جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

آخرین روزهای زندگی در خانه - THE LAST DAYS OF CHEZ NOUS


آخرین روزهای زندگی در خانه - THE LAST DAYS OF CHEZ NOUS
سال تولید : ۱۹۹۲
کشور تولیدکننده : استرالیا
محصول : جان چاپمن
کارگردان : گیلیان آرمسترانگ
فیلمنامه‌نویس : هلن گارنر
فیلمبردار : جفری سیمپسن
آهنگساز(موسیقی متن) : پل گاربووسکی
هنرپیشگان : لیزا هارئ، برونو گانتس، کری فاکس، میراندا اوتو، کیری پارامور، بیل هانتر، میکی کامیلری و لکس مارینوس
نوع فیلم : رنگی، ۹۷ دقیقه


ـ سیدنی، اواخر تابستان، ̎ویکی̎ (فاکس)، دختری بی‌هدف و بی‌آرام و قرار از سفرهای خود در ایتالیا بر می‌گردد و نزد خواهر بزرگترش، ̎بت̎ (هارو) و شوهر فرانسوی‌اش، ̎ژ. پی̎ (گانتس) می‌رود. رابطهٔ ̎بت̎ و ̎ژ.پی̎ (که گرچه همدیگر را دوست داشته‌اند اما به خاطر اقامت ̎ژ.پی̎ در استرالیا با هم ازدواج کرده‌اند) مرحله‌ای بحرانی را پشت سر می‌گذارد. ̎بت̎ نگرانی خود را در این زمینه با ̎سالی̎ (کامیلری)، دوست صمیمی‌اش در میان می‌گذارد و دربارهٔ تارک برج کلیسائی که ̎بت̎ از ایوان خانه‌اش می‌بیند، حرف می‌زنند. ̎بت̎ توضیح می‌دهد که هیچ‌وقت نتوانسته بفهمد پایهٔ این برج کجاست. ̎بت̎ و پدرش به سفر می‌روند. در خانهٔ بت (Chez Nous)، ̎ویکی̎ که به تازگی بچه‌ای سقط کرده، زیر گریه می‌زند و ̎ژ.پی̎ او را دلداری می‌دهد. وقتی ̎بت̎ بر می‌گردد متوجه تغییراتی در خانه‌اش می‌شود. ̎ژ.پی̎ سرانجام تبعهٔ استرالیا می‌شود و به علاقه‌اش به ̎ویکی̎ اشاره می‌کند. ̎بت̎ می‌گوید که دیگر نمی‌خواهد ̎ویکی̎ را ببیند. ̎ویکی̎ و ̎ژ.پی̎ از آنجا می‌روند. ̎بت̎ که روی ایوانی جلوی خانه‌اش نشسته به این ماجراها فکر می‌کند. و وقتی چشمش به آن تارک مرموز برج کلیسا می‌افتد، بالاخره می‌رود ببیند روی چه بند است.
ـ فیلم دربارهٔٔ انحطاط و سقوط یک خانواده است؛ اما در عین حال، سرگذشت رستگاری و نجات یکی از شخصیت‌ها ( ̎بت̎) را نیز روایت می‌کند. او سرانجام با پدرش به تفاهم می‌رسد و رابطهٔ صادقانه‌ای میانشان به وجود می‌آید که در نهایت پدر را به این باور می‌رساند که دختر چهل و یک ساله‌اش دیگر بچه نیست. و، ̎بت̎ با درک متقابل این باور، امید به زندگی آینده را باز می‌یابد. فضای فیلم ظاهراً یک فضای مطبوع و ملایم در اواخر فصل تابستان است و نماهائی هم که از آسمان به دست می‌دهد، گویای همین است. اما پس از ورود صاعقه‌وار ̎ویکی̎، آرامش آ ن به هم می‌خورد. او زنی جوان و بلندپرواز است که در پی وارسی مرزهای رسیدن به آرزوهایش در ابتدا به خانه‌ای نیمه‌تاریک و خالی قدم می‌گذارد، اما بلافاصله باطن عجول و ویرانگر خود را آشکار می‌کند: او در همان ابتدای ورودش، به کیکی قلب شکل که به مناسبت آمدنش آماده کرده‌اند، یورش می‌برد و تکه‌ای برای خود می‌برد. این حرکت، نمادی از تمایلات حریصانهٔ زنی گرسنه است که فقط به خود می‌اندیشد و دیگران را نادیده می‌انگارد. بدین ترتیب، غذاها و خوردنی‌ها نقشی مهم در این فیلم خواهند داشت و آشکارگر جنبه‌های نهفتهٔ شخصیت‌ها و تراژدی‌های آنان خواهند بود. به یاد بیاوریم صحنه‌ای را که در آن، ̎بت̎ تکه‌ای از پنیر مخصوص ̎ژ.پی̎ را برای خود می‌کند؛ یا صحنه‌ای که ̎بت̎ و پدرش در راه هستند و در میانهٔ جر و بحث‌های آنان، پدر سعی می‌کند بسته‌ای چیپس را باز کند.


همچنین مشاهده کنید