پنجشنبه, ۱۲ مهر, ۱۴۰۳ / 3 October, 2024
مجله ویستا


مادری با دو گوش شنوا


مادری با دو گوش شنوا
● آیا تاكنون این نكته را می دانستید كه بیشترین شكایتی كه كودكان از ما دارند این است كه چرا به حرفهای آنان خوب گوش نمی كنیم؟
خود من تا قبل از این با اطمینان گمان می كردم مادر كاملاً با دقت و شنوایی هستم، تا اینكه یك روز كودك سه ساله ام به من فهماند كه سخت در اشتباهم و آن وقتی بود كه او داشت چیزی را برایم تعریف می كرد و من در حالی كه به حرفهای او گوش می دادم و لبخند می زدم، ظرفها را هم در كابینت می چیدم و پیغام گیر تلفن را هم كنترل می كردم.
ناگهان متوجه شدم حرفش را قطع كرد، به سوی من آمد و با دستش چانه ام را گرفت و صورتم را به سوی خودش برگرداند به طوری كه نگاهم به طور مستقیم در نگاهش متمركز شد. این حركت او كاملاً برایم روشن بود، او می خواست توجه كامل مرا به سوی خود جلب كند و با این كار نشان داد كه می داند حواسم به او نیست و این نكته را نیز یادآور شد كه برای اینكه به او نشان دهم كاملاً به حرفهایش گوش می كنم باید حتماً به چشمانش نگاه كرد و ارتباط چشمی را با او در حین صحبتش حفظ كنم و این درسی بود كه او به من داد.
این است آنچه كه كودكان از ما می خواهند و برای آنان بسیار مهم است كه بدانند آیا ما واقعاً به حرفهای آنان گوش می دهیم و به شنیدن افكار و اندیشه های آنان علاقه مندیم. به كار بردن این نكته به ظاهر ساده در عمل، یكی از بهترین راههایی است كه به آنها اجازه می دهیم بدانند واقعاً چقدر برای ما مهم هستند. اكنون از خود بپرسید كه تا چه حد این راز مهم مادرانه را در عمل به هنگام برخورد با كودك خود و سایر افراد خانواده به كار می برید؟
آیا تا به حال به این فكر كرده اید كه نیاز به كمی تغییر دارید تا بتوانید با گوش شنواتری به حرفهای كودكتان گوش كنید؟ در این جا پنج گام كاربردی وجود دارد كه با استفاده از آنها می توانید شنونده بهتری برای حرفهای كودكان خود باشید، در این صورت خواهید دید كه آنها نیز حرف شنوهای بهتری برای شما خواهند شد.
۱) گام اول:
رفتار همیشگی و متداول خود را بازبینی كنید. فرض كنید كه آخرین مكالمات رد و بدل شده میان شما و كودكتان در یك نوار ویدئویی ضبط شده است. نوار را به عقب برگردانید و آن را روشن كنید و رفتار خود را به دقت تماشا كنید. هنگامی كه كودكتان داشت با شما صحبت می كرد شما مشغول انجام چه كاری بودید؟ برای مثال آیا نگاهتان بر روی او بود یا به جای دیگری نگاه می كردید؟ آیا سعی كردید به جای حرف زدن فقط به حرفهای او گوش كنید و سپس برای گرفتن اطلاعات لازم از او سؤالاتی بپرسید؟ آیا به هنگام صحبتش كاملاً به او گوش می دادید یا كار دیگری هم در حین آن انجام می دادید؟ اگر میزان نمره بندی این ارزیابی از یك تا ده باشد به طوری كه نمره یك پایین ترین و نمره ده بالاترین نمره ها باشند، شما با توجه به مهارتهای خوب گوش دادن چه نمره ای به خود می دهید؟ به نظر شما رعایت كدام نكته ساده می تواند به بهبود نمره شما كمك كند. آیا با مشاهده نمره حاصله، به این حقیقت پی بردید كه باید كمی تغییر كرده و به شنونده ای خوب تبدیل شوید؟
۲) گام دوم:
هر كار دیگری را رها كنید. دفعه دیگر كه كودكتان به همفكری شما احتیاج داشت و خواست با شما حرف بزند، گوشی تلفن را بگذارید، رایانه را خاموش كنید، بگذارید غذای روی گاز خودش بپزد سعی نكنید یك سره آن را هم بزنید یا حواستان به آشپزی باشد یعنی تمام حواس خود را متوجه او كنید. به سویش برگشته و مستقیم به صورتش نگاه كنید و هر از چند گاهی سرتان را به منظور تأیید حرفهایش تكان دهید. اگر نیاز بود لبخند بزنید حتی مقداری به سوی او خم شوید تا بیشتر به شما احساس نزدیكی كند. به هنگام صحبتش هرگز حرفش را قطع نكنید و یا پیشنهادی را مطرح نكنید. فقط و فقط گوش كنید. سكوت شما به منزله تأییدی است برای حرفهای او. علاوه بر اینها، متوجه خواهید شد كه وقتی كودكان بفهمند شما كاملاً به آنها گوش می دهید بیشتر دوست خواهند داشت تا به توصیه های شما گوش دهند.
۳) گام سوم:
او را تشویق كرده و به او دلگرمی دهید. بگذارید كودكتان بداند كه به شنیدن حرفهای او علاقه مندید. به همین منظور گاهی بعضی از حرفهای كلیدی او را تكرار كنید و با گفتن كلماتی مانند «می دانم!»، «واقعاً!» یا «م م م...» او را تشویق به ادامه صحبت نمایید. هم چنین می توانید آخرین جمله او را تكرار كنید: كودك: «من دیگر نمی توانم رفتار پیتر را تحمل كنم.» مادر: «كه گفتی دیگر نمی توانی رفتار او را تحمل كنی؟» كودك: «بله، او خیلی خودش را می گیرد.»
۴) گام چهارم:
احساساتش را برایش بازگو كنید. وقتی كه تشخیص می دهید كودكتان احساس خاصی دارد آن را به زبان ساده برایش بازگو كنید. مثلاً: «فكر می كنم عصبانی هستی!»، «به نظر می رسد خسته ای!» و «فكر می كنم از یك چیزی ناراحتی!» این عكس العمل ساده و جزئی به كودك شما كمك می كند تا بداند شما كاملاً متوجه او و احساساتش هستید و واقعاً سعی می كنید او را درك كنید.
۵) گام پنجم:
به او اطمینان داده و اعتمادش را به خود جلب كنید. صحبت خود را با پاسخی كه حمایت و پشتیبانی و درك شما از موقعیت او را بیان می كند به پایان رسانید: «امیدوارم دیگر این مشكل برایت پیش نیاید»، «چقدر جالب بود!»، «هر كاری لازم باشد برایت انجام می دهم» و «از حرفهایت لذت بردم». سپس عكس العمل او را ببینید، شاید نیاز به توصیه ای داشته باشد یا بخواهد او را در آغوش بگیرید. از این پس او بیشتر دوست خواهد داشت كه در ابراز افكارش شما را هم دخیل نموده و احساساتش را با شما در میان بگذارد زیرا حالا دیگر مطمئن است كه شما مراقب احساسات او هستید و با تمام وجود به حرفهایش گوش می دهید.
برای اینكه مطمئن شوید كه هر بخش از این مطالب را به خوبی آموخته اید، توصیه می كنم كه هر هفته یكی از گامها را تمرین كنید و هفته بعد گام دیگر را به آن اضافه كرده و این كار را تا آنجا ادامه دهید كه سیر شما كامل گردد. در این صورت در پایان دوره نه تنها تمام درس را به شیوه ای كاربردی آموخته اید بلكه قادر خواهید بود آن را در برخورد با سایر افراد خانواده نیز به كار برید.
ولی همیشه این نكته را به خاطر داشته باشید كه یك چنین تغییرات به ظاهر ساده و كوچك چقدر می تواند تغییرات بزرگ و قابل توجهی را در بهبود روابط شما با كودكانتان به وجود آورد.
ترجمه: ملیحه تراب پور
منبع : روزنامه قدس