پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

یک‌ قرن‌ با عزاداری‌ ایرانیان‌


یک‌ قرن‌ با عزاداری‌ ایرانیان‌
از زمانی‌ كه‌ صفویان‌ حكومت‌ را در دست‌گرفتند و دین‌ شیعه‌ در ایران‌ رسمی‌ شد، شركت‌ درمراسم‌ مذهبی‌ هم‌ روز به‌ روز بیشتر شد; به‌ ویژه‌عزاداری‌ برای‌ سالار شهیدان‌، امام‌ حسین‌(ع‌).این‌ مقاله‌ شما را به‌ زمان‌های‌ گذشته‌ ایران‌ می‌بردكه‌ خواندنش‌ را به‌ شما توصیه‌ می‌كنیم‌.
● پیش‌ از محرم‌
از نیمه‌های‌ ماه‌ ذی‌ الحجه‌، كودكان‌ تهران‌ با به‌راه‌ انداختن‌ علم‌ و كتلهای‌ چوبی‌ و حلبی‌ در شهرراه‌ می‌افتادند و با یكدیگر این‌ شعر عامیانه‌ رامی‌خواندند:
محرم‌ آمد و عیدم‌ عزا شد
حسینم‌ وارد كرب‌ و بلا شد
این‌ شعر نوحه‌ مانند، مردم‌ را برای‌ ورود به‌ماهی‌ كه‌ یكی‌ از شلوغ‌ترین‌ و مهیج‌ترین‌ ماههای‌سال‌ بود، آماده‌ می‌كرد و آن‌ ماه‌ محرم‌ و خصوصادهه‌ اول‌ آن‌ بود.
● نمادهای‌ عزاداری‌
ماه‌ محرم‌ و صفر با نمادهایی‌ شناخته‌ می‌شد كه‌ویژه‌ همان‌ دوماه‌ بود. قبل‌ از شروع‌ محرم‌ مردم‌شروع‌ به‌ سیاه‌ كوب‌ كردن‌ مساجد و تكایامی‌كردند و در حسینیه‌ها خیمه‌های‌ عزا یاخیمه‌های‌ صحرای‌ كربلا برافراشته‌ می‌شد كه‌ هریك‌ از آنها نمونه‌ای‌ از هنر و جلال‌ و شكوه‌ بود.
تكایا با كتیبه‌ها و اشعار جانسوز شعرای‌مرثیه‌سرای‌ نامی‌ مانند «محتشم‌ كاشانی‌» صورت‌عزاخانه‌ به‌ خود می‌گرفت‌ كه‌ اگر هیچ‌ یك‌ ازتجملات‌ دیگر در آن‌ به‌ كار نرفته‌ بود، همین‌كتیبه‌های‌ سیاه‌ كافی‌ بود تا آن‌ را به‌ صورت‌ماتم‌سرا درآورد. زیباترین‌ و شیواترین‌ شعار دراین‌ كتیبه‌ها از آن‌ محتشم‌ بود كه‌ از جهت‌استحكام‌ و انسجام‌ شعری‌ قویترین‌ آنها بود و هنوزكه‌ هنوز است‌ زینت‌بخش‌ حسینیه‌ها و تكایاست‌.بندهایی‌ از این‌ اشعار همیشه‌ در ذهن‌ و دل‌ مردم‌باقی‌ است‌:
باز این‌ چه‌ شورش‌ است‌ كه‌ در خلق‌ عالم‌ است‌
باز این‌ چه‌ نوحه‌ و چه‌ عزا و چه‌ ماتم‌ است‌
ازدیگر مراسم‌ ایام‌ عزا به‌ راه‌ افتادن‌ سقاخانه‌هاو یا بشكه‌ها ولگنهای‌ شیردار و یا لیوان‌دار بود كه‌در آنها آب‌ و یخ‌ و گلاب‌ و در بعضی‌ قند وبیدمشك‌ و امثال‌ آن‌ ریخته‌ می‌شد با شعار:
آبی‌ بنوش‌ و لعنت‌ حق‌ بر یزید كن‌
جان‌ را فدای‌ مرقد شاه‌ شهید
صبحها در بسیاری‌ از منازل‌، مجالس‌روضه‌خوانی‌ به‌ اضافه‌ تناول‌ صبحانه‌ به‌ راه‌ بود.شام‌ در برخی‌ از شبها و ناهار هم‌ در برخی‌ از ایام‌به‌ آن‌ افزوده‌ می‌شد; خصوصا تاسوعا و عاشورا. به‌هر ترتیب‌ شهر در این‌ روزها یكپارچه‌ شور و نعمت‌و فراخی‌ و كرم‌ و بذل‌ و بخشش‌ می‌شد.
مردم‌ نیز در این‌ ایام‌ مثل‌ اماكن‌ عزاداری‌ كاملاسیاهپوش‌ می‌شدند و همچنین‌ در این‌ ایام‌ هركارو عمل‌ زشت‌ از میان‌ غالب‌ مردم‌ رخت‌ بربسته‌ وهر یك‌ به‌ طریقی‌ كوشش‌ در اصلاح‌ ناپسند خودحداقل‌ در طی‌ این‌ دوماه‌ می‌كرد. شوخی‌ وخنده‌ و تفریح‌ و مزاح‌ و خوشگذرانی‌ در این‌ ایام‌پسندیده‌ نبود و سرود و شادمانی‌ را دشمنی‌ با ایام‌حسینی‌ می‌دانستند. در این‌ دو ماه‌ حتی‌ عقد ونكاح‌ و عروسی‌ نیز تعطیل‌ می‌شد و آن‌ را شوم‌ وبدعاقبت‌ می‌انگاشتند; چنانكه‌ اكنون‌ نیز چنین‌است‌.
معروفترین‌ دسته‌ها در آن‌ زمان‌، دسته‌ میدان‌ وعربها و بعد دسته‌های‌ قزاقخانه‌ و سنگلج‌ وقنات‌آباد و دسته‌ تركها بود. این‌ دسته‌ها از روزهفتم‌ محرم‌ به‌ حركت‌ در می‌آمدند و به‌ بازارهاروانه‌ می‌شدند. سالی‌ نبود كه‌ در تنگی‌ بازار بین‌برخی‌ از دسته‌ها بر سر نوبت‌ عبور دریگری‌ پیش‌نیاید. به‌ هر حال‌ حال‌ بازار، مركز اصلی‌ دسته‌های‌عزا در این‌ ایام‌ بود. همراه‌ با دسته‌ها پرچمهای‌رنگارنگ‌ و علمهای‌ ده‌، بیست‌ و بیست‌وچهارتیغه‌ای‌ حركت‌ داده‌ می‌شد كه‌ بر ابهت‌ دسته‌هامی‌افزود.
شبها نیز دسته‌های‌ مخصوصی‌ در تهران‌ حركت‌می‌كرد كه‌ به‌ دسته‌ شاحسینی‌ (شاه‌ حسین‌) معروف‌بودند. دسته‌هایی‌ كه‌ در شبهای‌ دهه‌ اول‌ محرم‌ باآلات‌ برنده‌ از قبیل‌ قمه‌ و شمشیر به‌ خیابانهای‌می‌آمدند و در دو ردیف‌ منظم‌ و روبه‌روی‌یكدیگر با صدای‌ مهیبی‌ شاحسین‌ می‌گفتند، باشیپور و نقاره‌ همراه‌ می‌شدند. برق‌ شمشیر وصداهای‌ طبل‌ و سایر آلات‌ موسیقی‌ شكوه‌ خاصی‌به‌ این‌ دسته‌ها می‌داد و به‌ همین‌ دلیل‌ این‌ دسته‌هاطرفداران‌ بیشتری‌ داشت‌.
بعد از ظهر عاشورا كه‌ خیمه‌سوزان‌ چادرهای‌حسینی‌ در برخی‌ از محلات‌ تهران‌ به‌ نمایش‌درمی‌آمد، تا شب‌ همان‌ روز كه‌ به‌ شام‌ غریبان‌امام‌ حسین‌(ع‌) می‌انجامید سكوتی‌ دهشت‌آورشهر را فرامی‌گرفت‌ و سرانجام‌ دسته‌ها با شمعهای‌روشن‌ با شهدای‌ كربلا وداع‌ می‌كردند.
منبع : خانواده سبز