پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا
اگر کامپیوتر نبود چه میکردند؟
● گفتگوی دامون خانجانزاده با مصطفی اوجی
▪ متولد ۱۳۲۶ شیراز
▪ شروع فعالیت حرفهای با رشته نقاشی متحرك از سال ۱۳۴۹ در كانون پرورش كودكان و نوجوانان
فعالیت حرفهای در رشته گرافیك از سال ۱۳۵۰ در كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان
▪ لیسانس رشته گرافیك از دانشكده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران ۱۳۵۳
▪ درجه M.A از Royal College of Art (كالج سلطنتی هنر انگلستان) ۱۹۷۹
▪ عضو هیأت علمی دانشگاه فارابی (دانشگاه هنر) از ۱۳۵۸
▪ چاپ آثار برگزیده در مجله Novum ۱۹۷۵
▪ پوستر برگزیده برای چاپ در كتاب سالانه Modern publicity ۱۹۷۶
▪ شركت در نمایشگاه گروهی با موضوع خواب گالری اسپنسر، لندن ۱۹۷۸
▪ طراحی حروف برای شركت Dymo International در آتلیه K.C.T لندن ۱۹۷۷
▪ ترجمه كتاب سفرهایی با قلم مداد مركب اثر دیوید هاكنی لندن ۱۹۷۸
▪ لیاُت برگزیده برای كتاب در نمایشگاه D&AD لندن ۱۹۷۸
▪ برنده جایزه بهترین طراحی حروف در نمایشگاه سومین دوسالانه طراحان گرافیك ایران موزه هنرهای معاصر ۱۳۷۰
▪ اثر برگزیده در كتاب سالانه Annual Graphis ۱۹۸۴
▪ پوستر برگزیده در كتاب سالانه Poster Graphis ۱۹۹۲
▪ عضو كلوپ طراحان گرافیك نیویورك از ۱۹۹۲
▪ داور مسابقات بینالمللی مهارت جهانی در رشته گرافیك در فنلاند ۲۰۰۷ و ۲۰۰۵
● مصطفی اوجی از سه منظر هنرمند بااهمیتی است:
- نگاه اول به او، معلم بودن اوست. وی به دور از هیاهوی همیشگی موجود در فضای هنری كشور سالهاست كه مسئولیتهای مهمی در رشته گرافیك را تجربه كرده و بطور حرفهای مشغول تدریس در دانشگاه هنر است و بسیاری از طراحان خوب كشور از شاگردان او بودهاند.
- بعد دوم اهمیت اوجی، نوع تخصصی است كه دارد. طراحی حروف، منطقه و بستری از حرفهی گرافیك است كه در آن هیچ اثری دیمی و بدون سواد مبانی در آن شكل نمیگیرد و رشد نمیكند. ماحصل سه دهه فعالیت صحیح و مداوم اوجی چندین طراحی حروف است كه هركدام برای هر طراح گرافیك ایرانی آشنا و چشمنواز است.
- اما شاخصترین بعد این آدم، سلامت شخصیت و تواضع اوست، ایشان هیچگاه خود را در دام غرور و ژستهای مرسوم گرفتار نكرده است. كمتر حاضر به صحبت میشود و گفتگو با وی بسیار مغتنم است.
مصطفی اوجی: من پدربزرگم خطاط بود و جد من دوست صمیمی وصال شیرازی. تا جایی كه شنیدم قرآن زیاد نوشته و مهارتی كه من در خط داشتم بنوعی ارثی بود به دانشكده هنرهای زیبا كه رفتم هنوز رشته گرافیك شكل نگرفته بود و من بعنوان دانشجوی رشته نقاشی پذیرفته شده بودم. آن زمان فقط دو رشته نقاشی و مجسمهسازی وجود داشت. زمانی بود كه آقای ممیز تازه از فرانسه آمده بود و قرار بود این رشته به چهار رشته تبدیل شود یعنی گرافیك، طراحی صنعتی، نقاشی، مجسمهسازی و یك رشته تئوری بنام آموزش هنر.
دانشجو بعد از طی دورهای بنام دوره جهتیابی و اخذ اولویت نمره، در هر قسمت كه بیشتر نمره میآورد همان رشته را ادامه میداد. بنده خوشبختانه در هر چهار مورد نمره الف را آوردم. درست یادم میآید از طرفی آقای ممیز كه بانی و مسئول رشته گرافیك دانشكده هنرهای زیبا بودند دستم را میكشیدند و میگفتند بیا گرافیك و آقای آیتاللهی كه مسئول رشته نقاشی بود میگفتند تو نقاشی و بیا رشته نقاشی و من به لحاظ اینكه خط را دوست داشتم به گرافیك رفتم. در سال ۴۹ آقای ممیز چون معلم خود من بود من را با خود به كانون پرورش فكری برد و این همزمان بود با ساخت فیلم «آنكه عمل كرد و آنكه خیال بافت» یعنی اولین انیمیشن كه ایشان برای كانون خواست بسازد و من را با شروع فیلم به كانون بردند.
در همان سال با آقای مثقالی، آقای كیارستمی، آقای فروزش آشنا شدم، و همراه آقای مثقالی و آقای عدنانی قسمت گرافیك كانون را راه انداختیم. یكسال بعد آقای حقیقی و آقای خائف آمدند و گروه تكمیل شد، تا سال ۱۳۵۳ كه من لیسانس را گرفتم و برای ادامه تحصیل به انگلیس رفتم و فوقلیسانس را در رویال كالج لندن خواندم. زمانی كه آنجا بودم، با كسانی مثل آقای كنیر و خانم كالورت آشنا شدم كه شما اگر تاریخچه گرافیك را ورق بزنید نام اینها در ردیف بهترین تایپوگرافرها و طراحان حروف برجسته دنیا آمده است.
دامون خانجانزاده: یك تایپ فیس شناخته شده بنام ترافیك در ایران داریم كه در بینال دوم گرافیك هم جایزه گرفته است. در كارهای شما نیز همان كار را با تفاوتهایی جزیی مشاهده كردم. این تناقض از كجا ناشی میشود؟
یادم میآید سال ۱۳۵۶ یعنی همزمان با تحصیلم از طرف یكی از اساتیدم خانم كالوت دعوت به كار در استودیوی (K.C.T) شدم كه آقای كنیر معلم دیگر بنده همآنجا كار میكردند.
این شركت سفارشهای دو زبانه از خاورمیانه بسیار میگرفت. از جمله سفارشی از یك شركت دانماركی نام «دایمو اینترنشنال» كه قرار بود یك تایپفیس كامل عربی طراحی شود كه نوشتار بصورت برجسته روی تمام محصولات بیاید.
آقای كنیر كه خود طراح حروف ترانسپورت بودند با شرط اینكه این حروف قابلیت هماهنگی با حروف ترانسپورت را داشته باشد گفتند این كار را به عهده تو میگذارم. من در آن موقع در ۴ سایز فونت كامل زر را تهیه كردم و اساس را بر مبنای فونت زر گذاشتم. البته تغییر در فضای منفی و مثبت دادم و مقطع قلم را دایره گرفتم تا ضخامتها یكسان شود و با فونت ترانسپورت هماهنگ شود و ضمناً خوانا هم باشد. یادم میآید با این حروف یك كلمه تهران نوشتم و ۳ حلقه اسلاید و نزدیك به ۱۰۰ اسلاید از اندازهها و ضخامتهای مختلف از كلمه تهران گرفتیم. این پروژه حدود یكسال طول كشید چون بنده بورسیه دانشگاه فارابی بودم باید به تهران برمیگشتم و در آن دانشگاه تدریس میكردم.
سال ۷۳ كه مدیر گروه گرافیك دانشگاه هنر بودم یكی از دانشجویانم بنام آقای یاقوتی گفتند من پایاننامهام را طراحی حروف برداشتم و درخواست كرد تا استاد راهنمایش باشم و من تشویقش كردم. آنوقت رسم بود كه در قسمتی از رسالهها با طراحان مصاحبه كنند به آقایی برخورد كردند كه این آقا خودش را طراح حروفی مرسوم به ترافیك معرفی كرده بودند و در گفتگوی خودش برای رساله، داستانی مشابه زندگینامه من گفته بودند، تا اینكه برای روز دفاعیه آن دانشجو از این آقای محترم دعوت بعمل آوردند تا در دفاعیهشان حضور داشته باشند كه با برخورد بسیار تند و مواخذه ایشان مواجه شد.
او از این دانشجو پرسیده بود كه مدیرگروهتان كیست و تا نام بنده را شنید به او گفت تو بیخود پیش من آمدی و چرا به من نگفتی مدیرگروهتان فلانی است و چند برگی كه در رساله صحبت كرده بود را پاره كرد تا ادعاهایش را بعنوان مدرك جا نگذارد.
البته این رساله ۶ نسخه بود و ایشان یك نسخه را پاره كردند و نهایتاً هم در روز دفاعیه آفتابی نشدند اما من سؤالم این است كه اگر این آقای محترم طراح حروفند چرا تا بهحال حروف دیگری طراحی نكردهاند یا اینكه كسی در جایی حتی یك خط صاف از ایشان ندیده است. بنده غیر از این حروف نه تا حروف دیگر نیز طراحی كردهام و تمام اتودها و پوستیهای مربوط به حروفم موجود است.پروژه دیگری هم در شركت (K.C.T) كار كردهاید. پروژه دیگری كه آن سالها كار كردم سفارشی از شركت «یكویك» ایران بود. لوگو تایپ اولیه «یكویك» كه تا قبل از انقلاب استفاده میشد تا همین چندسال پیش بر سر در این شركت نقش بسته بود كار آقای مثقالی است. تا اینكه در سال ۱۳۵۶ برای طراحی دوباره و بازسازی با رعایت بافت لوگوی قبلی به (K.C.T) سفارش شد كه بنده چند نمونه در پوزیشنهای مختلف كار كردم و برای شركت «یكویك» فرستاده شد و یك نمونه با كافهای مایل را پذیرفتند. البته اخیراً هم در كتابی چاپ شد و اشتباهاً آن یك كه كافهای مایل داشت و كار من بود بهجای كار آقای مثقالی چاپ شد. كار دیگری كه آن سالها در آنجا انجام دادم، برشوری برای افتتاحیه موزه هنرهای معاصر بود.
دهه چهل شروع اولین كارهای طراحی حروف در ایران بود ما دو طراحی حروف در این سالها داریم یكی تایپفیس لاتین است كه متعلق به آقای هوشنگ كاظمی است و برای استفاده در یكسری پوستر برای سازمان جلب سیاحان طراحی كرده بودند و دیگری یك تایپفیس فارسی است كار آقای بهزاد حاتم كه هركدام در نوع خود بینظیرند.
در واقع اولین كسی كه در ایران اقدام به طراحی حروف كرده بود كسی است بنام آقای افضلالدین آذربد كه طراح اهل تبریز بودند. در حدود سالهای ۱۳۰۰، زمانی كه فیلم به ایران آمد كسی را میخواستند كه با قلممو روی پلاكاردها خط بنویسد. من بچه بودم برایم خیلی جالب بود كسی با یك قلممو همان زیبائیشناسی خط را رعایت كند و خیلی سریع به صورت اسكریپت خط را بنویسد. در واقع مبدع این كار ایشان بود.
بله ایشان شاگرد حسین بهزاد بودند و تا همین چندسال پیش در قید حیات بودند و در سن ۹۲ سالگی فوت كردند و حوالی خیابان هفتتیر زندگی میكردند ایشان در واقع طراح و رسام اولین نقشههای جغرافیایی ایران بودند و كتابی بنام مفتاح الخطوط نوشتهاند اما در بحث طراحی حروف ما یكسری حروف داریم كه خوانا هستند و دسته دیگر حروفی هستند كه بیشتر جنبه تزئینی دارند نظر شما در این مورد چیست؟
ما در طراحی حروف، دو نوع حروف داریم یك نوع حروف رسمی هستند و نوع دوم در اصطلاح دكوراتیو هستند. در حروفی كه قرار است بعنوان حروف رسمی طراحی شود اولویت به خوانایی است، شما فونت Time یا منشعبات Time را در نظر بگیرید این حروف قابل انعطاف در گذارههای مختلف است یعنی این حروف را با هم میتوانید در پوینت شش كار كنید و هم در یك بیلبورد در فضای شهری استفاده كنید. در حروفی كه خود من هم طراحی كردهام حروف رسمی هستند كه اولویت را بیشتر به خوانایی دادم. اما دسته دوم حروفی هستند كه كهگاه بنا به ضرورت و با توجه به روحیه شكلی كه دارند استفاده میشوند مثلاً برای تیتر یك پوستر خاص یا طراحی نام كتاب، مجله یا لوگو تایپ... كه اینجا خوانایی اهمیت چندانی ندارد و آن فرم است كه بیشتر مدنظر است.
یك بحث قدیمی كه در مقوله تایپوگرافی در پوسترها و طراحیهای ما همواره محل اشكال و ضعف بوده، رسیدن به یك كمپوزیسیون بینقص و هماهنگ از همسایگی یا تلفیق خط فارسی در كنار خط لاتین است. در این مورد اعتقاد شما چیست؟
ما درسدهای زندگی میكنیم كه عصر ارتباطات دو زبانه است و هیچ جامعهای نمیتواند بگوید كه من میخواهم خودم باشم و خواسته یا ناخواسته زبان شما و حرف شما از مرزها باید بگذرد، كما اینكه خط آنها از زمان صفویه به این مملكت آمده كه بین این دو باید ارتباط درست فرمی باشد.
آقای اوجی متأسفانه یك تفكری كه در كشور ما بسیار رایج میباشد این است كه با حروف لاتین به آسانی میشود به یك تركیببندی درست و منطقی رسید اما با حروف فارسی این امكان وجود ندارد. صاحبان این تفكر همان كسانی هستند كه با درستكاری كردن حروف لاتین به ساختن كلمات فارسی آنهم به شیوه نادرست میپردازند. ما در لوگوتایپ كوكاكولا نمونه همنشینی دوخط با دوهویت تصویری را بصورت خیلی موفق میبینیم.
به مثلاً لوگوی سامسونگ لاتین كه وجود دارد براساس نوع زیباشناسی خط لاتین طراحی شده است نمیتوانیم حرف «M» را برعكس كنیم و دندانه سین بسازیم یا به حرف O یكدم اضافه كنیم «واو» بشود. این كار بنظر من مضحك است باید شما مسائل زیباشناسی خط فارسی را ببینید بهترین مثال برای حرف من همین كوكاكولاست كه تو گفتی ما بهترین نوع همنشینی خط لاتین و آن خط ثلث خفی را داریم كه هر دو هم بجای خود درستند.
خیلی علاقمندم نقد شما را در مورد كارهایی كه با حروف طی دوسه دهه اخیر در كشور ما انجام شده بدانم.
ما در ایران دو نوع افرادی كه در این زمینه كار كردهاند یا مدعیاند كه دارند كار میكنند داریم: یك گروه خطاطانی هستند كه به عنوان طراح گرافیك خودشان را مطرح كردهاند و به لحاظ اینكه از طریق سنتی و خیلی متعصبانه خط را آموزش دیدهاند، خودشان را وابسته به قواعد سنتی كردهاند و خیلی مشكل است برایشان كه قالب كهنه را بشكنند و آن را وحی الهی میدانند و همان كارها را به غلط به عنوان كار گرافیك در جاهای مختلف ارائه میدهند زیرا ما زمانی میگوییم گرافیك كه منظورمان بیان تصویری است و تا نباشد فرم به تنهایی هیچ ارزشی هنری نخواهد داشت.
گروه دوم كسانیاند كه خودشان را بعنوان طراح گرافیكی مطرح میكنند و روی خط كار میكنند كه هیچ اطلاعی در مورد زیباشناسی خط ندارند و خیلی زور میزنند كه آن كانسپت را در كار بیاورند ولی زمانی كه شما فرم را نشناسید با چه چیزی میخواهید آن تفكر را نشان دهید. اگر شما در تاریخ تایپوگرافی حتی از زمان گوتنبرگ به این طرف بیایید میبینید تمام طراحان و مبدعان در زمینه حروف مثل «اریك گیل»، «آلبرشت دورر» یا «بدونی» طراح حروف معروف همه اینها نقاشان و مجسمهسازان بسیار قابلی بودهاند كه بعدها طراح حروف شدهاند.
من معتقدم بنحوی مشكل هر دو گروه برای كوتاه مدت حل شده است، گروهی كه سودای خطاطی و كار با حروف را داشتند با كپی یك نرمافزار نستعلیقنویس و گروه دوم با خرید كورل و فتوشاپ اما بدون داشتن سواد بصری مشكل خود را حل میكنند.
بههرحال كسانی میتوانند دست به این كار بزنند كه پیشینه خط را بدانند و بر آن اشراف كامل داشته باشند در ضن گرافیك را هم خوب بدانند.
در كشور ما كارهایی دیده شده كه مثلاً حفرهی «واو» را بر میدارند و بهجایش دایره میگذارند یا به حروف «ی» دم موش اضافه میكنند، در واقع اینها حروف را میجوند و روی كاغذ تف میكنند اسمش را هم تایپوگرافی میگذارند. من نمیدانم اگر كامپیوتر نمیآمد این آقایان چكار میكردند. یادم میآید زمانی كه شوروی به افغانستان حمله كرد افغانها هلیكوپترهای روسی را میزدند و از تكههایش بیل كلنگ و داس میساختند. حال حكایت این آقایان است، فونتهای آماده را تخریب میكنند و تحت عنوان كار جدید ارائه میدهند.
من همیشه در این مملكت حرفه گرافیك را چون كسی اصلش را حس نكرده به داستان مولوی تشبیه میكنم كه یك فیلی شب میرود در یك شهر و در تاریكی هركسی این فیل را به چیزی تشبیه میكند، یكی به پاهایش دست میزند و میگوید این ستون است و یكی گوشش را دست میزند و میگوید بادبزن است و... متأسفانه داستان گرافیك در مملكت ما اینطوری شده است و در مورد تایپوگرافی شدیدتر است.
در تاریخچه تایپوگرافی معاصر دو نام را میتوانیم برشمریم كه هركدام به نوعی منشأ اثر بودهاند، از طرفی «هرب لوبالین» با نگاهی كلاسیك منسجم و تأثیرگذار كه بیش از چهاردهه كه از سال ۱۹۳۹ تا ۱۹۸۱ فعالیت كرد و تأثیرات عمیقی گذاشت و از سویی «دیوید كارسن» با بیانی پیشرو و اكسپرسیو و در عینحال آوانگارد، شما تأثیرگذاری كدامیك را بیشتر میدانید.
یقیناً لوبالین، به لحاظ اینكه او ادامه یك میراث فرهنگی را از قدیم در كارش آورد یعنی از خوشنویسی شروع میكند و در نهایت تأثیرش نیز بیشتر است.
ولی دیوید كارسن با بهرهگیری از تكنولوژی فضاهای جدیدی را در تایپوگرافی ایجاد نمود، در حالی كه لوباین با تغییر فرمهای حروف به طور مستقل و در مجموع در فضای حروف یك هویت بسیار قوی از خود به جای گذاشت.
در زمینه طراحی حروف در كشور ما خیلی سهلانگاری و كمكار شده علیالخصوص در زمینه دانش تئوری، حتی شما نیز به صورت مكتوب و ماندگار كاری نكردهاید.
ببینید این كار همه هست ما، شما، بچههایی كه مدعی هستند و در زمینه حروف و خطاطی كار كردهاند بهجای اینكه تو سر و كله هم بزنند كه چه كسی اول شروع كرده بیایند برای این قضیه فكری بكنند.
منبع : پایگاه تجاری و اطلاعرسانی صنایع دستی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست