شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
مجله ویستا
حیات عارفانه امام علی علیه السلام
● حقیقت حیات
حقیقت حیات، به معرفت توحید است. علی (ع) درباره حیات میفرماید: «التوحید حیاهٔ النفس»(۱) (زنده بودن جان آدمی، به توحید الهی است). موحد زنده است و غیرموحد مرده. كسی كه توحید متكلمانه و حكیمانه دارد، زندگیاش نیز متكلمانه و حكیمانه است و اگر توحیدش عارفانه بود، از حیاتی عارفانه برخوردار است. تفاوت حیاتها، به تفاوت معرفتها است.
زندگی حكیمانه و متكلمانه از مدار مفهوم نمیگذرد. زیرا حكیم یا متكلم، هر برهانی بر توحید اقامه كند چیزی جز رهتوشه ذهنی و مفهومی نیست. حتی برهان «صدیقین»(۲) كه حكیم متألّه آن را اقامه میكند، تا آن هنگام كه در فضای علم حصولی است با مفهوم مأنوس است. چنین متفكری همواره به سراغ معلوم میرود ولی علم نصیب او میشود و هرگز به معلوم بار نمییابد؛ مانند كودكی كه تصویر درختی را در آینه میبیند، به طرف میوه آن دست دراز میكند اما جز شِمای میوه نصیبش نمیشود.
صدر و ساقه زندگی حكیم و متكلم را مفهوم تأمین میكند، لذا حیات ایشان حداكثر یا عابدانه است یا زاهدانه، و یا تلفیقی از این دو. آن دو هرگز طعم حیات عارفانه را نمیچشند، همینطور هم صاحبنظران رشتههای دیگر. ولی اگر كسی معلوم را خواست و در منطقه عرفان پای نهاد و توحید شهودی نصیب او شد آنگاه حیات وی، چون جانش، عارفانه است. عارف میكوشد تا آغاز و انجام جهان را ببیند و به سراغ معلوم برود، و آن را مییابد.
● شعاع دید علی (ع)
ثمره حیات عارفانه را باید در هویت علوی جُست. علی (ع) خود را برترین عرفا معرفی میكند و درباره آغاز و انجام جهان، دیدی عرفانی دارد. آن كس كه مبدأَ و معاد عالم و بین این دو، یعنی وحی و نبوت، را عارفانه شناخت، مصداق «یوءمن بالشهادهٔ» است نه چون دیگران كه به غیب ایمان دارند.
معرفت شهودی علی (ع) به مبدأ علی (ع) در پاسخ به پرسش ذِغْلِب درباره مبدأشناسی فرمود: «ما كنت أعبد ربّاً لم أره».(۳) من آن نیستم كه با برهان به خدا ایمان بیاورم، و تا او را نبینم ایمان نخواهم آورد. سپس در ذیل آن، كلامِ خود را اینگونه شرح میكند: «لا تدركه العیون بمشاهدهٔ العیان، ولكن تدركه القلوب بحقائق الایمان».(۴) من خدا را به چشم جان دیدم، نه با بَصَر.
چشمان را ببندم یا بگشایم و یا اینكه حتی به خواب روم، باز او را میبینم! آنگاه میفرماید: «فهم و الجنهٔ كمن قد رآها فهم فیها منعمون، و هم و النار كمن قد رآها، فهم فیها معذّبون»(۵)، و این عبارت مربوط به شاگردان آن حضرت است كه به مقام «كأنّ» رسیدهاند و آن كه از مقام «كأنّ» ترقی كرده و به مقام «أنّ» رسیده باشد، مانند خود حضرت، تحقیقاً میبیند.
باز فرمود: «لو كشف الغطاء ما ازددت یقیناً»(۶) (اگر پردهها كنار رود، بر یقین من چیزی افزوده نمیشود). چه آنكه ایمان او به معاد از سنخ ایمان به شهادت بود:
خود هنر آن دان كه دید آتش عیان
نه گپِ دلّ علی النار الدخان
حكیم و متكلم گپ میزنند و فیالمثل دلیل مفهومی میآورند كه بهشت و جهنّم حق است، ولی هنر آن است كه انسان خود آتش را ببیند نه اینكه از راه دود به آن پی بَرَد.
آن كس كه در یقینْش نگنجد زیادتی
صد بار اگر ز پیش برافتد غطا، علی است
● معرفت شهودی علی (ع) به معاد
علی (ع) درباره معادشناسی میفرماید: «نظرت فی الملكوت بإذن ربی فما غاب عنی ما كان قبلی و لا ما یأتی بعدی»(۷) (به اجازه پروردگارم در ملكوت نگریستم، چیزی از من نهان نشد، نه در گذشته دور و نه در آینده)، و كسی جز علی (ع) بر چنین داعیهیی جرأت نكرد كه: «سلونی قبل أن تفقدونی، فلأنا بطرق السماء أعلم منی بطرق الأرض»(۸) (از من سوءال كنید پیش از آنكه مرا نیابید، چه من به راههای آسمان داناترم تا به طرق زمین) و هر كه جز او چنین گفت، رسوا شد.
او با كجا مرتبط است كه فرمود: من صاحب بصرم نه صاحب نظر، من دیدم نه آنكه فهمیدم! «ما شككتُ فی الحق مذ أُریتُه!»(۹) (از لحظهیی كه معلم غیبیام، ذات اقدس اله، حقایق را به من نمود هیچگاه شك نكردم).
انسان به جایی میرسد كه چیزی جز حق در آنجا نیست، پس تردید معنا ندارد؛ زیرا شك، میان دو چیز باشد.
● معرفت شهودی علی (ع) به وحی و نبوت
دیدگاه علی (ع) درباره آغاز و انجام جهان، روشن شد. آن حضرت در باب موضوع فی ما بین مبدأ و معاد، یعنی مسئله وحی و نبوت، در خطبه قاصعه فرمود: «أری نور الوحی و الرسالهٔ، و أشم ریح النبوّهٔ»(۱۰) (من نور وحی و رسالت را دیدم و رایحه نبوت را بوییدم)، سپس در ادامه میفرماید: رسول اكرم (ص) درباره من فرمود: «[یا علی!] إنّك تسمع ما أسمع، و تری ما أری، إلاّ أنك لست بنبیٍّ...»(۱۱) [ای علی!] همانا تو آنچه را كه من میشنوم، میشنوی و آنچه را كه میبینم، میبینی، با این تفاوت كه تو پیغمبر نیستی).
علی (ع) عارفانه زندگی میكند، نور وحی را میبیند و بوی رسالت را استشمام مینماید و همانگونه كه رسول اكرم (ص) به قرآن و نبوت و رسالت خود ایمان شهودی دارد، ایمان او نیز به ولایت و امامت خویش، همچون ایمانش به توحید و معاد، شهودی است نه از گونه ایمان به غیب.
● علی (ع) در كلام رسول اكرم (ص)
مدح نبوی از عنصر علوی، از حدود قرآن كریم تجاوز نمیكند و نبی اكرم (ص)، علی (ع) را در محدوده «قل هو اللّه أحد» ارزیابی، و چنین میفرماید: یا علی! تو چون «قل هو اللّه أحد» هستی كه اگر كسی آن را یكبار بخواند ثواب یكسوم قرآن، و اگر دو بار بخواند ثواب دوسوم آن، و اگر سه بار بخواند ثواب كل آن را میبرد. یا علی! اگر كسی تو را با قلب دوست بدارد مانند آن است كه یكسوم قرآن را خوانده باشد و اگر، افزون بر محبت قلبی، با زبان هم از تو سخن بگوید و تو را یاری كند گویی دوسوم قرآن را تلاوت كرده، و اگر با قلب مِهرت را بپذیرد و با زبان از ولایتت حمایت كند و با اعضا و جوارح در راهت قدم بردارد، گویی كه تمام قرآن را خوانده است.(۱۲)
علی (ع) درباره خود میفرماید: «ما للّه نباء أعظم منّی»(۱۳) (برای خداوند خبری در عالم مهمتر از ولایت من نیست). نیز فرموده است: «ما للّه آیهٔ اكبر منّی»(۱۴) (برای خداوند آیت كبرایی غیر از من نیست).
ابن ابیالحدید میگوید: تاریخ قبل از توفان نوح را در دست نداریم ولی پس از توفان، اطمینان دارم مردی به عظمت و شجاعت علی (ع) نیامده است!(۱۵) و البته چنین باشد آن كه قدرت، عزت و عظمت مطلقه را میبیند و «للّه جنود السموات و الارض»(۱۶) و «ما یعلم جنود ربك إلاّ هو»(۱۷) مشهود او است، از كسی هراسی ندارد.
● تفاوت عادل و عارف
بین انسان عادل كه میتوان به او اقتدا كرد با فرد عارف فرق است؛ عادل در فضای درون بین عقل و نفس، عقل را غالب میكند و در جهاد اوسط پیروز میشود، و آنجا كه عقل كارآمد شد، نفس را رام كرد و «هی نفسی أروضها بالتقوی»(۱۸) را پشت سر گذاشت و عاقل گردید؛ عاقلی كه «ما عبد به الرحمان و اكتسب به الجنان»(۱۹) در كف او است، عادل است و جهاد اوسط را هم پشت سر گذاشته است.
بعد از آن مرحله كه جنگ بین قلب و عقل است جهاد اكبر آغاز میشود. پس قلب به عقل میگوید: تو معارف را میفهمی، ولی من میخواهم آنها راببینم. تو به دنبال علم هستی، اما من به دنبال معلوم. و تو با برهان سخن میگویی، در حالی كه من به دنبال وجدانم. یعنی آنجا درگیری بین عقل و قلب و حكمت و عرفان است، و امیر موءمنان علی (ع) در آن بخش قرار دارد. زاهدی كه خلیفه مسلمین است و بیش از یك پیراهن ندارد ــ كه آن را هم بهتازگی شسته و به تن كرده است تا آنجا كه به هنگام قرائت خطبه، برای خشك كردن، آن را حركت میدهد(۲۰) ــ البته برای او این امر مهم نیست، چون دلش جای دیگر است و دنیا را ترك فرمود ولی نه برای رسیدن به آخرت! خلاصه اینكه عارفِ متوسط، از عقل میرهد تا به دل برسد و عارف كامل، از دل میرهد تا به دلدار وصل شود.
● تفاوت عارف و زاهد
كسی كه دنیا را برای رسیدن به آخرت ترك میكند، به تعبیر مرحوم بوعلی، «مستعیض» است نه زاهد واقعی.(۲۱) زیرا او عوض میطلبد و تاجر و سوداگر است، نه خداپرستی راستین.
زندگانی عارفانه با زندگی كسی كه نماز را برای رفتن به بهشت یا فرار از جهنّم میخواند، تفاوت دارد و علی (ع) را بنگرید كه درباره نماز چهگونه میاندیشد. وقتی از آن حضرت میپرسند كه جمله «قد قامت الصلاهٔ» یعنی چه؟ میفرماید: یعنی «قد حان وقت الزیارهٔ و المناجات»!(۲۲) وقت زیارت و مناجات فرارسید، لحظه ملاقات با خدا پیش آمد! آنها كه حكیم یا متكلماند، ضریح ربوبیت را زیارت میكنند لیكن عارف وقتی از مفهوم گذشت و «از علم به عین آمد و از گوش به آغوش»، مصداق را زیارت میكند.
از مناجات علی (ع) نیز میتوان به زندگی عارفانهاش پی برد كه میفرماید: «هبنی صبرت علی حرّ نارك فكیف أصبر...»،(۲۳) و هم او بود كه در مناجات شعبانیه فرمود: خدایا من از تو كمال انقطاع را میخواهم،(۲۴) یعنی ماسوای تو بهگونهیی از من جدا شود كه نفهمم، چون آنقدر غرق در جمال و جلال توام كه ماسوا را به ذهن نمیآورم و این همان حیات عارفانه است.
حیات عارفانه علی (ع)، هم در مسائل سیاسی اثر میگذارد كه میگوید: «و انه لیعلم أنّ محلّی منها محلّ القطب من الرحی»،(۲۵) و هم در مسائل فرهنگی كه میفرماید: «ینحدر عنی السیل، و لا یرقی إلی الطیر».(۲۶) من آن كوه بلند سیلزایم، همّام خود را در معرض سیل او قرار داد و سیل او را برد.
آیت الله جوادی آملی
پینوشتها و كتابنامه:
۱. آمدی، عبدالواحدبن محمد. ۱۳۳۹-۱۳۴۶ ه ش. غرر الحكم و درر الكلم. شرح جمالالدین محمد خوانساری. با مقدمه و تصحیح و تعلیق میر جلالالدین حسینی ارموی (محدث). تهران: انتشارات دانشگاه تهران. ج ؟. ص ۵۴۰.
۲. برای تفصیل مطلب درباره برهان «صدیقین»،: صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم. ۱۳۵۴ ه ش. المبدأ و المعاد. با مقدمه و تصحیح جلالالدین آشتیانی. تهران: انجمن فلسفه ایران. ص ۱۲۱.
۳. كلینی، محمدبن یعقوب. ــــ . اصول كافی. ترجمه و شرح جواد مصطفوی. تهران: علمیه. ج ۱. ص ۱۳۸؛ شریف الرضی، محمدبن حسین. ــــ . نهج البلاغه. ترجمه و شرح علینقی فیضالاسلام. تهران: ــــ. «خطبه ۱۷۹».
۴. نهج البلاغه. «خطبه ۱۷۹».
۵. همان. «خطبه ۱۹۳».
۶. مجلسی، محمدباقربن تقی. ۱۴۰۳ ه ق / ۱۹۸۳ م. بحارالانوار. بیروت: دار احیاء التراث العربی. ج ۴۰. ص ۱۵۳.
۷. همان. ج ۲۶. ص ۱۴۱. خداوند در قرآن (اعراف / ۱۸۵) فرموده است: «او لم ینظروا فی ملكوت السموات و الارض...» (آیا اینان [در مُلك نظر میكنند ولی] به ملكوت آسمانها و زمین نمینگرند؟).
۸. نهج البلاغه. «خطبه ۱۸۹».
۹. همان. «خطبه ۴».
۱۰. همان. «خطبه ۱۹۲».
۱۱. همانجا.
۱۲. ابن بابویه (شیخ صدوق)، ابوجعفر محمدبن علی. ۱۳۴۸ه ش. كتاب الخصال. صحّحه و علّق علیه علیاكبر الغفاری. تهران: مكتبهٔ الصدوق. ص ۵۷۲. ح ۱.
۱۳. قمی، ابوالحسن علیبن ابراهیم. ۱۳۱۳ ه ق. تفسیر علیبن ابراهیم قمی. طهران: ــ . ج ۲. ص ۴۰۱.
۱۴. همانجا.
۱۵. ابن ابیالحدید، عزالدین. ــــ . شرح نهج البلاغهٔ. تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم. قم: موءسسهٔ اسماعیلیان للطباعهٔ و النشر و التوزیع. ج ۷. ص ۳۰۱.
۱۶. «... لشكریان آسمانها و زمین از آن خدا است.» (قرآن: فتح / ۴).
۱۷. «... شمار سپاهیان پروردگارت را جز او نداند.» (قرآن: مدثر / ۳۱).
۱۸. «نفس خود را به تقوا خوار میدارم.» (á : نهج البلاغه. «نامه ۴۵»).
۱۹. اصول كافی. ج ۱. ص ۱۱.
۲۰. ثقفی، ابواسحاق ابراهیمبن محمد. ۱۳۵۴ ه ش. الغارات. به اهتمام میر جلالالدین حسینی (محدث). تهران: انجمن آثار ملی. ص ۶۲؛ بحار الانوار. ج ۸. ص ۷۳۹.
۲۱. ابن سینا، حسینبن عبداللّه. ۱۹۵۷-۱۹۶۸ م. الاشارات و التنبیهات. با شرح نصیرالدین طوسی. به تحقیق سلیمان دنیا. مصر: دارالمعارف. ج ۳. ص ۱۴۹.
۲۲. ابن بابویه (شیخ صدوق)، ابوجعفر محمدبن علی. [۱۳۴۶ ه ق] التوحید. صحّحه و علّق علیه هاشم الحسینی الطهرانی. بیروت: دارالمعرفهٔ. ص ۱۲۴.
۲۳. «دعای كمیل».
۲۴. قمی، حاج شیخ عباس. ۱۳۹۰ ه ق. مفاتیح الجنان. تهران: محمد.
۲۵. نهج البلاغه. «خطبه ۳».
۲۶. همانجا.
پینوشتها و كتابنامه:
۱. آمدی، عبدالواحدبن محمد. ۱۳۳۹-۱۳۴۶ ه ش. غرر الحكم و درر الكلم. شرح جمالالدین محمد خوانساری. با مقدمه و تصحیح و تعلیق میر جلالالدین حسینی ارموی (محدث). تهران: انتشارات دانشگاه تهران. ج ؟. ص ۵۴۰.
۲. برای تفصیل مطلب درباره برهان «صدیقین»،: صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم. ۱۳۵۴ ه ش. المبدأ و المعاد. با مقدمه و تصحیح جلالالدین آشتیانی. تهران: انجمن فلسفه ایران. ص ۱۲۱.
۳. كلینی، محمدبن یعقوب. ــــ . اصول كافی. ترجمه و شرح جواد مصطفوی. تهران: علمیه. ج ۱. ص ۱۳۸؛ شریف الرضی، محمدبن حسین. ــــ . نهج البلاغه. ترجمه و شرح علینقی فیضالاسلام. تهران: ــــ. «خطبه ۱۷۹».
۴. نهج البلاغه. «خطبه ۱۷۹».
۵. همان. «خطبه ۱۹۳».
۶. مجلسی، محمدباقربن تقی. ۱۴۰۳ ه ق / ۱۹۸۳ م. بحارالانوار. بیروت: دار احیاء التراث العربی. ج ۴۰. ص ۱۵۳.
۷. همان. ج ۲۶. ص ۱۴۱. خداوند در قرآن (اعراف / ۱۸۵) فرموده است: «او لم ینظروا فی ملكوت السموات و الارض...» (آیا اینان [در مُلك نظر میكنند ولی] به ملكوت آسمانها و زمین نمینگرند؟).
۸. نهج البلاغه. «خطبه ۱۸۹».
۹. همان. «خطبه ۴».
۱۰. همان. «خطبه ۱۹۲».
۱۱. همانجا.
۱۲. ابن بابویه (شیخ صدوق)، ابوجعفر محمدبن علی. ۱۳۴۸ه ش. كتاب الخصال. صحّحه و علّق علیه علیاكبر الغفاری. تهران: مكتبهٔ الصدوق. ص ۵۷۲. ح ۱.
۱۳. قمی، ابوالحسن علیبن ابراهیم. ۱۳۱۳ ه ق. تفسیر علیبن ابراهیم قمی. طهران: ــ . ج ۲. ص ۴۰۱.
۱۴. همانجا.
۱۵. ابن ابیالحدید، عزالدین. ــــ . شرح نهج البلاغهٔ. تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم. قم: موءسسهٔ اسماعیلیان للطباعهٔ و النشر و التوزیع. ج ۷. ص ۳۰۱.
۱۶. «... لشكریان آسمانها و زمین از آن خدا است.» (قرآن: فتح / ۴).
۱۷. «... شمار سپاهیان پروردگارت را جز او نداند.» (قرآن: مدثر / ۳۱).
۱۸. «نفس خود را به تقوا خوار میدارم.» (á : نهج البلاغه. «نامه ۴۵»).
۱۹. اصول كافی. ج ۱. ص ۱۱.
۲۰. ثقفی، ابواسحاق ابراهیمبن محمد. ۱۳۵۴ ه ش. الغارات. به اهتمام میر جلالالدین حسینی (محدث). تهران: انجمن آثار ملی. ص ۶۲؛ بحار الانوار. ج ۸. ص ۷۳۹.
۲۱. ابن سینا، حسینبن عبداللّه. ۱۹۵۷-۱۹۶۸ م. الاشارات و التنبیهات. با شرح نصیرالدین طوسی. به تحقیق سلیمان دنیا. مصر: دارالمعارف. ج ۳. ص ۱۴۹.
۲۲. ابن بابویه (شیخ صدوق)، ابوجعفر محمدبن علی. [۱۳۴۶ ه ق] التوحید. صحّحه و علّق علیه هاشم الحسینی الطهرانی. بیروت: دارالمعرفهٔ. ص ۱۲۴.
۲۳. «دعای كمیل».
۲۴. قمی، حاج شیخ عباس. ۱۳۹۰ ه ق. مفاتیح الجنان. تهران: محمد.
۲۵. نهج البلاغه. «خطبه ۳».
۲۶. همانجا.
منبع : سایت تحلیلی خبری عصر ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست