جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
سفرهای صادق آل محمد علیهم السلام
سفرهای معصومین علیهم السلام از مهمترین فرازهای درخشان زندگی و تاریخ اهلبیت علیهم السلام است. این سفرها در بردارنده حوادث تاریخی و معارف الهی مهمی هستند. هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و اهلبیت از مكه به مدینه، حجهٔ الوداع رسول خدا صلی الله علیه و آله، غدیر خم و سفر تاریخی سیدالشهدا به كربلا از سفرهای پر بار تاریخ اسلام هستند.
اینك به مناسبت میلاد صادق آل محمد صلی الله علیه و آله، به بررسی سفرهای آن حضرت میپردازیم.
در عصر امویان، سراسر عمر آن حضرت در مدینه سپری شد. آن حضرت در عهد امامت پدرش همراه وی از طرف هشام بن عبدالملك اموی به شام احضار و از مدینه خارج شد.
سفرهای امام صادق علیه السلام در دوره عباسیان آغاز میگردد كه بیانگر اوج تحولات سیاسی در این دوره است. (۱)
یكی از مهمترین ظلمها و آزارهای خلفای عباسی كه نسبت به ائمه علیهم السلام روا داشتند اجبار ائمه علیهم السلام به سفر از مدینه به مراكز حكومت، به منظور اذیت آنها بود.
سفرهای اجباری ائمه علیهم السلام از عصر امام صادق علیه السلام شروع شد و تا شهادت امام عسگری علیهالسلام تداوم یافت و زمینه ساز غیبت امام زمان علیه السلام گردید.
سفرهای معصومین علیهم السلام از مهمترین فرازهای درخشان زندگی و تاریخ اهلبیت علیهم السلام است. این سفرها در بردارنده حوادث تاریخی و معارف الهی مهمی هستند. هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و اهلبیت از مكه به مدینه، حجهٔ الوداع رسول خدا صلی الله علیه و آله، غدیر خم، و سفر تاریخی سیدالشهدا به كربلا از سفرهای پر بار تاریخ اسلام هستند.
●اهداف سفرها
محمد بن عبدالله اسكندری، از ندیمان خاص منصور دوانیقی میگوید:
روزی از منصور كه غرق غم و تفكر بود، پرسیدم چرا ناراحتی؟ او گفت: از اولاد فاطمه حدود صد نفر و یا بیشتر را كشتم اما هنوز سید و پیشوای آنان، جعفر بن محمد علیه السلام زنده است. گفتم: عبادت جعفر بن محمد او را از توجه به خلافت و ملك باز داشته است.
منصور گفت: اما ملك عقیم است و تا از او خلاص نشوم، احساس راحتی نمیكنم.(۲) همین احساس خطر از موقعیت دینی، علمی و اجتماعی امام صادق علیه السلام باعث شد كه وی بارها به سفرهای اجباری به مراكز حكومتی برود. گرچه تعداد این سفرها و احضارها زیاد بود ولی از جزئیات آنها اطلاعات دقیق در دسترس نیست. به ناچار ضمن دو عنوان كلی، به بررسی این سفرها میپردازیم.
●سفرهای امام صادق علیه السلام در دوران خلافت سفاح
سفاح اولین خلیفه عباسی است كه شهر حیره واقع در نزدیكی كوفه را پایتخت قرار داد. او چهار سال بیشتر حكومت نكرد. سفاح بیشتر دوران حكومتش را به پاكسازی مخالفان و جنگهای پراكنده با امویان پرداخت. او به شدت از امام صادق علیه السلام بیم داشت. لذا در اواخر حكومت خود، آن حضرت را به حیره احضار كرد.
كوفه پایگاه تاریخی تشیع بود. حدود ۹۰۰ راوی حدیث در مسجد كوفه سرود حدثنی جعفربن محمد(۳) را میسرودند. كوفه پایگاه اصحاب خاص امام صادق علیه السلام و پدرش بود، پایگاه زراره، جابر جعفی، محمد بنمسلم، ابان بن تغلب و... . امام صادق علیه السلام هنگام ورود به كوفه با استقبال عظیم مردم مواجه شد.(۴)
سفر امام صادق علیه السلام به درازا كشید. آن حضرت در آغاز سفر در فضای آزادتری بودند؛ به گونهای كه ملاقات مسلمانان با آن حضرت اوضاع را كاملا به ضرر حكومت نو پای عباسیان پایان بخشید. متاسفانه اطلاعاتی از این سفر به دست ما نرسیده است. منصور در مجلس سفاح از امام صادق علیه السلام پرسید:
ای ابو عبدالله، چرا شیعیان به راحتی در بین مردم شناخته میشوند؟ امام فرمود: به خاطر حلاوت و شیرینی ایمانی كه در سینههای آنهاست، آن را آشكار ساخته، زود شناخته میشوند. (۵) از ویژگیهای این سفر این است كه: امام صادق علیه السلام در دوره سفاح كه خفقان كمتر بود، نیز در تقیه بسیار شدید قرار داشتند. حضرت فرمود: مرا نزد سفاح در حیره بردند او از من پرسید: در باره روزه امروز چه میگویی؟ گفتم: شما پیشوای جامعه هستید، اگر روزه بگیری ما هم روزه میگیریم و اگر افطار كنی ما هم افطار میكنیم.
پس او افطار كرد و من هم مجبور به افطار شدم، با این كه به خدا قسم! میدانستم آن روز، رمضان بود آن افطار و قضای آن برایم سهلتر بود از این كه گردنم زده شود و خدا عبادت نگردد. (۶)سفرهای اجباری ائمه علیهم السلام از عصر امام صادق علیه السلام شروع شد و تا شهادت امام عسگری علیهالسلام تداوم یافت و زمینه ساز غیبت امام زمان علیه السلام گردید.
سفاح در اواخر حكومتش امام صادق علیه السلام را تحت نظر شدید قرار داد.
یكی از شیعیان به حیره آمده بود تا پاسخ سوالی شرعی را از آن حضرت بپرسد، اما امام تحت نظر شدید بود و او در مانده بود كه از چه راهی نزد آن حضرت برود. ناگهان چشمش به خیار فروش پشمینه پوش افتاد. با مبلغی قابل توجه همه خیارها را خرید و لباسش را امانت گرفت و بدین ترتیب نزد امام صادق علیه السلام رفت.(۷) سرانجام سفاح مجبور شد امام را به مدینه باز گرداند، تا ایشان را از مركز شیعه دور كند.
●امام صادق علیه السلام و زیارت عتبات
بیشتر زیارتهای ائمه علیهم السلام به ویژه زیارت امیرالمؤمنین و سیدالشهدا علیهماالسلام و روایات بسیار در فضیلت زیارت آنها از امام صادق علیه السلام نقل شده است. امام صادق علیه السلام بارها همراه برخی از اصحاب خاص خود به زیارت مرقد مطهر امیرالمؤمنین مشرف شد.(۸) محدث بزرگوار شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان مینویسد: امام صادق علیه السلام فرمود: «چون زیارت كنی جانب نجف را، زیارت كنی عظام آدم و بدن نوح علیهماالسلام و پیكر علی بن ابی طالب علیه السلام را. زیرا با این كار زیارت كردهای پدران گذشته و محمد صلی الله علیه و آله خاتم پیغمبران و علی علیه السلام و بهترین اوصیا را.» (۹)
در مفاتیح الجنان آمده است: سید بن طاووس میگوید: صفوان جمال روایت كرده است! «چون با حضرت صادق علیه السلام وارد كوفه شدیم آنگاه كه آن حضرت نزد منصور دوانیقی میرفتند، فرمود كه ای صفوان شتر را بخوابان كه این نزدیك قبر جدم امیرالمؤمنین علیه السلام است. پس فرود آمدند و غسل كردند و جامه را تغییر دادند و پاها را برهنه كردند و فرمودند: تو نیز چنین كن. پس به جانب نجف روانه شدند و فرمودند كه گامها را كوتاه بردار و سر را به زیر انداز كه حقتعالی برای تو به عدد هر گامی كه بر میداری صد هزار حسنه مینویسد و صد هزار گناه محو میكند و... پس آن حضرت میرفتند و من میرفتم همراه آن حضرت، با آرامش دل و بدن و تسبیح و تنزیه و تهلیل خدا، تا رسیدیم به تلها (تپههای مورد نظر) پس ایشان به جانب راست و چپ نظر كردند و با چوبی كه در دست داشتند خطی كشیدند. پس فرمودند: جستجو نما. پس طلب كردم اثر قبری یافتم.
پس آب دیده بر روی مباركش جاری شد و گفت: انا لله و انا الیه راجعون و گفت: السلام علیك ایها الوصی... سپس خود را به قبر چسبانیده و گفتند: بابی انت و امی یا امیرالمؤمنین و... پس برخاست و بالای سر آن حضرت چند ركعت نماز خواند و فرمود:... .
صفوان میگوید: به آن حضرت گفتم: اجازه میدهید اصحاب خود را خبر دهم از اهل كوفه و نشان دهم به آنها این قبر را. فرمودند: بله و چند درهمی هم دادند كه من قبر را مرمت و اصلاح كردم.
همچنین سیف بن عمیره میگوید: پس از خروج امام صادق علیه السلام از حیره به جانب مدینه، همراه صفوان بن مهران و جمعی دیگر از شیعیان به سوی نجف رفتیم. پس از این كه از زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام فارغ شدیم، صفوان صورت خود را به كربلا برگرداند و گفت: از كنار سر مقدس امیرالمؤمنین زیارت كنید حسین علیهالسلام را كه اینگونه امام صادق با ایما و اشاره ایشان را زیارت كرد. پس صفوان همان زیارت عاشورا را كه علقمه از امام باقرعلیه السلام روایت كرده بود، با نمازش خواند و سپس با امیرالمؤمنین علیه السلام وداع كرد و سپس به جانب قبر حسین علیه السلام اشاره كرد و ایشان را هم وداع كرد به دعا بعد از زیارت عاشورا.
پس از ختم دعا به صفوان گفتیم: اما علقمه دیگر این را روایت نكرده بود. صفوان گفت: هر چه انجام دادم و خواندم چیزی است كه امام صادق علیه السلام انجام داده بود و مرا به آن سفارش كرده بود. (۱۰)
●امام صادق علیه السلام در خلافت منصور
تعداد ملاقاتهای امام صادق علیه السلام با منصور را از هفت تا حدود بیست مرتبه شمردهاند. كه برخی از آنها در سفر حج منصور بود. منصور چند بار امام صادق علیه السلام را به كوفه و بغداد احضار كرد. اینك چند مورد از آنها را ذكر میكنیم:
پس از شهادت محمد و ابراهیم، فرزندان عبدالله بن حسن (عبدالله محض) مردی قریشی به بغداد رفت و به منصور گفت: جعفر بن محمد، غلامش «معلی بن خنیس» را برای جمع آوری اموال نزد شیعیانش فرستاده است، تا با آنها به یاری محمد بن عبدالله بشتابد. منصور از شدت غضب، به حاكم مدینه دستور داد كه به سرعت امام را به مركز بفرستد و هیچ ملاحظه مقام یا نسب او را نكند. حاكم مدینه با تهدید، امام را مجبور به سفر كرد. صفوان جمال میگوید: «امام مرا طلبیده، فرمود: وسایل سفر را آماده كن كه فردا عازم میشویم و همان ساعت برخاست در حالی كه همراهش بودم به مسجدالنبی صلی الله علیه و آله رفت، چند ركعت نماز خواند و دست به دعا بلند كرد كه: یا من لیس له ابتداء و انقضاء...، و فردایش عازم عراق شدیم و...» (۱۱)
امام صادق علیه السلام درباره این سفر فرمود: پس از شهادت ابراهیم بنعبدالله بن حسن، تمام افراد بالغ از اهلبیت را مجبور به سفر به كوفه كردند. آنها را یك ماه آن جا به گونهای نگه داشتند كه هر روز منتظر قتل خود بودند، تا این كه روزی به آنها گفتند: دو نفر از شما به نمایندگی از بقیه به دیدن خلیفه بیاید، پس من(امام صادق –ع-) و حسن بن زید رفتیم و... (۱۲)در تمام موارد احضارهای امام، ماموری در كنار منصور یا در راهروی قصر آماده بودند تا با دیدن علامت منصور و یا قبل از رسیدن امام به مجلس او، آن حضرت را بكشد. (۱۳) این نقشه هیچگاه پیاده نشد. علت آن را چنین نوشتهاند:
ربیع خادم و مامور منصور میگوید: روزی منصور مرا مامور آوردن جعفر بن محمد كرد. من نزد آن حضرت رفته، گفتم: اگر وصیتی یا عهدی داری انجام بده؛ منصور تو را برای قتل طلبیده است. ایشان را به مجلس منصور بردم. جعفر بن محمد قبل از مواجهه با منصور مشغول ذكر گفتن بود. تا منصور ایشان را دید، بلند شد و احترام عجیبی كرد. آن حضرت را كنار خود نشاند و پس از اندكی صحبت، با احترام ایشان را مرخص نمود. در بازگشت از جعفر بن محمد سّر این تحول را پرسیدم او فرمود: دعایی خواندم. از ایشان خواستم كه آن دعا را به من هم بیاموزد. آن حضرت هم یاد داد. (۱۴)منصور بارها قصد قتل امام را در سر میپرورد، اما هیبت امام مانع میشد. او سرانجام سعی كرد كه مردم را از محضر آن بزرگوار دور كند و مجلس درس او را تعطیل نماید اما باز هم ناموفق بود و به ناچار اجازه تدریس به آن حضرت داد؛ به شرط این كه تدریس وی درپایتخت حكومت نباشد و فقط برای شیعه باشد (نه جمیع فرقهها).
آن حضرت در هر مرتبه احضار، ابتدا به درگاه خداوند متوسل میشد و آن گاه نزد منصور میرفت. این توسل یا در خانه، قبل از حركت به سوی دربار بود و یا در مسیر راه و یا در راهرو قصر. در همین زمینه دعاهای كوتاه و بلند و متنوعی از آن حضرت در دفع بلایا و شرور رسیده است كه یك نمونه از آنها را كه به فرموده جدش، امام حسین علیه السلام در شدائد خوانده میشود، نقل میكنیم:
یا عدتی عند شدتی و یا غوثی عند كربتی؛ احرسنی بعینك التی لاتنام واكفنی بركنك الذی لایرام. (۱۵) سید بن طاووس در مهجالدعوات تمام این دعاها را آورده است.
منصور بارها امام صادق علیه السلام را به قصرش احضار كرد و اتهاماتی به آن حضرت وارد آورد، همانند این كه غائله و فتنه به پا میكند، (۱۶) از مردم برای خود بیعت میگیرد تا خروج كند، (۱۷) علیه منصور توطئه چینی میكند، (۱۸) مدعی است علم غیب میداند و... (۱۹) منصور در موارد متعددی افراد گوناگونی كه مامور سعایت یا خبرچینی بودند، را در ضمن اتهاماتش به عنوان شاهد معرفی میكرد.
بعضی از آنها مامور رسمی خلیفه بودند و برخی نیز برای تقرب به منصور خبرچینی میكردند. امام صادق علیهالسلام همیشه منكر اتهامها میشدند. امام برای این كه حق را اظهار كرده و باطل را معرفی كرده باشد، در این موارد شیوهای بدیع داشتند. امام به مدعی كه قسم خورده بود میفرمود: این قسم كافی نیست. در قسم خود ابتدا قسم بخور كه بیرون هستی از حول و قوه الهی و متكی هستی به حول و قوه خود، اگر حرفت دروغ باشد.
سعایتگران از قسم خوردن امتناع میكردند اما با تهدید منصور، مجبور به قسم خوردن میشدند. پایان قسم پایان عمر طبیعی آنها بود (خود به خود میمردند) و آغاز ترس و وحشت منصور و عذرخواهی از امام كه او را ببخشد. (۲۰)
در تمام موارد احضار، منصور سرانجام از قتل امام منصرف میشد.
تحول طبیعی شخص منصور، (۲۱) ترس ماموران از كشتن امام و دچار شدن به فرجام شوم و ندیدن امام (۲۲) كه بر اثر ادعیه كارگشای امام صادق علیه السلام، بود.منصور پس از شكست شیوههای فوق به راه دیگر متوسل شد. او یك بار ۷۰ ساحر را از منطقه بابل فراخواند تا از راه سحر حیوانی را تصویر و تصور كنند. سپس امام صادق علیه السلام را دعوت كرد تا او را مسخره و رسوا كند اما امام صادق علیه السلام تمام سحرها را باطل ساخت. (۲۳) منصور یك بار ابوحنیفه، فقیه معروف اهل سنت را دعوت كرد و از او خواست تا سؤالهای مشكلی را از امام صادق علیه السلام بپرسد. ابوحنیفه ۴۰ مسئله مشكل طرح كرده بود، اما در لحظه نخست رویارویی با امام صادق علیه السلام از هیبت امام بر خود لرزید. منصور به امام گفت: ای ابوعبدالله! این مرد ابوحنیفه است. امام گفت: اوگهگاه نزد ما میآید. (بدین گونه منصور و ابوحنیفه رسوا شدند.) منصور به ابوحینفه دستور داد تا سوالات را از امام بپرسد. امام به یكایك آن سؤالها این گونه جواب میداد:
شما (اهل سنت عراق) چنین میگویید: اهل مدینه (اهل سنتحجاز) چنین میگویند: و ما چنین میگوییم. آن حضرت در پایان به ابوحنیفه میفرمود: آیا از ما نشنیدهای كه داناترین مردم كسی است كه داناترین فرد به اختلاف (اقوال) مردم باشد. (۲۴)
منصور بارها امام صادق علیه السلام را مجبور به سفر طولانی به عراق كرد، به او اتهام زد و اذیتها و اهانتها روا داشت اما هیچ گاه نتوانست نور الهی را خاموش كند.
او بارها قصد قتل امام را در سر میپرورد. اما هیبت امام مانع میشد. او سرانجام سعی كرد كه مردم را از محضر آن بزرگوار دور كند و مجلس درس او را تعطیل نماید اما باز هم ناموفق بود و به ناچار اجازه تدریس به آن حضرت داد؛ به شرط این كه تدریس وی درپایتخت حكومت نباشد و فقط برای شیعه باشد (نه جمیع فرقهها). (۲۵)
●داستانی از سفر امام صادق علیه السلام
این سفرهای امام صادق علیه السلام را با داستانی از آنچه كه در مسیر بازگشت آن حضرت از بغداد به مدینه، در كوفه روی داد به پایان میبریم:
سید حمیری، از شعرا و مدیحه سرایان اهلبیت علیهم السلام اما پیرو فرقه كیسانیه (امامت محمدبن حنفیه) بود. او در بستر بیماری افتاده زبانش بند آمده، چهرهاش سیاه، چشمانش بی فروغ و... شده بود. امام صادق علیه السلام تازه وارد كوفه شده بود و خود را برای عزیمت به مدینه آماده میكرد. یكی از اصحاب امام صادق علیهالسلام شرح حال سید حمیری را به آن حضرت گفت؛ امام به بالین سید آمد، در حالی كه جماعتی هم آنجا گرد آمده بودند. امام سید حمیری را صدا زد. سید چشمانش را باز كرد، اما نتوانست حرفی بزند، در حالی كه به شدت سیمایش سیاه شده بود. حمیری گریهاش گرفت. التماس گرایانه به امام صادق علیه السلام نگاه میكرد. امام زیر لب دعائی میخواند. سید حمیری گفت: خدا مرا فدایتان گرداند. آیا با دوستداران اینگونه رفتار مینمایند؟ امام فرمود: سید! پیرو حق باش تا خداوند بلا را رفع كند و داخل بهشتی كه به اولیائش وعده داده است، شوی. او اقرار به ولایت امام صادق علیه السلام نمود و همان لحظه از بیماری شفا یافت. (۲۶)
پی نوشتها:
۱- اگر جنایت عباسیان را با جنایات امویان بدون در نظر گرفتن فاجعه كربلا مقایسه كنیم در بسیاری از موارد عباسیان در مرتبه اول قرار دارند، مثلا شش امام توسط آنها به شهادت رسید، در حالی كه امویان تنها چهار امام را شهید كردند.
۲- بحارالانوار، ج۴۷، ص ۲۰۱.
۳- رجال نجاشی، ص ۲۸.
۴- موسوعهٔ الامام الصادق علیه السلام، قزوینی، ج۳، ص ۲۳۱. به نقل از فرحهالغری، ص۵۹.
۵- بحارالانوار، ج۴۷، ص۱۶۶.
۶- كافی، ج ۴، ص ۸۲، حدیث۷.
۷- بحارالانوار، ج۴۷، ص ۱۷۱.
۸- كافی، ج۶، ص۳۴۷.
۹- مفاتیح الجنان، باب زیارات مخصوصه امیرالمؤمنین.
۱۰- همان، زیارت سوم مطلقه امیرالمؤمنین و ذیل زیارت عاشورا.
۱۱- كافی، ج۶، ص ۴۴۵.
۱۲- مقاتل الطالبین، ص ۲۳۲.
۱۳- بحارالانوار، ج۴۷، ص ۱۷۰.
۱۴- الخرائج، ج ۲، ص۷۶۳.
۱۵- ارشاد مفید، ج ۲، ص ۱۸۲.
۱۶- ارشاد مفید، ج ۲، ص ۱۸۲.
۱۷- الخرائج، ج ۲، ص۷۶۳.
۱۸- كافی، ج ۲، ص۴۴۶.
۱۹- امالی طوسی، ص ۴۶۱.
۲۰- الخرائج، ج ۲، ص۷۶۳ / بحارالانوار، ج۴۷، ص ۲۰۱ و ۱۶۴.
۲۱- بحارالانوار، ج۴۷، ص ۱۶۲.
۲۲- همان، ص۱۶۹.
۲۳- دلائل الامامه، ص۲۹۹ / اختصاص، ص۲۴۶.
۲۴- تهذیب الكمال، المزی، ج ۵، ص۷۹ / الكامل فی ضعفاء الرجال،ج ۲، ص۵۵۶.
۲۵- بحارالانوار، ج۴۷، ص ۱۸۰.
۲۶- همان، ص۳۲۷.
منبع :
ماهنامه كوثر شماره ۴۰ .
۱- اگر جنایت عباسیان را با جنایات امویان بدون در نظر گرفتن فاجعه كربلا مقایسه كنیم در بسیاری از موارد عباسیان در مرتبه اول قرار دارند، مثلا شش امام توسط آنها به شهادت رسید، در حالی كه امویان تنها چهار امام را شهید كردند.
۲- بحارالانوار، ج۴۷، ص ۲۰۱.
۳- رجال نجاشی، ص ۲۸.
۴- موسوعهٔ الامام الصادق علیه السلام، قزوینی، ج۳، ص ۲۳۱. به نقل از فرحهالغری، ص۵۹.
۵- بحارالانوار، ج۴۷، ص۱۶۶.
۶- كافی، ج ۴، ص ۸۲، حدیث۷.
۷- بحارالانوار، ج۴۷، ص ۱۷۱.
۸- كافی، ج۶، ص۳۴۷.
۹- مفاتیح الجنان، باب زیارات مخصوصه امیرالمؤمنین.
۱۰- همان، زیارت سوم مطلقه امیرالمؤمنین و ذیل زیارت عاشورا.
۱۱- كافی، ج۶، ص ۴۴۵.
۱۲- مقاتل الطالبین، ص ۲۳۲.
۱۳- بحارالانوار، ج۴۷، ص ۱۷۰.
۱۴- الخرائج، ج ۲، ص۷۶۳.
۱۵- ارشاد مفید، ج ۲، ص ۱۸۲.
۱۶- ارشاد مفید، ج ۲، ص ۱۸۲.
۱۷- الخرائج، ج ۲، ص۷۶۳.
۱۸- كافی، ج ۲، ص۴۴۶.
۱۹- امالی طوسی، ص ۴۶۱.
۲۰- الخرائج، ج ۲، ص۷۶۳ / بحارالانوار، ج۴۷، ص ۲۰۱ و ۱۶۴.
۲۱- بحارالانوار، ج۴۷، ص ۱۶۲.
۲۲- همان، ص۱۶۹.
۲۳- دلائل الامامه، ص۲۹۹ / اختصاص، ص۲۴۶.
۲۴- تهذیب الكمال، المزی، ج ۵، ص۷۹ / الكامل فی ضعفاء الرجال،ج ۲، ص۵۵۶.
۲۵- بحارالانوار، ج۴۷، ص ۱۸۰.
۲۶- همان، ص۳۲۷.
منبع :
ماهنامه كوثر شماره ۴۰ .
منبع : تبیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست