سه شنبه, ۲۵ دی, ۱۴۰۳ / 14 January, 2025
مجله ویستا
شوالیهگری در آواز
لب دوست تا نغمهپرداز شد/ جهان با صدای «کُن» آغاز شد
دوشنبه شب دو هفته پیش، آخرین شب کنسرت چهار روزه گروه مولانا به سرپرستی و خوانندگی شهرام ناظری در فضای باز کاخ نیاوران برگزار شد. شب آخر هر اجرا معمولا به لحاظ انسجام گروه و انطباق با شرایط و نیز رفع کاستیهای فنی و غیرموسیقایی (دکور، صدابرداری، نورپردازی، استقرار مردم، کنترل بلیت و راهنمایی شرکتکنندگان و...)، بهترین و بینقصترین اجراها را میتواند شاهد باشد و از طرفی هم خستگیها و تحلیلهای فیزیکی، برخاسته از بینظمیها، برقرفتنها و بعضا رفع موانع و دفع مشکلات و ناهمراهیها به شکلی مضاعف، همواره در شب آخر رخ مینمایاند! حضور جمعیتی بالغ بر پنج هزار نفر در هر اجرا و جمعا شرکت تقریبی ۲۰ هزار نفر در کنسرت مذکور با معدل قیمت بلیت حدود ۲۵ هزار تومان، به لحاظ جامعهشناختی و پدیدار شناسی و همچنین ایجاد تحرک و پویایی در هنر و اقتصاد هنر و... نکتهای بسیار قابل اعتنا و شایسته توجه است و اساسا در کنسرتهایی اینگونه (اجراهای بزرگان موسیقی) چرخههایی به حرکت میافتد که حمایت و تداوم و استمرار آنها به فرهنگ و هنر ملی و کهن و شناسنامه و تبارهمگانی و ایجاد روح وحدت و روحیه توانمندی از یکطرف و از سوی دیگر پیدایش مشاغل و مسوولیتهای جدید و تزریق خون به رگهای کمرمق و محتضر هنر (در بخش اقتصاد و خودگرانی اقتصادی) کمکهای فراوان خواهد نمود و این پتانسیل تنها در هنر موسیقی ممکن است و اینکه فردی هنرمند به تنهایی و با اتکا به سابقه و کارنامه هنری خویش و اعتبار نامش همچون محمدرضا شجریان یا شهرام ناظری در چند شب ۲۰ هزار نفر را با تمامی مشکلات و عدم همراهیهای سازمانها و نهادهای دولتی، مشتاقانه به سالنها و فضاهای برگزاری کنسرت جذب کنند، در حالیکه بلیتهایی با قیمت ۵۰ هزار تومانی را هم در دست دارند (خریداری کردهاند) و این نکته نه فقط در تمامی شاخههای هنری منحصر به فرد است بلکه به جرات میتوان گفت که در محبوبترین ورزشها و حتی ورزشکاران نیز (در حال حاضر) چنین موردی را نمیتوان سراغ گرفت. کنسرت مزبور طبق معمول با تاخیری قابل تحمل و با دفنوازیهای سیاوش ناظری شروع شد و از همان ابتدا سیطره ریتم و کوبش و هیجان را نوید و مژده میداد. در ادامه نیز تصانیف و آوازهای ویژه و مخصوص شهرام ناظری همراه با نوآوریها و تمهیداتی که در هر اجرا او برای ارائه و نشان دادن تواناییهای حنجره و قابلیتهای آوازی و نیز پرهیز از تکرار و تکرر و دوری از کلیشه و یکنواختی به کار میبرد را شاهد بودیم. اجرای بیات اصفهان بدون درآمد کردن و یا حتی متقدم و پیشتر و جلوتر از ساز و نوازندگان و همچنین اجرای تحریرها و غلتهایی که منحصر به فرد و غیرقابل تقلید است (بهدلیل فیزیک حنجره و شکلگیری تارهای صوتی و تلفیق و ترکیب هوشمندانه او از تحریرهای کردی که به تحریرهای کبکی معروفند با تحریرهای مکاتب آوازی مرکز ایران یعنی مکتب اصفهان و تهران) و تکرار جملات آوازی و تاکید بر ضرباهنگها و سرضربها و ظرافتهایی که به حنجره این امکان را میدهد که در برخی از ادوات تحریری «پژواک مانند» و مثل سیم واخوان در ساز عمل کند و... همراه با انرژی و تحرک جالب توجهی که در طول دو ساعت اجرای موسیقی یک نفس و یکسره با کاراکتری ویژه و فیگورهایی اختصاصی و ایستادن سرپا و با نشاط، شیوهای را رقم زده است که امروزه تنها شیوه متفاوت و غیرمتداول با روش آوازخوانی رایج ماست؛ یعنی شیوهای که به سبک و روش مرحوم سیدحسین طاهرزاده موسوم و متصف است و صدالبته با ظرافتها و دقایق آوازی استاد شجریان اجرا میگردد و اغلب و اکثر قریب به تمامی خوانندگان امروز ایران را در بر میگیرد (که البته مختصات این شیوه و بررسی و نقد و صیرفی آن و نیز بیان تفاوتها و اشتراکات و چهوچه... موضوع سخن ما نیست). در بخش کردی برنامه، بهویژه موسیقی منطقه «شهکاک»، نوع بیان و لحن و ادای کلمات و شیوه بیان جملات و اسرارآمیزی و ناآشنایی با این ادبیات و موسیقی نوای رازگونه تنبور و همراهی با حنجره خواننده از یکسو و از سوی دیگر سکوت سرشار از همهمه حضار و تابش نور ماه کامل بر فضای باغ و وزش خفیف و رمزگونه نسیم در بین برگها و شاخههای درختان بلند قامت (که خود هر کدام تاریخی زنده محسوب میشوند) و رنگ نقرهای مهتاب که انعکاسی سیمگون از اشخاص و از چهرهها و اجزا و اشیا داشت، فضایی راز آلود و اثیری ایجاد کرده بود که به روشنی حضور و پیوند موسیقی و سوررئال را احساس و تبلور میبخشند و این از جذابیتهای این اجرا بود به همراه قطعه «قفل زندان بشکنم» که شادابی و نشاط و هنگامهخوانی و سرخوشانهسرایی را یکجا میشد تجربه کرد و دید! پس از سخنان استاد عزتالله انتظامی که در جهت تأدید و تهیه وجه برای پرداخت دیه و رهاندن نوجوانی از مرحله اعدام با حاضران سخن گفت و الحمدلله هم مفید واقع گشت، شهرام ناظری سهتار به دست با قامت افراخته قطعهای را در راست پنجگاه به نام حلاج با شعر استاد شفیعیکدکنی اجرا نمود و این اجرا را تقدیم به روح بلند دو هنرمند درگذشته زندهیادان خسرو شکیبایی و قیصر امینپور نمود و توجه او به این مطلب نشان میدهد که او چقدر مشمول الطاف حضرت حق واقع شده و چه درسها که آموخته و چه توشهها که بیاندوخته و چه شعلهها و شررها که بر جان و جهان خویش برافروخته و به قول علامه بزرگوار محمد قزوینی «چه ملتفتها که نشده است» و این البته بعضا در خلال و لابهلای سوختگیهای آوازش و همچنین انتخاب اشعارش عیان و عریان رخ مینمایاند. اگر ذکر خیر و یاد آوری از خسرو شکیبایی بهدلیل اینکه هنوز یک ماه از درگذشت او برنگذشته، بدیهی و طبیعی مینمود اما یادی از قیصر امینپور و اینکه درک و شناخت و شأن هنری و جایگاه قریحگی او کجاست، هوشمندیها و اهلیت و فضل ادبی شهرام ناظری را شهادت میداد و بهراستی اینک او بهدلیل دریافت نشان شوالیه و نیز سلوک و رفتار خاضعانه و روحیه محبوبیتآورش میتواند در بین رشتههای موسیقی و سینما و شعر بهعنوان حلقه اتصال و اتفاق و وجه مشترک و شخص موجه، نقشآفرینی کند و بر پیوستگی و همبستگی هنرمندان حوزههای مختلف در روزگار تحدید هنر و هنرمند موثر و گرهگشا عمل نماید! شعر «با هر نسیم دست تکان میدهد گلی هر نامهای زنام تو دارد نشانهها – قیصر امینپور» شناخت شعر و احاطه بر حوزههای ادبی این سرزمین در انتخاب مثنوی مجذوبعلی شاه (حدود ۲۰ سال قبل) از شهرام ناظری و همچنین قصیده «کیش مهر»، بیانکننده ادعای نگارنده این سطور بر سطح ارزشمند ذوق و شعور شعری اوست؛ به حدی که معرفی و شناساندن مجذوب را مدیون او هستیم و این اثر با عنوان خاطره انگیز و نوستالژیک، (یک شب آتش در نیستانی فتاد) در انتهای برنامه پایانبخش این کنسرت پرهیجان و پرتحرک بود.
● حاشیه
۱ ) رسانه ملی گویا هنوز به اهمیت و ارزش فرهنگی این نوع اجراها (اجرای کنسرت شجریان، ناظری، پورناظری، عارف و...) که پینبرده هیچ، بلکه اساسا به آنها حتی به یک اتفاق اجتماعی هم نگاه نمیکند و انعکاس خبری توجه و حضور مستقیم ۲۰ هزار نفر در یک برنامه را انگار جزء وظایف رسانگی ملی خویش نمیداند و نتیجه هم همین میشود که در موسیقی صدا و سیما بهویژه آهنگها و تصانیف تیتر و پایانی سریالها میبینید که روز بهروز شاهد افول و سقوط معیارهای هنری در آنها هستیم.
۲ ) گروه مولوی بهویژه شهرام غلامی و کمتر شروین مهاجر در تکنوازیها و جواب آوازها- که جواب آواز شهرام ناظری بهراستی مشکل و دشوار است- خیلی خوب عمل کردند و نیز آقای محمدی و نوازنده تار هم. نکته دیگر دکور بسیار نامناسب، کتیبههای آسمانیرنگ ناهمگون، صدابرداری و باندها، صندلیهای «ظروف کرایهای» و نکات منفی دیگر، امیدوارم مانع اجرای مجدد در فضای باز باشد.
علیرضا پورامید
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست