چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا


پول و بدبختی


پول و بدبختی
مشكل بتوان گفت چه چیزی خوشبختی می آورد. قدر مسلم این كه فقر و ثروت، هر دو در این عرصه شكست خورده اند. (كین هوبارد Kin HUBBARD) ما آمریكایی ها از دهه ۶۰ با ۴ مشكل اسفبار و بسیار حیاتی مواجه بوده ایم؛ انقلاب جنسی، كاهش آمار ازدواج، كاهش امنیت خاطر و بهداشت روانی كودكان و افزایش روزافزون پرخاشگری و خشونت.
همه این مشكلات از یك مسأله بنیادین سرچشمه می گیرد و آن هم نگاهی مادی به هستی و به تعبیری نگرش «ماتریالیستی» به زندگی است. ما دائم به فكر «داشتن های بیشتر» هستیم و با مقایسه با دهه ،۶۰ از نظر مالی وضع بسیار بهتری هم داریم، اما تناقض در همین جاست. با آن كه در برخی از جنبه های زندگی، اوضاع بسیار بهتری پیدا كرده ایم، اما از نظر بهداشت روانی، آرامش خاطر و احساس خوشبختی، با یك بحران جدی روبه رو هستیم.
● افزایش روزافزون ماتریالیسم
آیا پول خوشبختی می آورد؟ بسیاری از ما به این سؤال پاسخ مثبت می دهیم. بگذارید این سؤال را به شكل دیگری طرح كنم. آیا اگر پول ما كمی بیشتر شود، ما هم كمی خوشبخت تر می شویم؟ باز هم بسیاری از ما جواب مثبت می دهیم، اما اندكی تردید هم داریم. به هر حال اغلب ما عادت كرده ایم بین پول و خوشبختی و رفاه و آرامش خاطر، رابطه ای مستقیم برقرار كنیم.
در تحقیق مفصل سازمان روپر (Roper) از میان افراد و گروه های مختلف اجتماعی آمریكا مشخص شد كه اغلب مردم، با هر میزان درآمد و ثروت، از «بی پولی» می نالند و از آنچه دارند، راضی نیستند.
وقتی از آنها پرسیده شد: «فكر می كنید چه عاملی، كیفیت زندگی شما را بهتر می كند؟» اكثرشان پاسخ دادند: «پول بیشتر». مؤسسه آمار گالوپ (Gallup)، در این زمینه آماری ارائه داده كه در آن از هر ۲ زن یكی، از هر سه مرد، دو نفر و از هر پنج فردی كه در سال بیش از ۷۵ هزار دلار درآمد دارند، معتقدند برای خوشبخت بودن باید پولدار بود. در سال ،۱۹۸۷ اغلب آمریكایی ها معتقد بودند اگر در سال، ۵۰ هزار دلار درآمد داشته باشند، كاملاً خوشبختند. در سال ،۱۹۹۶ این رقم به ۹۰ هزار دلار در سال رسید. به نظر می رسد رؤیای آمریكایی های امروز، منحصر شده است به خریدن همه چیز، از جمله خوشبختی.
اما واقعیت چیز دیگری است. این واقعیت تلخ چیزی نیست جز این كه ما آمریكایی ها در فاصله دهه های ۷۰ و ،۸۰ به یمن ماتریالیسم فزاینده، دچار نوعی حرص یا بهتر بگویم گرسنگی سیری ناپذیر شدیم، تا جایی كه براساس یكی از تحقیقات سالانه وزارت آموزش عالی آمریكا، نزدیك به سه چهارم دانشجویان، به این دلیل ادامه تحصیل می دهند كه بتوانند «پول بیشتری به دست بیاورند» و این برای كشوری كه قصد دارد تحقیقات و پیشرفت های علمی خود را براساس توانایی های فارغ التحصیلان دانشگاهی خود برنامه ریزی كند، یك فاجعه ملی است.
چه بر سر ارزش های ما آمده كه «پولدار شدن» در ردیف اول عوامل ایجاد خوشبختی قرار گرفته است؟ روزگاری «سرآمد بودن در حرفه»، «كمك به كسانی كه دچار مشكل شده اند»، «داشتن خانواده و اداره آن»، «مفید بودن» و امثالهم، دلایل خوشبختی محسوب می شد و امروز «پولدار شدن» به هر شیوه و وسیله ای، عامل خوشبختی قلمداد می شود. «وودرو واسون» (Woodrow wasson) مدیر دبیرستان مشهور ریگان در ایلینویز می گوید: «همه بچه ها می خواهند دكتر، مهندس، وكیل، هنرپیشه یا قهرمان ورزش شوند. مدت هاست كه دیگر از دانش آموزی نشنیده ام كه دوست داشته باشد پلیس یا مأمور آتش نشانی باشد. همه می خواهند شغلی داشته باشند كه یك شبه به پول و اعتبار اجتماعی برسند. برای جوانان آمریكایی، پول یعنی همه چیز!»
توماس نیلور (Thomas Naylor)، اقتصاددان شهیر، در فاصله ۶ سالی كه در دانشگاه دوك (Duke)، استراتژی جمعی را تدریس می كرد، پیوسته در معرض این سؤال قرار می گرفت كه: «چطور می توانیم به ماشین پولسازی تبدیل شویم؟» دانشجویان دیگر به مسائلی چون خانواده، معنویات، اخلاق و مسئولیت اجتماعی اهمیتی نمی دهند.
● آیا مردم كشورهای ثروتمند، خوشبخت ترند؟
مؤسسه آموزشی تحقیقاتی «فرش من» در دهه ۸۰ تحقیق جامعی را در ۱۶ كشور انجام داد كه نتایج آن حیرت انگیز بود؛ از جمله این كه ایرلندی های فقیر، ۴ برابر مردم ثروتمند آلمان [غربی] احساس خوشبختی می كردند و از زندگی خود راضی بودند و بلژیكی ها بسیار خوشبخت تر از همسایه های فرانسوی خود بودند.
وضع چینی ها هم بهتر از ژاپنی ها بود در حالی كه قدرت خرید ژاپنی ها، ۸ برابر قدرت خرید چینی ها بود. گروه هایی كه احساس خوشبختی بیشتری می كنند معتقدند رفاه عمومی، بالا رفتن آمار باسوادها و افزایش عدالت اجتماعی و مشاركت مردم در سرنوشت جامعه، بیشتر از پولدار بودن به آنها احساس خوشبختی می دهد.
واقعیت این است كه خانواده های فوق العاده فقیر درتمام كشورها، احساس بدبختی می كنند، اما هنگامی كه سطح معقول و مناسبی از رفاه تأمین می شود، افزایش درآمد، بر احساس خوشبختی نمی افزاید، بلكه اغلب به دلیل مخدوش شدن ارزش هایی كه آرامش خاطر و احساس خوشبختی، حول محور آنها شكل می گیرد، نوعی نگرانی و اضطراب ناشی از حرص و زیاده خواهی، بهداشت روانی افراد را تهدید می كند.
«اد دینر» (Ed Diener) محقق روانشناسی دانشگاه ایلینویز، با صد تن از ثروتمندترین مردان آمریكا مصاحبه كرده، با روش های دقیق، احساس رضایتمندی و خوشبختی آنها را مورد بررسی قرار داده و در نهایت تعجب به این نتیجه رسیده است كه احساس سعادت در میان آنها از یك آمریكایی متوسط، پائین تر است!
۹۰ درصد این افراد در پاسخ به این سؤال كه آیا این ثروت افسانه ای، بر خوشبختی آنها افزوده است، گفته اند كه احساس خوشبختی نمی كنند. یكی از آنها زن فوق العاده ثروتمندی است كه می گوید: «پول نمی تواند بدبختی هایی را كه بچه ها برای انسان به وجود می آورند، از بین ببرد. وقتی سوار كشتی تایتانیك باشی، غرق می شوی و فرقی نمی كند كه در قسمت درجه یك كشتی باشی یا در موتورخانه!»
واقعیت این است كه ما آمریكایی ها در جریان حرص زدن برای پولدارتر شدن، فرزندان خود را قربانی كرده و آنها را در معرض لجام گسیختگی اخلاقی، اعتیاد و خشونت قرار داده ایم. ما برای به دست آوردن پول، «هر كاری» را مجاز دانستیم، اخلاق را نادیده گرفتیم، به فردگرایی دامن زدیم و سرنوشت دیگران را بی اهمیت جلوه دادیم و یادمان رفت كه گیریم در بلندترین برج های عالم بنشینیم و به جای غذا، طلا و الماس در بشقاب های خود بریزیم، اما از تنهایی و گرسنگی خواهیم مرد و همان طور كه سرنوشت دیگران برای ما اهمیتی ندارد، آنها هم به سرنوشت ما اهمیت نمی دهند.
دیوید.جی. میرز . DAVID G. MYERS
ترجمه: لادن خضری
منبع : روزنامه ایران