چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
مجله ویستا

غم‌ و شادی‌ از دیدگاه‌ مولانا


غم‌ و شادی‌ از دیدگاه‌ مولانا
برآنیم‌ تا درباره‌ تلقّی‌ و دیدگاه‌ حضرت‌ مولانا جلال‌الدّین‌، درباره‌ غم‌ و شادی‌ ومعانی‌ و مفاهیم‌ مختلف‌ آن‌ سخنی‌ کوتاه‌ به‌ میان‌ آید؛ بر این‌ اساس‌، ابتدا به‌ غم‌ و متفرّعات‌ آن‌ ازقبیل‌: عوامل‌ غم‌، عوامل‌ برطرف‌کننده‌ غم‌، انواع‌ غم‌ و ... پرداخته‌، سپس‌ به‌ واژه‌ شادی‌ ومتفرّعات‌ آن‌ از قبیل‌: عوامل‌ شادی‌، عوامل‌ ثبات‌ در شادی‌، جلوه‌های‌ شادی‌ و ... می‌پردازیم‌.
واژه‌ شادی‌ واژه‌ای‌ فارسی‌ است‌ که‌ در معنای‌ حاصل‌ مصدری‌ به‌ کار می‌رود.
▪ مهم‌ترین‌برابرهای‌ آن‌ عبارت‌اند از: شادمانی‌، خوشحالی‌، بهج‌، بهجت‌، استبهاج‌، بشاشت‌، مسرّت‌، نشاط‌،طرب‌، ارتیاح‌، وجد، انبساط‌، سرور، فرح‌، سرّاء، مرحان‌، خوشدلی‌، رامش‌، مقابل‌ غم‌ و اندوه‌،سوگ‌، تیمار، کروز و کروژ و ... که‌ بعضی‌ از این‌ واژه‌ها عربی‌ است‌ و در قرآن‌ نیز به‌ کار رفته‌ است‌.
و امّا واژه‌ غم‌ که‌ کوتاه‌شده‌ غم‌ّ ( با میم‌ مشدّد ) است‌، لفظی‌ عربی‌ و کلمه‌ای‌ قرآنی‌ می‌باشد. این‌واژه‌ در پارسی‌ به‌ تخفیف‌ میم‌ استعمال‌ می‌شود و در هر دو زبان‌ تازی‌ و پارسی‌ در معنای‌ اسمی‌ ومصدری‌ به‌ کار می‌رود.
▪ مهم‌ترین‌ برابرهای‌ آن‌ عبارت‌اند از: حزن‌، اندوه‌، کرب‌، گرم‌، تیمار،خَدوک‌، حَزَن‌، کمَد، حَوبه‌، مَعطاء، اندیشه‌، نَجد، خُیس‌، شَجَن‌، فَرَم‌، زَلَه‌، غُمَّه‌ و غُصّه‌، آدرنگ‌ وآذرنگ‌ و ... .
اصولاً باید گفت‌ غم‌ و شادی‌ از انفعالات‌ و کیفیات‌ نفسانی‌ محسوب‌ می‌شوند؛ غم‌ نتیجه‌ تأثّرنفس‌ است‌ از حصول‌ امری‌ مکروه‌، و شادی‌ زاده‌ تأثّر آن‌ از امری‌ مطلوب‌ و دوست‌داشتنی‌. درروایات‌ و احادیث‌ آمده‌ است‌ که‌ معصومان‌ و مؤمنان‌ حزن‌ و اندوهشان‌ در دل‌ است‌ و شادمانی‌ وسرور در چهره‌شان‌. درباره‌ امام‌ علی‌ ( ع‌ ) هم‌ می‌گویند که‌ پس‌ از درگذشت‌ حضرت‌ پیامبر ( ص‌ )و فاطمه‌ ( س‌ ) بسیار محزون‌ شدند. حضرت‌ علی‌ ( ع‌ ) می‌فرماید که‌: « امّا حُزنی‌ فَسرْمَدُ» یعنی‌: حزن‌ من‌ محصول‌ عواطف‌ جاودانی‌ من‌ است‌.
در این‌ مقاله‌ برآنیم‌ تا درباره‌ تلقّی‌ و دیدگاه‌ حضرت‌ مولانا جلال‌الدّین‌، درباره‌ غم‌ و شادی‌ ومعانی‌ و مفاهیم‌ مختلف‌ آن‌ سخنی‌ کوتاه‌ به‌ میان‌ آید؛ بر این‌ اساس‌، ابتدا به‌ غم‌ و متفرّعات‌ آن‌ ازقبیل‌: عوامل‌ غم‌، عوامل‌ برطرف‌کننده‌ غم‌، انواع‌ غم‌ و ... پرداخته‌، سپس‌ به‌ واژه‌ شادی‌ ومتفرّعات‌ آن‌ از قبیل‌: عوامل‌ شادی‌، عوامل‌ ثبات‌ در شادی‌، جلوه‌های‌ شادی‌ و ... می‌پردازیم‌.
● عوامل‌ غم‌:
▪ از نظر مولانا عوامل‌ غم‌ اعم‌ّ از نوع‌ محمود یا نامحمود آن‌، می‌تواند مختلف‌ باشد که‌ در اینجابه‌ تعدادی‌ از آنها اشاره‌ می‌شود:
۱) غرور و خودبینی‌:
از آنجا که‌ انسان‌ مغرور، همه‌ چیز را برای‌ خود و در خدمت‌ خویشتن‌می‌خواهد، چنین‌ می‌اندیشد که‌ همه‌ امور مورد علاقه‌اش‌ باید برای‌ او نه‌ تنها فراهم‌ باشد، بلکه‌ اززوال‌ و نیستی‌ هم‌ به‌ دور باشد؛ پس‌ وقتی‌ که‌ با نبود آنها روبه‌رو می‌شود، دچار غم‌ و اندوه‌می‌گردد.
از بخار و گردِ بود و باد ماست‌
این‌ همه‌ غم‌ها که‌ اندر سینه‌هاست‌
۲) جفا کردن‌ با عقل‌ کل‌ و فرورفتن‌ در معاصی‌ و شهوات‌:
مقصود از عقل‌ کل‌ خداوند است‌.مولانا عقیده‌ دارد که‌ مجموع‌ عالم‌، صورت‌ عقل‌ کل‌ّ است‌؛ چون‌ با عقل‌ کل‌ به‌ کژروی‌ جفا کردی‌،صورت‌ عالم‌ تو را غم‌ فزاید. ...
۳) دوری‌ از معشوق‌ و اصل‌ خود و اسیر صفات‌ سفلی‌ شدن‌: در دفتر دوم‌ چنین‌ آمده‌ که‌:
کی‌ فراق‌ روی‌ شاهان‌ زآن‌ کم‌ است‌؟
چون‌ نتیجه‌ی‌ْ هجر همراهان‌ غم‌ است‌
مولانا هنگام‌ تشبیه‌ روح‌ انسان‌ به‌ پرنده‌ای‌ که‌ از هوای‌ قابل‌ پرواز خود جدا مانده‌ و اسیر زمین‌شده‌ و بدین‌ سبب‌ دچار غصّه‌ و اندوه‌ گشته‌ است‌، می‌گوید:
باشد اندر غصّه‌ و درد و حنین‌
مرغ‌ پرّنده‌ چو ماند در زمین‌
۴) آرزوهای‌ دراز:
در نظر مولانا، یکی‌ از علل‌ غم‌، طول‌ امل‌ است‌ و ترس‌ از طول‌ امل‌ در کلام‌حضرت‌ علی‌ ( ع‌ ) هم‌ آمده‌ است‌: « وَ اِن‌َّ أَخْوَف‌َ مَا أَخَاف‌ُ عَلَیکم‌ْ اِثْنَتَان‌ِ أَتِّبَاع‌ُ الْهَوی‌وَ طُول‌ُ الاَْمَل‌ِ.»۵ من‌ بر شما از دو چیز بیشتر می‌ترسم‌؛ دنبال‌ هوای‌ نفس‌ رفتن‌ و آرزوی‌ دراز در سر پختن‌. مولانا هم‌ می‌فرماید:
از بلای‌ نفس‌ پرحرص‌ و غمان‌
آدمی‌ را عجز و فقر آمد امان‌
که‌ بدان‌ خو کرده‌ است‌ آن‌ صید غول‌
آن‌ غم‌ آمد زآرزوهای‌ فضول
دکتر محمّدرضا برزگر خالقی‌
این متن بخشی از مقاله «غم‌ و شادی‌ از دیدگاه‌ مولانا» است که توسط دکتر محمّدرضا برزگر خالقی‌ در «همایش آموزه‌های مولانا برای انسان معاصر» ارائه شده است.
منبع : سایر منابع