پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

پزشکان مغولستان در تلاش برای ترویج طب سنتی کشورشان


پزشکان مغولستان در تلاش برای ترویج طب سنتی کشورشان
دومین كنفرانس بین‌المللی طب سنتی مغولستان با عنوان «طب سنتی: موقعیت كنونی و آینده» ۱۳ تا ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۶ میلادی در شهر اولان باتار،‌پایتخت مغولستان برگزار شد. سازمان بهداشت جهانی، وزارت بهداشت مغولستان، دانشگاه علوم پزشكی، دانشگاه بهداشت و علوم مغولستان، دانشكده طب سنتی، شركت‌های تولید‌ داروهای طب سنتی، مركز پزشكی مشترك مغولستان و كره شمالی، انجمن طب سوزنی و بنیاد Damin-Da از برگزار‌كنندگان این كنفرانس بودند.
كنفرانس بین‌المللی طب سنتی مغولستان هر دو سال یك‌بار برگزار می‌شود. سخنرانان خارجی در این كنفرانس از كشورهای اطریش، چین، فرانسه، آلمان، هندوستان، ژاپن، روسیه، كره شمالی، انگلستان و ایران بودند. مقالات ارایه شده توسط دانشمندان، محققان و پزشكان كشورهای مهمان طی این سه عمدتا در مورد مسایل زیر بود:
طب سنتی مغولستان، تاریخ طب سنتی و سیاست‌ها و برنامه‌های طب سنتی مغولستان، دوره‌های آموزشی و پژوهشی طب سنتی مغولستان، طب سنتی و داروهای بومی در مدیترانه، محصولات گیاهی در طب سنتی، تحقیقات در مورد گیاهان دارویی مغولستان، مطالعه كاربردی و مقایسه‌ای گیاهان دارویی طب سنتی كشورهای عربی و مغولستان، نظریات در باره روش‌های ادغام طب سنتی شرقی و طب غربی، تاثیر گیاهان دارویی بر سیستم ایمنی بدن، كبد و …، حفظ و صیانت از دانش بومی، درمانگران بومی، بررسی و تحقیق پیرامون گیاهان سمی مغولستان و …
علاوه بر ارایه مقالات در این سه روز، برنامه‌های جانبی دیگری نیز از سوی برگزاركنندگان تهیه شده بود از جمله بازدید از موزه طب سنتی، دانشكده طب سنتی، آزمایشگاه طب سنتی و … اشاره كرد.
مشاهدات از محیط دانشگاه علوم پزشكی و دانشكده طب سنتی از نظر من فوق‌العاده بود. ما از نزدیك با پیشرفت‌های مغولستان در زمینه طب سنتی آشنا شدیم. با توجه به این كه طب سنتی مغولستان تاكید بسیار زیادی بر یافته‌های طب سنتی چین، هندوستان، كره شمالی و تبت دارد، كوشش پزشكان این كشور در زمینه گسترش و ترویج طب سنتی مغولستان حیرت‌انگیز است. به طوری كه بیش از پنج مركز مطالعه طب سنتی در این كشور وجود دارد. تعداد زیادی بیمارستان‌های طب سنتی به طور خصوصی و دولتی در اولان‌باتور و شهرهای دیگر و حتی در برخی نقاط روستایی فعالانه به مداوای بیماران مشغولند و نكته قابل اهمیت این كه مردم از درمان‌های رایج در طب سنتی استقبال زیادی می‌كنند.
تنها شركت‌كننده ایرانی در دومین كنفرانس طب سنتی مغولستان از ایران من بودم كه مقاله‌ام را با عنوان «بررسی تكنیك‌های گوناگون زنان درمانگر بومی در منطقه تركمن‌صحرا در ایران» ارایه كردم.
● معرفی زنان درمانگر
بعد از مباحث ارائه شده، اكنون می‌پردازیم به معرفی چند نمونه از زنان درمانگر منطقه كه در روستاهای مختلف زندگی می‌كنند.مورد اول زن میانسالی است كه بنابه اظهار اطرافیانش دست‌های شفابخشی دارد. او با لمس قسمت‌هایی از بدن بیمار كه به دلایل گوناگونی ممكن است دچار عارضه‌ای شده باشد باعث تسكین وی می‌شود. خود او هیچ گونه ادعایی ندارد.
تنها با رویی گشاده، حضوری قوی اعتماد به نفسی قابل تحسین با تمام وجود گوش به سخنان بیمار می‌دهد. آنگاه با نگاهی مهربان، نگاهی كه تا عمق وجود بیمار نفوذ می‌كند به «مداوای» او می‌پردازد.
مورد دوم زنی در آستانه چهل سالگی است. چهار فرزند دارد كه چهارمین آن هنوز شیرخواره است. توان جسمی و ذهنی او انسان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. دارای اعتماد به نفسی است آهنگین و نگاهی كه گویی هم حاضر است و هم غایب. نگاهی كه مرز تفاوت‌های جنسی را شكسته و از ورای جنسیت و از ورای چهارچوب‌های قراردادی سنت و فرهنگ به بیماران چه زن و چه مرد می‌نگرد. وقتی این نگاه را با نگاه زنان عادی تركمن مقایسه می‌كنیم به خاص بودن او پی‌می‌بریم. این زن زندگی خود را تماما وقف درمان و توجه به بیماران خود كرده است. و از طریق انتقال انرژی و توجه بسیار به بیماران و نگهداری و مواظبت آنها در طی مدت درمان بیماران را در منزل خود نگه‌ می‌دارد.
مورد سوم زنی حدودا پنجاه ساله است. او نیز مانند دو زن دیگر از توان ذهنی فوق‌العاده‌ای برخوردار می‌باشد. او با بكارگیری و بهم‌آمیختن همزمان چند روش كه با روش دو درمانگر دیگر كاملا متفاوت است. به درمان بیماران خود می‌پردازد. او با استفاده از مجموعه‌ای از تكنیك‌ها از جمله؛ انتقال انرژی، برقراری ارتباط با نیروهای ماورایی و كشف علت بیماری از این طریق و در نهایت توجه كامل به بیمار در صدد مداوای ایشان برمی‌آید.این زن نگاه آنچنان نافذی دارد كه بیمارانش نمی‌توانند بیش از لحظه‌ای حتی به طور ارادی در چشم‌های سبز او بنگرند. گویی با نگاهش انسان را لخت می‌كند و به لایه‌های عمیق‌تر روح وی راه می‌یابد. با این حال بیشتر غایب به نظر می‌رسد تا حاضر و گاه برعكس حضوری خیلی قوی دارد. در نگاه و كردار و رفتارش اثری از عرف و آداب و سنت دیده نمی‌شود. گویی تمامی زنجیرهای حاكم بر رفتار زنان را از هم گسسته و با جرات و جسارت بی‌مانندی از ورای تمامی هنجارهای فرهنگی به بیماران خود می‌نگرد.
مورد چهارم زنی است حدود چهل سال. این زن بسیار ساده، خوشرو و فوق‌العاده مهمان نواز است. این زن در یكی از روستاهای دور همراه همسر و چهار فرزندش زندگی می‌كند. او حدود شش ماه است كه بیماران را درمان می‌كند. شیوه درمان او با دیگران بسیار متفاوت است. او بیمار را روی زمین می‌خواباند و دست خود را روی نقاط مختلف بدن بیمار قرار می‌دهد. خصوصا «نقاطی را كه خود بیمار اشاره می‌كند و می‌گوید كه در آن نقطه دچار درد و مشكل است. او نقاط مختلف بدن بیمار را لمس و یا به گونه‌ای معاینه می‌كند. دستش را با دقت در نقاط مختلف قرار می‌دهد و فشار مختصری هم آورده و سپس دستش را روی قلب بیمار می‌گذارد و با كمی مكث و متمركز شدن با صدایی نسبتا» بلند شبیه به صدای هق‌هق گریه، در حالی‌كه روسری خود را روی سرش می‌كشد تا راحت هق هق كند و زار بزند. با توجه به شدت و ضعف بیماری و مشكلات بیمار، صدای زار زار او بلند و آهسته و یا تند و كند و یا طولانی تر می‌شود.
در یك مورد، این زن درمانگر به قدری هق‌هق نمود كه عاقبت به لرزه افتاد و تقاضای پتو كرد. همسرش با پوستین بزرگ وی او را پوشاند. از حرف‌هایش این استنباط به دست می‌آید كه از طریق لمس، نقاط درد را روی بدن بیمار حس می‌كند و در آن درد با بیمار شریك می‌شود و چون درد را حس می‌كند و درد را به نوعی تجربه می‌كند به زاری می‌افتد و آنگاه هق هق‌هایش آغاز می‌شود. می‌گوید «با این شیوه درد را از بدن بیمار بیرون می‌كنم و بیمار را از درد رها می‌كنم.» می‌گوید كه این كار برایش بسیار سنگین است. اما اگر درمان نكند احساس سنگینی باز هم بیشتری به او دست می‌دهد كه بسیار آزار دهنده است و او را كلافه می‌كند. ولی پس از آنكه كار خود را به پایان رساند احساس سبك‌بالی و آرامش به وی دست می‌دهد. به طوری كه تمام وجودش را شادی فرا می‌گیرد. او وجودش پر از مهر و شفقت می‌شود.
مورد پنجم زنی است حدودا هفتاد ساله است. او مثل گل یاس سفید است. وجودش پر از مهر است و شفقت و در عین حال با طنز نیز سخن می‌گوید. او بسیار سرحال و قبراق می‌باشد. او به شكسته بندی در روستای خود كه نزدیك به شهر بزرگی است می‌پردازد و در زمینه كاری خود شهرت دارد. او هر روز از نه صبح تا یك ظهر و بعدازظهر‌ها نیز از ساعت سه تا هشت به مداوای بیماران می‌پردازند. تمام مدت صبح و عصر بدون انقطاع كار می‌كند. او به جز شكسته بندی در موارد دیگری نیز به بیماران یاری رسان است.
● چند نكته برای نتیجه‌گیری
بنابر استباط به دست آمده از مشاهدات پراكنده موارد زیر قابل ذكر است:
▪ شیوه‌های درمان متنوع است، این تنوع در موارد زیر مشاهده شده است: تنوع قومی، جنسیتی، جامعه شهری و روستایی
▪ تكنیك‌های هر درمانگر شامل چندین روش می‌شود
▪ درمانگران نگاهی كل‌نگر و نه تخصصی به بیمار دارند، هر چند ویژگی هر یك با دیگری فرق می‌كند
▪ به نظر می‌رسد كه اطلاعات مربوط به درمانگران تركمن مكتوب نشده است
▪ بنابر اظهارات درمانگران، شیوه‌های درمانگری ( حداقل در وجه كل‌نگری آن) نه یاد دادنی است و نه یادگرفتنی. هر كس نمی‌تواند درمانگر شود.
تنها افرادی خاص با توانائیهایی خاص می‌توانند درمانگر شوند:
در حقیقت چون این شیوه‌های درمانگری مورد تحقیق و بررسی ژرف و همه جانبه قرار نگرفته و حتی به احتمال زیاد مكتوب نیز نشده است. شاید درست نباشد حكم انتقال ناپذیری آن را پیشاپیش و به طور قطعی و نهایی صادر كرد. ظاهرا ـ و بنابه اظهار خود درمانگران ـ چنین به نظر می‌رسد كه این شیوه‌های درمان به گونه‌ای تصادفی و شخصی پیدا شده است و به قرار گرفتن پارامتر‌های متفاوتی در كنار هم و در یك مكان و در رابطه با یك شخص ارتباط دارد. پارامترهایی كه در برگیرنده جنبه مادی، روحی و فرهنگی است.
جامعه تركمن را می‌توان روی طیفی از شرق به غرب، از جرگلان تا گمیشان ـ بندرتركمن ـ در نظر گرفت. روستاهای جرگلان كه در بین مناطق كوهستانی محصور می‌باشند بافتی است بسیار دست نخورده، در حالیكه آشوراده و بندر تركمن كه بندری تجاری و در حال تماس دائم با قشر تجار كه از نقاط مختلف می‌آیند، تاثیرات فرهنگی بسیاری زیادی از سایرین پذیرفته است. بنابراین می‌توان چنین برداشت نمود كه از شرق به غرب شیوه‌های درمان گری‌تكنیكی تر و ملموس‌تر شده‌اند. البته به نظر می‌رسد كه تكنیكی‌تر می‌شود، ولی در واقع اینطور نیست، نمی‌توان گفت تكنیكی‌تر، بلكه تكنیك‌ها تغییر می‌كند، تكنیك‌ها متناسب با تفكر جامعه شهری می‌شود و تحت تاثیر علم پزشكی قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر وقتی می‌گوئیم تكنیكی‌تر این مسئله را می‌خواهیم عنوان كنیم كه با تكنیك‌هایی كه ما می‌شناسیم و به آنها عادت داریم نزدیك‌تر است. در واقع اصالت خود را از دست داده‌اند و تحت تاثیر روش‌های جدید قرار گرفته ‌اند. بنابراین می‌توان گفت كه از شرق به غرب و از جامعه روستایی به سمت جامعه شهری تكنیك‌های درمانگری به تكنیك‌های شهری نزدیك‌تر شده و از تكنیك‌های اصیل‌تر و بنیادی خویش دورتر می‌شود. هر چه به شهر نزدیكتر می‌شود تحت تاثیر تكنیك‌های شهری قرار می‌گیرد و برای طرز تفكر شهری قابل قبول‌تر و ملموس‌تر است.
نویسنده :دکتر منیژه مقصودی
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی سرطان