دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
عدالت، ملکه احقاق حقوق بشر
سده های میانه را از منظر تاریخ اندیشه به دو دوره «پاتریستیك» و «اسكولاستیك» تقسیم میكنند. ما در پیگیری اندیشه های مربوط به عدالت، به آرای آگوستین (سده چهارم میلادی) و توماس آكوین (سده سیزدهم میلادی) كه در واقع برجسته ترین یزدان شناسان عصر خود هستند، اشاراتی خواهیم كرد.
بدوا باید گفت كه درك از مفهوم عدالت در سده های میانه، عمدتا متاثر از اندیشه یونانی و حقوق رومی و پیش از هر چیز آموزههای افلاطونی و ارسطویی است. در آموزههای آگوستین، عدالت ملهم از اندیشه افلاطونی، چونان فضیلتی اصلی فهم میشود. آگوستین در بینش خود تحت تاؤیر اندیشه های افلاطون، ذات عدالت را در عشق به عالی ترین ایده نیك، یعنی عشق به خداوند میدانست.
مطابق تقسیم بندی آگوستین، عالی ترین قوانین، «قوانین جاودانی» هستند كه در آموزه های كتاب مقدس آمده اند و تجسم خرد و اراده الهی میباشند. در مرتبه دوم «قوانین طبیعی» قرار دارند كه تصویر و انگارهیی از قوانین جاودان هستند و به صورتی مشخص در آگاهی انسان جای گرفته اند. و در نازل ترین مرتبه «قوانین زمانی» قرار دارند كه چیزی جز قوانین موضوعه نیستند و در هر زمانی از طریق انسان قانونگذار وضع میشوند و دستورات و ممنوعات را تعیین میكنند. به باور آگوستین، قوانین موضوعه تنها زمانی الزام آور و متعهدكننده هستند كه بر قوانین گروه اول یعنی «قوانین جاودانی» الهی مبتنی باشند.
آگوستین عدالت انسانی را تصویری از عدالت الهی میبیند كه در «قوانین طبیعی» یعنی در آگاهی و سینه انسان جای دارد و انسان باید آن را از قوه به فعل درآورد یعنی وارد قوانین موضوعه سازد. از همین روست كه وی در كتاب «حكومت الهی» خود تصریح میكند كه: «قوانین ناعادلانه، در حقیقت قانون نیستند، همانگونه كه دولت های بدون عدالت، چیزی جز باند بزرگی از راهزنان نمی باشند.»
اما در دوره اوج فلسفه مدرسی (اسكولاستیك)، آموزه عدالت، صورت كلاسیك قرون وسطایی خود را در اندیشه های توماس آكوین متجلی میسازد. بر خلاف آگوستین كه تحت تاثیر آموزه های افلاطونی بود، توماس آكوین متاثر از آرای ارسطوست. توماس آكوین در كلیات یزدانشناسی خود، در بررسی موضوع عدالت، نخست به عدالت در قانون میپردازد و برای آن سه سنجیدار تعیین میكند: قانون باید عادلانه باشد نخست مطابق هدف گیری خود یعنی از طریق نظمی كه متوجه خیر عمومی است، دوم مطابق آفریننده خود یعنی از طریق صلاحیت و اختیار كسی كه قانون را وضع میكند، و سوم مطابق صورت مضمونی خود یعنی از طریق تناسب برابری باری كه تحمیل میكند، زیرا برای توماس آكوین باری كه هر فرد در خدمت جامعه بر دوش میگیرد، با توجه به رابطه میان جزء و كل موجه است. قرینه چنین دریافتی از عدالت را میتوان در سه دلیلی بازیافت كه به نظر توماس آكوین قانونی را ناعادلانه میكنند: نخست هدف گیری قانون به سوی امیال شخصی و شهرت طلبی حاكمان و نه به سوی خیر عمومی؛ دوم درنوردیدن مرزهای مسوولیت و اختیار؛ و سوم تقسیم نابرابر باری كه هر كس باید بر دوش بگیرد.
اما توماس افزون بر موضوع عدالت قانونی، در فلسفه حق خود مشخصا به آموزه عدالت نیز میپردازد كه برای ملاحظات ما دارای اهمیت است. جهت گیری این آموزه توماس نه متوجه مفهوم قانون، بلكه بیشتر متوجه حق است، آن هم حقی مشخص. در اندیشه وی همین حق است كه موضوع عدالت را میسازد و آنگونه كه نشان خواهیم داد در بسیاری زمینه ها متاثر از آرای ارسطوست.
عدالت برای توماس آكوین، نخست فضیلتی در رفتار انسانی است كه مبتنی بر حق به مثابه پیشبودهیی نسبت به آن فضیلت است. به همین دلیل برای وی عدالت نه ایده آلی انتزاعی برای طراحی و ساختن حق، بلكه بیشتر چیزی است كه حق را به كرسی مینشاند. عدالت برای توماس یك ملكه است، یعنی عادتی پایدار و رویكردی بنیادین در شخا برای رفتاری حقمدار.
توماس برای تعریف عدالت، نخست به حقوقدانان رومی متوسل میگردد و اراده را در كانون توجه قرار میدهد. مطابق تعریف او «عدالت اراده مستحكم و پایدار برای رساندن حق به حقدار است.» سپس این تعریف را با تعریف ارسطویی عدالت كه بر پایه ملكه استوار است تركیب میكند تا نتیجه بگیرد كه: «عدالت ملكه یی است كه كسی مطابق آن با اراده یی مستحكم و پایدار حق هر كس را به او میدهد.» به روشنی میتوان دید كه توماس در تاملات خود، متاثر از كتاب «علم اخلاق نیكوماخوسی» ارسطوست كه ما در گفتارهای پیشین به آن اشاره كردهایم.
به نظر توماس آكوین باید سرچشمه حق را تفكیك كرد. حق یا میتواند منشایی طبیعی داشته باشد بنابراین حقی طبیعی و همه جا یكسان است؛ و یا از توافقی حاصل شده باشد بنابراین حقی موضوعه است. به این ترتیب، امر برحق به مثابه موضوع عدالت میتواند یا بنیادی «طبیعی» داشته باشد و در خود مناسبات و طبیعت آن نهفته باشد یا اینكه مستقل از امر درست و برحق، پایه در قراردادی ارادی و توافقی داشته باشد یعنی اینكه در قوانین انسانی به تصویب برسد. توجه عمده توماس به مثابه یزدانشناس البته متوجه امر حق با منشاء طبیعی و به عبارت دیگر «طبیعت امر» است.
توماس هم مانند ارسطو قوانین پیرامون خود را میپذیرد و به این معنا آموزه عدالت او جنبه تصدیقی دارد. اما در عین حال مناسبات حقوقی موجود را با توجه به درك مسیحی خود از طبیعت انسان و حق طبیعی نسبی میكند و تغییر میدهد. این امر را میتوان در نمونه تبیین مناسبات میان پدر و پسر از یك طرف و صاحب برده (خدایگان) و برده از طرف دیگر دید. توماس اگر چه حق پیشبوده پدری و خدایگانی را كه ارسطو به آنها پرداخته بود، به مثابه مناسبات وابستگی و خدایگانی مورد پرسش قرار نمی دهد، اما در عین حال امر برابری گوهرین انسانها را معتبر میخواند. میدانیم كه مطابق آموزههای كتاب مقدس، خدا انسان را چونان قرینهیی از خود آفریده است. همین دریافت مسیحی از جایگاه انسان است كه از طریق توماس در مفهوم ارسطویی عدالت نفوذ میكند. در حالی كه ارسطو از این امر حركت میكرد كه پسر بخشی از پدر و برده ابزار خدایگان است و میان آنان تنها میتواند عدالتی تمثیلی وجود داشته باشد، توماس پسر و برده را به عنوان انسان از پدر و خدایگان تفكیك میكند و به گونهیی عدالت در مناسبات میان آنان قایل میگردد. به این ترتیب این توماس است كه مفهوم ارسطویی «برده طبیعی» یا «طبیعتا برده» را نسبی میكند.
در آنچه به گونه های مختلف عدالت مربوط میشود نیز توماس باز به ارسطو استناد میكند. توماس نیز مانند ارسطو بر این نظر است كه عدالت صرفا در مناسبات اجتماعی میتواند معنا یابد و نه آنگونه كه افلاطون معتقد بود به مثابه توانش جداگانهیی در نفس انسان. از آنجا كه عدالت رفتار انسان را در رابطه با دیگران هدایت میكند، نمی تواند معطوف به خویشتن باشد. بنابراین عدالت، گوهر رفتار خویشتن است با دیگران و پیش شرط آن تنها میتواند سوبژكت های گوناگون باشد. پس در مناسبات میان قوای نفسانی انسان فقط میتوان از عدالت به معنایی مجازی سخن راند.
به عقیده توماس آكوین همین پیوند اجتماعی عدالت است كه گونه های آن را نیز متعین میسازد:
«عدالت تنظیمی» برای مناسبات میان تك تك افراد با یكدیگر.
«عدالت توزیعی» برای مناسبات میان جامعه سیاسی با تك تك افراد.
«عدالت قانونی» برای مناسبات میان تك تك افراد با جامعه ی سیاسی.
به روشنی میتوان دید كه توماس آكوین دو گونه نخست عدالت را از ارسطو میگیرد و خود گونه سومی به آن میافزاید.
بهرام محیی
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست