چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
تعاریف کارشناسان از کارآفرینها
"كارآفرینی" مقولهایست كه این روزها بسیار مورد بحث و گفتگوست و "كارآفرینان" عناصری مهم در رشد و توسعه اقتصادی یك كشور به شمار میآیند. در این جا قصد داریم تاریخچه به وجود آمدن لغت "كارآفرین" و مفهوم آن در عرصه كسب و كار و اقتصاد را مرور كنیم : واژه Entrepreneur یا "كارآفرین"، در اصل لغتی فرانسوی است و نخستین بار یك اقتصاددان ایرلندی به نام ریچارد كانتیلون (Richard Cantilon) تعریفی برایش ارائه نمود. بر طبق این تعریف، كارآفرین كسی است كه یك كسب و كار نوین را به راه میاندازد و آن را مدیریت میكند و ریسكهای احتمالی پیش رو را پذیرفته برای مقابله با آنها آماده است. اگر بخواهیم این مفهوم را در كنار تاسیس موسسات انتفاعی، بررسی و تعریف كنیم، كارآفرین با "موسس" و "بنیانگذار یك كسب و كار" مترادف میشود.
در حال حاضر، معمولاً كارآفرین را اینگونه معرفی میكنند : "شخصی كه یك كسب و كار نوین را شكل میدهد تا كالا و خدماتی جدید یا كالا و خدماتی كه در بازار وجود دارد تولید كرده به بازاری جدید یا همان بازار كنونی عرضه نماید. این فعالیت ممكن است انتفاعی یا غیرانتفاعی باشد" كارآفرینان به فرصتهای جدیدی كه پدید میآیند بسیار توجه دارند و حاضرند هرگونه ریسك شخصی، مالی و حرفهای را بپذیرند تا آن فرصت را به دست آورند در جامعه سرمایهداری آمریكا كارآفرینان به عنوان اجزای مهم و كلیدی اقتصاد این كشور به حساب میآیند.
● در ادامه تعاریف گوناگونی كه از "كارآفرین" و كارآفرینی ارائه شدهاند را خواهیم آورد :
▪ كارآفرین فردی است كه یك كسب و كار به ویژه از نوع تجاری را شكل داده مدیریت میكند و توانایی ریسك كردن را دارد.
▪ كارفرمایی كه مجموعهای مولد و تولیدی را در اختیار دارد، پیمانكار
▪ كارآفرین شخصی تیزبین و هوشیارست كه فرصتها و گزینههای پنهان از نظر مردم عادی را مییابد و بر اساس آنها تصمیمگیری میكند. (این تعریف را Kirzner در ۱۹۷۳ بیان نمود)
▪ كارآفرین منابع و امكانات موجود را به روشی نوین و بهینه به كار میگیرد (Schumpeter در ۱۹۳۴، این مفهوم را به گونه فوق تعریف كرد.)
▪ كارآفرین در زنجیرهای پرافت و خیز از فعالیتهای كسب و كار شركت دارد و ایدههای نوین را به كار میاندازد تا بتواند بین ریسكها و بیثباتیهای جامعه اقتصادی امروز و امكانات و تواناییهایش، تعادل و هماهنگی برقرار نماید. (Cantilon و Spengler- ۱۷۵۵ و ۱۹۵۴)
▪ كارآفرین تولیدكننده برتری است كه كالاهای تولیدی و محصولات را قیمتگذاری میكند (Say و Kollman-۱۸۰۳ و ۱۹۷۱)
معمولاً وقتی لغت "كارآفرین" را میشنویم، ریسك كردن و خطر كردن را به یاد میآوریم. در واقع این دو مفهوم با یكدیگر قرین شدهاند. كارآفرین خطر میكند چرا كه او عوامل اولیه تولید یك محصول را با قیمت مشخصی میخرد و در نظر دارد محصول تولیدی را وارد بازار كرده به فروش برساند ولی به هیچ روی از قیمتها مطمئن نیست و حتی ممكن است از این هم مطمئن نباشد كه آیا اصلاً كالایش خواهان دارد و به فروش میرسد یا خیر.
"عدم اطمینان" را ریسك تعریف میكنند كه غیرقابل محاسبه و پیشبینی است. یبن ریسكهای معمولی و عدم اطمینان تفاوتهایی وجود دارد. زمانی كه میگویند شخصی ریسك میكند، معمولاً تا میزان زیادی اطمینان دارد كه از كارش نتیجه خواهد گرفت و تعدادی از موقعیتها را نیز در نظر دارد كه احتمال میدهد با حضور در یك یا چند تا از آنها به هدف و خواسته مطلوبش برسد. در مقابل آن ریسكی كه كارآفرینان انجام میدهند در كنار "عدم اطمینان" است و این همان معنای "ریسك كردن" در مقوله كارآفرینی است كه به واقع "خطر كردن" را نشان میدهد.
یكی دیگر از توضیحاتی كه درباره كارآفرین و كارآفرینی آورده شده او را یك فعال اقتصادی میداند كه مسئولیت مواجهه با عدم اطمینانها و بیثباتیها را میپذیرد. در این حالات او به هیچ وجه نمیتواند مطمئن باشد كه درآمد خواهد داشت و خواهد توانست سرمایه و هزینههای صرف شدهاش را احیا كند.
"مارك كارسون" میگوید كه كارآفرینان تصمیم گیرندههای خلاقی هستند كه راهحلهای گوناگونی را به ذهن میآورند و برای حل مشكلاتی كه با روشهای رایج حل نمیشوند، راه حل پیدا میكنند.
بعضی اقتصاددانان، كارآفرین را یك هماهنگكننده و سازماندهنده امور مختلفی میدانند كه میتواند یك كسب و كار فعال و مولد را خلق نماید. او زمین كس دیگری را اجاره میكند، نیروی كار شخص دیگری را به كار میگیرد و سرمایه كار را هم از منبع سومی تهیه مینماید. كسب و كار این كارآفرین و مدیر توانا به خوبی عمل میكند و او با استفاده از درآمد حاصل از فروش كالاهایش، بهره وام را میپردازد، اجاره زمین را میدهد و حقوق كارگران را نیز پرداخت میكند. آنچه كه باقی میماند سود عایدی این آقا یا خانم كارآفرین است.
اقصتاددانی به نام R.B.Reich عقیده دارد كه توان بالای مدیریتی و قابلیت رهبری یك كارگروهی، دو ویژگی اساسی یك كارآفرین موفق هستند و از شروط جداییناپذیر آغاز یك كسب و كار مستقل میباشند.
عدهای به اشتباه، "كارآفرین" را با واژه "فرصت طلب" یكسان میپندارند ولی حقیقت اینست كه كارآفرین بیش از آن كه فرصتها را بیابد آنها را به وجود میآورد. با این وجود، تعریف دقیق این دو كلمه و تعیین مرز دقیقی بین آنها، چندان ساده نیست.
Joseph Schumpeter و Wiliam Baumol ، در شرح این نكته میگویند كه یك كارآفرین، ابداع و نوآوری داشته سعی دارد فرصتهای پنهان را یافته و برای به جریان انداختن منابع انسانی و طبیعی و مالی، از آنها استفاده كند. او قصد دارد با این فعالیتها، نقاط ضعف و كاستیهای موجود در بازار را از بین برده ترمیم نماید. این دو صاحب نظر، یك كارآفرین را شخصی فراتر از یك "فرصتطلب" میشمارند. نكته بعدی كه به آن میپردازیم، ذكر دلایل پیدایش مقوله كارآفرینی و كارآفرین است.
متخصصان علم اقصتاد و بازرگانی، دو دسته تئوری برای توضیح چگونگی به وجود آمدن "كارآفرینی"، در نظر گرفتهاند. تئوریهای فوق را "تئوریهای عرضه وتقاضا" مینامند.
پژوهشهای گوناگون نشان دادهاند همه كسانی كه كسب و كاری جدید به راهانداخته "كارمندی" را رها میكنند، عقیده دارند كه خودشان میتوانند زندگیشان را مدیریت كنند و از دستور گرفتن و اجرا كردن خستهاند. دانشمندان علوم رفتاری یافته مذكور را اینگونه توجیه میكنند كه این اشخاص دریافتهاند كه میتوانند خودشان كنترل امور شغلی و پولیشان را در دست بگیرند و دیگر نیازی نیست نیرویی خارجی آنها را مدیریت كرده كنترل نماید. خودباوری و اعتماد به نفس شكل گرفته كنونی، همان "نیرویی است كه انگیزه و اراده و توان كارآفرینی را به او "عرضه" میكند. با این استدلال بخش نخست تئوری "عرضه و تقاضا" توجیه میگردد. (Supply & demand).
بخش دوم سادهتر است. demand یا همان "تقاضا"، خواسته و میل نیرومندیست كه شخص را به فكر كارآفرینی میاندازد.
نظریه دوم، عمومیتر است و میگوید كه كارآفرینان از میان جمعیت عادی بلند میشوند كه این به سبب خلق شرایط و فرصتهای خاصی روی میدهد. گزینههای مناسبی وجود دارند و مردم نیز در موقعیت ویژهای هستند كه حاصل كار این كارآفرین گرهی از مشكلاتشان را باز میكند.
بخش دیگری از نظریه حاضر به شرایط محیطی و اجتماعی اشاره میكند و آنها را در میزان خلق كارآفرینان یك جامعه بسیار موثر تلقی مینماید اوضاعی چون میزان دسترسی به منابع انسانی پولی، صلح یا جنگ در كشور، وضع رقابت در بازار و بسیاری عوامل دیگر، از جمله این فاكتورهای تاثیرگذارند.
● در پایان به ویژگیهایی میپردازیم كه به گفته روانشناسان و تحلیلگران در بیشتر كارآفرینان مشترك هستند :
"جان.جی.برچ" به سال ۱۹۸۶ در "افقهای تجارت" مشخصات معمول یك كارآفرین را این گونه برشمرد :
▪ ارادهای راسخ برای دستیابی به هدف.
این ویژگی آنها را وامیدارد كه با مشكلات مبارزه كرده چالشها را پشت سر بگذارند و در پایان به خواستهشان برسند.
▪ سختكوشی
به اصطلاح گفته میشود كه كارآفرینان "معتاد به كار كردن" هستند.
▪ میل به استقلال شغلی
كارآفرینان دوست ندارند كارمند كسی باشند و برای شخص دیگری كار كنند. البته امكان دارد برای كسب دانش، تجربه و مهارت در كاری كه قرار است شروع كنند، مدت اندكی پیش یك شخص سرآمد، كار نموده درباره فعالیت آیندهشان دانستههای بیشتری فرا گیرند.
▪ مسئولیتپذیری
آنها از نظر اخلاقی، قانونی و عقلی نسبت به كسب و كارشان احساس مسئولیت میكنند. كارآفرین موفق مسئولیت تمامی كارهایش را نیز میپذیرد و به وضعیت كارمندانش نیز توجه دارد. زمانی كه كاری با دشواری روبهرو شده پروژهای متوقف میشود، فوراً دیگران را مقصر نمیداند. او پیش از آن كه كارمندی را متهم كند، جوانب كار را بررسی نموده اگر دریابد كه مقصر خود اوست، اشتباهش را میپذیرد و در صدد جبران خواهد بود.
▪ میل به پاداش گرفتن
كارآفرینان به كارشان علاقهمندند، سخت كار میكنند و ارادهای قوی دارند ولی در عرین حال همواره میخواهند در قبال تلاشها و زحمتهایشان پاداشی هم بگیرند. این پاداش الزاماً درآمد و پول بیشتر نیست بلكه كارآفرینان خواهان احترام و توجه هم هستند و از این كه شناخته شوند لذت میبرند حتی زمانی كه میتوانند پروژهای مهم را با موفقیت به پایان رسانند، نیز خواهان توجهاند كه میتواند همان شادی و خوشحالی همكاران یا خانواده و درخواست مشتری مبنی بر تمدید قرارداد باشد.
▪ خوشبینی
دیدگاه روشن و مثبت نسبت به آن از مبانی زندگی كاری وشخصی یك كارآفرین موفق است.
▪ توان هماهنگسازی و سازماندهی
آنها قادرند اجزای گوناگون كارشان را در كنار یكدیگر بچینند و پازل شكلگیری یك طرح مناسب كسب و كار را تمام كنند.
▪ تلاش برای سود كردن
كارآفرینان همواره تلاش میكنند، با كمترین هزینه، بیشترین سود را به دست آورند. به همین خاطر برنامه استفاده از منابع انسانی ومالی و مخارجشان را جوری تنظیم میكنند كه تا جای ممكن مقرون به صرفه باشد.
▪ كوشش برای نیل به بهترین نتایج
این افراد نمیخواهند نتایجی چون دستآوردهای دوران كارمندی به دست آورند. كارآفرین در طلب "عالی" است. در اوایل كار "خوب" و "بهتر" خرسندش میكند ولی اندكی بعد، تنها برای دستیابی به نتایجی "عالی و بهترین" حركت مینماید.
www.wikipedia.org
مترجم : آذین صحابی
مترجم : آذین صحابی
منبع : روزنامه تفاهم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست