یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


چالش فرهنگی تحقق موازین حقوق بشری


چالش فرهنگی تحقق موازین حقوق بشری
ظاهراً یكی از ویژگی ‌های اصلی و برجسته حقوق بشر معاصر، ‌تعلق آن به همه ابنای بشر بدون هر گونه محدودیت جغرافیایی، نژادی، ‌دینی و ... است . بر این مبنا، حقوق بشر، حقوق انسان ‌ها به دلیل انسان بودن و فارغ از شرایط گوناگون اجتماعی و سیاسی معنا شده است؛ از این ‌رو گفته می شود حقوق بشر به عنوان حقوقی فراتر از قوانین وضعی حاکم بر ملل از خصلت «جهان شمولی» برخوردار است. از این منظر، جهان شمولی مشخصه عمده‌ای است كه حقوق بشر را از دیگر حقوق عادی متمایز می‌سازد و چنان‌ كه دبیركل سازمان ملل متحد یادآوری كرده است، این جهان شمول بودن است كه به آن اقتدار می‌بخشد. «كوفی عنان» می‌گوید: «حقوق بشر جهانی است، نه فقط به خاطر ریشه داشتن در همه فرهنگ‌ها، بلكه به این دلیل كه همه كشورهای عضو سازمان ملل متحد آن را تایید كرده‌اند‎.» [۱]
شش دهه از صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر می گذرد و از آن زمان، معاهدات و مکانیسم های بسیاری جهت گسترش و تعمیق تعهدات حقوق بشری کشورها می گذرد. با این وجود هنوز هم در کشورهای بسیاری شاهد نقض حقوق بشر هستیم. لذا این سؤال مطرح می شود که آیا به‌راستی حقوق بشر را همه فرهنگ ها تأیید کرده اند و حقوق بشر جهان شمول است؟
برای پاسخ به این سؤال می توان به وجود چالش هایی در مقابل رعایت موازین حقوق بشری اشاره کرد. شاید عمده ترین این موانع را بتوان «حاکمیت» و «موانع فرهنگی» نامید. اما در کشور افغانستان شاهد هستیم که علی رغم الحاق دولت این کشور به معاهدات حقوق بشری، کماکان عدم رعایت حقوق بشر یک مسأله اساسی است. یا در ترکیه شاهد هستیم که علی رغم آن که حکومت لائیک ها از صدور حکم اعدام جلوگیری کرده است ولی مانع وقوع قتل های ناموسی نشده است. چنین نمونه هایی نویسنده را متقاعد نموده که «موانع فرهنگی» عامل مهم تری است.
در این نوشتار تلاش شده تا «موانع فرهنگی» به عنوان اصلی ترین چالش گسترش و تعمیق تعهدات حقوق بشری معرفی شود. برای تقریب مفاهیم به ذهن خوانندگان ایرانی، نویسنده فرهنگ اسلامی را مورد توجه قرار داده است. دو موضوع «نسبی گرایی فرهنگی حقوق بشر» و «تفاوت حقوق بشر دینی با حقوق بشر جهانی» موضوعات کلیدی در این بررسی هستند.
●جهان شمولی یا نسبی گرایی فرهنگی حقوق بشر؟
از دیرباز مناقشه‏های عقیدتی و فلسفی و كلامی زیادی درباره مفاهیم بنیادین حقوق بشر و ریشه‏ها و اهداف نهایی آن و از جمله جهان شمولی آن یا تنوّع دینی و فرهنگی آن وجود داشته است. طرفداران حقوق بشر جهانی تأكید دارند كه حقوق بین الملل بشر برابر آن چه در اعلامیه جهانی حقوق بشر و كنوانسیون‏های حقوق بشری تدوین شده، جهان شمول است و صرف نظر از این كه منشأ و خاستگاه فلسفی یا تاریخی حقوق بشر، آسمانی باشد یا زمینی، غربی باشد یا شرقی، مسیحی باشد یا چند دینی، محتوای آن باید در سرتاسر جهان به نحو واحد در مورد آحاد بشر اجرا شود. معاهدات و مکانیسم های حقوق بشری هم با منطق جهان شمولی حقوق بشر کار خود را به پیش می برند.
اما جهانی بودن ارزش ‌هایی از قبیل ممنوعیت هر گونه تبعیض نژادی، ‌كشتار، شكنجه، ‌ظلم و نیز پافشاری بر كرامت انسانی، حق تعلیم و تربیت، برابری، آزادی و مانند آن، اگر چه مورد پذیرش همه فرهنگ ‌ها است، اما در تفسیر مفهوم این ارزش‌ ها و در گستره محدودیت‌ های آن ها، اختلاف ‌نظر فراوانی وجود دارد. لذا طرفداران نسبی گرایی فرهنگی حقوق بشر معتقدند، حقوقی كه به نام حقوق بشر جهانی تشریح می‌شود، با رویكرد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه‌ای كه از این حقوق تعریف به عمل می‌آورد، شكل می‌گیرد. از این منظر، حقوق بشر هیچ ‌گاه در چارچوب یك تعریف عام و قابل پذیرش عمومی نمی ‌گنجد. زیرا &
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید