جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
آنجا که عیان است چه حاجت به بیان است
چون مطلبی آنقدر واضح و روشن است كه احتیاج به تعبیر و تفسیر ندارد و به مصراع بالا استناد جسته،ارسال مثل می كنند.
آورده اند كه...
این مصراع از شعر زیر است كه نگارنده آن مشخص نیست.
پرسی كه تمنای تو از لعل لبم چیست آنجا كه عیان است چه حاجت به بیان است.
ولی چون بینانگذار سلسلهٔ گوركانی هند،مصراع بالا را در یكی از وقایع تاریخی تضمین كرده و بدان جهت بصورت ضرب المثل در آمده است به شرح واقعه می پردازیم:
ضهیر الدین محمد بابر(۹۳۷-۸۸۸ هجری) كه با پنج پشت به امیر تیمور می رسد از سلسلهٔ گوركانیان در هندوستان است.
بابر در زبان تركی همان ببر،حیوان مشهور است.ولی هنگامی كه پس از فوت پدر در ولایت فرغانه حكومت می كرد شهر اندیجان را به جای تاشكند پایتخت خویش قرار داد. در مسند حكمرانی دو رقیب سر سخت داشت كه یكی عمویش امیر احمد حاكم سمرقند و دیگری را داییش محمود ،حاكم جنوب فرغانه بود.بابر به توصیه مادربزرگش ایران از یكی از روسای طوایف تاجیك بنام یعقوب استمداد كرد.
یعقوب ابتدا به جنگ محمود رفت و او را به سختی شكست داد و سپس امیر احمد را هنگام محاصره اندیجان دستگیر كرد.
بابر كه آن موقع در مضیقهٔ مالی بود.خزانه امیر احمد در سمرقند را كه دو كرور دینار زر بود به تصرف در آورد و آن پول در آغاز سلطنت بابر در پیشرفت كارهایش خیلی موثرافتاد.
بابر با وجود آنكه در آن زمان بیش از سیزده سال نداشت شعر می گفت و با وجود خردسالی خوب هم شعر می گفت.این شعر را هنگام مبارزه با عمویش امیر احمد سروده است:
با ببر ستیزه مكن ای احمد احرار چالاكی و فرزانكی ببر عیانست
گر دیر بپایی و نصیحت نكنی گوش آنجا كه عیانست چه حاجت به بیان است
مصراع اخیر به احتمال قریب به یقین پس از تاریخ مزبور كه بوسیله بابر در دو بیتی بالا تضمین شده است به صورت ضرب المثل در آمده و در السنه و افواره عمومی بكار رفته است.
آورده اند كه...
این مصراع از شعر زیر است كه نگارنده آن مشخص نیست.
پرسی كه تمنای تو از لعل لبم چیست آنجا كه عیان است چه حاجت به بیان است.
ولی چون بینانگذار سلسلهٔ گوركانی هند،مصراع بالا را در یكی از وقایع تاریخی تضمین كرده و بدان جهت بصورت ضرب المثل در آمده است به شرح واقعه می پردازیم:
ضهیر الدین محمد بابر(۹۳۷-۸۸۸ هجری) كه با پنج پشت به امیر تیمور می رسد از سلسلهٔ گوركانیان در هندوستان است.
بابر در زبان تركی همان ببر،حیوان مشهور است.ولی هنگامی كه پس از فوت پدر در ولایت فرغانه حكومت می كرد شهر اندیجان را به جای تاشكند پایتخت خویش قرار داد. در مسند حكمرانی دو رقیب سر سخت داشت كه یكی عمویش امیر احمد حاكم سمرقند و دیگری را داییش محمود ،حاكم جنوب فرغانه بود.بابر به توصیه مادربزرگش ایران از یكی از روسای طوایف تاجیك بنام یعقوب استمداد كرد.
یعقوب ابتدا به جنگ محمود رفت و او را به سختی شكست داد و سپس امیر احمد را هنگام محاصره اندیجان دستگیر كرد.
بابر كه آن موقع در مضیقهٔ مالی بود.خزانه امیر احمد در سمرقند را كه دو كرور دینار زر بود به تصرف در آورد و آن پول در آغاز سلطنت بابر در پیشرفت كارهایش خیلی موثرافتاد.
بابر با وجود آنكه در آن زمان بیش از سیزده سال نداشت شعر می گفت و با وجود خردسالی خوب هم شعر می گفت.این شعر را هنگام مبارزه با عمویش امیر احمد سروده است:
با ببر ستیزه مكن ای احمد احرار چالاكی و فرزانكی ببر عیانست
گر دیر بپایی و نصیحت نكنی گوش آنجا كه عیانست چه حاجت به بیان است
مصراع اخیر به احتمال قریب به یقین پس از تاریخ مزبور كه بوسیله بابر در دو بیتی بالا تضمین شده است به صورت ضرب المثل در آمده و در السنه و افواره عمومی بكار رفته است.
منبع : شمیم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست