چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا
دشمنشناسی لازمه پایداری
● مخالفین انقلاب اسلامی
پیروزی معجزهآسای انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی عظیمالشان(ره) به یقین برجستهترین
رویداد جهان اسلام و یکی از بزرگترین تحولات اجتماعی دوران معاصر است؛ تحولی که پیامدهای مثبت و سرنوشتسازی در حیات اجتماعی منطقه و جهان داشته است. امروزه در سراسر جهان شاهد رشد و تعالی اندیشههای آزاد، پویا و حقیقتجویی هستیم که تحت تاثیر پرتو تعالیم الهی انقلاب اسلامی و آرمانهای متعالی امام خمینی(ره) به وجود آمده است. لزوم بررسی و تحلیل جنبههای مختلف این انقلاب الهی بر همگان روشن است و بسیار ضروری است که جهت حفظ دستاوردهای انقلاب و تحقق اهداف و آرمانهای بینانگذار آن به معرفی راه پرخطر و طولانی انقلاب اسلامی بپردازیم و موانع و مشکلاتی را که دیرباوران مغرض و انکارکنندگان وعده الهی در مسیر آن به وجود آوردهاند تبیین نماییم. در همین راستا به معرفی دشمنان انقلاب اسلامی ایران نیز میپردازیم. دشمنان انقلاب اسلامی ایران را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
۱) مخالفین انقلاب اسلامی
۲) پیمانشکنان انقلاب اسلامی
۳) منافقین
دسته اول در همان اوایل، مخالفت خود را با امام راحل و جمهوری اسلامی اعلام کردهاند. همچنان نیز این مخالفتها ادامه دارد. این دسته از همان اوایل مقابل امام(ره) و اندیشههای ایشان ایستادند. امروزه هم نمیتوانند صدمهای به انقلاب و اندیشههای امام راحل بزنند زیرا مردم آنها را شناخته و مقابل آنها ایستادهاند. دسترسی به این دشمنان به راحتی امکانپذیر است زیرا دشمنی که در مقابل قرار گیرد و شناخته شده باشد مقابله با آن به راحتی ممکن میشود. دوست و دشمن در اینجا پیدا است. دشمن درصدد است با دروغپردازی، شایعهسازی، تضعیف نهادهای دولتی، به هم زدن جو اجتماعی، تفرقهافکنی، ایجاد شبهه، شک و تردید و تزلزل در اعتقاد و ایمان مردم، وحدت و انسجام جامعه را به هر روش که امکان داشته باشد به خطر بیندازد. این دسته از همان ا وایل به دنبال اندیشههایی در جهت مخالفت با امام راحل و جمهوری اسلامی بودند و از وابستگان کامل به بیگانگان وعوامل خارجی به شمار میآمدند و سعی در براندازی حکومت جمهوری اسلامی داشتند و به انتظار تحقق چنین رویای باطلی نشستهاند.
من جری فی عنان امله عثر باجله.
کسی که اختیارش را به دست آرزو بدهد خود را تسلیم مرگ ساخته است(۱)
● پیمانشکنان انقلاب
امروزه اگر بخواهیم پیمانشکنان را شناسایی و به مسلمانان معرفی کنیم ابتدا باید به تاریخ اسلام بنگریم؛ گذشته را با حال تطبیق دهیم اما در بعد پیمانشکنی از طلحه و زبیر که در تاریخ اسلام به ناکثین شهرت پیدا کرده بودند میتوان یاد کرد که از آغاز اسلام در کنار پیامبر برای دفاع از دین در اکثر نبردها شمشیر زدند و حضور مداوم داشتند اما متاسفانه برای رسیدن به ریاست با حضرت علی به مخالفت پرداختند. لازم است بدانیم که علت این پیمانشکنی چه بوده است؟
آنها با دست خود بیعت کرده بودند نه با قلب خود؛ از این جهت به سادگی پیمان خود را شکستند. نبردهایی را برای دفاع از اسلام انجام دادند ؛ فشارها، سختیها و زحمات زیادی در طول زمان بیعت خود متحمل گردیدند و توانستند به مرور زمان به شهرت هم دست پیدا کنند؛ اما سرانجام عملکردشان به غرور، حب ریاست و جاه و مقام تبدیل شد و همانند خوره در وجودشان افتاد به طوری که خود را به کلی فراموش کردند زیرا در واقع آنها به خودسازی حقیقی نپرداخته بودند تا جایی که ریاست برایشان هدف اصلی شده بود آنها به درستی اسلام را نشناخته بودند و در اصل، اسلام و دین را به صورت یک ابزار برای اهدافی که در نظر داشتند به کار میبردند. آنها پیمانشکنی کردند؛ کسی که پیمان را بشکند دین و ایمان ندارد. خدا را هم نمیشناسد. میتوان گفت چنین عواملی، باعث پیمانشکنی طلحه و زبیر شده بود. حضرت علی(ع) میفرماید:
“بارخدایا این دو (طلحه و زبیر) با من قطع رابطه کرده و به من ظلم نموده و بیعت با من را شکسته و مردم را علیه من تحریک کردهاند، خدایا تمرکزشان را متلاشی کن؛ نقشههای آنان را استوار مگردان و انحراف آنان را در نقشه و کار به ایشان نشان ده. قبل از اینکه با آنان جنگ کنم از ایشان درخواست کردم دست از مخالفت بردارند؛ به آنها مهلت دادم تا فکر کنند اما نعمت سلامتی و صلح را بیارزش دانسته و آسایش را رد کردند.”(۲)
“توجه داشته باشید که ارتباط با اسلام را قطع کردهاید، حدود اسلام را اجرا نمیکنید و احکام آن را از بین بردید. آگاه باشید که خدا به من دستور داده با یاغیان، پیمانشکنان و فاسدان جنگ کنم. با پیمانشکنان (طلحه و زبیرها در جنگ جمل) جنگیدم، با ستمگران (در صفین) مبارزه کردم و آنان را که از دین خارج میشدند تسلیم ساختم. اما شیطانزده (ذوالثدیه رئیس خوارج) را خدا بر اثر صاعقهای که قلبش را لرزاند از سر راه من برداشت. از اینان تعدادی یاغی باقیمانده است که اگر خدا اجازه داد که بار دیگر به آنها حمله کنم آنان را تسلیم میسازم مگر اینکه هرکدام از طرفی فرار کنند.”(۳)
طلحه و زبیر پس از بیعت با امام علی علیهالسلام به حضرت اعتراض کردند که چرا با آنان مشورت نمیشود و در اداره مملکت از آنان کمک نمیخواهند.
امام علیهالسلام در پاسخ آنان فرمود:
“کمی عصبانی شدهاید و زیاد فاصله گرفتهاید؟ چرا نمیگویید چه حقی داشتهاید که از آن منع شدهاید؟! چه سهمی داشتهاید که من به خود اختصاص دادهام؟! مسلمانان چه موضوعی را پیش من آوردهاند که در احقاق آن کوتاهی کرده، یا آن را درک نکرده و یا در شناخت حق گمراه شده باشم. به خدا سوگند من نه به ریاست میل دارم و نه احتیاجی به زمامداری، این شما بودید که مرا به ریاست دعوت کردید و آن را در اختیار من گذاشتید و آنگاه که قدرت به من رسید، قرآن و مقررات آن در دیدگاه من است. من دستورهای آن را اجرا میکنم، از قوانینی که رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم وضع نموده پیروی مینمایم، نیازی به رای شما و دیگری ندارم و نه حکمی از روی نادانی صادر کردهام که میباید با شما و برادران دیگرم از مسلمانان مشورت کرده باشم. اگر چنین موردی بود نه شما را نادیده میگرفتم و نه دیگران را. اما اینکه گفتید من سهم شما را از بیتالمال طبق روش خلفا بپردازم باید بگویم من به نظر خود و یا هوای نفس خویش دستوری ندادهام بلکه من و شما در اختیار مقرراتی هستیم که رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم آن را تنظیم کرده است. بنابراین، من در موضوعی که خدا نظر داده و حکم آن را صادر کرده نیازی به شما ندارم. از آنچه گفتم این نتیجه را میگیرم که به خدا سوگند نه شما و نه غیر شما دلیل بر ضرر من و انجام خلاف شرع ندارید. خدا قلبهای ما و شما را به سوی حق بکشاند و به ما و شما صبر عنایت نماید.”
امام علیهالسلام سپس فرمود: “خدا رحمت کند کسی را که حقی را ببیند و به آن کمک کند و یا ظلمی را ببیند و آن را برطرف گرداند و به یاوران حق کمک نماید.”(۴)
● اختلاف برای ریاست
امام علی علیهالسلام در جای دیگر چنین میفرماید: “هریک از این دو نفر (طلحه و زبیر) ریاست را برای خود میخواهند و به طرف خویش جلب مینماید و از دیگری طرد میکند؛ نه با خدا ربطی دارند و نه نسبتی. هریک نسبت به دیگری کینه دارند و بزودی پرده از روی چهره آنان برداشته میشود. به خدا سوگند اگر به آنچه میخواهند (ریاست) برسند این یکی جان دیگری را میگیرد و علیه یکدیگر قیام میکنند.”(۵)
هنگامی که طلحه و زبیر پرچم مخالفت برافراشتند به علی علیهالسلام سفارش کردند آنان را تعقیب نکند و به فکر جنگ با آنها نیفتد.
حضرت فرمود: “به خدا سوگند من مثل کفتار نیستم که صیاد برای او دام بیفکند و او بخوابد تا به دام افتد. من همراه کسانی که به کمکم آمدهاند با مخالفین پیکار میکنم، با دشمنان حق و گناهکاران نبرد میکنم تا مرگم برسد. به خدا سوگند از تاریخی که رسول خدا دیده از جهان فرو بسته تا امروز مرا از حقم کنار زدهاند و از کارم جلوگیری کردهاند (و از این پس ساکت نخواهم نشست(.)۶)
موقعی که طلحه و زبیر به امام(ع) عرضه داشتند ما با این شرط با تو بیعت میکنیم که در ریاست شریک باشیم، فرمود: “نه، شما باید در نبرد و پیروزی شریک باشید.”(۷)
طلحه و زبیر جنگیدند اما برای منفعت شخصی خودشان باتوجه به این امر، باید گفت که رضای خدا، ایمان و انسانیت در عمل ملاک است نه فقط جنگیدن و فعالیتهای انقلابی، البته تمامی مواردی که ذکر شد، در جای خود قابل اهمیت است، اما تا رضای خدا، ایمان و انسانیت در آن نباشد ارزش حقیقی ندارد. به طوری که دوری از ایمان حقیقی گاه ممکن است شخص را تا ورطه غرور و شهوت بکشاند و حب جاه و مقام د ردل او بر ایمان به خدا غلبه نماید. تا جایی که مغضوب پروردگار و اولیاءالله گردد. حضرت علی(ع) طلحه و زبیر را با وجود اینکه در اکثر جنگها برای دفاع از اسلام حضور مداوم داشته و بسیاری از دشمنان اسلام را نابود کرده بودند، برای رضای خدا و دین اسلام، از خود طرد میکند و حتی حاضر به کشتن آنها میشود. امروزه اگر بخواهیم پیمانشکنان انقلاب را معرفی کنیم، آنان کسانی هستند که در ابتدا با امام بودند و از مبارزین انقلاب در برابر دشمنان به حساب میآمدند، حتی بعضی در زمان حکومت طاغوت رنج زندان را پذیرفتند و ... در آن زمان خود را یار و یاور امام معرفی میکردند. اینها همان کسانی هستند که زمینه نفاق در وجودشان نهفته بود و هنگامی که دیدند از کنار امام و اسلام محمدی منفعتی مادی نمیبرند شروع به کارشکنی کردند. از همان ابتدا هم به خاطر منفعتطلبی، خود را به امام نزدیک کرده بودند و چون بعد از رحلت امام هم سودی عاید آنها نشد، زمینههای نفاق به سرعت در وجودشان گستردهتر شد و کمکم در صف مخالفین امام راحل و ولایتفقیه درآمدند. این افراد زمانی خود را پیرو و یار انقلابی امام معرفی میکردند اما به مرور زمان از راه امام و شیوه امام فاصله گرفتند. آنها به خاطر موقعیتی که داشتند خود را به امام نزدیک کرده بودند و امام را وسیلهای برای رسیدن به قدرت قرار داده بودند زیرا منافع خود را در آن میدیدند. نام او را به خاطر رسیدن به منافع شخصی بر زبان میآوردند و امروز مشاهده میشود که در صف دشمنان قرار گرفته و نفاق خود را آشکار کردند. آنها به خاطر قدرت و ثروت به صحنه آمده بودند و چون به اهدافی که میخواستند نرسیدند امروز تغییر چهره دادهاند؛ البته همچنان ثروت را سرلوحه زندگی خود قراردادهاند. با دشمنان امام دوست و بادوستان امام دشمن شدهاند؛ شمشیرها را از رو بستهاند برای تخریب امام و جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه. امام راحل(ره) فرمودند دولت آمریکا شیطان و دشمن بزرگ اسلام است اما مشاهده میشود این گروه همان حرفهای آمریکا را تکرار میکنند واز او حمایت مینمایند، مخالفین جمهوری اسلامی را دوست دارند و از آنها دفاع میکنند.
امروزه هدف دشمن این است که از نیروهای داخلی برای نیل به اهداف خود استفاده کند و اینها همان کسانی هستند که در دام دشمن افتادهاند در واقع دشمن برای به دام انداختن چنین افرادی برنامهریزی کرده است. آمریکا از آنها بهعنوان عروسک خیمهشببازی استفاده میکند. این دسته افراد از آرمانهای انقلاب اسلامی چشمپوشی کرده و منتظر بیعت با آمریکا ماندهاند به این امید که زمانی بتوانند به کمک آمریکا به قدرت برسند به همین دلیل سعی دارند با آمریکا سازش کنند. واضح است که چنین تفکراتی اشتباه محض است. اینها در واقع سادهلوح، جاهل و کجفهم هستند. در واقع دوستداران آمریکا هم دشمن ایران هستند. اگر ایران قرار باشد براساس رهنمودهای مقام معظم رهبری به دفاع در برابر آمریکا برخیزد اول با آن عده از دوستداران آمریکا که درداخل ایران هستند مقابله خواهد کرد و بعد با دشمنان بیرونی که آمریکا و همپیمانانش هستند، خواهد جنگید. امروزه چهره اینها برای مردم شناخته شده است و در راس دشمنان ایران قرار گرفتهاند.
● منافقین
منافقانی که قبل و بعد از انقلاب برای رسیدن به منافع و قدرت خود در میان انقلابیون و پیروان خط امام نفوذ نموده و خود را یار و گاهی هم پیرو خط امام معرفی کردهاند در انجام مقصود خود چارهای جز این ندارند، آنها از نام امام برای تبلیغات خود و اهدافشان بهره میگیرند و از احساسات مردم سوءاستفاده میکنند چون میدانند که مردم ارادت خاصی نسبت به امام دارند. آنها امام و جمهوری اسلامی را به خاطر منافع خود میخواهند و هرگاه منافع خود را در خطر ببینند بهطور پنهان مخالفت میکنند. از دین اسلام و امام سخن میگویند اما شمشیرها را از زیر بستهاند؛ به دین اسلام و امام ضربه میزنند؛ در اقیانوس نفاق فرو رفته و دستور اسلام و امام را کنار گذاشتهاند؛ از کاه کوه میسازند و از کوه کاه. در واقع مسائل کوچک را بزرگ جلوه میدهند و مسائل بزرگ را کوچک. این دسته نمادهای به ظاهر ولایتی و امامدوستان دروغین هستند که با نفاق خود احمقها را وسیله قرار میدهند و با ظاهری آراسته و مومن در بین مردم ظاهر میشوند. “ایاک و مصاحبه الاحمق فانه یرید ان ینفعک فیضرک.(۸) از رقابت با احمق بپرهیز که میخواهد تو را سود بدهد، زیان میدهد.” یک روی آنها ظاهر اسلامی و یار امام را دارد و روی دیگر باطنی که مخالف امام، اندیشههای امام و اسلام است و شیطنت میکند. چنانکه شناسایی آنها برای بسیاری از مردم عادی بسیار دشوار و غیرممکن شده است. باطنشان را برای دیگران هیچگاه روشن نمیسازند ولی ظاهرشان را برای مردم نمایان میسازند و حتی دیده شده خود را بالاتر از امام میدانند؛ به نام امام اسلام را زیرسوال میبرند یا گاهی به نام اسلام امام را زیر سوال میبرند و به نام امام و اسلام هر دو را زیر سوال میبرند؛ از امام و رهبری دم میزنند و از زندگی و عملکردهای امام میگویند ولی خودشان روشها، اهداف و اندیشههای امام را پیش نمیگیرند و عمل نمیکنند. امام علی(ع) میفرماید: “ما اکثر العبر و اقل الاعتبار!”(۹) “چقدر پندآموز فراوان و پندگیر کم است.” دین را بازیچه خود قرار دادهاند؛ آن زمانی که دین برایشان سود داشته باشد دم از دین میزنند در غیر این صورت در پنهان مخالفت میکنند. امام باقر(ع) میفرماید: “ان الله یعطی الدنیا من یحب و یبغض و لایعطی دینه الا من یحب.”(۱۰) “همانا خداوند دنیا را به دوست و دشمن هر دو میدهد اما دین را جز به دوست نمیدهد.” آنها بیشتر چهره ریاکارانه دارند تا عملگرایانه؛ لباس پیغمبر به تن میکنند تا به اهداف نفاقگونه خود دست یابند ولی ستمگرایانه عمل میکنند: “ابغض العباد الی الله من کان ثوباه خیرا من عمله: ان تکون ثیابه ثیاب الانبیاء و عمله عمل الجبارین”.(۱۱) “بدترین بندگان نزد خدا، کسی است که لباسش از کارش بهتر است؛ لباس پیامبران در بر میکند و کار ستمگران انجام میدهد.” بیشتر آنها سعی و تلاش میکنند صرفا به شعارهای معنویت بپردازند ولی خود در پنهان به مادیات میپردازند و بیشتر اوقات دین اسلام را در معنویات یاد میکنند و مردم را از مادیات دور نگه میدارند.در حالی که در اسلام مادیات همراه معنویات میباشد. نمیتوان فقط به معنویات یا مادیات پرداخت. این دو در کنار هم قرار دارند. امروزه هم مشاهده شده مادیات به تنهایی در برابر معنویات شکست خورده، معنویات به تنهایی و بدون مادیات باعث بهوجود آمدن فقر میشود؛ “کاد الفقر ان یکون کفرا”(۱۲) ای بسا که فقر به کفر بینجامد و نیز حضرت علی(ع) در این مورد به محمد حنفی میفرماید: “یا بنی، انی اخاف علیک الفقر فاستعذ بالله منه، فان الفقر منقضه للدین! مدهشه للعقل، داعیه للمقت.”(۱۳) “من از فقر نسبت به تو میترسم. از فقر به خدا پناه ببر، زیرا فقر برای دین ضرر دارد، عقل را مضطرب میگرداند و انسان را به مغضوب شدن میکشاند”. امروزه دیده میشود با ترفندهای مختلفی حرف سازش با آمریکا را به میان میآورند و بهطور پنهان از دین اسلام و رهبری کنارهگیری میکنند زیرا منافع خود را در رابطه با آمریکا میبینند و حتی در پی این هستند که اسلام آمریکایی و اسلام مزورانه انگلیسی را در ایران رواج بدهند تا اسلام ناب محمدی را کنار بگذارند.
امام، نظام جمهوری اسلامی را برای آن برقرار کرد که اسلام واقعی با تمامی ابعاد و اهمیتش الگوی امت مسلمان قرار بگیرد نه اینکه با اندیشهها و خواستههای غرب و طرفداران غرب همخوانی داشته باشد. آنان که به دنبال اسلام آمریکایی واسلامی مزورانه انگلیسی هستند اگرچه در ظاهر از سادهزیستی امام و مقام معظم رهبری صحبت میکنند اما زندگیشان بسیار پرزرق و برق است و ثروتشان از مال حرام سر به فلک کشیده است و در راه شهوت و قدرت و کبر و غرور به کار میبرند. این دسته روش امام را الگوی زندگی خود قرار نمیدهند.
این گروه از مجاهدتهای شهدا، عدالت و رستگاری سخن میگویند ولی خود به آن عمل نمیکنند و در واقع اهل بیت(ع) و شهدا را وسیلهای برای رسیدن به اهداف خود قرار دادهاند. امام باقر(ع) میفرماید: “ان اشد حسره یوم القیامه عبد وصف عدلا ثم خالفه الی غیره”(۱۴) “حسرت آن بنده در قیامت از همه بیشتر است که راه عدالت و راستی را به مردم نشان داده ولی خود به راه دیگر رود.” امروزه انقلاب اسلامی و تمام ثروت آن را از خودشان میدانند، این گروه را انحصارطلب مینامند. این دسته دشمنانی هستند که از دسته اولی و دومی خطرناکترند زیرا برای رسیدن به منفعت خود از هر وسیلهای برای ضربه زدن به دین اسلام، امام، مقام معظم رهبری و خون شهدا استفاده میکنند. آنان سعی بر آن دارند شعارهای انقلاب، اسلام، امام و مقام معظم رهبری را در بهرهمندیهای مادی، سیاسی واجتماعی خود به کارببرند.
آنها اسلام، امام و مقام معظم رهبری را برای اهداف خود میخواهند نه برای اجرای اندیشهها، آرمانهاو ارزشهای اسلامی. تمامی مظاهر یک انسان مومن، خدادوست و عابد را از خود به نمایش میگذارند در حالی که در باطن آنان واقعیت متفاوتی نهفته است. هیبت و شمایل شبزندهداران را از خود بروز میدهند در حالی که در واجب یومیه هم سستی و کاهلی میکنند. هدف این گروه کماکان فریب دیگران است تا مقبولیت بیابند و به آنچه میخواهند برسند، به چاپلوسی و چربزبانی میپردازند و نسبت به آنچه حکومت میخواهد به ظاهر همصدا هستند و سعی بر آن دارند موقعیت خود را به هر روشی که هست حفظ کنند. به دنبال فرصتی مناسب میگردند تا به قدرت بالاتری دست یابند و از هر فرصتی هم برای ضربهزدن به نظام امام(ره) و مقام معظم رهبری استفاده میکنند. زمانی که به قدرت دست یابند به زیردستان ظلم و جفا میکنند و به حرام میپردازند. این گروه هیچگاه دوستداران نظام،امام(ره) و مقام معظم رهبری نخواهند بود. امام علی(ع)در نامهای که به محمدبن ابی بکر نوشت میفرماید: “پیغمبر به من گفت:من بر امتم از مومن و مشرک نمیترسم،زیرا مومن را خداوند به سبب ایمانش باز میدارد و مشرک را به خاطر شرکش خوار میکند ولکن بر شما از هر منافق دل دانا زبان میترسم که آنچه را میپسندید میگوید و آنچه را ناشایسته میدانید، میکند.”(۱۵)
وظیفه خطیر و سنگین معرفی الگو و اسوه برای آحاد جامعه تنها از عهده کسانی بر میآید که متخلف به اخلاق نیکو و پسندیده آن الگو و اسوه در همه زمینههای حیات بشری از جمله سادهزیستی، اخلاص، عدالت پیشگی، نوعدوستی و... باشند.
کسی که میخواهد شخصیت امام و مقام معظم رهبری را بهطور شایسته به دیگران معرفی کند و ابعاد وجودی ایشان را در ایجاد و تداوم جامعه و حکومت اسلامی بشناساند، باید خود مقلد و مجری شایسته، گویا و بارزی برای اندیشهها و روشهای حضرت امام(ره)و مقام معظم رهبری باشد تا نوجوانان،جوانان، دانشآموزان، دانشجویان و همه پویندگان اسلام ناب محمدی در راه شناخت و نیل به حیات طیبه اسلامی ملاک، معیار و الگوهای مناسبی فراروی خود داشته باشند و با توکل به خدا و تاسی به سیره و اندیشههای ائمه معصومین(ع)،امام راحل و مقام معظم رهبری به آنچه که شایسته میهن اسلامی ماست دست یابند و راه را برای تداوم،تعالی و عزت مسلمین هموار نمایند.
اکنون وظیفهای که ما داریم این است که در فقدان امام از مقام معظم ولایت اطاعت کنیم و پیرو رهبری و به فرمان او همیشه و همه جا در صحنه حاضر باشیم تا بتوانیم در مقابل آمریکا و دشمنان جمهوری اسلامی مقاومت کرده و نگذاریم ایران عزیز به دست ابرقدرتها بیفتد.
وظیفه ما حمایت از ولایت است، ما باید پا به پای مقام معظم رهبری حرکت کنیم، نه اهل تندروی باشیم و نه اهل کندروی. هوشیار و بیدار حرکت کنیم. کسانی که درصدد تضعیف راه امام(ره)، مقام معظم رهبری و نظام جمهوری اسلامی ایران هستند، دشمنان جمهوری اسلامی به حساب میآیند. پیروان واقعی خط امام کسانی هستند که پشتیبان ولایت فقیه (حضرت آیتالله خامنهای)، حفظ ارزشهای امام(ره) و آرمانهای انقلاب اسلامی باشند.
دشمنان جمهوری اسلامی ایران میکوشند بین مردم و ولایت فقیه شکاف ایجاد کنند تا به موقع از آن بهره ببرند اما تا زمانی که از ولایت فقیه حمایت کنیم و گوش به فرمان او باشیم جمهوری اسلامی ایران هیچ لطمهای نمیخورد و از توطئههای دشمنان در امان خواهیم ماند.
استکبار جهانی، خطر اسلام و مسلمین را همیشه احساس میکند و به همین خاطر در پی آن است که از راههای مختلف امت مسلمان را گرفتار تفرقه و آشفتگی نماید و به همین منظور علاوه بر اقدامات و فشارهای خارجی عدهای از انسانهای سستاراده داخل کشور را فریفته تا از طریق آنان در نظم و انضباط و وحدت و یکپارچگی امت مسلمان اخلال نماید اما رهبر معظم و امت مسلمان هوشیارتر و بیدارتر از آنند که از این حیله و نیرنگ دشمنان داخلی و خارجی لطمهای بخورند.
وابستگان فریب خورده دشمنان ما باید بدانند که دست آنان برای ملت ما رو شده و نمیتوانند صدمهای به جمهوری اسلامی بزنند.
آنان از راه دوستی به جمع دلسوزان انقلاب اسلامی وارد شدند و اکنون برای رسیدن به منافع خود حتی امام را هم فراموش کردهاند و حاضرند مصالح میهن اسلامی را به خاطر طمع دنیوی خود نادیده بگیرند و به همین خاطر با آنچه که دین وولایت و امت ما موافق است، مخالفت میکنند و سنگ دشمنان را به سینه میزنند.
اکنون سوال اساسی این است که در نبود امام چه باید کنیم و چه وظیفهای داریم؟
اطاعت محض و بیچون و چرا از ولایت فقیه که رکن استوار حکومت اسلامی است؛ تاسی به رهنمودهای کارساز و مفید مقام معظم رهبری که بویژه در مواقع حساس، دشمنان را ناامید میسازد؛ تلاش در تداوم راه پاک شهدا و حفظ ارزشهای بیبدیل شهادت که از طریق گرامی داشتن یاد و خاطره آنان و رهروی در طریقت ملکوتی ایشان است و جمهوری اسلامی ایران را تا برقراری حکومت اسلامی در سراسر جهان یاری خواهد نمود و پرچم مقدس حکومت الله بر فراز عالم به اهتزاز درخواهد آمد.
ثارالله محمدعلی بخارایی
پینوشتها:
۱- نهجالبلاغه، خطبه شماره ۱۹، ص ۸۵۲
۲- نهجالبلاغه، خطبه ۱۳۶، ص ۳۱۶
۳- نهجالبلاغه، خطبه ۲۳۶، ص ۶۲۰
۴- نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۶، ص ۴۹۸
۵- نهجالبلاغه، خطبه ۱۴۷، ص ۳۳۹
۶- نهجالبلاغه، خطبه ۶، ص ۴۱
۷- نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۸، ص ۹۳۱-۹۳۰
۸- نهجالفصاحه، صفحه ۳۰۱، سخن ۲۹۲۶، ح۱۰۱۵
۹- نهجالبلاغه، خطبه ۳۰۳، ص ۹۷۳
۱۰- تحفالعقول، ص ۳۰۰
۱۱- نهجالفصاحه، ص ۳۰۸، سخن ۲۹۹۵، ح۱۹
۱۲- نهجالفصاحه، ص ۴۵۳، سخن ۴۴۷۸، ح۲۱۱۴
۱۳- نهجالبلاغه، خطبه ۳۲۵، ص ۹۸۲
۱۴- تحفالعقول، ص ۲۹۸
۱۵- نهجالبلاغه، نامه شماره ۲۷
پینوشتها:
۱- نهجالبلاغه، خطبه شماره ۱۹، ص ۸۵۲
۲- نهجالبلاغه، خطبه ۱۳۶، ص ۳۱۶
۳- نهجالبلاغه، خطبه ۲۳۶، ص ۶۲۰
۴- نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۶، ص ۴۹۸
۵- نهجالبلاغه، خطبه ۱۴۷، ص ۳۳۹
۶- نهجالبلاغه، خطبه ۶، ص ۴۱
۷- نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۸، ص ۹۳۱-۹۳۰
۸- نهجالفصاحه، صفحه ۳۰۱، سخن ۲۹۲۶، ح۱۰۱۵
۹- نهجالبلاغه، خطبه ۳۰۳، ص ۹۷۳
۱۰- تحفالعقول، ص ۳۰۰
۱۱- نهجالفصاحه، ص ۳۰۸، سخن ۲۹۹۵، ح۱۹
۱۲- نهجالفصاحه، ص ۴۵۳، سخن ۴۴۷۸، ح۲۱۱۴
۱۳- نهجالبلاغه، خطبه ۳۲۵، ص ۹۸۲
۱۴- تحفالعقول، ص ۲۹۸
۱۵- نهجالبلاغه، نامه شماره ۲۷
منبع : روزنامه رسالت
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران احمد وحیدی وزیر کشور مجلس شورای اسلامی مجلس چین خلیج فارس دولت دولت سیزدهم شورای نگهبان حجاب مجلس یازدهم
روز معلم تهران سیل قوه قضاییه آموزش و پرورش شهرداری تهران فضای مجازی سلامت پلیس دستگیری شورای شهر تهران شورای شهر
بانک مرکزی ارز بابک زنجانی خودرو قیمت دلار قیمت خودرو ایران خودرو دلار سایپا مالیات بازار خودرو قیمت طلا
تلویزیون سریال فیلمبردار سینمای ایران سینما نون خ موسیقی تئاتر دفاع مقدس فیلم کتاب رسانه ملی
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه یمن نتانیاهو ترکیه افغانستان
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید سپاهان تراکتور بایرن مونیخ باشگاه استقلال لیگ برتر فوتسال تیم ملی فوتسال ایران بازی
هوش مصنوعی تبلیغات ناسا اینستاگرام اپل فناوری همراه اول آیفون گوگل
داروخانه خواب دیابت مسمومیت کاهش وزن چاقی سلامت روان بارداری آلزایمر