یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


نمی توانم میان سینما و تلویزیون یکی را انتخاب کنم


نمی توانم میان سینما و تلویزیون یکی را انتخاب کنم
آتیلا پسیانی بازیگر نام آشنای سینما، تئاتر و تلویزیون کشورمان متولد ۱۳۳۶ تهران است.
ورود او به عرصه هنر به واسطه حضور هنری زنده یاد جمیله شیخی مادرش در این عرصه، رقم خورد. او دانش آموخته هنرهای نمایشی است و در تئاتر، نمایشهای زیادی را کارگردانی کرده است که البته هنوز هم با علاقه این عرصه را دنبال می کند.
پسیانی، طراح صحنه، دستیار کارگردان، بازیگردان و حتی نویسنده بسیاری از آثار هنری بوده است. در آثار سینمایی او می توان به دو زن، آب و آتش، نیمه پنهان، شام آخر، مجردها، کما، عروسک فرنگی، کشتی آنجلیکا، آتش بس، چه کسی امیر را کشت و... و در آثار تلویزیونی می شود به آخرین گناه، زیر تیغ، راه بی پایان، بیداری و... اشاره کرد. پسیانی مشغله های زیادی دارد و شاید به همین دلیل اصلاً اهل گفتگو نیست.
اما پس از مدتی پیگیری، قبول می کند که کمی از خودش و فعالیتهای هنری اش بگوید و این طور شروع می کند: «من درست وقتی ۱۹ ساله بودم، یعنی در سال ۱۳۵۵، به عرصه هنر وارد شدم. از کودکی تحت تاثیر هنرنمایی مادرم، با این فضا آشنا بودم و خودم دوست داشتم در تئاتر نقشی داشته باشم و به همین خاطر علاقه هایم به بازیگری از تئاتر شروع شد و هنوز هم عاشق صحنه ام. به عقیده من آنچه از دنیای پرفراز و نشیب بازیگری قرار است یاد بگیریم، در تئاتر به راحتی در دسترس است. تئاتر فضایی زنده و متفاوت با سینما و تلویزیون دارد. کار کردن در این فضای زنده که با تماشاچی همنفس می شوی، بسیار سخت است؛ چون تماشاچی همان جا می تواند واکنش نشان دهد و این چیزی جز برقرار شدن یک ارتباط دو جانبه پویا بین بازیگر و تماشاچی تئاتر نیست. از همین بابت، تئاتر برای من ارزش بسیاری دارد»
اما از آنجا که پسیانی در سینما هم تجربه های متفاوتی را پشت سر گذاشته، در این مورد از او می پرسم که در ادامه می گوید: «سینما فرصت خوبی است که اندوخته های یک بازیگر به نمایش عمومی گذاشته شود.
من از سال ۶۲ به سینما قدم گذاشتم و البته در آثار بسیاری ایفای نقش کردم، اما از این میان «کشتی آنجلیکا» برایم جایگاه ویژه ای دارد، چرا که در این فیلم با آن تجربه های سنگین، به فرصتهای خوبی برای تثبیت بازیگری ام دست پیدا کردم. هر چند در این سالهای اخیر دیگر سخت می شود نقش متفاوت و جذابی پیدا کرد و سینمای ما گاهی دچار تکرارهای نه چندان دلچسب می شود و این مسأله انتخاب را نه برای من که برای بسیاری از هنرمندان این عرصه سخت می کند. من عقیده ای به منفی و یا مثبت بودن نقش ندارم و نکته مهم در بازیگری برایم تأثیرگذاری و ماندگاری است. کما اینکه در فیلم سینمایی «آتش بس» این اتفاق را تجربه کردم و احساس می کنم در شرایط اکران این فیلم خیلی ها سعی می کردند از کلمات و دیالوگهای روانشناس فیلم استفاده کنند. کلماتی مثل «کودک درون خودت را بشناس» و... احساس کردم که تلاشم نتیجه داشته و تا حدودی آن ارتباط پویا برقرار شده است که از این بابت خوشحالم، هر چند متاسفانه در حال حاضر بسیاری از سینماگران ما به این قضیه توجهی نشان نمی دهند و فقط استفاده از چهره هنری جذاب و گیشه پسند برایشان مطرح است. در حالی که همه عقیده داریم تلویزیون، سینما و همه رسانه های تصویری ما باید به جنبه های ارتباطی و تاثیرگذاری و گاهی آموزشی توجه داشته باشند. اما... بگذریم.»
از آن جا که پسیانی تجربه زیادی در کارهای تلویزیونی از مجموعه ها و سریالهای هفتگی گرفته تا سریالهای مناسبتی مثل ماه رمضان را در کارنامه هنری اش دارد، از او در مورد جایگاه مجموعه های تلویزیونی و البته آخرین کارش «بیداری» می پرسم که این طور ادامه می دهد: «تلویزیون با توجه به حجم گسترده مخاطبان متفاوتش، جایگاه خوبی برای حضور یک بازیگر است، بخصوص اینکه نگاه تلویزیون به موضوعات مختلف با سینما تفاوت دارد. تلویزیون عرصه گسترده ای برای کسب تجربه های مختلف برای یک بازیگر است و من همیشه سعی کرده ام در این فضا تجربه هایی را کسب کنم.
اما در مورد بیداری باید بگویم، تجربه نقش وکیل برای من چندان سخت نبود، بخصوص اینکه در این سریال هنرمندان با تجربه بسیاری در کنار من بودند. اما تلاش کردم از فضای موجود برای همراه کردن مخاطب با قصه استفاده کنم. «بیداری» داستان متفاوتی داشت و این ما (بازیگران) بودیم که به عنوان ایفاگران نقشهای مختلف در این مجموعه باید تفاوتها را به نمایش می گذاشتیم. در مجموعه های تلویزیونی به خاطر زمان طولانی پخش آن هم به صورت هفتگی، خواه ناخواه این همراهی بیننده با مجموعه و حتی همراهی با بازیگران ایجاد می شود و این یکی از مهمترین حسن های رسانه جمعی است. به هر حال «بیداری» هم یک تجربه متفاوت بود.»
از پسیانی می خواهم در مورد آخرین کارهایش بگوید که خاطر نشان می کند: «از آخرین کارهایم می توانم به فیلمهای «سه زن»، «حس پنهان»، «فرزند صبح» و این آخری ها «کنعان» اشاره کنم. همیشه سعی می کنم بهترین کارها را انتخاب کنم، هر چند نمی توانم بین سینما و تلویزیون یکی را برای همیشه انتخاب کنم و دوست دارم در هر دو عرصه فعالیت کنم.»
ملیحه پژمان
منبع : روزنامه قدس