شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا
آسیبشناسی در عرصه سیاسی
رمان ها،دستآوردهاوآسیب شناسی انقلاب اسلامی در عرصه سیاسی.انقلاب اسلامی برای رسیدن به چه اهدافی ایجاد شد وآیا پس از پیروزی انقلاب،همه اهداف مورد نظر وایده های مطلوب حاصل شد یا خیر؟اگر پاسخ منفی است،
علت را باید در چه چیزهایی جست و جو کرد؟ به بیان دیگر چه آسیب هایی انقلاب اسلامی را از رسیدن به اهداف نهایی اش باز میدارد؟ گفتنی است این بحث شناخت ما را نسبت به بنیان و اساس انقلاب اسلامی افزایش داده و میکوشد با طرح آسیبها، موانع و خطرات وضعیّت آینده و وظایف ما را نسبت به آن را ترسیم نماید. پیش از وارد شدن به اصل بحث، لازم است به مفاهیم و واژهها اشارهای کوتاه داشته باشیم.
● آرمانها:
هر انقلابی دارای اهداف و آرمانی هایی است. هدف، نقاط قابل دست یابی در زمان مشخص است ؛ ولی آرمان، آرزوها و اهداف بلند، مقدس و متعالی را گویند که اگر چه دست یافتنی است اما زمان دستیابی به آن قابل پیش بینی نیست. بدین ترتیب، اهداف ممکن است مرحلهای و یا نهایی باشند، امّا آرمانها مرحلهای نیستند، بلکه نهایی اند. برای نمونه، آرمانهای انقلاب اسلامی ایران همان اهداف سلبی و ایجابی است که مردم به همراه رهبران خود برای دست یابی به آنها، بر ضّد نظام سلطنتی پهلوی دست به اعتراض گسترده و همه جانبه زده و تا سقوط کامل آن رژیم از پای ننشستند.
● دست آوردها:
پس از هر انقلابی، با نگاه به عملکرد آن در مییابیم که این انقلاب تا چه حد در رسیدن به اهداف و آرمانهای خود موّفق بوده است. دست آورد بمعنی پیدا کردن و بدست آمدن را گویند(۱) وقتی میگوییم دستاورد مراد مجموعه هدف هایی است که انقلاب به آن دست یافته است. اکنون بانگاهی به عملکرد و دست آوردهای انقلاب اسلامی ایران باید بررسی کرد که با همه موانع و مشکلات داخلی و خارجی که انقلاب اسلامی با آن روبه رو بوده، تا چه حدی توانسته به اهداف وآرمانهای خود دست یابد. گر چه یادآوری این نکته نیز لازم است که واقعیت این است که هیچ انقلابی نمیتواند در مدّت کوتاهی به همه اهداف و آرمانهای خود دست یابد. از این رو نباید انتظار داشت که انقلاب اسلامی با توّجه به امکانات موجود در کشور به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به همه خواستههای خود رسیده باشد.
● آسیبها:(۲)
واژه آسیب از علوم پزشکی به علوم اجتماعی وارد شده و به معنای «مبحث مطالعه علل بیماری و عوارض و علایم غیر عادی» میباشد، در اینجا منظور از آسیب شناسی بررسی موانع داخلی و خارجی انقلاب آسلامی در ابعاد سیاسی است. در ادبیات علوم اجتماعی مشکلات داخلی آفت و مشکلات خارجی را موانع میدانند. بنابر این آسیبشناسی یعنی مجموعه آفات و موانع که برای انقلاب اسلامی ایجاد میشود.
● آرمانهای سیاسی:
۱ـ طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب و تنظیم سیاست خارجی کشور در جهت حفظ استقلال و سربلندی ملی و اسلامی.(۳) در این مورد باید گفت انقلاب اسلامی به موجب قانون اساسی خود، نه قصد استیلا بر مقدرات سایر ملتها را دارد و نه سلطه هیچ قدرتی را بر خود تحمل میکند. لذا انقلاب اسلامی با شعار نه شرقی و نه غربی، جلوهای از این اصل را برای خود هویتی مستقل از نفوذ قدرتها و ابرقدرتهای جهان قائل شد و در چارچوب این اصل، خود را غیر متعهد دانست. و از این طریق سیاست خارجی خود را بر اساس معیارهای اسلامی بنا نهاد. لذا طبق قانون اساسی، هیچ قانونی نه تنها در سیاست خارجی، بلکه در سیاستگذاریهای داخلی و فرهنگی و اقتصادی و غیره نبایستی با قوانین اسلام مغایرت و تضاد داشته باشد.
انقلاب اسلامی نیز برای ارج نهادن به این امر مهم در طول دوران خود تلاش نمود این اصل را سر لوحه خود قرار دهد و با تنظیم سیاست خارجی قوی در حفظ استقلال کشور همواره ثابت قدم باقی ماند و لحظهای از این تلاش باز نایستاد. نتیجه آن شد که با گذشت ربع قرن از انقلاب اسلامی و علیرغم دشواریها ومشکلات، نظام جمهوری اسلامی ایران بدون پیروی از دخالتها و خواست قدرتهای بزرگ، تنها به منافع و مصالح ملی خود میاندیشد و در سیاست خارجی خود کاملاً مستقل عمل میکند.
۲. محو هر گونه استبداد و خود کامگی وانحصارطلبی و تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون(۴)، انقلاب اسلامی توانست با مبناء قرار دادن حاکمیت قانون خدا بر مردم عملاً واژه استبداد که ۲۵۰۰ سال در ایران قدمت داشته از بین ببرد و حاکمیت خود کامه شاهان بر سرنوشت مردم را موکول به خود مردم نماید و این از طریق بنیان نهادن حکومت اسلامی( جمهوری اسلامی) صورت گرفت. «حکومت اسلامی، استبدادی نیست که رییس دولت، مستبد و خود رای باشد، مال و جان مردم را به بازی بگیرد و در آن، به دلخواه، دخل و تصرف کند. هر کس را ارادهاش تعلق گرفت، بکشد و هر کس را خواست انعام کند و املاک و اموال ملت را به این و آن ببخشد!...»(۵)
با از بین رفتن استبداد زمینه سعادت مادی و معنوی و توجه به رشد و بالندگی مردم میشود و مردم میتوانند در جنبههای مادی و معنوی، روحی و جسمی به رشد اجتماعی نایل آیند. و از این طریق احیا و اقامه حق و دفع باطل میگردد. و این باعث بوجود آمدن و تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی میگردد. آزادی که در زمان شاه به تمام معنی در همه عرصههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی وجود نداشته است.از مهمترین موارد سلب آزادی در رژیم پهلوی، عدم وجود آزادی بیان، احزاب و مطبوعات میباشد، در حالی که بر طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی در ۳ حوزه ؛ حقوق و آزادیهای فردی و شخصی(۶)، حقوق و آزادیهای مدنی و اجتماعی(۷) و حقوق و آزادیهای مذهبی و اعتقادی(۸) لحاظ شده است. مثلاً در باب آزادی مطبوعات اینطور آمده« نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد(۹) و یا در باب آزادی احزاب قانون اساسی بیان میکند:احزاب، جمعیتها. انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزادند، مشروط به اینکه اصول استقلال و آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند.(۱۰)
به کوتاه سخن آنکه، حقیقت آزادی در زمان رژیم گذشته وجود نداشته و مردم شریف ایران اسلامی از طریف تحول انقلابی به این عنصر مهم دست یافتند.
● دست آوردهای سیاسی
۱. کسب استقلال سیاسی و ایجاد نظام سیاسی مستقل( نفی استعمار و عوامل خارجی). استقلال واژهای گسترده و نسبی است. و مراد از استقلال، قدرت یک دولت برای اداره امور داخلی و خارجی خود، بدون جلب نظر و موافقت یک دولت دیگر را، استقلال سیاسی مینامند.(۱۱) بنابر این وقتی بحث از استقلال میکنیم مراد آن است که هر کشوری در تصمیمگیری و اجرای تصمیمات ملی اش مختار باشد و جمهوری اسلامی با از بین بردن نظام استبدادی، طرد کامل استعمار، جلوگیری از نفوذ اجانب، نفی و اجتناب از پیمانهای که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی و فرهنگی و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطه گر توانست به این مهم دست یابد.
۲. بر اندازی حکومت شاهنشاهی( طرد استبداد و عوامل دیگر داخلی وابسته) و استقرار نظام جمهوری اسلامی.
از دیگر دست آوردها پایان دادن به رژیم دیکتاتور و خود کامه شاه و نفوذ روز افزون و فزاینده عوامل وابسته به رژیم در سرنوشت جامعه ایرانی بود. این بر اندازی مرهون حضور همزمان و هماهنگ و کاملا مطلوب سه رکن اصلی و مهم انقلاب بود. مردم، رهبری و ایدئولوژی از ارکان اصلی این حرکت بودند که توانستند با« وحدت کلمه» به این هدف مهم دست یابند.
۳. ارتقای آگاهیهای سیاسی و تقویت بینش سیاسی مردم و حضور در صحنههای مختلف سیاسی.
بدلیل فشار استبدادی موجود زمان پهلوی عملا حضور مردم و جوانان در عرصه جامعه بشدت کاهش پیدا کرده و این بخاطر بسته بودن نظام بود که کسی جرات نمیکرد حتی در منزل و خانه خود از جامعه و سیاست بگوید. اما با وقوع انقلاب اسلامی بینش سیاسی مردم جهت حضور در اجتماع بیشتر شد و مردم از باب احساس تکلیف و عمل به وظیفه در این حضور یکپارچه شرکت نمودند( امروز شرکت در انتخابات ریاست جمهوری نه فقط یک وظیفه اجتماعی و ملی است، بلکه یک وظیفه شرعی اسلامی و الهی است.
۴ . تدوین الگویی جدید پیرامون دین و حکومت( نظام مردم سالاری دینی) بر اساس اصل اول قانون اساسی ایران، حکومت ایران« جمهوری اسلامی» است. مقام معظم رهبری در تعبیرات مکرر خود واژه «مردم سالاری دینی» را معادل« جمهوری اسلامی» دانستهاند. بنابراین وقتی میگویم مردم سالاری دینی یعنی؛
یکم - نقش مردم در مقبولیت نظام و کار آمدی آن؛
در نظام جمهوری اسلامی، هر چند مشروعیت حکومت از سوی خدای متعال است، اما نقش مردم در مقبولیت نظام مورد تاکید جدی است. پذیرش مردمی، نقش عظیمی در کارآمدی نظام دارد. مردم با پذیرش حکومت، به حکم الهی، قدرت و بسط ید و نفوذ کلمه میدهند تا قوانین و احکام الهی را به اجرا بگذارد و اهداف و مقاصد دینی را در جامعه پیاده کند.
دوم - نقش مردم در تعیین حاکمان و کارگزاران نظام؛
نقش مردم در تعیین حاکمان نظام، یکی دیگر از وجوه مهم« مردم سالاری» بودن نظام جمهوری اسلامی است؛ زیرا هر چند در عصر غیبت، همانند عصر حضور، حاکم اسلامی و ولی امر، مشروعیت خود را از جانب خدا دارد، اما طبیعی است که تشخیص و تعیین حاکم اسلامی در هر عصر و زمانی، به عهده خود مردم است.
سوم - نقش مردم در نظارت بر حاکمان؛
یکی دیگر از وجوه« مردم سالاری» این است که مردم نه تنها حق نظارت بر تمام کارهای حاکمان اسلامی را دارند بلکه این یک وظیفه شرعی و الهی آنان است. به تعبیر دیگر مردم در امر نظارت بر کار حاکمان جامعه نباید بی تفاوت باشند و هر کس باید این مسئولیت را بر دوش خود احساس کند. بنابراین، حاکمان، حق ندارند و مجاز نیستند مردم را از نظارت بر کار خویش، ممنوع و محروم سازند.چهارم محوریت خدمت به مردم در نظام جمهوری اسلامی؛
در این نظام همه مسئوولان خدمتگذار مردمند. در نظام اسلامی، حاکمان برای مردمند نه مردم برای حاکمان، چنان که امکانات و سرمایههای کشور برای مردم است نه برای حاکمان. همانگونه که محور قانوگذاریها و سیاستگذاریها، تامین مصالح منافع مردم است نه منافع حاکمان.«در نظام اسلامی» کشور متعلق به مردم و اصل، مردم است. در نظام مردم سالاری دینی، رسیدگی به امور مردم، تامین رفاه و آسایش و حل مشکلات آنان یک اصل مهم است»(۱۲)
پنجم - رسیدگی به محرومین؛ دغدعه اصلی نظام جمهوری اسلامی.
یک وجه دیگر مردمی بودن نظام جمهوری اسلامی این است که مسئولان نظام موظفند در برنامه ریزیها رسیدگی به محرومین و بیچارگان و مستضعفین را دغدغه اصلی خود قرار دهند. مسئولان نظام اسلامی حق ندارند زندگی اشرافی را در پیش گیرند و یا در محافل و مجالس اشرافی شرکت کنند بلکه مسئوولان اصلی نظام خود را موظف میدانند که از محرومین دفاع کنند. در این مدت ۲۵ سال از انقلاب که میگذرد، ردههای بالای نظام سعی کردنند که به این امر بیشتر توجه کنند. از نمونه این افراد میتوان به زندگی امام خمینی«ره» اشاره کرد که حاضر نبودند از وجوهات و بیت المال در غیر جای خود استفاد شود و امروز نیز زندگی مقام معظم رهبری شاهد و گواه این مدعا است. اما در ردههای میانی ما این توجه را کمتر شاهد هستیم، اگر چه همت و تلاش این افراد بر این است که همانند رهبران دینی خود باشند.
● آسیبهای احتمالی در عرصه سیاسی
۱. نفوذ بینش غربی در مواجهه با سیاست و جایگزینی قدرتطلبی به جای خدمت به اسلام در عرصه سیاست این میتواند از طریق اشاعه اسلام غیر سیاسی، اسلام التقاطی و اسلام لیبرالیستی انجام گیرد. بنابر این تنها راه لازم جهت کارآمدی و پویای نظام آن است که در مقابل هجوم اندیشه و بینشهای غربی قد علم کند. تا از این طریق بتوان نسبت به مسائل روز و پدیدههای جدید در دنیای معاصر پاسخ گو بود و شرط داشتن این پویای بر طرف نمودن نزاع جناحهای سیاسی و غیر سیاسی است و گر چه اختلاف سلیقهها در میان گروهها برای دست رسی به اهداف انقلاب امری پسندیده است؛ امّا اگر به حذف دیگری و نزاع و درگیری منتهی شود، آفتی برای جامعه است.
۲. انحراف خواص و بیتفاوتی عوام. مراد از خواص به مجموعهای از دولت مردان و رجال سیاسی و مذهبی است که در ساختار و بدنه نظام ایفای نقش میکنند. عمل کرده این گروه تاثیر مستقیمی بر کارایی و عمکرد نظام و در عین حال رابطه و اعتماد میان مردم و مجموعه نظام، خواهد داشت. هر گونه تجمل گرایی مدیران جامعه، اخذ امیتازات ویژه برای خود و خانواده، فساد اداری، گسترش و تورم ساختار اداری و نهایتا نفوذ عوامل فرصت طلب و... میتواند از آسیبهای احتمالی باشد. از طرفی اگر زمانی این رفتار از دولتمردان رخ دهد اولین اثر آن بیتفاوت شدن مردم است و از شاخصههای بیتفاوتی مردم عدم حضور یکپارچه مردم در صحنههای انقلاب علی الخصوص در صفهای نماز جمعه و... میباشد.
بعبارت دیگر اگر هر زمانی خواص ما در مقابل تحقق معیارها و سبملهای اسلامی بی تفاوت بشوند و رهبران و دولت مردان ما را هوای نفس گرفته و جاهطلبیها و دنیا پرستی نمود یابد حضور مردم در صحنه خلوتر خواهد شد. رهبر معظّم انقلاب در این باره میفرماید: تمام مشکلاتی که در طول تاریخ دردآور و غم بار اسلامی بروز کرد، ریشه در ترکیب دو عامل یعنی خیانت برخی از خواص و دنبال روی بسیاری از عوام دارد.
● بازگشت استعمار به شیوههای آشکار و نهان و وابستگی نظامی و سیاسی به بیگانه
یکی از آسیبهای که هرگز نباید فراموش کرد حضور قدرتهای بزرگ در دست یافتن به سرزمین ایران اسلامی است. و این دست یازیدن به اقسام و اشکال مختلفی انجام میپذیرد. یک زمانی با حضور نظامی و اشغال خاک کشور، در یک زمان دیگر از طریق تهاجم فرهنگی و در زمان دیگر از طریق ایجاد وابستگی اقتصادی. بنابراین باید در همه زمانها هوشیار بود. تا بتوان از کیان سرزمین اسلامی دفاع کرد. زیرا دشمنان از طریق استحاله معنوی و فرهنگی در جامعه میتوانند جوانان ما را از راه بدر کنند و این از طروق ذیل امکانپذیر خواهد بود ـ بهره برداری از نقاط ضعف اشخاص و گروهها ـ انحراف در برنامههای اسلامی دانشگاهها ـ به کارگیری نویسندگان منحرف ـ یافتن مهرههای مناسب در ایجاد اختلافات داخلی ـ سوء استفاده از رقابتهای سیاسی داخلی ـ انحراف افکار عمومی از طریق توجه دادن به آفات داخلی ـ برنامه ریزی برای نفوذ عوامل نظام برانداز در جبهه داخلی
- ترویج فساد و اعتیاد در جوانان همگی میتواند زمینه وابستگی به جهان امروز علی الخصوص به غرب را برای جامعه ما به ارمغان بیاورد. بنابر این باید هوشیار بود و وحدت کلمه را در جامعه بعنوان یک فرهنگ ناب محمدی(ص) ترویج نمود و سرلوحه زندگی اجتماعی خود قرار داد.
پینوشتها:
۱. فرهنگ معین، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۷.
۲. Pathaloge ..
۳. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل سوم، بند ۵ و ۶.
۴. همان، بند ۷-۶
۵. در آمدی بر اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) ص ۳۰، اختهر شهر و دیگران.
۶. اصل بیستو دوم قانون اساسی و اصل سی و سوم قانون اساسی.
۷. اصل بیستوهشتم قانون اساسی.
۸. اصول بیست و سوم، دوازدهم و سیزدهم قانون اساسی.
۹. اصل بیست چهارم قانون اساسی.
۱۰. اصل بیست و ششم قانون اساسی.
۱۱. غلامرضا علی بابایی، فرهنگ سیاسی، تهران، آشتیان، ۱۳۸۲، ص ۶۲.
۱۲. مقام معظم رهبری، ۲۶/ ۱/۱۳۸۳ و ۲۱/۳/۱۳۷۹.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست