حملات تروریستها در خدمت یك ایدئولوژی مشخص و متمركز است كه از مجموعهای از باورها و اهداف شیطانی و نه دیوانه وار تشكیل میشود. برخی آن را افراط گرایی اسلامی میخوانند، برخی دیگر نام جهادگرایی آشوب طلب بر آن میگذارند و دیگران به آن فاشیسم اسلامی میگویند. نام این ایدئولوژی هر چه كه باشد با دین اسلام تفاوت بسیار دارد. این شكل از افراط گرایی، اسلام را به خدمت یك دیدگاه خشن سیاسی در میآورد كه خواستار تاسیس یك امپراطوری انحصار طلب نفی كننده تمام آزادیهای سیاسی و مذهبی به وسیله تروریسم و خرابكاری و شورش است. این افراط گراها از تفكر جهاد، دعوتی برای كشتار تروریستی بر ضد مسیحیان و یهودیان و هندوها و نیز مسلمانان فرقههای دیگر میسازند كه آنان را مرتد مینامند. بسیاری از این مبارزان، اعضای سازمانهای تروریستی جهانی و بدون مرز مانند القاعده هستند كه تبلیغ میكنند و سرمایه و كمكهای فنی مورد نیاز افراط گرایان محلی را فراهم میسازند و رهبری عملیات بزرگ و وحشیانهای همچون ۱۱ سپتامبر را بر عهده میگیرند. سایر مبارزان را میتوان در گروههای منطقهای یافت كه اغلب با القاعده، شورشهای شبه نظامی و جریانهای جدایی طلب در نقاطی مانند سومالی، فیلیپین، پاكستان، چچنستان، كشمیر و الجزیره ارتباط دارند. دیگرانی نیز وجود دارند كه در هستههای محلی شكل گرفته اند و از افراط گرایی اسلامی تاثیر میپذیرند اما به طور مستقیم توسط آنان رهبری نمی شوند. افراط گرایی اسلامی بیشتر شبیه به یك شبكه نه چندان پیوسته با شاخههایی بسیار بیشتر از یك ارتش تحت فرمان واحد است. با این وجود همه این عناصر كه در میدانهای جنگ پراكنده مشغول مبارزه هستند از ایدئولوژی و دیدگاه واحدی نسبت به دنیای ما برخوردارند. ما دیدگاه افراط گراها را میدانیم، زیرا آن را به روشنی در تصاویر ویدیویی، نوارهای صوتی، نامهها، بیانیهها و تارنماها اعلام كرده اند. نخست آن كه افراط گرایان میخواهند به تاثیر آمریكا و غرب بر خاور میانه بزرگ خاتمه دهند، زیرا ما از مردم سالاری و صلح حمایت میكنیم و بر سر راه خواستههای آنان قرار گرفته ایم. اسامه بن لادن، رهبر القاعده از مسلمانان خواسته است تا "داراییها، پسران و پول خود را برای بیرون راندن كافران از سرزمینهایشان" وقف نمایند. شگردهای آنان برای رسیدن به این هدف به مدت یك ربع قرن ادامه داشته است: آنان ما را میزنند و انتظار دارند كه فرار كنیم. آنان میخواهند كه ما بار دیگر تاریخ تلخ بیروت در سال ۱۹۸۳ و موگادیشو در سال ۱۹۹۳ را در مقیاس بزرگ تر و همراه با پیامدهای بیشتر تكرار كنیم. دوم آن كه شبكه مبارز میخواهد از خلا ناشی از عقب نشینی ایالات متحده برای در اختیار گرفتن زمام امور یك كشور استفاده نماید تا حملات خود را از آنجا ترتیب دهد و مبارزه با حكومتهای اسلامی غیر افراطی را از این نقطه رهبری نماید. افراطیان در دهههای گذشته بیش از هر جا مصر، عربستان سعودی، پاكستان و اردن را هدف اشغال قرار داده اند. آنان برای برههای از زمان در افعانستان به این هدف دست یافتند. هم اكنون به عراق چشم دارند. بن لادن اعلام كرده است: "همه دنیا در حال تماشای این جنگ و دو دشمن است. نتیجه یا پیروزی و افتخار و یا بدبختی و تحقیر خواهد بود." تروریستها عراق را جبهه اصلی خود در مبارزه بر ضد انسانیت میبینند. و ما باید عراق را جبهه اصلیمان در مبارزه با تروریسم بدانیم. سوم آن كه طبق باور مبارزان در اختیار گرفتن امور یك كشور، جمعیتهای مسلمان را گرد هم میآورد و برای آنان امكان براندازی همه حكومتهای میانه رو و تاسیس یك مپراطوری اسلامی از اسپانیا تا اندونزی را فراهم میسازد . تروریستها با قدرت اقتصادی، نظامی و سیاسی بیشتر میتوانستند برنامه كار اعلام شده شان مبنی بر تولید سلاحهای كشتار جمعی، انهدام اسرائیل، ارعاب اروپا، تهدید مردم آمریكا و تهدید دولت آمریكا به انزوا را پیشتر برند. ممكن است برخی وسوسه شوند این اهداف را به دلیل تعصب آمیز یا افراطی بودن، نشدنی تلقی نمایند. البته آنها تعصب آمیز و افراطی هستند، اما نباید كنار گذاشته شوند. دشمن ما كاملا متعهد است. همانگونه كه زرقاوی عهد كرده است، "ما یا بر نژاد انسان پیروز میشویم و یا به زندگانی جاوید میرسیم." و دنیای متمدن به خوبی میداند كه متعصبان دیگر تاریخ نیز از جمله، استالین، هیتلر و پل پوت(۷) پیش از ترك عرصه تاریخ همه ملل را به جنگ و قتل عام كشاندند. لازم است با مردان بد نیت جاه طلببیوجدان با جدیت برخورد شود و باید آنان را پیش از چند برابر شدن جنایاتشان متوقف سازیم. شكست دادن شبكه ستیزه جویان دشوار است، چرا كه رشد آن مانند یك انگل به عذاب و سختی كشیدن دیگران بستگی دارد. افراط گرایان درگیریهای محلی را در خدمت بنا نهادن یك فرهنگ شكنجه میگیرند كه همیشه در آن كس دیگری مقصر است و راه حل همیشه به خشونت منتهی میشود. آنان از مردان و زنان جوان آزرده و سرخورده سوء استفاده میكنند و آنان را از طریق مساجد كه آلت دست تروریسم قرار گرفته اند به خدمت میطلبند و از فن آوری امروزی برای چند برابر كردن قدرت ویرانگرشان استفاده میكنند. اعضای جدید هم اكنون به جای آن كه در اردوگاههای دورافتاده آموزش ببینند میتوانند به كتابخانههای اینترنتی دسترسی داشته باشند كه در آنها چگونگی ساخت بمبهای كنار جادهای یا منفجر ساختن نارنجكهای موشكی آموزش داده شده است و این امر خطر خشونت را حتی در داخل جوامع صلح آمیز و مردم سالار انتشار میدهد. تاثیر افراط گرایی اسلامی همچنین توسط یاری دهندگان و قدرت دهندگان بیشتر میشود. آنان توسط نظامهای خودكامه و یاران مصلحتی مانند سوریه و ایران كه هدف مشتركشان آزار آمریكا و دولتهای اسلامی میانه رو است و از تبلیغهای تروریستی برای نسبت دادن خطاهای خودشان به غرب و آمریكا و یهودیان استفاده میكنند تحت پوشش قرار گرفته اند. این افراط گرایان بر پایه مراكزی همچون خیریههای فاسد استوار هستند كه برای فعالیتهای تروریستی پول جمع آوری میكنند. آنان توسط كسانی كه پرخاشجویانه برای انتشار برداشتهای افراطی و تعصب آمیز از اسلام در نقاطبیثبات سرمایه گذاری میكنند قدرت مییابند. ستیزه جویان همچنین توسط عناصری از رسانههای خبری عرب زبان كه به نفرت و نگرش ضد سامی دامن میزنند و نظریههای توطئه آمیز را تغذیه میكنند و از آنچه در گذشته "مبارزه با اسلام" توسط آمریكا نامیده میشد صحبت میكنند و تقریبا یك كلام از اقدامات آمریكا برای محافظت از مسلمانان افغانستان، بوسنی، سومالی، كوزوو، كویت و عراق نمی گویند تقویت میشوند. بنا بر باور برخی از آنها افراط گرایی حتی توسط اقدامات ائتلاف ما در عراق استحكام یافته است و طبق اظهار آنان حضور ما در آن كشور به نوعی باعث یا عامل خروش افراط گرایان شده است. به آنان یادآوری میكنم كه ما روز ۱۱ سپتامبر در عراق نبودیم و با این وجود القاعده به ما حمله كرد. نفرت افراط گرایان پیش از آن كه عراق مساله روز باشد وجود داشت و پس از آنكه این كشور بهانهای در دستان آنان نباشد نیز ادامه خواهد داشت. دولت روسیه از عملیات آزاد سازی عراق حمایت نكرد و با این وجود ستیزه جویان بیش از ۱۸۰ دانش آموز را در بسلان به قتل رساندند. افراط گرایان در طول سالها موارد زیادی را از جمله حضور اسراییلیها در كرانه باختری یا حضور نظامی ایالات متحده در عربستان سعودی یا شكست طالبان یا جنگهای صلیبی هزاران سال پیش بهانه كرده اند تا به خشونت متوسل شوند. در حقیقت ما با مجموعهای از ظلم و جور مواجه نیستیم كه بتوان به آنها پرداخت و از حجمشان كاست. آنچه در برابر ما قرار دارد یك ایدئولوژی افراطی با اهدافی اصلاح ناپذیر مبتنی بر به اسارت در آوردن همه ملل و ارعاب كل جهان است. هیچ یك از اقدامات ما قاتلان را به خروش دعوت ننمود و هیچ امتیاز، رشوه یا اقدامی برای تسلی برنامههای آنان را برای كشتار دگرگون یا محدود نمی سازد. آنان بر خلاف این نظر كشورهایی را هدف قرار میدهند كه بیاندیشند میتوان رفتارشان را از طریق خشونت تغییر داد. در برابر چنین دشمنی تنها یك واكنش كارآمد وجود دارد: ما هیچ گاه عقب نشینی نمی كنیم، هیچگاه تسلیم نمی شویم و هیچ گاه به چیزی كمتر از پیروزی كامل قانع نمی شویم. (كف زدن.) ایدئولوژی مرگبار افراط گرایان اسلامی چالش بزرگ ما در قرن جدید است. قاتل تئو ون گگ در دادگاهی در هلند به مادر گریان قربانی رو كرد و گفت: "من درد شما را احساس نمی كنم، زیرا به اعتقاد من شما یك كافرید." و بر خلاف ظاهر این شعار مذهبی، بیشتر قربانیان دست این ستیزه جویان، مسلمانان هستند. ساده و روشن است كه قتل ۲۵ كودك عراقی در یك بمب گذاری با اعدام معلمان عراقی در مدرسههایشان یا كشتار پرستارانی كه در بیمارستانها مشغول مراقبت از بیماران هستند قتل یا رد كامل عدالت و شرافت و اخلاقیات و مذهب به شمار میرود. این ستیزه جویان تنها دشمن آمریكا و عراق نیستند، بلكه دشمن اسلام و انسانیت اند. (كف زدن.) سران آنان وانمود میكنند كه حزبی ستم دیده و نماینده مظلومان در برابر دشمنان ستمگرشان هستند. در واقع آنان دارای جاه طلبیبیپایان برای تسلطی فرمانروایانه هستند و آرزو دارند قدرت را از همه كس غیر از خودشان بگیرند. آنان در حكومتهایشان كتابها و مجسمههای تاریخی را ممنوع اعلام كرده اند و با زنان وحشیانه رفتار میكنند. آنان به دنبال پایان بخشیدن به هر گونه مخالفت و نظارت بر تمام جنبههای زندگی و حكومت بر افراد هستند.تروریستها در حالی كه آیندهای عدالتمند و مقدس را وعده میدهند مشغول آماده سازی آیندهای آكنده از ستم و بدبختی هستند. رادیكالیسم اسلامی نیز دارای تضادهای فطریای است كه آن را محكوم به شكست میكند. با وحشت از آزادی. تنها بخش مدرن دیدگاههای این مبارزان سلاحهایی است كه میخواهند بر علیه ما به كار گیرند. مابقی دیدگاههای خشونت آمیز وبیرحمانه آنها به واسطه تصویر كج و منحرفی كه از گذشته دارند تعریف میشود - اعلام جنگ بر علیه اندیشه پیشرفت. آنهایی كه از آزادی و پیشرفت نفرت دارند خود را به انزوا، نزول، و سقوط محكوم میكنند. ما مصمم هستیم تا از حملات شبكههای تروریستی قبل از اینكه به وقوع بپیوندند جلوگیری كنیم. ما با سازماندهی مجدد دولت خود در حال ایجاد سیستم دفاعی گسترده و هماهنگی برای كشورمان هستیم. ما برای انجام وظیفه بسیار دشوار ردیابی فعالیت دشمن بر اساس اطلاعاتی كه معمولا از منابع پراكنده داخلی و خارجی به صورت متفرقه و ناقص به دست میآید در حال اصلاح آژانسهای اطلاعاتی خود هستیم. ما به همراه دولتهای بسیاری از كشورهای دیگر در جهت نابود كردن شبكههای تروریستی و ناتوان كردن رهبران آنها در حال اقدام هستیم. با همكاری با یكدیگر، ما تقریبا تمامی آنهایی كه مسئولیت مستقیم در حملات ۱۱ سپتامبر داشتند و همچنین برخی از معاونان ارشد بن لادن و مدیران و عاملان سازمان القاعده در بیش از ۲۴ كشور را یا كشته یا دستگیر كرده ایم. از میان این افراد، میتوان به مغز متفكر حمله به كشتی یو اس اس كول كه رئیس عملیات القاعده در منطقه خلیج فارس بود، مغز متفكر حملات جاكارتا و اولین بمب گذاریهای بالی، یك برنامه ریز ارشد عملیات تروریستی زرقاوی كه مشغول برنامه ریزی حملاتی در تركیه بود، و بسیاری از رهبران ارشد القاعده در عربستان سعودی اشاره كرد. در مجموع، ایالات متحده و شركای ما از ۱۱ سپتامبر تا كنون دست كم ده توطئه تروریستی بسیار جدی القاعده از جمله سه توطئه القاعده برای انجام حمله در داخل ایالات متحده را خنثی كرده ایم. ما همچنین دست كم پنج كوشش دیگر القاعده برای تعیین اهدافی در ایالات متحده یا وارد كردن عمال خود به داخل كشور را متوقف كرده ایم. این پیشرفتهای پیوسته دشمن را زخمی كرده -- اما دشمن هنوز هم قادر به انجام عملیات در سطحی جهانی است. تعهد ما روشن است: ما به مبارزه ادامه خواهیم داد تا شبكههای سازمان یافته بین المللی تروریسم كشف و نابود شده و رهبرای آنها برای جنایتهای خود پاسخگو قرار گیرند. دوم، ما مصمم هستیم تا سلاحهای كشتار جمعی در اختیار رژیمهای شرور و متحدان تروریستشان كه بدون راه دادن تردیدی به خود از آنها استفاده میكنند قرار نگیرد. با همكاری با بریتانیا، پاكستان، و دیگر كشورها، ایالات متحده یك شبكه بازار سیاه بزرگ فناوری هستهای به رهبری عبدالقدیر خان را كشف و نابود كرد. لیبی برنامههای سلاحهای هستهای و شیمیایی و همچنین موشكی دور برد خود را رها كرد. و در سال گذشته، ما و شركایمان تحت طرح امنیت گسترش بیش از یك دوجین محموله مشكوك به ارتباط با فناوری تسلیحاتی منجمله تجهیزات برای برنامه موشكی ایران را متوقف ساختیم. این پیشرفتها خطرات موجود بر علیه كشورهای آزاد را كاهش داده، اما از میان نبرده. مردان خبیث كه قصد دارند از سلاحهای وحشتناكی بر علیه ما استفاده كنند برای دستیابی به آنها دائما میكوشند. و ما مصرانه در حال تلاش هستیم تا سلاحهای كشتار جمعی در دستان آنها قرار نگیرد.
سوم، ما مصمم هستیم تا گروههای رادیكال از حمایت و پناه رژیمهای شرور برخوردار نشوند. دولتهای حمایت گر مانند سوریه و ایران دارای تاریخچه طولانیای در همكاری با تروریستها بوده و مستحق هیچ نوع صبری از سوی قربانیان تروریسم نیستند. ایالات متحده هیچ تفاوتی میان آنهایی كه اقدامات تروریستی انجام میدهند و آنهایی كه از تروریستها حمایت میكنند یا به آنها پناه میدهند قائل نمی شود، چون همه آنها به یك اندازه قاتل هستند. (كف زدن) دولتهایی كه ترجیح میدهند با ترورسم متحد باشند، همچنین ترجیح میدهند كه دشمن تمدن باشد. و جهان متمدن باید این رژیمها را پاسخگو قرار دهد. چهارم، ما مصمم هستیم تا مبارزان كنترل هیچ كشوری كه از آن به عنوان پایگاه و سكویی برای انجام عملیات تروریستی استفاده شود را به دست نیاورند. به این منظور، ما در كنار شركای افغانی خود بر علیه بقایای طالبان و متحدان القاعده آنها میجنگیم. به این منظور، ما برای به انزوا كشیدن و مقابله با مبارزان در پاكستان با پرزیدنت مشرف همكاری میكنیم. و به این منظور، ما با بقایای رژیم پیشین و تروریستها در عراق مبارزه میكنیم. هدف تروریسم براندازی یك دموكراسی در حال برخاستن، تصاحب یك كشور استراتژیك به عنوان ایمنگاهی برای تروریسم،بیثبات كردن خاورمیانه، و حمله به آمریكا و دیگر كشورهای آزاد با خشونتی فزاینده است. هدف ما شكست دادن تروریستها و متحدانشان در مركز قدرتشان است -- و به همین دلیل ما دشمن را در عراق مغلوب خواهیم كرد. ائتلاف ما با برنامه نظامی جامع و مشخصی به همراه متحدان عراقی مان در حال پیش روی است. منطقه به منطقه، شهر به شهر، ما به منظور پاكسازی نیروهای دشمن عملیات تهاجمی انجام داده و نیروهای عراقی را باقی میگذاریم تا از بازگشت دشمن جلوگیری شود. ما در این مناطق در تلاش هستیم تا بهبودهای ملموسی در زندگی شهروندان عراق ایجاد شود. ما در حال كمك رسانی به برخاستن دولت منتخبی هستیم كه مردم عراق را در برابر افراط گرایی و خشونت متحد میكند. این كار خطرات زیادی برای عراقیها، و آمریكاییها و نیروهای ائتلاف دارد. در هیچ جنگی نمی توان بدون ایثار برنده شد -- و این جنگ نیازمند ایثار بیشتر، زمان بیشتر، و اراده بیشتر است.
یازده ماه قبل در جریان عملیات فلوجه، تنها چند گردان ارتش عراق در عملیات رزمی شركت داشت. امروز بیش از ۸۰ گردان ارتش در كنار نیروهای ما با شورشگران میجنگند. پیشرفت آسان نیست، اما پیوسته است. و هیچ فرد منصفی نباید دستاوردهای مردم عراق را نادیده گرفته یا انكار یا رد كند.فدرالیسم دموكراتیك بهترین امید برای متحد سازی جمعیتهای متنوع است، چون سیستم مشروطه فدرال به حقوق و رسوم مذهبی تمامی شهروندان احترام گذاشته و در عین حال به تمامی اقلیتها از جمله سنیها سهم و صدایی در آینده كشور میدهد. این درست است كه بذر آزادی همین اخیرا در عراق كاشته شده -- اما دموكراسی، پس از اینكه رشد كرد و به بار آمد، یك گل آسیب پذیر نخواهد بود؛ درختی سالم و نیرومند است. (كف زدن) برخی ناظران همچنین اینگونه ادعا میكنند كه به نفع آمریكا خواهد بود اگر ما به ضررها پایان دهیم و همین حالا عراق را ترك كنیم. این خیال باطل و توهمی خطرناك است كه یك سوال ساده خلاف آن را به ثابت میرساند: آیا با قرار گرفتن عراق و مردم و منابع آن در كنترل زرقاوی و بن لادن ایالات متحده و دیگر كشورهای آزاد امن تر خواهند بود یا ناامن تر؟ پس از ساقط كردن دیكتاتوری كه از مردمان آزاده تنفر داشت، ما در كناری ساكت نمی ایستیم تا قاتلانی كه مصمم به نابود كردن كشور خود ما هستند كنترل عراق را از طریق خشونت به دست گیرند. عنصر پنجم استراتژی ما در جنگ بر علیه تروریسم از میان بردن فرصت تروریستها برای جلب نیروهای جدید از طریق جایگزینی نفرت و غیظ با دموكراسی و امید در سرتاسر خاورمیانه بزرگ است. این پروژهای دشوار و بلند مدت است، و جایگزین دیگری هم ندارد. آینده ما و آینده این منطقه با یكدیگر مرتبط هستند. ما دوستان خاورمیانهای خود از جمله مصر و عربستان سعودی را ترغیب میكنیم تا راه اصلاحات را پیش بگیرند و با احترام به حقوق و انتخابهای مردم خودشان اراده جوامع خود را در جنگ بر علیه تروریسم تقویت كنند. ما در برابر رژیمهای ظالم از دگراندیشان و تبعید شدگان دفاع میكنیم چون دگراندیشان امروز رهبران دموكراتیك فردا خواهند بود. ما با طرح استدلال خود از طریق دیپلماسی دولتی، اعتقاد خود به خود مختاری، حاكمیت قانون، آزادی دین، و حقوق برابر زن را به روشنی و با اطمینان كامل مطرح میكنیم. این اعتقادات در هر سرزمین و هر فرهنگی صحیح و مقبول هستند.
در حالی كه ما سهم خود را در برخورد با رادیكالیسم انجام میدهیم، میدانیم كه حیاتی ترین فعالیتها در خود جهان اسلام انجام خواهد شد. و این فعالیتها از هم اكنون آغاز شده اند. بسیاری از علمای اسلامی با اشاره به آیه ۳۲ سوره ۵ قرآن كه میگوید كشتن یك انسانبیگناه مانند كشتن تمام بشریت است و نجات جان یك فرد مانند نجات تمام بشریت است، از هم اكنون به محكوم كردن تروریسم در انظار عمومی پرداخته اند. پس از حملات تروریستی لندن در ۷ ژوئیه، امامی در امارات متحده عربی اعلام كرد، "هر كسی كه مرتكب چنین اعمالی شود نه مسلمان است و نه متدین." وقت آن رسیده كه كه تمام رهبران مسلمان متعهد در تقبیح و محكوم كردن ایدئولوژیای كه برای اهداف سیاسی از اسلام سوء استفاده میكند و دینی شریف را آلوده میكند شركت كنند.