چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


نگاهی به مجموعه تلویزیونی «شب های برره» به کارگردانی مهران مدیری


نگاهی به مجموعه تلویزیونی «شب های برره» به کارگردانی مهران مدیری
كیانوش استقرار زاده روزنامه نگار تهرانی كه به دلیل انتقادات سیاسی در حبس به سر می برد، پس از گریز سر از بیابان های برره درمی آورد كه توسط شیرفرهاد و در زمان مارگزیدگی نجات پیدا می كند... او در برره ماندگار می شود و با سحرناز دختر سالارخان پایین برره ای ازدواج می كند. كیانوش كه نماینده دانایی و مدنیت است تاكنون نتوانسته بر ندانستگی ها و نادانی های برره غلبه كند و رفته رفته خود را با شرایط و آ دم های آنجا وفق داده تا هم رنگ جماعت شود!
• با ورود هر شخصیت
شب های برره با ورود هر شخصیت با موقعیت های تازه ای روبه رو می شود و این ورودیه متضمن پیشبرد چند قسمت دیگر از آن می شود. در ابتدا كیانوش استقرار زاده بانی شكل گیری اولیه مجموعه شد و پس از او یاور طغرل (محمدرضا هدایتی) برای گرداندن ژاندارمری برره به آنجا پا می گذارد و او هم در شكل گیری چند قسمت وارد عمل می شود. البته از ابتدا هم تدابیری برای ورود لیلون (دختر سردار خان بالا برره ای با بازی بهنوش بختیاری) اندیشیده شده بود كه با شكل گرفتن عشق های ممنوعه- ازدواج بالابرره ای و پایین برره ای ممنوع فرض می شود، مجموعه چالش های عاشقانه و جذابی را با نگرش طنز انتقادی پیش روی داشت.در نیمه های راه رضا شفیعی جم به عنوان یك نژاد پرست و برادر لیلون وارد مجموعه می شود تا اختلالی در روابط عاشقانه شیرفرهاد و لیلون ایجاد كند. او درمی یابد كه شیرفرهاد عاشقانه لیلون را برای زندگی مشترك انتخاب كرده، بنابراین از كشتن شیرفرهاد منصرف می شود و حالا پول قاپیدن از شیرفرهاد را بهانه ای برای تداوم و شكل گیری یك زندگی مشترك می كند و چند بار تازه داماد را سركیسه می كند. به عبارت بهتر كیوان برادر لیلون پا را فراتر از بقیه می گذارد و فرصت طلبی و سركیسه كردن را در حد اعلا انجام می دهد. بعداً درمی یابیم كه او اصلاً دكتر نیست بلكه جز زورگیری كار و حرفه دیگری بلد نیست و بعد ها هم...
•فضای فانتزی
فضای فانتزی «شب های برره» دلیل محكمی برای ورود به یك فضای آزاد برای انتقاد از معضلات و بحران های موجود در زمانه حاضر است. مطمئناً انتقاد مستقیم و صریح از مسائل فعلی تقریباً ناممكن می نماید. اما ورود به یك روستای خیالی و آن هم در زمانی نسبتاً دور بستر دراماتیك و مفرحی را برای تخیل پردازی و از آن فراتر انتقاد فراهم می كند. انتقاد در جامعه ما هنوز شكل عمومی و اپیدمیك به خود نگرفته است. در صورتی كه بسیاری از دولتمردان فعلی به بودن آن برای رسیدن به فضایی بهتر و مناسب برای توسعه واقف هستند. حتی مدیران فعلی در مصاحبه های رسانه ای خود بار ها تاكید داشته اند كه در زمان حاضر برخلاف گذشته باید با توسعه انتقادات سازنده فصل تازه ای برای مشاركت عمومی در حل بحران ها و پیشبرد اهداف كلان توسعه كشور مهیا شود.متاسفانه سیاست های جاری در شبكه های تلویزیون ایران، مسئله سانسور و از آن وحشتناك تر خودسانسوری مانع از آن می شود كه فردی مانند مهران مدیری یا حتی مدیران شبكه های تلویزیونی به انتقاد صریح و روشن توجه داشته باشند. اصلاً چنین چیزی در شرایط فعلی ناممكن است. حتی مردم هم بنابر تجربه فرهنگی و تاریخی هنوز روحیه انتقاد پذیری ندارند. اگر به انتقادات وارد بر شب های برره در روز های اخیر دقت شود، درمی یابیم كه همین فضای خیالی نیز با نزدیكی به مسائل واقع گرایانه امروز مورد پذیرش برخی از تماشاچیان قرار نمی گیرد.
•گروه نویسندگان
گروه نویسندگان مجموعه شب های برره (سروش صحت، محمدرضا آریان، محراب قاسم خانی، خشایار الوند و امیرمهدی ژوله) به سرپرستی پیمان قاسم خانی برای رسیدن به یك فضای فانتزی از زبان و لهجه من درآوردی و همچنین روابط اجتماعی، اعتقادات، باور ها، خرافه ها و تابو های خاص برره استفاده كرده اند، تا همه چیز رنگ و بوی خاص خود را داشته باشد. بنابراین ترفند نوشتاری محكمی برای فاصله گرفتن از یك خرده فرهنگ رایج در این مرز و بوم اتفاق افتاده است، تا تیر خلاص با رویكرد نژادپرستانه متوجه یك جریان فرهنگی نشود. آنچه مدنظر این گروه است باید در یك چارچوب خیالی مورد نقد و بررسی اجمالی واقع شود و البته همین انتقادات به همه خرده فرهنگ های موجود وارد است تا به طور غیر مستقیم همه گروه های ایرانی متوجه مدنیت امروزین به دور از روابط و باور های دست و پا گیر باشند. اگر در دنیای امروز تكنولوژی خرده فرهنگ ها را پس می زند تا روابط مدرن تعمیم پذیر شود بنابراین شب های برره به راحتی همه را متوجه این نكته می كند كه در جامعه مدنی یك بالابرره ای و یك پایین برره ای می توانند ازدواج كنند.زبان برره ای نوعی لهجه و گویش فارسی است كه از واژگان و دستور زبان خاص خود تبعیت می كند. این زبان آن قدر برای برخی از تماشاچیان دلنشین بوده كه از آن در زندگی روزمره استفاده شده است. البته این تاثیر پذیری ها هم مطمئناً مقطعی است، برای آنكه با آمدن مجموعه بعدی این شیرین كاری ها و شیرین زبانی ها از حافظه جمعی پاك می شود.گروه نویسندگان اشتباهات، معضلات و بحران های فكری، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی امروز را در آن فضای تخیلی جاری می كنند تا با طنز به ظاهر شیرین و در عین حال گزنده همه را متوجه بدبختی های رایج سازند. در دنیای امروز بسیاری از باور ها، تابوها و رفتار ها دست و پا گیر شده و دیگر نمی تواند به عنوان عنصر مفید و موثر در روابط آدم ها حاكم باشد. شب های برره به راحتی از كنار این نكات دست و پاگیر می گذرد و البته این راحتی با لحن و بیان شیرین و ملایم همراه است تا این نوع انتقاد تبدیل به بحرانی دیگر نشود.
• درجه یك، دو و سه
متن های تولید شده در شب های برره در مقایسه با خود و با توجه به ساختار و محتوای موجود در آن را می توان به سه درجه یك، دو و سه تقسیم بندی كرد. از آنجا كه شتاب زدگی برای نگارش و تولید مجموعه های ۹۰ قسمتی مشهود است، نمی توان انتظار داشت كه ۹۰ قسمت در حد اعلا باشد اما می توان به فراز و نشیب عیار قسمت های مختلف آن امیدوار بود. یعنی در ۹۰ قسمت، با اقلیتی از قسمت های عالی و ضعیف و اكثریت متون متوسط روبه رو می شویم. به عنوان مثال تاكنون، قسمت هایی مانند مرغ دزدی كیانوش جزء متن های درجه سه به شمار می آید. كیانوش علاقه خاصی به نخود كه غذای اصلی برره محسوب می شود، ندارد بنابراین با همدستی جان نثار مرغ های برره را می دزدد و در مزرعه آنها را طبخ می كند و می خورد. خانواده اش به او مشكوك می شوند كه شاید زنی در میان است كه باعث نااشتهایی و تغییر در رفتارهایش شده است. پس از او شیرفرهاد و سالارخان به گروه مرغ خورها می پیوندند و در نهایت درمی یابند كه خوردن مرغ هم مثل نخود می تواند باعث تنوع غذایی و لذت بیشتر شود. در چنین قسمتی تفكر و اندیشه عمیقی برای شكل دهی طنز وجود ندارد، بنابراین آنچه در این موقعیت غالب می شود همانا خنده ای سطحی و زود گذر است.در قسمت هایی مانند غول یا عشق برره ای متن ها در حد متوسط به بالا قابل تامل می شود.در غول، ما در نهایت شاهد یك شیرفرهاد قوی بنیه و غول پیكر هستیم كه فرزند مخفی و شرعی سالارخان بوده است. آنچه به لحاظ دستگاه فكری در این قسمت مورد نقد اصولی و مبتنی بر منطق واقع گرا قرار می گیرد، رد شدن عنصر خیالپردازانه ای به نام غول است. غول یك شخصیت خیالی در افسانه ها و قصه های قدیمی است. البته به همین راحتی هم نمی توان عناصر افسانه ای را از ناخودآگاه جمعی آدم ها پاك كرده اما با نگاه منطقی می توان به علت های روانشناسانه شكل گرفتن آنها رسید تا باور آنها و حذفشان مبتنی بر یك حركت نیك اندیشانه باشد. در عشق برره ای هم اختلافات فرهنگی مورد نقد اصولی قرار می گیرد. برای آنكه عقل نیك اندیش مانع از بروز اختلاف بین آدم ها می شود. در حالی كه بنابر باور برره ای ها ازدواج بالا و پایین ممنوع است، اما منطق جاری شده توسط نویسندگان آنها را متقاعد می سازد به گونه ای دیگر از اشتباهات خود چشم پوشی كنند.شب های برره در برخی از شب ها درجه یك می شود و این به دلیل چندلایگی متون تولید شده است. مثلاً در قسمت های سربازی، شب خواستگاری شیرفرهاد از لیلون، اعتیاد مردهای برره. وقتی مردان برره ای برای خدمت سربازی یا اجباری فراخوانده می شوند اتفاقات خارق العاده ای در روابط آدم ها دیده می شود. سر آخر این سربازان در یك مانور با دشمن فرضی می جنگند و زیباتر اینكه از دشمنان فرضی شكست می خورند. شیرفرهاد خسته به كافه می آید و كافه گلاسه كیانوش و سحرناز را سر می كشد! كافه گلاسه یك كد برای شكستن زمان است و همین كد و شكست زمانی نكات جالب تری را در چندلایگی متن فیلمنامه ایجاد می كند.در قسمتی كه دوبرره گرد نخودی، برای مردان برره گرد نخود در چای هایشان می ریزد دكتر همه آ نها را معاینه می كند. اما او به اشتباه از كاغذ معاینه حاملگی برای معاینه اعتیاد استفاده می كند و این اشتباه باعث سوءتفاهم های زنان به مردان و ترك اعتیاد اجباری آنان می شود! مسئله اعتیاد و سوءتفاهم و معاینه و اقدام پزشكی برای مبارزه با اعتیاد باز هم تفكر عمیقی را در رابطه با مسئله حادی كه امروز مملكت با آن دست به گریبان است، آشكار می سازد!شیرفرهاد در شب خواستگاری چشم بسته به سه شرط اساسی لیلون تن می دهد. مطمئناً این قسمت هم در پس و پیش خود تفكرات فمینیستی و ضد آن را با خود یدك می كشد و البته این مسئله نیز منطبق با شرایط و بحران امروز در روابط آدم ها است كه در شب های برره ۵۰ سال پیش به شكل طنز و كمی اغراق شده به نمایش در می آید.همین تنوع در ساخت و محتوای متون تولید شده در شب های برره باعث می شود كه تماشاچیان به برآیند قابل قبولی در دنبال كردن آن برسند. جالب اینجاست كه منتقدان این مجموعه نیز عموماً دست از دنبال كردنش برنمی دارند.


رضا آشفته
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید