چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
الزامات توسعه فرهنگی
در دعوا و قال و مقال پیرامون تقدم و تاخر توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی، بحث درباره توسعه فرهنگی چندان مورد توجه قرار نمیگیرد.
شاید بدیهی به نظر برسد که وقتی سخن از نفت، پول، سهام، بورس، امنیت داخلی و خارجی، معادلات سیاسی، احزاب، رقابتها و روکمکنیهای سیاسی و غیره باشد مباحثی چون کتابخوانی، تربیت، کارکرد فرهنگی رسانهها، هویت فرهنگی و غیره محلی از اعراب نمییابند. فرهنگ و توسعه فرهنگی به نوعی نمک مباحث توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی محسوب میشود و گاهی حتی این هم نیست و به تعبیری کارکردی در حد سس پیدا میکند که میتوان از آن استفاده بکنی یا نکنی! حتی اگر آنچه گفته شد بیانی عوامانه و ساده از موضوعی به ظاهر مهم باشد ولی چیزی است که اتفاق میافتد.
در نگرش سیستمی، همه ارتباطها تعاملی است و همه مولفههای یک سیستم به همدیگر بازخورد میدهند. ما سیستمی نمیاندیشیم و عمل نمیکنیم. هر کس در گوشهای کار خود را میکند و بعد تلاش میکنیم با گفتهها و شعارها حلقههایی نامرئی، برای ارتباطهایی که وجود ندارند بسازیم. افکار فردی و گروهی و حزبی به جای آنکه توضیح دهند نگاه تعاملی به اقتصاد، سیاست و فرهنگ دارند در این باره بحث میکنند که از دید هر کدام، چه نوع توسعهای اولویت دارد. در دعوای اولویتی توسعه هم، البته موضوعهای اصلی سیاست و اقتصاد هستند و اصلا کسی به فرهنگ اهمیتی نمیدهد. همیشه بحث بر سر این است که مسیر توسعه کشور از سیاست میگذرد یا اقتصاد؛ و فرهنگ هم همیشه در حاشیه میماند. اما قضیه به همین جا ختم نمیشود و با چنین نگرشی، فرهنگ نهتنها در حاشیه قرار میگیرد بلکه به صورت ابزاری برای اهالی اقتصاد و بهخصوص سیاست درمیآید.
نگاه عمدتا سیاسی به فرهنگ باعث میشود:
تنها در ضرورتهای سیاسی به فرهنگ پرداخته شود، فرهنگ به کمترین حد اهمیت در نظام اجتماعی تنزل پیدا کند، جایگاه راهبردی فرهنگ مورد غفلت قرار گیرد، هویت فرهنگی به میزان بازیهای سیاسی تبدیل شود، اصول و برنامههای فرهنگی با تغییرات سیاسی دچار دگرگونیهای اساسی شوند، به مولفههای فرهنگی لطمههای شدید وارد میآید، در جایگاههای سهمخواهی و سهمدهی، کمترین سهم به فرهنگ تعلق گیرد، در تقسیم پستهای مدیریتی با اعمال تبعیض، هم افراد ضعیفتر برای فرهنگ انتخاب شوند و هم این پستها اهمیتی به نسبت پستهای سیاسی و اقتصادی نداشته باشند، نگاه غیرتخصصی به موضوعهای فرهنگی گسترش یابد، ضرورت ارتباطهای تعاملی بین سیاست، اقتصاد و فرهنگ درک نشود. <توسعه فرهنگی> موضوعی حاشیهای و فرعی در مباحث توسعه نیست و در دنیای امروز، نقش و جایگاهی راهبردی دارد، ولی ما هنوز از این نکته عاجزیم. تا زمانی که اهالی اقتصاد و سیاست صحنهگردان باشند و اهل فرهنگ در حاشیه قرار گیرند، آشفتگی در سبک زندگی مردم حاکم خواهد بود. وقتی مدیریت کلان سیستمی نباشد و هر موضوع به فراخور متولیان و گردانندگان آن اهمیت یابد بدیهی است که گردش امور روان نخواهد بود. اگر مردم به نان احتیاج دارند به هویت نیز احتیاج دارند. اگر <هویت> جامعه را نادیده بگیریم فرض آن که نانی هم باشد و کسانی هم مجری امور باشند، مردم احساس تعلیق خواهند کرد. باید حلقههای اتصال فرهنگ، سیاست و اقتصاد نمود عینی و عملی داشته باشند وگرنه با حرف و شعار چیزی به هم وصل نمیشود. اگر اعتلای سیاسی و ارتقای جایگاه یک کشور منوط به رشد اقتصادی است چنین رشدی نیاز به انسانهایی پویا دارد که میل به مشارکت و بالندگی در آنها موج بزند، بدون تربیت چنین انسانهایی به کجا میخواهیم برسیم؟ چرا در جامعهای که باید مهمترین خواست انسانها اعتلای معنوی باشد اقتصاد و سیاست جایگزین همه چیز میشود؟
<توسعه فرهنگی> مسالهای راهبردی در هر نظام اجتماعی است و به هر اندازهای که مورد غفلت و سهلانگاری قرار گیرد ارکان جامعه بیشتر آسیب میبیند. به راستی چرا نظام اجتماعی ما از:
کمبود کتابخانهها و کمی کتابخوانها ، رواج نهادهای فرهنگ غربی، کمتوجهی یا بیتوجهی به نهادهای فرهنگ خودی، تنزل جایگاه هنرهایی چون موسیقی، تئاتر و سینما، ضعف دانش تربیتی والدین، رواج سطحینگری و افکار خرافی و غیره بر آشفته نمیشود؟ چرا به اندازهای که موضوع سهمیهبندی بنزین جامعه را تحتتاثیر قرار میدهد، وضعیت آموزش و پرورش و تربیت نسل آینده حساسیتی را برنمیانگیزد؟ چرا به اندازهای که روی اعزام تیمملیفوتبال به فلان تورنمنت آسیایی و بینالمللی، سرمایهگذاری مالی و رسانهای میشود برای صاحبان فکر، مولفان و اندیشههای ماندگار زمان هزینه صرف نمیکنیم؟ چرا به اندازهای که با صندوق ذخیره ارزی، ذخیره انرژی و ذخیرهسایر منابع مالی نشان میدهیم که به فردا میاندیشیم برای سرمایهها و ذخیرههای انسانی آینده تدبیری مناسب نمیاندیشیم؟
توسعه فرهنگی از مولفههای مهم توسعه است و در صورت بهرهمندی از نگرش و تفکر سیستمی باید در کنار و نه در حاشیه مباحث توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی مورد توجه قرار گیرد. برای توسعه فرهنگی، در نگاهی کلی دو دسته الزامات وجود دارد: الف- شناخت درونی از فرهنگ خودی؛ ب- استفاده از تجربههای کارکردی و ابزارشناختی فرهنگهای دیگر. در ادامه به توضیح هر یک از این موارد خواهیم پرداخت، البته باز با نگرشی تعاملی و از این زاویه که باید در عمل به هر دو دسته از الزمات توسعه فرهنگی با هم توجه کرد.
● شناخت درونی
ما برای اعتلای فرهنگمان چه کردهایم؟ به جرات میتوان گفت که مهمترین ضعفها در مباحث هویت و توسعه فرهنگی، سهلانگاری در شناخت درونی است. کاستیهای فراوان و غیرقابل انکاری در این باره وجود داشته و دارد. با وجود زمینههای فوقالعاده مناسب و مستعد در فرهنگ ملی و مذهبی، ما در عمل، در شناخت فرهنگ خودمان بسیار ضعیف عمل کردهایم و به تبع آن در معرفی این به فرهنگ به دیگران نیز موفق نبودهایم. شاید بتوان مهمترین علت چنین وضعیتیرا در سطور پیشین جستوجو کرد. وقتی سیاست و اقتصاد به هر دلیلی بر فرهنگ پیشیمیگیرند و فرهنگ به حاشیه رانده میشود طبیعی است که گرد و غبارهای ناشی از دعواهای اقتصادی و سیاسی، بر فرهنگ سایه میاندازد. علاوه بر این دلیل اساسی، به عوامل دیگری نیز در تبیین غفلت از شناخت فرهنگ خودی میتوان اشاره کرد:
● نبود نظریه فرهنگی
تفکر جامع و منسجم و به تعبیربهتر، نظریهای درباره فرهنگ نداشتهایم. نبود یک نظریه در حوزه فرهنگ باعث نواقصی در خط مشیها و رفتارها شده است. به خصوص آنکه فرهنگ همیشه زیر سایه سیاست و گاهی اقتصاد قرار داشته و موضوعی در خور توجه نبوده است. بسیاری از موضوعها و مباحثی که بنمایه فرهنگی دارند هنوز در جامعه ما وضعیت شفاف و روشنی ندارند از جمله تعریف انسان، انسان متعادل، زندگی متعادل و غیره. از آنچه در نظام تربیتی رسمی (آموزش و پرورش) کشور ما میگذرد میتوان کاملا نبود یک فکر جامع و منسجم را تشخیص داد. به جای پرداختن به بنیادهای تربیت سرمایهگذاری منطقی و حساب شده روی تربیت فرهنگی، نظام آموزشی را عوض کردهایم و روشهای ارزشیابی و تدریس و غیره را تغییر دادهایم و البته از آنجا که این تغییرات پایه و بنیاد محکمی نداشتهاند، به هیچ تحولی در نظام آموزش و پرورش نینجامیدهاند.
● سوال از نظام تعلیم و تربیت باید این باشد که با وجود همه کمبودها و کم و کسرهای بودجهای، این همه هزینهطیسالهای طولانی چه نتیجهای داشته و محصول آنچه بوده است؟ هیچ منطقی نمیپذیرد که ما از اتلاف سرمایههای مالی و زمانی سرسری بگذریم بهخصوص وقتی که هدف این هزینهها آن باشد که به پشتوانهای از منابع انسانی کارآمد و موثر برسیم، اما ما چنین کردهایم و میکنیم!
● سادهانگاریها و سهلانگاریها
تصورات قالبی و کلیشهای فراوانی درباره فرهنگ در جامعه ما رواج یافتهاند، از جمله آنکه موضوعهای فرهنگیبه نسبت مسائل فنی و مهندسی، اقتصادی، سیاسی و غیره، مواردی بسیار ساده تلقی میشوند. این نگرشها باعث شده که جایگاه علوم انسانی و بهخصوص آن بخش که پول و درآمدی در آن نباشد، تنزل کند. واقعیت این است که نگاهی به تاریخ ایران نشان میدهد علوم انسانی در کشور ما همیشه جایگاهی فاخر داشته و بزرگان علوم پزشکی، ریاضی، نجوم و حوزههای فنی در علوم انسانی نیز سرآمد بودهاند. اما اینکه چه مسیری را طی کردهایم و چه اتفاقی افتاده که وضعیت معکوس شده است، جای تامل و بررسی دارد؟
وقتی پیشرفت غربیها را دیدیم بدون توجه با مبانی این پیشرفت، با همان تفکر یکسونگر و تک بعدی، کشف کردیم تنها راه پیشرفتها این است که صنعتی شویم و اینک دهها سال است که دنبال وضعیت و تکنولوژی میدویم، اما نهتنها به پیشرفت نرسیدهایم بلکه داشتههایمان را نیز از دستدادهایم. غلبه مدیریت صنعتی و مهندسی در همه ارکان کشور باعث شده است: در اداره همه امور ارجحیت با فارغالتحصیلان ریاضی و مهندسی و علوم تجربی باشد، علوم انسانی و فارغالتحصیلان آن روز به روز ضعیفتر شدهاند، فنی و مهندسیها خود را به نسبت دیگران برتر و سرآمد بدانند، در تفکر عمومی هم، رشتههای فنی و مهندسی و علوم تجربی، برتر تلقی شوند، البته نمیتوان ضعف فعلی علوم انسانی در ایران را انکار کرد. بدیهی است که وقتی همه عوامل دست به دست هم میدهند تا پدیدهای دچار افت و تنزل شود نمیتوان انتظار داشت که وضعیت مطلوب باشد. در نهایت، وضعیت موجود موجب گسترش نگرشها و رفتارهای مدیریتی غیرتخصصی و سادهانگارانه در مقوله فرهنگ میشود. نتیجه بدیهی و قابل انتظار این رویه، سهلانگاری و سوءتدبیر در برنامهریزیهای کلان و خرد فرهنگی است. به نظر میرسد فرهنگ حوزهای است که همه میتوانند در آن صاحبنظر باشند و به این ترتیب، مدیریت فرهنگی نیز تخصصی است که نزد بسیاری از افراد یافت میشود. انگار همین که مقدماتی از کتاب، آثار باستانی، گردشگری، سینما، تئاتر، موسیقی و غیره را بدانی میتوانی مدیر فرهنگی باشی؛ به همین سادگی!
● ضعف در روش، ابزار و موقعیت شناسی
ما به طور معمول، روشها را زمانی تشخیص میدهیم که مدتها از زمان اعمال آنها گذشته است. به همین دلیل، با کشف روش یا روشهایی برای تحمیل یا تهاجم فرهنگی، تدافعی و عجولانه دست به کار میشویم و با مشابهسازی یا ابداع روشهایی غیرتخصصی و ناکارآمد، دست به مقابله میزنیم. در حالی که امروزه در دنیا، از تحلیلهای میان رشتهای بسیار استفاده میشود. متاسفانه تحلیلهای ما از روشهای فرهنگی، عمدتا مبنای سیاسی دارند و به این دلیل، نمیتوانیم به برداشتهای جامع و منسجمی برسیم.
از مهمترین ویژگیهای دنیای امروز، تنوع ابزارهاست. در هر پدیدهای به قدری با تنوع ابزارها مواجه هستیم که گاهی شگفتآور است. در مورد مقوله فرهنگ هم، علاوه به تنوع، پیچیدگی ابزارها به حدی است که ناآشنایی با آنها، نوعی سهلانگاری محسوب میشود. ما این ابزارها را نمیشناسیم و یا با کارکردهایشان به طور کامل آشنا نیستیم. به عنوان مثال، در حالی که تلویزیون، یکی از مهمترین ابزارهای انتقال، تحمیل و تهاجم فرهنگی به حساب میآید و دنیای غرب از تعدد شبکهها و فراوانی برنامههایش به صورت تخصصی و کارشناسانه استفاده میکند ما از همین تعداد اندک شبکههای دولتیمان، استفاده بهینهای نمیبریم و فرصتهای بسیاری را از دست میدهیم. هیچ هدفمندی شاخص، کلان و مدتداری در مجموع برنامهریزی تلویزیونی دیده نمیشود و خطرناکترین وجه این قضیه، شامل برنامههای کودک و نوجوان است که باید نقشی مهم در انتقال فرهنگی ایفا نمایند.
کار تخصصی در هر حوزه نیاز به مقدماتی از قبیل نیازسنجی و شناخت اولویتها و ارجحیتها دارد. گاهی حتی نیازآفرینی هم در دستور کار قرار میگیرد. ارتقای توان تخصصی افراد و گروههایی که در حوزههای اجتماعی و فرهنگی کار میکنند منجر به افزایش توانایی موقعیتشناسی میشود. به این ترتیب ناتوانیهای تخصصی ما باعث میشود نه در درک موقعیت فردا، بلکه درشناخت وضعیت امروز هم با مشکل مواجه باشیم. در حالی که آنها پروژههای متعدد را برای بسترسازی و اجرای برنامههایشان انجام میدهند، ما درباره آینده حرف میزنیم و حتی اگر برنامههایی تدارک دیده باشیم به آن عمل نمیکنیم.
ابراهیم اصلانی
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست