سه شنبه, ۱۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 4 March, 2025
مجله ویستا
صدف عفاف، گوهرگرانسنگ میپرورد

استاد که مقدمه کتاب مسئله حجاب را با لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه شروع میکند و با طرح پرسشهایی چون:
۱) آیا پوشش از مختصات اسلام است و پس از ظهور اسلام از مسلمین به غیرمسلمین سرایت کرده است؟
۲) علت پوشش چیست؟
۳) فلسفه پوشش از نظر اسلام
۴) ایرادها و اشکالها
۵) حدود پوشش اسلامی چیست؟
▪ در بخش اول به بررسی تاریخچه حجاب میپردازد و چنین عنوان میکند: تا آنجا که من در کتابهای مربوطه خواندهام در ایران باستان و در میان قوم یهود واحتمالا در هند وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سختتر بوده است، اما در جاهلیت عرب وجود نداشته و به وسیله اسلام در عرب پیدا شده است.
▪ در بخش دوم وقتی استاد شهید مطهری به علت پیدا شدن حجاب میپردازد مینویسد؛ “در باب علت پیدا شدن حجاب نظریات گوناگونی ابراز شده است و غالبا این علتها برای ظالمانه یا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذکر شده است.” وی مینویسد: نظریاتی که به دست آوردهایم بعضی فلسفی و بعضی اجتماعی و بعضی اخلاقی و بعضی اقتصادی و بعضی روانی است که ذیلا ذکر میشود:
۱) میل به ریاضت و رهبانیت (ریشه فلسفی)
۲) عدم امنیت و عدالت اجتماعی (ریشه اجتماعی)
۳) پدرشاهی وتسلط مرد بر زن و استثمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد (ریشه اقتصادی)
۴) حسادت و خودخواهی مرد (ریشه اخلاقی)
۵) ویژگیهای زنان... (ریشه روانی)
استاد مطهری در یادداشتی در ادامه ضمن رد این دلایل که آن را منتسب به مخالفین حجاب میداند به بررسی آنها میپردازد. شهید مطهری در بحثی که حجاب را از میل به ریاضت و رهبانیت میداند با رد این دلیل و با یادآوری اینکه اسلام دین فطرت است خاطرنشان میسازد که ازدواج یکی از سنتهای پیامبر اکرم(ص) محسوب شده و آرایش و زینت زن و شوهر برای هم از سفارشهای اسلام است. در مبحث عدم امنیت نیز استاد با اذعان به عدم امنیت در عصر کنونی و یادآوری ناامنیها در ایران باستان و زندگی اعراب جاهلیت که موجب سختگیریهای افراطی در حجاب زنان شده بود، این مسئله را ریشه اصلی حجاب نمیداند.
استاد مطهری در بررسی بحثی که پدرشاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نیروی وی را در جهت منافع اقتصادی مرد میداند مینویسد: “قدر مسلم این است که حجاب در اسلام بدین منظور نیست. اسلام هرگز نخواسته است مرد از زن بهرهکشی اقتصادی کند، بلکه سخت با آن مبارزه کرده است. اسلام با قطعیت تامی که به هیچوجه قابل مناقشه نیست، اعلام کرده است که مرد هیچگونه حق استفاده اقتصادی از زن ندارد. این مسئله که زن استقلال اقتصادی دارد از مسلمات قطعی اسلام است. کار زن از نظر اسلام متعلق به خود اوست. زن اگر مایل باشد کاری که در خانه به وی واگذار میشود مجانا و تبرعا انجام میدهد واگر نخواهد مرد حق ندارد او را مجبور کند. حتی در شیر دادن به طفل با اینکه زن اولویت دارد، اولویت او موجب سقوط حق اجرت او نیست، یعنی اگر زن بخواهد فرزند خود را در مقابل مبلغی شیر بدهد و زن بیگانهای هم به همین مبلغ حاضر است شیر بدهد پدر باید اولویت زن را رعایت کند. فقط در صورتی که زن مبلغ بیشتری مطالبه کند، مرد حق دارد طفل را به دایهای که اجرت کمتری میگیرد بسپارد. زن میتواند هر نوع کاری همینقدر که فاسد کننده خانواده و مزاحم حقوق ازدواج نباشد، برای خود انتخاب کند و درآمدش هم منحصرا متعلق به خود اوست. اگر اسلام در حجاب نظر به استثمار اقتصادی زن داشت بیگاری زن برای مرد را تجویز میکرد. معقول نیست که از یک طرف برای زن استقلال اقتصادی قائل شود و از طرف دیگر حجاب را به منظور استقلال و استثمار زن وضع کند. پس اسلام چنین منظوری نداشته است.
در ادامه وقتی استاد مطهری از ریشه اخلاقیای که حجاب را تحت عنوان حسادت و خودخواهی مرد یاد کردهاند سخن میگوید با تفکیک حس حسادت که ریشه در خودخواهی دارد از غیرت که یک حس اجتماعی و نوعی است، غیرت را احساس خاصی میداند که قانون خلقت برای تحکیم اساس زندگی خانوادگی که یک زندگی طبیعی است نه قراردادی، ایجاد کرده است. اما وی در عین حال علت حجاب اسلامی را منحصر به این صفت نمیداند و با رد کامل مبحثی که ریشه حجاب را در ویژگیهای زنان میداند در فصلی با عنوان بالا بردن ارزش مینویسد. “به عقیده ما ریشه اجتماعی پدید آمدن حریم و حائل میان زن و مرد را در میل به ریاضت یا میل مرد به استثمار زن یا حسادت مرد یا عدم امنیت اجتماعی یا ویژگی زنان نباید جستجو کرد و لااقل باید کمتر در اینها جستجو کرد. ریشه این پدیده را در یک تدبیر ماهرانه غریزی خود زن باید جستجو کرد. دقیقترین آنها این است که حیا و عفاف و ستر و پوشش تدبیری است که خود زن با الهام برای گرانبها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است.”از همین رو استاد در تصحیح جملهای که میگوید: “مشتاقی است مایه مهجوری، مینویسد عکس این مسئله نیز صادق است که مهجوری است مایه مشتاقی.
در باب فلسفه پوشش در اسلام که در کتاب مسئله حجاب مطرح شده است، استاد با بررسی معنای واژه حجاب سیمای حقیقی مسئله حجاب، معاشرت آزاد از جنبه روانی بحثی در حس تغزل، معاشرت آزاد ازنظر زندگی خانوادگی، معاشرت آزاد از نظر زندگی اجتماعی به بیان فلسفه اسلام در مورد پوشش میپردازد، استاد با بیان معنایی حجاب مینویسد: “استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبت جدید است. در قدیم و مخصوصا در اصطلاح فقها کلمه “ستر” که به معنای پوشش است به کار رفته است. فقها چه در کتاب الصلوه و چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شدهاند کلمه “ستر” را به کار بردهاند نه کلمه حجاب را. در اینجا استاد معتقد است که بهتر این بود این کلمه عوض نمیشد و ما همیشه همان کلمه پوشش را به کار میبردیم. زیرا چنانکه گفتیم معنی شایع لغت حجاب پرده است واگر در مورد پوشش به کار برده میشود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده است عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود. وظیفه پوشش که اسلام برای زنان مقرر کرده است بدین معنی نیست که از خانه بیرون نروند. زندانی کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست. در برخی از کشورهای قدیم مثل ایران قدیم و هند چنین چیزهایی وجود داشته است ولی در اسلام وجود ندارد. پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمایی نپردازد. آیات مربوطه همین معنی را ذکر میکنند و فتوای فقها هم موید همین مطلب است.”
شهید مطهری در جایی دیگر در همین فصل مینویسد:”فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است. بعضی جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانه و خانواده و بعضی دیگر جنبه اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او. حجاب در اسلام از یک مسئله کلیتر واساسیتر ریشه میگیرد و آن این است که اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، اجتماع منحصرا برای کار و فعالیت باشد.
برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذتجوییهای جنسی به هم میآمیزد، اسلام میخواهد این دو محیط را کاملا از یکدیگر تفکیک کند.”
استاد مطهری در ادامه این بخش در جایی دیگر در بررسی یکی از مهمترین جنبههای روانی واستحکام پیوند خانوادگی مینویسد:”سیستم روابط آزاد اولا موجب میشود که پسران تا جایی که ممکن است از ازدواج و تشکیل خانواده سرباز زنند و فقط هنگامی که نیروهای جوانی و شور و نشاط آنها رو به ضعف و سستی مینهد، اقدام به ازدواج کنند و در این موقع زن را فقط برای فرزند زادن و احیانا برای خدمتکاری و کلفتی بخواهند و ثانیا پیوند ازدواجهای موجود راسست میکند و سبب میگردد به جای اینکه خانواده بر پایه یک عشق خالص و محبت عمیق استوار باشد و هریک از زن و شوهر همسر خود را عامل سعادت خود بداند برعکس به چشم رقیب و عامل سلب آزادی و محدودیت ببیند و چنانکه اصطلاح شده است یکدیگر را زندانبان بنامند.”
در حالی که معلم شهید بار دیگر یادآور میشود که اسلام نه میگوید که زن از خانه بیرون نرود ونه میگوید حق تحصیل علم و دانش ندارند- بلکه علم و دانش را فریضه مشترک زن و مرد دانسته است- و نه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم میکند. اسلام هرگز نمیخواهد زن بیکار و بیعار بنشیند و وجودی عاطل و باطل بار آید. پوشانیدن بدن به استثنا وجه و کفین مانع هیچگونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست. آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماعی است آلوده کردن محیط کار به لذتجوییهای شهوانی است.
استاد مطهری خود با عنوان کردن بحث ایرادها و اشکالها به بحث پیرامون ایرادهای مخالفین حجاب میپردازد و در پاسخ به کسانی که حجاب را مخالف اصل آزادی میشمرند، در عین حال که اعتقاد به عزت و شرافت انسانی چه زن و چه مرد را از اصول اصلی اسلام بر میشمرد در همان حین به بررسی اصل آزادی تا آنجا که تزاحمی با آزادی غیر نداشته باشد میپردازد و مینویسد؛ “اگر رعایت پارهای مصالح اجتماعی زن و مرد را مقید سازد که در معاشرت روش خاصی را اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را برهم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند چنین مطلبی را “زندانی کردن” یا “بردگی” نمیتوان نامید و آن رامنافی حیثیت انسانی و اصل “آزادی” فرد نمیتوان دانست.” مطهری بارد استدلال خردهگیران بر رابطه حجاب با رکود فعالیتهای زنان در پاسخ به کسانی که این ایراد را بر حجاب میگیرند، که ایجاد حریم میان زن و مرد بر اشتیاقها و التهابها میافزاید و طبق اصل“الانسان حریص علی مامنع منه” که بدین مضمون است که سرکوب غرائز موجب انواع اختلالهای روانی و بیماریهای روحی میگردد، همچنانکه در روانشناسی جدید و مخصوصا در مکتب روانکاوی فروید روی محرومیتها و ناکامیها بسیار تکیه شده است، مینویسد: “برداشتن قیود اجتماعی، مشکل را حل نمیکند بلکه بر آن میافزاید... به طور کلی در طبیعت انسانی از نظر خواستههای روحی، محدودیت در کار نیست. انسان روحا طالب بینهایت آفریده شده است. وقتی هم که خواستههای روحی در مسیر مادیات قرار گرفت به هیچ حدی متوقف نمیشود رسیدن به هر مرحلهای میل و طلب مرحله دیگر را در او به وجود میآورد. اشتباه کردهاند کسانی که طغیان نفس اماره و احساسات شهوانی را تنها معلول محرومیتها و عقدههای ناشی از محرومیتها دانستهاند. همانطور که محرومیتها سبب طغیان و شعلهور شدن شهوات میگردد، پیروی واطاعت و تسلیم مطلق نیز سبب طغیان و شعلهور شدن آتش شهوات میگردد.
فرشته خوی شود آدمی زکم خوردن
وگر خورد چو بهائم بیفتد او چو جماد
مراد هرکه بر آری مطیع امر تو گشت
خلاف نفس که فرمان دهد چو یافت مراد
همچنانکه بوصیری مصری نیز مینویسد: “النفس راغبه اذا رغبتها و اذا ترد الی قلیل تقنع” یعنی هرچه موجبات رغبت نفس را فراهم کنی بر رغبت میافزاید ولی اگر او را به کم عادت دهی قناعت پیشه میکند. استاد مطهری مینویسد: “اینکه اجتماع به وسائل مختلف سمعی و بصری و لمسی موجبات هیجان غریزه را فراهم کند و آنگاه بخواهد با ارضای غریزه دیوانه شده را رام کند میسر نخواهد شد. هرگز بدین وسیله نمیتوان آرامش و رضایت ایجاد کرد، بلکه بر اضطراب و تلاطم و نارضایی غریزه با هزاران عوارض روانی و جنایات ناشی از آن افزوده میشود.”
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست