دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

ایران به سمت توافق می‌رود؟


ایران به سمت توافق می‌رود؟
دور تازه مذاکرات ایران و اتحادیه اروپا در شرایطی برگزار می‌شود که ضرب‌الاجل قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت سازمان ملل به نیمه راه رسیده و جامعه جهانی تاکنون ۳ قطعنامه الزام‌آور را علیه منافع کشورمان تصویب کرده است. ایالات متحده و اروپا به رغم رفتار غیرقانونی خود همچنین موفق شده‌اند در یک سال گذشته اجماع قابل توجهی را علیه فعالیت‌های کاملاً صلح‌آمیز کشورمان ایجاد کنند و دامنه این اجماع را تا روسیه، هند، چین و حتی اندونزی و پاکستان گسترش دهند.
رفتار غرب در مقابل بحران اتمی ایران رفتاری کاملاً «قابل پیش‌بینی» و البته زیاد‌ه‌خواهانه است. همانطور که کاملاً پیش‌بینی می‌شد، غرب در مقابل راهبرد «گریز به نقطه بعدی» که در جریان اعلام موفقیت‌های هسته‌ای کشورمان از سوی مقامات جمهوری اسلامی به اجرا گذاشته شد، نه تنها در «عمل انجام شده» قرار نگرفت که کوشید حتی ابتکار عمل را نیز به دست گیرد. تا آن جا که آمریکا، اروپا، روسیه و حتی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در موفقیت‌های هسته‌ای تهران تشکیک کرده و ادعا کردند که اعلام خبر «آغاز غنی‌سازی صنعتی در ایران» نوعی بلوف بوده است! هدف غرب از این رویکرد کاملاً مشخص است: سلب امکان مانورهای تبلیغاتی و سیاسی از جمهوری اسلامی برای حذف «پیش‌شرط» تعلیق از لیست درخواست‌های بین‌المللی از تهران. بنابراین می‌توان گفت که غرب همچنان بر خط قرمز «تعلیق غنی‌سازی در ایران» ایستاده است.
با وجود راهبرد فوق‌الذکر، در هفته‌های اخیر تحلیل‌های متعددی از سوی منابع غربی منتشر شده که اعلام اخبار خوش هسته‌ای را نوعی دورخیز مقامات دولت ایران برای حرکت به سوی توافق با شورای امنیت و کاهش سطح بحران اتمی می‌داند.
تحلیلگران غربی ادعا می‌کنند دولت نهم پس از اعلام خبر موفقیت در تولید صنعتی سوخت هسته‌ای زمینه‌های سیاسی و تبلیغی لازم برای امکان مصالحه‌ای آبرومندانه که متضمن عقب نشینی آشکار هیچ‌ یک از دو طرف از مواضع پیشین نباشد را فراهم آورده است. به گفته ناظران غربی، عبور ایران از نقطه «بدون بازگشت» هسته‌ای، این امکان را پیش روی دولت نهم قرار می‌دهد که ضمن اقناع افکار عمومی داخلی مذاکره با طرف‌های غربی برای حل مشکلات فی‌مابین ـ که اعتماد سازی و تعلیق موقت غنی سازی در مرکز آن قرار داردـ را از سر بگیرد.
این تحلیلگران برای اثبات صحت تحلیل‌های خود نشانه‌هایی هم دارند. مهم‌ترین دلایل ناظران غربی، آن دسته از اظهارات علی لاریجانی، علی آقامحمدی، مسئولان وزارت خارجه دولت نهم و نمایندگان حامی دولت در مجلس شورای اسلامی است که با اشاره به «وضعیت جدید در پرونده هسته‌ای» از غرب خواسته‌اند فرصت کنونی برای تفاهم با تهران را مغتنم بشمارد. در اظهارات مقامات مسئول ایران پس از اعلام خبر خوش ۲ نکته صریح به چشم می‌خورد: اول این که شرایط جدیدی در پرونده هسته‌ای ایجاد شده که غرب باید آن را مغتنم شمرده و به سوی تفاهم گام بردارد. دوم آن که در صورت حذف پیش‌شرط تعلیق، تمام مسایل موجود و حتی «تعلیق غنی‌سازی» می‌توانند در طول مذاکرات مورد بررسی قرار گیرند.
● نشانه‌های جدید
در چنین شرایطی، توافق علی لاریجانی و خاویر سولانا برای آغاز مجدد «مذاکرات اولیه» می‌تواند یک نشانه مهم باشد. لاریجانی و سولانا در شهریورماه سال ۸۵ به توافقی دست یافتند که به گفته رسانه‌های غربی و برخی سایت‌های اینترنتی نزدیک به مسئولان کنونی شورای عالی امنیت ملی، حاوی موافقت تهران با یک تعلیق محدود دوماهه در قبال آغاز مذاکرات و حمایت اروپا از حقوق هسته‌ای ایران بوده است. این توافق البته به دلایلی هیچ گاه به اجرا نرسید و صرفاً بر روی کاغذ ماند. با این حال باعث شد برای مدتی نسبتاً طولانی مذاکرات لاریجانی و سولانا به این دلیل که «فاقد ضمانت اجرایی است» در محافل سیاسی و تحلیلی غرب جدی گرفته نشود.
این بار مذاکرات سولانا و لاریجانی در شرایطی آغاز می‌شود که همزمان مورد حمایت رئیس‌جمهور آمریکا (بوش) و رئیس‌جمهور ایران (احمدی‌نژاد) قرار گرفته است. با آن که اتحادیه اروپا با تصویب تشدید تحریم‌های ایران در شامگاه روز دوشنبه نشان داد که دیگر در انتظار نتایج مذاکره با مقامات جمهوری اسلامی نخواهد ماند، با این حال علایم ارسال شده از سوی دو طرف مخصوصاً اظهارات مقامات ایرانی بار دیگر کورسوی امیدی را در میان محافل مستقل غربی به وجود آورده است:
۱) امیدبخش ترین اظهارات توسط سخنگوی وزارت خارجه ایران ابراز شد. حسینی گفت: در مذاكرات لاریجانی و سولانا كه قرار است روز چهارشنبه انجام شود، به دلیل آنكه طرف غربی پیش شرط‌ها را كنار گذاشته و خواستار مذاكرات در فضایی آرام شده، ممكن است توافقی صورت گیرد. وی افزود: رویكرد جدیدی كه در غرب در خصوص پرونده هسته‌ای ایران مشاهده می‌شود تا حدودی مثبت است و غربی‌ها می‌بایست از زورگویی خودداری كنند و واقع‌نگر باشند تا راه‌ها برای حصول توافقات اصولی و منطقی باز بماند. حسینی البته توضیح نداد که در هفته‌های گذشته چه رویکرد جدیدی از غرب مشاهده شده یا کدام کشور غربی پیش‌شرط‌ها را حذف کرده است؟
۲) محمود احمدی نژاد عصر دوشنبه در مصاحبه با خبرنگاران «رویترز» و «شبکه العالم» اظهاراتی کاملاً مصالحه جویانه در مقابل اقدامات غرب داشت. او با آن که طرح «تایم‌اوت» البرادعی (تعلیق در برابر تعلیق) را رد کرد با این حال به صراحت از مذاکرات لاریجانی و سولانا حمایت کرد. احمدی‌نژاد نه تنها به صورت مشروط از مذاکرات احتمالی رایس و متکی در جریان نشست امنیتی عراق دفاع کرد که حتی پا را فراتر گذاشت و صریح‌ترین پیشنهاد برای مذاکره با جرج بوش (البته در مقابل رسانه‌ها) را نیز ارایه داد. رئیس‌جمهور که پیشتر قطعنامه‌های شورای امنیت را کاغذ پاره خوانده بود، تاکید کرده بود قطار هسته‌ای ایران ترمز و دنده عقب ندارد و در ابتدای مسئولیت خود صراحتاً تاکید کرده بود ایران هیچ تمایلی به گفتگو با مقامات اروپایی ندارد، در مصاحبه روز دوشنبه خود پیرامون مذاکرات لاریجانی و سولانا چنین گفت: «هم ما سوالاتی داریم نسبت به رفتار برخی كشورهای اروپایی و آمریكا، هم ممكن است آنها سوالاتی داشته باشند و همینطور ابهاماتی ما داریم و ابهاماتی هم آنها دارند. گفتگو بهترین راه رفع ابهامات است بهترین راه تفاهم و بهترین راه پاسخ به سوالات است».
۳) علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران عصر دوشنبه نسبت به نتایج مذاکرات خود با سولانا ابراز امیدواری کرد و گفت فکر می کنم اگر مذاکرات جدی وجود داشته باشد می توان به راه حلی دست یافت که به نفع طرف مقابل هم خواهد بود. لاریجانی البته این بار نیز از اروپا خواست بر پیش‌شرط تعلیق اصرار نکند.
● آیا ایران به سوی تفاهم می‌رود؟
ناظران غربی بر مبنای واکاوی دلایل دولت نهم از اعلام خبر خوش و همچنین علایم ارسال شده از سوی تهران و بروکسل دو گزینه اساسی را مطرح می‌کنند:
۱) دولت نهم که «تعلیق غنی‌سازی» را محور انتقادات خود از دولت سید محمد خاتمی قرار داده و حامیانش بیشترین شعارها را در این زمینه داده‌اند، با اعلام خبر عبور از نقطه بدون بازگشت و تاکید بر توان غنی‌سازی صنعتی در داخل می‌تواند با این استدلال که اکنون نیازی به سوخت هسته‌ای ندارد (چرا که هنوز نیروگاه‌های اتمی ایران اجرایی نشده‌اند) زمینه مصالحه «آبرومندانه و عزتمندانه» را فراهم کند. در این صورت اروپا نیز خواهد توانست با بهره‌برداری از فرصت موجود بار دیگر ابتکار عمل را در دست گرفته و مواضع بلوک آمریکا در مقابل تهران را تضعیف کند. به اعتقاد ناظران غربی، حامیان دولت نیز در این صورت دقیقاً شبیه ماجرای ملوان‌ها رفتار خواهند کرد.
۲) تهران و غرب هم‌اکنون در دو مسیر جداگانه گام بر می‌دارند. بدین معنا که تهران همچنان به قطعنامه‌های شورای امنیت و شرایط بین‌المللی بی‌تفاوت خواهد ماند، صرفاً می‌کوشد غرب را به پذیرش واقعیت «ایران اتمی» وادار کرده و پیش‌شرط تعلیق را حذف کند. جهان غرب نیز تلاش می‌کند با بهره‌برداری تبلیغاتی از پزهای مذاکراتی (چیزی که توسط لاریجانی رقص دیپلماتیک خوانده شد) افکار عمومی خود را قانع سازد که تمام اقدامات لازم برای حل مسالمت‌آمیز بحران را انجام داده و دیگر چاره‌ای جز برخورد ندارد.
در این زمینه یک تفاوت تحلیلی آشکار میان تحلیلگران ایرانی و اروپایی وجود دارد. بدین معنا که اغلب ناظران ایرانی به گزینه دوم اعتقاد دارند اما برخی تحلیلگران غربی مدعی هستند که تهران در مسیر گزینه اول حرکت می‌کند. هفته‌های آینده نشان خواهد داد که ایران و غرب کدام مسیر را برگزیده‌اند.
احمد لطفی
منبع : خبرگزاری آفتاب