پنجشنبه, ۱۳ دی, ۱۴۰۳ / 2 January, 2025
مجله ویستا


احساس مسوولیت در کودکان


احساس مسوولیت در کودکان
● كارهای روزمره و ارزش‌ها
والدین در همه جا به دنبال راه‌هایی برای آموختن مسوولیت به كودكان هستند. در بیشتر خانه‌ها، انتظار می‌رود كه ارجاع كارهای روزمره به كودك راه‌حلی برای این مشكل باشد. كارهای روزمره گرچه عملاً برای اداره خانه مهم هستند، ولی شاید هیچ تاثیر مثبتی در ایجاد احساس مسوولیت در كودكان نداشته باشند. برعكس، در برخی منازل، انجام وظایف روزانه به زد‌و‌خوردهایی منجر می‌شود كه هم برای والدین و هم برای كودكان خشم و اندوه به بار می‌آورد. واقعیت آشكار این است كه نمی‌توان مسوولیت را به كسی تحمیل كرد. مسوولیت فقط در درون فرد ریشه دارد و از آنجاست كه رشد می‌كند و ارزش‌هایی كه آن فرد در خانه و در اجتماع كسب می‌كند، آن را رشد و جهت می‌دهد. احساس مسوولیتی كه بر پایه ارزش‌های مثبت استوار نشده است، می‌تواند ضداجتماعی و ویرانگر باشد. افراد اوباش و لوطی‌های محله در رابطه با یكدیگر و دار و دسته‌شان بسیار وظیفه‌شناس هستند و از احساس مسوولیت بالایی برخوردارند. به عنوان مثال، اعضای گروه مافیا حتی اگر جانشان هم در خطر باشد وظیفه خود را انجام می‌دهند؛ آنان اوامر را اجرا می‌كنند، به همدستان محتاجشان كمك قانونی می‌كنند و از خانواده‌های زندانیان مراقبت به‌عمل می‌آورند. احساس مسوولیت در كودك از رفتار و مهارت‌های والدین سرچشمه می‌گیرد. رفتارها یعنی اینكه پدر و مادر بگذارد كودك تمام احساس‌هایش را درك كند؛ مهارت‌ها یعنی اینكه آنها بتوانند راه قابل قبول مواجهه با احساسات را به كودك نشان بدهند.
● خانواده‌های صمیمی و فرزندان بانشاط
امروزه خانواده‌ها زیر فشار روحی شدیدی قرار دارند. به نظر می‌رسد كه همه، از پدر گرفته تا مادر و حتی بچه‌ها، سرگرم برنامه‌های پرتكاپوی خودند. در یك دنیای ایده‌آل، پدربزرگ‌ها، مادربزرگ‌ها، عمه‌ها، عموها و تمام اعضای خانواده گسترده باید چنان به هم نزدیك باشند كه دست یاری به سوی هم دراز كنند. ولی خویشاوندان اغلب دور از یكدیگر به سر می‌برند و از این روی، افراد خانواده ناچار می‌شوند خود گره از مشكلاتشان بگشایند و همین كارهای طاقت‌فرسای پدران و مادران و تأمین ضروریات خانوادگی باعث می‌شود كه آنان از فشار روحی رنج ببرند. بی‌تردید روند دل آزار زندگی روزانه، عرصه را بر آدمی تنگ می‌كند، ولی با همه اینها، هنگامی كه پای صحبت پدران و مادران می‌نشینیم، یك چیز آشكار می‌شود و آن این است كه عشق و علاقه ایشان به فرزندانشان همچنان پابرجاست. در واقع گویا فشار روحی، تمایل والدین را به این امر افزون‌تر ساخته است یعنی اینان باید یقین حاصل كنند كه رشد بچه‌هایشان با خشنودی، تندرستی و ایمنی توأم است. در ساعات ویژه‌ای از روز برای كودك آواز سردهید، برایش كتاب بخوانید و در ضمن به چهره و تنش بنگرید. وی به شما متكی شده، به آغوشتان می‌چسبد. صورتش می‌درخشد، متبسم می‌شود و چهره‌اش آرام می‌گردد. بدین‌ترتیب حس مهم بودن در او شدت می‌یابد. ولی به یاد داشته باشید كه هر چند عشق، ارزنده‌ترین موهبتی است كه به فرزندانتان ارزانی می‌دارید، باید بدانید كه نظم و ترتیب دومین هدیه است. انضباط جنبه تنبیه ندارد، بلكه به بچه می‌آموزد كه كجا و چگونه جلوی خود را بگیرد. بدانید كه بچه نامنظم، دوست داشتنی نیست. تمام این فعالیت‌ها و كارهای روزانه، فرصت‌هایی هستند كه نه تنها حس عزت نفس و انعطاف‌پذیری را برای كودكتان فراهم می‌سازند، بلكه به او می‌فهمانند كه جزئی از خانواده‌ای است كه پایبندش می‌باشد. كانون مستحكمی كه سرانجام باید روزی از آن به درآید و به طرز موفقیت‌آمیزی با دنیای پیرامون خویش روبه‌رو گردد.
منبع : روزنامه تهران امروز