چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا
حضرت معصومه؛ زینب ثانی
تاریخ گویای این حقیقت تلخ است که حکومت بنی امیه و بنی عباس، هر دو از دشمنان قسم خورده نبوت و ولایت بودند و این کینه توزی با اسلام ناب را با جنایات مختلفی نشان میدادند؛ با این تفاوت که این نظام جبار بنیامیه به شکلی علنی، شمشیر برهنهای شده بود و قلوب خاندان ولایت را میشکافت و در نشان دادن این جنایات آن چنان اصرار میورزید که دیگر حتی پدر، جرأت نداشت به فرزند خود بگوید که از نسل اولاد علی علیه السلام است.
اما شیوه حکومت بنی عباس، ظاهری آرام و باطنی کینه توز و خصمانه داشت و بعضی اوقات مردم نیز تحت تأثیر این گونه رفتارهای منافقانه قرار میگرفتند.
مردم ایران در آن روزگار علاقه وافری به خاندان ولایت و اهلبیت داشتند و حتی با وجود حاکمیت استبداد عباسی در قلمرو اسلامی، از ابراز علاقه خود به آنان خودداری نمیکردند. در این میان عدهای بر این باورند که این علاقه به دلیل ازدواج امام حسین علیه السلام با دختر یزدگرد سوم است، اما شواهد تاریخی نشان میدهند که این علاقه ریشه الهی دارد.
نقل شده است زمانی که آیه: «ان یشاء یذهبکم ایها الناس و یات باخرین و کان الله علی ذالک قدیرأ»؛
ای مردم اگر خداوند بخواهد میتواند شما را از این دنیا ببرد و قومی دیگر را جانشین شما سازد و خداوند بر این کار قادر است.» بر پیامبر نازل شد، آن حضرت دست بر شانه سلمان فارسی گذاشت و فرمود: «آنان هموطنان سلمان هستند.»
در حقیقت پیامبر اسلام با این سخن، آینده ملت ایران را پیشبینی نمود و وظیفه خطیر آنان را گوشزد کرد.
دلیل دیگر علاقه ایرانیان به اهلبیت، عدالت خواهی فطری ایرانیها و بیعدالتی پادشاهان فاسد و خودسر این کشور بوده است؛ همان حکام جباری که قرآن از آنان به نام مترف و مستکبر یاد میکند. به طور کلی علت اصلی علاقه ایرانیان به خاندان امامت، فطرت عدالتخواهی آنان و عادل بودن ائمه اطهار بوده است.
البته علاقهای که ریشه هزار ساله دارد، به دور از عوامل سطحی و زودگذر است. حکومت بنی عباس نیز از وجود این علاقه با خبر بود و میدانست که خبر اسارت امام موسی بن جعفر علیه السلام خشم مردم ایران را علیه حاکمان جبار بنیامیه و بنی عباس برانگیخته و امکان دارد که ایرانیان دست به قیامی همه جانبه بزنند و حکومت بنیعباس را سرنگون کنند. از این رو، در پی چارهجویی برآمدند و از آن جا که با رشادتهای ملت ایران آشنا بودند، شمشیر را چاره کار ندانستند و نقشه ولایتعهدی (اجباری) امام علی بن موسی الرضا علیه السلام را مطرح کردند.
با این ترفند موذیانه، هم خطر قیام مردم ایران را از میان بردند و هم امام هشتم را تحت نظر گرفته و رابطه مردم با ایشان را قطع نمودند. به این ترتیب دسترسی به امام هشتم علیه السلام بسیار مشکل و حتی غیر ممکن شد و مردم مجبور بودند از طریق عوامل حکومتی خبرهای مربوط به ائمه را دریافت نمایند.
● نقش حضرت معصومه علیهاالسلام در مبارزه با حکومت بنیعباس
همانگونه که میدانید، امامان معصوم دارای خواهران دیگری هم بودهاند، پس چه دلیلی دارد که در میان همه آنان، حضرت زینب و حضرت معصومه علیهاالسلام دخت گرانقدر امام موسی بن جعفر علیهالسلام با ابعادی متفاوت، همان ویژگی سفر حضرت زینب را در بردارد، و در آن مرحله از تاریخ، حضرت معصومه علیهاالسلام همان رسالتی را به عهده داشت که حضرت زینب علیهاالسلام بعد از ماجرای خونین کربلا عهدهدار آن شده بود. زیرا در آن روزگار، ظلم و خفقان دستگاه بنیعباس در همه جا سایه افکنده بود. و حضرت معصومه و برادرش احمد بن موسی و چند تن از خواص دیگر، تنها شخصیتهایی بودند که از توطئه نظام بنیعباس آگاهی داشتند و عواقب چنین توطئهای را هم پیشبینی میکردند.
بدین جهت، حضرت معصومه علیهاالسلام برای افشای چنین خیانتی عازم شهرهای ایران شده و به افشاگری علیه آنان پرداخت .
در واقع در سال ۲۰۱ هـ ق. یک سال پس از سفر تبعیدگونه حضرت رضا علیه السلام به «مرو» حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام همراه عدهای از برادران خود برای دیدار برادر و انجام رسالتی که بر عهده داشتند تجدید عهد با امام زمان خویش راهی دیار غربت شد. در طول راه به شهر ساوه رسیدند، ولی از آن جا که در آن زمان عدهای از اهالی از مخالفان اهلبیت بودند، با مأموران حکومتی همراهی نموده و با همراهان حضرت وارد نبرد و جنگ شدند و عدهای از همراهان حضرت در این حادثه غم انگیز به شهادت رسیدند. حضرت در حالی که از غم و حزن بسیار، بیمار شده بود، با احساس ناامنی در شهر ساوه فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که فرمود: «شهر قم مرکز شیعیان ماست.» سپس حضرت به طرف قم حرکت نمود.
در واقع در سال ۲۰۱ هـ ق. یک سال پس از سفر تبعیدگونه حضرت رضا علیه السلام به «مرو» حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام همراه عدهای از برادران خود برای دیدار برادر و انجام رسالتی که بر عهده داشتند تجدید عهد با امام زمان خویش راهی دیار غربت شد. در طول راه به شهر ساوه رسیدند، ولی از آن جا که در آن زمان عدهای از اهالی از مخالفان اهلبیت بودند، با مأموران حکومتی همراهی نموده و با همراهان حضرت وارد نبرد و جنگ شدند و عدهای از همراهان حضرت در این حادثه غم انگیز به شهادت رسیدند. حضرت در حالی که از غم و حزن بسیار، بیمار شده بود، با احساس ناامنی در شهر ساوه فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که فرمود: «شهر قم مرکز شیعیان ماست.» سپس حضرت به طرف قم حرکت نمود.
بزرگان قم وقتی از این خبر مسرت بخش مطلع شدند، به استقبال آن حضرت شتافتند. و در حالی که «موسی بن خزرج » بزرگ خاندان «اشعری» زمام شتر آن مکرمه را به دوش میکشید؛ ایشان در میان شور و احساسات مردم قم وارد آن شهر شد و در منزل شخصی «موسی بن خزرج» نزول اجلال فرمود. آن بزرگوار هفده روز در شهر قم به سر برد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود و واپسین روزهای عمر پر برکت خویش را با خضوع و خشوع در برابر ذات پاک الهی به پایان رساند.
سرانجام آن همه شوق و شور و شعف از «اجلال نزول کوکب ولایت و توفیق زیارت بانویی از تبار فاطمه اطهر» با افول نجمه آسمان عصمت و طهارت، مبدل به دنیایی از حزن و اندوه شد، و این غروب غمانگیز، عاشقان امامت و ولایت را در سوگ و عزا نشاند.
در خصوص علت بیماری نابهنگام حضرت و مرگ زودرس آن بزرگوار، گفته شده است که زنی در شهر ساوه ایشان را مسموم نمود. این مطلب با توجه به درگیری دشمنان اهلبیت با همراهان حضرت و شهادت عدهای از آنها در «ساوه» و جو نامساعد آن شهر و حرکت نابهنگام آن بزرگوار در حال بیماری به سوی شهر قم، بعید به نظر نمیرسد.
آری، آن حضرت که میرفت زینبوار با سفر پر برکتش سند گویایی بر حقانیت امامت رهبران راستین و افشاگر چهره نفاق و تزویر مأمونی باشد و همانند قهرمان کربلا پیامآور خون سرخ برادری باشد که این بار مزدورانه به قتلگاه «بنیعباس» برده میشد، ناگاه تقدیر الهی بر این قرار گرفت که مرقد آن بزرگوار حامی خط ولایت و امامت قرار گیرد و برای همیشه تاریخ فریادگر مبارزه با ظلم و بیعدالتی ستمپیشگان دوران و الهام بخش پیروان راستین تشیع علوی در طول قرون و اعصار باشد.
بعد از وفات شفیعه روز جزا که در دهم ربیع الثانی سال ۲۰۱ هـ ق در ۲۸ سالگی آن حضرت اتفاق افتاد، ایشان را غسل داده و کفن نمودند و سپس به سوی قبرستان «بابلان» تشییع کردند، ولی به هنگام دفن آن بزرگوار، به دلیل نبودن محرم، «آل سعد» دچار مشکل شدند و سرانجام تصمیم گرفتند که پیرمردی به نام «قادر» این کار را انجام دهد. ولی قادر و حتی بزرگان و علمای شیعه قم هم لایق نبودند عهدهدار این امر مهم شوند؛ چرا که معصومه اهلبیت را باید امام معصوم به خاک سپارد.
مردم منتظر آمدن «آن پیرمرد صالح» بودند که ناگهان دو سوار را دیدند که از جانب ریگزار به سوی آنان میآیند. وقتی نزدیک جنازه رسیدند، پیاده شده و بر جنازه نماز خواندند و جسم پاک ریحانه رسول خدا را در داخل سردابی «که از قبل آماده شده بود» دفن کردند و بدون این که با کسی تکلم نمایند، سوار شده و رفتند و کسی هم آنها را نشناخت.
به قول یکی از بزرگان، هیچ بعید نیست که این دو بزرگوار، امامان معصومی باشند که برای این مهم به قم آمده بودند.
پس از به پایان رسیدن مراسم دفن، موسی بن خزرج سایبانی از حصیر و بوریا بر قبر شریف آن بزرگوار برافراشت و این سایبان برقرار بود تا زمانی که حضرت زینب، دختر امام جواد علیه السلام، وارد قم شد و قبهای آجری بر آن مرقد مطهر بنا کرد.
و بدین سان تربت پاک آن بانوی بزرگ اسلام قبلهگاه قلوب ارادتمندان به اهلبیت علیهم السلام و دارالشفای دلسوختگان عاشق ولایت و امامت شد.
● مقام و منزلت معنوی حضرت معصومه علیهاالسلام
امام جواد علیه السلام فرمود: «من زار عمّتی بقم فله الجنّهٔ»؛ هر کس عمه مرا در شهر قم زیارت کند، بهشت بر او واجب است.
حضرت معصومه علیهاالسلام بانویی آگاه از حوادث روز و محدثهای سخنور و معلمهای توانا بوده است و شاگردان زیر نظر ایشان به تعلیم اصول اسلامی مشغول بودهاند. همچنین کرامات زیادی از ایشان نقل شده است که نشان میدهد این بانوی مؤمنه و دریادل از روحی بزرگ و شأنی رفیع در پیشگاه خداوند برخوردار است.
امام صادق علیه السلام میگوید: «الا ای قم حرمی ... تقبض فیها امرأهٔ من ولدی و اسمها فاطمهٔ بنت موسی یدخل بشفاعتها شیعتی الجنهٔ باجمعهم» ؛ «ای مردم! شهر قم حرم من است، بانویی از فرزندان من در این شهر در میگذرد که نامش فاطمه دختر موسی است و شیعیان در روز قیامت با شفاعت او به بهشت میروند.»
در روایتی دیگر از امام رضا علیه السلام آمده است: «من زارها عارفاً بحقها فله الجنهٔ»؛ کسی که قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر را آنگونه که شایسته اوست زیارت کند، بهشت از آن اوست.
نقل شده است که آیه: « ان یشإ یذهبکم ایهاالناس و یات باخرین و کان الله علی ذالک قدیرأ»؛ ای مردم اگر خداوند بخواهد میتواند شما را از این دنیا ببرد و قومی دیگر را جانشین شما سازد و خداوند بر این کار قادر است»؛ بر پیامبر نازل شد، آن حضرت دست بر شانه سلمان فارسی گذاشت و فرمود: «آنان هموطنان سلمان هستند.»
تهیه و تنظیم: موسسه تبیان (دفتر قم)
منبع : تبیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست