چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
ویژگی های زن نمونه
●سوال: لطفا مشخصات یك زن نمونه را بیان كنید.
▪جـواب: وقتـی سخن از نمونه بـودن چـیزی بـه میان میآید اولین سوالی كه مطرح می شود این است كه نمونه بودن در چه جنبـه ای و از چه دیدگاهی؟ مثلا وقتـی از نمونه بـودن یك انسان گفتـگو بـه عمل میآید بـاید دید اولا در چـه زمینه ای در جـستـجـوی آنیم, از نظر عـلمی, هنری, ادب و اخـلاق و یا چـیزهای دیگر؟ و ثـانیا: از چـه منظری بـه آن نگاه می كنیم. ما از هر دیدگاهی بـخـواهیم در صـدد معرفی نمونه برآییم بخصوص در مسایل انسانی طبـعا بـاید فرهنگ و ارزشهای خاص پذیرفته شده آن را در نظر بگیریم و بر اساس آن بـه داوری بـنشینیم. تعریف زن نمونه اگر از منظر انسان غربـی انجام گیرد, صورتـی دارد و اگر بـا تـوجـه بـه اصول و ارزشهای دینی و اسلامی باشد, شكلی دیگر خواهد داشت. طبـیعی است كه ما از دیدگاه فرهنگ خودی و قرآنی در پی آن هستـیم و الزاما بـایستـی در مقام قضاوت به همان ارزشها چشم بدوزیم و همان را ملاك داوری خود قرار دهیم.
●معیارهای لازم در زن نمونه
ارزشهای اسلامی در باب انسان دو گونه اند. بـرخی از آنها مشترك بـین زن و مردند و جـنسیت افراد در آنها دخالتـی ندارد. و آنها همانهایی هستند كه به انسانیت انسان بـرمی گردند, از قبـیل علم, عقلانی بودن, مكارم و فضایل اخلاقی, معنویت و معرفت الهی و مانند آن, و برخی دیگر مسایلی است كه با توجه به ویژگیهای جنسی افراد مورد توجهند كه در هر كدام از مرد و یا زن متـفاوتـند, و در عین حـال فلسفه این گونه ارزشـها كه بـه صورت احـكام و یا حـقوق تـجـلی می كنند, در راستای تإمین همان مصالح كلی نوع بشر و اصل انسانیت است. برای مثال, مسإله وجوب رعایت پـوشش بـدن بـه جز صورت و دستها تا مچ گرچه از احكام اختـصاصی زنان است ولی این قانونی است كه مراعات آن هم نگهبـان عفت و طهارت روحی و حرمت خود زن است و هم پاسدار حریم معنویت و اخلاق بـین مردان است و یا جـهاد, گرچـه از احكام ویژه مردان اسـت و لكن در سـایه جـهاد اسـت كه كرامت و شـرافـت انسـانی جـامعه, از زن و مرد مصـون مانده و ازدسـتـبـرد و غارت بـدخواهان و سركشان در امان می ماند, كه تـمامی اینها از اصول و ارزشهای نوع بشری اسـت و این موضوع ریشه در انسـان شناسـی اسـلام دارد زیرا بـر اساس معرفت دینی و قرآنی زن و مرد اولا انسانند و سپس دو جنس مخالف و این جنبه, موضوعی است جانبی و ثانوی. و این نكته ای بسیار مهم است, زیرا اگر در نگرش ما قضیه بر عكس بوده و تعدد و تخالف اصل باشد, در قضاوت ما نسبت به زن و شخصیت و حقوق او, اثر خواهد گذاشت.
قرآن كریم می فرماید: ((هو الذی خـلقكم من نفس واحـده و جـعـل منها زوجـها ...)) او كسی است كه شما را از جـان واحـد آفرید و جفتـش را از آن قرار داد.(۱)این جـمله: ((و جـعل منها زوجـها)) بـویژه بـا تقدیم كلمه ((منها)) خود گویای این حقیقت است كه از منظر قرآنی زن و مرد دارای یك ریشـه و اصـلند كه همان انسـانیت است و مذكر و مونت بودن, مسإله ای فرعی است.
لذا در معرفی زن نمونه, اگر تنها به جنبـه های مشترك توجه شده و جنبه های اختصاصی او فراموش شود بـه همان اندازه مضر و انحراف از حق است كه تإكید بـر احكام و حقوق ویژه و بـه نسیان سپـردن وجه مشترك, زیان بـار است. و تعریف جامع از آن بـایستی بـا نگرش همه جانبـه و فراگیر نسبـت بـه شخصیت و احـكام و حـقوق زن صورت بگیرد تا تعریفی صحیح و منطبق با حقیقت باشد.
●زن نمونه, مفهوم و مصداق
معرفی هر چیز نمونه گاهی بـه صورت مفهومی و كلی انجـام می شود كه در این تـعریف همان گونه كه اشاره كردیم بـاید معرف, مجموعه اوصاف و مسایلی كه در كمال آن چیز دخالت دارند در نظر بـگیرد و بـه آن بـپردازد ـ و گاهی هم بـه گونه نشان دادن و تعیین مصداق است. در مورد انسان و یا زن نمونه هم این چنین است. شكل اول آن بـا دشواری چـندانی روبـه رو نیست و بـا وقوف نظری بـه ارزشها و كمالات انسانی می توان بدان دست یافت.
بر این اساس می توان گفت: زن نمونه كسی است كه بـا بـرخورداری كامل از دانش مفید و هدایت گر, اندیشه و تـعقل, معنویت و اخلاق و خداشناسی, ادب خانوادگی و اجتـماعی و تـواناییهای جسمی و روحی, بتواند همسری شایسته بـرای شوهر و مادری خوب و وظیفه شناس بـرای فرزندان بـوده و بـا حفظ معقول و خداپسندانه شوونات و خصایص زن مسلمان, در بیرون خانه نقشی را كه اجتـماع بـر عهده او گذاشتـه است بـه درستـی و امانت ایفا كند. و بـدیهی است آنچه بـرشمردیم مراتب و درجات بـسیار زیاد داشته و دامنه ای بـس وسیع دارد و هر زنی در آنچه گفتیم قویتر باشد, جنبه نمونه بودن او هم برجسته تر و درخشنده تر خواهد بود.
و اما اگر معرفی زن نمونه, بـه لحاظ مصداقی و عینی آن بـاشد, خـالی از دشواری نیست زیرا چـنین كاری مستـلزم این است كه شخـص معرفی كننده بـه خوبـی بـه اوصاف و سجایای اخلاقی و ملكات نفسانی شخـص معرفی شده و نیز دیگرانی كه بـاید در مقایسه بـا آنان این كار صورت پذیرد و میزان قوت و ضعف هر یك از آنها واقف باشد, تا بتواند قضاوتی درست و منطبق با واقع داشته باشد و این بـه خاطر این است كه ما با این كار به دنبـال این هستیم كه شخص معینی را بـه عنوان نمونه انسانی بـه سایر مردم نشان دهیم تا آنان او را الگو و مقتدای خود قرار داده و با دلی راحت بـه سوی همانندسازی خویش با او حركت و اقدام كنند. و همه می دانیم چنین كاری بـسیار سخت و پیچیده و نسبت بـه مراحل و مراتبـی از آن بـرای انسانهای عادی غیر ممكن اسـت. و هر چـه دامنه علم, فرهنگ, تـعـقل و آداب انسانی بـین اقشار مختـلف جـامعه بـه لحاظ كمیت و كیفیت گستـرش یابد, این كار با دشواری بیشتری روبـه روست. زیرا بـر اثر گسترش معرفتـها, افراد انسانی بـه لحـاظ مكارم و درجـات كمالی بـه هم نزدیك تر شده و فاصله بین مراتب آنان كمتر می شود و در این اوضاع انگشت تعیین روی فردی خاص بـه عنوان نمونه انسانی گذاشتن, كاری است در نهایت اشكال.
تـوجه دقیق بـه آنچه گفتـیم دو نكتـه اساسی را بـرای ما روشن می سـازد. اول آنكه معلوم می شـود شـناخـت و معرفی مصداق و نمونه جامع و كامل انسانی جـز از سـوی آفریدگار انسـان و كسـی كه بـه هدایت و الهام از او سخن می گوید ممكن نیست. زیرا تـنها اوست كه می داند چه آفریده و به تمامی مراتب و كمالات و شایستگی های افراد بشر واقف است و بهترین و بـرجسته ترین آنها را كه لایق حمل رسالت و عهد الهی اند می شناسد. و این نكته ای است بـسـیار مهم كه اسـاس اعتقاد ما شیعیان را تشكیل می دهد.
قرآن كریم می فرماید: ((الا یعلم من خلق و هو اللطیف الخبـیر)) آیا خدا بـه آفریده خود آگاه نیست او آگاه و بـه دقایق و ظرایف امور و اشخاص مطلع است.(۲)
به كارگیری كلمه ((لطیف)) كه آگاهی به لطایف و خفیات كارها و مردمان است و از ویژگیهای علم الهی است, در این آیه شایان توجه است.
در جای دیگر می فرماید: ((الله إعلم حیث یجـعل رسالتـه ...))
خداوند بهتر می داند رسالت و عهد خود را به چه كسی بسپارد ...(۳)
و دیگر آنكه معلوم شد هر چه دامنه علم و فرهنگ بـشر تـوسعه و رشد یابد, نیاز انسان به نمونه های بـرتر و معصوم الهی كه دارای مقامهایی دست نیافتـنی بـرای بـشر عادی است زیادتـر و محسوس تـر می شود و به تدریج الگوهای معمولی كمرنگ شده و كارآیی خود را از دست می دهند و اوضاع جهانی و قافله بـشری بـه سرحدی می رسد كه جز با وجود حضرت ولی عصر(ارواحنا فداه)و رهبری او اشباع شدنی نیست.●بانوی برتر
شاید به خاطر آنچه گفتیم است كه حضرت زهرا سلام الله علیها به عنوان سیده و سرور زنان در همه دورانها و حضرت مریم(س)نمونه زن كامل در زمان خود معرفی شده است. حضرت صادق(ع)در حدیثـی پـس از آنكه لقب ((محدثـه)) بـودن آن حضرت را بـیان و تـفسیر می كنند و جریان گفتگوی فرشتگان بـا او را كه خدای متـعال او را بـر زنان عالم بـرگزیده است شرح می دهند می فرمایند: ((فقالت لهم ذات لیله إ لیست المفضله علی نسإ العالمین مریم بـنت عمران؟ فقالوا: لا, ان مریم كانت سیده نسإ عالمها و ان الله عز و جـل جـعلك سـیده نسـإ عـالـمك و عـالـمها و سـیده نسـإ الاولـین و الاخـرین)) .
یك شب حضرت زهرا بـه فرشتگان فرمودند: آیا حضرت مریم بـرترین زن جـهان نیست؟ گفتـند: نه آن بـانو سرور زنان عصر خـود بـود و خداوند تعالی تو را بر همه زنان در تـمامی دورانها از گذشتـه و آینده برتری و فضیلت داده است)) .(۴)
از این حدیث و روایات مشابـه آن بـه خوبـی روشن است كه حـضرت مریم(س)در حدی نبوده است كه بتواند بـه عنوان زن بـرتر و الگوی زنان در همه عصرها به ویژه در زمانهای متإخر و دوران ما بـاشد و قطعا در عصر نزول قرآن كه شعاع آن همه هستـی را گرفتـه اسـت, زنانی تحت هدایتهای این كتاب آسمانی و در دامن آن تربیت می شوند كه حضرت مریم(سلام الله علیها)را توان هماوردی با آنان نیست. ولی حـضرت زهرا سلام الله علیها از آن چـنان مقامی بـرخـوردار است و پهنه وجودش آن اندازه وسیع و گسترده است كه تا دامنه قیامت نیز اسوه زنان اسـت و احـدی از زنان را بـا او در هیچ دورانی یارای هماوردی نیست.
روی این اساس بـا این بـرهانی كه گفتـیم اگر ما بـخـواهیم از نمونه عینی و خارجی زن مسلمان كه در همه زمانها و مكانها قابـل ارائه بـه عنوان كاملتـرین و شایستـه تـرین زن است سخن بـه میان آوریم, نخـست بـاید حـضرت فاطمه سلام الله علیها را نشان دهیم و سپس بـه تربـیت شدگان دامان او همچون زینب كبـرا و فضه خادمه كه حدود بـیش از بـیست سال از عمر خود را جـز بـا آیات قرآنی كلامی نگفت, چشم بدوزیم, و آن گاه از بـرخی زنان معاصر كه توانسته اند در شعاع تربیتهای فراگیر قرآنی و بهره گیری از هدایتهای معصومان ـ علیهم السلام ـ بـویژه تإسی در رفتار خود بـه بـانوی پرافتخار همه دورانها حـضرت فاطمه(س)آن چـنان خود را بـسازند و بـه پـیش بـبـرند كه در دوران دفاع مقدس حاضر شدند بـا یك دنیا متـانت و استقامت بیآنكه خمی به ابـرو بـیاورند و یا شكایتی از این و آن داشته بـاشند تـنها بـه عشق الهی و سـرمسـت از بـاده معرفت او, عزیزترین فرزندان و جگرگوشگان خود را بـه مسلخ عشق بـفرستـند و سپس با دستان خود بـدن خونآلود آنان را بـه خاك قبـر بـسپارند.
●راز نمونه بودن برای دورانها
در اینجا پـرسشی وجود دارد و آن این كه: مقتـدا بـودن یك فرد بـرای همه دورانها بـا تـوجـه بـه دگرگونی و رشد مدنیت و فرهنگ چگونه ممكن است؟ و آیا می شود كسی تربیت شده عصری بـاشد ولی الگو و اسوه مردم در قرنها پس از زمان خود باشد؟
ولی بـاید این نكتـه را در نظر داشت كه اگر شخصی تـربـیت شده فرهنگ خاص دوران معینی بـود و تمامی چارچوب شخصیت و منش و دانش او را همان مناسـبـات و علوم و آداب حـاكم بـر آن عصر شكل داد, گرچـه همچـون حـضرت مریم نمونه یك انسان كامل در عصر خود بـاشد طبـعا نمی تـواند الگوی دیگران بـرای زمانهای آینده بـا فرهنگ و اوضاع رشدیافته و كمال یافته تر باشد زیرا او در عین حالی كه زنی بـسیار بـرجسته و كمال یافته بـود ولی نهایت تربـیت و رشد او در دائره شریعت حضرت موسی(ع)بـوده است و نه بـیشتر و چنین زنی هیچ گاه نمی تواند نمونه و الگوی تمامی زنان حتی بـرای كسانی كه بـا تربیتهای قرآنی رشد كرده و به كمال انسانی رسیده اند قرار گیرد.
در صورتی كه حضرت زهرا(س)گرچه در زمان خاصی می زیسته است ولی با توجه به عنایت ویژه ای كه خداوند متعال نسبت بـه آن حضرت و سایر معصومان علیهم السلام
داشته است, اوضاع و مناسبات زمان كوچكترین تإثیری در ساخت و تكوین شخصیت آنان نداشته است بلكه تمامی ابـعاد وجودی آنان بـا آیات قرآنی شكل گرفتـه و مصدر همه افكار و احساسات و آداب آنها وحی الهی است و كتاب الهی در همه هستـی آنها نفوذ یافتـه و بـا پـوست و استـخوانشان عجین گشتـه است, آن گونه كه اگر قرآن كریم بخواهد به صورت انسانی درآید در چهره حضرت زهرا(س)نمایان می شود و اگر فاطمه(س) هم بنا شود بـه عنوان كتابـی نشان داده شود, در صورت قرآن تجلی خواهد كرد.
و از سوی دیگر قرآن كریم نیز كتـابـی است كه در بـاره اش حضرت امام بـاقر(ع) فـرمودند: ((... یجـری كما یجـری الشـمس و القمر ...)) مانند خـورشید و ماه جـریان دارد و كهنگی و اندراس در آن راه ندارد.(۵)
خورشید گرچـه صدها میلیون سـال پـیش آفریده شده اسـت ولی آیا احدی تا كنون گفته است چون خورشید مربوط بـه گذشته است بـه درد انسان امروزی نمی خورد؟ در این تشبـیه اسراری هست كه توجه بـدان برای موضوع بحث ما بسیار كارگشاست:
۱ـ همچنان كه خورشید منبع نور و نشان دهنده اشیا و ارائه دهنده راه از چـاه است قرآن نیز روشن كننده حـقایق و هدایتـگر بـه سوی نجات است.
۲ـ خورشید گرچه نسبت به زمان ما بسیار قدیمی است ولی شعاع آن لحظه بـه لحظه تازه و نو است و روشنایی خورشید روزمره و آن بـه آن اسـت. قرآن كریم نیز گرچـه قرنها پـیش از این نازل شـده ولی خدای متعال اراده كرده است با بـندگان خود درصورت قرآن آن چنان سخن بگوید كه تا دامنه قیامت هدایتها و تابش انوار آن, لحظه به لحظه و بروز باشد و هر بار و در هر زمان كه كسی خود را در شعاع آن قرار دهد, نكتـه ای تـازه و هدایت و معرفتـی نو كسب كند و هر روز كتاب همان روز و هر سال كتـاب همان سال بـاشد. و این حقیقت بـرای كسـانی كه بـا قـرآن آشـنایند مانند آفـتـاب روشـن اسـت.
و لذا ما بـا همه وجود معتقدیم كه اگر خداوند می خواست در این زمان كتابی آسمانی نازل كند بـیش از این قرآن نبـود, همچنان كه اگر بنا بود خورشیدی دیگر بـیافریند بـاز هم همین خورشید بـود.
۳ـ اشـعـه خـورشـیدی در همه قـرون و اعـصـار یكسـان اسـت ولی استـفاده هایی كه مردم در هر دوران از آن كرده و می كنند متـفاوت اسـت و هر چـه اسـتـعداد و دامنه فكر و اندیشه بـشر رشد یابـد, بهره وری از آن بـهتر و كاملتر است. هدایتهای قرآنی نیز گرچه در تمامی قرون یكنواخت و مساوی است ولی انتفاعی كه مردم هر عصر از هدایتـهای آن می كنند بـا زمان دیگر فرق دارد, بـه یقیین هر چـه دامنه فرهنگ و دانش و فهم بـشر كامل شود و تـوسـعه یابـد میزان استفاده و بهره مندی او از قرآن كریم بـیشتر خواهد شد. و لذا در حدیثی حضرت امام سجاد(ع)فرمودند: ((خداوند متعال كه می دانست در آخـرالزمان گروههایی از مردم خـواهند آمد كه دارای عـمق فكری و اندیشه اند سوره ((قل هو الله احد)) و آیاتـی از سوره حدید را ـ كه در خصوص توحید است ـ نازل فرمود. پس هر كس بیش از این جستجو كند به هلاكت خواهد افتاد.)) (۶)
۴ـ همچنان كه خورشید كهنگی ندارد و شعاعش بـه روز و تازه است ماه كه نور از خورشید می گیرد نیز, برای مردم راهنما و روشنگر و هر زمان تازه و جدید است و به همین سان تربیت یافتگان و وجودهای نورگرفته از قرآن نیز, همچون خود آن كتاب آسمانی, در هر زمان و هر دوره ای مقتدا, نمونه و روشنگر راه قافله بشری به سوی خوبیها و كمالات اند. در اینجـا مطالب دیگری اسـت كه بـه جـهت طولانی شدن نوشتار از آن صرف نظر می شود.
سیدمهدی موسوی كاشمری
پینوشتها:
۱ـ سوره اعراف, آیه ۱۸۹.
۲ـ سوره ملك, آیه ۱۴.
۳ـ سوره انعام, آیه ۱۲۴.
۴ـ فـاطمه الزهرا, عـلامه امینی, بـه كوشـش حـبـیب چـایچـیان, انتشارات امیركبیر, ص۷۱.
۵ـ تفسیر المیزان, چ بیروت, ج۳, ص۷۲.
۶ـ تفسیر صافی, چاپ قدیم, تفسیر سوره توحید, ص۵۴۰.
ماهنامه پیام زن
پینوشتها:
۱ـ سوره اعراف, آیه ۱۸۹.
۲ـ سوره ملك, آیه ۱۴.
۳ـ سوره انعام, آیه ۱۲۴.
۴ـ فـاطمه الزهرا, عـلامه امینی, بـه كوشـش حـبـیب چـایچـیان, انتشارات امیركبیر, ص۷۱.
۵ـ تفسیر المیزان, چ بیروت, ج۳, ص۷۲.
۶ـ تفسیر صافی, چاپ قدیم, تفسیر سوره توحید, ص۵۴۰.
ماهنامه پیام زن
منبع : سایر منابع
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست