یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مجله ویستا
گذرگاه امن - Safe Passage
سال تولید : ۱۹۹۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : گیل آن هرد
کارگردان : رابرت آلن ایکرمن
فیلمنامهنویس : دینا گلدستون، برمبنای رمانی نوشته الین بیچ
فیلمبردار : رالف د. بود.
آهنگساز(موسیقی متن) : مارک ایشم.
هنرپیشگان : سوزان ساراندون، نیک استال، سام شپارد، مارشا گی هاردن، رابرت شان لنرد، مات کیسلار و شان استین.
نوع فیلم : رنگی.
صدا : ۹۸ دقیقه.
"پاتریک" (شپارد) و "مگسینگر" (ساراندون)، هفت پسر دارد، که جز کوچکترین آنان، "سایمن" (استال) که با پدر و مادر زندگی میکند، بقیه هر کدام به سراغ زندگیهای خود رفتهاند. پسر بزرگتر، "آلفرد" (لنرد) همسر و دو بچه کوچک دارد. جمعه شب، "مگ" با کابوسی از خواب بیدار میشود که همه پسرها و پدر دارند او را ترک میکنند. بچهها طی سنت سالیان، تعطیلات آخر هفته در منزل جمع میشوند. اما صبح شنبه از تلویزیون خبر انفجار مقر سربازان آمریکائی در سینا پخش میشود و یکی از پسرهای آنان بهنام "پرسیوال" (کیسلار) در آن واحد خدمت میکند. پدر میکوشد با مقامات مسئول تماس بگیرد اما کسی چیزی نمیداند. پدر، سردردی مجهول دارد و هر بار که سردرد میگیرد، دچار کوری موقت میشود و باید دارو بخورد. مادر، اکنون در سن حدود پنجاه، خسته و تلخ و افسرده است. پسر کوچکتر، کمی غیر عادی است. هر کدام مسائل خودشان را دارند و منتظر تماس برادرشان هستند. در حالی که خانواده یکبار دیگر کوشش برای ارتباط موفق است، پدر و مادر دوباره نیاز عاطفی و روانی خود به یکدیگر را درک میکنند. سرانجام "پرسیوال" سلامتی خود را به خانواده اطلاع میدهد.
٭ هر چند گه گاهی فضای تآتری کار، آدم را در خود میگیرد، اما فیلم، درامی روانشناسانه بر مبنای شخصیتپردازی نسبتاً موفق یک خانواده شهرنشین سرق آمریکا، روابط بسیار پیچیده و عاطفی زن و شوهری در آستانه پیری و بچههائی تکرو و عجیب و غیرعادی، بیشتر روی دو بازی (واقعاً) درخشان ساراندون و شپارد میچرخد، چرا که سبک کار بسیار متعارف، سنگین و اندکی تصنعی و نمایشی کارگردان، که تماماً فیلم را با یک رشته نمای متوسط و متوسط دور و یک رشته حرکت دوربینهای زاید توی چشم زننده و سنگین کار کرده است، بیش از پیش فضای تآتری کار را القا میکند. صحنههائی مثل روزنامهفروشی زن و پسر کوچک و ماجرای مبارزهشان با سگ وحشی، یا تمام صحنههای یادآوری خاطره و فیلمهای ویدئوئی از بچهها نه فقط فیلم را نجات نمیدهد، بلکه اساساً کمکی در پیشبرد قصه و شکستن فضای تآتری نمیکند. آنچه اما در انتها به دست میآید، لااقل، فضاسازی بسیار خوب کارگردان از یک خانواده پرجمعیت و بهخصوص رابطه پیچیده پدر / مادر است که به وقت از دست رفته و گه گاهی ملال و اندکی تصنع، میارزد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست