سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

فردا هرگز نمی‌میرد - TOMORROW NEVER DIES


سال تولید : ۱۹۹۷
کشور تولیدکننده : آمریکا و انگلستان
محصول : مایکل ویلسن و باربارا بروکولی
کارگردان : راجر اسپاتیس‌وود
فیلمنامه‌نویس : بروس فئراستاین، بر مبنای شخصیت‌هائی خلق شده توسط ایان فلمینگ
فیلمبردار : رابرت الزویت
آهنگساز(موسیقی متن) : دیوید آرنولد
هنرپیشگان : پی‌یرس برازنان، جاناتان پرایس، میشل یو، تری هچر، ریکی جی، گوتس اوتو، جون دان بیکر، وینسنت شیاولی، جودی دنچ، دزموند لولین و سامانتا باند
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۹ دقیقه


مأموران مخفی انگلستان باخبر می‌شوند که یک‌دستگاه ̎رمزگذار̎ هسته‌ای آمریکائی، در بازار قاچاقچیان اسلحه در مرز روسیه به معرض فروش گذاشته شده است. آنان برای جلوگیری از این‌کار، تصمیم به بمباران منطقه می‌گیرند، ولی خیلی دیر در می‌یابند که این‌کار موجب انفجار موشک‌های هسته‌ای متصل به یک هواپیمای روسی در آنجا نیز خواهد شد. ̎جیمز باند̎ (برازنان) با ربودن هواپیمای حامل موشک‌ها جلوی وقوع یک انفجار اتمی را می‌گیرد. دستگاه ̎مخصوص̎ سرانجام به‌دست ̎الیوت کارور̎ (پرایس)، غول رسانه‌ها، می‌افتد و او برای اهداف جاه‌طلبانه‌اش از آن سود می‌جوید. ̎کارور̎ با هدف فروش روزنامه‌های بیشتر و جذب مخاطبان افزون‌تر، یک کشتی انگلیسی را غرق می‌کند و با استفاده از دستگاه ̎مخصوص̎، آن را کار نیروی هوائی چین جلوه می‌دهد. او امیدوار است با تبدیل مناقشهٔ آتی چین و انگلستان به یک بحران بین‌المللی، به اهدافش دست یابد. ̎باند̎ چهل و هشت ساعت فرصت دارد تا جلوی وقوع سومین جنگ جهانی را بگیرد. او به هامبورگ که ̎کارور̎ دفتر جدیدش را در آن تأسیس کرده، می‌رود، دستگاه را می‌رباید، با ̎وای لین̎ (یو)، مأمور مخفی مؤنث چینی برخورد می‌کند و رابطه‌ای دوباره با محبوبهٔ قدیمی‌اش، ̎پاریس̎ (هچر)، که اینک با ̎کارور̎ ازدواج کرده، می‌یابد. ̎کارور̎ دستور شکنجه و قتل ̎باند̎ و همسرش را صادر می‌کند. ̎باند̎ می‌گریزد و در سایگون دوباره با ̎وای لین̎ برخورد می‌کند، در حالی‌که هر دو در تلاش برای ورود به مقر فرماندهی ̎کارور̎، به دام افتاده‌اند. آن دو در حالی‌که با دست‌بند به هم بسته شده‌اند و از سوی مرد شمارهٔ یک ̎کارور̎، ̎استمپر̎ (اوتو) تعقیب می‌شوند، می‌گریزند. ̎باند̎ و ̎وای لین̎ به قایق رادار گریز ̎کارور̎ راه می‌یابند، جلوی اجراء نقشهٔ او برای پرتاب موشک به چین را می‌گیرند و قایق را منهدم می‌کنند.
● نوزدهمین ̎باند̎، با رعایت تمام الگوهای این سری، از نحوهٔ خاص حضور زنان گرفته تا شیوهٔ کاربرد سلاح‌ها و ابزار، یا صحنه‌های ̎اکشن̎ فیلم‌برداری شده در لوکیشن‌های غریب و چشم‌نواز خارجی و...، کماکان نشان‌دهندهٔ قابلیت ̎روزآمدی̎ این سری است: ۱) تجلی یک ویژگی بارز زمان ما به‌عنوان ̎عصر حاکمیت رسانه‌ها̎ در قالب شخصیت ̎کارور̎ که یادآور غول‌های رسانه‌ای مثل روپرت مرداک و رابرت ماکسول است (̎کارور̎ در عین‌حال ویژگی‌ای دارد که او را به خبیث‌های سنتی مثل ̎گلدفینگر̎ و ̎بلوفلد̎ پیوند می‌دهد؛ او به‌رغم استفاده از تکنولوژی امروزی، رویاهای دوران جنگ سرد را در سر می‌پروراند.). ۲) واگذاری حق حاکمیت هنگ‌کنگ به چین از سوی انگلستان و تبعات آن، که در قالب اخبار درگیری این دو کشور و احتمال وقوع جنگ جهانی سوم، نمود می‌یابد. در وجهی دیگر، این سینمای هنگ‌کنگ با عنایت به استقبال جهانی از موج جدید ̎اکشن/کمدی̎های آن در سال‌های اخیر است که با حضور یکی از ستارگانش (یو) در فیلم و نمایش توانائی‌های او در ورزش‌های رزمی، مرکز توجه قرار می‌گیرد. ۳) با توجه به وضعیت خاص آلمان در اروپای معاصر، درگیری‌های اقتصادی/سیاسی آن با دیگر کشورهای قاره و رشد نئونازی‌ها، به‌نظر می‌رسد که در اینجا یک آلمان ̎خودکامه̎ جایگاه سنتی روسیه و چین را در این فیلم‌ها، به‌عنوان دشمنان ̎جهان آزاد̎ اشغال کرده باشد: ̎دکتر کافمن̎ (شیاولی) چنان می‌نماید که گوئی در یکی از اردوگاه‌های کار اجباری تعلیم یافته است. ̎استمپر̎ جلاد بی‌رحم آریائی که به یک اندازه نازیسم و استالینیسم را در ذهن تداعی می‌کند، یادآور رابرت شا و حضور خاطره‌انگیزش در از روسیه با عشق (ترنس یانگ، ۱۹۶۳) است. حتی با ̎کارور̎ انگلیسی در هامبورگ آشنا می‌شویم! عنوان‌بندی فیلم، کار دانیل کلاینمن (که با چشم طلائی مارتین کامبل، ۱۹۹۵، به ̎خانوادهٔ باند̎ پیوست) و هم‌چنین آواز عنوان‌بندی (از شریل کرو)، از امتیازهای فیلم به شمار می‌آیند.


همچنین مشاهده کنید