اگر مقلدین رهبری ضد ولا‌یت‌اند، چه کسی معتقد به ولا‌یت فقیه است؟!

مقام معظم رهبری و دیگر دلسوزان نظام، بارها تاکید کرده‌اند که از بداخلا‌قی‌های انتخاباتی و تخریب همدیگر پرهیز شود،حال بداخلا‌قی انتخاباتی و تخریب رقیب از این بالا‌تر که مقلدین رهبری را به جرم همراهی با اصلا‌حات، متهم به عدم التزام به ولا‌یت فقیه و نظام جمهوری اسلا‌می کنند.
استفاده ابزاری و سلیقه‌ای از قانون و سوءاستفاده از موقعیت خود برای حذف رقیب، اگر بداخلا‌قی انتخاباتی نیست، چیست؟!وقتی شخصیت‌هایی علمی، فرهنگی و مذهبی همچون دکتر عباس قنبری با سابقه ۲۲ سال تدریس در دانشگاه‌های دولتی و غیردولتی و دبیرستان‌ها در شهرستان‌های شهرکرد، نجف‌آباد، اردل و... با سابقه ۷ سال معاونت سازمان آموزش و پرورش استان چهارمحال و بختیاری، ۶ سال ریاست بر ایرانشناسی استان که هم‌اکنون نیز ادامه دارد، عضو فعال بسیج فرهنگیان و از اساتید رزمنده دوران دفاع مقدس، مقلد مقام معظم رهبری (آیت‌ا... خامنه‌ای)، به‌زعم عده‌ای التزام عملی به ولا‌یت فقیه و نظام جمهوری اسلا‌می ندارد، چه کسی یا کسانی در باور آنان ملتزم به ولا‌یت و نظام‌اند؟!
جهت اطلا‌ع مومنین و خیرخواهان به نظام و معتقدین به ولا‌یت فقیه باید عرض کرد چون اینجانب با آقای دکتر عباس قنبری دوستی و خویشاوندی نزدیک دارم، در نشست‌های شخصی و خانوادگی، مسائل شخصی را نیز در میان می‌گذاریم، بنا به گفته خود دکتر عباس قنبری، وی از مقلدین حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای بوده و خمس، زکات و دیگر وجوهات شرعی خود را به دفتر ایشان می‌پردازد (گویا در اعتراضیه خویش نسخه‌هایی از این فیش‌ها و اسناد را ضمیمه کرده است) و در میان دوستان اصلا‌ح‌طلب وی به عنوان یک چهره بی‌نهایت متعادل، علمی - فرهنگی و حتی متمایل به جناح راست معروف است.
اما به نظر می‌رسد بزرگ‌ترین جرم وی، ظاهرا داشتن نسبت خویشاوندی با یکی از نمایندگان ادوار مجلس است که عضو برجسته حزب مشارکت و پیش از آن نیز در دوره اصلا‌حات و ماقبل آن معاون و مشاور وزیر از جمله مشاور مهندس میرحسین‌موسوی بوده است. گرچه این شخصیت نیز چهره‌ای کاملا‌ مردمی و محبوب دارد. ردصلا‌حیت‌هایی از این دست که نمونه بارز بداخلا‌قی انتخاباتی شده هزینه‌گزافی در بی‌اعتماد کردن مردم بر دوش نظام می‌گذارد چرا که ردصلا‌حیت وی در استان چهار محال و بختیاری، فضایی بهت‌آلود و نفرت‌آور ایجاد کرده است که آخرین تردیدهای افراد بی‌تفاوت نسبت به ردصلا‌حیت‌ها را هم به این باور مبدل کرده که در مبحث ردصلا‌حیت نه بحث نظام مطرح است و نه بحث حمایت از ولا‌یت فقیه، بلکه در بطن این رفتار فاجعه‌آمیز کینه‌توزی، عقده‌گشایی، سودجویی، فرصت‌طلبی، خروج آشکار از هنجارهای قانون و حذف رقیب به هر قیمت نهفته است. ‌ بر همه دلسوزان نظام است که حق رای مردم را که حق‌الناس کلا‌نی نیز هست مورد توجه و عنایت قرار دهند و با تجدیدنظر در این رویکرد بداخلا‌قانه، به احراز صلا‌حیت فرزندان دلسوخته نظام و دارندگان چهره‌های محبوب و مردمی همت بگمارند و در عمل حق داشتن وکیل مردمی- اسلا‌می را به رسمیت بشناسند. ‌ کسانی که با این اعمال تیشه ردصلا‌حیت را به ریشه انقلا‌ب می‌زنند باید به نتیجه این کارها بیندیشند و باید بدانند که حق‌الناس، تخطئه‌پذیر و نابودشدنی نیست.

علی محمودی

منبع : روزنامه اعتماد ملی