شنبه, ۱۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 1 March, 2025
مجله ویستا
همهی مصائب یک بیننده

هنرمند باید خود مجتمع دغدغههای امروزین عصر ما باشد. هنر امروز (مدرن) ـ افشاگر بحرانهای ناشی از عقلانیتی است كه فلاسفه روشنگری معتقد بودند با به كار بستن آن جامعهای مرفه و ایمن برای همگان فراهم خواهد آمد. وقوع جنگ جهانی اول و سپس جنگ جهانی دوم (به فاصلهی بیست سال) خط بطلانی بر ادعاهای عصر روشنگری بود. هنر امروز در چنین شرایط اجتماعی و تاریخی یی در اروپا به ظهور رسید.
پس از آن كه سینما پا به عرصهی حیات اجتماعی نهاد، بسیاری از اندیشمندان به جهت تولیدات عوام پسندانه سینما ـ به سختی بر آن تاختند. در حالی كه گروهی معتقد بودند این هنر به دلیل نوپایی تواناییهای خویش را در نیافته است. از نظر آنان؛ سینما به بهترین نحو از ویژگی «هنر امروز» برخوردار بود. اعضای مكتب فرانكفورت و اندیشمندان وابسته به آن؛ نو ماركس گرایانی بودند كه نسبت به سینما دیدگاهی متناقص داشتند. از یك سو تئودور آدور نور فیلمهای سینمایی را به عنوان «صنعت فرهنگ» و وسیلهی القای ایدئولوژی سرمایهداری تقبیح میكرد. از سوی دیگر ـوالتر بنیامین به این هنر جوان چشم امید دوخته بود. جامعهشناسان ـ حیات فكری مكتب فرانكفورت را به دو بخش تقسیم كردهاند: نسل اول و دوم. آدور نو و ماكی هوركهایمر ـ مهمترین افراد نسل اول محسوب میشوند و موضعگیری آشتی ناپذیری نسبت به سینما داشتند. آنها تشخیص داده بودند كه فیلمهای سینمایی و عمدتاً محصولات هالیوود ـ با داشتن ظاهر و پوستهای از واقعیت و با اتكا به احساسات تماشاگران ـ آنها را استیلا جویانه در وضعیتی انفعالی قرار میدهد. در نتیجه ـ این گونه تولیدات فاقد خصلت استیلا ستیز هنر ـ یعنی «نفی و تعالی» از طریق به كارگیری رویههای نقادی هستند. استنباط آن دو صحیح بود. اما اشكال این بود كه با بیانصافی؛ نتیجهگیری خود را به همهی فیلمها تعمیم میدادند. به نظر میرسد كه دیدگاه تك بعدی اعضای نسل اول مكتب فرانكفورت ـ ناشی از جوانی بیش از حد سینما بود. والتر بنیامین كه از اندیشمندان این نسل بود با روشن بینی و آیندهنگری خاصی به سینما میاندیشید. ولی ویژگی هنر دورهی كنونی را از بین رفتن تجربه رو در رویی بیواسطه با اثر هنری میدانست. به نظر بنیامین سینما نیز از این عیب مصون نمانده است. عیبی كه به عقیده او به دلیل تولید اثر هنری به روشهای «تكثیر مكانیكی» حاصل شده است.
والتر بنیامین امیدوار بود كه این عیب با حسن استقبال عامل مردم از سینما به گونه امری «آئینی» جبران شود. یورگن هابرماس ـ به عنوان برجستهترین عضو نسل دوم مكتب فرانكفورت در دههی اخیر ـ معتقد است آن چه استیلا جویی را خصلت اساسی تمدن كنونی غرب ساخته غلبهی «عقلانیت ابزاری» بر تمامی سطوح حیات انسانی است. او همانند هایدگر معتقد نیست كه فقط خدا میتواند ما را نجات دهد بلكه به عنوان مدافع مشروط تمدن غربی ـ راه چاره را در روی آوردن به «عقلانیت ارتباطی» میداند، تا با مكالمهای كه از این طریق به وجود میآید هرگونه تمایلات استیلاجویانه رفع شود و دو طرف گفت و گو بتوانند به درك یكدیگر نایل آیند. در یك جمعبندی ـ سینما به عنوان یك هنر قادر است گفت و گویی میان تماشاگر و فیلم به وجود آورد تا در نتیجه آن تماشاگر توسط نیروی تعقل خویش ـ به گونهای فعال در فرآیند فهم اثر هنری شركت كند. در حالی كه سینما به عنوان «صنعت فرهنگ» محصولاتی تولید خواهد كرد كه ابزار القای ایدئولوژی قدرتهای حاكم و در نظر فرانكفورتیان نظام سرمایهداری است.
● تاملی در سینمای اندیشه
سینمای اندیشه سینمای انسان در محدودهی خیال و انسان در محدودهی گستردهی واقعیت است. این سینما و كاركردهایش نمیتواند قسمتی از مجموعه انسانها را از انسانیت خارج كند و احكام انسان نبودن را بر آنها مجری بداند. سینمای اندیشه بیشتر صریح واضح و روان است و اگر تقیدی هم در كار باشد در مجموعه كار قابل كشف است. سینمای اندیشه لزوما انتزاعی گیج كننده و غیر قابل فهم برای همه یا پیشرو نیست؛ اگر چه همهی اینها نیز میتواند باشد. در این برهه از زمان اقبال و اهتمام به سینمای اندیشه به دلایل و علل متعدد بسیار كم رنگ است. در روزگار كنونی نه زبان تصویر را درست فهمیدهایم و نه با جنبههای فنی و تجاری سینما نسبتی منطقی برقرار گردهایم نه مراكز زنده و پررونق آموزش سینمایی داریم نه آرشیوی قابل دسترسی و نه فیلمسازانی كه در خود احساس نیاز كنند به علوم انسانی (جامعه شناس و روانشناس) و نیز شناخت همه جانبه به تحلیل عناصر مختلف سینما؛ باید گفت كه بیش از این نباید انتظار داشت و البته این به معنای دور شدن از سینمای اندیشه نیست بلكه به معنای واقع بینی و به اندازهی توان تلاش كردن است. سینمای اندیشه یكبار مصرف نیست به این معنا كه گذشت زمان آن را به دست فراموشی نمیسپارد.
● به راستی خواسته تماشاگران از سینما چیست؟
توجه به این نكته ضروری است كه اصولاً نیز یك جامعه خود به خود به سمت موضوعاتی كشانده میشود كه این سیستم تحقق یابد. از دیگر سو ـ واقعیتهایی وجود دارند كه انكار ناپذیرند. واقعیتهایی برگرفته از شرایط، ضوابط و قوانین عرفی و شرعی جامعه حقایقی كه بر فرهنگ و آرمانهای ملی و مذهبی مردم ما استوار است. از این رو نمیتوان این مسایل را نادیده گرفت و صرفاً براساس عرضه و تقاضا عمل كرد. نظام ارزشی جامعهی ما به گونهای است كه نمیتوان به پیروی از نظام فراملی حاكم بر صنعت جهانی فیلم با مركزیت هالیوود ادارهی سینما را به صاحبان صنعت سینما سپرد. سینمای ایران شرایطی دارد كه با هیچ كدام از آن الگوها سازگار نیست. همین امراست كه لزوم گسترش سینمای اندیشه را ملموستر از همیشه مینمایاند. اصولاً حذف ارزشهای فرهنگی مردم به بهانه نظام عرضه و تقاضا خود یك ضد ارزش است.
اگر محوریت مردم با رعایت ضوابط و اصول نظام در نظر گرفته شود مسلماً مردم به سینما روی خواهند آورد. لازمهی ارتباط با مردم ـ شناختن پیشینههای فرهنگی آنان است و درك سلیقه و توجه به بالندگی و پیشرفت فرهنگ است. اغلب بازیگرانی كه سالها خاك سن و صحنه را خوردهاند؛ كمتر مورد توجه هستند توجه فیلمسازان به چهره و ظاهر بازیگران است كه من آن را خطری هولناك میدانم كه به جان سینما افتاده است و حركت بیدرنگ سینما را به سوی ابتذال و پوچی شتاب مضاعفی بخشیده است. نیاز امروزین جامعهی پویا و جوان ما یك حركت فرهنگی برای بازخوانی خود و دیگری (فرهنگهای غیربومی) و آغاز یك گفت و گوی جهانی است. باید توجه به داشتههای خود و یافتههای دیگری امری ضروری باشد. بیتردید با فضای پیش آمده بعد از دوم خرداد توقع حصول این نتیجه انتظار میرفت كه به علت تركیدن تراكم ایدههای متعدد و مختلف و فرصت یافتن آن ایدهها و حذف پارهای از سیاستهای گزینشی و نظارتی حجمی از فیلمها كه به مثابه علف هرز سینمای ایران بودند روییدند. ولی اگر این بهانه تا به امروز به اغماض از سوی عدهای پذیرفته بود دیگر موجه نخواهد بود از این رو بر متولیان فرهنگی تكلیف است كه اول در امر آموزش نیروی انسانی و فراهم آوردن مراكز تحقیقاتی و مطالعاتی كه در دسترس همه در سراسر ایران قرار گیرد اهتمام ورزند و با یك استراتژی مشخص و هدفمند با همكاری سازمانهای همسو در این راستا گامهای اساسی برداشته شود. هنرمند باید خود مجتمع دغدغههای امروزین عصر ما باشد.
● وضعیت سینمای امروز
وضعیت سینمای امروز كه بگویید یك قدری مشكل ایجاد میكند اصلاً مسألهی سینمای امروز چی هست؟ مسلماً منظور از این سؤال سینمای ایران و نه سینمای جهان است در این باره میشود گفت وضعیت امروز سینمای ما نسبت به ۲۰ سال پیش تفاوت كرده است. این تفاوت یك تفاوت اجباری بوده است. اما بهتر است این گونه بگوییم كه آیا با توجه به تغییر تفكرات مردم از نظر دیدهگاهای مختلفشان از نظر شناخت آنها نسبت به مسایل مختلف اجتماعی ـ اقتصادی ـ سیاسی و فرهنگی سینما هم همانقدر رشد كرده است یا نه؟ كه ما میبینیم امروز سینما واقعاً آن گونه كه باید بشود نشدهاست. یعنی علیرغم این كه سالهای اول به سرعت رشد چشمگیری پیدا كرد ولی بعد دچار ركود و سكون شدهاست. شاید روی آن منحنی ـ یك خط راست را طی كرده است. البته یك وقت است كه همان به این استدلال میكنند كه مثلا موفقیت سینمای ایران در جهان این گونه بوده موفقیتش در جشنوارهها این گونه بوده و یا سینماگران بزرگی داریم ما در اینها حرفی نداریم. سینما یكی از زبانهای ارتباطی امروز است. وسیلهای است كه ما توسط آن القای فكر میكنیم؛ محتوایی را بیان كنیم. بنیانهای اعتقادیمان را از طریق این زبان بگوییم. این وسیله احتیاج به مخاطب دارد. مخاطب از چند وجهه برای سینما لازم است. یكی این كه مخاطب با همان پولی كه برای دیدن فیلم میپردازد؛ سینما را بیمه و تأمین میكند. دیگر این كه هر چه مخاطب بیشتر باشد فكری كه ما پراكندیم تأثیر شد سینمای ما هم بیشتر است و رگ حیات سینما در واقع همین است. آیا این سینمایی كه میگوییم این قدر قدرتمند است؛ مخاطبش هم همینگونه است؟ یك كارهای آكادمیك وجود دارد برای گروه خاصی است و این كارها و مخاطب خاص خودش را دارد یك كارهایی است كه عمومی است. ما در كارهای خاصمان خیلی موفق بودیم. اما در كارهای عمومیمان آن قدر موفقیتهایی كه شایان ذكر باشد؛ نداشتیم. درست است كه ما سینماگرانی داریم كه فیلمهایشان فروش بالایی دارد. فروش بالا از این نظر مثال میزنم كه مخاطب بالاتری دارد و با مخاطب بالاتر فكر را بهتر میتوانیم رشد بدهیم. وقتی میگوییم فلان فیلم فروش فوقالعادهای كرده منظومان این است كه هم بودجهاش را در آورده یعنی تهیه كننده و كارگردانش را راضی كرده است و هم فكری به مردم ارایه داده و هم تأثیری گذاشته است بر وضعیت سینمای امروز ـ یك عده سینماگر بعد از انقلاب به وجود آمدند (سالهای اول انقلاب) خلاقیتهایی نشان دادند و رشدهایی پیدا كردند و بعد ساكن شدند و همان جا ماندند و ما سالها كارهای جدیدی از آدمهایی جدید ندیدیم كه واقعا تأثیرگذار باشد. كه چیز دیگری باشد كه بتواند حداقل حیات سینما را تضمین میكند و در ضمن تفكرات سینماگر را از نظر القای پیام و محتوا و فكری را كه در آن هست تماشاگر القا میكند. هنوز سینمای ایران آن قدر موفقیت نداشته است. آن چیزی كه سینمای امروز ما دارد مخصوصاً در یكی دو ساله است كه گرایش به سینما خیلی كم شده است و به خاطر این كه مردم از فشاری كه به روی خود احساس میكردند خلاص شدهاند و به دنبال مسایل سیاسی و خط و ربطهای سیاسی پیدا كردن روزنامههای این طرف و آن طرف هستند و طبیعتاً یك مقدار از این سرگرمشان كرده و دیگر نیاز به سینماگران بزرگتری دارند. اما از نظر سینمایی كه تأثیر بر مردم داشته باشد ضعیف است و باز دارای فاكتورهای بسیار مخربی شده است. عواملی وارد سینما شده كه اصلا بومی نیست. عوامل و فاكتورهایی كه اصلاً برای كشورهای دیگر است و به شخصیتهایی كه این جا هستند نمیخورند و به طور مثال فقط به صرف این كه اسم یكی را بسیجی بگذاریم و مسلسل به دستش بدهیم و دهها پادگان را خراب بكنند ـ دهها هواپیما را سرنگون كنند ـ وی بسیجی نمیشود و اینها مال ما نیست. باید به دنبال چیزهای دیگری باشیم كه برای تماشاچی و مخاطبان هم جذاب و جالب باشند و هم بنیانهای فكریمان در آن محصور باشد. فكر سازنده است كه هر روز چیزهای سازنده كشف میكند.
حسن صفرپور
منبع : ماهنامه ماندگار
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست