چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
آثار ذکر در سازندگی روحی و اخلاقی
ذكر و یاد خدا آثار سازنده روحی و اخلاقی فراوانی دارد كه یاد متقابل خدا از بنده، روشنی دل، آرامش قلب، ترس از(نافرمانی) خدا، بصیرت و شناخت شیطان، بخشش گناهان، و علم و حكمت از جمله آنهاست.
یكی از زیباترین جلوه های ارتباط عاشقانه با خدا و اساسیترین راههای سیر و سلوك، ذكر است؛ یعنی مترنم بودن زبان و قلب انسان به اسمإ حسنای الهی و شاداب نگه داشتن گل روح در زیر باران یا دحق.
ذكر خدا، از یادبردن هستی محدود خویش در رهگذر یاد اسمای الهی است و تداوم و استمرار آن زنگار گناهان را از روی دل میزداید؛ زیرا غفلت و فراموشی حق تعالی، ساحت دل را مكدر میكند. از اینجاست كه یكی از رسالتهای اولیای الهی و كتابهای آسمانی، برطرف نمودن این كدورت و تاریكی است و به همین علت «ذكر» را از اوصاف پیامبر و از نامهای قرآن شمردهاند؛ چنانكه قرآن مجید به ذكر بودن پیامبر(ص) چنین اشاره میكند:
«...قد انزل الله الیكم ذكرا رسولا یتلوا علیكم آیات الله...». [۱]
«خداوند ذكری (رسولی) را به سوی شما فرستاد تا آیات خدا را بر شما تلاوت كند». همچنین از نامهای قرآن مجید ذكر میباشد: «انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون». [۲] «ما ذكر (قرآن) را بر تو نازل كردیم و آن را حفظ خواهیم كرد».
وجه نامگذاری پیامبر(ص) و قرآن به ذكر این است كه موجب یادآوری خداوند متعال می باشند؛ زیرا یادآوری منوط به دانش قبلی است و این پیامبران و كتابهای آسمانی می باشند كه پرده غفلت و فراموشی را از روی دل كنار زده و نور الهی را بدان میتابانند. بنابراین یاد خدا انسان را از حضیض مادیت به اوج معنویت می رساند و امید را در انسان زنده میكند و یإس و ناامیدی را كه از تنگناهای زندگی مادی و معادلات بشری ناشی میگردد، برطرف میكند.
ذكر خدا ارتباط معنوی عبد سالك با رب مالك است و این انسان است كه نباید خود را وقف زندگی مادی كند و مقصد را در خود و دنیای خود محدود سازد، بلكه باید خود را برای سفر پر فراز و نشیب ابدیت آماده و مهیا كند.
ذكر خداوند آثار و ثمرات اعجابآور و با شكوهی دارد كه هریك از آنها در سازندگی روحی و اخلاقی انسان تإثیر به سزایی دارد. عمدهترین این آثار و ثمرات به شرح زیر است:
۱. یاد خدا نسبت به بنده
اولین اثر یاد خدا این است كه خدای متعال نیز انسان را یاد میكند: «فاذكرونی اذكركم...». [۳] «مرا یاد كنید تا شما را یاد كنم». از اینكه در این آیه شریفه یاد خداوند متعال، منوط به یادكردن بنده شمرده شده است، یك نكته دقیق فهمیده میشود و آن عبارت است از تصور دو نوع ذكر از طرف خدا؛
الف: ذكر عام.
ب: ذكر خاص.
ذكر عام عبارت از هدایت عام الهی است كه شامل تمام موجودات می باشد و اختصاص به گروه خاصی ندارد و شاهد آن آثار ذكر عام الهی در پهنه گیتی میباشد. و آن اعطای مواهب و عطایای گوناگون خداوند به تمام ممكنات می باشد و این یاد همگانی كه فیض مستمر الهی است، هرگز قطع نمیشود.
اما ذكر خاص به بندگان خاص و ذاكر تعلق دارد و یك نوع توجه و لطف است از جانب خداوند متعال.
۲. روشنی دل
خداوند؛ ذكر خویش را موجب نورانی شدن و بیداری دلها میداند. مردن دل و افسردگی از هولناكترین سی روزیهاست؛ به طوری كه حضرت علی (علیه السلام) اولین سفارششان به امام حسن مجتبی (علیه السلام) - در نامهای كه به فرزند ارجمندشان نوشتهاند - این است كه بیش از هرچیز به آبادانی دل خویش بپردازد: «فانی اوصیك بتقوی الله -ای بنی- و لزوم امره و عماره قلبك بذكره...». [۴] «پسرم! تو را به تقوا و التزام به فرمان خدا، آباد كردن قلب و روح با ذكر او و چنگ زدن به ریسمان الهی توصیه میكنم...».
یكی از موثرترین عوامل علاج مرگ دل و احیای دوباره آن، پناه بردن به ذكر خداست؛ ذكر حق نور است و مداومت در آن، قلب را از تاریكی و ناامیدی و قساوت نجات میدهد؛ شفافیت و لطافت و درك و شور و عشق به آن میبخشد و گرمی و تپش و نشاط تازه در آن میدمد. این ثمره ذكر را حضرت علی (علیه السلام) چنین گوشزد میكند:
«ان الله تعالی جعل الذكر جلإ للقلوب تسمع به بعد الوقره و تبصر به بعد العشوه و تنقاد به بعد المعانده...».
[۵] «خداوند متعال یاد خویش را جلای قلبها قرار داده، كه در اثر آن گوش، پس از سنگینی میشنود و چشم پس از كمسویی میبیند و بدین وسیله پس از لجاجت و دشمنی منقاد و رام میگردد».
۳. آرامش قلب
سومین اثری كه برای یاد خدا بیان میشود آرامش دل آدمی است. به تعبیر قرآن طمإنینه و سكون قلب از جمله آثار مستقیم یاد خداست: «الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذكرالله الا بذكر الله تطمئن القلوب». [۶] «كسانی كه ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خداست، بدانید تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد».
یاد خدا داروی معنوی اضطراب و افسردگی است كه از نظر روانشناسی علل آن ترس، آینده مبهم، نگرانی از شكست خوردن، ترس از بیماریها و نگرانی از عوامل طبیعی میباشد. گذشته از مسإله بیماری اضطراب، آرامش طلبی در فطرت انسان ریشه دارد و در سرشت انسانها حس آرامش جویی نهفته است و بسیاری از فعالیتهای آدمی در حقیقت پاسخ به ندای الهی فطرت است.
وقتی به زندگی خود و بسیاری از افراد نظر میكنیم، میبینیم هدف بسیاری از كارهای ما دستیابی به گوهر گرانبهای آرامش است؛ یعنی انسانها در طول زندگی خود تلاش میكنند تا به آرامش خاطر و طمإنینه نایل شوند. در این نقطه بین انسانها اشتراك نظر وجود دارد، ولی اختلاف نظر در تعیین و تشخیص چیزهایی است كه به زندگی آرامش میبخشد.
بسیارند كسانی كه این گوهر نفیس را در گرو ثروت اندوزی و رفاه مادی میدانند و آرامش گم شده خود را در آن میجویند و به قول خودشان، پشت خود را میبندند تا برای عمری، خیال آسوده و آرامش خاطر داشته باشند؛ گروهی نیز آرامش را در كسب مقام و شهرت میبینند و برای آن خود را به آب و آتش میزنند؛ گروهی -به اشتباه- آرامش را در پناه بردن به دامن «اعتیاد» میبینند تا دمی آرامش و تسكین یابند كه این آرامش كاذب است.
ولی قرآن مجید تنها نسخه شفابخش اضطراب را یاد خدا میداند و تنها پاسخ ندای فطرت را ذكر خدا میبیند. [۷] ولی مقصود ذكر قلبی است نه ذكر زبانی؛ زیرا قرآن كریم آن ذكر زبانی را كه با ذكر قلبی همراه نیست، ممدوح نمیشمارد بلكه مذموم میداند درباره نماز میفرماید: (...اقم الصلاه لذكری). [۸] «نماز را با یاد من اقامه كن». و در سوره ماعون میفرماید: (فویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون). [۹]«وای بر نمازگزارانی كه از نمازشان غافلاند». معلوم میشود اگر كسی نماز بخواند، هرچند كه ذكر خدا بر زبانش جاری است ولی غافل باشد و نداند چه میگوید، كارش زار است.
بنابراین، مقصود اصلی، ذكر قلبی است نه ذكر زبانی. ذكر زبانی زمینه است برای پیدایش ذكر قلبی و آرامش با ذكر قلبی مشكلات را حل میكند. [۱۰] خداوند در سوره طه خطاب به حضرت موسی و هارون (علیه السلام) میفرماید: (اذهب انت و اخوك بآیاتی و لا تنیا فی ذكری). [۱۱]«تو و برادرت با آیات و معجزات من حركت كنید و در یاد كردن من سستی نكنید». این ذكر، ذكر قلب است؛ زیرا انسانی كه در برابر خطر مواجه میشود و به مقاومت در برابر آن خطر، مإموریت پیدا میكند، با ذكر زبانی نمیتواند مشكلی را حل كند؛ طمإنینه است كه مشكلات را حل میكند و طمإنینه، با ذكر قلب است نه با ذكر زبان. البته ذكر زبان خوب است و زمینه را برای ذكر قلب فراهم میكند. [۱۲] در خصوص این بحث كه یاد خدا و ذكر قلبی آرام بخش دلهاست، امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «ان القلب لیتجلجل فی الجوف یطلب الحق فاذا اصابه اطمإن و قر». [۱۳] «دل آدمی از درون مضطرب می شود و در حقیقت خواهان حق است پس آنگاه كه به حق رسید، آرام و قرار میگیرد».
۴. خشیت و ترس از خدا
از جمله آثار یاد خدا برای مومنان، خداترسی و خشیت میباشد. قرآن در این زمینه میفرماید: (انما المومنون الذین اذا ذكر الله و جلت قلوبهم...). [۱۴] «تنها مومنان هستند كه هرگاه یادخدا به میان آید، دلهایشان ترسان شود». كه این ترس از درك عظمت و علم ایشان سرچشمه میگیرد؛ لذا خداوند در قرآن تنها عالمان را متصف به خشیت میداند و در سایه خشیت از خداوند است كه انسان از ارتكاب معاصی اجتناب میورزد.
۵. بصیرت یافتن و شناخت شیطان
یكی از عوامل اصلی سقوط انسان و سیهروزی او، افتادن به دامهای ناپیدای شیطان است و ذكر حق به انسان بصیرتی میدهد كه وسوسههای پنهان و دامهای ناپیدای شیطان را به سهولت بشناسد و در دام او نیفتد:
(ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذكروا فاذا هم مبصرون). [۱۵] «اهل تقوا آن هنگام كه دچار وسوسه گروهی از شیاطین شوند به یاد خدا میافتند و در آن وقت است كه بینا میگردند».
۶. بخشش گناهان
از آثار و ثمرات اخروی یاد خداوند، مغفرت الهی میباشد كه شامل حال یادكنندگان خدا میگردد و اضافه بر آن، خداوند وعده اجر و پاداش بزرگ نیز به ایشان داده است. قرآن مجید در این باره میفرماید: (... و الذاكرین الله كثیرا و الذاكرات اعد الله لهم مغفره و اجرا عظیما). [۱۶] «مردان و زنانی كه بسیار یاد خدا كنند، خدای متعال برای آنان آمرزش و پاداش بزرگ آماده نموده است».
انسان مومن بر اثر لغزش هایی كه در مدت عمر داشته است، در اندوه و نگرانی به سر می برد و دائم به دنبال انجام كارهایی است كه باعث آمرزش گناهان وی گردد، از طرفی خدای غفار، باب توبه و آمرزش خود را بر روی بندگان خود گشوده و فرموده است: (قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا...). [۱۷] «بگو ای بندگان من كه با ارتكاب گناهان بر خود زیاده روی نمودید از رحمت خداوند نومید نباشید؛ زیرا خداوند متعال جمیع گناهان را میآمرزد».
از طرف دیگر؛ خداوند كارها و راههای متعددی را برای آمرزش بندگان قرار داده است و هركس با وسیله ای میتواند برای خود آمرزش طلب كند و از آن جمله است ذكر بسیار خدای متعال.۷. حكمت و علم
یكی دیگر از ثمرات ذكر، پختگی عقل و كمال و حكمت است. ذكر باعث فروزان شدن قوه ادراك انسان و جوشش فكر و اندیشه میشود. جان فرد شایستگی این را پیدا میكند كه منعكس كننده حقایق غیبی در خود گردد و خداوند به اندیشه و عقل این افراد مدد رساند. این حقیقت را امیرالمومنین (علیه السلام) صریحا بیان نموده و بزرگانی هم آن را تجربه كردهاند. شیخ الرئیس ابن سینا و صدرالمتإلهین تصریح دارند كه گاه در یك مسإله علمی و فلسفی به بنبست رسیده و قادر به حل آن نبودهاند و به ذكر و نماز پرداخته اند و مطلب برایشان آشكار شده است.
حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: «...و ما برح لله - عزت آلاوه- فی البرهه بعد البرهه و فی ازمان الفترات عباد ناجاهم فی فكرهم و كلمهم فی ذات عقولهم فاستصبحوا بنور یقظه فی الابصار و الاسماع و الافئده...». [۱۸] «و همواره برای خدای تعالی -كه نعمتهایش بزرگ است - در هر برههای بعد از برهه دیگر و در دورانهای نبودن پیامبران و سستی دین، بندگانی بودهاند كه خداوند در اندیشههایشان با آنان راز گفته و در عقلهایشان با آنان سخن می گفته است. اینان چراغ هدایت را به روشنایی بیداری در دیده ها و گوشها و دلها افروختند...».
۸. باطن بینی
در پرتو تداوم در ذكر خدا می توان دیده ملكوت بین پیدا كرد و درهای آسمان معنی را به روی خود گشود: «و فتحت لهم ابواب السمإ...» [۱] نور ذكر، باطن امور را بر ما می گشاید حتی به حقایق آخرت و جهان دیگر میتوان آگاهی یافت. حضرت علی(علیه السلام) در خطبه ای كه صفات اهل ذكر است صریحا این حقیقت را بیان فرموده است:
«گویا دنیا را به پایان رسانده و به آخرت درآمده و مشاهده كننده صحنه آخرت هستند و گویا بر احوال پنهان اهل برزخ در مدت اقامتشان در آنجا آگاهند و قیامت تای وعدههای خویش را جلو چشم ایشان محقق ساخته و در همان حال كه هنوز در دنیا هستند پرده غیب از جلو چشمشان كنار رفته به طوری كه میبینند آنچه را كه دیگر مردم نمیبینند و میشنوند آنچه را كه دیگران قادر به شنیدن آن نیستند». [۲]
۹. افزایش هدایت
ذكر خدا درجات هدایت را افزایش میدهد. در سوره كهف آمده است:
«...و إذكر ربك اذا نسیت و قل عسی ان یهدین ربی لاقرب من هذا رشدا». [۳]
«پروردگارت را یاد كن و بگو شاید خداهم مرا به چیزی كه به حق و صواب نزدیكتر از این باشد، هدایت كند». در این آیه خداوند به پیامبرش دستوری میدهد تا امت از آن استفاده كنند، میفرماید: اگر خدا را فراموش كردی به یاد خدا باش تا بر هدایت تو افزوده گردد. معلوم میشود هر درجهای از ذكر كه هم سطح خود ایمان و هدایت را در بر دارد، زمینهای است برای درجه بعدی و هدایت بالاتر و ایمان افزونتر. (و إذكر ربك اذا نسیت...)، یعنی اگر آن درجه عالیه را از دست دادی، باز هم به یاد خدا باش و متذكر حق باش تا خداوند رشد بیشتر و بهتری به تو مرحمت كند. [۴]
۱۰. عدم از خودبیگانگی
یكی از موجبات عمده ركود و بیثمری انسان، در افتادن به ورطه خود فراموشی و از خودبیگانگی است. قرآن كریم تنها عامل خودفراموشی را خدافراموشی معرفی میكند كه به وسیله ذكر و یاد خدا میتوان از این ورطه هولناك نجات یافت:
«و لا تكونوا كالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم اولئك هم الفاسقون». [۵]
«مانند آن افرادی مباشید كه خدا را فراموش كردند پس خداوند هم آنان را از یاد خودشان برد و اینان همان فاسقان هستند».
۱۱. مقبولیت وپذیرش
یكی از نشانههای اینكه فرد بداند مورد رضایت خدا هست یا نه؟ این است كه فرد ببیند اهل ذكر است یا نه. آنان كه میبینند توفیق ذكر خدا را دارند باید مطمئن باشند كه مقبول خدای تعالی و مورد عنایت او هستند تا وقتی كه خداوند از بندهای خشنود نباشد، اجازه نمیدهد نام پاكش بر دهان او جاری شود و مداومت در ذكر داشته باشد. كسانی كه میبینند ذاكر خدای متعال هستند باید اطمینان داشته باشند كه خدا نخست ذاكر آنها بوده است. [۶]
۱۲. كنترل قوای فكری
یكی دیگر از آثار و ثمرات ذكر، كنترل قوای فكری و حواس است. در مسیر تهذیب نفس، انسان باید به تدریج بر قوای درونی و همه ابعاد گفتاری و رفتاری وجود خود مسلط شود. یكی از ابعاد گریزپا و سركش درون انسان قوه تفكر اوست. سركشی این بعد را میتوان در نماز به خوبی درك كرد. یكی از عوامل بسیار موثر در كنترل فكر، مداومت در ذكر است. [۷]
«یا ایها الذین آمنوا إذكروا الله ذكرا كثیرا و سبحوه بكره و اصیلا». [۸]
«ای مومنان! خدا را بسیار یاد كنید و هر صبح و شام او را تسبیح گویید».
امام صادق(علیه السلام) از سیره پدر بزرگوارش امام باقر(علیه السلام) نقل میكند:
«پدرم امام باقر(علیه السلام) بسیار ذكر خدا میگفت. من همواره با او راه میرفتم و او به یاد خدا بود و با او غذا میخوردم و او ذكر خدا میگفت و حتی وقتی با مردم حرف میزد، شركت در جلسات مردم او را مانع از ذكر خدا نبود و من مرتب میدیدم كه زبانش به زیر گلویش میچسبد و لا اله الا الله می گوید و او پیوسته ما را جمع میكرد و بین الطلوعین بیدار نگه میداشت و ما را به خواندن ذكر، دعا و قرآن امر میفرمود تا آفتاب طلوع كند». [۹]
بنابراین ذكر زیاد و توبه به معنای آن به تدریج انسان را توانا میكند تا تمركز حواس كسب كند و هر لحظه به هرچه اراده كرده، بیندیشد و فكر را از سركشی مانع شود و این قدرت در ابعاد بسیاری میتواند فكر و قوای درونی را مهار كند.
۱۳. زدودن غم و اندوه
غم و اندوه غالبا بر اثر از دست دادن یك چیز، به دست نیاوردن مطلوب، تردید وبلاتكلیفی و مشاهده صحنههای تإثرانگیز پیش میآید.
یاد خدا در همه این موارد میتواند به نحو معجزهآسایی غم و غصه را برطرف سازد. گاهی غمی كه بر دل شخص سنگینی میكند ناشی از تإسف او به خاطر از دست دادن یك فرصت، یك موقعیت و یا چیزی از مال و مقام دنیاست. خداوند متعال میفرماید:
«لكیلا تإسوا علی ما فاتكم...». [۱۰]
«نسبت به آنچه از دست دادهاید افسوس نخورید».
با یاد خدا می توان به مرحلهای از معرفت دست یافت كه به خاطر از دست دادن هیچ چیزی اندوهگین نشد. كسی كه صرفا به یاد خداست میآموزد كه پیوسته حاجات خود را از خدا بخواهد و به لطف و كرم او امید ببندد.
حضرت یعقوب(علیه السلام) فرمود:
«..انما اشكو بثی و حزنی الی الله و اعلم من الله ما لا تعلمون). [۱۱]
«من غم و درد دل خود را به خدا میگویم و میدانم از خدا آنچه را شما نمیدانید».
بعضی اوقات غم و غصه نتیجه تردید و بلاتكلیفی است. كسانی كه نسبت به اجرا یا عدم اجرای كاری دو دل هستند، دچار پریشانی و اندوه میگردند. چنین غصههایی برای كسی كه به ذكر خدا مشغول باشد، كمتر پدید میآید؛ زیرا یاد خدا او را صاحب تشخیص و ارادهاش را قوی میكند و روح اعتماد و توكل به خدا را در او زنده میكند.
و بالاخره دیدن صحنههای تإثرانگیز موجب اندوه شدید میگردد در این گونه موارد یاد خدا بهترین داروی معنوی اثربخش است؛ مثلا اگر از روی توبه به ذكر خدا مشغول شود، این ذكر او را از معنویت سرشار خواهد كرد، غمش را خواهد زدود و قلبش را از فشارهای ناشی از غم، خلاص خواهد كرد. [۱۲]
۱۴. نجات از غفلت
همه گناهان كوچك و بزرگ در حالت غفلت و بیخبری رخ میدهد و عوامل غفلتزا بسیار است. زن، فرزند، زینتها، زخارف دنیوی، داراییهای منقول و غیر منقول، ریاستها، حكومتها، عنوانهای فامیلی و مقام علمی و روحانی و حتی بسیاری از عبادتها ممكن است انسان را به غفلت بیاندازد.
شیطان برای غافل كردن هركسی از طریق ویژهای كه با حال و شغل او متناسب و در او موثر است، وارد میشود و او را به آن سرگرم میسازد. آنچه غفلت را برطرف، عمل را صالح و انسان را تربیت میكند، یاد خدا و تذكر است و عوامل تذكر نیز فراوان است. بعضی از عوامل تذكر، تكوینی و برخی دیگر تشریعی است.
اجرام زمینی و آسمانی، شب و روز، نعمتهای مادی، پدیده حیات و تمامی ذرات جهان هستی كه صنع صانع یكتاست، عوامل تكوینی تذكر است كه نظركردن به آنها اهل معرفت را به یاد خدا میاندازد. و عوامل تشریعی تذكر، همان عبادات است كه بهترین رافع غفلت است و خلاصه آنكه بر اساس آیات قرآن و به حكم عقل و اثبات تجربه، یاد خدا انسان را از حالت غفلت خارج میكند و از ابتلا به پیامدهای آن كه ارتكاب معاصی، مفاسد شخصی و اجتماعی تباه كننده است، دور میسازد. [۱۳]
از آثار و ثمرات ذكر گفتیم و در اینجا متذكر می شویم كه یكی از مصادیق والای ذكر، قرآن است. بنابراین تمام آثاری كه بر قرآن كریم مترتب است و همه بهرهمندیهایی كه انسان از رهگذر قرآن كریم میتواند به آن برسد، خود ثمرات و آثار ذكر خواهد بود و نیز تمامی اثرات عظیمی كه بر نماز مترتب است، در شمار ثمرات ذكر است؛ زیرا نماز یكی از مصادیق والای ذكر است.
اسماعیل نساجی زواره
پی نوشت:
[۱]. طلاق، ۱۰ و ۱۱.
[۲]. . حجر، ۹.
[۳]. بقره،۱۵۲.
[۴]. نهجالبلاغه، نامه ۳۱.
[۵]. همان، خ ۲۲۲ / ۲.
[۶]. رعد، ۲۸.
[۷]. فضایل و آثار ذكر، علیرضا مسعودی، ص ۱۰۵ تا ۱۰۷.
[۸]. طه، ۱۴.
[۹]. ماعون، ۴ و ۵
[۱۰]. مجله پاسدار اسلام، شماره ۱۳۶، ص ۱۷.
[۱۱]. طه، ۴۲
[۱۲]. همان، ص۱۷.
[۱۳]. اصول كافی، ج ۲، ص ۴۲۱.
[۱۴]. انفال، ۲.
[۱۵]. اعراف، ۲۰۱.
[۱۶]. احزاب، ۳۵
[۱۷]. زمر، ۵
[۱۸]. نهجالبلاغه: خطبه ۲۲۲ / ۳ و ۴
[۱]. نهج البلاغه، خطبه ۲۲۲، ۱۳.
[۲]. همان، خ۲۲۲، ۸، ۹، ۱۰.
[۳]. كهف، ۲۴
[۴]. پاسدار اسلام، شماره ۱۳۷، ص ۴۵.
[۵]. حشر، ۱۹.
[۶]. مجله تربیت، سال دهم، شماره ۱، ص ۳۰.
[۷]. همان، ۳۱.
[۸]. احزاب، ۴۱ و ۴۲.
[۹]. پاسدار اسلام، شماره ۱۳۷، ص ۹.
[۱۰]. حدید، ۲۳.
[۱۱]. یوسف، ۸۶.
[۱۲]. نمازشناسی، حسن راشدی، ص ۷۹.
[۱۳]. همان، ص ۱۶۸ و ۱۶۹.
پی نوشت:
[۱]. طلاق، ۱۰ و ۱۱.
[۲]. . حجر، ۹.
[۳]. بقره،۱۵۲.
[۴]. نهجالبلاغه، نامه ۳۱.
[۵]. همان، خ ۲۲۲ / ۲.
[۶]. رعد، ۲۸.
[۷]. فضایل و آثار ذكر، علیرضا مسعودی، ص ۱۰۵ تا ۱۰۷.
[۸]. طه، ۱۴.
[۹]. ماعون، ۴ و ۵
[۱۰]. مجله پاسدار اسلام، شماره ۱۳۶، ص ۱۷.
[۱۱]. طه، ۴۲
[۱۲]. همان، ص۱۷.
[۱۳]. اصول كافی، ج ۲، ص ۴۲۱.
[۱۴]. انفال، ۲.
[۱۵]. اعراف، ۲۰۱.
[۱۶]. احزاب، ۳۵
[۱۷]. زمر، ۵
[۱۸]. نهجالبلاغه: خطبه ۲۲۲ / ۳ و ۴
[۱]. نهج البلاغه، خطبه ۲۲۲، ۱۳.
[۲]. همان، خ۲۲۲، ۸، ۹، ۱۰.
[۳]. كهف، ۲۴
[۴]. پاسدار اسلام، شماره ۱۳۷، ص ۴۵.
[۵]. حشر، ۱۹.
[۶]. مجله تربیت، سال دهم، شماره ۱، ص ۳۰.
[۷]. همان، ۳۱.
[۸]. احزاب، ۴۱ و ۴۲.
[۹]. پاسدار اسلام، شماره ۱۳۷، ص ۹.
[۱۰]. حدید، ۲۳.
[۱۱]. یوسف، ۸۶.
[۱۲]. نمازشناسی، حسن راشدی، ص ۷۹.
[۱۳]. همان، ص ۱۶۸ و ۱۶۹.
منبع : معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست