پنجشنبه, ۱۲ مهر, ۱۴۰۳ / 3 October, 2024
مجله ویستا


کوارتتهای بتهوون


کوارتتهای بتهوون
بتهوون ۱۶ کوارتت تصنیف کرد که بزرگ‌ترین آثار از این دست در ادبیات موسیقی شناخته شده‌اند.
بتهوون در تصنیف کوارتتهایش حتی بیش از سنفنیها و سوناتهای پیانو افکار عمیق و ژرف خود را در کار گرفته است.
این ۱۶ کوارتت را می‌توان به سه گروه طبقه‌بندی کرد:
گروه نخست‌، کوارتت اوپوس ۱۸ را در بر می‌گیرد که فرمهای هایدن و موتسارت در آنها عرضه می‌شوند.
گروه دوم کوارتت با کیفیت راسوموفسکی Rasumovsky اوپوس ۹۵ تصنیف شده‌اند، و در گروه سوم یا کوارتتهای اوپوس ۱۲۷، ۱۳۰، ۱۳۱، ۱۳۲ و ۱۳۵ فوگ بزرگ را در بر می‌گیرند که بتهوون در آنها به جست‌وجویی عرفانی و فلسفی (Mystic) در یافتن دنیاهایی نو برمی‌خیزد تا به ژرفنایی متعالی و رفیع دست یابد.
● کوارتتهای اوپوس ۱۸
این کوارتتها به فرم کوارتت موتسارت تصنیف شده‌اند، اما اشتباه خواهد بود که بگوییم بتهوون از موتسارت در نوشتن آنها الهام گرفته باشد. بتهوون خود می‌گوید: «من فقط خوب آموخته‌ام که چگونه کوارتتها را به معنای واقعی آنها بنویسم.»
بتهوون تا وقتی که تجربه‌ای در موسیقی مجلسی به دست نیاورد، به نوشتن نخستین کوارتت خود دست نیازید. ابتدا چند تریو و یک کوینتت تصنیف کرد، و سپس آن‌گاه به نحوه نوشتن کوارتتهای هایدن و موتسارت توجهی مبذول داشت. اما در تصنیف کوارتتهای ۱۸ از آزادی عمل در به کار گرفتن فرمهای آزاد و افکار ملودیک خود یاری گرفت.
موسیقی این کوارتتها بیانی از بیماری و بهبود بتهوون است. در واقع خود بتهوون درباره آغاز موومان آرام این کوارتتها افزوده است: «آواز شکرگزاری من از خداوند به خاطر رهایی از بیماری است.»
مارکو می‌گوید: «صحنه تمام این آثار در اتمسفری از درد و رنج به نمایش گذاشته می‌شوند. موسیقی آنها ناآرام و بیمارگونه و عصبی است که با ناله‌های سازهای زهی به خوبی تجسم پیدا می‌کنند.»
نخستین موومان این کوارتتها آسایی سوس‌تنو الگرو Assai Sostonu Allegro و بسیار بطئی، وزین و سنگین است که گویی از تب یک بیمار نشئت گرفته باشد. در موومانهای دوم (الگرو مانون تروپو) ماکس احساس می‌کند که انگار از بهبودی یک بیمار خبر می‌دهند. اما هنوز حس می‌کنیم که وضع و حالت بتهوون مخاطره‌آمیز است.»
موومانهای سوم یا مولتو آداجیو (بسیار سنگین و آرام) با احساس عمیق مذهبی همراه می‌شوند که بهبودی بتهوون را به شنونده القا می‌کند.
موومان چهارم با کششهای دلیرانه، اتمسفری می‌آفرینند که دال بر بهبودی آهنگساز است. با این‌همه، از تندرستی کاملی برخوردار نیست. بلکه حالتی از اطمینان و دلگرمی را باز می‌تابانند.
و کودای فینال، نوایی بسیار احساساتی، هیجان‌آور است که نیرویی تازه را نوید می‌دهد. کوارتت اوپوس ۱۳۱ در دو دیز مینور بی‌شک یکی از فصیح‌ترین بخشهای‌ یک موسیقی مجلسی به شمار می‌آید که در ۱۸۲۶ تصنیف شده که بتهوون آن را به بارون فن استوترهایم Baro Von Stutterheiml، اهدا کرده است که هفت موومان دارد: موومان آغازین این کوارتت آداجیو مانون تروپو یک فوگ آهسته است که سخت تراژیک عرضه می‌شود. واگنر می‌گوید: «مالیخولیایی‌ترین احساسی است که تا به حال در موسیقی پدید آمده است.»
بعد یک الگرو مولتو و یواس شناور و خوش‌دلانه این ملالت و افسردگی را وامی‌گذارد و موومان سوم سر می‌کشد که الگرو موده‌را‌تو (Allegro Moderato) کوتاهی است.
موومان چهارم و یا بخش میانی کوارتت به آندانته مانون تروپو راه می‌یابد. تم و واریاسیونی زیبا با تغییرات زیادی در تمپو وارد می‌شود که به قول واگنر: «مکاشفه و الهامی از زیبایی و جذابیت و تجسمی از معصومیت کامل است.»
کوارتت فا‌ مینور اوپوس ۹۵ (Serious جدی یکی از عمیق‌ترین) گویاترین و پرمایه‌ترین آثار بتهوون به شمار می‌آید که در ۱۸۱۰ تصنیف شده است.
بتهوون این کوارتت را به هرفون زمسکال H.Zmeskall اهدا کرده است.
موومان آغازین، الگروکن بریو Allegro Con Brio با کیفیتی غوغاگر و تند از سوی چهار ساز هماهنگ با اتمسفری دراماتیک عرضه می‌گردد.
بعد این غوغا فروکش می‌کند و به اتمام می‌رسد، و در موومان دوم الگرتو آرام‌تر از الگرو خودنمایی می‌کند.
فون تروپو، مانون تروپو آرامشی نافذ و حاکم همراه با غمی ملایم پدید می‌آید. نیروی ویژه بتهوون در موومانهای اسکرتسو Scherezo به خوبی مشهود است. در موومان سوم الگرو آسایی ویواس Allegro assai vivace با کارمایه ویژه بتهوون پدید می‌آید.
پس از یک آکورد هفتم تلخ، تند و نیشدار موومان پایانی اندکی سریع‌تر از لارگتو Larghetto سر می‌رسد و با نوایی عمیق و احساساتی الگروتوی نهایی را به پایان می‌برد.
● کوارتت اوپوس ۷۴ به نام هارپ Harp
دهمین کوارتت بتهوون در سی بمل ماژور دو سال پس از کوارتت اوپوس ۵۹ یعنی در ۱۸۰۹ پدید آمد.
ژوزف دو مارلیو Joseph de Marlive گفت: «در این کوارتت درخشش و درخشندگی برونی مفاهیم عینیت تعمدی و زیبایی تکنیکی محض سه کوارتت پیشین را می‌یابیم.
در واقع در این کوارتت شنونده نکاتی از روح هنری خود آهنگساز لمس می‌کند و بتهوون سرانجام بیانی از عشق سرخورده و غم خود را برملا می‌کند و عمق و ژرفنای آرزوهای ارضانشده‌اش به گوش می‌رساند و افکار درونی خود را بروز می‌دهد.»
اگر در یاد آوریم که این کوارتت در دوره‌ای لبریز از بحرانهای احساساتی تصنیف شده است، به درون‌مایه آن پی خواهیم برد. آخر سال ۱۸۰۹ برای وین سال مشکلی بود چون فرانسویان به دروازه‌های شهر رسیده بودند و این وحشت و اغتشاش تقریباً خیابانها را در خود گرفته بود و در عین حال بتهوون از اینکه مبادا غرش توپها گوش او را معیوب‌تر کند، خود را در سردابه پنهان می‌کرد و از دیدار ترزافون برونسویک T.Von Brunswick هم سر بازمی‌داشت.
این کوارتت با پوکو آداجیو (Poco Adagio) آغاز می‌شود که حالتی مالیخولیایی دارد و لبریز از احساسات عصبی و روحی سرکوفته است. همین حالت است که از درد و رنج بتهوون سخن می‌گوید.
در آواز بسیار زیبایی در موومان دوم آداجیو مانون تروپو (Adagio Manon troppo) قابل لمس است.
در موومان سوم پرستو Presto تسلیم بتهوون (نه آن حالتی که او دارای حالت نه مالیخولیایی می‌شود) را پذیرا می‌شویم و او را نظاره می‌کنیم و یک ملودی انعطاف‌پذیر از احساسات او را شاهد می‌شویم.
این کوارتت از این جهت کوارتت هارپ نام گرفته است که ملودی اصلی موومان آن شباهت به نوای هارپ پیدا می‌کند.
● آخرین کوارتت بتهوون
فهم آخرین کوارتتهای بتهوون بسیار مشکل است. درون‌مایه‌شان دقیق، نیرومند و نافذ است و درکشان در یک ساختار منطقی آسان به نظر نمی‌آید... زمان هارمونیک و کنترپوانتیک، (آنهایی که بی‌باکانه و جسورانه است.) مواد رسمی تماتیک، از آنها حذف شده‌اند. در عوض تم یا تمهای دیگری شکسته می‌شوند، پاره‌های ملودی تغییر شکل می‌دهند.
بعد تقریباً قطع و بار دیگر فرا خوانده می‌شوند. موومانها پراکندگی پیدا می‌کنند و بعد ناگهان از نو بازسازی می‌شوند و در آخر به گونه یک ترکیب اورگانیک تجلی می‌یابند.
بتهوون به هولستر Holster دوست خود نوشت: «شما در این کوارتتها روش و کیفیت جدیدی از طرز عمل صدا می‌خواهی یافت.»
بدین معنا که بتهوون شیوه جدیدی و کیفیت تازه‌ای از طرز عمل صدا را می‌یابد. بدین نحو که بتهوون شیوه جدیدی از ابراز ایده‌ها و احساسات خود یافته بوده است. سرتاسر کوارتت آخرینِ خود (در سی ‌بمل پوس ۱۲۷) و کوارتت سی‌بمل ـ و سی‌بمل تا کوارتت ۱۳۰ و ولانیمواپوس ۱۳۲ بنا به سفارش پرنس‌گالتیزین Prince Galtzin در ۱۸۲۳ تصنیف شد. کاسترین فوت نوشت: «اعتراف می‌کنم این کوارتت در قلمرو موسیقی سرچشمه ناامیدیهای عمیق بتهوون است.»
کوارتت سی‌بمل ماژور اپوس ۱۲۷ در چهار موومان تصنیف شده است: موومان اول مائسترو Maestro (مجلل و باشکوه و با آرزوهای وزین است که در آن یک ملودی لطیف گنجانده شده است که موومان آن کیفیتی رمزگونه دارد. احساسی عمیق از نومیدی در موومان آهسته و آرام آن آداجیو مانون تروپوِاموتسو کانتابیل) با کیفیتی رمزگونه و عرفانی جریان دارد و احساسی عمیق از نومیدی در موومان آهسته و آرام آن (آداجیومانون تروپوِاموتمو کانتابیل) قابل لمس است. اسکرتسوی خصیصه و نهادی (درون‌مایه) در موسیقی بتهوون کمیاب است. کوارتت سی‌بمل ماژور (اوپوس ۳۰) شش موومان دارد که بهترین آنها (الگرو سی ‌بمل ماژور اپوس ۳۰) شش موومان دارد و بهترین آنها الگروآسای‌ان کاواتیا Cavatina شوخ‌ترین موومان به شمار آمده است.
اسکرتسوخصیصه و نهادی از بتهوون دارد، در حالتی که فینال در بندگی زنازایی که او را از رأی برآوری و کوارتت سی‌بمل (۱۳۰۰) شکل می‌دهند. بعد تقریباً قطع می‌شود.
بتهوون به هوستر Holster دوست خود نوشت: «شما در این کوارتت روش و کیفیت جدیدی از عمل صدا شیوه جدیدی از ایده‌های ِارارتیموس ابراز داشته‌اید. سه کوارتت آخرین بتهوون (در سی‌بمل اوپوس ۱۲۷) ایده‌ها در شیوه کوارتت سی ‌بمل ماژور، که آخرین اثر بتهوون (در سی ‌بمل اوپوس۱۲۷) و کوارتت سی ‌بمل اوپوس ۱۳۰ و لا مینور اوپوس ۱۳۲ بنا به سفارش پرنس گالیتین Prince Galiten در ۱۸۲۳ تصنیف شد ـ که گالیتین نوشت: «اعتراف می‌کنم این کوارتتها در قلمرو موسیقی سرچشمه ناامیدیهای عمیق است.»
کوارتت سی ‌بمل اوپوس ۱۲۷ در چهار موومان تصنیف شده است:
موومان اول ماستوروزو Mastereso مجلل و باشکوه با آکوردهای وزین که در آن یک ملودی لطیف گنجانده شده است و موومان آهسته و آرام آن قابل توجه است.
کوارتت لامینور اوپوس۱۳۲ پس از یک دوره از بیماری بتهوون تصنیف شده است که آدولف مارکس A. Marks موسیقی‌شناس آن را بهترین کوارتت شناخته است.
همایون نور احمر
منبع : سورۀ مهر