چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا
موسم حج و تلاقی افکار
عدّهای پیوسته میكوشند این فكر را به مردم القا كنند كه موسم حجّ ، تنها زمان عبادت (آن هم به معنا خاصّ و محدود؛ یعنی مراسم و اعمال، بدون فهم معنا و آثار آن) میباشد و هیچگونه فعل و حركت دیگری در موسم حج، هر چند به سود و صلاح مسلمانان، و در راستای مقاصد شریعت باشد، نباید در اراضی مقدّسه انجام گیرد. ولی آنگاه كه به قرآن مراجعه كنیم، میبینیم كه خداوند خانه كعبه را وسیلهای برای حفظ كیان جامعه اسلامی میشمارد، و هیبت و احترام آن، در دل مؤمنان را، مایه حلّ بسیاری از مشكلات آنان به حساب میآورد و میفرماید: «جعل اللَّه الكعبهٔ البیت الحرام قیاماً للناس».۱ قرطبی در تفسیر این آیه مینویسد: «به خاطر شكوه و عظمتی كه خدا برای كعبه، در دل مسلمانان نهاده است، هركس بدان پناه آورد، از هر آسیبی محفوظ است، و هر كس ستمی دیده باشد، با پناه آوردن به آن، تحت حمایت قرار خواهد گرفت».۲ بنابراین، اختلافات فكری و اعتقادی و سیاسی مسلمانان، در غیر موسم حج را كه بسا ممكن است منشأ جنگها و نزاعهای خونین باشد، میتوان به بركت موسم، و حرمت بیت و حرم، با گفتگو و مذاكره و تفاهم حل كرد، و با كمك از معنویت این فریضه بزرگ الهی، بلاهای بسیاری را از مسلمانان دور كرد. سوء استفاده دشمنان دین، از اختلاف مسلمین.
خداوند متعال میفرماید: «لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحكم واصبروا اناللَّه مع الصابرین».۳ «با یكدیگر به ستیزهجویی مپردازید كه مایه شكست و ضعف شما میگردد و آبرویتان میرود. پایدار و شكیبا باشید كه خدا با شكیبایان است». تفرقه و اختلافی كه مایه تقسیم نیروهای مسلمان و درگیر شدن آنها با یكدیگر باشد، در اسلام حرام است، و در قرآن به شدّت از آن نهی شده است. از این رو اسلام، جدایی و قهر میان دو برادر مسلمان، بیش از سه روز را، جایز نمیداند. از پیامبر - ص - نقل شده است كه فرمود: «لا یحل لِمُسْلِمٍ ان یهجر اخاه فوق ثلاث، فمن هجر اخاه فوق ثلاث فمات، دخل النار». «مسلمان حق ندارد كه با برادرش بیش از سه روز قهر كند، و اگر كسی با برادرش بیش از سه روز قهر كند و بمیرد به دوزخ میرود».۴ و در همین رابطه، ثواب اصلاح میان مسلمانان و آشتی دادن آنان را، از نماز، روزه و صدقه بیشتر میداند، و فساد میان امّت را مایه نابودی دین میشمارد.۵ برخورد نادرست و انحرافی، با اختلافات در طول تاریخ اسلام، گاه اتفاق افتاده است كه بر اثر دور شدن از روحیه تسامح و پرورش فكر، برخی از مسلمانان و رهبران آنان، با این تفاوتهای فكری، به گونه نادرستی برخورد كردهاند و به مسیر میكشانده شدهاند كه خدا و پیامبر، به یقین از آنها خشنود نبوده است. روشهای نادرست كه گاه برای حلّ این اختلافات به كار میرفته به این شرح است:
۱) تكفیر، تفسیق و اعلام برائت و بیزاری از مسلمانانی كه دارای گرایش فكری متفاوتی هستند، و حتّی در مواردی مسلمانان را بدتر از كفار و مشركین قلمداد كردن!
۲) حكم به وجوب قتل آنان.
۳) اعلام جنگ و جهاد بر ضدّ آنان.
۴) سعی در شكنجه و آزار آنان، برای تغییر دادن عقیدهشان.
۵) خودداری از همكاری با مسلمانان، برای دفاع از اصل اسلام.
۶) دعوت از كفّار و مشركین رسمی، برای نابود كردن مسلمانها.
۷) خودداری از نصیحت و ارشاد و مذاكره با مسلمانان، بلكه تحریم مذاكره و بحث با آنها.
۸) اولویت دادن به مبارزه با آنها و غافل شدن از جهاد برای حفظ اصول اسلام. بدیهی است كه این روشها، در مقاطعی از تاریخ، باعث بروز اغتشاشاتِ بزرگ، در پایتختهای اسلامی شده، و قدرت تودههای میلیونی مسلمان را در هم شكسته و در نهایت به حاكمیت دشمنان انجامیده است.۶ سنت پیامبر، در زمینه بهرهبرداری از فصل حج برای تعلیم دین
پیامبر اكرم - ص - در حجهٔالوداع، در جای جایِ مشاعر و مواقف، از اجتماع مردم بهرهبرداری نموده، مناسكِ حج، مسائل فقهی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دین را به آنان تعلیم فرموده است. خطبههای آن حضرت در این سفر، در مواضع زیر نقل و ثبت شده است:
۱) مسجد خیف در منی.۷
۲) در صحرای عرفات.۸
۳) خطبه حضرت در پایان حجهٔالوداع در غدیر خم.۹ در زمان پیامبر - ص - هیچگاه این سخن مطرح نمیشد، كه موسم حج و مشاعر و مواقف آن، تنها جای انجام مناسك است، بحث و سخن دیگری نباید در آن زمان و مكان انجام گیرد. بویژه اموری كه با دین و دنیای عموم مسلمانان سر و كار داشت، در آنجا مطرح میشد؛ اعراب مسلمانی كه شنیده بودند، پیامبر میخواهد به حجّهٔالوداع (آخرین حج زندگی خود) برود؛ مشتاق بودند، تا آنجا كه ممكن است، از راهنماییهای حضرتش استفاده كنند. شمار آنان از ۱۴۰ هزار تن فراتر میرود، پیامبر برای آنان خطبههایی خواند و همه امور دین و دنیا را در این خطبهها مطرح فرمود. سیره سلف: تبادل نظر در موسم حج از نخستین روزهای طلوع خورشید اسلام، صحابه و تابعین، و قبل از همه، رسول خدا - ص - از این زمان و مكان برای انتقال افكار و نظریات و علوم و معارف، بهرهبرداری كردهاند كه ما در اینجا بطور گذرا به نمونههایی اشاره میكنیم: تا روشن شود كه بحث و گفتگوی دینی و دنیوی در موسم حج، سیره صحابه و تابعین بوده است.
الف) مباحثات عقیدتی و فقهی
۱) رسول اكرم - ص - در موسم حج و در حرم مكه و مسجدالحرام به بحث و گفتگوی دینی با مشركان میپرداخت.۱۰
۲) نمایندگان خوارج و معاویه در همین موسم به تبادل نظر پرداختند.۱۱
۳) امام حسین بن علی - ع - در همین مسجد به بیان علل دینی و اجتماعی قیام خود بر ضدّ یزید پرداخت و با كسانی چون عبداللَّه بن عباس، عبداللَّه بن عمر و عبداللَّه بن زبیر در این زمینه بحث و گفتگو نمود.۱۲
۴) عبداللَّه بن زبیر در مسجدالحرام با سران خوارج مانند نافع بن ازرق به بحث دینی پرداختند.۱۳
۵) فرزدق، قصیده شیوای خود را در مدح امام زینالعابدین در حجّ، و در همین مسجد سرود.۱۴
۶) امام باقر - ع - در همین مسجد و در موسم حج با نافع مولی عمر، مناظره كردهاند.۱۵ در زمینه مسائل دینی، فقهای صحابه و تابعین، در فصل حج، به افتاء، تدریس و مناظره میپرداختند؛ گویا به نظر آنان، حجّ، با تعلیم و تعلّم و تبادلنظر سالم و سازنده در امر دین، هیچگونه منافات و ناسازگاری نداشته است.
۷) امام شافعی در مسجدالحرام، در مسائل فقهی مناظره میكرد.۱۶
ب) تدریس معارف دینی در موسم حج یكی از فعّالیتهای علما و دانشمندان، در مسجدالحرام، و در موسم حج، تدریس بوده است، و بسیاری از ائمه مذاهب، در همین زمان و مكان با شخصیتهای بزرگی آشنا شدهاند و تحت تأثیر آنها قرار گرفتهاند. به چند نمونه در این زمینه توجه كنید:
۱) ابن عباس، كه به بحرالعلم یا «حبر امت» مشهور بود، هر ساله، در موسم حج، به مكه میآمد و به تدریس و افتا میپرداخت.۱۷
۲) سفیان ثوری از تابعین معروف، در مسجدالحرام، حلقات تدریس و گفتگوی دینی به پا میكرد.۱۸
۳) عطاء بن ابی رباح در مسجدالحرام مینشست و به بحث میپرداخت.۱۹
۴) ابوحنیفه در دوران جوانی در كنار خانه خدا از عطاء بن اُبی رباح درس میآموخت.۲۰
۵ ) ابوحنیفه وقتی خود، امام شد؛ هرساله به حج میآمد و در همین مكان، به تدریس میپرداخت.۲۱
۶) شافعی نیز مدّتها در مسجدالحرام تدریس میكرد.۲۲
۷) احمد بن حنبل نیز در حجّ از امام شافعی درس میآموخت.۲۳
۸) صحابه والامقامی چون جابربن عبداللَّه انصاری، و تابعینی چون محمدبن منكدر و سفیان و طاووس یمانی، حتی در حال طواف حدیث نقل میكردهاند.۲۴
۹) محمد بن عبدالأعلی با سند متصل از عبیدبن عمیر نقل میكند كه برای حیان بن عمیر در برابر «ركن» حدیث نقل میكرد و در ضمن آن میگفت: درهای آسمان برای ستایش خدا باز میشود و تكبیر، میان زمین و آسمان را پر میكند.۲۵
۱۰) جمعی از محدّثین بزرگ، در مسجدالحرام و در حال طواف، حدیث نقل كردهاند.۲۶ج ) بحثهای سیاسی و مسائل اداری و كشوری
۱) رسول اكرم - ص - به امر خداوند، فرمان برائت از مشركین را كه به صورت آیهای از قرآن نازل شده بود، به علی - ع - داد تا در موسم حج در مسجدالحرام بر مردم بخواند.۲۷
۲)پیامبر، اعلام عفو عمومی برای مشركان را از مسجدالحرام صادر فرمود.۲۸
۳) عمربن خطاب، در موسم حج، فرمانداران خود را كه هریك كشور بزرگی را زیر فرمان داشتند، جمع میكرد و از مردم میخواست اگر شكایتی از كشورداری آنها دارند، اعلام كنند و سپس همانجا آنها را تنبیه میكرد.۲۹
۴) معاویه، مسأله جانشینی فرزندش یزید را در سفرحجّ مطرح كرد.۳۰
۵) عثمان در فصل حج كسانی را كه با فرمان او مخالفت كرده بودند مجازات كرد و به زندان افكند.۳۱
۶) در قیام بنی عباس برای برپایی خلافت خود، نماینده آنان یعنی داود بن علی در سال ۱۳۲
هـ) در ایام حج برای مردم سخنرانی كرد و اهداف و برنامههای قیام را برشمرد و برای آنان مسائل سیاسی روز را تشریح كرد.۳۲ ۷ - ابوجعفر منصور به حجّ آمد، تا در ضمن این سفر، محمدبن عبداللَّه بن حسن را بر سر جایش بنشاند.۳۳ ۸ - مهدی موعود - ع - از همین مسجد، ندای خود را به گوش جهانیان میرساند.۳۴ ۹ - مردم با مهدی - عجّ - در میان ركن و مقام بیعت میكنند.۳۵ د) دیدار برادران مسلمان با یكدیگر درموسم حج
یكی از فواید حجّ، زیارت برادران دینی، و مسلمانان میهمان خدا، از كشورهای مختلف است: در این باره صحابه و تابعین نه تنها منعی نكردهاند، بلكه تشویق نیز دارند. از سفیان نقل شده كه گفت: یكی از چیزهایی كه رغبت مرا به حجّ زیاد میكند، دیدار برادرانی است كه آنها را در غیر حجّ نمیتوانم ببینم.۳۶ با یك بررسی اجمالی، از آنچه نقل شد، دانسته میشود كه تماس با برادران دینی، انتقال علوم و اطلاعات مفید، بحث و گفتگوی دینی و سیاسی، در صورتی كه با هدفی سازنده و به دور از نزاع و مشاجره ناپسند، انجام گیرد، نه تنها، با اهداف عالیه حج ناسازگار نیست، بلكه در راستای اهداف آن است. در این رابطه، كتاب و سنّت، نه تنها، تبادل افكار را در فصل حج نهی نفرموده، بلكه آن را بهترین فواید حج میشناسد. صحابه و تابعین و ائمه طاهرین از اهل بیت، چنانكه دیدیم، از فضای معنوی حج و بلد حرام برای نشر معارف دینی و حلّ مشكلات فكری جامعه، به بهترین وجه، استفاده میكردند، بنابر این نمیتوان گفت كه هرگونه گفتگوی دینی در فصل حجّ، «جدال در حج» است و نكوهیده و ممنوع به شمار میرود. طرح عملی برای تلاقی افكار مسلمین پس از آنكه دانسته شد اسلام راه اجتهاد و استنباط را باز گذاشته و از گفتگو و تبادل نظر در فصل حج نه تنها جلوگیری نكرده، بلكه آن را تشویق نیز فرموده است، باید در پی راههای عملی تحقیق این مهم بود، كه این مقاله، راههای زیر را به عنوان آغاز حركت به سوی تبادل نظر و تحقق بخشیدن به اصل «شوری» در اسلام پیشنهاد میكند:
الف) برپایی كنفرانسهای سالانه در موسم حج
در ایّام حج، به خصوص در روزهایی كه حجاج باید در یك منطقه جمع شوند، بهترین فرصت برای آشنایی، تبادل نظر، و مشورت و تصمیمگیری و رسیدن به توافق است، مكّه، عرفات و منی كه چند میلیون حاجی مسلمان را از ملّیتهای كاملاً متنوع، و از سرزمینهای دور، در خود جمع میكند، خود، بهترین گردهمایی اسلامی است، به شرط آنكه به صورت مطلوب از آن بهرهبرداری شود. راه كار پیشنهادی ما در این مقاله این است، كه اندیشمندان و دانشمندان اسلامی در مكه و منی، در كنفرانس سالانه اسلامی گردهم آیند و با تشكیل جلسات عمومی و خصوصی و كمیسیونها و شوراهای تخصصی، به بحث و بررسی در باره مشكلات اسلام و مسلمین، بلكه مشكلات جهانیان بپردازند، و راهحلهای عملی برای اصلاح امور پیشنهاد كنند، از جمله اگر اختلافاتی در میان خود مسلمین وجود دارد، یا برخی از ملّتهای مسلمان نیازمند كمك و امداد هستند، در آن گردهماییها، مسأله مطرح و در باره آن تصمیمگیری شود، و دستكم آن را به كشورهای خود منتقل سازند و در آنجا چارهجویی كنند. دولت عربستان میتواند، با برپایی اینگونه گردهماییها، خدمت شایانی را به جهان اسلام بلكه به كل بشریت، تقدیم كند، و نام نیكی برای خود برجای نهد، این كنفرانس اسلامی (به معنای واقعی) را میتوان به كمیسیونهایی به شرح زیر تقسیم نمود:
۱) سیاسی
۲) اقتصادی
۳) امنیتی
۴) اجتماعی
۵) تربیتی و آموزشی
۶) خبری و تبلیغاتی
۷) حقوقی در هر كمیسیون، كارشناسان، و مقامات مسؤول و ذیربط آن، شركت كنند، و نتیجه كار آنها به صورت گزارشهای ویژه چاپ و نشر و در معرض استفاده عموم قرار گیرد. ب - توسعه و بهبود كنفرانسهای موجود اگرچه دولت عربستان، در حال حاضر نظیر این كنفرانسها را در مكه و منی برگزار میكند، و كسانی هم در آن شركت میكنند و نتیجه هم به صورت كتابی منتشر میگردد، ولی نكتهای كه در اینجا قابل ذكر است، اینكه كنفرانسهای موجود، هرچند در راستای هدف فوق، برپا شده است، ولی باز هم میتوان آنها را با كیفیت بهتری برگزار كرد. مثلاً نكات زیر اگر مورد نظر قرار گیرد، بر كارآیی و تأثیر آنها، صد چندان میافزاید:
۱) در انتخاب میهمانان، فقط به مسؤولان اداری كشورها توجه نشود، بلكه دانشمندان و صاحب نظران غیر دولتی نیز دعوت شوند.
۲) مذاهب و فرق اسلامی كه به حج میآیند، همه، بدون تبعیض یا تعصّب مذهبی در آن راه داشته باشند، به دیگر سخن، كسانی بیایند كه نماینده طرز تفكر جناحهای مختلف مسلمین و جریانات فكری اسلامی باشند.
۳) وجود این كنفرانسها قبلاً در كشورهای اسلامی و غیراسلامی كه اقلیت مسلمانی در آن زندگی میكنند، به اطلاع مسلمین برسد، و پیشاپیش از آنها دعوت شود.
۴) موضوعات مطروحه در كنفرانس قبلاً به اطلاع آنها برسد، و از آنها خواسته شود كه همراه با اطلاعات مفید و نظریات سازنده در جلسه حاضر شوند.
عباسعلی براتی
پاورقیها: - ۱ - مائده: ۹۷ .
۲ - الجامع لاحكام القرآن، ج ۳، ص ۳۲۵، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۹۶۵ م.
۳ - انفال: ۴۶ .
۴ - ابوداود، سنن، كتاب الأدب، حدیث ۴۷ - بخاری، صحیح، كتاب الأدب، حدیث ۵۷ و ۶۳ - مسلم، صحیح، كتاب البرّ، حدیث ۲۳، ۲۵، ۲۶ .
۵ - احمد، مسند ج ۶، ص ۴۴۵ - ابوداود، سنن، كتاب الأدب، حدیث ۵ - ترمذی، سنن، كتاب قیامت، حدیث ۵۶ .
۶ - ابوالفداء، المختصر فی تاریخ البشر، ۲/۸۲ - دكتر یوسف القرضاوی، الصحوهٔ الإسلامیهٔ بین الجمود والتطرف، ص ۵۹ - دكتر سعید رمضان البوطی؛ السلفیهٔ، ص ۲۴۴، مجله رسالهٔ الاسلام، سال دوّم، شماره ۴، ص ۳۵۷ .
۷ - علی متقی هندی، كنزالعمال ص ۳، ۲۳ و ۶۲، ۸/۲۰۲ و ۲۲۸ - ابن كثیر، البدایهٔ والنهایهٔ، ج ۵ ، ص ۱۴۸ و ۱۹۷ و ۱۹۴ و ۱۹۸ .
۸ - ابن ماجه، سنن، حدیث ۵۶۵ - ابن حجر هیثمی، مجمعالزواید ج ۷ ، ص ۳۳۸، مصر، ۱۳۵۲ ه .
۹ - حاكم نیشابوری، مستدرك الصحیحین، ج ۱، ص ۹۳ - ابن سعد، الطبقات الكبری، ج ۲ ، ص ۱۸۵ .
۱۰ - دیاربكری، تاریخ الخمیس، ج ۱ ، ص ۲۹۲ - ابن هشام، السیرهٔ النبویّهٔ، ج ۱، ص ۳۸۰ - ۳۹۰ (باب مالَقیَ رسول اللَّه من الأذی). دار احیاء التراث العربی، بیروت، بدون تاریخ.
۱۱ - همان، ج ۲، ص ۱۸۰ - ابن عساكر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳ ، ص ۲۹۸ (ترجمهٔ الامام علی - ع -)
۱۲ - ابن عساكر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۴ ، ص ۳۲۸، تحقیق محمد باقر محمودی - طبری، تاریخ، ج ۵ ، ص ۱۹۳، مؤسّسهٔ عزّالدین، بیروت، ۱۴۰۷ ه / ۱۹۸۷ م.
۱۳ - المبرّد، الكامل، ج ۲ ، ص ۲ - ۲۰۳ - ۲۰۶ - طبری، تاریخ، ج ۵ ، ص ۵۶۳، ۵۶۶ .
۱۴ - الشبراوی، الإتحاف بحبّ الأشراف، ص ۵۱ - قرمانی، اخبار الدول، ص ۱۱۰، ابن عساكر، تاریخ مدینه دمشق، ۳۶ و ۱۶۱؛ بستانی، دائرهٔالمعارف، ج ۹ ، ۳۵۶ - زهرالآداب، ج ۱ ، ص ۱۶۳، ابن نباته، شرح العیون، ص ۳۹۰ - انوارالربیع، ج ۴ ، ص ۲۵ - ابن صباغ المالكی، الفصول المهمّهٔ، ص ۱۹۳ - نهایهٔالأدب، ج ۲۱ ، ص ۳۲۷ - ۳۳۱ .
۱۵ - ابن عساكر، تاریخ مدینه دمشق، ترجمهٔ الامام الباقر، ص ۱۶۷ - ۱۶۸ تحقیق محمد باقر المحمودی.
۱۶ - دكتر مصطفی شكعهٔ، الأئمهٔ الاربعهٔ، ط ۷، ج ۳، ص ۱۸۶، الشركهٔ العالمیهٔ للكتاب، بیروت، ۱۴۰۳ ه / ۱۹۸۳ م.
۱۷ - همان، ج ۱ ، ص ۴۶ - المبرد، الكامل فی الأدب، ج ۲ ، ص ۱۳۷، ۱۶۳، ۱۶۴ .
۱۸ - همان، ص ۴۶ - ۱۵۰ - ابن عنبه، عمدهٔ الطالب فی انساب آل ابیطالب، ص ۲۸۷، ط ۲، النجف، ۱۳۸۰ ه/ ۱۹۶۱ م.
۱۹ - أزرقی، ابوالولید محمد بن عبداللَّه بن احمد(م ۲۴۴ ه)؛ اخبار مكه، ج ۱ ، ص ۳۱۴ - ۳۱۵، دارالثقافهٔ، مكّهٔ، بدون تاریخ.
۲۰ - دكتر مصطفی شكعهٔ، الأئمهٔ الأربعهٔ، ج ۱، ص ۴۱، ۴۶، ۴۷ - ابونعیم، حلیهٔ الاولیاء، ج ۳ ،ص ۳۱۰ - ابن خلكان، وفیات الاعیان، ترجمه عطاء بن أبی رباح.
۲۱ - همان، ج ۱، ص ۱۵۸ .
۲۲ - همان، ج ۳، ص ۱۸۰ .
۲۳ - همان، ج ۴ ص ۳۹ - ۴۱ - ذهبی ترجمهٔ الامام احمد در مقدّمه مسند، ص ۶۰ .
۲۴ - فاكهی، محمد بن اسحاق، اخبار مكّه، ج ۲ ، ص ۳۵۰ - ۳۸۰، ط ۱، مكّه المكرمه، ۱۴۰۷ ه / ۱۹۸۷ م (ر.ك: أزرقی، اخبار مكه، ج ۱، ص ۳۱۶ - بلادی، فضایل مكه، ج ۱ ، ص ۲۲۵، و نیز فاكهی، اخبار مكّه، ج ۱، ص ۹۳).
۲۵ - همان، ج ۲ ، ص ۱۷۷ .
۲۶ - همان، ج ۱، ص ۳۲۵ - ۳۳۱ - ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۶ ، ص ۲۴۱ - همو، سیر اعلام النبلاء، ج ۷ ، ص ۱۸۶ - احمد مسند، ج ۲ ، ص ۱۶۱ - ۱۶۲ - سیوطی، الجامع الكبیر، ج ۱ ، ص ۷۱۵ - ابن حجر، تعجیل المنفعهٔ، ص ۴۹۸؛ عبدالرزاق، المصنف، ج ۱۱ ، ص ۲۴ - ابوداود، سنن، كتاب أدب، ج ۴ ، ص ۳۵۶ - بخاری، صحیح، كتاب مغازی، ج ۷ ، ص ۳۱۷ - مسلم، صحیح، كتاب صلاهٔ، ج ۶ ، ص ۹۲ - فاكهی، محمد بن اسحاق، اخبار مكه، ج ۱ ، ص ۲۰۵ - ۲۱۵،ط ۱، مكهٔالمكرمهٔ، ۱۴۰۷ ه / ۱۹۸۷ م.
۲۷ - نسائی، سنن، كتاب حج، ص ۱۶۱ - دارمی، سنن، كتاب سیر، ص ۶۲؛ احمد، مسند، ج ۱ ، ص ۳ و ج ۲، ص ۲۹۹ - مسبوطی، الدارالمنثور، تفسیر سوره برائت، بخاری، صحیح، ج ۲، ص ۱۵۳ .
۲۸ - ابن القیم الجوزیهٔ، زادالمعاد فی هدی خیرالعباد، ج ۲، ص ۱۶۵، دارالفكر، بیروت، تصحیح الشیخ حسن محمد المسعودی.
۲۹ - ابن سعد، الطبقات الكبری، ج ۳، ص ۲۱۱ - كاندهلوی، حیاهٔ الصحابهٔ، ج ۲ ، ص ۳۳۴، منتخب كنزالعمال، ج ۴ ، ص ۴۱۹.
۳۰ - ذهبی شمس الدین، دول الاسلام، ص ۲۸، مؤسسهٔالاعلمی، بیروت، ۱۴۰۵ ه ۱۹۸۵/ م.
۳۱ - یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۱۶۴ - ۱۶۵، دارصادر، بیروت.
۳۲ - همان، ج ۲، ص ۳۵۳ .
۳۳ - همان، ج ۲، ص ۳۷۴ .
۳۴ - ابن ماجه، السنن، كتاب الفتن، باب خروج المهدی، ج ۲، ص ۱۳۶۶ - ۱۳۶۸، حدیث شماره ۴۰۸۲ تا ۴۰۸۸ - دكتر محمد أحمد جلیّ، دراسهٔ عن الفرق فی تاریخ المسلمین، ص ۱۵۶ - ۱۶۲، ط ۱، الریاض، ۱۴۰۶ ه / ۱۹۸۶ م.
۳۵ - الفاكهی (ت ۲۷۲)، اخبار مكّه، ج ۱، ص ۴۰۷، تحقیق عبدالملك بن دهیش، مكتبهٔ النهضهٔ، مكهٔ المكرمهٔ، احمد، مسند، ج ۱ ، ص ۹۹ - عاتق بن غیث البلادی، فضایل مكهٔ، ج ۱، ص ۲۲۳ - ۲۲۵، دار مكّهٔ - مكّهٔ المكرمهٔ، ۱۴۱۰ ه / ۱۹۸۹ م.
۳۶ - فاكهی، اخبار مكه، ۲/۳۸۲ .
پاورقیها: - ۱ - مائده: ۹۷ .
۲ - الجامع لاحكام القرآن، ج ۳، ص ۳۲۵، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۹۶۵ م.
۳ - انفال: ۴۶ .
۴ - ابوداود، سنن، كتاب الأدب، حدیث ۴۷ - بخاری، صحیح، كتاب الأدب، حدیث ۵۷ و ۶۳ - مسلم، صحیح، كتاب البرّ، حدیث ۲۳، ۲۵، ۲۶ .
۵ - احمد، مسند ج ۶، ص ۴۴۵ - ابوداود، سنن، كتاب الأدب، حدیث ۵ - ترمذی، سنن، كتاب قیامت، حدیث ۵۶ .
۶ - ابوالفداء، المختصر فی تاریخ البشر، ۲/۸۲ - دكتر یوسف القرضاوی، الصحوهٔ الإسلامیهٔ بین الجمود والتطرف، ص ۵۹ - دكتر سعید رمضان البوطی؛ السلفیهٔ، ص ۲۴۴، مجله رسالهٔ الاسلام، سال دوّم، شماره ۴، ص ۳۵۷ .
۷ - علی متقی هندی، كنزالعمال ص ۳، ۲۳ و ۶۲، ۸/۲۰۲ و ۲۲۸ - ابن كثیر، البدایهٔ والنهایهٔ، ج ۵ ، ص ۱۴۸ و ۱۹۷ و ۱۹۴ و ۱۹۸ .
۸ - ابن ماجه، سنن، حدیث ۵۶۵ - ابن حجر هیثمی، مجمعالزواید ج ۷ ، ص ۳۳۸، مصر، ۱۳۵۲ ه .
۹ - حاكم نیشابوری، مستدرك الصحیحین، ج ۱، ص ۹۳ - ابن سعد، الطبقات الكبری، ج ۲ ، ص ۱۸۵ .
۱۰ - دیاربكری، تاریخ الخمیس، ج ۱ ، ص ۲۹۲ - ابن هشام، السیرهٔ النبویّهٔ، ج ۱، ص ۳۸۰ - ۳۹۰ (باب مالَقیَ رسول اللَّه من الأذی). دار احیاء التراث العربی، بیروت، بدون تاریخ.
۱۱ - همان، ج ۲، ص ۱۸۰ - ابن عساكر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳ ، ص ۲۹۸ (ترجمهٔ الامام علی - ع -)
۱۲ - ابن عساكر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۴ ، ص ۳۲۸، تحقیق محمد باقر محمودی - طبری، تاریخ، ج ۵ ، ص ۱۹۳، مؤسّسهٔ عزّالدین، بیروت، ۱۴۰۷ ه / ۱۹۸۷ م.
۱۳ - المبرّد، الكامل، ج ۲ ، ص ۲ - ۲۰۳ - ۲۰۶ - طبری، تاریخ، ج ۵ ، ص ۵۶۳، ۵۶۶ .
۱۴ - الشبراوی، الإتحاف بحبّ الأشراف، ص ۵۱ - قرمانی، اخبار الدول، ص ۱۱۰، ابن عساكر، تاریخ مدینه دمشق، ۳۶ و ۱۶۱؛ بستانی، دائرهٔالمعارف، ج ۹ ، ۳۵۶ - زهرالآداب، ج ۱ ، ص ۱۶۳، ابن نباته، شرح العیون، ص ۳۹۰ - انوارالربیع، ج ۴ ، ص ۲۵ - ابن صباغ المالكی، الفصول المهمّهٔ، ص ۱۹۳ - نهایهٔالأدب، ج ۲۱ ، ص ۳۲۷ - ۳۳۱ .
۱۵ - ابن عساكر، تاریخ مدینه دمشق، ترجمهٔ الامام الباقر، ص ۱۶۷ - ۱۶۸ تحقیق محمد باقر المحمودی.
۱۶ - دكتر مصطفی شكعهٔ، الأئمهٔ الاربعهٔ، ط ۷، ج ۳، ص ۱۸۶، الشركهٔ العالمیهٔ للكتاب، بیروت، ۱۴۰۳ ه / ۱۹۸۳ م.
۱۷ - همان، ج ۱ ، ص ۴۶ - المبرد، الكامل فی الأدب، ج ۲ ، ص ۱۳۷، ۱۶۳، ۱۶۴ .
۱۸ - همان، ص ۴۶ - ۱۵۰ - ابن عنبه، عمدهٔ الطالب فی انساب آل ابیطالب، ص ۲۸۷، ط ۲، النجف، ۱۳۸۰ ه/ ۱۹۶۱ م.
۱۹ - أزرقی، ابوالولید محمد بن عبداللَّه بن احمد(م ۲۴۴ ه)؛ اخبار مكه، ج ۱ ، ص ۳۱۴ - ۳۱۵، دارالثقافهٔ، مكّهٔ، بدون تاریخ.
۲۰ - دكتر مصطفی شكعهٔ، الأئمهٔ الأربعهٔ، ج ۱، ص ۴۱، ۴۶، ۴۷ - ابونعیم، حلیهٔ الاولیاء، ج ۳ ،ص ۳۱۰ - ابن خلكان، وفیات الاعیان، ترجمه عطاء بن أبی رباح.
۲۱ - همان، ج ۱، ص ۱۵۸ .
۲۲ - همان، ج ۳، ص ۱۸۰ .
۲۳ - همان، ج ۴ ص ۳۹ - ۴۱ - ذهبی ترجمهٔ الامام احمد در مقدّمه مسند، ص ۶۰ .
۲۴ - فاكهی، محمد بن اسحاق، اخبار مكّه، ج ۲ ، ص ۳۵۰ - ۳۸۰، ط ۱، مكّه المكرمه، ۱۴۰۷ ه / ۱۹۸۷ م (ر.ك: أزرقی، اخبار مكه، ج ۱، ص ۳۱۶ - بلادی، فضایل مكه، ج ۱ ، ص ۲۲۵، و نیز فاكهی، اخبار مكّه، ج ۱، ص ۹۳).
۲۵ - همان، ج ۲ ، ص ۱۷۷ .
۲۶ - همان، ج ۱، ص ۳۲۵ - ۳۳۱ - ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۶ ، ص ۲۴۱ - همو، سیر اعلام النبلاء، ج ۷ ، ص ۱۸۶ - احمد مسند، ج ۲ ، ص ۱۶۱ - ۱۶۲ - سیوطی، الجامع الكبیر، ج ۱ ، ص ۷۱۵ - ابن حجر، تعجیل المنفعهٔ، ص ۴۹۸؛ عبدالرزاق، المصنف، ج ۱۱ ، ص ۲۴ - ابوداود، سنن، كتاب أدب، ج ۴ ، ص ۳۵۶ - بخاری، صحیح، كتاب مغازی، ج ۷ ، ص ۳۱۷ - مسلم، صحیح، كتاب صلاهٔ، ج ۶ ، ص ۹۲ - فاكهی، محمد بن اسحاق، اخبار مكه، ج ۱ ، ص ۲۰۵ - ۲۱۵،ط ۱، مكهٔالمكرمهٔ، ۱۴۰۷ ه / ۱۹۸۷ م.
۲۷ - نسائی، سنن، كتاب حج، ص ۱۶۱ - دارمی، سنن، كتاب سیر، ص ۶۲؛ احمد، مسند، ج ۱ ، ص ۳ و ج ۲، ص ۲۹۹ - مسبوطی، الدارالمنثور، تفسیر سوره برائت، بخاری، صحیح، ج ۲، ص ۱۵۳ .
۲۸ - ابن القیم الجوزیهٔ، زادالمعاد فی هدی خیرالعباد، ج ۲، ص ۱۶۵، دارالفكر، بیروت، تصحیح الشیخ حسن محمد المسعودی.
۲۹ - ابن سعد، الطبقات الكبری، ج ۳، ص ۲۱۱ - كاندهلوی، حیاهٔ الصحابهٔ، ج ۲ ، ص ۳۳۴، منتخب كنزالعمال، ج ۴ ، ص ۴۱۹.
۳۰ - ذهبی شمس الدین، دول الاسلام، ص ۲۸، مؤسسهٔالاعلمی، بیروت، ۱۴۰۵ ه ۱۹۸۵/ م.
۳۱ - یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۱۶۴ - ۱۶۵، دارصادر، بیروت.
۳۲ - همان، ج ۲، ص ۳۵۳ .
۳۳ - همان، ج ۲، ص ۳۷۴ .
۳۴ - ابن ماجه، السنن، كتاب الفتن، باب خروج المهدی، ج ۲، ص ۱۳۶۶ - ۱۳۶۸، حدیث شماره ۴۰۸۲ تا ۴۰۸۸ - دكتر محمد أحمد جلیّ، دراسهٔ عن الفرق فی تاریخ المسلمین، ص ۱۵۶ - ۱۶۲، ط ۱، الریاض، ۱۴۰۶ ه / ۱۹۸۶ م.
۳۵ - الفاكهی (ت ۲۷۲)، اخبار مكّه، ج ۱، ص ۴۰۷، تحقیق عبدالملك بن دهیش، مكتبهٔ النهضهٔ، مكهٔ المكرمهٔ، احمد، مسند، ج ۱ ، ص ۹۹ - عاتق بن غیث البلادی، فضایل مكهٔ، ج ۱، ص ۲۲۳ - ۲۲۵، دار مكّهٔ - مكّهٔ المكرمهٔ، ۱۴۱۰ ه / ۱۹۸۹ م.
۳۶ - فاكهی، اخبار مكه، ۲/۳۸۲ .
منبع : فصلنامه الکترونیکی میقات حج
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست