شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
مجله ویستا
اباحهگری چیست؟
در این نوشته اباحهاندیشی و بیاعتنایی عملی به محرمات و منهیات و منكرات با توجه به دو منشاء اساسی مورد بحث قرار گرفته است: یا ناشی از شبهه نظری است و یا ناشی از شهوات عملی. ابتدا نقش شهوت عملی در ایجاد، ترویج و رواج اباحهگری مورد مطالعه قرار گرفته و پس از آن سهم مؤثر شبهات نظری بررسی شده است. این گزارش كارشناسی توسط سازمان تبلیغات اسلامی برای طرح در شورای فرهنگ عمومی تنظیم و سپس تحت عنوان لاابالیگری ارائه شد.
الف) اباحهگری ناشی از شهوت عملی
منظور از شهوت عملی این است كه شخص مباحی، با علم به حرمت و با آگاهی از ممنوعیت قانونی و شرعی و حتی با توجه به عواقب نامطلوب و آثار منفی اعمال ناشایست، ارزشها و روشهای متعارف اخلاقی را رعایت نمینماید. دنیاطلبی، لذتطلبی، تنوعطلبی، تنآسایی، حرص، استعلاء و استكبار و استغناء، عجول بودن و تنها در پی منافع آنی و عاجل گشتن، منافع مقطعی و موقت را كه به حسب ظاهر آسان، ارزان و نزدیك میآید و نیازی به صبر و سعی و ثبات و استقامت و صلابت ندارد بر مصالح مستمر و پایدار ترجیح دادن، همه از مظاهر شهوت عملی و تبعیت از هوای نفساند:
۱) ان یتبعون الا الظن و ما تهوی الانفس، افرایت من اتخذ الهه هواه و اضله الله علی علم.
۲) جحدوا بها و استیقنتها انفسهم ظلما و علوا فانظر كیف كان عاقبه المفسدین، بل الانسان علی نفسه بصیره ولو ألقی معاذیره، و ما اختلف الذین اوتوا الكتاب الا من بعد ما جاء هم العلم بغیاً بینهم، فما اختلفوا الا من بعد ما جاءتهم العلم بغیاً بینهم، ما تفرقوا الا من بعد ما جاء هم العلم بغیاً بینهم، یجادلونك فی الحق بعد ماتبین، و كان الانسان اكثر شیء جدلاً.
۳) ان الانسان لیطغی ان راه استغنی، ان الذین یجادلون فی آیات الله بغیر سلطان اتاهم ان فی صدورهم الا كبر ماهم ببالغیه.
۴) و یدعوا الانسان بالشر دعائه بالخیر، و كان الانسان عجولا، خلق الانسان من عجل، كلا بل تحبون العاجله و تذرون الاجله، قال یا قوم بم تستعجلون بالسیئه قبل الحسنه، یستعجلونك السیئه قبل الحسنه.
۵) زین للناس حب الشهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطره من الذهب و الفضه، زین للذین كفروا الحیاه الدنیا، انما الحیوه الدنیا لعب و لهو و زینه و تفاخر بینكم، یریدون الذین یتبعون الشهوات ان تمیلوا میلاً عظیماً، راس الافات الوله باللذات. ژچنین كسانی را كه غرور و غفلت، شهوت و شهرت و شیطنت سبب شده است كه با یقین به حق، حق را انكار كنند و از عمل به حق استنكاف ورزند، ابتدا باید با قول لین و موعظه به راه حق هدایت نمود. لكن نمیتوان و نباید به نام تساهل و تسامح امربه معروف و نهی ازمنكر را در مورد آنها نادیده گرفت:
▪ لا تكن خصیماً للكافرین
▪ ولا تجادل عن الذین یختانون انفسهم
▪ و لا تتبع اهوائهم
▪ فان ترضوا عنهم فان الله لا یرضی عن القوم الفاسقین
در نهایت، بسط قسط، اقامه عدالت، برقراری امنیت و حفظ نظم و نزاكت عمومی اقتضا میكند كه با چنین كسانی، مواجهه قانونی صورت گیرد تا موانع ایجاد جامعه سالم برطرف گردد و زمینههای مساعد برای شكوفایی و رشد استعدادهای انسانی فراهم آید؛ گو این كه در همان موارد مواجهه قانونی در راستا و در قلمرو و قواعد حقوق اسلامی از قبیل تدرءالحدود بالشبهات، قاعده قبح عقاب بلابیان، قاعده اضطرار، قاعده التغریر بما یراه الحاكم من المصلحه و بسته به سوابق مرتكب و وضعیت روحی و شرایطی كه تحت آن شرایط، جرم واقع شده است باید مراتب تعلیق مجازات، تخفیف مجازات، تبدیل مجازات به مجازات مناسب و نهایتاً عفو او با توجه به ندامت و توبه و اذن ولیفقیه، رعایت گردد.
ب) اباحهگری ناشی از شبهه نظری
شبهه نظری گاهی ناشی از این جهت است كه معانی و مبانی دستورالعملهای دینی و اخلاقی، متناسب با فهم مخاطب، در قالب زبان روز و با روشهای نافذتر، تبلیغ و تبیین عقلانی نمیشود. باید كوشید كه افق فكر و استوای فهم عمومی، از افق مادیات و حواس ظاهری فراتر رود و قلمرو هستی را شهوداً گستردهتر از ماده و مادی ببینند. عموم مردم باید از صمیم ذات معتقد و متقاعد باشند كه كمال انسان به لذتپرستی نیست، سعادت را با لذت و تمتعات دنیوی و جسمی مساوی ندانند و یا حداقل این كه لذت را محدود به لذت حسی و لذت غریزی ندانند. باید میان محدودیت و محرومیت تمایز آشكار قایل شوند و هر محدودیتی را لزوماً به معنای محرومیت ندانند. باید مصالح جمعی و جاری را بر منافع فردی و راكد خود ترجیح دهند، باید یقین پیدا كنند كه دین نه عقل ستیز است نه عقلگریز، بلكه تمامی اخلاق و احكام اسلامی مبتنی بر دریافتهای فطری و حكم مسلم است، باید یقین پیدا كنند كه غرض از تشریع و تقنین احكام شرعی و ضوابط قانونی، غرضی است كه به عامل بر میگردد نه به شارع. باید به آنان آموخت كه تكلیف شرعی، از مقدمات و مقومات نیل به كمال است. باید بدانند كه تكلیف به معنای تضییق وایجاد كلفت نیست، بلكه برعكس موازین و مضامین شرعی قفل و زنجیر اسارت نفس را از دست و پای انسان باز میكنند و برمیگیرند: «و یضع عنهم اصرهم و الاغلال اللتی كانت علیهم.» باید دین را در بیان، شیوا و در عمل، شیرین بیابند.
آنان كه حقیقت را دست نایافتنی میدانند و با تشكیكهای پی در پی، در پی تبدیل یقین دیگران به شكاند و برای یقین سابق از دسترفته هیچ یقین لاحق و بدیلی را قرار نمیدهند و میكوشند كه یقین را مباین واقعیت جلوه دهند و برای مبانی منطقی و واقعنمایانه یقین، هیچ اعتباری قایل نیستند ونزدیك شدن(نه نایل شدن) به حقیقت را صرفاً در گرو آزمون تجربی میدانند- اگرچه مورد آزمون از اموری باشد كه اولین تجربه مساوی با آخرین تجربه است، آنان كه میكوشند عدالت و اخلاق را از بزرگترین ضمانت اجرای آن، یعنی دین، جدا و مجزا سازند و تعالیم دینی را نسبت به مسایل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، ناكارآمد و یا بیطرف جلوه دهند، دانسته یا ندانسته به اباحیگری دامن میزنند. اندیشه و اخلاق را نسبی دانستن و پشتوانههای بینشی ارزشها را نادیده گرفتن(عدم ارتباط منطقی میان جهانبینی و ایدئولوژی) سلاحی سمی و مهلك است و راه را برای توجیه اباحیگری هموار میسازد.
از سوی دیگر مبلغان اسلامی و دستگاههای تبلیغ و آموزش دین و فرهنگ توجه كنند كه از حیث ارایه استدلالهای نظری، و محاسن و نقاط قوت نظامهای سیاسی و اقتصادی و مدیریتی غیردینی را نادیده گرفتن و به نحو سالبه كلیه منكر جمیع خدمات و حسنات نظامهای سكولار شدن و هیچ نقطه قوت و نكته روشن در آن نظامها ندیدن، همه و همه، سبب میشود كه مبلغان و دستگاههای تبلیغی درمظان این اتهام قرار گیرند كه متعصب و متصلباند و به دنبال كشف حقیقت نیستند. برخی از مبلغان دینی با تندی و درشتی سخن میگویند و با خشونت عمل میكنند و همواره دافعهها را بر جاذبههای دین غلبه بخشیدهاند و فراموش كردهاند كه وقتی پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله كسانی را برای تبلیغ اسلام به این سو و یا آن سوی مدینه اعزام مینمود به آنها توصیه میفرمود: «یسرو لاتعسر، بشر و لاتنفر»پارهای از اشخاص حقیقی و حقوقی، از دین چهرهای را نشان میدهند بسیار خشك، ایستا، غیرقابل انعطاف و غیرقابل انطباق با مقتضیات زمان و اسفبارتر این كه خود نیز به آنچه میگویند عمل نمیكنند (اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسكم، یا ایها الذین آمنوا لم تقولون مالا تفعلون كبر مقتاً عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون.»
تاثیر منفی و مخرب برخی مدیران و كارگزاران نظام اعم از روحانی و غیرروحانی كه به قناعت و مناعت طبع و سادهزیستی و خدمت به خلق اعتنایی نمیكنند كمتر از كسانی نیست كه مستقیماً به تبلیغ دین پرداخته و كمتر بهرهای از دینورزی بردهاند. آمر به معروف باید پیشتر، عامل به معروف باشد و ناهی از منكر باید خود تارك و متناهی از منكر باشد.
مردم باید در مدیران و مسئولان نظام عملاً آثار زهد و ورع را مشاهده كنند و جد و جهد آنان را در مسیر دینداری و خدمت به خلق و اقدام به خیر از نزدیك احساس كنند: «كونوا دعاه للناس بغیر السنتكم لیروا منكم الورع و الاجتهاد و الصلوه و الخیر فان ذلك داعیه.»
گروههای مرجع كه عمدتاً روحانیون و صاحبان مقامات دولتی هستند و به دلیل برخورداری از علم و سمت، بالاترین گروههای اثرگذار محسوب میشوند، باید این امر خطیر و پرمخاطره را همواره درنظر داشته باشند كه چشم مردم به سلوك و سیره عملی آنها است. امر به معروف و نهی از منكر وقتی كمال تأثیر را دارد كه از سوی علمای ربانی به صورت عملی صورت گیرد:
▪ لولا ینهاهم الربانیون و الاحبار عن قولهم الاثم و اكلهم السحت لبئس ما كانوا یصنعون.
▪ فلولا كان من القرون من قبلكم اولو بقیه ینهون عن الفساد فیالارض.
زهدفروشی، دین فروشی و مستأكل به علم بودن، از مواضع آسیبپذیری جدی برای حكومتهای دینی محسوب میشود. نباید برای حفظ موقعیت ممتاز اقتصادی و اجتماعی فردی، حق را نادیده گرفت و بدون در نظر گرفتن ملاكهای الهی، صرفاً خوشایند این كس و یا آن گروه را ملاك عمل قرار داد. آنان كه خط و ربطهای سیاسی خود را به دین منتسب مینمایند و بدین وسیله به حفظ موقعیت سابق و تحصیل جایگاه اقتصادی بالاتر میپردازند مصداق اتم و اكمل مستأكلان به علمند:
▪ ویل لمن طلب الدنیا بالدین ویل له
▪ انما المستأكل بعلمه الذی یفتی بغیر علم و لا هدی من الله عزوجل لیبطل به الحقوق طمعا فی حطام الدنیا.
مطابق روایت اخیر كه از امام صادق علیه السلام نقل شده(معانی الاخبار، ج۱، ص۱۸۱) بدعتگذاران و آنان كه بدون تفقه در دین و بدون مستند اطمینانبخش شرعی، حرام خدا را حلال میكنند و فتوا به اباحه و حلیت محرمات میدهند تا محبوبیت و موقعیت ممتاز دنیوی كسب كنند نیز مستأكل به علمند و پر واضح است كه اصولیین شیعه و اكثر قریب به اتفاق حقوقدانان امامیه، به تاسیس اصولی از قبیل اصاله البرائه، اصاله الحلیه و اصالت الطهاره در نقطه مقابل اصاله از قبیل اصاله الخطر پرداختهاند و به هیچ وجه علاقهای به تعمیم و توسعه قلمروی محرمات ندارند. لكن اگر حرمت و ممنوعیت یك عمل به نص قطعی شرعی و یا حكم قطعی عقلی ثابت باشد، در عدول از حكم حرمت، بدعت و جسارت به خرج نمیدهند و به صرف استحسان و احتمال، جانب احتیاط را فرو نمیگذارند. كما این كه نمیتوان با توسل به احتیاط، آداب و رسوم و عرف محلی عرب صدر اسلام را بر اصل اسلام تحمیل نمود و عرضی عصر نزول را ذاتی و عصاره دین اسلام پنداشت. این احتیاط اخیر نیز خود خلاف احتیاط است.
فقر و فشار اقتصادی و بیكاری از مهمترین عوامل اباحهگری در جامعه است. سرقت، تقلب و كلاهبرداری، خیانت در امانت، اختلاس و ارتشاء و فحشا و قاچاق موادمخدر عمدتاً معلول فقر و فشار اقتصادی است. مشكل اشتغال كه حل شود از مشكل فشار غرایز، فحشا و فساد جنسی نیز كاسته میشود چرا كه عمده دلیل بالا رفتن سن ازدواج و پایین آمدن آمار ازدواج، بیكاری و عدم تمكن نسبت به پرداخت هزینههای مالی ازدواج است.
در شرایطی قرار گرفتهایم كه در مثلث «فرهنگ، اقتصاد، سیاست» ضلع فرهنگ شدیداً از ناحیه ضلع اقتصاد، مخدوش و شكننده شده است. شرایط و زمینههای اقتصادی انحطاط فرهنگی را به سرعت باید از میان برداشت. نابسامانی اقتصادی با انحطاط و انحراف اخلاقی رابطهای مستقیم و غیرقابل انكار دارد.
مطابق تحقیقی كه در زمینه گروههای مرجع صورت پذیرفته، گروههای ذیل در جامعه ایران، الگوساز و اثربخش میباشند:
۱) ورزشكاران
۲) هنرمندان
۳) بازاریان و تجار
۴) پزشكان
۵) روحانیان، اساتید دانشگاه، معلمان
۶) شاعران و ادیبان
۷) سیاستمداران و رؤسا و مسئولین دولتی
۸) محیط خانواده
۹) همكاران
۱۰) دوستان
از طرف دیگر، منابع معرفتی و منابع الگودهی(یعنی فضاها و اماكنی كه گروههای الگوبخش در آنجا ظاهر میشوند) عبارتند از:
۱) كتب غیرمذهبی، اعم از درسی و غیردرسی، مطبوعات و مجلات
۲) كتب و مجامع دینی(جمعه و جماعت، مسجد و حسینیه، ادعیه و عزاداری)
۳) سینما، تئاتر، ماهواره، ویدئو، اینترنت،رادیوهای خارجی، كافینتها، كافیشاپها
۴) ورزشگاهها و مسابقات ورزشی
۵) صداوسیما
۶) كلاسها و فضاهای آموزشی و كاری در میان الگوسازان
هنرپیشگان و خوانندگان و ورزشكاران بیشترین اثربخشی و محبوبیت را دارند واینان بخش عمدهای از منابع الگودهی، یعنی شمارههای ۱،۳،۴،۵ را به خود اختصاص دادهاند.
از منابع الگودهی باقی میماند منبع شماره ۶، یعنی فضاهای آموزشی و كاری، در فضاهای آموزشی غیرهنری، علیالقائده اساتید و معلمان اثربخشاند. لكن متأسفانه جمع معتنابهی از آنان به دلایل اقتصادی و سیاسی، انگیزه و یا حتی اندیشه مقابله با اباحهگری را ندارند و بعضاً ممكن است خود اساتید و معلمان، الگوی منفی باشند(در نحوه پوشش، آرایش، سخن گفتن و كردار خود.) در محیطهای كاری عمدتاً تجار، پزشكان و مدیران الگوده و اثربخشند. اینان نیز نظر به ثروت و توانایی مالی كه دارند معمولاً در زمینه تجملگرایی و توجه به ظواهر و جواهر دنیا مرجع الگوگیری قرار میگیرند.
منزلهای مجلل و پردكوراسیون كه سالی یكبار هم برای مقاصد معنوی و عامالمنفعه مورد بهرهبرداری قرار نمیگیرند، حسابهای بانكی كه به ندرت از آن حسابها، جهت قرضالحسنه و كمك بلاعوض به محرومان و مستضعفان پول برداشت میشود و منشیهایی كه معمولاً از جنس زن، جوان و با آرایشهای غلیظاند هریك الگوهای قوی محسوب میگردند. دوستان در كوچه و همكاران در محیط كار نیز معمولاً از بضاعت معرفتی و انگیزههای اباحه ستیزانه بیبهرهاند و نیز از مروجان فرهنگ، ورزشكاران و هنرپیشگانند. بدین ترتیب چارهای نمیماند جز اینكه:
۱) در مجامع و كتب دینی، تبلیغ دین با روشهای جالب و جذاب صورت پذیرد.
۲) نظارت بر شكل و شاكله مطبوعات، سینماها و تئاترها و ویدئو كلوپها تقویت شود.
۳) نظارت بر محیطهای ورزشی و تقویت روحیه تقوا، پهلوانی و جوانمردی، قناعت، عفت و رشادت دینی و ملی در ورزشكاران.
۴) نظارت بر محیطهای آموزشی و تقویت بینشها و ارزشهای دینی در استادان و معلمان(این نظارت در محیطهای آموزش هنر و آموزش ورزش باید مورد اهتمام بیشتر باشد.)
۵) تغییر و اصلاح كتابهای درسی غیردینی و گنجاندن مضامین دینی در آنها متناسب با رشته و موضوع تألیف.
۶) تجلیل و بزرگداشت شاعران و ادیبانی كه مضامین دینی- ملی را متجلی و برجسته میسازند.
۷) تقویت نهاد خانواده(والدین و بزرگان خانواده به دلیل متأهل بودن و به دلیل اینكه انگیزههای دینی و هویت ملی در آنها بیشتر است باید در الگوبخشی مورد توجه خاص قرار گیرند.)
۸) صداوسیما با وجود اینكه تصفیهشدهترین مركز آموزش عمومی است لكن در تبلیغات بازرگانی خود و در انتخاب پرسوناژ، دكوراسیون و چهرهپردازی و پرهیز از تبلیغ تجملگرایی باید حساسیت بیشتری به خرج دهد.
ذكر این نكته ضروری است كه تقویت نظارت و بازرسی، به هیچوجه به معنای برخورد سلیقهای، برخورد فیزیكی و خشن و برخورد غیرقانونمند نیست. در نظارت و بازرسی، اصل اولی بر موعظه و حكمت و ملایمت و حسنخلق و رعایت اصل صحت و حسن ظن استوار است. هرگونه رسیدگی به تخلفات، تصفیه و تعدیل نیرو باید در مراجع ذیصلاح قانونی صورت گیرد.
نكته دیگر اینكه، به موازات اقدامات نظارتی باید آموزشهای نظری و عملی در جهت اعتلای فرهنگ عمومی و تقویت هاضمه فرهنگی صورت گیرد. لكن در مسائلی كه به غریزه جنسی باز میگردد، بازگذاشتن روابط زن و مرد به بهانه تقویت هاضمه فرهنگی، بسیار سادهلوحانه است.
منبع : سازمان تبلیغات اسلامی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست