جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آثار ذکر در سازندگی روحی و اخلاقی


آثار ذکر در سازندگی روحی و اخلاقی
ذكر و یاد خدا آثار سازنده روحی و اخلاقی فراوانی دارد كه یاد متقابل خدا از بنده، روشنی دل، آرامش قلب، ترس از(نافرمانی) خدا، بصیرت و شناخت شیطان، بخشش گناهان، و علم و حكمت از جمله آنهاست.
یكی از زیباترین جلوه های ارتباط عاشقانه با خدا و اساسی‏ترین راه‏های سیر و سلوك، ذكر است؛ یعنی مترنم بودن زبان و قلب انسان به اسمإ حسنای الهی و شاداب نگه داشتن گل روح در زیر باران یا دحق.
ذكر خدا، از یادبردن هستی محدود خویش در رهگذر یاد اسمای الهی است و تداوم و استمرار آن زنگار گناهان را از روی دل می‏زداید؛ زیرا غفلت و فراموشی حق تعالی، ساحت دل را مكدر می‏كند. از اینجاست كه یكی از رسالت‏های اولیای الهی و كتابهای آسمانی، برطرف نمودن این كدورت و تاریكی است و به همین علت «ذكر» را از اوصاف پیامبر و از نام‏های قرآن شمرده‏اند؛ چنانكه قرآن مجید به ذكر بودن پیامبر(ص) چنین اشاره می‏كند:
«...قد انزل الله الیكم ذكرا رسولا یتلوا علیكم آیات الله...». [۱]
«خداوند ذكری (رسولی) را به سوی شما فرستاد تا آیات خدا را بر شما تلاوت كند». همچنین از نام‏های قرآن مجید ذكر می‏باشد: «انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون». [۲] «ما ذكر (قرآن) را بر تو نازل كردیم و آن را حفظ خواهیم كرد».
وجه نامگذاری پیامبر(ص) و قرآن به ذكر این است كه موجب یادآوری خداوند متعال می باشند؛ زیرا یادآوری منوط به دانش قبلی است و این پیامبران و كتاب‏های آسمانی می باشند كه پرده غفلت و فراموشی را از روی دل كنار زده و نور الهی را بدان می‏تابانند. بنابراین یاد خدا انسان را از حضیض مادیت به اوج معنویت می رساند و امید را در انسان زنده می‏كند و یإس و ناامیدی را كه از تنگناهای زندگی مادی و معادلات بشری ناشی می‏گردد، برطرف می‏كند.
ذكر خدا ارتباط معنوی عبد سالك با رب مالك است و این انسان است كه نباید خود را وقف زندگی مادی كند و مقصد را در خود و دنیای خود محدود سازد، بلكه باید خود را برای سفر پر فراز و نشیب ابدیت آماده و مهیا كند.
ذكر خداوند آثار و ثمرات اعجاب‏آور و با شكوهی دارد كه هریك از آنها در سازندگی روحی و اخلاقی انسان تإثیر به سزایی دارد. عمده‏ترین این آثار و ثمرات به شرح زیر است:
۱. یاد خدا نسبت به بنده
اولین اثر یاد خدا این است كه خدای متعال نیز انسان را یاد می‏كند: «فاذكرونی اذكركم...». [۳] «مرا یاد كنید تا شما را یاد كنم». از اینكه در این آیه شریفه یاد خداوند متعال، منوط به یادكردن بنده شمرده شده است، یك نكته دقیق فهمیده می‏شود و آن عبارت است از تصور دو نوع ذكر از طرف خدا؛
الف: ذكر عام.
ب: ذكر خاص.
ذكر عام عبارت از هدایت عام الهی است كه شامل تمام موجودات می باشد و اختصاص به گروه خاصی ندارد و شاهد آن آثار ذكر عام الهی در پهنه گیتی می‏باشد. و آن اعطای مواهب و عطایای گوناگون خداوند به تمام ممكنات می باشد و این یاد همگانی كه فیض مستمر الهی است، هرگز قطع نمی‏شود.
اما ذكر خاص به بندگان خاص و ذاكر تعلق دارد و یك نوع توجه و لطف است از جانب خداوند متعال.
۲. روشنی دل
خداوند؛ ذكر خویش را موجب نورانی شدن و بیداری دل‏ها می‏داند. مردن دل و افسردگی از هولناك‏ترین سی روزیهاست؛ به طوری كه حضرت علی (علیه السلام) اولین سفارششان به امام حسن مجتبی (علیه السلام) - در نامه‏ای كه به فرزند ارجمندشان نوشته‏اند - این است كه بیش از هرچیز به آبادانی دل خویش بپردازد: «فانی اوصیك بتقوی الله -ای بنی- و لزوم امره و عماره قلبك بذكره...». [۴] «پسرم! تو را به تقوا و التزام به فرمان خدا، آباد كردن قلب و روح با ذكر او و چنگ زدن به ریسمان الهی توصیه می‏كنم...».
یكی از موثرترین عوامل علاج مرگ دل و احیای دوباره آن، پناه بردن به ذكر خداست؛ ذكر حق نور است و مداومت در آن، قلب را از تاریكی و ناامیدی و قساوت نجات می‏دهد؛ شفافیت و لطافت و درك و شور و عشق به آن می‏بخشد و گرمی و تپش و نشاط تازه در آن می‏دمد. این ثمره ذكر را حضرت علی (علیه السلام) چنین گوشزد می‏كند:
«ان الله تعالی جعل الذكر جلإ للقلوب تسمع به بعد الوقره و تبصر به بعد العشوه و تنقاد به بعد المعانده...».
[۵] «خداوند متعال یاد خویش را جلای قلبها قرار داده، كه در اثر آن گوش، پس از سنگینی می‏شنود و چشم پس از كم‏سویی می‏بیند و بدین وسیله پس از لجاجت و دشمنی منقاد و رام می‏گردد».
۳. آرامش قلب
سومین اثری كه برای یاد خدا بیان می‏شود آرامش دل آدمی است. به تعبیر قرآن طمإنینه و سكون قلب از جمله آثار مستقیم یاد خداست: «الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذكرالله الا بذكر الله تطمئن القلوب». [۶] «كسانی كه ایمان آورده‏اند و دل‏هایشان به یاد خداست، بدانید تنها با یاد خدا دل‏ها آرام می‏گیرد».
یاد خدا داروی معنوی اضطراب و افسردگی است كه از نظر روانشناسی علل آن ترس، آینده مبهم، نگرانی از شكست خوردن، ترس از بیماریها و نگرانی از عوامل طبیعی می‏باشد. گذشته از مسإله بیماری اضطراب، آرامش طلبی در فطرت انسان ریشه دارد و در سرشت انسان‏ها حس آرامش جویی نهفته است و بسیاری از فعالیت‏های آدمی در حقیقت پاسخ به ندای الهی فطرت است.
وقتی به زندگی خود و بسیاری از افراد نظر می‏كنیم، می‏بینیم هدف بسیاری از كارهای ما دست‏یابی به گوهر گرانبهای آرامش است؛ یعنی انسانها در طول زندگی خود تلاش می‏كنند تا به آرامش خاطر و طمإنینه نایل شوند. در این نقطه بین انسان‏ها اشتراك نظر وجود دارد، ولی اختلاف نظر در تعیین و تشخیص چیزهایی است كه به زندگی آرامش می‏بخشد.
بسیارند كسانی كه این گوهر نفیس را در گرو ثروت اندوزی و رفاه مادی می‏دانند و آرامش گم شده خود را در آن می‏جویند و به قول خودشان، پشت خود را می‏بندند تا برای عمری، خیال آسوده و آرامش خاطر داشته باشند؛ گروهی نیز آرامش را در كسب مقام و شهرت می‏بینند و برای آن خود را به آب و آتش می‏زنند؛ گروهی -به اشتباه- آرامش را در پناه بردن به دامن «اعتیاد» می‏بینند تا دمی آرامش و تسكین یابند كه این آرامش كاذب است.
ولی قرآن مجید تنها نسخه شفابخش اضطراب را یاد خدا می‏داند و تنها پاسخ ندای فطرت را ذكر خدا می‏بیند. [۷] ولی مقصود ذكر قلبی است نه ذكر زبانی؛ زیرا قرآن كریم آن ذكر زبانی را كه با ذكر قلبی همراه نیست، ممدوح نمی‏شمارد بلكه مذموم می‏داند درباره نماز می‏فرماید: (...اقم الصلاه لذكری). [۸] «نماز را با یاد من اقامه كن». و در سوره ماعون می‏فرماید: (فویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون). [۹]«وای بر نمازگزارانی كه از نمازشان غافل‏اند». معلوم می‏شود اگر كسی نماز بخواند، هرچند كه ذكر خدا بر زبانش جاری است ولی غافل باشد و نداند چه می‏گوید، كارش زار است.
بنابراین، مقصود اصلی، ذكر قلبی است نه ذكر زبانی. ذكر زبانی زمینه است برای پیدایش ذكر قلبی و آرامش با ذكر قلبی مشكلات را حل می‏كند. [۱۰] خداوند در سوره طه خطاب به حضرت موسی و هارون (علیه السلام) می‏فرماید: (اذهب انت و اخوك ب‏آیاتی و لا تنیا فی ذكری). [۱۱]«تو و برادرت با آیات و معجزات من حركت كنید و در یاد كردن من سستی نكنید». این ذكر، ذكر قلب است؛ زیرا انسانی كه در برابر خطر مواجه می‏شود و به مقاومت در برابر آن خطر، مإموریت پیدا می‏كند، با ذكر زبانی نمی‏تواند مشكلی را حل كند؛ طمإنینه است كه مشكلات را حل می‏كند و طمإنینه، با ذكر قلب است نه با ذكر زبان. البته ذكر زبان خوب است و زمینه را برای ذكر قلب فراهم می‏كند. [۱۲] در خصوص این بحث كه یاد خدا و ذكر قلبی آرام بخش دلهاست، امام صادق (علیه السلام) می‏فرماید: «ان القلب لیتجلجل فی الجوف یطلب الحق فاذا اصابه اطمإن و قر». [۱۳] «دل آدمی از درون مضطرب می شود و در حقیقت خواهان حق است پس آنگاه كه به حق رسید، آرام و قرار می‏گیرد».
۴. خشیت و ترس از خدا
از جمله آثار یاد خدا برای مومنان، خداترسی و خشیت می‏باشد. قرآن در این زمینه می‏فرماید: (انما المومنون الذین اذا ذكر الله و جلت قلوبهم...). [۱۴] «تنها مومنان هستند كه هرگاه یادخدا به میان آید، دل‏هایشان ترسان شود». كه این ترس از درك عظمت و علم ایشان سرچشمه می‏گیرد؛ لذا خداوند در قرآن تنها عالمان را متصف به خشیت می‏داند و در سایه خشیت از خداوند است كه انسان از ارتكاب معاصی اجتناب می‏ورزد.
۵. بصیرت یافتن و شناخت شیطان
یكی از عوامل اصلی سقوط انسان و سیه‏روزی او، افتادن به دام‏های ناپیدای شیطان است و ذكر حق به انسان بصیرتی می‏دهد كه وسوسه‏های پنهان و دام‏های ناپیدای شیطان را به سهولت بشناسد و در دام او نیفتد:
(ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذكروا فاذا هم مبصرون). [۱۵] «اهل تقوا آن هنگام كه دچار وسوسه گروهی از شیاطین شوند به یاد خدا می‏افتند و در آن وقت است كه بینا می‏گردند».
۶. بخشش گناهان
از آثار و ثمرات اخروی یاد خداوند، مغفرت الهی می‏باشد كه شامل حال یادكنندگان خدا می‏گردد و اضافه بر آن، خداوند وعده اجر و پاداش بزرگ نیز به ایشان داده است. قرآن مجید در این باره می‏فرماید: (... و الذاكرین الله كثیرا و الذاكرات اعد الله لهم مغفره و اجرا عظیما). [۱۶] «مردان و زنانی كه بسیار یاد خدا كنند، خدای متعال برای آنان آمرزش و پاداش بزرگ آماده نموده است».
انسان مومن بر اثر لغزش هایی كه در مدت عمر داشته است، در اندوه و نگرانی به سر می برد و دائم به دنبال انجام كارهایی است كه باعث آمرزش گناهان وی گردد، از طرفی خدای غفار، باب توبه و آمرزش خود را بر روی بندگان خود گشوده و فرموده است: (قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا...). [۱۷] «بگو ای بندگان من كه با ارتكاب گناهان بر خود زیاده روی نمودید از رحمت خداوند نومید نباشید؛ زیرا خداوند متعال جمیع گناهان را می‏آمرزد».
از طرف دیگر؛ خداوند كارها و راه‏های متعددی را برای آمرزش بندگان قرار داده است و هركس با وسیله ای می‏تواند برای خود آمرزش طلب كند و از آن جمله است ذكر بسیار خدای متعال.۷. حكمت و علم
یكی دیگر از ثمرات ذكر، پختگی عقل و كمال و حكمت است. ذكر باعث فروزان شدن قوه ادراك انسان و جوشش فكر و اندیشه می‏شود. جان فرد شایستگی این را پیدا می‏كند كه منعكس كننده حقایق غیبی در خود گردد و خداوند به اندیشه و عقل این افراد مدد رساند. این حقیقت را امیرالمومنین (علیه السلام) صریحا بیان نموده و بزرگانی هم آن را تجربه كرده‏اند. شیخ الرئیس ابن سینا و صدرالمتإلهین تصریح دارند كه گاه در یك مسإله علمی و فلسفی به بن‏بست رسیده و قادر به حل آن نبوده‏اند و به ذكر و نماز پرداخته اند و مطلب برایشان آشكار شده است.
حضرت علی (علیه السلام) می‏فرماید: «...و ما برح لله - عزت آلاوه- فی البرهه بعد البرهه و فی ازمان الفترات عباد ناجاهم فی فكرهم و كلمهم فی ذات عقولهم فاستصبحوا بنور یقظه فی الابصار و الاسماع و الافئده...». [۱۸] «و همواره برای خدای تعالی -كه نعمتهایش بزرگ است - در هر برهه‏ای بعد از برهه دیگر و در دوران‏های نبودن پیامبران و سستی دین، بندگانی بوده‏اند كه خداوند در اندیشه‏هایشان با آنان راز گفته و در عقل‏هایشان با آنان سخن می گفته است. اینان چراغ هدایت را به روشنایی بیداری در دیده ها و گوش‏ها و دل‏ها افروختند...».
۸. باطن بینی
در پرتو تداوم در ذكر خدا می توان دیده ملكوت بین پیدا كرد و درهای آسمان معنی را به روی خود گشود: «و فتحت لهم ابواب السمإ...» [۱] نور ذكر، باطن امور را بر ما می گشاید حتی به حقایق آخرت و جهان دیگر می‏توان آگاهی یافت. حضرت علی(علیه السلام) در خطبه ای كه صفات اهل ذكر است صریحا این حقیقت را بیان فرموده است:
«گویا دنیا را به پایان رسانده و به آخرت درآمده و مشاهده كننده صحنه آخرت هستند و گویا بر احوال پنهان اهل برزخ در مدت اقامتشان در آنجا آگاهند و قیامت تای وعده‏های خویش را جلو چشم ایشان محقق ساخته و در همان حال كه هنوز در دنیا هستند پرده غیب از جلو چشمشان كنار رفته به طوری كه می‏بینند آنچه را كه دیگر مردم نمی‏بینند و می‏شنوند آنچه را كه دیگران قادر به شنیدن آن نیستند». [۲]
۹. افزایش هدایت
ذكر خدا درجات هدایت را افزایش می‏دهد. در سوره كهف آمده است:
«...و إذكر ربك اذا نسیت و قل عسی ان یهدین ربی لاقرب من هذا رشدا». [۳]
«پروردگارت را یاد كن و بگو شاید خداهم مرا به چیزی كه به حق و صواب نزدیكتر از این باشد، هدایت كند». در این آیه خداوند به پیامبرش دستوری می‏دهد تا امت از آن استفاده كنند، می‏فرماید: اگر خدا را فراموش كردی به یاد خدا باش تا بر هدایت تو افزوده گردد. معلوم می‏شود هر درجه‏ای از ذكر كه هم سطح خود ایمان و هدایت را در بر دارد، زمینه‏ای است برای درجه بعدی و هدایت بالاتر و ایمان افزون‏تر. (و إذكر ربك اذا نسیت...)، یعنی اگر آن درجه عالیه را از دست دادی، باز هم به یاد خدا باش و متذكر حق باش تا خداوند رشد بیشتر و بهتری به تو مرحمت كند. [۴]
۱۰. عدم از خودبیگانگی
یكی از موجبات عمده ركود و بی‏ثمری انسان، در افتادن به ورطه خود فراموشی و از خودبیگانگی است. قرآن كریم تنها عامل خودفراموشی را خدافراموشی معرفی می‏كند كه به وسیله ذكر و یاد خدا می‏توان از این ورطه هولناك نجات یافت:
«و لا تكونوا كالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم اولئك هم الفاسقون». [۵]
«مانند آن افرادی مباشید كه خدا را فراموش كردند پس خداوند هم آنان را از یاد خودشان برد و اینان همان فاسقان هستند».
۱۱. مقبولیت وپذیرش
یكی از نشانه‏های اینكه فرد بداند مورد رضایت خدا هست یا نه؟ این است كه فرد ببیند اهل ذكر است یا نه. آنان كه می‏بینند توفیق ذكر خدا را دارند باید مطمئن باشند كه مقبول خدای تعالی و مورد عنایت او هستند تا وقتی كه خداوند از بنده‏ای خشنود نباشد، اجازه نمی‏دهد نام پاكش بر دهان او جاری شود و مداومت در ذكر داشته باشد. كسانی كه می‏بینند ذاكر خدای متعال هستند باید اطمینان داشته باشند كه خدا نخست ذاكر آنها بوده است. [۶]
۱۲. كنترل قوای فكری
یكی دیگر از آثار و ثمرات ذكر، كنترل قوای فكری و حواس است. در مسیر تهذیب نفس، انسان باید به تدریج بر قوای درونی و همه ابعاد گفتاری و رفتاری وجود خود مسلط شود. یكی از ابعاد گریزپا و سركش درون انسان قوه تفكر اوست. سركشی این بعد را می‏توان در نماز به خوبی درك كرد. یكی از عوامل بسیار موثر در كنترل فكر، مداومت در ذكر است. [۷]
«یا ایها الذین آمنوا إذكروا الله ذكرا كثیرا و سبحوه بكره و اصیلا». [۸]
«ای مومنان! خدا را بسیار یاد كنید و هر صبح و شام او را تسبیح گویید».
امام صادق(علیه السلام) از سیره پدر بزرگوارش امام باقر(علیه السلام) نقل می‏كند:
«پدرم امام باقر(علیه السلام) بسیار ذكر خدا می‏گفت. من همواره با او راه می‏رفتم و او به یاد خدا بود و با او غذا می‏خوردم و او ذكر خدا می‏گفت و حتی وقتی با مردم حرف می‏زد، شركت در جلسات مردم او را مانع از ذكر خدا نبود و من مرتب می‏دیدم كه زبانش به زیر گلویش می‏چسبد و لا اله الا الله می گوید و او پیوسته ما را جمع می‏كرد و بین الطلوعین بیدار نگه می‏داشت و ما را به خواندن ذكر، دعا و قرآن امر می‏فرمود تا آفتاب طلوع كند». [۹]
بنابراین ذكر زیاد و توبه به معنای آن به تدریج انسان را توانا می‏كند تا تمركز حواس كسب كند و هر لحظه به هرچه اراده كرده، بیندیشد و فكر را از سركشی مانع شود و این قدرت در ابعاد بسیاری می‏تواند فكر و قوای درونی را مهار كند.
۱۳. زدودن غم و اندوه
غم و اندوه غالبا بر اثر از دست دادن یك چیز، به دست نیاوردن مطلوب، تردید وبلاتكلیفی و مشاهده صحنه‏های تإثرانگیز پیش می‏آید.
یاد خدا در همه این موارد می‏تواند به نحو معجزه‏آسایی غم و غصه را برطرف سازد. گاهی غمی كه بر دل شخص سنگینی می‏كند ناشی از تإسف او به خاطر از دست دادن یك فرصت، یك موقعیت و یا چیزی از مال و مقام دنیاست. خداوند متعال می‏فرماید:
«لكیلا تإسوا علی ما فاتكم...». [۱۰]
«نسبت به آنچه از دست داده‏اید افسوس نخورید».
با یاد خدا می توان به مرحله‏ای از معرفت دست یافت كه به خاطر از دست دادن هیچ چیزی اندوهگین نشد. كسی كه صرفا به یاد خداست می‏آموزد كه پیوسته حاجات خود را از خدا بخواهد و به لطف و كرم او امید ببندد.
حضرت یعقوب(علیه السلام) فرمود:
«..انما اشكو بثی و حزنی الی الله و اعلم من الله ما لا تعلمون). [۱۱]
«من غم و درد دل خود را به خدا می‏گویم و می‏دانم از خدا آنچه را شما نمی‏دانید».
بعضی اوقات غم و غصه نتیجه تردید و بلاتكلیفی است. كسانی كه نسبت به اجرا یا عدم اجرای كاری دو دل هستند، دچار پریشانی و اندوه می‏گردند. چنین غصه‏هایی برای كسی كه به ذكر خدا مشغول باشد، كمتر پدید می‏آید؛ زیرا یاد خدا او را صاحب تشخیص و اراده‏اش را قوی می‏كند و روح اعتماد و توكل به خدا را در او زنده می‏كند.
و بالاخره دیدن صحنه‏های تإثرانگیز موجب اندوه شدید می‏گردد در این گونه موارد یاد خدا بهترین داروی معنوی اثربخش است؛ مثلا اگر از روی توبه به ذكر خدا مشغول شود، این ذكر او را از معنویت سرشار خواهد كرد، غمش را خواهد زدود و قلبش را از فشارهای ناشی از غم، خلاص خواهد كرد. [۱۲]
۱۴. نجات از غفلت
همه گناهان كوچك و بزرگ در حالت غفلت و بی‏خبری رخ می‏دهد و عوامل غفلت‏زا بسیار است. زن، فرزند، زینت‏ها، زخارف دنیوی، دارایی‏های منقول و غیر منقول، ریاست‏ها، حكومت‏ها، عنوان‏های فامیلی و مقام علمی و روحانی و حتی بسیاری از عبادتها ممكن است انسان را به غفلت بیاندازد.
شیطان برای غافل كردن هركسی از طریق ویژه‏ای كه با حال و شغل او متناسب و در او موثر است، وارد می‏شود و او را به آن سرگرم می‏سازد. آنچه غفلت را برطرف، عمل را صالح و انسان را تربیت می‏كند، یاد خدا و تذكر است و عوامل تذكر نیز فراوان است. بعضی از عوامل تذكر، تكوینی و برخی دیگر تشریعی است.
اجرام زمینی و آسمانی، شب و روز، نعمت‏های مادی، پدیده حیات و تمامی ذرات جهان هستی كه صنع صانع یكتاست، عوامل تكوینی تذكر است كه نظركردن به آنها اهل معرفت را به یاد خدا می‏اندازد. و عوامل تشریعی تذكر، همان عبادات است كه بهترین رافع غفلت است و خلاصه آنكه بر اساس آیات قرآن و به حكم عقل و اثبات تجربه، یاد خدا انسان را از حالت غفلت خارج می‏كند و از ابتلا به پیامدهای آن كه ارتكاب معاصی، مفاسد شخصی و اجتماعی تباه كننده است، دور می‏سازد. [۱۳]
از آثار و ثمرات ذكر گفتیم و در اینجا متذكر می شویم كه یكی از مصادیق والای ذكر، قرآن است. بنابراین تمام آثاری كه بر قرآن كریم مترتب است و همه بهره‏مندیهایی كه انسان از رهگذر قرآن كریم می‏تواند به آن برسد، خود ثمرات و آثار ذكر خواهد بود و نیز تمامی اثرات عظیمی كه بر نماز مترتب است، در شمار ثمرات ذكر است؛ زیرا نماز یكی از مصادیق والای ذكر است.
اسماعیل نساجی زواره
پی نوشت:
[۱]. طلاق، ۱۰ و ۱۱.
[۲]. . حجر، ۹.
[۳]. بقره،۱۵۲.
[۴]. نهج‏البلاغه، نامه ۳۱.
[۵]. همان، خ ۲۲۲ / ۲.
[۶]. رعد، ۲۸.
[۷]. فضایل و آثار ذكر، علیرضا مسعودی، ص ۱۰۵ تا ۱۰۷.
[۸]. طه، ۱۴.
[۹]. ماعون، ۴ و ۵
[۱۰]. مجله پاسدار اسلام، شماره ۱۳۶، ص ۱۷.
[۱۱]. طه، ۴۲
[۱۲]. همان، ص‏۱۷.
[۱۳]. اصول كافی، ج ۲، ص ۴۲۱.
[۱۴]. انفال، ۲.
[۱۵]. اعراف، ۲۰۱.
[۱۶]. احزاب، ۳۵
[۱۷]. زمر، ۵
[۱۸]. نهج‏البلاغه: خطبه ۲۲۲ / ۳ و ۴
[۱]. نهج البلاغه، خطبه ۲۲۲، ۱۳.
[۲]. همان، خ‏۲۲۲، ۸، ۹، ۱۰.
[۳]. كهف، ۲۴
[۴]. پاسدار اسلام، شماره ۱۳۷، ص ۴۵.
[۵]. حشر، ۱۹.
[۶]. مجله تربیت، سال دهم، شماره ۱، ص ۳۰.
[۷]. همان، ۳۱.
[۸]. احزاب، ۴۱ و ۴۲.
[۹]. پاسدار اسلام، شماره ۱۳۷، ص ۹.
[۱۰]. حدید، ۲۳.
[۱۱]. یوسف، ۸۶.
[۱۲]. نمازشناسی، حسن راشدی، ص ۷۹.
[۱۳]. همان، ص ۱۶۸ و ۱۶۹.
منبع : معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم