جمعه, ۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 21 February, 2025
مجله ویستا
نقبی بر مرثیهسرایی بر خسرو شکیبایی

گویی «شخصیت مرده» هر روز به آهستگی در حال تسخیر زندگی روزمره ماست. فروید در یکی از واپسین نامههایش به آلبرت اینشتین به خوبی این مدیحهسرایی انسان بر مردگان را تحت یکی از مصادیق «سایق مرگ» باز میشناسد. اما مسئله جالب اینجاست که این غریزه آنچنان با عرصه نمادین زندگی ما گره خورده که انگار در زندگی یک انسان هیچ امری با ارزشتر از پرداختن به زندگیای بر باد رفته و تباهشده وجود ندارد. یا شاید ما نمیدانیم در همان لحظه نمونههایی عینیتر از مرگ اعم از مرگ کودکان فقر و کار یا مرگ فرهیختهای بینام و نشان و حاشیهنشین یا کشتاری به مراتب وسیعتر در دارفور در حال رخ دادن است.
گویی روزهای عزای ما ایرانیان نیز شبیه روز مرگ منوچهر نوذری در فیلم «چند میگیری گریه کنی» شده است با این تفاوت که جنبه کمیک آن مسخرهتر و شوربختانه عینیتر مینماید. وجهالمصالحه این تکرار کمیک با نمادهای هنری ما هر روز به صورت تعارف و کلیشههایی تحت عنوان «چقدر ارزشمند...» یا «چه هنرمند وارستهایی...» و... خود را بازتولید میکند. به گفته والتر بنیامین «در واقع نشانه حقیقی مرده بودن (بیارزش بودن) یک شخصیت را در نوع مواجهه توده با مرگ او میتوان دریافت». کما اینکه این همه ستایش و به به و چه چه (یا آه و زاری) توده بر یک مرده بیش از هرچیز نشانه این است (و حقیقتا نشانه این است) که «هیچ حرف مهمی برای گفتن نداشته است.» فرهنگ اصیل در چنین وضعیتی در مغاکی از قهقرای اخلاق و صداقت در میغلتد. به نوعی که یک هنرمند تبدیل به کالایی برای شرکتی کذایی میشود تا بر سر در شرکتاش بنری بزرگ با تصویری سوررئال از چهره به اصطلاح مرحوماش نصب کند و از این راه با احساسات عمومی ابراز همدردی کند.
بیخبر از آنکه باز هم روابط کالایی خود را این بار با به لجن کشیدن اخلاق بر میسازد و یا به تعبیر برشت «احساسات انسانها را میخرد و میفروشد به نام احساس.» خصلت بیمارگونه شخصیت مرده در توجه او به عدمایجاد سوءتفاهم یا بیادبی به محضر بزرگان علم و فضیلت نمایان میشود. او صرفا دوست میدارد که با مرگ یا مصیبت وارده بر هر کس که نامی و نشانی دارد، همدردی کند تا از این طریق بیکفایتی و بیلیاقتی خود را در پشت اسم و رسم یک مرده مخفی کند. یک شخصیت مرده همیشه به دنبال تبریک و تهنیت یا تسلیت و تاسف است. گویی همچون خاطرهای دلانگیز به دنبال بهانه حادثهای میگردد تا به تکرار مسخرهتر مردگی خود در لوای زنده نگهداشتن یاد و خاطره یک مرده بپردازد.
سینا چگینی
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست