سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
پیش به سوی زندگی بهتر - تضمین سلامت روان
مقدمه
انسان موجودی است كه فطرت و امور فطری را به ودیعه از جانب خداوند متعال دریافت نموده كه همه آنها در جهت دهی زندگی او مؤثر واقع میشوند. به لحاظ فطری بودن موجودیت انسان، او آگاهانه یا ناخود آگاه خود را به یك مبدا متعالی متصل میداند كه تمامیت اتكال و توجه او را در بر میگیرد.
حس پرستش و كمال جویی یكی از امور فطری است كه در جهت دهی این اتصال، انسان را همراهی میكند. در این ارتباط و اتصال پدیدهای به نام «ایمان» از جانب انسان به خداوند متعال و مبدا تكامل یافته خلق میشود كه تنها فاعل آن آدمی بوده و بر اساس مبانی و مبادی فكری خود، این پدیده را در زندگی مؤثر میداند. به عبارت دیگر سهم تاثیر ایمان در زندگی آدمیان بسته به آن است كه انسان چه تفسیر و برداشتی از میزان تاثیر این پدیده داشته باشد. گاهی ایمان از بدو تا ختم زندگی را جهت میبخشد و گاه اثر گذاری آن تا حد حداقل كاهش مییابد. این اثر گذاری و اثر پذیری منوط به انتخاب آگاهانه آدمیان است كه «انا هدیناه السبیل اما شاكرا و اماكفورا» . (۱)
این مقال در پی آن است كه پس از در نظر گرفتن اصل ایمان به عنوان یك اصل موضوعه، آثار و لوازم فردی و اجتماعی آن را (هر چند به اختصار) بیان نماید.
تبیین موضوع
اعتقاد و باورهای مذهبی، به عنوان نیاز اصلی انسان در جهان هستی معرفی میشود. نیاز به یافتن، فهم و بر قراری ارتباط و اتصال به مبدا وجودی، فهم غایت و هدف زیست و نقش آدمی در این جهان، چگونگی ارتباطات آدمیان (خدا، خود، دیگران و طبیعت) و نحوه برخورد وكنش انسان از جمله نیازهایی هستند كه صرفا مذهب تنها پاسخگوی آنها است; چرا كه زمانی نیازها به واقع و روشن پاسخ داده میشوند كه در مرحله قبل از پاسخ، شناسایی نیازها به درستی و روشنی صورت پذیرفته باشد و این امر بدیهی و قطعی است كه به هر اندازه انسان در شناختشناسی گام بردارد نمیتواند معرفت كاملتر از تنها خالق خود داشته باشد; پس كاملترین برنامه نیز از سوی همان مبدا وجودی پذیرفته خواهد شد و آدمی صرفا در صورتی در طی طریق خود توفیق خواهد یافت كه این برنامه را در زندگی خود جاری وساری بیند.
تا به اینجا دریافتیم كه :
اولا: انسان موجودی فطری است;
ثانیا: بر اساس امور فطری طریقه زندگی خود را آگاهانه انتخاب كند;
ثالثا: برنامهایی كه این راه را از ابتدا تا اتصال معین كرده و جهت میدهد، دین نام گرفته است، از جانب تنها مبدا وجودی برای انسان عرضه شده است.
رابعا: بر اساس میزان حضور این برنامه در زندگی فردی و اجتماعی انسان، میزان ایمان او به مبدا و برنامه ارائه شده از سوی خداوند تعیین میشود، چرا كه ایمان تصدیق كردن كسی را و در انقیاد او در آمدن (۲) معرفی شده است.
حیطه تمركز
بر اساس مطالب مطروحه و نتایج ماخوذه، اثرات مذهب و ایمان در سلامت انسان مورد توجه قرار میگیرد.
استاد شهید مطهری رحمه الله در بررسی محققانه خویش آثار و فوائد ایمان را به این شكل ترسیم میكنند:
ایجاد بهجت و انبساط، نیكو سازی روابط اجتماعی و در نهایت كاهش و رفع ناراحتیها، كه اینك به بررسی آنها میپردازیم:
۱. بهجتآفرینی
اولین اثر ایمان به لحاظ بهجت آفرینی و انبساط آفرینی، «خوش بینی» است. خوش بینی به جهان و هستی. (۳)
به لحاظ آنكه ایمان نحوه تلقی انسان را نسبتبه آدم و عالم شكل بخشیده و در نهایت آفرینش را غایت مدار معرفی میكند و غایت را تكامل و سعادت انسان در اتصال به مبدا وجودی بیان میدارد; در نهایت دید انسان را به كلیت نظام هستی و قوانین حاكم بر آن خوش بینانه خواهد ساخت. آدمی در این نحوه نگرش به خلقتخود توسط تنها خالق، ایمان دارد و بر اساس این ایمان هر آنچه كه به عنوان برنامه راه از سوی آن مبدا ارائه شود مورد پذیرش یقینی قرار خواهد گرفت.
او بر این اعتقاد است كه وسایل رشد و ترقی او كاملا مهیا است، یعنی اگر نتواند گامهای سعادت را در راه تكامل بردارد، مقصر خود اوست. این اعتقاد و اندیشه است كه او را با امیدواری به آیندهای درخشان به حركت وا میدارد.
در مقابل فردی كه به مبدا و معاد ایمان ندارد و عناصر ایمان را در زندگی خود دخالت نمیدهد، آگاهانه عملكردی را برای خود انتخاب كرده است كه سراسر ناراحتی، اضطراب و عدم آرامش است.
«و من اعرض عن ذكری فان له معیشهٔ ضنكا» (طه/ ۱۲۴)
چرا كه به واقع ایمان تنها عنصری است كه زندگی را درون جان ما بر ما وسعت میبخشد و مانع محكمی خواهد شد بر هر گونه فشار و سختیهای ورحی روانی.
اثر دومی كه وارد این بحث میشود «روشندلی» است. آدمی به محض اینكه به حكم ایمان جهان را توسط نور حق و حقیقت منور و روشن میبیند، این روشنی به فضای درونی وجود او نیز مؤثر واقع شده و راه ترقی را بدون هیچ گونه ابهام و تاریكی یافته بر خلاف كسی كه به اختیار نخواسته است از این روشنایی استفاده كند.
فلذا جهان در دید او پوچ و تاریك است. فردی كه خالی از بینش و معرفت است آگاهانه ظلمتبی ایمانی را انتخاب كرده و به همین سبب خانه دل او نیز در این تاریك خانه، تاریك و ظلمانی خواهد بود.
«امیدواری» سومین اثری است كه ایمان در طی طریق سعادت ایجاد میكند. به لحاظ حاكمیت منطق مادی جهان نسبتبه مردی كه در راه صحیح و یا راه باطل، راه عدالتیا راه ظلم، راه درستیا راه نادرست گام برمیدارد بی طرف و تفاوت است. نتیجه كار آنها بسته به این است كه مقداری تلاش داشته باشند و پس!
اما اگر نگاهی به اصول و مبانی افراد با ایمان بیندازیم جهان آفرینش و تمام موجودات مخلوق خداوند تبارك تعالی نسبتبه تلاش این دو دسته بی تفاوت و بی طرف نیست. بلكه حاكم بر آفرینش به طور جدی حامی و طرفدار كسانی است كه در راه حق و حقیقت گام بر میدارند چرا كه «ان تنصرو الله ینصركم» (محمد/ ۷)
بر این اساس است كه انسان مؤمن به لحاظ آنكه گامهای خود را طبق قوانین حركت الهی تنظیم میكند نتیجه را هم از چنین برنامهایی خواهان است. او در حقیقتخود را به این نحوه از نگرش و زندگی سپرده است، با اعتقاد و ایمان حركت را آغاز كرده است، پس تمام پدیدههایی كه در این راه ایجاد میشوند را هم از جانب همان مدیر و مدبر میبیند كه گامهای قبلی و بعدی او را تنظیم میكند.
به واقع امیدواری تنها و تنها از این نكته ناشی میشود كه انسان به موجودی كه حركت او را جهتبخشیده و تنظیم میكند، هدایت كرده و حمایت میكند، ایمان داشته باشد وعنصر توكل را قرین ایمان واقعی و حقیقی خود در نظر گرفته باشد، به خلاف كسانی كه چنین توكل و ایمانی را انتخاب نكرده یا فراموش میكنند.
اینان بر اساس آن كه خود را تنها مدبر امر میدانند در رویا رویی با مشكلات، موانع و سختیها به دو نحو برخورد خواهند كرد:
- یا این كه تازه متوجه یك مبدا متعالی خواهند شد، چه اینكه خداوند متعال در قرآن مجید میفرمایند كه بندگان در اضطراب و تلاطم كشتیها در دریا و به لحاظ ترس از غرق شدن، متوجه یك مبدا شده و هنگامی كه به ساحل میرسند دوباره آن مبدا را فراموش میكنند.
- و یا این كه گامهای بعدی برداشته میشود، تا به آنجا كه در ناامیدی مطلق گام برمی دارند كه در این صورت دیگر هیچ انگیزهای برای ادامه حركت و طی مسیر زندگی باقی نخواهد ماند.
اثر چهارم ایمان به لحاظ انبساط آفرینی، آرامش خاطر است.
در مقدمه بحث آمد كه انسان به لحاظ وجود امور فطری خواهان سعادت و تكامل است .
در برنامهایی كه از جانب خداوند متعال آمده، به وضوح و روشنی، از بدو تا ختم و در نهایت اتصال حقیقی ترسیم گشته است. به این لحاظ انسانی كه در این راه گام برمیدارد، در همان گامهای آغازین آرامش خاطر كاملی را مییابد كه نتیجه احساس و تصور اتصال شیرینی استبین خالق و مخلوق.
این آرامش در مقابل، هیچ گاه یافت نمیشود، به لحاظ آنكه خزانه محدود تفكر آدمی توانایی و قابلیت آن را ندارد كه تا به انتها حركت را به یقین تنظیم كند، پس هر لحظه و هر آن دچار دلهره و اضطراب خواهد شد.
البته بیان فوق به این معنا نیست كه انسان مؤمن با توكل و ایمان دست از تلاش برداشته یا تلاش مهمی كند، بلكه اعتقاد نگارنده بر آن است كه عنصر تلاش در كنار عنصر اطمینان خاطر از شرایط و زمینههای حاكم بر راه میتواند مؤثر واقع شود، یعنی تلاش توسط ایمان و عقیده جهتیافته، تنظیم میشود و پایهای یقینی مییابد; پس دیگر جایی برای اضطراب باقی نخواهد ماند، به لحاظ آنكه اضطراب، حاصل شك و تردید است و این شك و تردید در مورد انسانهای مؤمن هیچ گاه رخ نمایی نمیكند، به دلیل اینكه ارتباطی بین خالق و مخلوق، مؤمن و مؤمن بر قرار شده است كه یك طرف این ارتباط خداوندی است كه تمامت این تلاشها و حركات توسط عنایت و توجه او جهتیافته و تنظیم میشوند.
انسان مؤمن به لحاظ آنكه به ایمان خود ایمان داشته و آگاهانه این راه را انتخاب میكند، تمام درها را به سوی ورود هر گونه تردید و دلهره میبندد، پس سكونتخاطر مییابد و این سكینه و آرامش او را به جلو میراند، مگر نه آن است كه «الا بذكرالله تطمئن القلوب» .۲. بهبود روابط اجتماعی
برای تبیین این اثر و بحثباید مقدماتی را چنین در نظر گرفت:
الف - انسان مانند برخی از جانداران دیگر، اجتماعی آفریده شده است ;
ب - زندگی در اجتماع نمیتواند به شكل فردی اداره شود، بلكه باید همه اعضاء اجتماع در آن سهیم بوده و شركت كنند;
ج - شركت در امور اجتماع زمانی به درستی امكانپذیر است كه نوعی تقسیم كار بین افراد بر قرار شود كه بر این اساس ارتباطات در انواع مختلف آن (اقتصادی، فرهنگی و...) برقرار میشود;
د روابط و ارتباطات اجتماعی زمانی میتوانند یك جامعه را هدایت كنند كه بر اساس قوانینی عادلانه تنظیم شده باشد و افراد، عدالت را در این قوانین جاری و ساری بیابند.
اگر نگاهی دقیق به مقدمات مطروحه بیفكنیم دو نكته باقی خواهد ماند ; ابتداآنكه ضمانت قوانین حاكم بر روابط چیست و سپس میزان توجه و عمل كردن افراد به این قوانین تا چه حدی است ؟
در بحث قبل آمد كه در حیطه فردی زندگی آدمیان، آنچه مباحث و مسائل را تبیین كرده و جهت میبخشد همان «دین» است. دین صرفا مباحث فردی را در بر نمیگیرد و توجه خاصی را به زندگی و روابط اجتماعی معطوف میكند تا آنجا كه بخش اعظمی از قوانین و مقررات دینی ناظر به اعمال و روابط اجتماعی آدمیان با یكدیگر است. به لحاظ آنكه عدالتخصیصه بارزی برای مدیر و مدبر اصلی این قوانین است، خود به خود جاری و ساری قوانین هم خواهد شد.
به عبارت دیگر عدالت عادل، عدالت قوانین موضوعه عادل را تضمین میكند، و همین عدالت مهمترین عاملی است كه آدمیان را جذب قوانین و امیدوار به اجرای این نوع از قانون كرده است.
با نگرشی دقیق با اصول موضوعه حاكم بر روابط اجتماعی مقرر از سوی خداوند متعال با محورهایی چون عدالت، خیر خواهی، شجاعت، وفای به عهد و...مواجه خواهیم شد كه زیربنای یك اجتماع سالم، صحیح و به دور از هرگونه بدبینی، فساد، بی اعتمادی و. ..را تشكیل میدهد.
كاملا این نكته بدیهی است كه انسانهایی كه در حیطه فردی طبق قوانین الهی سالم تربیت میشوند، میتوانند با اخوت و برادری، جامعهای آرام، سالم، متعهد و رو به رشد را تضمین نمایند. آنچه این اعضاء را مانند یك كل متحد در پیكره جامعه به هم پیوند میدهد، اصول و ارزشهای تضمین شده در دین است، آنجاست كه:
بنی آدم اعضاء یكدیگرند
كه در آفرینش ز یك گوهرند
بر این اساس كه همهی ما از دو بعد جسم و روان شكل یافتهایم، دقت در عوامل آسیب رسانندهی روانی و روحی و پیشگیری از بروز بیماریهای روحی هم فی نفسه و برای افزایش سلامت روان مؤثر است و هم از آسیبهای جسمانی ناشی از عدم تعادل روحی میكاهد.
به هر اندازه این تعادل یا سلامت روان دچار تغییراتی شود، انسان از حالت طبیعی خود خارج شده و نشانههای آشفتگی در او ظاهر خواهد گشت كه از آن جمله میتوان به ناكامی در دستیابی به اهداف و آرمانهای پیش بینی شده اشاره كرد. نتیجهی این ناكامی به طور معمول افسردگی، انزوا، ناامیدی و چه بسا اضطراب و دلواپسی از آینده است.
از این رو در این نوشتار برآنیم تا به اجمال، پیرامون سه مقولهی تعیین و تشخیص اهداف، انتخاب وسایل و زمان بندی در مورد وسایل و اهداف بحث و بررسی نماییم. به امید آن كه در آیندهای نه چندان دور، توفیق ارائهی تفصیلی این مطالب حاصل شود.
این امر مسلم و بدیهی است كه هر یك از ما تلاشهای خود را در جهت رسیدن به اهدافی تنظیم میكنیم كه به عنوان عناصر راه در نظر گرفته میشوند. این تلاشها كه طی روزها و هفتهها از سوی انسانها انجام میپذیرند، گام به گام آنها را به سوی نیل به هدف نزدیكتر مینمایند.
«هدفمندی» به عنوان یكی از اصول اساسی در زندگی مطرح است، اما نحوهی دستیابی به اهداف و تنظیم وسایلی كه طی راه را ممكن میسازد جزو نكات مهم در این راستا است.
پس:
اولا: انسانها هدفمند زیست میكنند;
ثانیا: تمام تلاش خود را در راستای رسیدن به اهداف خرد و كلان زندگی مصروف میدارند.
اما با این وجود، حیرانی و سرگردانی، آسیب همیشگی كسانی است كه سعی دارند در فراسوی تلاش خود، موفقیت را ببینند.
آسیب اصلی، عدم برنامهریزی و طبقه بندی نكردن فعالیتها و اهداف است. اگر بخواهیم در انتهای جادهی زندگی موفقیت نهایی را برای خود رقم زنیم بایستی:
ابتدا اهداف را در سه سطح نهایی، متوسط و ابتدایی تقسیم كنیم. هدف غایی دربرگیرندهی اهداف متوسط و اولیه است، به این نحو كه اگر اهداف اولیه و سپس اهداف متوسط حاصل شوند در نهایت فرد به هدف غایی خود نایل میشود.
پس گام اول تعیین و تشخیص هدف غایی و اهداف متوسط است. از این رو بهتر است این اهداف و اولویتها را بر روی كاغذ ثبت نماییم تا با تمركز بیشتر در رتبه بندی و نیل به آن، تصمیم بگیریم.
پس از آن كه اهداف سه گانه (اولیه، متوسط و غایی) مشخص گردید، باید براساس رتبه بندی اهداف، وسایل مورد نیاز مشخص شوند. نحوهی تعیین این وسایل بدین گونه است كه فرد با توجه به ظرف زمانی كه در آن وجود دارد ترتب و نحوهی استفاده از این وسایل را مشخص میكند. برای تشخیص او باید در ابتدا خوب فكر كند و در مخیلهی خود از ابتدا تا انتهای راه را پیش رود و سپس با مشورت با دیگرانی كه این راه را طی كردهاند، وسایل تا حد امكان مطلوب را تشخیص دهد.
مثلا اگر تقرب به خداوند متعال هدف غایی باشد، تدریس با نیت تقرب هدف متوسط، پذیرش یا قبول شدن در امتحان و پذیرش استاد به عنوان هدف اولیه در نظر گرفته میشوند. برای نیل به اهداف غایی، متوسط و اولیه فرد طالب بایستی وسایلی چون تبحر در كلاسداری، گذراندن مقطع تحصیلی مورد نیاز، اطلاعات تخصصی كافی و... را فراهم نماید. نحوهی فراهم شدن این وسایل و ترتب و تقدم آن با تفكر، مشورت وصلاح دید مسؤول آموزشی و اساتید مجرب قبلی امكانپذیر است. بخشی از وسایل، فرد را تا حصول هدف اولیه همراهی میكند، پس از آن هدف اولیه خود یكی از وسایل نیل به هدف، یا اهداف متوسط خواهد شد و به همین ترتیب با طی راههای ممكنی كه نیل به هدف غایی را ممكن میسازد، فرد اهداف را یكی پس از دیگری پشتسر میگذارد.
نكتهای كه باید توجه داشت آن كه باید در انتخاب وسایل و اهداف بسیار زیاد محتاط بود و سریع عمل نمود، چرا كه فرصت و زمان چون ابرها میگذرند و جای هیچ درنگی نیست.
تا به این جا دریافتیم كه باید هر هدفی را به اهداف جزییتر تقسیم نماییم، اهدافی كه در صورت تحقق آنها هدف اصلی محقق میشود. لذا باید برای انتخاب وسایل جهت نیل به هدف بكوشیم. در هر انتخاب ابتدا تفكر نماییم و پس از آن با مشورت با دیگران (صاحب نظران) وسایل به نحو قطعی انتخاب شوند.
گام سومی كه هم اكنون بررسی میشود «زمان بندی» اهداف و وسایل است كه چون دو گام قبلی دارای اهمیت ویژهای است.
گامهای قبلی (یعنی تعیین اهداف و وسایل) به عنوان محتوی در قالب زمان ریخته میشوند و تعیین این قالب نیز احتیاج به تفكر و مشورت دارد. برای زمان بندی بایستی توجه داشت كه:
۱. متوسط زمانی كه در آن مدت میتوان به هدف یا اهداف رسید را در نظر بگیرید (زمان حداقل و حداكثر شما را به نتیجهی غایی نمیرساند.)
۲. مقداری از زمان را به عنوان زمان سوخته شده، پیش بینی كنید. (این زمان صرف امور و حوادث غیر مترقبه میشوند.)
۳. زمان را نیز چون هدف یا اهداف از حالت كلی خارج نموده و تبدیل به قطعههای زمانی كوچكتر یا محدودتر نمایید.
۴. در انتهای هر قطعهی زمانی با مرور زمانی كه گذشته است، میزان موفقیتیا عدم آن را بسنجید.
۵. ضمن سنجش، موفقیتیا عدم آن برای خود، تشویق و یا تنبیههایی (متناسب با روحیات خود) در نظر بگیرید.
۶. در تشویق و یا تنبیه خود، با خود صریح بوده و به صراحت عمل كنید.
۷. این سنجش و مراقبت را در پایان تمام قطعههای زمانی داشته باشید. مراقبت نهایی حاصل جمع مراقبتهای قبلی است كه در پایان تك تك قطعات زمانی ثبتشدهاند.
۸. در انتهای زمان در نظر گرفته شده، تجربیات اندوخته شدهی خود را حتما با ذكر موضوع بر روی صفحهای ثبت نمایید تا در زمانهای بعد بتوانید برای خود و یا دیگران به عنوان تجربه استفاده كنید.
مرور نهایی:
- تلاشهای روزمرهی ما عناصری هستند كه با طی شدن آن به اهداف مورد نظر میرسیم.
- برای رسیدن سریعتر و بهتر به این اهداف باید:
اولا: هدف یا اهداف را در اهداف كوچكتر یا جزییتر كه راحتتر قابلیت دسترسی دارند، تقسیم نماییم;
ثانیا: برای رسیدن به هر كدام از این اهداف، وسایلی را انتخاب نماییم و برای آنها برنامه ریزی كنیم;
ثالثا: زمان مورد نیاز برای نیل به اهداف را پیشبینی كرده و براساس پیش بینی حركت را آغاز كنیم، سپس با كنترل گام به گام پیشبینی، خود را بیازماییم;
رابعا: برای فعالیتهای خود تشویق و تنبیههایی در نظر بگیریم و در اعمال آنها با خود به صراحت عمل نماییم.
پینوشتها:
۱) سوره انسان، آیه / ۷۶.
۲) سید مصطفی دشتی، معارف و معاریف، ج ۱، انتشارات اسماعیلیان. قم، ۱۳۶۹.
۳) مرتضی مطهری، مقدمهای بر جهانی بینی اسلامی، انتشارات صدرا.
.
مهدیه علوی
انسان موجودی است كه فطرت و امور فطری را به ودیعه از جانب خداوند متعال دریافت نموده كه همه آنها در جهت دهی زندگی او مؤثر واقع میشوند. به لحاظ فطری بودن موجودیت انسان، او آگاهانه یا ناخود آگاه خود را به یك مبدا متعالی متصل میداند كه تمامیت اتكال و توجه او را در بر میگیرد.
حس پرستش و كمال جویی یكی از امور فطری است كه در جهت دهی این اتصال، انسان را همراهی میكند. در این ارتباط و اتصال پدیدهای به نام «ایمان» از جانب انسان به خداوند متعال و مبدا تكامل یافته خلق میشود كه تنها فاعل آن آدمی بوده و بر اساس مبانی و مبادی فكری خود، این پدیده را در زندگی مؤثر میداند. به عبارت دیگر سهم تاثیر ایمان در زندگی آدمیان بسته به آن است كه انسان چه تفسیر و برداشتی از میزان تاثیر این پدیده داشته باشد. گاهی ایمان از بدو تا ختم زندگی را جهت میبخشد و گاه اثر گذاری آن تا حد حداقل كاهش مییابد. این اثر گذاری و اثر پذیری منوط به انتخاب آگاهانه آدمیان است كه «انا هدیناه السبیل اما شاكرا و اماكفورا» . (۱)
این مقال در پی آن است كه پس از در نظر گرفتن اصل ایمان به عنوان یك اصل موضوعه، آثار و لوازم فردی و اجتماعی آن را (هر چند به اختصار) بیان نماید.
تبیین موضوع
اعتقاد و باورهای مذهبی، به عنوان نیاز اصلی انسان در جهان هستی معرفی میشود. نیاز به یافتن، فهم و بر قراری ارتباط و اتصال به مبدا وجودی، فهم غایت و هدف زیست و نقش آدمی در این جهان، چگونگی ارتباطات آدمیان (خدا، خود، دیگران و طبیعت) و نحوه برخورد وكنش انسان از جمله نیازهایی هستند كه صرفا مذهب تنها پاسخگوی آنها است; چرا كه زمانی نیازها به واقع و روشن پاسخ داده میشوند كه در مرحله قبل از پاسخ، شناسایی نیازها به درستی و روشنی صورت پذیرفته باشد و این امر بدیهی و قطعی است كه به هر اندازه انسان در شناختشناسی گام بردارد نمیتواند معرفت كاملتر از تنها خالق خود داشته باشد; پس كاملترین برنامه نیز از سوی همان مبدا وجودی پذیرفته خواهد شد و آدمی صرفا در صورتی در طی طریق خود توفیق خواهد یافت كه این برنامه را در زندگی خود جاری وساری بیند.
تا به اینجا دریافتیم كه :
اولا: انسان موجودی فطری است;
ثانیا: بر اساس امور فطری طریقه زندگی خود را آگاهانه انتخاب كند;
ثالثا: برنامهایی كه این راه را از ابتدا تا اتصال معین كرده و جهت میدهد، دین نام گرفته است، از جانب تنها مبدا وجودی برای انسان عرضه شده است.
رابعا: بر اساس میزان حضور این برنامه در زندگی فردی و اجتماعی انسان، میزان ایمان او به مبدا و برنامه ارائه شده از سوی خداوند تعیین میشود، چرا كه ایمان تصدیق كردن كسی را و در انقیاد او در آمدن (۲) معرفی شده است.
حیطه تمركز
بر اساس مطالب مطروحه و نتایج ماخوذه، اثرات مذهب و ایمان در سلامت انسان مورد توجه قرار میگیرد.
استاد شهید مطهری رحمه الله در بررسی محققانه خویش آثار و فوائد ایمان را به این شكل ترسیم میكنند:
ایجاد بهجت و انبساط، نیكو سازی روابط اجتماعی و در نهایت كاهش و رفع ناراحتیها، كه اینك به بررسی آنها میپردازیم:
۱. بهجتآفرینی
اولین اثر ایمان به لحاظ بهجت آفرینی و انبساط آفرینی، «خوش بینی» است. خوش بینی به جهان و هستی. (۳)
به لحاظ آنكه ایمان نحوه تلقی انسان را نسبتبه آدم و عالم شكل بخشیده و در نهایت آفرینش را غایت مدار معرفی میكند و غایت را تكامل و سعادت انسان در اتصال به مبدا وجودی بیان میدارد; در نهایت دید انسان را به كلیت نظام هستی و قوانین حاكم بر آن خوش بینانه خواهد ساخت. آدمی در این نحوه نگرش به خلقتخود توسط تنها خالق، ایمان دارد و بر اساس این ایمان هر آنچه كه به عنوان برنامه راه از سوی آن مبدا ارائه شود مورد پذیرش یقینی قرار خواهد گرفت.
او بر این اعتقاد است كه وسایل رشد و ترقی او كاملا مهیا است، یعنی اگر نتواند گامهای سعادت را در راه تكامل بردارد، مقصر خود اوست. این اعتقاد و اندیشه است كه او را با امیدواری به آیندهای درخشان به حركت وا میدارد.
در مقابل فردی كه به مبدا و معاد ایمان ندارد و عناصر ایمان را در زندگی خود دخالت نمیدهد، آگاهانه عملكردی را برای خود انتخاب كرده است كه سراسر ناراحتی، اضطراب و عدم آرامش است.
«و من اعرض عن ذكری فان له معیشهٔ ضنكا» (طه/ ۱۲۴)
چرا كه به واقع ایمان تنها عنصری است كه زندگی را درون جان ما بر ما وسعت میبخشد و مانع محكمی خواهد شد بر هر گونه فشار و سختیهای ورحی روانی.
اثر دومی كه وارد این بحث میشود «روشندلی» است. آدمی به محض اینكه به حكم ایمان جهان را توسط نور حق و حقیقت منور و روشن میبیند، این روشنی به فضای درونی وجود او نیز مؤثر واقع شده و راه ترقی را بدون هیچ گونه ابهام و تاریكی یافته بر خلاف كسی كه به اختیار نخواسته است از این روشنایی استفاده كند.
فلذا جهان در دید او پوچ و تاریك است. فردی كه خالی از بینش و معرفت است آگاهانه ظلمتبی ایمانی را انتخاب كرده و به همین سبب خانه دل او نیز در این تاریك خانه، تاریك و ظلمانی خواهد بود.
«امیدواری» سومین اثری است كه ایمان در طی طریق سعادت ایجاد میكند. به لحاظ حاكمیت منطق مادی جهان نسبتبه مردی كه در راه صحیح و یا راه باطل، راه عدالتیا راه ظلم، راه درستیا راه نادرست گام برمیدارد بی طرف و تفاوت است. نتیجه كار آنها بسته به این است كه مقداری تلاش داشته باشند و پس!
اما اگر نگاهی به اصول و مبانی افراد با ایمان بیندازیم جهان آفرینش و تمام موجودات مخلوق خداوند تبارك تعالی نسبتبه تلاش این دو دسته بی تفاوت و بی طرف نیست. بلكه حاكم بر آفرینش به طور جدی حامی و طرفدار كسانی است كه در راه حق و حقیقت گام بر میدارند چرا كه «ان تنصرو الله ینصركم» (محمد/ ۷)
بر این اساس است كه انسان مؤمن به لحاظ آنكه گامهای خود را طبق قوانین حركت الهی تنظیم میكند نتیجه را هم از چنین برنامهایی خواهان است. او در حقیقتخود را به این نحوه از نگرش و زندگی سپرده است، با اعتقاد و ایمان حركت را آغاز كرده است، پس تمام پدیدههایی كه در این راه ایجاد میشوند را هم از جانب همان مدیر و مدبر میبیند كه گامهای قبلی و بعدی او را تنظیم میكند.
به واقع امیدواری تنها و تنها از این نكته ناشی میشود كه انسان به موجودی كه حركت او را جهتبخشیده و تنظیم میكند، هدایت كرده و حمایت میكند، ایمان داشته باشد وعنصر توكل را قرین ایمان واقعی و حقیقی خود در نظر گرفته باشد، به خلاف كسانی كه چنین توكل و ایمانی را انتخاب نكرده یا فراموش میكنند.
اینان بر اساس آن كه خود را تنها مدبر امر میدانند در رویا رویی با مشكلات، موانع و سختیها به دو نحو برخورد خواهند كرد:
- یا این كه تازه متوجه یك مبدا متعالی خواهند شد، چه اینكه خداوند متعال در قرآن مجید میفرمایند كه بندگان در اضطراب و تلاطم كشتیها در دریا و به لحاظ ترس از غرق شدن، متوجه یك مبدا شده و هنگامی كه به ساحل میرسند دوباره آن مبدا را فراموش میكنند.
- و یا این كه گامهای بعدی برداشته میشود، تا به آنجا كه در ناامیدی مطلق گام برمی دارند كه در این صورت دیگر هیچ انگیزهای برای ادامه حركت و طی مسیر زندگی باقی نخواهد ماند.
اثر چهارم ایمان به لحاظ انبساط آفرینی، آرامش خاطر است.
در مقدمه بحث آمد كه انسان به لحاظ وجود امور فطری خواهان سعادت و تكامل است .
در برنامهایی كه از جانب خداوند متعال آمده، به وضوح و روشنی، از بدو تا ختم و در نهایت اتصال حقیقی ترسیم گشته است. به این لحاظ انسانی كه در این راه گام برمیدارد، در همان گامهای آغازین آرامش خاطر كاملی را مییابد كه نتیجه احساس و تصور اتصال شیرینی استبین خالق و مخلوق.
این آرامش در مقابل، هیچ گاه یافت نمیشود، به لحاظ آنكه خزانه محدود تفكر آدمی توانایی و قابلیت آن را ندارد كه تا به انتها حركت را به یقین تنظیم كند، پس هر لحظه و هر آن دچار دلهره و اضطراب خواهد شد.
البته بیان فوق به این معنا نیست كه انسان مؤمن با توكل و ایمان دست از تلاش برداشته یا تلاش مهمی كند، بلكه اعتقاد نگارنده بر آن است كه عنصر تلاش در كنار عنصر اطمینان خاطر از شرایط و زمینههای حاكم بر راه میتواند مؤثر واقع شود، یعنی تلاش توسط ایمان و عقیده جهتیافته، تنظیم میشود و پایهای یقینی مییابد; پس دیگر جایی برای اضطراب باقی نخواهد ماند، به لحاظ آنكه اضطراب، حاصل شك و تردید است و این شك و تردید در مورد انسانهای مؤمن هیچ گاه رخ نمایی نمیكند، به دلیل اینكه ارتباطی بین خالق و مخلوق، مؤمن و مؤمن بر قرار شده است كه یك طرف این ارتباط خداوندی است كه تمامت این تلاشها و حركات توسط عنایت و توجه او جهتیافته و تنظیم میشوند.
انسان مؤمن به لحاظ آنكه به ایمان خود ایمان داشته و آگاهانه این راه را انتخاب میكند، تمام درها را به سوی ورود هر گونه تردید و دلهره میبندد، پس سكونتخاطر مییابد و این سكینه و آرامش او را به جلو میراند، مگر نه آن است كه «الا بذكرالله تطمئن القلوب» .۲. بهبود روابط اجتماعی
برای تبیین این اثر و بحثباید مقدماتی را چنین در نظر گرفت:
الف - انسان مانند برخی از جانداران دیگر، اجتماعی آفریده شده است ;
ب - زندگی در اجتماع نمیتواند به شكل فردی اداره شود، بلكه باید همه اعضاء اجتماع در آن سهیم بوده و شركت كنند;
ج - شركت در امور اجتماع زمانی به درستی امكانپذیر است كه نوعی تقسیم كار بین افراد بر قرار شود كه بر این اساس ارتباطات در انواع مختلف آن (اقتصادی، فرهنگی و...) برقرار میشود;
د روابط و ارتباطات اجتماعی زمانی میتوانند یك جامعه را هدایت كنند كه بر اساس قوانینی عادلانه تنظیم شده باشد و افراد، عدالت را در این قوانین جاری و ساری بیابند.
اگر نگاهی دقیق به مقدمات مطروحه بیفكنیم دو نكته باقی خواهد ماند ; ابتداآنكه ضمانت قوانین حاكم بر روابط چیست و سپس میزان توجه و عمل كردن افراد به این قوانین تا چه حدی است ؟
در بحث قبل آمد كه در حیطه فردی زندگی آدمیان، آنچه مباحث و مسائل را تبیین كرده و جهت میبخشد همان «دین» است. دین صرفا مباحث فردی را در بر نمیگیرد و توجه خاصی را به زندگی و روابط اجتماعی معطوف میكند تا آنجا كه بخش اعظمی از قوانین و مقررات دینی ناظر به اعمال و روابط اجتماعی آدمیان با یكدیگر است. به لحاظ آنكه عدالتخصیصه بارزی برای مدیر و مدبر اصلی این قوانین است، خود به خود جاری و ساری قوانین هم خواهد شد.
به عبارت دیگر عدالت عادل، عدالت قوانین موضوعه عادل را تضمین میكند، و همین عدالت مهمترین عاملی است كه آدمیان را جذب قوانین و امیدوار به اجرای این نوع از قانون كرده است.
با نگرشی دقیق با اصول موضوعه حاكم بر روابط اجتماعی مقرر از سوی خداوند متعال با محورهایی چون عدالت، خیر خواهی، شجاعت، وفای به عهد و...مواجه خواهیم شد كه زیربنای یك اجتماع سالم، صحیح و به دور از هرگونه بدبینی، فساد، بی اعتمادی و. ..را تشكیل میدهد.
كاملا این نكته بدیهی است كه انسانهایی كه در حیطه فردی طبق قوانین الهی سالم تربیت میشوند، میتوانند با اخوت و برادری، جامعهای آرام، سالم، متعهد و رو به رشد را تضمین نمایند. آنچه این اعضاء را مانند یك كل متحد در پیكره جامعه به هم پیوند میدهد، اصول و ارزشهای تضمین شده در دین است، آنجاست كه:
بنی آدم اعضاء یكدیگرند
كه در آفرینش ز یك گوهرند
بر این اساس كه همهی ما از دو بعد جسم و روان شكل یافتهایم، دقت در عوامل آسیب رسانندهی روانی و روحی و پیشگیری از بروز بیماریهای روحی هم فی نفسه و برای افزایش سلامت روان مؤثر است و هم از آسیبهای جسمانی ناشی از عدم تعادل روحی میكاهد.
به هر اندازه این تعادل یا سلامت روان دچار تغییراتی شود، انسان از حالت طبیعی خود خارج شده و نشانههای آشفتگی در او ظاهر خواهد گشت كه از آن جمله میتوان به ناكامی در دستیابی به اهداف و آرمانهای پیش بینی شده اشاره كرد. نتیجهی این ناكامی به طور معمول افسردگی، انزوا، ناامیدی و چه بسا اضطراب و دلواپسی از آینده است.
از این رو در این نوشتار برآنیم تا به اجمال، پیرامون سه مقولهی تعیین و تشخیص اهداف، انتخاب وسایل و زمان بندی در مورد وسایل و اهداف بحث و بررسی نماییم. به امید آن كه در آیندهای نه چندان دور، توفیق ارائهی تفصیلی این مطالب حاصل شود.
این امر مسلم و بدیهی است كه هر یك از ما تلاشهای خود را در جهت رسیدن به اهدافی تنظیم میكنیم كه به عنوان عناصر راه در نظر گرفته میشوند. این تلاشها كه طی روزها و هفتهها از سوی انسانها انجام میپذیرند، گام به گام آنها را به سوی نیل به هدف نزدیكتر مینمایند.
«هدفمندی» به عنوان یكی از اصول اساسی در زندگی مطرح است، اما نحوهی دستیابی به اهداف و تنظیم وسایلی كه طی راه را ممكن میسازد جزو نكات مهم در این راستا است.
پس:
اولا: انسانها هدفمند زیست میكنند;
ثانیا: تمام تلاش خود را در راستای رسیدن به اهداف خرد و كلان زندگی مصروف میدارند.
اما با این وجود، حیرانی و سرگردانی، آسیب همیشگی كسانی است كه سعی دارند در فراسوی تلاش خود، موفقیت را ببینند.
آسیب اصلی، عدم برنامهریزی و طبقه بندی نكردن فعالیتها و اهداف است. اگر بخواهیم در انتهای جادهی زندگی موفقیت نهایی را برای خود رقم زنیم بایستی:
ابتدا اهداف را در سه سطح نهایی، متوسط و ابتدایی تقسیم كنیم. هدف غایی دربرگیرندهی اهداف متوسط و اولیه است، به این نحو كه اگر اهداف اولیه و سپس اهداف متوسط حاصل شوند در نهایت فرد به هدف غایی خود نایل میشود.
پس گام اول تعیین و تشخیص هدف غایی و اهداف متوسط است. از این رو بهتر است این اهداف و اولویتها را بر روی كاغذ ثبت نماییم تا با تمركز بیشتر در رتبه بندی و نیل به آن، تصمیم بگیریم.
پس از آن كه اهداف سه گانه (اولیه، متوسط و غایی) مشخص گردید، باید براساس رتبه بندی اهداف، وسایل مورد نیاز مشخص شوند. نحوهی تعیین این وسایل بدین گونه است كه فرد با توجه به ظرف زمانی كه در آن وجود دارد ترتب و نحوهی استفاده از این وسایل را مشخص میكند. برای تشخیص او باید در ابتدا خوب فكر كند و در مخیلهی خود از ابتدا تا انتهای راه را پیش رود و سپس با مشورت با دیگرانی كه این راه را طی كردهاند، وسایل تا حد امكان مطلوب را تشخیص دهد.
مثلا اگر تقرب به خداوند متعال هدف غایی باشد، تدریس با نیت تقرب هدف متوسط، پذیرش یا قبول شدن در امتحان و پذیرش استاد به عنوان هدف اولیه در نظر گرفته میشوند. برای نیل به اهداف غایی، متوسط و اولیه فرد طالب بایستی وسایلی چون تبحر در كلاسداری، گذراندن مقطع تحصیلی مورد نیاز، اطلاعات تخصصی كافی و... را فراهم نماید. نحوهی فراهم شدن این وسایل و ترتب و تقدم آن با تفكر، مشورت وصلاح دید مسؤول آموزشی و اساتید مجرب قبلی امكانپذیر است. بخشی از وسایل، فرد را تا حصول هدف اولیه همراهی میكند، پس از آن هدف اولیه خود یكی از وسایل نیل به هدف، یا اهداف متوسط خواهد شد و به همین ترتیب با طی راههای ممكنی كه نیل به هدف غایی را ممكن میسازد، فرد اهداف را یكی پس از دیگری پشتسر میگذارد.
نكتهای كه باید توجه داشت آن كه باید در انتخاب وسایل و اهداف بسیار زیاد محتاط بود و سریع عمل نمود، چرا كه فرصت و زمان چون ابرها میگذرند و جای هیچ درنگی نیست.
تا به این جا دریافتیم كه باید هر هدفی را به اهداف جزییتر تقسیم نماییم، اهدافی كه در صورت تحقق آنها هدف اصلی محقق میشود. لذا باید برای انتخاب وسایل جهت نیل به هدف بكوشیم. در هر انتخاب ابتدا تفكر نماییم و پس از آن با مشورت با دیگران (صاحب نظران) وسایل به نحو قطعی انتخاب شوند.
گام سومی كه هم اكنون بررسی میشود «زمان بندی» اهداف و وسایل است كه چون دو گام قبلی دارای اهمیت ویژهای است.
گامهای قبلی (یعنی تعیین اهداف و وسایل) به عنوان محتوی در قالب زمان ریخته میشوند و تعیین این قالب نیز احتیاج به تفكر و مشورت دارد. برای زمان بندی بایستی توجه داشت كه:
۱. متوسط زمانی كه در آن مدت میتوان به هدف یا اهداف رسید را در نظر بگیرید (زمان حداقل و حداكثر شما را به نتیجهی غایی نمیرساند.)
۲. مقداری از زمان را به عنوان زمان سوخته شده، پیش بینی كنید. (این زمان صرف امور و حوادث غیر مترقبه میشوند.)
۳. زمان را نیز چون هدف یا اهداف از حالت كلی خارج نموده و تبدیل به قطعههای زمانی كوچكتر یا محدودتر نمایید.
۴. در انتهای هر قطعهی زمانی با مرور زمانی كه گذشته است، میزان موفقیتیا عدم آن را بسنجید.
۵. ضمن سنجش، موفقیتیا عدم آن برای خود، تشویق و یا تنبیههایی (متناسب با روحیات خود) در نظر بگیرید.
۶. در تشویق و یا تنبیه خود، با خود صریح بوده و به صراحت عمل كنید.
۷. این سنجش و مراقبت را در پایان تمام قطعههای زمانی داشته باشید. مراقبت نهایی حاصل جمع مراقبتهای قبلی است كه در پایان تك تك قطعات زمانی ثبتشدهاند.
۸. در انتهای زمان در نظر گرفته شده، تجربیات اندوخته شدهی خود را حتما با ذكر موضوع بر روی صفحهای ثبت نمایید تا در زمانهای بعد بتوانید برای خود و یا دیگران به عنوان تجربه استفاده كنید.
مرور نهایی:
- تلاشهای روزمرهی ما عناصری هستند كه با طی شدن آن به اهداف مورد نظر میرسیم.
- برای رسیدن سریعتر و بهتر به این اهداف باید:
اولا: هدف یا اهداف را در اهداف كوچكتر یا جزییتر كه راحتتر قابلیت دسترسی دارند، تقسیم نماییم;
ثانیا: برای رسیدن به هر كدام از این اهداف، وسایلی را انتخاب نماییم و برای آنها برنامه ریزی كنیم;
ثالثا: زمان مورد نیاز برای نیل به اهداف را پیشبینی كرده و براساس پیش بینی حركت را آغاز كنیم، سپس با كنترل گام به گام پیشبینی، خود را بیازماییم;
رابعا: برای فعالیتهای خود تشویق و تنبیههایی در نظر بگیریم و در اعمال آنها با خود به صراحت عمل نماییم.
پینوشتها:
۱) سوره انسان، آیه / ۷۶.
۲) سید مصطفی دشتی، معارف و معاریف، ج ۱، انتشارات اسماعیلیان. قم، ۱۳۶۹.
۳) مرتضی مطهری، مقدمهای بر جهانی بینی اسلامی، انتشارات صدرا.
.
مهدیه علوی
منبع : بنياد انديشه اسلامي
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست