چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


درباره ایرج کلانتری طالقانی


درباره ایرج کلانتری طالقانی
ـ ایرج كلانتری طالقانی، معمار و شهرساز متولد ۱۳۱۶ تهران
ـ كارشناس ارشد معماری از دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، ۱۳۴۲
ـ حدود ۳۲ سال سابقه كاری در زمینه مهندسی مشاور ۱۳۸۵ـ۱۳۵۳
ـ نماینده وزارت كشور در كمیته فنی شورای عالی شهرسازی و كمیته بررسی و تجدیدنظر در قانون نوسازی و عمران شهری (پیش از انقلاب)
ـ سابقه عضویت در هیأت مدیره سازمان نظام مهندسی ساختمان كشور
ـ سابقه عضویت در شورای مدیریت گروه معماری جامعه مشاوران ایران
ـ سابقه عضویت در هیأت مدیره انجمن صنفی مهندسان معمار و شهرساز
ـ انتخاب به عنوان معمار سال، ۱۳۸۴
ـ عضویت در شورای تخصصی شهرداری تهران
ـ ریاست هیأت اجرایی شورای هماهنگی انجمن صنفی مهندسی
ـ عضو شورای معماری بم
ـ مشاور مركز تحقیقات ساختمان و مسكن و مشاور «راهنمایی طراحی معماری ساختمان های بلند مسكونی»
ـ حدود ۲۰ سال تدریس در دانشگاه های تهران،آزاد و علم و صنعت در رشته های طراحی و معماری
ـ برنده جایزه نخست مسابقات طراحی «باشگاه كارمندان وزارت كشور»، «سفارت ایران در رباط»، «ساختمان شهرداری تهران»، «مركز ساختمان شركت نفت ایران» و...
طراحی و مدیریت فرودگاه بین المللی امام خمینی، سفارت ایران در گرجستان، مجموعه چالكنار در تبریز و ...
ـ شركت در فراخوان «طرح هویت بخشی مدارس ایران» و ...
معماری امروز دنیا، شاید دیگر در پی یافتن پاسخی برای پرسش های همیشه نباشد. پرسش هایی كه در هر دوره از تاریخ معماری، پارادایم اصلی سنجش و سازش با محیط به شمار می آیند. از همین رو این رشته (معماری) كه از سویی به مفهوم اقامت اشاره دارد و از دیگر سو به مفهوم زیبایی است، همواره بین این دو مفهوم سیر می كند و سیلان می یابد و حالا خود به صریح ترین پرسش تبدیل شده كه پیش رو می بینید. با این نگاه و با این نگره اگر بخواهیم در جامعه معماری ایران جست وجو كنیم و پاسخی بیابیم، به كسانی چون مهندس «ایرج كلانتری طالقانی» برمی خوریم كه معماری را نه در آموزه ها و آزمون های مشخص، كه در معنایی متكثر و متنوع می بیند. با این بینش هم هست كه می شود یك عمر فعالیت حرفه ای این معمار معاصر ایرانی را صورت بندی كرد و در قالب یك گفت وگو آورد.
وقتی از كلانتری می خواهم كه معماری را در یك چشم انداز كلی ببیند و بیان كند، چنین پاسخ می دهد: «ذهنیت كنونی من در مورد معماری بتدریج در جریان كار حرفه ای و به صورت آزمون و خطا و پندگیری از معماران صاحب نام و با تجربه شكل گرفته است. معماری همانند نقاشی، مجسمه سازی، موسیقی و ادبیات، هنری مستقل نیست و بلكه كاركردی اجتماعی دارد و به شرایط بهر ه برداری، موقعیت مكانی و مصالح و فنون به كار رفته و سرمایه ای كه برایش تخصیص یافته، وابسته است. مهم تر از همه این كه نیازهای انسان، معماری را مشروط می كند. از این رو معماری در همه حال گفتمان میان شرایط موجود و ایده ال ها و نمونه هایی كه معمار در كنش با آنهاست حاصل می شود.» كلانتری در این میان واكنش معماران را به وظیفه خود درشكل های گوناگونی می شمارد. وی دستور گرفتن از كارفرما، تك گویی رضامندانه و برقراری یك گفتمان را شایع ترین شیوه های این واكنش می داند و تكثرگرایی معماری امروز را كمابیش محصول این بینش ها و كنش های متفاوت قلمداد می كند. این معمار با سابقه در تشریح شیوه های یاد شده، موضع عملگرایانه و سازشكارانه را نوعی تلقی كالایی از معماری به حساب می آورد و معماران تن داده به این موضع را كسانی می بیند كه: «آماده اند تا بدون مخالفت و مقاومت یا ابراز موضع روشنی، خود را با وضعیت موجود انطباق دهند.» او معتقد است: «معماری كه چنین موضعی را انتخاب می كند، نقش دستیاری را ایفا می كند كه به تحقق طرح یا ایده دیگری كمك می رساند. او طراح محصول تمام شده مطابق كلیشه و ظاهری است كه از او خواسته شده است.»
كلانتری در ادامه تك گویی رضامندانه را نیز دال بر دیدگاه های جزمی عنوان می كند كه شرایط موجود را اغلب نادیده می گیرد: «بسیاری از معماران معاصر در چنین تك گویی هایی زیاده روی می كنند. آنها تئوری هایی را كه خود ابداع كرده اند به شهادت می گیرند و آنها را به شرایط موجود تحمیل می كنند. از دیدگاه آن ها شرایط موجود معتبر نیست و ربطی به خواسته های واقعی طرح ندارد.
تصویرسازی های گرافیكی یا ایده هایی كه با گرافیك تأثیرگذار بیان می شود با معماری، ذهنی برخورد می كنند و قادر نیستند اطلاعات مفیدی در مورد هدف مشخص معماری به دست دهند. این تصویرسازی ها نمایشگر توهم های آمیخته با از خودبیگانگی و همراه با شاخ و برگ های زائد است و از مواجهه آگاهانه با وضعیت موجود احتراز دارد.»
این معمار معاصر كه نزدیك به ۳۰ سال در زمینه مهندسی مشاور سابقه دارد، برقراری گفتمان یا همان شیوه سوم را سرلوحه كار و تلاش حرفه ای خود می داند و آن را چنین بیان می كند: «آنچه من از حرفه معماری دریافت می كنم این است كه معمار باید طرف یك گفت وگو قرار گیرد. فایده او برای جامعه از این واقعیت ریشه می گیرد كه به عنوان متخصص، طراح محیط زندگی انسان ها، نسبت به شرایط مختلف با نظام ارزشی و ذهنی خود واكنش نشان دهد. از این دیدگاه، معماری هنری است با كاربردهای اجتماعی و حاصل آن آمیزشی است از عوامل ذاتی و خارجی. دیالكتیك این فرآیند در جایگاه روشنفكرانه معمار و كنش او با وضعیت موجود نهفته است.»
«سادگی» نخستین مؤلفه ای است كه كلانتری در طراحی متضمن و متعین به گفت وگو در نظر دارد. او سادگی را چنین بازگو می كند:«منظور من از سادگی چیزی است كه قابل قبول، گویا، شفاف و بدون حشو و زوائد باشد. بدین معنا كه ساده ترین راه جلوگیری از تابش خورشید استفاده از چتر آفتابی است. من معتقدم كه سادگی در شكل بسیار ابتدایی خود، ضامن زیبایی و دوام است و دستیابی به آن فوق العاده دشوار. از طرفی سادگی بر اعتدال، اختصار و هم پیوندی مصالح دلالت دارد و از همه مهم تر سادگی ، قاعده كلی در سازمان دادن به عملكرد است.» در میان این سادگی موردنظر معمار باید اصول دیگری را هم دید كه به طور خلاصه شامل «وحدت و تنوع» ، «نظم ساختاری» و «فردیت بارز» است.
خلق اشكال واضح معماری تا آن را از جنبه بصری خوانا كند و منظری واضح و جهت نمایی فضایی روشن ارائه كند، منظوری است كه معمار ما اینجا از «نظم ساختاری» به عنوان یكی دیگر از اصول موردنظرش دارد. چیزی كه بالاخره به همان «فردیت بارز» می رسد و این گونه تعریف می شود:«هر مفهوم طراحی از جست وجو برای دستیابی به هویتی مشخص حاصل می شود. در اینجا توجه به بی مانند بودن طرح ، قائم به ذات و یا عملی ارادی و قراردادی نیست، بلكه كوششی است برای پیداكردن فردیتی بارز و برخاسته از شرایط معین در مكانی معین برای كار در دست طراحی.»
با این همه كلانتری، محیط انسانی را تنها متأثر از حضور معماران و دستاوردهای آنها نمی داند و طراحی را تنها پاسخ به نیازهای طرحی می شمارد كه در دست معمار است. او اقبال این پاسخ و امكان پیوستن آن به محیط را، به میزان آمادگی معماران برای گوش فرادادن به همان گفتمان مورد اشاره اش مشروط می كند و می گوید: «یافتن پاسخ های مطلوب و قابل قبول و راه حل هایی برای طراحی محیط، به آمادگی ما برای گفت وگو و انطباق نظرگاه خود با شرایط متحول اطراف وابسته است. تصمیم به این كه چه باید ساخته شود و چگونه، از طریق مجموعه ای پیچیده از ساز وكارهای سیاسی و اقتصادی بر جامعه تأثیر می گذارد. ما ناچاریم با این مسائل از طریق ورود به گفت وگو (گفتمان) و با اعتماد به نفس مواجه شویم.»
این استاد دانشگاه كه سال ها طراحی و معماری درس داده است، در ادامه اشاره ای هم به فضای آموزش معماری می كند كه واقعیت تحصیل معماری را در برابر واقعیت های جامعه امروز ایران و جهان می گذارد و به تناقض های بزرگی می رسد. او با این مقایسه در واقع تصویر آرمانی ذهن دانشجویان معماری را كه به دنبال طراحی و اجرای ساختمان های نوعی و نمونه، به این رشته رو آورده اند، در تضاد با واقعیت های اطراف و پیچیدگی های ساخت و ساز در دنیای امروز می داند. دنیایی كه الگوی ساختن در آن به كلی تغییر كرده است. كلانتری كه طرحی هم برای شركت در فراخوان سازمان نوسازی مدارس كشور آماده كرده است و در این زمینه نیز سوابقی دارد،مدرسه سازی را مسأله مهمی می داند كه هم جایگاه خود را در آیین نامه اجرایی سازمان مدیریت و برنامه ریزی كشور نیافته است و هم هیچ گاه دراین سرزمین آن طور كه باید و شاید ساماندهی نشده است. او بیش از هر چیز دیگری در طراحی خود به فضای مناسب و استاندارد برای هر دانش آموز توجه داشته و ساخت و ساز بنای آموزشی را در وهله نخست، مشروط به رعایت این فضای كافی دانسته است.
زینب حسینجانی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید