چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا


دوست دانش آموز باشیم


دوست دانش آموز باشیم
والدین ومربیان باید بدانند كه كودكان ونوجوانان به محبت، امنیت،احساس باارزش بودن ،داشتن رابطه با افراد دیگر خانواده و جامعه احتیاج دارند. آنها باید یاد بگیرند كه از دانش آموز انتظاری بیش از آنچه هست نداشته باشند و او را وادار نسازند كه بیش ازظرفیت هوش و استعداد خود فعالیت كند.رابطه ی میان والدین و مربیان با كودكان و نوجوانان ، باید مبتنی بر محبت و احترام دو سویه باشد. مقاله ای كه در پی می آید،درباره ی چگونگی ایجاد رابطه ی دوستانه با كودكان ونوجوانان بحث میكند.یكی ازمهم ترین و پیچیده ترین ارتباط ها ارتباط با كودكان است كه نیاز به مهارت، ظرا فت،صبر وبردباری زیادی دارد.
اولین نیاز روانی كودك، مهر ومحبت و دوست داشتن اوست. شما ممكن است كودك خود را دوست داشته باشید،ولی مهم چگونگی اظهار این محبت است.هر كودكی برای داشتن احساس امنیت،باید مورد محبت قرارگیرد. ابراز محبت،موجب دلگرمی و علاقه مندی كودك به شما وزندگی خواهد شد.
ارتباط میان شما واو،بستگی كامل به نحوه ی ابراز محبت شما دارد.توجه به خواسته های او وبرخورد مودبانه و احترام با رفتارهای كلامی و غیركلامی،همه اظهار محبت است.
احساس امنیت در كودك سبب میگردد زمینه ی پیوند شما با اوتوسعه یابد و در این رابطه رفتارصحیح رانیز بیاموزد.راه مناسب آغاز دوستی با كودكان كاهش انتقاد ها و توقعات و به حداقل رسانیدن واكنش های منفی در مورد كارهای آنهاست.
با نق زدن و خرده گیریهای پیاپی از رفتار و كارهای كودكان نمی توان آنها را اصلاح كرد.
والدین و مربیان باید صبر و حوصله داشته باشند برای این كار وقت بگذارند و برنامه ریزی داشته باشند.برای ایجاد ارتباط سالم با كودكان و به كارگیری روش ها و شیوه های مؤثر در برخورد با آنان مهم ترین مساله تدارك زمان و فرصت های برنامه ریزی شده است.
شما به عنوان والدین و مربی و معلم ضروری است كه وقت كافی صرف كنید تا بتوانید رابطه ای مثبت میان خود و كودكان به وجود آورید.
● روش های ارتباط با كودكان و نوجوانان
برای برقراری رابطه با كودكان نخست لازم است آنها را بشناسیم. این شناخت باید در سطوح و زمینه های گوناگون انجام شود كه در این مقاله به برخی از آن ها اشاره می كنیم:
۱) شناخت سطح درك و میزان فهم كودكان:
در ارتباط با كودكان اغلب توجهی به مراحل رشد ذهنی سطح درك ومیزان فهم آنان نمی شود بسیاری از ما به اشتباه می انگاریم كه كودك هم درست مانند ما می فهمد و آنچه را بزرگسالان احساس و درك می كنند او هم همانطور احساس و درك می كند. توجه دقیق به مراحل رشد سطح توانایی های عقلی میزان اطلا عات و خزانه كلمات و معانی آن ها از وظایف اولیه شناخت و كار اولیاء و مربیان در ارتباط با كودكان است.
۲) شناخت سطح درك اخلاقی كودكان:
باید دانست كودكی كه می خواهیم با وی ارتباط برقرار كنیم از جهت عاطفی و اخلاقی در چه سطحی قرار دارد. آیا در مرحله ای است كه كارهای ارزشی و اخلاقی را بر اساس پیامد ها و نتیجه های ملموس آنی و ظاهری آن ارزیابی می كند یا این كه می تواند نیت و هدف و ارزشی را كه در پس هر عمل و كاری نهفته است ببیند و درك كند.
آیا به مرحله ای رسیده است كه ارزش هر كاری را قطع نظر از جو اقتدار والدین و مربیان و به دور از تأیید و یا تصدیق دیگران آزادانه و اگاهانه، درك و احساس نماید یانه؟البته درك و رشد اخلاقی از مراحل رشد عقلی و ذهنی كودك جدا نیست.باید توجه داشته باشیم كودكی كه با وی در ارتباط هستیم در چه مرحله از رشد اخلاقی و عاطفی به سر می برد تا متناسب با همان مرحله با وی سخن بگوییم.
۳) شناخت موقعیت فعلی و آمادگی:
هنگامی كه میخواهیم باكودك ارتباط برقرار كنیم باید بدانیم او در چه حالی است و از نظر روحی و روانی در چه موقعیتی قرار دارد؟آیا در وضعیت هیجانی است؟در حال خشم و غضب است؟ در غم و اندوه به سر می برد و یادر حالت سرور و شادی و سرشار از خوشحالی است؟ شناخت موقعیت فعلی كودك كمك بزرگی در نحوه ی برقراری ارتباط با وی می كند.اگر توجهی به این حالت ها نداشته باشیم و یا به آن دقت نكنیم در برخورد اولیه و ارتباط با كودكان دچار مشكل خواهیم شد.
۴) گوش دادن كامل به سخنان و اظهار نظرهای كودك:
والدین و مربیان باید به طور جدی و با رویی گشاده به سخنان و اظهار نظرها و احساسات كودك گوش دهند .گوش دادن به سخنان كودك موجب تخلیه ی احساسات، آرامش روانی و كاهش فشار روحی وی می شود . ما باید همیشه شنونده خوبی برای كودكان باشیم . باید آنان را متقاعد سازیم كه به نظرات و عقاید ایشان اهمیت می دهیم .
باید به كودك اجازه دهیم كه باورها و احساسات خود را صادقانه بیان كند و از عدم پذیرش از سوی ما ترسی نداشته باشد.اگر بخواهیم شنونده خوبی باشیم گاهی لازم است كه سكوت كنیم و مدتی بعد پاسخ دهیم .
۵) پذیرفتن كودك آنچنانكه هست نه آنچنانكه ما می خواهیم :
باید احساسات كودك را بپذیریم و هرگز با صراحت و تندی خواسته های او را رد نكنیم . گوش دادن و پذیرش كودك، زمینه ی ایجاد ارتباط عاطفی را با وی فراهم خواهد كرد . پذیرش كودك را مشروط به چگونگی رفتارش نكنیم .
در مقابل احساسات هیجان آمیز كودك باید خاموش بود چرا كه هر سخنی ممكن است او را به عصبانیت بیشتر بكشاند از طرفی باید بگذاریم كودك به طور طبیعی پیامدهای رفتار خویش را تجربه كند تا یاد بگیرد كه در زندگی چگونه با آنها كنار بیاید . طعم بعضی از ناكامی ها و شكست ها را بچشد تا برای زندگی ساخته شده و مقاوم بار آید .در این زمینه باید به كودك فرصت داد .متأسفانه بعضی از والدین به محض آنكه كودك با مشكلی مواجه می شود چیزی را از دست می دهد و یا با مانعی برخورد می كند می كوشند كه در اولین فرصت كمبودها را جبران و موانع را برطرف سازند . اینگونه كودكان افراد حساس ، زودرنج وكم ظرفیتی می شوند كه در بزرگسالی در برابر ناكامی ها و شكست ها چندان مقاومتی از خود نشان نمی دهند . همواره احساس ناتوانی و یأس و نا امیدی می كنند.
۶) احساس همدردی و همدلی :
احساس همدردی و همدلی با بیان كلمات اطمینان بخش آغاز می شود در موقعیتهای حساس و بحرانی باید بسیار با احتیاط و حساب شده سخن گفت احساس همدردی باید با شنیدن احساسات كودك بدون ارزیابی و قضاوت صورت گیرد .سخنان ما باید همچون اینه ،بدون دخل و تصرف، انعكاس واقعی از رفتار و احساسات كودك باشد به طوری كه او بازتاب احساسات را عینا در گفتار ما ببیند و حس كند . این سبب می شود كه با بازگو كردن احساسات خود كاملا از نظر روحی و عاطفی امنیت یابد و آرامشی نسبی برای وی فراهم شود .
۷) ارزنده سازی و برانگیختن عزت نفس:
مهمترین اصلی كه پدر ومادر یا مربی در این زمینه باید مد نظر قرار دهند ابراز محبت احترام به شخصیت كودك و حفظ كرامت انسانی اوست باید از دیدگاه انسانی همان ارزشی را كه برای انسان بزرگسال قائل هستیم برای كودك نیز قائل باشیم زیرا تربیتی كه مبتنی بر اقتدار یك جانبه باشد محكوم به شكست است . ارتباط و اقتدار یك جانبه به جای اینكه به درك وفهم كودك كمك كند و به رعایت مقررات انظباطی از طرف كودك بینجامد و او را به همكاری بكشاند وی را بی رغبت خواهد كرد . زیرا كودك طبیعتا جذب حرفها و رفتاری می شود كه خود در آن سهمی داشته باشد.كودك وقتی احساس ارزشمندی نكند به وجد نمی آید و در ارتباط متقابل به درك ضرورت رعایت مقررات نمی رسد . باید احساس كند كه شما او را همتای خودتان به حساب می آورید تا در یك احساس متقابل در موقعیتی آزاد و اگاهانه به راهنمایی ها و گفته های شما فكر كند و به آن معتقد شود علت طبعیت كودكان ازهمسالان خود همین(( احساس برابری)) از طرف مقابل است كه منجربه ایجاد ارتباط متعادل و مبادله ی هم عرض می شود .
ما نیاز بیشتری به شناخت كودكان داریم . باید حساسیتها و موقعیت آنان را درك كنیم ببینیم نسبت به چه مسائلی حساس هستند و از چه كلماتی ازرده خاطر می شوند هر واژه ای كه شخصیت آنان را تحقیر كند موجب آزردگی روح آنان خواهد شد باید حرمت و كرامت انسانی آنان حفظ شود . هرگز چیزی را به زبان جاری نكنیم كه عزت نفسشان را خدشه دار كند . باید با محبت و در عین حال با صراحت احساسات خود ر ا با آنان در میان بگذاریم و سعی كنیم قباحت و زشتی عملی را كه مرتكب شده اند به آنان منتقل كنیم تا آنان نیز مانند ما قباحت و زشتی عمل را حس كنند . آنچه در این مرحله اهمیت دارد ظرافت در نحوه انتقال این احساس به كودك است .
● ارتباط با دوستان و همسالان و تأثیران در رشد :
دیده شده است كه رفتار اجتماعی كودك نسبت به همسالانش در دو تا سه ماهگی ظاهر می شود . در این سن ، لبخند، صدا در آوردن و حركتهای سر كه جنبه اجتماعی دارد پدید می آید. با افزایش رشد در كیفیت و میزان رفتار اجتماعی تغییراتی پدید می آید . از دوازده ماهگی تا دوره قبل از دبستان نشانه های رفتارهای اجتماعی در كودك قوت می گیرد .روابط متقابل وی با همسالانش افزایش و به موازات آن روابط متقابل او با بزرگسالان كاهش می یابد.روابط متقابل همسالان و تأثیر آنها بر كودك با آنچه كه از روابط متقابل كودك و بزرگسالان حاصل می شود تفاوت دارد . به رغم اینكه كودكان غالب اوقات بیشتر با بزرگسالان در تماسند و آنها را در آغوش می گیرند اما غالبا نگاهشان در پی همسالانشان است. كودك همچنین در برابر همسالان رفتارهای عاطفی و بازیهایی ارائه می كند كه با آنچه درباره بزرگسالان نشان می دهد متفاوت است.این تفاوت ها در فرهنگهای مختلف وجود دارد .
● ارتباط با دوستان و همسالان و تأثیر ان در سازگاری:
انزوا و دوری از دوستان و همسالان در اوایل زندگی كودك را در معرض خطر مشكلات سازگاری بعدی قرار می دهد.كودكانی كه روابط خوبی با دوستان و همسالان شان ندارند در معرض خطر مشكلات گوناگون اجتماعی و احساسی هستند . گفته شده است نداشتن رابطه خوب با دوستان و همسالان با میزان بالای خلافكاریهای دوران نو جوانی ترك تحصیل و اخراج از محل كار به دلیل رفتار ناشایست رابطه دارد.
● ارتباطات :
در جامعه انسانی ارتباطات می تواند نقش مهمی در زندگی داشته باشد . مزایای زبان ، لغات ، سروده ها و خط ها و غیره بر ما روشن است . گذشته از این ما احساسات خود را می توانیم با حالات چهره ، دستها و غیره بیان كنیم . از طریق ارتباطات است كه یك فرد خود را به دیگران می شناساند . یك فرد كرولال می تواند با استفاده از علایم و اشارات ارتباط برقرار نماید یك فرد عادی می تواند از طرق مختلف ارتباط برقرار نماید . صرفا فرد با سواد می تواند از ارتباط نوشتاری استفاده نماید .
لازم به تأكید نیست كه در یاد گیری و آموزش ارتباط اهمیت زیادی دارد چرا كه آموزش شامل انتقال اطلاعات و مبادله ی اندیشه هاست . در یادگیری باید اطلاعات جمع آوری شود و مهارتها آشكار شده به عمل درآید و توسعه یابد . بنابراین ارتباطات یك جزء تفكیك ناپذیر از فرایند آموزش و یادگیری می باشد .هدف ارتباطات انتقال یا تبادل اندیشه ها و افكار می باشد . ارتباطات یك بخش مهم از فرایند آموزشی را تشكیل می دهد .وقتی كه هدف از یادگیری تغییر در آگاهی ، گرایش و رفتار می باشد نشانگر این است كه نتیجه ی ارتباطات نیز به تغییر در آنها منجر می گردد. لازم به گفتن نیست كه ارتباطات صرفا در صورتی كارآمد خواهد بود كه اندیشه ها یا پیام به منظور افزایش آگاهی یا تغییر گرایش و رفتار به درستی درك و تفسیر شود و مورد استفاده قرار گیرد.
منابع
۱- روانشناسی تربیتی – تألیف دكتر محمد پارسا
۲- تكنیك های ارتباط – تألیف دكتر مصطفی اقلیمی
۳- اختلالهای رفتاری كودكان ترجمه تقی مجتبی طوسی
۴- تربیت برتر رضا فرهادیان
۵-آموزش بهداشت- ترجمه فروغ شفیعی
منبع : پایگاه‌نشاط