پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا
تصویر شهر گنبدهای فیروزه گون
● گزارشی از نمایشگاه شهر مصور اصفهان
«در اصفهان دیدگانمان بر منظره جادویی گنبد های فیروزه گون كه گویی در حالت تصعیدند، گشوده می شود.»
تصویری كه «داریوش شایگان» از معماری اصفهان نقش می كند، بیش از اینكه توصیف بناهای موجود در شهر باشد، گویی ادای احترامی است به معماران تاریخ این شهر كه سال ها پیش نشانی خود را چنان محكم و پرشور بر جای گذاشته اند كه كسی نتواند بی اعتنا از كنار آن بگذرد. همین نام و آوازه است كه از سال ها پیش مسافران بسیاری را به اصفهان برده است. زائرانی كه از شهرها و كشورهای دور و نزدیك كه هر كدام به شیوه ای احساسشان را بروز داده اند. آنها كه دستی به قلم یا ذوقی در تصویر كردن صحنه ها داشته اند، آنچه را كه دیده اند روی كاغذ آورده اند و سندی برای آیندگانشان كه اكنون ما هستیم به میراث گذاشته اند. از «ناصرخسرو قبادیانی» گرفته تا «ژان شاردن» فرانسوی و «پیترو دلاواله» ایتالیایی. حضور این جهانگردان و پژوهشگران بوده كه اطلاعات امروزمان در مورد گذشته اصفهان بیش از هر شهر دیگری از این سرزمین است و نوشته ها و به خصوص تصویر های مانده از همین افراد است كه نشان می دهد شهر امروز تا چه اندازه به آنچه پیشتر بوده شبیه است و یا تغییر چهره داده.
اما در همین شهر پرتصویر و عكس و سفرنامه هم هنوز بسیاری از شهروندان و حتی مسئولان امور شهری و معماران، پیشینه شهر را به خوبی نمی شناسند.
همین مسئله است كه لزوم انجام كارهای تحقیقاتی را پررنگ می كند و جبران فقر آگاهی عمومی شهروندان را فعالیتی نه تنها پسندیده، بلكه ضروری نشان می دهد.
● اصل داستان
برای انجام هر كاری اولین قدم و مهم ترین انگیزه «احساس نیاز» به حركت كردن در مسیر آن هدف است. در اصفهان شاید شناختن هویت شهر زودتر و جدی تر از بسیاری مناطق دیگر به شكل «مسئله» درآمد. بدون تردید آدم ها برای حل مسئله شان آنقدر به در و دیوار می زنند تا راه خود را پیدا كنند. مسئله هویت تاریخی اصفهان هم كه در ذهن افرادی با مسئولیت ها، نگاه ها و جایگاه های متفاوت شكل گرفته بود آنقدر بالا و پایین شد تا توانست راهی برای عملی شدن پیدا كند.
دو نفر از دانشجویان رشته معماری دانشگاه پردیس اصفهان عنوان پایان نامه فوق لیسانس خود را «طراحی در مجاورت باغ زره سازان اصفهان» انتخاب كردند. «علی سلطانی» و «عاطفه كرباسی» برای پروژه خود از راهنمایی دكتر «باقر آیت الله شیرازی» كه حدود سی سال پیش یعنی در سال ۱۳۵۴ برای اولین بار در مورد اسناد و مدارك باقی مانده از شهر اصفهان تحقیق مفصلی انجام داده است استفاده كرده اند. «كرباسی» كه حالا در مقطع دكترا تحصیل می كند در مورد مراحل تكمیل تحقیقاتشان در مورد «باغ زره سازان» می گوید: «به دلیل اهمیتی كه مكان و گذشته مكان در طراحی معماری كه امروز انجام می دهیم دارد، یك فصل كامل پایان نامه مان را به بررسی گذشته شهر اصفهان و به خصوص باغ زره سازان و نقش جهان كه در مجاورت هم قرار دارند اختصاص دادیم.» در این بررسی روی اسناد تصویری كه از شهر اصفهان باقی مانده است تاكید زیادی شده: «عكس هایی كه در دسترس هستند و همچنین طراحی ها وگراور هایی كه از سال پیش از اختراع دوربین عكاسی به جای مانده اند و بیشتر آنها را هم سیاحان خارجی كشیده اند.»
در كنار فعالیت های دانشجویی «سلطانی» و «كرباسی» معمار دیگری هم از دغدغه سه ساله ذهنی اش در مورد معرفی شهر تاریخی اصفهان حرف می زند. «وحید قاسمی» به عنوان مشاور مدیرعامل بخش طراحی و توسعه فضاهای فرهنگی و تفریحی شهرداری اصفهان و برای عملی كردن پروژه ذهنی اش در روزهای پایانی سال ۸۴ طرحی مطرح می كند كه بالاخره در بیست و دوم فروردین ماه امسال تصویب می شود. بهانه های خوبی مثل انتخاب شدن اصفهان به عنوان دومین پایتخت جهان اسلام در سال ۲۰۰۶ از طرف سران كشورهای اسلامی و یا نزدیك شدن به هفته ای كه مسئولان شهر آن را هفته اصفهان نامیده اند، باعث شد گروه كوچك «قاسمی» به همراه طراحان «طراحی در مجاورت باغ زره سازان» در كنار هم قرار بگیرند و نمایشگاه «شهر مصور» را در باغ زیبای زره سازان برپا كنند. قاسمی توضیح می دهد كه گروه های پژوهش و تحقیق، طراحی و گرافیك و اجرایی از روز بیست و دوم فروردین ماه بسیج شدند تا در مدت پانزده شبانه روز باغ را به موزه تكوین اصفهان براساس اسناد مصور تبدیل كنند.
تعداد بیست و دو سند تصویری همراه با توضیحاتی كه جهانگردان در كنار آنها ثبت كرده اند روی شیت های چوبی قرار گرفتند و به مدت بیست روز از ساعت ۱۲ ظهر تا ۱۲ شب به نمایش درآمدند. این شیت ها به ترتیب تاریخ ترسیم شدن چیده شدند تا تصویری هم از روند تاریخی تغییرات شهر به بازدیدكنندگان بدهند.
● جهانگردان روی چوب
تصویرها با قدیمی ترین نقشه شهر آغاز می شود كه از سال های پایانی سلسله ساسانیان رسم شده است و تخمین زده اند كه به سال ۷۲۲ میلادی یعنی ابتدای ورود اسلام به ایران مربوط باشد. این نقشه كه با دو رنگ سبز و نارنجی ترسیم شده و اصفهان را محوطه ای شبیه سر دلفین نشان می دهد، تا قرن هشتم تغییر چندانی نمی كند. در پایان قرن هشتم است كه تغییر و تحول در شهر به چشم می آید. دومین نقشه نمایشگاه از قرن هفدهم است و در واقع تنها نقشه ای است كه در آن باروی شهر اصفهان به خوبی نمایش داده می شود. بعد از این دو نقشه راه ورود جهانگردان خارجی باز می شود. پیش از همه «آدام اولئاریوس» آلمانی است كه در سال ۱۶۳۷ میلادی به اصفهان آمده و حدود یك سال و نیم در دربار صفوی بوده و حالا تصویرهایی از میدان نقش جهان و مناطق دیگر شهر به جا گذاشته و شرح و تفسیرهایی هم از خانه های اعیانی اصفهان نوشته است. «تاوارنیه» سیاح فرانسوی كه او را یكی از نامی ترین جهانگردان سده هفده در دوره صفوی می دانند نیز تصاویری از آن روزها دارد. اما یكی از جهانگردانی كه گویا با دقت تمام به مشاهده اصفهان پرداخته «انگلبرت كمپفر» است كه در ۲۹ مارس ۱۶۸۴ وارد شهر شده و پلان ها و طراحی ها و گراورهای ارزشمندی از كاخ پادشاهان صفوی و به طور كلی از شهر اصفهان رسم كرده است. كمپفر طرح باغ هزار جریب و تخت سلیمان را كشیده و در مورد آن نوشته است: «اگرچه این باغ را نمی توان با باغ های سمیرامیس یا هیربدها (در یونان) مقایسه كرد، باز می توان گفت كه از نظر زیبایی بر باغ های تمام پادشاهان مشرق زمین برتری دارد.»
پل های روی رودخانه زاینده رود از جمله پل الله وردی خان و پل مارنان و همچنین كاخ های پادشاهان صفوی و میدان نقش جهان مكانی هایی هستند كه بیشتر سیاحان با اعجاب از آنها یاد كرده اند.
جهانگردانی كه هر كدام با نگاه یا هدف خاصی به شهر آمده اند. برای مثال «سانسون» فرانسوی كه در سال ۱۶۸۳ در زمان سلطنت لویی چهارم و برای تبلیغات دینی به دربار شاه سلطان حسین صفوی وارد می شود.
«پیترو دلاواله» به مقایسه اصفهان با قسطنطنیه می پردازد و «چریكوف» كه در سال ۱۸۵۰ به قصد تهیه نقشه و با موافقت دولت ایران به شهر می آید و نقشه ای از اصفهان رسم می كند كه گویا شهر را از بالا دیده است.
در زمان كه پیش می آییم به «ارنست هولستر» می رسیم كه در سال ۱۸۶۳ به اصفهان آمده و برای اولین بار در این شهر عكاسی كرده است. عكس هایی از چهارباغ كهنه و نقاره خانه و سردر بازار قیصریه گرفته كه تغییرات امروز این بناها را به خوبی مشخص می كند. همچنین عكس هایی از عمارت نمكدان، كاخ هفت دست و قلعه تبرك كه همگی از بین رفته اند و امروز بسیاری از ساكنان شهر حتی نمی دانند جای این عمارت ها كجای نقشه بوده. نمایشگاه عكس هولستر ماه گذشته در موزه هنرهای معاصر اصفهان برپا بوده. آخرین طرح ها و تصویرها از «مادام دیولوفوآ» فرانسوی و «چارلز ریچاردز» انگلیسی هستند.«مادام دیولوفوآ» در سال ۱۸۸۱ همراه همسرش «مارسل دیولوفوآ» به اصفهان می رسد و فصلی از كتاب خود را به شرح فضای شهر و نقاشی بناهای مهم آن اختصاص می دهد. «چارلز ریچاردز» عضو انجمن سلطنتی نقاشان و حكاكان انگلستان بوده و در سال ۱۹۰۰ به ایران می آید. او با نقاشی ها و سفرنامه هایش اصفهان را با سایر شهرهای قدیمی مقایسه كرده است.
بعد از دیدن این تصویرها در مقابل صفحه ای قرار می گیریم كه نام های بسیاری را كه در طول تاریخ به اصفهان گفته اند و دلایل «اصفهان» بودن شهر روی آن نوشته شده است. بعد هم برای خروج به تونلی هدایت می شوید كه تاریك است و قرار است صدای حكیم ناصرخسرو را بشنوید كه بخش اصفهانی سفرنامه اش را حكایت می كند. در انتهای این تونل برزنتی پنجره كوچكی است كه به نمای پشتی گنبد مسجد امام باز می شود و برای خروج باید به این «گنبد فیروزه گون» تعظیم كنید تا از دری كه ارتفاعش كم است بیرون بروید.● آنچه باید بشود
همه ماجرا به این نمایشگاه بیست روزه كه مراسم اختتامیه آن در روز بیست و نهم اردیبهشت ماه با حضور جمعی از استادان معماری، دانشجویان و نمایندگان شورای شهر انجام شد، ختم نمی شود. برگزاركنندگان این نمایشگاه برنامه های بزرگتری در سر دارند و به این نمایشگاه تنها به عنوان قدم اول نگاه می كنند. قدمی كه «قاسمی» آن را فراهم كردن فضای معرفی شهر می داند كه هدف آن ارائه مونوگرافی از شهر بوده است، نه تحلیل و نقد ماجرای آن: «مجموعه مونوگرافی، اصلی ترین كاری است كه در معرفی یك شهر تاریخی اتفاق می افتد.» سال ۱۳۵۴ هم چنین اقدامی صورت گرفته بود. دكتر آیت الله شیرازی مجموعه ای از اسناد شهر اصفهان را در قالب كتابی به نام City of light (شهر نور) گردآوری كرد. قاسمی می گوید: «مجموعه آن كارها در اتاقی در كنار عالی قاپو به نمایش درآمد و یك اتاق معرفی شكل گرفت كه بعد از مدتی تعطیل شد و جز به روی مقامات یا شخصیت هایی خاص باز نشد.» اما در مورد شهری چون اصفهان قصه به اینجا محدود نمی شود: «در چنین شهرهایی مسئله توریست وجود دارد. چیزی كه به یك توریست می دهیم آغشته به تفسیرهای غیرواقعی است كه منشاء افسانه ای دارند.» به عقیده او برای جلوگیری از این افسانه بافی به یك فضای معرفی نیازمندیم كه در آن بتوان اطلاعات مورد نظر را به راحتی و به درستی در اختیار علاقه مندان قرار داد و شهر مصور: «آغاز فعالیت یك مركز پژوهشی در مورد شهر تاریخی اصفهان است و خروجی آن، خروجی ملموسی است در جهت معرفی شهر، آن هم با مخاطب شناسی دقیق.» مخاطب شناسی شهر مصور به این شكل خواهد بود كه در درجه اول ساكنان بومی اصفهان بتوانند درك درستی از شهر خود داشته باشند. به این ترتیب كارهای انجام شده می تواند بر مسئله شهروند و فرهنگ شهروندی تاثیرگذار باشد. گذشته از این گردشگر ایرانی یا خارجی می تواند درك بهتری از این شهر داشته باشد. «قاسمی» كه خودش هم متولد اصفهان نیست، در مورد نگاه گردشگران به این شهر چنین می بیند كه: «ماجرای گردشگری به میدان نقش جهان خلاصه شده. در صورتی كه اصفهان مجموعه ای است از محلات مختلف با پتانسیل بالا.»
برای راه انداختن یك اتاق معرفی، آن هم در مورد شهری كه از سوی سران كشورهای اسلامی، بعد از شهر مكه، به عنوان دومین پایتخت فرهنگی جهان اسلام معرفی شده است، پانزده روز زمان مناسبی به نظر نمی رسد. شاید به همین دلیل است كه در نمایشگاه «شهر مصور» رنگی از شتاب زدگی دیده می شود و در مواردی هم جای «ای كاش»هایی را برای بازدیدكنندگان باز می گذارد كه مثلاً «ای كاش راهنمایی در طول مسیر بود و می توانست در مورد این سیاحان، سفرنامه هایشان یا مكان هایی كه امروز دیگر در شهر دیده نمی شوند توضیح دهد.» نظر وحید قاسمی در مورد فرصت محدود برپایی نمایشگاه كاملاً متفاوت است. اگرچه او هم موافق است كه در فرصت بیشتری باید روی طرح های تكمیلی اتاق معرفی كار كرد، اما فكر می كند برگزاری نمایشگاه به موقع بوده. شاید به این دلیل كه: «ماجرای اجرای چنین طرحی در ذهن من قدمتی سه ساله دارد.» او سه سال پیش روی طرح معرفی بازار كرمان كار می كرده كه البته بنا به دلایلی در نیمه راه رها شده است اما: «قصه در ذهن من ادامه داشت. زمانی كه وارد اصفهان شدم، اولین طرحی كه به عنوان مشاور آقای قاسم زاده _ مدیرعامل بخش طراحی و توسعه فضاهای فرهنگی و تفریحی شهرداری _ ارائه دادم همین بود كه اصفهان نیاز به یك مركز معرفی دارد.» او دلیل دیگری هم دارد: «به نظر می رسد در كشور ما تمام مسائل فرهنگی در كمپوت اتفاق می افتد. یعنی در یك فشردگی زمانی. مجبور هستیم در یك زمان كوتاه كاری را كه می خواهیم، انجام بدهیم. در غیر این صورت، اگر مشمول زمان شود احتمال دارد به طور كلی كار مورد نظر انجام نشود.» همه اینها را كه كنار هم می گذارد، نتیجه می گیرد كه قدم اول به موقع برداشته شده است. در عین حال تاكید می كند كه: «این، همه ماجرا نیست. قصه بسیار بسیار عمیق تر و مفصل تر از اینها است.» در همین نمایشگاه هم اگر فرصت بود: «باید با وضع موجود سفرنامه ها هم روبه رو می شدیم. باید می دیدیم كه سیاحان روی وضع موجود شهر چه حركتی انجام داده اند. این نقاط باید روی وضعیت موجود لكه گذاری می شد تا به مردم نشان دهیم كه الان كجا هستیم. اگر می گوییم «عمارت نمكدان»، ببینیم امروز كجای شهر قرار دارد و چه اتفاقی برایش افتاده است.» با یادآوری حضور آگاهانه بازدیدكنندگان وضعیت برنامه های آینده را امیدواركننده ارزیابی می كند. در مورد استقبال مردم از نمایشگاه شهر مصور می گوید: «بیشتر بازدیدكنندگان، خانواده ها بودند كه در باغ قدم می زدند، تفریح می كردند، توت می خوردند و در كنار آن با دقت سفرنامه ها را می خواندند و در مورد آنها صحبت می كردند.» و البته وقتی كاری شروع می شود، در طول مسیر شكل و شمایل اصلی خود را پیدا می كند و مشكلات مختلف در دل كار برطرف می شوند. به هرحال برنامه ریزی برای آینده حركتی كه در اولین گام خود طبق آمار، حدود هفت هزار بازدیدكننده داشته، كاری هم سهل است و هم سخت. در این اتاق باید نتیجه پژوهش ها به شكلی قابل فهم برای مردم ارائه شود تا مخاطب آن به مهندسان معماری و شهرسازی محدود نشود.
● دست به مهره بازی است
طراح و مدیر پروژه شهر مصور از برنامه های آینده گروه خبر می دهد. قاسمی عقیده دارد ما در مقابل آثار معماری خودمان باید از دو حالت پرهیز كنیم، یعنی: «نه حیرت زده باشیم و نه حسرت آلود به آنها نگاه كنیم. درست این است كه نگاهی آموزشی داشته باشیم.» به همین دلیل هم یكی از برنامه های آینده گروه این است كه با برگزاری نشست های مختلف، نگاه علمی به معماری را گسترش دهد. برنامه دیگر اینكه: «امسال همزمان با صدمین سالگرد انقلاب مشروطه در كنار موزه هنرهای معاصر و مركز اسناد، ما هم روی معماری این سال ها كار كنیم و در حال حاضر روی طرح مطالعاتی آن كار می كنیم.» اما كار فهم تری كه در ادامه همین نمایشگاه شهر مصور انجام خواهد شد تكمیل طرح ها و گراورها و تعیین مسیر سیاحان روی نقشه فعلی و تحلیل آن است و قاسمی احتمال می دهد با انجام این كار به تعاریف جدیدی نسبت به شهر و داستان آن دست پیدا كند. یافته هایی كه شاید به شكلی به هویت شهری كه كم كم به مسئله ذهنی بسیاری از ما تبدیل می شود مربوط شود. قاسمی می گوید: «ما هنوز هویت خودمان را نمی شناسیم. ابتدا باید به معرفت و شناختی دست پیدا كنیم كه با مشاهده گذشته مان ممكن می شود. حالا كجا می شود این گذشته را دید؟ در جایی مثل شهر مصور. اما هدف این نیست كه شهرسازی امروز را مثل گذشته كنیم بلكه می خواهیم این گذشته را با زبان روز نشان بدهیم.» نشان دادن این گذشته به زبان روز، لزوم شناخت شهروند امروز، با همه آشفتگی ها و مسئله هایش را هم به میان می كشد. نمایشگاه شهر مصور: «قصد دارد به ما شهروندان یادآوری كند كه كجا زندگی می كنیم.» مثل موزه ای كه می خواهد به مردم نوعی درك تاریخی و شهرسازی آمیخته با حضور انسانی بدهد. همان هدفی كه او در حمام علی قلی آقا كه امروز به موزه مردم شناسی تبدیل شده نیز در سر داشته است.
اجرای این طرح ها البته به سادگی صحبت كردن در مورد آنها نیست. امانت گرفتن اسناد تاریخی كشور و جمع آوری آنها از بخش های مختلف، هماهنگی با سازمان های مختلفی چون شهرداری، وزارت مسكن و شهرسازی، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و... را می طلبد. قاسمی از همكاری «ادیب» معاونت میراث فرهنگی اصفهان می گوید كه با پی گیری های شخصی خود اجازه بیرون آوردن بعضی مدارك و ماكت ها را از موزه داده است. اما: «كافی است كمی از اصفهان بیرون برویم و مثلاً سراغ عكس های كاخ گلستان را بگیریم. اینجاست كه كار بسیار سخت می شود.»
با این وجود مراكز دیگری تا حدودی این مشكلات را جبران كرده اند. برای مثال مسئولان دانشكده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی ایران كه همكاری بسیار نزدیكی را در جهت حمایت علمی این حركت انجام داده اند: «از نظر علمی باید به یك مركز معتبر وصل باشیم تا در كارهایمان غلط نداشته باشیم. در عین حال باید مراقب بود كه در سیستم آكادمیك گیر نكنیم. از طرف دیگر باید با دستگاه هایی كه قدرت اجرایی و مالی دارند هماهنگ شد تا در میانه راه بازنمانیم.» برای رسیدن به این هدف، قاسمی و گروهش یك پلان مدیریتی نوشته اند كه عمل كردن در چارچوب آن مسیر كسانی را هم كه در سال های آینده مسئولیت كار را به عهده بگیرند هموار خواهد كرد.
نكته قابل توجه در اقدام این گروه جمع آوری این اسناد نیست. همانطور كه قاسمی هم معتقد است: «بدون شك تمام كسانی كه روحیه پژوهشی داشته اند به شكلی این اسناد را به دست آورده بودند.» اما: «ما برخلاف همه آنها نخواستیم این مدارك را در كتابخانه شخصی مان نگه داریم بلكه با كمی تلاش آنها را برای بازدید علاقه مندان آماده كردیم.» كاری كه هم در بین متخصصان معماری و هم در بین مردم جای خوبی برای خود پیدا كرد. نمایندگان شورای شهر اصفهان هم در گفته های خود از ادامه كار شهر مصور و دائمی شدن اتاق معرفی در باغ زره سازان خبر می دهند و رای نهایی شورا برای تصویب این طرح به زودی اعلام خواهد شد. همه این چراغ های روشن، امید آن را می دهد كه مراسم اختتامیه شهر مصور به ایراد چند سخنرانی و ارائه گزارش كار و تقدیر از شركت كنندگان در مسابقه اسكیس كه با هدف دعوت دانشجویان معماری به تامل در فضای شهر انجام شده است محدود نشود و شاهد زنده شدن تاریخ شهر اصفهان باشیم. هرچند كسانی هم هستند كه به زنده بودن اصفهان معتقدند. «شایگان» می گوید: «من از اصفهان به گونه «شهر» بی زمان سخن می گویم كه هنوز هاله خود را از دست نداده است. شهری كه در آن اشیا قوه بازتاباندن تصاویری را كه از پرده های دیگر به وجود می آیند حفظ كرده اند.»
فرناز شهیدثالث
منبع : روزنامه شرق
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست