جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آقای کلاین - Mr. Klein


آقای کلاین - Mr. Klein
سال تولید : ۱۹۷۷
کشور تولیدکننده : فرانسه و ایتالیا
محصول : ریمون دانون، روبر کوپفربرگ، ژان پی‌یر لوبران و آلن دلون.
کارگردان : جوزف لوزی.
فیلمنامه‌نویس : فرانکو سولیناس
فیلمبردار : گری فیشر.
آهنگساز(موسیقی متن) : اجیستو ماکی
هنرپیشگان : دلون ژان مورو، سوزان فلون، میشل لونسدال، ژولیت برتو، فرانسین برژه، ماسیمو جیروتی، ژان بوایز و لوئی سینیه.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۳ دقیقه.


پاریس، سال 1942. «روبر کلاین» (دلون)، یک دلال عتیقه پس از خرید یک تابلوی قدیمی هلندی از یک یهودی که قصد فرار از کشور را دارد، از پیدا کردن یک روزنامه عبری زبان در صندوق پستی‌اش یکه می‌خورد و برآشفته از این که این ماجرا باعث جلب توجه پلیس می‌شود، می‌فهمد که «روبر کلاین» دیگری نیز وجود دارد که احتمالاً یهودی است و اکنون ناپدید شده است. در ادامه پرس و جویش - از اتاق درب و داغان «کلاین» دیدن می‌کند، سعی می‌کند ردی از مجبوبه او بگیرد (که اکنون با نام مستعار فراری است) و با «فلورنس» (مورو)، زنی پول‌دار آشنا می‌شود که دل باخته او بوده و هنوز نیز او را می‌بیند - متوجه می‌شود که تمام سرنخ‌ها به‌طرز غریبی به خودش برمی‌گردد. او حالا متقاعد شده که یک نفر بازی کینه‌توزانه‌ای را آغاز کرده است. «روبر» که از سوی پلیس مشکل پیدا کرده، برای کسب اطلاعات بیشتر درباره پس‌زمینه خانوادگی‌اش، به دیدن پدرش می‌رود و از وکیلش، «پی‌یر» (لونسدال) می‌خواهد که کپی‌هائی از گواهی تولد مادر‌بزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها به دست بیاورد. حالا دیگر پلیس کاملاً برایش مزاحمت ایجاد کرده و خود او نیز متقاعد شده که «کلاین» در یک عملیات خرابکاری کشته شده است، بنابراین پیشنهاد «پی‌یر» (لونسدال) می‌خواهد که کپی‌هائی از گواهی تولد مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌هایش به‌دست بیاورد. حالا دیگر پلیس کاملاً برایش مزاحمت ایجاد کرده و خود او نیز متقاعد شده که «کلاین» در یک عملیات خرابکاری کشته شده است، بنابراین پیشنهاد «پی‌یر» را برای تهیه اوراق جعلی، فروش عتیقه‌هایش (زیر قیمت) و فرار از کشور می‌پذیرد. اما در قطار، محبوبه «کلاین» را می‌بیند و می‌فهمد که او هنوز زنده است. پس به پاریس برمی‌گردد و موفق می‌شود با «کلاین» قرار بگذارد اما وقتی به قرار می‌رسد متوجه می‌شود که «کلاین» را دستگیر کرده‌اند. خود او نیز دستگیر می‌کنند و به جائی می‌برند که خیلی عظیمی از یهودیان در انتظار انتقال به اردوگاه‌های کار اجباری هستند. در همین موقع «پی‌یر» بامدارکی دال بر آریائی بودن او سر می‌رسد ولی وقتی بلندگو نام «کلاینِ» یهودی را می‌خواهد، «روبر» هیجان‌زده برای دیدن هم‌زادش به میان جمعیت می‌رود.
* فیلم به‌خاطر فضای کابوس گونه‌اش که در آن مردی، خود را در قالب مردی دیگر می‌بیند و تمام تلاش‌های خود را برای گریز از هویتی دیگر انجام می‌دهد، کافکائی می‌نماید. «کلاین» که شباهت حرف اول اسمش، «ک»، با قهرمانِ محاکمه کافکا تصادفی نیست، در دنیائی از تردید و سوءظن زندگی می‌کند، که به راحتی هویت و ماهیت انسان‌ها را زیر سؤال می‌برد.