چرخههای طبیعی زندگی دورههای مختلف به یکدیگر وابستهاند". و الی آخر.
پائولوس معتقد است که تحقیقات آینده در تئوری هرج و مرج برای ارتقاء پیشبینیها کمک خواد بود در همین زمان او به ما توصیه میکند که در پیشبینیها که مواجه میشویم به دنبال چه باشیم: "شما میبایست توجه کنید که دقت پیشبینیهای ساده سر و کار داشته باشد نه پیچیده و با یک جفت متغیر که شدیداً به هم مرتبطند. به جای متغیرهای جالب کار کنند؛ و اگر پیشبینیهایی مبهم هستند نه اظهارات دقیق و همچنین اگر رنگ عقاید شرکتکنندگان را به خود نگرفته باشد. توجه داشته باشید که چگونه پیشبینیهای اندک سیاسی و اقتصادی این اگرها را به وجود میآورد ـ همانهایی که باید به آنها جدیتر توجه شود".
http://ictarticle.blogfa.com/
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست