چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
جوانان دیروز؛ فراموششدگان امروز
آیا تا به حال به سالمندان خود اندیشیده ایم؟ آیا نیازهای آنان را با امکانات موجود وفق داده ایم؟ این موضوع که جمعیت جوان کشور، رقم بسیار بالایی دارد و طبعاً این رقم در آینده جمعیت سالمند را میسازد، نگرانکننده شده است. سالمندی دوره کمال و پویایی انسان است. سالهایی که به دلیل داشتن تجربه میتواند بهترین کارآیی را داشته باشد. البته اگر خانوادهها گروههای سالمند را در میان خود باور کنند.
سالمندان، تنها گروهی از مردم هستند که کمتر حرفی از آنها به میان می آید و کمتر کسی به خاطر اطلاع از نیازهای سالمندان به دنبال کتابی به این نام می گردد. یکی از دانشمندان به نام «مک کئون» معتقد است که پیری، تغییرات بیولوژیکی است که در طول زمان ظاهر میشود.
این تغییر با کاهش نیروی حیاتی و تطبیقی یعنی کاهش قابلیت انطباق فرد با تغییر شرایط ناگهانی و ناتوانی در ایجاد تعادل مجدد همراه است و به تدریج دگرگونیهایی را در ساختمان و عمل اعضای مختلف به وجود میآورد.
سازمان بهداشت جهانی، دورانهای مختلف عمر را به ۵ مرحله تقسیم کرده است: ۱. از تولد تا ۱۸ سالگی(دوران کودکی) ۲ ـ ۱۸ تا ۳۵ سالگی(دوران جوانی) ۳ـ۳۵ تا ۵۵ (دوران میانسالی) ۴ ـ ۵۵ تا ۶۵ سالگی(دوران مسنی) ۵ ـ ۶۵ به بالا (دوران پیری).
سالمندی دوره کمال، پرباری و بلندای زندگی هر انسان است. جایی از زندگی که با انبوهی از تجربه میتوان به گذشته، امروز و فردا نگاه کرد.
در این جا میتوان انسانی را دید که آرام و صبور و با گامهایی ملایم به دنیا و به موضوعات نگاه میکند و در همین صبر و ملایمت است که نقش او و تفاوتهای عمدهاش با دیگر سنین آشکار میشود. خردمندی و موشکافی که تجربه و علم به او آموخته است تا چگونه و چه هنگام رفتار کند و با مسائل برخورد کند.
این البته همه آن چیزی نیست که از سالمندی میدانیم. در سوی دیگر، چهرهای را میبینیم که غبار خستگیهای زمان را بر خود دارد. کسی که میخواهد فارغ از هیاهو و شتاب به خود، به زندگی و به دیگران بیندیشد.
آیا میتواند؟ این پرسش بزرگی است. آیا میتواند؟ آیا میتواند آرام و بیهیاهو درد خستگی را آرام کند؟ آیا میتواند فرصت این را داشته باشد که از دوره جدید زندگی خود استفاده کند؟
وضعیت اقتصادی جامعه متفاوت شده و از این رو بر دیگر حوزهها از جمله در سیاستگذاریهای اجتماعی و مدیریت منابع انسانی تأثیر گذاشته است.
صورت بندی فرهنگی ـ اجتماعی جامعه تغییراتی یافته و مؤلفههای آن تعاریف جدیدی یافتهاند.
اکنون سؤال این است در چنین شرایط نو و نه لزوماً مضطربکننده، جایگاه سالمندان چگونه قابل تعریف است و آیا اساساً به این پرسش اهمیت داده و اندیشیدهایم؟ بررسیها نشان میدهد که سالمندان تنها یک درصد از مجموع قوانین تصویب شده را دارا هستند که از این مقدار ۶۲ درصد اقتصادی، ۲۲ درصد اجتماعی و ۱۶ درصد رفاهی و بهداشتی است.
دقت در همین سهم ناچیز نشان میدهد که اغلب این مصوبات نیز به صورت پراکنده و یا در قالب آییننامههای اجرایی دولت و سازمانها است، همچنین نگاهی به مصوبات اجتماعی، آن چنان که گفته شد ۲۲ درصد از مجموع یک درصد سهم سالمندان از کل قوانین مصوب، نشان میدهد که این مقدار نیز اعتنای خاصی به مسائل و ضرورتهای خاص و عمیق سالمندان نداشتهاست.
مجموع این مطالعات و بررسیها نشان میدهد که سالمندان و سالمندی تعریف روشنی نه در نظام و قانونگذاری و نه در فرهنگ عمومی نیافته است. این وضعیت اگرچه زمینه بسط یافته و گستردهای است، ولی در عین حال شاید بتوان برای تأکید، آن را فقر و ابهام در وضعیت حقوقی سالمندان بدانیم.
این زمینهها که ما آن را به طور عمومی ابهام در تعریف و جایگاه سالمندی و سالمندان در برنامهریزی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی میخوانیم، نوعی نیاز برای تهیه و تدوین محورها و سرفصلهای مهم سالمندی را به همراه آورد.
این سرفصلها عبارتند از سالمندی و تغییرات جمعیتی، جایگاه و موقعیت فرهنگی، اجتماعی سالمندان، هویت سالمندی و انتقال فرهنگی، مشارکت اجتماعی، خانواده، اوقات فراغت و ورزش، مراقبت و حمایت عمومی، بهداشت و سلامت، وضعیت اقتصادی و معیشت سالمندان، بازنشستگی، فضاهای سالمندی، مصرف کالاهای فرهنگی و آموزش و توانبخشی.
با توجه به مشکلات و تنگناهای دوره سالمندی، از قبیل پایین بودن سرانه و شاخص بهرهمندی سالمندان از فضاها و فرصتهای اجتماعی به دلیل تغییرات جمعیتی و ویژگیهای رشد جمعیتی آنان، دگرگونیها و تغییرات کارکردهای فرهنگی، اجتماعی سالمندان نسبت به گذشته، مطلوب نبودن جایگاه سالمندان در تصمیمگیریها و برنامه ریزیهای خانواده و جامعه، زندگی دشوار سالمندان در خانواده معاصر به دلیل بافت جدید و متفاوت، آسیبپذیر بودن، زمینه حضور سالمندان در فعالیتهای اجتماعی به دلیل کاهش درآمدها، افزایش اوقات فراغت، از دست دادن برخی تواناییها، از دست دادن همسر، مطلوب نبودن نقش در جایگاه سالمندان به عنوان الگوها و گروههای مرجع جامعه، افزایش مشکلات سالمندان به دلیل کاهش سن بازنشستگی، طول سالهای فراغت و برخوردار نبودن از شغل رسمی، رشد بسیار پایین فرهنگی سالمندان از سبد کالای فرهنگی، مشخص نبودن جایگاه وضعیت آموزش و توانبخشی سالمندان و مطلوب نبودن جایگاه حقوقی سالمندان در سیاستگذاریهای کلان فرهنگی، اجتماعی و رفاهی باید تلاش شود تا حرکتی فرهنگی در حوزه سالمندی انجام پذیرد و با حمایت دیگر سازمانها تداوم یابد.
منبع : روزنامه اطلاعات
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست